بسم الله الرحمن الرحیم

ملک و مالک در روایات شیعه

فهرست مباحث علوم قرآنی
القرائة-1|4|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
بررسی کلام علامه مجلسی-و ان کان مالک اکثر
مفتاح المفاتيح بأسنانه الأربعةعشر-مالک-ملک-يوم الدين
بحث سبعة احرف در قرائت مالك و ملك
تواتر نقل اجماع بر تواتر قرائات سبع-مفتاح الکرامة
یک دلیل برای تعدد قراءات!!
ابوعلی فارسی-اماله الف مالک جایز نیست


بررسی کلام علامه مجلسی-و ان کان مالک اکثر
ملک و مالک در کتب فقهي شیعه
ملک و مالک در کتب قراءات و تفسیر
ملک و مالک در روایات اهل سنت

در روایات، در تفسیر مطبوع عیاشی از حلبی مالک و از ابن فرقد ملک و از زهری مالک، در بحار و نورالثقلین هم همینطور نقل از عیاشی شده، اما در مجمع البیان از حلبی ملک نقل شده بدون ذکر عیاشی، در فصل الخطاب گفتند که قرائت اصلی ملک است و چون در بحار آمده مالک اکثر است گفتند معلوم میشود قرائت اصل ملک است و خلاف مشهور هم که هست! آیا قرائت اصل و فرع دارد؟ پس حرف واحد چه شد؟، در کافی در تکرار امام ع مالک آمده، هر چند در وافی طبع جدید هر دو آمده در کروشه، در فقیه مالک آمده و در لوامع و روضة المتقین فرمودند تمام نسخ مالک است، و حدیث «فانه یملک نواصی» صریح در قرائت مالک است، و در تفسیر منسوب به امام ع با کلمه ایضا هم مالک و هم ملک معنا شده است، و در حدیث وقعة صفین ابن مزاحم «شعاره بصفین» مالک آمده و کذا بحار از او نقل کردند، و در تفسیر مطبوع قمی مالک آمده اما در بحار از کتاب العلل محمد بن علی بن ابراهیم ملک آمده، و در ادعیه متعدد و مکرر هم مالک یوم الدین آمده و هم ملک یوم الدین


تفسير العياشي، ج‏1، ص: 22
21- عن محمد بن علي الحلبي عن أبي عبد الله ع أنه كان يقرأ مالك يوم الدين «6».
22- عن داود بن فرقد قال: سمعت أبا عبد الله ع يقرأ ما لا أحصي ملك‏ يوم الدين «1».
23- عن الزهري قال: قال علي بن الحسين ع لو مات بين المشرق و المغرب- لما استوحشت بعد أن يكون القرآن معي، كان إذا قرأ مالك يوم الدين يكررها و يكاد أن يموت «2».


تفسير مجمع البيان-الطبرسي(1/ 72)
و روى محمد الحلبي عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه كان يقرأ ملك يوم الدين


بيست و پنج رساله فارسى-مجلسی قده-ص:250
مٰالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، يعنى جزا دهندۀ روز جزا، يا متصرف در امور در روز جزا. و جمعى از قراء ملك خوانده‌اند بدون ألف و فتح ميم و كسر لام، يعنى پادشاه روز جزا است، و هر دو جايز است، و چون اكثر روايات دلالت بر مالك مى‌كند شايد اختيار آن اولى باشد.


بررسی کلام علامه مجلسی-و ان کان مالک اکثر
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏82، ص: 22
11- العياشي، عن محمد بن علي الحلبي عن أبي عبد الله ع أنه كان يقرأ مالك يوم الدين و يقرأ اهدنا الصراط المستقيم «2».
و منه عن داود بن فرقد قال: سمعت أبا عبد الله ع يقرأ ما لا أحصي ملك يوم الدين «3».
بيان: قرأ عاصم و الكسائي مالك و الباقون ملك و قد يؤيد الأولى بموافقة قوله تعالى يوم لا تملك نفس لنفس شيئا و الأمر يومئذ لله «4» و الثانية بوجوه خمسة الأول أنها أدخل في التعظيم الثاني أنها أنسب بالإضافة إلى يوم الدين كما يقال ملك العصر الثالث أنها أوفق بقوله تعالى لمن الملك اليوم لله الواحد القهار «5» الرابع أنها أشبه بما في خاتمة الكتاب من وصفه سبحانه بالملكية بعد الربوبية فيناسب الافتتاح الاختتام الخامس أنها غنية عن توجيه وصف المعرفة بما ظاهره التنكير و إضافة اسم الفاعل إلى الظرف لإجرائه مجرى المفعول به توسعا و المراد مالك الأمور كلها في ذلك اليوم و سوغ وصف المعرفة به إرادة معنى المضي تنزيلا للمحقق الوقوع منزلة ما وقع أو إرادة الاستمرار الثبوتي و أما قراءة ملك فغنية عن التوجيه لأنها من قبيل كريم البلد.
و في أخبارنا وردت القراءتان و إن كان مالك أكثر و هذا مما يرجحه و هذا الخبر ظاهره أنه سمعه ع يقرأ في الصلوات الكثيرة و في غيرها ملك دون مالك و يحتمل أن يكون المراد تكرار الآية في الصلاة الواحدة على وفق الرواية الآتية فيدل على جواز تكرار بعض الآيات و عدم كونه من القران المنهي عنه.
12- العياشي، عن الزهري قال: كان علي بن الحسين ع إذا قرأ مالك يوم الدين يكررها حتى يكاد أن يموت «1».


فصل الخطاب للنوری ص 253:
ثم أن كون قراءتهم (ع) ملك لا ينافي كثرة قراءتهم [مالک] كما في البحار إذ بعد نزول القرآن على نحو واحد يفهم كون الأول هو الأصل من جهة [قلة] القراءة به وكونه خلاف المشهور، و أيده شيخنا البهائي في آخر مفتاح الفلاح بوجوه خمسة، ولولا النص لما كان لما ذكره وقع عندنا والله الهادي.
تنبیه: دو کلمه در کروشه در متن بالا، از نسخه خطی فصل الخطاب نهاوندی سال ۱۲۹۳ تصحیح شد، و این نسخه شماره صفحه ندارد، و متن بالا از نسخه خطی اردستانی سال ۱۲۹۸ در صفحه ۲۵۳ نقل شده است.


تنبیه:
ممکن است گفته شود که شعار اهل سنت قرائت ملک است و شعار شیعه قرائت مالک، مثلا نگاه کنید امام جماعت مسجد الحرام ملک میخواند، اما باید توجه کرد که امام جماعت مسجد الحرام ملک نمیخواند، قرائت عربستان حفص عن عاصم است و همگی مالک میخوانند، بلی الف مالک نزد ایرانیان با الف مالک نزد عربها دو جور تلفظ میشود، و لذا اساتید قرائت تاکید میکنند که الف در زبان عربی همان فتحه کشیده است نه الف فارسی، و هر چند این حرف محل تامل است اما از از این حیث که امام جماعت اهل سنت قطعا مالک میخواند ولی الف مالک در تلفظ او همان فتحه کشیده است صحیح است، و لذا قرائت امام جماعت کشور الجزائر با امام جماعت مصر یا عربستان تفاوت میکند. فراجع.
و اما اینکه شعار شیعه قرائت مالک باشد پس چنین نیست، رساله انارة الحالک، یک مرجع بزرگ نجف شیخ الشریعة اصفهانی در ترجیح ملک نوشتند که آقای نجفی مرعشی در حاشیه عروة به آن اشاره میکنند، آقاسید ابوالحسن اصفهانی در متن وسیلة میگویند لعل ارجح ملک است، و در روایت منقول از حمزة الزیات که میگوید خدمت امام صادق ع خواندم حضرت آل یس را با او مخالفت کردند اما ملک را به او تذکر ندادند چون قرائت حمزه موافق قرائت اهل مدینه ملک است، و در مستمسک میگویند ترجیح ملک متعین است و بخصوص روی قرائت اهل الحرمین بودن تاکید میکنند، و در کوفیون هم فقط عاصم و کسائی مالک خواندند، و در فصل الخطاب محدث نوری میگویند اصل همان قرائت ملک است، در المیزان ملک را ترجیح دادند و نیز در مهر تابان ترجیح میدهند و میگویند که آقای اقاضی هم ملک قرائت میکردند،



احتمال تقیه در ملک و مالک

احتمال تقیه در قرائت ملک و مالک را احدی از شیعه مطرح نکردند، بلکه برعکس تا زمان تفسیر منسوب به امام ع هر دو در کتب حدیث آمده است، و بعدا هم نزد شیعه معلوم نشده که کدام بخوانند، و جالبتر که ب اینکه شیعه معروف بود نزد آنها که حرف واحد است و در عین حال این همه روایات هر دو مالک و ملک در کتبشان و ادعیه‌شان بود هرگز سؤال نکرند که مالک و ملک کدام درست است؟ اگر احتمال تقیه بود حتما سؤال میکردند با فرض توجه به حرف واحد بودن




آیا تفاوت ملک و مالک به یک مد است؟

ربما یقال که فرق ملک و مالک به یک مد است و نمیتواند دلیل محکم بر تعدد قرائت توسط پیامبر خدا (ص) باشد، اما باید توجه کرد که:

۱- تفاوت ما و مَ در زبان عربی، یک واج است نه یک آوای محض، مثل فارسی نمیتوان گفت: گُول زدن با گَوْل زدن(البته برای فوتبال در بعض موارد گل هم نوشته میشود) دور و دور، گرد و گارد، بار و بر، تنها تفاوتش یک مد مختصر است، نزد فارسی زبانان، خنده‌دار است که بگوییم مهم نیست! یک مد اندک است! و همچنین گِل و گُل، و نیز طین و تین در زبان عربی، وقتی آوائی فونم شد یعنی واج شد، حساس میشود، و تفاوت در اهل زبان، خیلی روشن میشود.

۲- مگر مالک و ملک در چند جای دیگر قرآن نیست؟ چرا در ملک الناس یا مالک الملک تعدد قرائت نشده؟ و حال آنکه مالک یوم الدین اینهمه تکرار میشده است!

۳- در غیر ملک و مالک، از مواردی که در مصاحف عثمانی و یا سایر مصاحف صحابه، کلمه دیگر نوشته شده چه بگوییم؟ مثل ووصی و أوصی در مصاحف عثمانی، و یا در مصحف ابی که راوی میگوید دیدم نوشته شده: و منهم من بدل تبدیلا چه بگوییم؟ آیا تفاوت یک مد مختصر است؟ و منهم من بدل تبديلا - نیز نگاه کنید: - یک دلیل برای تعدد قراءات!!