بسم الله الرحمن الرحیم

مفتاح المفاتيح بأسنانه الأربعةعشر-مالک-ملک-يوم الدين

فهرست مباحث علوم قرآنی
القرائة-1|4|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
القرائة-1|1|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
جهر به بسم الله الرحمن الرحیم
تشابک شواهد-روش موضوع‌محور-تحلیل موضوع اندماجی تواتر قرآن و قراءات
انواع تواتر
تواتر قراءات سبع
شواهد اعتماد قراءات بر سماع-عدم اختلاف در مواضع امکان اجتهاد
المهر-الصداق-تعیین الحرف-لقنها الجائز
یک دلیل برای تعدد قراءات!!
سنجش انواع قراءات در قوت تعدد صدور
اشکال در تواتر قراءات به معنای انکار اصل تعدد نزول قراءات نیست‏
سه اشتباه مهم تاثیرگذار بر فضای علمی فقهی بعد از قرن یازدهم
تصریح کنندگان به اینکه تواتر الی الشارع است
ترتیب پیشنهادی برای سیر بحث در علوم قرآني
هل سورة الفاتحة مکیة او مدنیة؟ و هل نزلت مرتین؟
روح و کالبد تلاوت و رسم، زنده به دو رکن اداء و نص



قرائت ملک و مالک با عناصر چهارده‌گانه‌ای که دارد میتواتد به عنوان مفتاح المفاتیح بحث تعدد قراءات مطرح گردد، به طوری که با روش شبیه روش حذفی، خیلی زود باحثین را به مقصود مشترک برساند:

۱- آیة شریفه «مالک/ملک یوم الدین» در نماز خوانده میشود که «الصلاة عمود الدین» است.

۲- این آیه شریفة در اصلی‌ترین بخش نماز خوانده میشود که «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب» است.

۳- تعدد قرائت در این آیه در حالی است که در سه مورد از چهار مورد مالک، و پنج مورد ملک، که در سراسر قرآن کریم با همین رسم واحد با حذف الف، «ملک» آمده، اختلاف قرائت مطرح نیست، «مالک الملک»، «یا مالک لیقض»، «فهم لها مالکون»، «الملک الحق» «الملک القدوس» «ملک الناس».

۴- تعدد قرائت در این آیة مصداق تعدد لهجات اقوام عرب که قول ابوعبید است نیست.(حذف یک نظریه)....

۵- تعدد قرائت در این آیة مصداق کلمات مترادف در لغات و لهجات که قول طبری و مشهور است نیست که برای تسهیل مطرح میشود.(حذف یک نظریه مهم).و کذا یکی تفسیر یا بیان دیگری نیست تا مصداق وحی بیانی و تفسیری شود.(حذف نظریه وحی بیانی و تفسیری).

۶- این آیه محل ابتلاء دائمی است بیش از تکرار شبانه‌روزی یعنی لااقل ده مرتبه در شبانه‌روز به اضافه رواتب و... که «صلاة احدی و خمسین» ...

۷- این آیه محل ابتلاء عمومی است که همه افراد، مکلف به نماز هستند، هر چند بعضی در بعض شرائط مکلف به نماز نباشند مثل حیض یا صغر، ولی در معظم عمر خودشان مکلف به نماز هستند...

۸- این آیة شریفة، فوق محل ابتلاء دائمی عمومی است، چون برخوردار از تقدس الهی است که باید به عنوان کلام وحی خداوند سبحان بر آن موظبت کرد، «إن القراءة سنة متبعة» ....

۹- وجوب قرائت این آیه همنشین و همجوار با حکم وجوب قرائت بسمله و جزئیت آن در سوره مبارکه حمد نزد شیعه است که نماز با ترک عمدی آن باطل است، و همراهی با قرائت ناس، «إقرؤا کما یقرء الناس» مانع از شعار شدن آن برای شیعه نشده است...

۱۰- وجوب قرائت این آیه همنشین و همجوار با حکم استحباب جهر در قرائت بسمله در نمازهاي جهریة و إخفاتیة است که شعار شیعه است هر چند حکم استحبابی است...

۱۱- در روایات اهل البیت علیهم السلام نه تنها یکی از این دو قرائت تعیین نشده بلکه به هر دو قرائت روایت وارد شده است که در بحار الانوار ج۸۲ ص۲۲ آمده: «و في أخبارنا وردت القراءتان و إن كان مالك أكثر»...

۱۲- شیعه در زمان معصومین علیهم السلام، با شدت محل ابتلاء بودن، حتی یک مرتبه سؤال نکردند که مالک قرائت کنیم یا ملک؟.. «فلو كانت هناك قراءة معيّنة تجب رعايتها بالخصوص لاشتهر و بان و كان من الواضحات و كان ينقله بطبيعة الحال كابر عن كابر و راوٍ عن راوٍ، و ليس كذلك بالضرورة، فيظهر جواز القراءة بكل منها كما عليه العامّة و إلّا لبيّنوه (عليهم السلام) و نقل إلينا بطريق التواتر، كيف و لم يرد منهم تعيين حتى بخبر واحد» موسوعة الامام الخوئي ج۱۴ ص۴۴۳..

۱۳- تعدد قرائت در مالک و ملک، در طول تاریخ مسلمین برقرار بوده است، و لذا هم اکنون در عصر ما هم دو بخش عظیم از طوائف اسلام به یکی از این دو قرائت شناخته میشوند، غرب افریقا که مالکی هستند قرائت مدنی دارند و ملک قرائت میکنند...

۱۴- تعدد قرائت در این آیة شریفه به نحوی است که متون فقهی فتوائی مراجع شیعه در عصر حاضر، تصریحا جواز قرائت مالک و ملک را مطرح کرده و فرمودند که قرائت هر دو جائز است، در عروه:(مسألة 57):يجوز قراءة مالك و ملك يوم الدين،، در وسیلة:مسألة:15 يجوز قراءة مالك يوم الدين ملك يوم الدين، و لعلّ الثاني أرجح،، در منهاج:مسألة 45 تجوز قراءة مالك و ملك يوم الدين‌،، البته مراجعی که بر این متون حاشیه زدند بعضی همراهی نکردند، فراجع.

هل سورة الفاتحة مکیة او مدنیة؟ و هل نزلت مرتین؟


تنبیه:
ممکن است گفته شود که شعار اهل سنت قرائت ملک است و شعار شیعه قرائت مالک، مثلا نگاه کنید امام جماعت مسجد الحرام ملک میخواند، اما باید توجه کرد که امام جماعت مسجد الحرام ملک نمیخواند، قراست عربستان حفص عن عاصم است و همگی مالک میخوانند، بلی الف مالک نزد ایرانیان با الف مالک نزد عربها دو جور تلفظ میشود، و لذا اساتید قرائت تاکید میکنند که الف در زبان عربی همان فتحه کشیده است نه الف فارسی، و هر چند این حرف محل تامل است اما از از این حیث که امام جماعت اهل سنت قطعا مالک میخواند ولی الف مالک در تلفظ او همان فتحه کشیده است صحیح است، و لذا قرائت امام جماعت کشور الجزائر با امام جماعت مصر یا عربستان تفاوت میکند. فراجع.
و اما اینکه شعار شیعه قرائت مالک باشد پس چنین نیست، رساله انارة الحالک، یک مرجع بزرگ نجف شیخ الشریعة اصفهانی در ترجیح ملک نوشتند که آقای نجفی مرعشی در حاشیه عروة به آن اشاره میکنند، آقاسید ابوالحسن اصفهانی در متن وسیلة میگویند لعل ارجح ملک است، و در روایت منقول از حمزة الزیات که میگوید خدمت امام صادق ع خواندم حضرت آل یس را با او مخالفت کردند اما ملک را به او تذکر ندادند چون قرائت حمزه موافق قرائت اهل مدینه ملک است، و در مستمسک میگویند ترجیح ملک متعین است و بخصوص روی قرائت اهل الحرمین بودن تاکید میکنند، و در کوفیون هم فقط عاصم و کسائی مالک خواندند، و در فصل الخطاب محدث نوری میگویند اصل همان قرائت ملک است، در المیزان ملک را ترجیح دادند و نیز در مهر تابان ترجیح میدهند و میگویند که آقای اقاضی هم ملک قرائت میکردند،

اگر قرار بود قراءات اصل نداشته باشد بهترین گزینه برای اینکه قرائتی شعار شیعه شود آل یس بود ولی برعکس شیعه الیاسین قرائت میکنند و مالکیه آل یس.




التبيان في تفسير القرآن، ج‏1، ص: 33
القراءة
قرأ عاصم و الكسائي و خلف و يعقوب: مالك بالألف. الباقون ملك بغير الف، و لم يمل أحد الف مالك، و كسر جميعهم الكاف. و روي عن الأعمش، انه فتحها على النداء، و ربيعة بن نزار يخففون مالك و يسقطون الألف، فيقولون:
ملك بتسكين اللام و فتح الميم كما قال ابو النجم.
تمشي الملك عليه حلله.
و الألف ساقط في الخط في القراءتين و المعول على الأولتين دون النصب و إسكان اللام و معنى ملك يوم الدين بإسقاط الألف أنه الملك يومئذ لا ملك غيره و أنه لا يؤتى في ذلك الوقت أحداً الملك كما أتاه في الدنيا، و قوى ذلك بقوله تعالى: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ؟ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» «2» و بانه يطابق ما تقدم من قوله: «رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» و من قرأ مالك بالف معناه انه مالك يوم الدين و الحساب لا يملكه غيره و لا يليه سواه.



هر چند آیة الله اراکی قده قرائت رایج را همان رایج در شرق بلاد اسلامی قلمداد میکنند، اما از جهت اینکه مسأله کثرت ابتلاء را خوب توضیح میدهند، مؤید خلاف نظرشان میشود وقتی معلوم شود که هر دو قرائت رایج بوده و هست:

کلمات الشیخ محمدعلي الاراکي قده در باره قراءات
كتاب الصلاة (للأراكي)، ج‌2، ص: 128‌
و حينئذ نقول: لا إشكال في أنّ هذه الأخبار غير ناظرة إلى القسم الأوّل، بل ناظرة إلى كيفيّة قراءة ما هو الموجود في الدفّتين على نحو ما يقرؤه الناس، دون ما يقرؤه الأئمة عليهم السّلام.
و يبعد أن يكون المراد القسم الأخير أيضا بأن يكون ردعا عن قراءة أهل البيت مع كونها معروفة مشهورة معدودة في عرض سائر القراءات، بل بعض القراءات منتهية إلى قراءة علي عليه السّلام.
فتعيّن أن يكون المقصود هو الردع عن القسم الوسط، لأنّه المناسب للأمر بالكتمان، لكونه من الأسرار المودعة.
و حينئذ فيبقى الأمر على أشكاله بالنسبة إلى ما إذا تردّد أمر الكلمة بين وجهين اختصّ بكلّ منهما قار من القرّاء السبعة المعروفة، و لم يعلم انتساب واحد منهما معيّنا إلى أهل البيت عليهم السّلام، إذ الأخبار المذكورة غير ناظرة إلى هذا المورد حتّى يستفاد منها التخيير في نحو ذلك، فلا محيص عن الاحتياط بالتكرار.
لكن هذا في غير ما وقع في خصوص الحمد من الاختلاف كقراءة مالك و ملك، و قراءة صراط بالصاد و السين، فإنّ شدّة الحاجة إلى تكرار هذه السورة المباركة في كلّ يوم و ليلة أورثت انتساب جميع كلماتها على النحو المرسوم الآن منها بين المسلمين المتّخذ خلفا عن سلف إلى أهل بيت الوحي صلوات اللّٰه عليهم أجمعين انتسابا قطعيّا، حيث كان النبيّ و الأئمّة صلوات اللّٰه عليهم أفصح من نطق بالصاد و الضاد، و من كان كذلك لا يشتبه نطقه أنّه كان بالصاد أو بالسين، و كانت الصلوات الجهريّة منهم صلوات اللّٰه عليهم بمسمع من خلفهم من المصلّين.
فهذا الموجود في أيدي المسلمين هو الذي أخذوه عنهم عليهم السّلام من غير شكّ و لا شبهة، و الشكّ فيه شكّ في مقابلة البديهة كالدغدغة في أنّ ملك أقرب إلى‌ الفصاحة من مالك، فإنّ إضافة ملك إلى الزمان شايعة، كما يقال: سلطان. العصر، أو الوقت، و أمّا إضافة مالك إلى الزمان فغير مأنوسة إلّا مع تقدير الأمر بأن يكون التقدير: مالك أمر يوم الدين، و أمّا الإضافة إلى الزمان باعتبار كونه مملوكا كما يقال: مالك الفرس، فيبعّدها عدم اختصاص مالكيّة اللّٰه تعالى بالزمان، بل يعمّ جميع الأشياء.



فصل الخطاب للنوری ص 253:
ثم أن كون قراءتهم (ع) ملك لا ينافي كثرة قراءتهم [مالک] كما في البحار إذ بعد نزول القرآن على نحو واحد يفهم كون الأول هو الأصل من جهة [قلة] القراءة به وكونه خلاف المشهور، و أيده شيخنا البهائي في آخر مفتاح الفلاح بوجوه خمسة، ولولا النص لما كان لما ذكره وقع عندنا والله الهادي.
تنبیه: دو کلمه در کروشه در متن بالا، از نسخه خطی فصل الخطاب نهاوندی سال ۱۲۹۳ تصحیح شد، و این نسخه شماره صفحه ندارد، و متن بالا از نسخه خطی اردستانی سال ۱۲۹۸ در صفحه ۲۵۳ نقل شده است.



التبيان في تفسير القرآن - الشيخ الطوسي (1/ 32)
القراءة: قرأ عاصم والكسائي وخلف ويعقوب: ومالك بالالف. الباقون ملك بغير الف، ولم يمل أحد الف مالك