بسم الله الرحمن الرحیم

الگوریتم ضمان-متلف-تالف-تلافي

فهرست علوم
فهرست فقه
علم الحقوق
هوش ضعیف رفتارمحور-هوش قوی پایه محور-هوش قوی اشراق‌محور
افلاطونگرائي
فقه و هوش مصنوعی-پروژه نجف
بحثی راجع به تکنولوژي
شرح حال بدیع‌الزمان ابوالعز عبد العزيز بن إسماعيل أبو بكر ابن الرزاز الجزري(530 - 602 هـ = 1136 - 1206 م)
مباحثه مطالب مربوط به اعتباريات در مباحث الاصول
تبیین اعتباریات با تکیه بر نظام اغراض و ارزش ها
هوش مصنوعي
الگوریتم ضمان-متلف-تالف-تلافي
فهرست جلسات فقه هوش مصنوعي

متلف-تالف-تلافی-ضمان
قرار ضمان-تعاقب ایدي
مباشرت-تسبیب-علت-سبب-شرط
عمد-شبه عمد-خطأ محض
هدر
استناد
تعلق حق به رقبة


بسمه تعالی
۱- مثلث [متلف] [تالف] [تلافی]، تقسیمات گسترده دارد که در الگوریتم ضمان دخالت دارند.
۲- [متلف] آن است که تلف {استناد} به او دارد.
۳- [متلف] میتواند (مالک) یا (مملوک) و یا (نه مالک و نه مملوک) باشد.
۴- [متلف] میتواند با ملاحظه قصد او نسبت به (کار) و (نتیجه)، به سه قسم {عمد} و {شبه عمد} و {خطأ محض} تقسیم میشود.
۵- [تالف] میتواند (نفس) یا (عضو) یا (عرض) یا (مال) باشد.
۶- [تلافی] میتواند (جریمه مالی) یا (کیفری) یا (رقبة) یا (هدر) باشد.
۷- {استناد} میتواند از نوع (مباشرت) یا (تسبیب) باشد که {اقوائیت} ملاحظه میشود.
۸- {استناد} میتواند مشتمل بر مؤلفه‌های متعدد باشد که به تساوی یا تفاضل بر آنها {توزیع} میشود.
۹- {استناد} میتواند طولي باشد که {قرار ضمان} بر یکی از حلقه‌های زنچیره است.
۱۰- {قرار ضمان} میتواند بر نزدیکترین محل [تلافی] باشد، هر چند تعاقب ایدی یا اسباب طولیة، سبب رجوع شود.














































لازم به ذکر است که به پیوست خلاصه نظرات موجود در مورد فقه نظام و مطالب مرتبط با آن جهت استحضار تقدیم شده است، سوالات زیر مبتنی بر آنچه به پیوست تقدیم شده است تنظیم گشته‌اند.
۱- همان گونه که در متن پيوست ملاحظه می فرمایید نظرات متفاوتی در مورد وجود و عدم فقه نظام مطرح است نظر حضرتعالی تعالی در این خصوص چیست؟
۲- چنانچه حضرتعالي معتقد به فقه نظام هستید، با توجه به تعاریف متعدی که از نظام و سپس فقه نظام شده است نظر حضرتعالی در تعریف و چیستی نظام و فقه نظام چیست
۳- آیا در نظر حضرتعالی همچون گروه زیادی از محققان که پیوست گزارش نظراتشان تقدیم شده است، فقه نظام یک رویکرد فقهی لازم الاجرا در تمام استنباطات است یا اینکه فقه نظام بابی از ابواب فقه است؛
۴- آیا تفاوتی که بین فقه حکومتی و فقه اجتماعی با فقه الاجتماع و فقه الحكومه گذارده شده است و در متن پیوست نیز گزارشی از آن تقدیم شده است، در نظر شما نیز مورد قبول است با تفاوتی بین آنها وجود ندارد
۵- برخی از محققانی که در مورد فقه نظام سخن گفته‌اند اجزاء نظام را مبانی، اهداف، اصول و قواعد حاکم بر احکام یک حوزه خاص (مانند خانواده، قضا، اقتصاد، سیاست، و...) دانسته‌اند، آیا حضرتعالی با این نظر موافقید يا خیر؟ اگر موافق نیستید اجزاء یک نظام (در فقه نظام) نزد شما چیست؟
۶- همان طور که به پیوست ملاحظه می فرمایید. برخی از محققان فقه نظام را به منزله فقه نظام‌ساز گرفته‌اند نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟
۷- همان طور که در متن پیوست مشاهده می فرمایید، برخی از محققانی که فقه نظام را فقه نظام‌ساز میدانند به ورود علوم انسانی اسلامی به این عرصه نیز اشاره کرده‌اند. نظر حضرتعالی در مورد ورود علوم انسانی اسلامی در این خصوص و رابطه ان با فقه چیست؟


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
حسب الامر دست به قلم شدم، و گرنه برای قاصر، عرصه سیمرغ است.
۱- اگر احکام تابع مصالح و مفاسد است و اگر روابط مصالح و مفاسد تحت یک نظام نفس الامری قرار دارد پس گریزی از فقه نظام نیست، اما ابتدا باید نظام فقه را بررسی کرد تا متفرع شود بر آن بررسی فقه نثار و نظام، فقه نظامات و بین الانظمة، فقه نظام ساز و نظام سوز.
۲- نطاق فقه عام ثبوتا بسیار وسیع است، و اثباتاً محتاج برپا کردن شبکه ارتباطات نصوص است، و اگر نقش علوم اعتباری را پلی بین حامل های ارزش مثبت یا منفی و بین غایت های دارای ارزش مثبت یا منفی بدانیم، یعنی درک رابطه نفس الامری بین یک امر و آثار مترتب بر آن می کنیم به نحو استلزام شرطی: «اگر الف آنگاه ب»، و دستیابی یا دفع «ب» هدف ماست، پس «الف» حامل ارزش مثبت یا منفی است، و نقش علوم اعتباری، جهت‌دهی «الف» که حامل ارزش مثبت یا منفی است به سوی هدف که دستیابی یا دفع «ب» است می باشد، اگر این را بپذیریم پس میتوانیم متغیر الف و ب را توسعه دهیم به طوری که شامل هر امری بشود، از وجود یا عدم یک شیء، صفت، کار، نظام، یا وجود یا عدم مجموعه اشیاء، صفات، افعال، نظام ها، یا مجموعه مختلط از اینها، و نیز می‌توانیم استلزام را اعم از دو ارزشی و فازی در نظر بگیریم، و در نتیجه علوم اعتباری، بسان یک تابع ارزش عمل می‌کند که خروجی آن، ارزش تابعی، و اعتبار انواع احکام وضعیة و تکلیفیة خمسه یا عشره است.
۳- طبق آنچه عرض شد اگر اغراض و قیم و جهت‌دهی آنها اساس کار باشند، رویکرد، جانب اغراض، و ابواب فقه، جانب جهت‌دهی ارزش‌هاست.
۴- با قبول بند ۳ رویکرد مقنن، در طول قوانین او برای اجتماع و حکومت است.
۵- با قبول بند ۲ اجزاء نظام عبارتند از: تابع ارزش، متغیر الف و ب، و خروجی تابع که احکام اعتباری برای جهت‌دهی حامل ارزش به سوی هدف است.
۶- نظام سازی می تواند یکی از وظایف فقه باشد، و آن هنگامی است که خروجی تابع ارزش، مجموعه احکام منظم و مرتبط باشد.
۷- علوم انسانی در تشکیل تابع ارزش کمک می‌کنند تا کسر و انکسار مصالح و مفاسد، طریق درست خود را طی کند، و این در ناحیه صغریات است، و بدون انضمام صغرای صحیح، نتیجه صحیح حاصل نمی‌شود، و در ناحیه کبریات شرعیه که بخش تخصصی حوزه است باید با نگاه نظام‌مند به نصوص و شبکه ارتباطات آنها، به آن تابع ارزش که شارع مقدس در تشریع اعمال فرموده، نزدیک شد والله الموفق الهادی



ضمان وکیل و اجیرو عبد و حیوان و امین
غصب-ید امانی و عدوانی، امانت،



۱- ضمان، مبتنی بر استناد تلف به متلف است، و قصد و توجه و آگاهی دخالتی در اصل ضمان ندارد هر چند دخالت در تعیین نوع تلافی دارد.
۲- مبدء استناد، میتواند از نوع مباشرت یا تسبیب باشد که اقوائیت ملاحظه میشود.
۳- هر کدام از مباشرت و تسبیب میتواند مشتمل بر مؤلفه‌های متعدد باشد که استناد به تساوی یا تفاضل بر آنها توزیع شود.

۴- مثلث متلف تالف تلافی، تقسیمات گسترده دارد که در حصول ضمان دخالت دارند.
۵- متلف میتواند سماوی باشد و در نتیجه ضمان ثابت نمیشود و تالف هدر است.
۶- متلف اگر ضامن باشد با ملاحظه قصد او نسبت به انجام کار و نتیجه، به سه قسم عمد و شبه عمد و خطأ محض تقسیم میشود.
۷- تالف میتواند نفس یا عضو یا عرض یا مال باشد.
۸- تلافی میتواند جریمه مالی یا کیفری یا رقبة باشد.

۹- قرار ضمان بر نزدیکترین محل تدارک تالف است، هر چند تعاقب ایدی یا اسباب طولیة، سبب رجوع باشد.
۱۰- نزدیکترین محل تدارک در عامل هوشمند، تعلق حق به قصاص یا مال یا رقبه اوست.




شبکه عصبی مرجانها
آناتومی
ابوریحان بیرونی اسفنج‌ها و مرجان‌ها را به عنوان جانورانی که نسبت به تماس واکنش نشان می‌دهند، دسته‌بندی کرد.[۷] با این حال، اغلب مردم تا قرن ۱۸ میلادی باور داشتند که مرجان‌ها گیاه هستند، در این زمان بود که ویلیام هرشل با استفاده از میکروسکپ نشان داد که مرجان‌ها غشا سلولی جانوری دارند.[۸]

شکل کلنی
پولیپ‌های مرجانی از یک سیستم پیچیده و پیشرفته شامل کانال‌های معدی-عروقی برخوردارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد مواد غذایی و همزیست‌ها را به اشتراک بگذارند. در مرجان‌های نرم، این سیستم ۲۰ تا ۵۰۰ میکرومتر عرض دارد و انتقال متابولیت‌ها و ترکیبات سلولی را امکان‌پذیر می‌کند.[۹]

سیستم عصبی
سلول‌های اپیدرمی تغییر یافته یا نورون‌ها که حاوی اجسام بلند، نازک و رشته مانندی است که نئوریت نامیده می‌شود، با یکدیگر سیناپس تشکیل داده و یک شبکه عصبی ابتدایی تشکیل می‌دهند. مرجان‌ها و سایر کینداریا دو شبکه مجزا دارند: شبکه انتقال سریع پیام و انتقال آهسته پیام. اعتقاد بر این است که مرجان‌ها یکی از اولین جانورانی هستند که چنین شبکه‌ای را توسعه داده‌اند. اسفنج‌ها کانال‌های یونی دارند و DNA آن‌ها در مورد تولید نورون‌ها غیرفعال است اما مرجان‌ها این ساختارهای نورونی را به‌طور کامل شکل داده‌اند.



کورت گودل بزرگترین یا از بزرگترین منطق‌دانان قرن بیستم است، در باره افلاطون‌گرایی در مسائل ریاضی میگوید: «من نمیدانم چرا ما باید اطمینان کمتری به این نوع ادراک، یعنی شهود ریاضی، داشته باشیم تا ادراک حسی.» نقل شده از مقاله‌اش به نام: What is Cantor's continuum problem




mathematical intuition
mathematical reality
Mathematical objects
mathematical consequences or objects
mathematical reality and mathematical intuition.
Gödel argues that there is no reason why this kind of mathematical perception should be less trustworthy than sense perception.