بسم الله الرحمن الرحیم
در سال 1931 آندره دانژون ، اخترشناس فرانسوی ، با رویت هلالی با سن 16/2 ساعت دریافت که طول کمان این هلال حدود 80 درجه است . طول کمان هلال زاویه ای است که دو انتهای لبه ی هلال با مرکز قرص ماه ایجاد می کند . طول کمان هلال های باریک ماه بسیار کمتر از 180 درجه است . دانژون با جمع آوری داده ها و انجام رصد ها متوجه شد که هر چه جدایی زاویه ای ماه و خورشید کمتر باشد ، طول کمان هلال تقریبا صفر درجه می شود و در نتیجه هلال قابل مشاهده ای وجود ندارد . دانژون بر اساس داده های جمع آوری شده به این نتیجه رسید که حداقل جدایی زاویه ای برای تشکیل شدن 7 درجه است . یعنی قبل از اینکه جدایی زاویه ای هلال به 7 درجه برسد هلال ماه قابل مشاهده ای شکل نخواهد گرفت . امروزه این مقدار در بحث رؤیت هلال ماه به حدّ دانژون معروف است .
حدود 70 سال پیش ، دانژون دلیل این حد را اثر سایه ی کوه های ماه دانست . کره ماه هر 27/3 روز یک بار به دور خود می چرخد . بنابراین شبانه روز در ماه خیلی طولانی تر از زمین است . این گفته به این معنی است که جابجایی خورشید در ماه خیلی آرام رخ می دهد . علاوه بر این لبه ی هلال ماه یک سطح صاف و هموار نیست و دارای کوه ها و دره های زیادی است . در لبه ی ماه ، رشته کوه هایی وجود دارند که مانع رسیدن نور خورشید به دیگر مناطق سطح ماه می شوند . چون سرعت حرکت خورشید در آسمان خیلی کم است ، زمان بسیار بیشتری طول می کشد تا خورشید از پشت موانع طلوع کند و سطح ماه را روشن نماید . بنابراین کوه ها با ایجاد مانع بر سر مناطق روشن و همچنین ایجاد سایه ، مانع از روشن شدن سطح ماه و همچنین رسیدن نور سطوح روشن به زمین می شوند . در نتیجه هلال برای مدتی تحت هیچ شرایطی رویت نمی شود . زیرا نوری از ماه به چشم راصد نمی رسد تا راصد بتواند آن را ببیند . مطابق این توضیح در این صورت امکان رویت هلال به هیچ وجه وجود نخواهد داشت . در واقع دانژون اعتقاد داشت که اگر ماه عاری از پستی و بلندی می بود آنگاه طول کمان هلال همیشه برابر 180 درجه می شد .
تاکنون نظرهای دیگری در مورد مقدار و دلیل حد دانژون مطرح شده است . برخی از محققین اعتقاد دارند که عامل عوارض لبه ماه در بروز این حد تاثیر گذار نیست . در مورد مقدار آن برخی جدایی 7/5 درجه و برخی دیگر جدایی 5 درجه را برای حد تشکیل هلال ماه صحیح می دانند .
با توجه به اینکه حداکثر جدایی زاویه ای ماه در لحظه ی مقارنه میتواند حدود 5/5 درجه باشد و اگر حد دانژون را 7 درجه به حساب بیاوریم آنگاه میتوان نتیجه گرفت که ماه در یک دوره ی گردش به دور زمین در زمان های خاصی هرگز و تحت هیچ شرایطی رؤیت نخواهد شد . زیرا در زمان هایی مقدار جدایی زاویه ای ماه از خورشید از 7 درجه کمتر می شود .
البته نباید این تصور ایجاد شود که اگر جدایی زاویه ای هلالی از خورشید بیشتر از 7 درجه باشد آنگاه حتما هلال رویت خواهش شد . زیرا رویت هلال تنها به عامل جدایی زاویه ای ارتباط نداشته و عوامل دیگری مثل ارتفاع و ضخامت هلال ماه در رویت پذیری هلال تاثیر گذارند . اما با توجه به حد دانژون و رصد های موجود میتوان گفت که اگر جدایی زاویه ای هلالی از حد دانژون کمتر باشد آنگاه عوامل دیگر نقشی در رویت پذیری و یا عدم رویت پذیری نخواهند داشت . پس مشخص می شود که جدایی زاویه ای یکی از تاثیر گذارترین پارامترها در رویت پذیری هلال ماه است و باید با دقت زیادی مورد بررسی قرار گیرد .
1. کتاب ماه نو ، مبانی علمی رویت هلال / امیر حسن زاده ، محمد احمدی ، یوسف شعبانی (نویسنده) / انتشارات آستان قدس رضوی
سایت راسخون
مدار ماه
ماه نيزهمانند سيارات منظومه شمسي،که در مدارات بيضي شکل به دور خورشيد در گردش اند، در مداري بيضوي به دور زمين مي گردد.متوسط شعاع مداري ماه 384400 کيلومتر و اختلاف بيشترين و کمترين فاصله ماه از زمين حدود50 هزار کيلومتر است. هنگامي که ماه در بيشترين فاصله از کرده ي زمين قرار دارد به آن اوج مداري ماه گويندو مقدار فاصله ي اوج ماه حدود 406 هزار کيلومتر است. همچنين زماني که ماه در نزديک ترين فاصله ي خود از کره ي زمين قرار مي گيرد آن را حضيض مداري ماه مي نامند که فاصله ي حضيض برابر 357 هزار کيلومتراست.حرکت مداري ماه
ماه تقريباً هر 27/32 شبانه روز يک بار به دور زمين گردش مي کند. به اين مدت اصطلاحاً ماه نجومي گفته مي شود.و درواقع اگر فرض کنيم که ماه، زمين وستاره اي مشخص در يک راستا باشند، درحرکت ماه به دور زمين،پس از اين مدت، بازهم ماه وستاره ي فرضي از ديد ناظر در يک راستا قرار مي گيرند.اما ماه در هر 29/53شبانه روز(29روز و 12 ساعت و 44 دقيقه) يک بار با زمين و خورشيد هم راستا مي شود. به اين دوره ،ماه هلالي مي گويند. يعني فاصله ي زماني بين دو شکل هلالي ماه مثلا دوماه بدر حدود 29/5 روزطول مي کشد.دانژون با جمع آوري 75 گزارش رصد به بررسي اين پديده پرداخت . اين رصد ها شامل رصدهاي مرئي و عکاسي از سراسر اروپا بود. بسياري از اين داده ها مربوط به هلال هايي با جدايي زاويه اي بيش از 30 درجه است. دانژون از هلال هاي باريک داده هاي کمي در اختيار داشت. در داده هاي او فقط 4رصد با جدايي کمتر از 14 درجه واز اين بين تنها يک رصد با جدايي کمتر از 10 درجه به چشم مي خورد .اين مسئله عدم قطعيت را در بخش حساس منحني بالا برده است .او اين حد را برون يابي منحني به دست آورده است.
احتمالاً هدف اواز تعريف اين کميت بررسي راحت تر طول کمان هلال در جدايي هاي کم بوده است. کمان توصيفي به صورت زير تعريف مي شود.:
(sin(a)=sin(a)×cos(w
که a کمان توصيفي ، w نصف طول کمان هلال و a جدايي زاويه اي رصد گر مرکزي ماه و خورشيد است و دانژون بر اساس جدايي زاويه اي و طول کمان هلال هاي رصد شده ، نمودار تغييرات کمان توصيفي بر حسب جدايي زاويه اي را به دست آورد .
واضح است که وقتي جدايي زاويه اي و کمان توصيفي برابر شوند ،طول کمان صفر خواهد بود.در نمودار دانژون وقتي جدايي زاويه اي ماه از خورشيد به 7 درجه برسد، کمان توصيفي نيز 7 درجه ودر نتيجه طول کمان صفر مي شود. پديده اي که دانژون مشاهده کرد در رؤيت هلال ماه بسياري مهم است. با توجه به اين که بيشترين جدايي زاويه اي ماه در زمان مقارنه حدود 5 درجه است ، بنابراين بر اساس حد دانژون مي توان گفت در هر ماه قمري بازه ي زماني وجود دارد .که هلال ماه غير قابل مشاهده است .
در سال 1983 محمد الياس به تحليلي از کار دانژون پرداخت. وي با بازيابي و بررسي همان داده ها و تنها با تغييري دروزن داده رصدي ، جدايي زاويه اي حد دانژون را 10/5 درجه تعيين کرد و آن را «حد کاربردي دانژون» ناميد وپيشنهاد کرد تا براي بررسي رؤيت پذيري هلال با چشم غير مسلح استفاده شود. هرچند که بارها هلال هايي با جدايي کمتر از مقدار پيشنهادي الياس رويت شده است.
در سال 1983، مک نالي بر اساس کارهاي نظري خود حد رويت هلال را 5 درجه به دست آورد.
در سال 1989، برادلي شفر وهمکارش لروي داگت منجمان آماتور را براي رصد هلال 6آوريل 1989 (هلال رمضان 1409) فرا خواندند. جدايي زاويه اي اين هلال درسراسر آمريکاي شمالي بين 12تا 14 درجه بود. در مجموع 65 رصد از طول کمان هلال گزارش شد. رصدها شامل رويت با چشم غير مسلح، با بازار و عکاسي بود.درفراخوان ديگري از هلال بحراني 5 مي 1989، پنج رصد تلسکوپي و عکاسي از طول کمان هلال گزارش شد. شفر با بررسي اين داده ها منحني تغييرات طول کمان هلال را به دست آورد که تطابق خوبي با منحني دانژون نشان مي دهد. او مقدار7 درجه را براي حد دانژون مناسب دانسته است.
در سال 1998 فتوحي و همکارانش با بررسي گزارشات رصدي مقدار 7/5 درجه را براي حد دانژون تعيين کردن.
اخيراً سلطان، استاد فيزيک دانشگاه صنعا در يمن، مقدار حد دانژون براي رويت با چشم را 5 درجه به دست آورده است.
عوامل موثر در بروز حد دانژون
دانژون معتقد بود که اين پديده به علت سايه ي کوه هاي ماه رخ مي دهد اما هيچ مطالعه ي دقيقي در مورد آن انجام نداد. اين توضيح از ديد برخي از محققين مورد ترديد قرار گرفت مک نالي با توضيح دانژون مبني برعامل تغيير شکل ماه از حالت کروي مخالف است و مک نالي معتقد است که تغييرات ارتفاع کوه ها کمتر از مقداري است که بتواند اين پديده را توجيه کند. اواغتشاشات جوي واثر ديد را عامل اصلي اين پديده دانسته و معتقد است که افزايش اثر ديد موجب پهن شدگي لبه هاي نازک هلال مي شود.عوارض لبه ي هلال ماه
حدود 70 سال پيش،دانژون علت اين حد را اثر سايه ي کوه ها ي ماه دانست .همان طور که پيش تر اشاره شد،کره ي ماه در هر 27/3 روز يک باربه دور خود مي چرخد . بنابراين شبانه روز درماه خيلي طولاني تر از زمين است به اين معني که جا به جايي خورشيد در ماه خيلي آرام است. علاوه بر اين لبه ي هلال ماه يک سطح صاف و هموار نيست .در لبه ي ماه، رشته کوه هايي وجود دارند که مانع رسيدن نور خورشيدبه ديگر مناطق سطح ماه مي شوند. چون سرعت حرکت خورشيد در آسمان ماه خيلي کم است. زمان بسيار بيشتري طول مي کشد تا خورشيد از پشت موانع طلوع و سطح ماه را روشن کند.رخگرد(ليبراسيون)
دوره ي گردش ماه به دور زمين با دوره ي گردش ماه به دور خودش برابر است. در نتيجه ما هميشه يک طرف ماه، يعني 50 درصد سطح آن ، را مي بينيم .اما اين گفته دقيق نيست بلکه يک ناظر زميني دريک دوره ي ماه قمري مي تواند حداکثر حدود 59 درصد از سطح ماه را ببيندو در واقع فقط حدود 41درصد از سطح ماه تحت هيچ شرايط از روي زمين رويت نخواهد شد. هر چند که در هر زمان فقط نيمي ازسطح ماه روبه ما است. به طور کلي به تغييرات سطح قابل مشاهده ي ماه رخگرد گفته مي شود.پديده ي رخگرد به سه دسته طبقه بندي مي شود.رخگرد طولي و رخگرد عرضي و رخگرد روزانه .رخگرد طولي
مدارماه به دور زمين بيضي شکل است. بنابراين فاصله ي ما از زمين ثابت نيست و گاهي به آن نزديک وگاهي از آن دور مي شود. براساس قانون دوم کپلر هرگاه ماه به زمين نزديک تر شود، سرعت حرکت مداري آن بيشتر و هرگاه از آن دور شود سرعت حرکت مداري آن کمتر مي شود.پس مي توان نتيجه گرفت که سرعت حرکت مداري ماه به دور زمين نيز ثابت نيست. در واقع سرعت ماه در اطراف اوج، کمتر ودر اطراف حضيض ، بيشتر از ميانگين سرعت مداري است . اما سرعت چرخش ماه به دور خود ثابت است.رخگرد عرضي
اين نوع رخگرد به علت تمايل محور چرخش کره ي ماه با صفحه ي دايره البروج به وجود مي آيد .مقدار اين تمايل محوري حداکثر حدود 6/6 درجه است که از مجموع تمايل مداري ماه با دايره البروج (حدود 5/1 درجه )وتمايل محور چرخش ماه نسبت به مدارحرکتي اش(حدود 1/5 درجه ) به دست مي آيد. رخگرد عرضي موجب مي شود که ناظر زمين اندکي فراتر ازقطب شمال و اندکي پايين تر از قطب جنوب ماه را ، که درحالت عادي قابل رويت نيستند، مشاهده کند به بيان ساده ، براثر اين نوع رخگرد، ماه به سمت بالا يا پايين نوسان مي کند.رخگرد روزانه
اين نوع رخگرد در اثر موقعيت ناظر در کره ي زمين به وجود مي آيد. پس از گذشت 12 ساعت (نصف شبانه روز) شخصي که روي استوا است، به اندازه ي قطرزمين در فضا جابه جا مي شود. اين جا به جايي سبب مي شود که مکان ناظرنسبت به ماه تغييرکند.واين شخص مناطق ديگري از سطح ماه را ببيند. البته مقدار اين نوع رخگرد حداکثر 1درجه است. اين مقدار به حدي کم است که تشخيص آن به سختي ميسر است.ديد نجومي
ديد نجومي به تار و پخش شدگي اجرام نجومي گفته مي شود که براثر اغتشاشات و آشفتگي هاي جو زمين به وجود مي آيد . ديد نجومي در يک شب مشخص و در يک مکان نشان مي دهد که جو زمين چه مقدار تصوير ستارگان مشاهده شده از درون تلسکوپ را دچار اعوحاج مي کند.افت درخشندگي لبه ي هلال ماه
اين اثر را برادلي شفر در توضيح حد دانژون مطرح کرد. اومعتقد است که اثر سايه ي کوه هاي ماه نمي تواند عامل حد دانژون باشد. چرا که طول سايه تابعي از موقعيت زمين است وبراي توجيه اين اثر بايد ارتفاع ميانگين رشته کوه هاي ماه 12000 متر باشد. او نظر مک نالي را نير در مورد اثر ديد نجومي در کاهش طول کمان رد کرد . شفر سه علت براي عدم موافقت خود مطرح کرد:روشنايي سطحي و حد آشکار سازي
درسال 2005 فيزيکدان يمني، سلطان، در مورد عامل بروز حد دانژون نطر متفاوتي با توصيف شفر مطرح کرد. مطابق گفته ي شفر، در مشاهده ي منابع کم نور و محو، آستانه ي رويت، مستقل از اندازه ي منبع است. اين در حالي است که مطابق قانون ريکو،حاصل ضرب شدت نورو اندازه ي تصوير ثابت است و در سطح بزرگ تر، فوتون ها در مساحت بزرگ تري پخش شده اند وشدت تابش کمتري نياز است.شکستن حد دانژون
در سال هاي اخير عده اي از رصد گران تلاش کردند هلال هايي زيرحد دانژون را رويت کنندو در يک مورد جيمز استم از آريزوناي امريکا ادعا کرد که به همراه دستيارش توانسته با تلسکوپ 8 اينچ خود در تاريخ 13 اکتبر 2004هلال صبحگاهي شعبان 1425 را در جدايي 6/5 درجه رويت کند.مراجع :
1/Danajon ander- louis le crois sant lunaire IAstronomie : bulle - france , 50(...),
2- martin elsasser , articles on extreme lunar crescenta , may 2008 http://www.mondatlas . de other / martine / sicheln 2008 /mai/ mosi200880505. html
3- L.F . Fatoohi, R . Stephenson and S. AL - Dagazelli , The Dan - jon Limit of first visibility of the lunar crescent , the observatory , 118,65 1998
4- B . J. Hapking , Abnormal Ap- pearance of the luner crescent , the observatory , 6, 247, 1883
5- M. Ilyas , The Danjon limit of lunar visibility : A RE-examina - tion , jroy . Astron soc. can, 77,214,1983.
6- M . J. Koomen R. T. Seal and T. Tousey , moon photographed at deg solar Elongation , Astronomi-cal journal ,72,808,1967.
7- D,McNally , The Length of the lunar crescent , royal Astron . soc .Quarterly journal , 24,417,1983,
8- A. M. McRobert , Beating the seeing ,
http: www.skyandtelescope .com / howto/basics / 3304176/.htmi
9- B. E. Schaefer , Length of lunar crescent , Royal Astton . Soc Quarterly journal , 32,265,1991
10- R. W. Sinnot , Crescent moons in , sky & Telescope , Feb . 2006.p61.
11- A . H. Sultan , Explaining and calculating the length of the new crescent moon , The Observatory , 125,2005
12- A. H. Sultan , First Visibility of the lunar crescent : Beyond Danjon s Limit , The Observatory , 127,53,2007
13-اميرحسن زاده، محمد احمدي، يوسف شعباني، ماه نو: مباني علمي رويت هلال؛ بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي؛ چاپ اول؛ 1378.
آیا می توان هلال ماه را در زمان مقارنه مشاهده كرد؟
http://daneshyar.blogfa.com/post/646
امیر حسن زاده
هنگامي كه «آندره دانژون»، اخترشناس فرانسوي، مدير رصدخانه استراسبورگ بود به رصد ماه مي پرداخت. در سال 1931، او متوجه شد كه طول كمان هلال صبحگاهي 13 اوت فقط 80-75 درجه است. دانژون متوجه شد كه با كاهش جدايي زاويهاي ماه از خورشيد، نه تنها فاز و ضخامت هلال ماه كاهش مي يابد و كمان هلال مقدار قابل توجهي كمتر از نيم دايره كامل مي شود. دانژون همچنين متوجه شد كه هر چه جدايي زاويه اي كاهش يابد، طول كمان كمتر مي شود و در جدايي زاويه اي 7 درجه طول كمان هلال ماه به صفر درجه مي رسد و هيچ بخشي از ماه روشن نخواهد بود. طابق نظر دانژون قبل از اینکه جدایی زاویه ای هلال به 7 درجه برسد هلال ماه قابل مشاهدهای شکل نخواهد گرفت. امروزه این مقدار در بحث رویت هلال ماه به «حد دانژون» معروف است.
دانژون در توضیح این اثر اشاره كرد كه اثر سایه كوههای ماه باعث می شود كه بخش های درخشان هلال توسط سایه كوههای ماه پوشیده شود و هلالی برای رویت وجود نداشته باشد. این توضیح باعث شد كه برخی از این حد به عنوان حدی برای تشكیل هلال یاد كنند. اما آیا واقعاً در جدایی كمتر از 7 درجه هلال ماه تشكیل نمی شود؟ آیا این امكان وجود ندارد كه در زمان مقارنه هلالی تشكیل شود؟
از آنجاییكه حداكثر تمایل مداری ماه حدود 5.2 درجه است بنابراین یافته دانژون به این معنی است كه در مدت یك ماه، در یك بازه زمانی كه جدایی ماه و خورشید كمتر از 7 درجه است، هلال قابل رویت نخواهد بود. به عبارت دیگر در زمان مقارنه هلال قابل رویت نیست.
در سال 1983، مك نالی(McNally) با محاسبات تئوری نشان داد كه در حد دانژون 5 درجه است. محاسبات و تحلیل های اخیر انجام شده توسط سلطان(Sultan) نیز حد دانژون را 5 درجه به دست آورد. نگارنده این متون نیز در تحقیقات خود با روشی متفاوت به همین مقدار دست یافت. با پذیرش این نتایج می توان گفت كه هلال ماه در جدایی كمتر از 7 درجه تشكیل می شود و شاید در شرایط ایدهآل با ابزارهای قوی قابل رویت باشد.
در سالهاي اخير عده اي از رصدگران تلاش كردند هلال هايي زير حد دانژون رويت نمايند. در يك مورد جيمز استم از آريزوناي آمريكا ادعا كرد كه به اتفاق دستيارش توانسته با تلسكوپ 8 اينچ خود در تاريخ 13 اكتبر 2004 هلال صبحگاهي شعبان 1425 در جدايي 5/6 درجه رويت كند. هر چند كه اين گزارش توسط برخي مراجع مورد ترديد قرار گرفته است.
يك منجم و عكاس آلماني تلاش هاي قابل توجه اي در عكسبرداري فروسرخ و آشكارسازي هلال ماه با جدايي كمتر از 7 درجه نموده است. در 15 ژوئن 2007، Martin Elsässer موفق شد با كمك پردازش تصوير در روشنايي روز از هلال ماه با جدايي زاويه اي كمتر از 5 درجه فيلم و عكس تهيه كند! در15 مي 2008، وي موفق شد هلال ماه را 5 دقيقه بعد از مقارنه آشكار كند. مارتین با اين موفقيت نشان داد كه هلال ماه در جدايي هاي كمتر از حد دانژون تشكيل مي شود و عقيده دانژون را در مورد تشكيل هلال ماه زير سوال برده است.
این عکسی است که از هلال گرفته اند
lunar crescent at an elongation of 5.0°, captured at 08:40 MESZ (UT+2) on 15. June 2007, 3hours 27minutes after (geocentric) conjunction.
گزارش پانزده می ۲۰۰۸ بسیار عجیب است چون در این تاریخ ماه از تربیع هم گذشته بوده و هلال در روز شش می ۲۰۰۸ متولد شده
لینک تقویم ماه
https://www.calendar-12.com/moon_calendar/2008/may
https://www.tutiempo.net/amp-en/moon/phases-may-2008.htm
https://www.mondatlas.de/beob_sicheln.html
در این لینک عکس های هلال از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۲ را همراه با درجه آن گذاشته اند.
www.mondatlas.de: Version of 26. Oktober 2008
Martin Elsässer
The work of Danjon focussed on the apparent shortening of the crescent at small elongations. Danjon extrapolated the (purely visual, no imaging) crescent-observations available to him and the perceived length of these crescents to the elongation of 7°, at which the crescent-length would apparently approach zero and thus any crescent should become invisible. Danjon tried to explain this crescent shortening effect by a shadowing effect of lunar features.
Visual and fotografic observations in recent years have gone beyond the "Danjon limit". The moon has been recently imaged at an elongation of 4.7°. Older, space-based imaging has even gone as low as 2°. This clearly shows, that the theory of "shadowing effects" behind the supposed "Danjon-limit" is incorrect, or at least that the extrapolated value of 7° is not a hard limit. As the "Danjon limit" has been "broken" repeatedly by different means and as the theory behind it is incorrect we should probably stop using the term altogether.
The Danjon "limit" is of little importance for 99.9% of all visual crescent observations, as the conditions required to detect a crescent at such elongations are very rare for any given location. Most locations on this planet will probably never allow to see the crescent at such elongations. The existing visibility rules take these real-world conditions into account and show probabilities of crescent visibility and state the observing-techniques required, such as naked-eye, binoculars or telescope.
Still, under favourable conditions (perfect weather at a high-altitude site, little air polution) with proper preparation and equipment ever smaller crescents should be detectable, well below the "limit", though this will become more and more difficult and thus very rare.
Sighting/imaging the crescent is extremely sensitive to contrast, which depends on the crescent/horizon geometry, sky-conditions, magnification, eye/instrument characteristics and other aspects.
How to image extreme crescents
A recent work by professor A. H. Sultan investigates the moonsighting issue in terms of contrast in detail. He predicts, that under near-perfect conditions with optimized equipment, the crescent could actually be seen visually at some conjunctions, when the elongation is near 5°. We know that the moon can be imaged at these elongations, as was proven in 2007, with optimized equipment for the task.
Whether imaging is acceptable for some religious uses of crescent-sighting is not relevant to the scientific discussion of crescent visibility. Imaging can show the crescent at elongations which are probably impossible to reach with the human eye, because optimized camera systems can resolve low contrast detail beyond the limits of the human eye..
ترجمه به وسیله مترجم گوگل:
حد دانژون مرده است
www.mondatlas.de: نسخه 26. اکتبر 2008
مارتین الساسر
حد دانژون
کار دانژون بر کوتاه شدن ظاهری هلال در طول های کوچک متمرکز بود. دانژون مشاهدات هلال (صرفاً بصری، بدون تصویر) را که در دسترس او بود و طول درک شده از این هلالها را به طول 7 درجه تعمیم داد، که در آن طول هلال ظاهراً به صفر نزدیک میشد و بنابراین هر هلالی باید نامرئی شود. دانژون سعی کرد این اثر کوتاهکننده هلال را با اثر سایهزنی ویژگیهای ماه توضیح دهد
نادرست بودن دانژون ثابت شد
مشاهدات بصری و عکاسی در سال های اخیر از "محدودیت دانژون" فراتر رفته است. ماه اخیراً در طول 4.7 درجه تصویربرداری شده است. تصویربرداری قدیمیتر و مبتنی بر فضا حتی تا 2 درجه کاهش یافته است. این به وضوح نشان میدهد که تئوری "اثرات سایه" در پشت "محدودیت دانژون" نادرست است، یا حداقل اینکه مقدار برونیابی شده 7 درجه یک حد سخت نیست. از آنجایی که «حد دانژون» بارها و بارها با ابزارهای مختلف «شکسته شده است» و از آنجایی که تئوری پشت آن نادرست است، احتمالاً باید استفاده از این اصطلاح را به طور کامل متوقف کنیم.
"محدودیت های" افراطی ارتباط عملی کمی دارند
"محدوده" دانژون برای 99.9٪ از تمام مشاهدات هلال بصری اهمیت کمی دارد، زیرا شرایط لازم برای تشخیص هلال در چنین طولهایی برای هر مکان معین بسیار نادر است. اکثر مکانهای روی این سیاره احتمالا هرگز اجازه دیدن هلال را در چنین طولی نمیدهند. قوانین دید موجود این شرایط دنیای واقعی را در نظر می گیرند و احتمال رؤیت هلال را نشان می دهند و تکنیک های رصد مورد نیاز مانند چشم غیر مسلح، دوربین دوچشمی یا تلسکوپ را بیان می کنند.
با این حال، در شرایط مساعد (آب و هوای عالی در ارتفاعات بالا، آلودگی هوای کم) با آماده سازی و تجهیزات مناسب، هلال های کوچکتر، بسیار کمتر از "محدود"، باید قابل شناسایی باشند، اگرچه این امر روز به روز دشوارتر و در نتیجه بسیار نادر خواهد بود
کنتراست بسیار مهم است
رؤیت/تصویربرداری هلال به کنتراست بسیار حساس است که به هندسه هلال/افق، شرایط آسمان، بزرگنمایی، ویژگی های چشم/ابزار و سایر جنبه ها بستگی دارد.
نحوه تصویربرداری از هلال های شدید
یک کار اخیر توسط پروفسور A. H. Sultan به بررسی دقیق مسئله ماهبینی از لحاظ کنتراست میپردازد. او پیشبینی میکند که در شرایط تقریباً عالی با تجهیزات بهینهسازی شده، هلال واقعاً میتواند به صورت بصری در برخی از اتصالات، زمانی که کشیدگی نزدیک به 5 درجه است، دیده شود. همانطور که در سال 2007 ثابت شد، میدانیم که ماه را میتوان در این طولها با تجهیزات بهینهسازی شده برای این کار تصویربرداری کرد.
این که آیا تصویربرداری برای برخی استفاده های مذهبی از رویت هلال قابل قبول است یا خیر، به بحث علمی رویت هلال مربوط نمی شود. تصویربرداری میتواند هلال را در طولهایی نشان دهد که احتمالاً دسترسی به آنها با چشم انسان غیرممکن است، زیرا سیستمهای دوربین بهینهسازی شده میتوانند جزئیات کنتراست کم را فراتر از محدودیتهای چشم انسان تشخیص دهند.
شکار هلال آقای Martin Elsässer
مربوط می شود به تاریخ ۵ می ٢٠٠٧ (World record crescent imaging on 5. May 2008)
با این حساب ظاهرا در مقاله «آیا می توان هلال ماه را در زمان مقارنه مشاهده کرد» سهو و تصحیفی در جابجایی عدد ١۵ به جای ۵ رخ داده است. شاهد این مطلب عکس پایان مقاله است که صریحاً تاریخ را ۵ می معرفی می کند.
بله تصور بنده هم همین بود.
جسارتا چون عکس های وبلاگ منقضی شده بنده عکس ها را از سایت آقای مارتین می گذارم.
crescent at 14:02 (UT+2), 4 minutes after topocentric minimal elongation
crescent at 14:08 (UT+2)
The crescent at 15:03 (UT+2), 45 minutes after geocentric conjunction, 4 minutes before topocentric conjunction