بسم الله الرحمن الرحیم
نظریه ارک-ار-Orch-OR-همروف-پنروز-نظریه خودآگاهی کوانتمی
فهرست علوم
فلسفه
افلاطونگرائي
فلسفه تحلیلی
فیزیکالیسم
دوئالیسم
آگاهی
ادراک در حیوانات
خودآگاهی(consciousness)-ایجاد شده توسط: حسن خ
آگاهی اشراق محور-ایجاد شده توسط: حسن خ
افلاطونگرائي
افلاطونگرایی در بیان و رفتار اندیشمندان
سخن گاوس-کشف از لطف خداوند-مثل برق زدن
سخن گودل-دیدن مجردات ریاضی مثل دیدن مجربات علمی است
سخن هیلبرت-بهشت کانتور هرگز بسته نمیشود
سخن فرگه-هوسرل-هویت عدد-اندیشه و ایده
سخن کتاب تجربه ریاضی-عملکرد معمولی ریاضیدانان افلاطونگاریی-عقب نشینی به فرمالیسم
سخن مکس تگمارک-جهان ریاضی ما
سخن پوانکاره-لحظه سوار شدن در اتوبوس-کشف ناگهانی ناخودآگاه
نظریه ارک-ار-ویکیپدیا
مدل تقلیل عینی هماهنگ
راجر پنروز پیش از یک سخنرانی در دانشگاه تگزاس A&M
راجر پنروز در کتاب اول خود (Emperors of new mind 1989)، در مورد جزئیات اینکه چگونه میتوان این ایده را در مورد مغز مطرح کرد، سخنی نگفت. همروف وقتی کتاب پنروز را خواند به او پیشنهاد کرد ساختارهای مناسبی در نورونها وجود دارد که میتوانند کاندید مناسبی برای پردازش کوانتومی و نهایتاً تبیین خودآگاهی باشند. مدل تقلیل عینی هماهنگ (Orch-OR) نتیجه همکاری این دو دانشمند بودهاست که در کتاب دوم پنروز در مورد خودآگاهی (Shadows of the Mind 1994) مطرح شدهاست. نقش همروف در این تئوری نتیجه مطالعات او روی نورونهای مغزی بودهاست.
علاقه او بیشتر روی اسکلت سلولی (Cytoskeleton) متمرکز شده بود که ساختار حمایتی درونی برای نورون میباشد و به ویژه میکروتوبولها که مهمترین جزء اسکلت سلولی هستند. با پیشرفت عصبشناسی نقش و اهمیت میکروتوبول و اسکلت سلولی بیشتر شناخته شدهاست.
میکروتوبولها علاوه بر مهیا کردن ساختاری حمایتی از سلول، در انتقال مولکولها مثل واسطههای شیمیایی که به سیناپسها متصل میشوند، نقش دارند و شکل، رشد و حرکت سلول را کنترل میکنند. همروف میکروتوبولها را به عنوان کاندید مناسبی برای پردازش کوانتومی پیشنهاد دادهاست.
میکروتوبولها از زیر واحدهایی بنام پروتئینهای توبولین تشکیل شدهاست. دیمرهای پروتئین توبولین، بستههای هیدروفوبیک دارد که از هم فاصله دارند که ممکن است الکترونهای π نامتعین داشته باشند. توبولینها در ضمن دارای مناطق غیرقطبی کوچکتری هستند. به عنوان مثال در هر توبولین ۸ اسید آمینه تریپتوفان وجود دارد که حاوی حلقههای سرشار از الکترونهای π میباشد که حدود nm2 از هم فاصله دارند. همروف مدعی شد که الکترونهای π به اندازهٔ کافی نزدیک هستند که به صورت درهمتنیدگی کوانتومی در آیند. درهمتنیدگی کوانتومی حالتی است که در آن ذرات کوانتومی میتوانند همدیگر را به صورت آنی از راه دور تحت تأثیر قرار دهند، یعنی پدیدهای که در اشیاء ماکروسکوپیک با قوانین کلاسیکی ممکن نیست.
همروف معتقد بود تعداد زیادی از الکترونهای π زیر واحدهای توبولین میکروتوبول میتوانند پدیده بوز-اینشتین را ایجاد کنند.
این پدیده هنگامی رخ میدهد که تعداد زیادی از ذرات کوانتومی هم فاز شوند و به صورت یک شئ کوانتومی نمود پیدا کنند؛ یعنی خصوصیات کوانتومی در اندازههای ماکروسکوپی رخ میدهد. از این رو همروف پیشنهاد میکند چنین خصوصیتی از فعالیت کوانتومی که معمولاً در اندازههای بسیار کوچک رخ میدهد میتواند تشدید یابد بطوری که تأثیر زیادی در مغز داشته باشد.
همروف مطرح کردهاست که چگالیدههای درون میکروتوبول در یک نورون میتواند با چگالیدههای میکروتوبولهای دیگر نورونها و سلولهای گلیال از طریق اتصالات شکافی(Gap Junction) تماس پیدا کنند. اتصالات شکافی اتصالات متفاوتی از سیناپسها هستند که در آن فاصله بین نورونها آنقدر کوچک است که ذرات کوانتومی توسط فرایندی بنام تونل کوانتومی از آن عبور میکند. او مدعی شد که اشیاء کوانتومی مثل چگالیدههای بوز-اینشتین که در بالا ذکر شدهاست میتوانند بدین طریق به دیگر سلولها انتقال یابند و بنابراین در ناحیه بزرگی از مغز به عنوان یک شئ کوانتومی منفرد منتشر شوند. او همچنین مطرح کردهاست که عملکرد این پدیده کوانتومی در ابعاد بزرگ منشأ امواج گاما در نوار مغز است که با خودآگاهی مرتبط است و نقش اتصالات شکافی را در ایجاد نوسانات گاما با اشاره به مطالعات تأییدی در این زمینه مورد تأکید قرار دادهاست. Orchestrated در Orch.OR بدین معنا است که پروتئینهای اتصالی مثل پروتئینهای همراه میکروتوبول (MAPs)، پردازش کوانتومی میکروتوبولها را تحت تأثیر قرار میدهند یا هماهنگ میکنند.
نظریه ارک-ار-Orch-OR-همروف-پنروز-نظریه خودآگاهی کوانتمی