بسم الله الرحمن الرحیم
استفاده از گاهشمار یا تقویم در ایران پیشینهای بسیار کهن دارد. در گذر زمان گاهشماری ایرانی دگرگونیهای زیادی کردهاست. در ایران از روشهای گاهشماری متفاوت مانند گاهشماری خورشیدی و گاهشماری قمری و با مبداهای متفاوت مانند تاجگذاری یزدگرد سوم یا هجرت محمد استفاده شده و میشود.
یکی از کوششهای همیشگی ایرانیان، تنظیم گاهشماری بودهاست که با زمان طبیعی و دوره رویدادهای کیهانی، حداکثر انطباق را داشتهباشد. این کوشش منجر به ایجاد و بهرهبرداری از نظامهای گاهشماری بسیار متعدد و متنوعی شد که در نهایت با تدوین و تنظیم سالنامه اعتدالی ایرانی به حداکثر دقت ممکن برای تطبیق گاهشماری قراردادی با سال طبیعی دست یافته شد؛ و امروزه نیز این گاهشماری همچنان دقیقترین گاهشماری تاریخ بشر شناخته میشود. گمان نمیرود که هیچ مردم و تمدنی به اندازه ایرانیان تا این اندازه به بررسی و پژوهش در گاهشماری پرداختهباشند. فهرست نسخههای خطی احمد منزوی، خود به تنهایی نشاندهنده بیش از دو هزار نسخه سالنامه خطی منتشرنشده به زبان فارسی است. بیشترین کتیبههای باستانی در زمینه نجوم و گاهشماری که در میانرودان بدست آمدهاند، به دوران فرمانروایی کاسیان و هخامنشیان منسوب هستند. کوشش و پیگیری دانشمندان ایرانی، منجر به پیدایی دقیقترین گاهشماری جهان در ایران شدهاست.[۱]
گاهشماری ایرانی تقویم خورشیدی برگرفته از تقویم بابلی بوده که خود متاثر از تقویم مصری بوده است. این تقویم در زمان هخامنشیان بومی شده و در زمان ساسانیان متاثر از تقویم ژولینی بود. از زمان تسلط اعراب تقویم هجری قمری تا مشروطیت تقویم رسمی گردید و تقویم خورشیدی (از جمله خراجی و یزدگردی) نیز برای امور زراعی-مالی کاربرد داشت. در سال ۴۷۱ قمری تقویم خورشیدی جلالی تدوین گردید اما چندان رواج نیافت. تقویم جلالی به سال ۱۲۶۴ خورشیدی با تغییراتی در قالب گاهشماری هجری خورشیدی برجی مجدداً رایج شد و در سال ۱۲۸۹ خورشیدی در زمان مشروطیت تقویم مالی ایران شد. بر همین اساس در آغاز سال ۱۳۰۴ خورشیدی با تغییراتی در محاسبات و عناوین ماهها بعنوان تقویم رسمی ایران درآمد که تا کنون رایج است.
گاهشماری در دوران کهن در ایران معمولاً بر اساس خورشید انجام میگرفت. گاهشماریهای نخستین ایران برگرفته از گاهشماری بابلی با سال ۱۲ماه سی روزه بوده که هر ۶سال یکبار ۱۳ماهه میشدهاست. گاهشماریهای ۳۶۵روزه برگرفته از گاهشماری باستانی مصری اند. گاهشماری در دوره هخامنشیان تغییراتی کرده و بصورت گاهشماری زرتشتی درآمد. در زمان اردشیر اول پادشاه ساسانی، تقویم ایرانی متاثر از گاهشماری ژولینی تغییراتی کرد و به آخر سال ۵ روز اضافه شد و در دوره یزدگرد سوم هم اصلاحاتی در آن انجام شد. پس از ورود اسلام به ایران و تسلط اعراب، گاهشماری قمری جایگزین گاهشماری خورشیدی شد. اما با توجه به نقصهای گاهشماری قمری اسلامی و برای تعیین سال فصلی و مالی جهت زمان پرداخت مالیات کشاورزان، تقویم خورشیدی (ازجمله: تقویم خراجی) کاربرد داشت اما از مبدأ حقیقی آن گاه تا دوماه عقب میافتاد.[۲]
تقویم هجری قمری در تاریخ ایران پس از اسلام تاکنون کاربرد دارد و تا پیش از مشروطیت مهمترین تقویم معمول ایرانیان بودهاست.
گاهشماری جلالی در دورهٔ ملکشاه سلجوقی با فرمان خواجه نظامالملک توسط عدهای از ریاضی دانان ایرانی و در راس آنان حکیم عمر خیام در ۲۴ اسفند ۴۵۷ هجری خورشیدی (۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری) تدوین شد.[۳] در ایران پس از اسلام، گاهشماری هجری قمری کاربرد داشت و گاهشماری جلالی نیز پس از درگذشت ملکشاه، تا پیش از مشروطه در ایران رسمیت نداشت و با تغییراتی از جمله در مبدأ و اسامی و طول ماهها در قالب تقویم هجری شمسی برجی از سال ۱۲۸۹ هجری خورشیدی در ایران به کار رفت.
مبدأ گاهشماری جلالی، سال جلوس ملکشاه بر تخت سلطنت و سرآغاز آن جمعه، اول فروردین سال نخستین جلالی (۴۵۸ هجری خورشیدی)، برابر نهم رمضان سال ۴۷۱ هجری قمری قراردادی (۱۵ مارس ۱۰۷۹ میلادی جولیانی مطابق ۲۱ مارس ۱۰۷۹ میلادی گرگوری) بود که تفاضل آن با تقویم هجری خورشیدی ۴۵۷ سال میباشد. در این گاهشماری روز اول سال طوری تنظیم شدهاست که با برابری بهاری همگام شود و در پایان سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز دارند. طول ماههای آن را مانند گاهشماری یزدگردی ۳۰روزه با ۵روز افزوده و به احتمالی ضعیفتر مانند تقویم برجی براساس توقف نسبی خورشید در برجها بین ۲۹ تا ۳۲روزه دانستهاند.
گاهشماری هجری خورشیدی را نخستین بار عبدالغفار نجمالدوله با توجه به تقویم جلالی استخراج کرد. نجمالدوله برای اولین بار عبارت ۱۲۶۴ هجری شمسی را در حاشیه تقویم سال ۸۰۷ جلالی مطابق ۳-۱۳۰۲ هجری قمری ذکر کرد و از آن تاریخ به بعد، نظام گاهشماری را در ایران رایج کرد که برای اولین بار اساس آن شمسی و مبداء آن هجرت پیامبر اسلام از مکّه به مدینه باشد. ماههای آن براساس اسامی عربی برجهای دوازدهگانه فلکی (حمل، ثور، جوزا... حوت) و طول آنها برمبنای توقف نسبی خورشید در بروج مذکور ۲۹ تا ۳۲روزه بود. تقویمی که او نوشت، به تقویم هجری شمسی بُرجی معروف است.
این تقویم در دوره دوم مجلس شورای ملی ایران در ۲۱ صفر ۱۳۲۹ هجری قمری، برابر با ۲ اسفند (حوت) ۱۲۸۹ هجری شمسی، به عنوان مقیاس رسمی زمان محاسبات مالی کشور پذیرفته شد.[۴][۵] دستکم تا ۲۵ سال پیش از آن، تقویمهایی بر اساس گاهشماری هجری شمسی در ایران استخراج و چاپ میشد. ۱۵ سال بعد در پنجمین دوره مجلس شورای ملی قانون گاهشماری هجری شمسی به تصویب رسید.[۶]
ماههای تقویم هجری خورشیدی برجی، بین ۲۹ تا ۳۲روزه و طول ماهها در هرسال بستگی به توقف سالانه خورشید در هر برج متفاوت بودهاست. طول ماهها: حمل (۳۰ یا ۳۱روزه)، ثور (۳۱ یا ۳۲روزه)، جوزا (۳۱ یا ۳۲روزه)، سرطان (۳۱ یا ۳۲روزه)، اسد (۳۱ یا ۳۲روزه)، سنبله (۳۰ یا ۳۱روزه)، میزان (۳۰ یا ۳۱روزه)، عقرب (۲۹ یا ۳۰روزه)، قوس (۲۹ یا ۳۰روزه)، جدی (۲۹ یا ۳۰روزه)، دلو (۲۹ یا ۳۰روزه)، حوت (۲۹ یا ۳۰روزه).[۷]
گاهشماری رسمی ایران، گاهشماری خورشیدی است که محاسبات، طول و سرآغازش بر اساس گاهشماری جلالی و مبدا آن سال هجرت محمد (برابر با ۶۲۲ میلادی) میباشد. نام ماههای گاهشماری رسمی، بر اساس گاهشماری اوستایی نو انجام گرفتهاست.
گاهشماری رسمی ایران در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ (۱۹۲۵ میلادی) در مجلس شورای ملی بعنوان نظام گاهشماری سراسری و رسمی ایران تصویب شد. البته پیش از آن، نسخه اولیه این گاهشماری از ۲ اسفند ۱۲۸۹ بعنوان تقویم مالی کشور کاربرد رسمی یافتهبود.[۸] این گاهشماری پس از رسمیت یافتن در ایران، در افغانستان بطور رسمی و در منطقه کردستان به صورت غیر رسمی بکار برده شد و میشود.
به موجب این گاهشماری طول و نام ماههای سال اصلاح شد. طول ماهها که در هر سال متغیر بود و از ۲۹ تا ۳۲ روز تغییر میکرد به شش ماه ۳۱ روزه، پنج ماه ۳۰ روزه و یک ماه ۲۹ روزه (که در سالهای کبیسه ۳۰ روز میشود) دقیق شد و نام ماهها از نام عربی برجهای فلکی به نامهای امروزی آن (فروردین تا اسفند) که برگرفته از نامهای اوستایی و پهلوی بود، تغییر کرد.
در این گاهشماری معیار شروع سال، ۱ فروردین و معیار لحظه تحویل سال اعتدال بهاری است ولی مکانی که باید مبدأ محاسبهٔ تقویم قرار گیرد مشخص نشدهاست. بعضی (از جمله ایرج ملکپور) نصفالنهار ۵۲٫۵ درجهٔ شرقی را مرجع محاسبات این تقویم گرفتهاند و برخی دیگر (از جمله راینگولد و درشوویتز در Calendrical Calculations) شهر تهران را. این دو مبدأ تا حدود سال ۱۴۶۹ هجری شمسی اختلافی در گاهشماری ایجاد نمیکنند ولی برای تعیین کبیسه بودن یا نبودن سال ۱۴۶۹، لازم است مبدأ این گاهشماری مشخص شود.
پس از اصلاح و تعیین نام ماههای سال و تصویب دقیق زمان ابتدا و انتهای هر ماه و فصلهای سال، مجلس شورای ملی تقسیم بندی سالیانه را به این صورت ابلاغ کرد:
یک سال رسمی ایران، یک سال خورشیدی است که تشکیل شدهاست از ۱۲ ماه، که شش ماه اول ۳۱ روز، پنج ماه دوم ۳۰ روز و ماه آخر ۲۹ روز میباشد. هر ۴ یا بندرت ۵ سال یکبار طول ماه آخر ۳۰ روز است که آن سال به سال کبیسه معروف است.
طول سال و فصلها در ایران و افغانستان و کردستان یکسان هستند ولی ماهها در هر زبان و گویشی نام خاصی دارند؛ که به ترتیب عبارتاند از:
ترتیب | روزها | نام | تاریخهای میلادی[۹] | فصل | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|
فارسی (ایران) |
فارسی (افغانستان) |
پشتو[۱۰] (افغانستان) |
کردی | ||||
۱ | ۳۱ | فروردین | حَمَل | وری | خاکهلێوه | ۲۱ مارس – ۲۰ آوریل |
|
۲ | ۳۱ | اردیبهشت | ثور | غویی | گوڵان | ۲۱ آوریل – ۲۱ مه | |
۳ | ۳۱ | خرداد | جَوزا | غبرګولی | جۆزەردان | ۲۲ مه – ۲۱ ژوئن | |
۴ | ۳۱ | تیر | سرطان | چنګاښ | پووشپەڕ | ۲۲ ژوئن – ۲۲ ژوئیه | تابستان |
۵ | ۳۱ | مرداد | اسد | زمری | گەلاوێژ | ۲۳ ژوئیه – ۲۲ اوت | |
۶ | ۳۱ | شهریور | سُنبُله | وږی | خەرمانان | ۲۳ اوت – ۲۲ سپتامبر | |
۷ | ۳۰ | مهر | میزان | تله | ڕەزبەر | ۲۳ سپتامبر – ۲۲ اکتبر |
|
۸ | ۳۰ | آبان | عقرب | لړم | خەزەڵوەر | ۲۳ اکتبر – ۲۱ نوامبر | |
۹ | ۳۰ | آذر | قوس | لیندۍ | سەرماوەز | ۲۲ نوامبر – ۲۱ دسامبر | |
۱۰ | ۳۰ | دی | جَدْی | مرغومی | بەفرانبار | ۲۲ دسامبر – ۲۰ ژانویه | زمستان |
۱۱ | ۳۰ | بهمن | دلو | سلواغه | ڕێبەندان | ۲۱ ژانویه – ۱۹ فوریه | |
۱۲ | ۲۹-۳۰[۱۱] | اسفند | حوت | کب | رەشەمە | ۲۰ فوریه – ۲۰ مارس |
تقویم رسمی ایران معمولاً هر چهار یا بندرت پنج سال یکبار کبیسه میشود. برای جبران کسر سال حقیقی، در آغاز هر دورهٔ ۲۹، ۳۳ یا ۳۷ساله، یک کبیسه پنج ساله وجود دارد. در یک فراز پنجهزارساله، مابازای هر دورهٔ ۳۷ساله، نزدیک به پنج دورهٔ ۲۹ساله و تقریباً ۲۰ دورهٔ ۳۳ساله وجود دارد. ترتیب و توالی کبیسهها قاعدهمند نیست. چنانچه لحظه تحویل سال خورشیدی بعد از ظهر ۳۶۶اُمین روز از سال باشد، آن سال کبیسه و روز بعد نوروز است.[۱۲]
سالهای کبیسه یک قرن اخیر با توجه به دورهها:
(دورهٔ ۳۳ساله): ۱۲۸۰ - ۱۲۸۴ - ۱۲۸۸ - ۱۲۹۲ - ۱۲۹۶ - ۱۳۰۰ - ۱۳۰۴ - ۱۳۰۸
(دورهٔ ۳۳ساله): ۱۳۱۳ - ۱۳۱۷ - ۱۳۲۱ - ۱۳۲۵ - ۱۳۲۹ - ۱۳۳۳ - ۱۳۳۷ - ۱۳۴۱
(دورهٔ ۲۹ساله): ۱۳۴۶ - ۱۳۵۰ - ۱۳۵۴ - ۱۳۵۸ - ۱۳۶۲ - ۱۳۶۶ - ۱۳۷۰
(دورهٔ ۳۳ساله): ۱۳۷۵ - ۱۳۷۹ - ۱۳۸۳ - ۱۳۸۷ - ۱۳۹۱ - ۱۳۹۵ - ۱۳۹۹ - ۱۴۰۳.
گاهشماری حسابی الگوریتمی است که برای محاسبه دقیق آغاز، تقسیمات و کبیسهگیری گاهشماری جلالی تدوین میشود.
یکی از گاهشماریهای حسابی توسط احمد بیرشک ارائه شدهاست و در کنار گاهشماری رسمی ایران مشهور بوده و بعلت خطی بودن کاربرد آن آسانتر است. این تقویم با توجه به زیردورهها و دورههای میانی تقویم جلالی و تکمیل آن در قالب یک دوره بزرگتر ۲۸۲۰ ساله ایجاد شدهاست. دوره بزرگ مذکور ابتدا توسط ذبیح بهروز محاسبه، کشف و پیشنهاد داده شد آنگاه توسط احمد بیرشک دورههای میانی آن تعریف شد و مدون گردید. دیگر گاهشماری حسابی، گاهشماری حسابی رایانهای است که توسط موسی اکرمی تدوین شدهاست.
برخی از مشهورترین سالشمارهایی که در ایران کاربرد داشته و دارند (تقریباً به ترتیب زمان پیدایش و کاربرد) به شرح زیر است:
از برخی از این گاهشماریها شواهد دقیق و مدونی در دسترس نیست ولی با کاوش متون تاریخی و بررسی زمانبندی جشنها و رسوم کهن آریایی مانند نوروز، شب یلدا (چله)، جشن سده و... به میزان زیادی شناخته و دستهبندی شدهاند. رضا مرادی غیاثآبادی تقویمهایی با عناوین آریایی، میترایی، خیامی، زرتشتی (زردشتی) را جعلی، نادرست و یا دستخوش تحریف میداند.
|
|
|
|
هَفته یکایی از زمان برابر ۷ شبانه روز است.
هفته از گامهای چهارگانه ماه قمری گرفته شده و امروزه در همه جوامع از آن به عنوان یک واحد زمان استفاده میشود.∗
برخی مردم مدیترانه هر پاره زمان شبانه روز را تحت فرمانروایی یکی از اجرام هفتگانه آسمان (خورشید و ماه و پنج سیاره روشن) که خدایان آنها بودند میدانستند. مصریان دورترین سیاره را زحل و آغاز این گردش را با آن میدانستند. مصریان معتقد بودند هر روز با گردش یک جرم آغاز میشود و به آن هم نامیده میشود. بنابرین عملاً روزهای متوالی هفتگانه را بنام اجرام شناسایی کردند. سربازان رومی مقیم در مصر به هفته هفت روزه خو گرفتند و آن را به سرزمین اصلی خود معرفی برای جایگزینی با هفته هشت روزه خود معرفی کردند. اکتاویان (سزار آگوستوین) و حاکمان رومی پس از او، این رسم را مجاز دانستند ولی تا زمان امپراتور کنستانتین در سال ۳۲۱ بعد از میلاد بهطور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت. نامهای انگلیسی (انگلوساکسون) ایام هفته، از نامهای انگلوساکسون همان هفت اجرام آسمانی که مورد احترام مردم باستان بود گرفته شدهاست.
اما آنچه بیشتر مشهور است این است که بابلیان اسامی روزهای هفته را از روی اجرام هفتگانه منظومه شمسی نامگذاری میکردند که رومیان بعدها از روش آنان پیروی کردند بنام اجرام که خدایان آنها بودند نامگذاری کرده و تقویم ژولیوسی و گریگوری را به وجود آوردند. طبق این قرارداد اولین روز یکشنبه (روز خورشید) - دوشنبه (روز ماه) - سه شنبه (روز مریخ=الهه جنگ) - چهارشنبه (روز عطارد) - پنجشنبه (روز مشتری=الهه رعد و برق) و آدینه (روز زهره=الهه عشق) و شنبه (روز زحل=الهه زمان یا کشت و زرع) نامگذاری شدهاست.
این شیوه تقسیمبندی (هفته) بعدها در تقویمهای جهان عمومیت یافته، چنانچه در تقویمهای شرقی هند، تبت، برمه و… نیز رایج شده، از جمله در ژاپن سابقه یک هزار ساله دارد.
در گاهشماری ایرانی هفته با شنبه شروع شده و با آدینه که روز تعطیل هفتهاست، پایان میپذیرد. امروز دوشنبه از روزهای هفته است.
نامهای روزهای هفته در خاورمیانه و برخی زبانهای پیرامونی:
فارسی | هورامی | عربی | ترکی | ترکی آذربایجانی | پشتو | کردی کرمانجی | کردی سورانی | عبری | ارمنی | اردو | ایران باستان |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
شنبه | شهممهی | سبت | Cumartesi | Şənbə | شنبی | Şemî | شهممه | יום השבת | Շաբաթ | هفته | کیوان شید |
یکشنبه | یهکشهممهی | أَحَد | Pazar | Bazar | یکشنبه | Yekşem | یهکشهممه | יום ראשון | Կիրակի | اتوار | مهر شید |
دوشنبه | دوهشهممهی | إثْنَان | Pazartesi | Bazar ertəsi | دوشنبه | Duşem | دووشهممه | יום שני | Երկուշաբթի | پیر | ماه شید |
سهشنبه | یهرهشهممهی | ثلاثاء | Salı | Çərşənbə axşamı | سی شنبه | Sêşem | سێشهممه | יום שלישי | Երեքշաբթի | منگل | بهرام شید |
چهارشنبه | چوارشهممهی | أربعاء | Çarşamba | Çərşənbə | چهارشنبه | Çarşem | چوارشهممه | יום רביעי | Չորեքշաբթի | بده | تیر شید |
پنجشنبه | پهن شهممهی | خمیس | Perşembe | Cümə axşamı | پنجشنبه | Pêncşem | پێنجشهممه | יום חמישי | Հինգշաբթի | جمعرات | هرمز شید |
جمعه/آدینه | جومعهی/ ههینی | الجمعة | Cuma | Cümə | جمعه | În | ههینی | יום שישי | Ուրբաթ | جمعه | ناهید شید |
نامهای روزهای هفته در فارسی تاجیکی با فارسی یکسان است. این نامها در تاجیکستان به خط سیریلیک اینگونه نوشته میشود: Шанбе (شنبه)، Якшанбе (یکشنبه)، Душанбе (دوشنبه)، Сешанбе (سهشنبه)، Чоршанбе (چهارشنبه)، Панҷшанбе (پنجشنبه)، Ҷумъа (جمعه).
معروف است در ایران باستان هفته وجود نداشتهاست و گاهشماری نزد ایرانیان بر پایهٔ روزهای ماه بودهاست. به این ترتیب که هر روز به ایزدی منسوب بوده و نامی داشتهاست. نمونه را روزِ نخستِ هر ماه، به نامِ هورمزد (هرمز)، روزِ دوم به نامِ وهومن (هومن یا بهمن)، یا روز شانزدهم به نامِ ایزدبانو آناهیتا نامیده شده بود و هر روز که نامش با نام ماه یکسان بود به نیایش و جشن مختص میشد. مفهومِ هفته از تمدنهای همسایه، به ویژه، میان رودان در فرهنگ ایرانی شده و پس از اسلام صورت امروزی گرفتهاست. تا جایی که در دربار دوره ساسانی از هفته استفاده نمیشدهاست.
در شاهنامه از واژههای هفته و چهارشنبه بیش از ۱۲۰ بار یاد شدهاست که با استفاده وی احتمال وجود هفته در ایران باستان را تقویت میکند. اما نمیتواند مستند وجود هفته در ایران باستان باشد.
ستاره شُـمَـر گفت بهرام را | که در چهارشنبه مزن کام را |
متون مانوی کاربرد گسترده هفته را تأیید میکند. در این کتابها از روزهای یکشنبه و دوشنبه با نام مهرروز (خورروز) و ماهروز یاد شد کردهاست و این دو، روزهای روزهداری مانوی دانسته شدهاند و دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بودهاست.
و آخر اینکه در متون یافت شده چینی از نام روزهای هفته نام برده شدهاست. در یک متن نجومی کهن بودایی که در سال ۷۵۹ میلادی از سانسکریت به چینی بازگردانده شدهاست؛ و یانگ چینگ فنگ در سال ۷۶۴ میلادی حاشیهای بر آن بازنوشته است؛ از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در فارسی میانه در دو نوع آن یاد کردهاست: یوشمبت (روز تعطیل)، دوشمبت، سهشمبت، چرشمبت، پنجشمبت، شششمبت، شمبت.
هفته نسبت داده شده در گاهشمار میترایی در تطبیق با اجرام سماوی:
معادل سغدی این نامها بدینگونه با مبدأ یکشنبه بازآمدهاست: مهرروز، ماهروز، بهرامروز، تیرروز، اورمزدروز، ناهیدروز و جیانروز (کیوانروز).
این نامها از نام هفت اختر سیار آسمان، یعنی خورشید و ماه و پنج ستاره روان (سیاره) شناختهشده آن زمان برگرفته شدهاست. ریشه نام روزهای هفته را به آیین کهن ایرانی مهرپرستی یا همان میترایی نسبت دادهاند.
علامه دهخدا افزودن شید به نام ستارگان را از مجعولات برساخته آذرکیوان، برمیشمارد و میگوید که واژه «شید» به معنای پرتو آفتاب است و نمیتوان آن را به ستارگان نسبت داد. دهخدا واژگانی چون مهشید را از زمره این مجعولات آذرکیوان در کتاب دساتیرِ وی برمیشمارد و کاربرد آنها را بیش از سه قرن نمیداند. زیرا در ایران باستان هفته وجود نداشتهاست و گاهشماری نزد ایرانیان بر پایهٔ روزهای ماه بودهاست. به این ترتیب که هر روز به ایزدی منسوب بوده و نامی داشتهاست. نمونه را روزِ نخستِ هر ماه، به نامِ هورمزد (هرمز)، روزِ دوم به نامِ وهومن (هومن یا بهمن)، یا روز شانزدهم به نامِ ایزدبانو آناهیتا نامیده شده بود و هر روز که نامش با نام ماه یکسان بود به نیایش و جشن مختص میشد. مفهومِ هفته از تمدنهای همسایه، به ویژه، میان رودان در فرهنگ ایرانی شده و پس از اسلام صورت امروزی گرفتهاست.
واژه شنبه (به معنی استراحت و آسودن) از اصل سامی است و با سابات (Sabath) همریشهاست؛ و سپس به صورت عبری شَبّات (به عبری: שבת) (Shabbat) و آنگاه در عربی السَّبت به فارسی وارد گردیدهاست و روزهای دیگر هم متأثر از عربی با ترکیب عدد و شنبه و آدینه روز با عبارت جمعه (عربی: جمع آمدن) برساخته آمدهاست. روز شنبه در میان اقوام سامی و عرب هفتمین روز هفته بوده و روزهای پس از آن روز اول، تا پنجم و سپس جمعه بودهاست.[۱][۲]
اصل سامی سابات در زبان فارسی امروزه به صورت ساباط (سابات) به آسایشگاههای گذرگاهها اطلاق میشوند. همچنین سبات در عربی بمعنی خواب و مامن استراحت میباشد.
جلال = شنبه
جمال = یکشنبه
کمال = دوشنبه
فضال = سه شنبه
عدال = چهارشنبه
استجلال = پنج شنبه
استقلال یا سلطان = جمعه
در کتاب الأسماء کلشیئ - چهارشأن (باب دوم از واحد پنجم =اسم ۷۶ ام) و کتاب پنج شأن در بخش گاهشماری نقطه بیان به موضوع نام روزهای هفته اشاره شدهاست .
* پنج شأن
روزهای هفته به زبان انگلیسی:
نام روز در ایران | انگلیسی | انگلیسی باستان | ترکیب | نام روز به انگلیسی | بیان |
---|---|---|---|---|---|
شنبه | Saturn | Saeternesdaeg | Satur + day | [۳] Saturday | - |
یکشنبه | Sun | Sunnandæg | Sun + day | [۴] Sunday | - |
دوشنبه | Moon | Mōnandæg | Mon + day | [۵] Monday | - |
سهشنبه | Tues =[۶] Teiwaz => Mars | Tiwesdæg | Tues + day | [۷] Tuesday | تیر= Teiwaz |
چهارشنبه | Wednes =[۸] Wōdanaz => Mercury | Wōdnesdæg | Wednes + day | [۹] Wednesday | - |
پنجشنبه | Thurs =[۱۰] Thunor => Jupiter | Þūnresdæg | Thurs + day | [۱۱] Thursday | ثور= Thunor |
جمعه/آدینه | Fri =[۱۲] Frige => Venus | Frīġedæġ | Fri + day | [۱۳] Friday | ونوس = Frige |
روزهای هفته به زبان فرانسوی:
نام روز در ایران | لاتین | ترکیب | نام روز به فرانسوی | بیان |
---|---|---|---|---|
شنبه | Sambati dies / Dies Saturni | - | [۱۴] Samedi | پیوند مستقیم ندارد |
یکشنبه | Dies Dominicus / Dies Solis | - | [۱۵] Dimanche | پیوند مستقیم ندارد: «روز پروردگار» |
دوشنبه | lunae dies | Lun + di | [۱۶] Lundi | روز ماه |
سهشنبه | Martis dies | Mar + di | [۱۷] Mardi | روز بهرام |
چهارشنبه | Mercurii dies | Mercre + di | [۱۸] Mercredi | روز تیر |
پنجشنبه | Jovis dies | Jeu + di | [۱۹] Jeudi | روز اورمز |
جمعه/آدینه | Veneris dies | Vendre + di | [۲۰] Vendredi | روز ناهید |
روزهای هفته به زبان ایتالیایی:
نام روز در ایران | لاتین | ترکیب | نام روز به ایتالیایی | بیان |
---|---|---|---|---|
شنبه | Sambati dies / Dies Saturni | - | [۲۱] Sabato | روز ساتورن (سیاره کیوان) |
یکشنبه | Dies Dominicus / Dies Solis | - | [۲۲] Domenica | روز پروردگار (مهر یا میترا) |
دوشنبه | lunae dies | Lune + dì | [۲۳] Lunedì | روز ماه |
سهشنبه | Martis dies | Marte + dì | [۲۴] Martedì | روز بهرام |
چهارشنبه | Mercurii dies | Mercole + dì | [۲۵] Mercoledì | روز تیر |
پنجشنبه | Jovis dies | Giove + dì | [۲۶] Giovedì | روز اورمز |
جمعه/آدینه | Veneris dies | Vener + dì | [۲۷] Venerdì | روز ناهید |
روزهای هفته به زبان اسپانیایی:
نام روز در ایران | لاتین | ترکیب | نام روز به اسپانیایی | بیان |
---|---|---|---|---|
شنبه | Sambati dies / Dies Saturni | - | [۲۸] Sábado | پیوند مستقیم ندارد |
یکشنبه | Dies Dominicus / Dies Solis | - | [۲۹] Domingo | روز پروردگار (مهر یا میترا) |
دوشنبه | lunae dies | Lune + s | [۳۰] Lunes | روز ماه |
سهشنبه | Martis dies | Marte + s | [۳۱] Martes | روز بهرام |
چهارشنبه | Mercurii dies | Miércole + s | [۳۲] Miércoles | روز تیر |
پنجشنبه | Jovis dies | Jueve + s | [۳۳] Jueves | روز اورمز |
جمعه/آدینه | Veneris dies | Vierne + s | [۳۴] Viernes | روز ناهید |