بسم الله الرحمن الرحيم

سخن کتاب تجربه ریاضی-عملکرد معمولی ریاضیدانان افلاطونگاریی-عقب نشینی به فرمالیسم

فهرست علوم
فهرست مباحث ریاضیات
افلاطونگرائي
افلاطونگرایی در بیان و رفتار اندیشمندان
سخن گاوس-کشف از لطف خداوند-مثل برق زدن
سخن گودل-دیدن مجردات ریاضی مثل دیدن مجربات علمی است
سخن هیلبرت-بهشت کانتور هرگز بسته نمیشود
سخن فرگه-هوسرل-هویت عدد-اندیشه و ایده
سخن کتاب تجربه ریاضی-عملکرد معمولی ریاضیدانان افلاطونگاریی-عقب نشینی به فرمالیسم
سخن مکس تگمارک-جهان ریاضی ما
سخن پوانکاره-لحظه سوار شدن در اتوبوس-کشف ناگهانی ناخودآگاه



از ویکی پدیا فلسفه ریاضیات:
Kurt Gödel's Platonism[8] postulates a special kind of mathematical intuition that lets us perceive mathematical objects directly. (This view bears resemblances to many things Husserl said about mathematics, and supports Kant's idea that mathematics is synthetic a priori.) Davis and Hersh have suggested in their 1999 book The Mathematical Experience that most mathematicians act as though they are Platonists, even though, if pressed to defend the position carefully, they may retreat to formalism.
افلاطون گرایی کورت گودل[8] نوع خاصی از شهود ریاضی را فرض می کند که به ما امکان می دهد اشیاء ریاضی را مستقیماً درک کنیم. (این دیدگاه با بسیاری از چیزهایی که هوسرل در مورد ریاضیات گفته است، شباهت دارد و از ایده کانت مبنی بر اینکه ریاضیات ترکیبی پیشینی است، حمایت می کند.) دیویس و هرش در کتاب تجربه ریاضی خود در سال 1999 پیشنهاد کرده اند که اکثر ریاضیدانان به گونه ای رفتار می کنند که گویی افلاطونی هستند، اگرچه: اگر تحت فشار قرار گیرند تا با دقت از موقعیت دفاع کنند، ممکن است به سمت فرمالیسم عقب نشینی کنند.

 

 

ریاضیدان ها یکشنیه صورت گرا هستند و باقی روزهای هفته افلاطون گرا!
The mathematic experience, 321
MOST WRITERS on the subject seem to agree that the typical working mathematician is a Platonist on weekdays and a formalist on Sundays. That is, when he is doing mathematics he is convinced that he is dealing with an objective reality whose properties he is attempting to determine. But then, when challenged to give a philosophical account of this reality, he finds it easiest to pretend that he does not be- lieve in it after all.
We quote two well-known authors:
On foundations we believe in the reality of mathematics, but of course when philosophers attack us with their para- doxes we rush to hide behind formalism and say, "Mathe- matics is just a combination of meaningless symbols," and then we bring out Chapters 1 and 2 on set theory. Finally we are left in peace to go back to our mathematics and do it as we have always done, with the feeling each mathemati- cian has that he is working with something real. This sensa- tion is probably an illusion, but is very convenient. That is Bourbaki's attitude toward foundations. (J. A. Dieudonné, 1970, p. 145.)
To the average mathematician who merely wants to know his work is accurately based, the most appealing choice is to avoid difficulties by means of Hilbert's pro- gram. Here one regards mathematics as a formal game and one is only concerned with the question of consis- tency. The Realist [i.c., Platonist] position is probably the one which most mathematicians would prefer to take. It is not until he becomes aware of some of the difficulties in set theory that he would even begin to question it. If these difficulties particularly upset him, he will rush to the


به نظر می رسد که اکثر نویسندگان در این زمینه موافق هستند که ریاضیدانان معمولی در روزهای هفته افلاطونی گرا و یکشنبه ها فرمالیست هستند. به این معنا که وقتی او در حال انجام ریاضیات است، متقاعد می شود که با واقعیتی عینی سروکار دارد که سعی در تعیین ویژگی های آن دارد. اما پس از آن، هنگامی که برای ارائه شرحی فلسفی از این واقعیت به چالش کشیده می‌شود، راحت‌ترین کار را برای او پیدا می‌کند که وانمود کند که بالاخره به آن اعتقاد ندارد.
از دو نویسنده مشهور نقل می کنیم:
ما بر اساس مبانی به واقعیت ریاضیات اعتقاد داریم، اما البته وقتی فیلسوفان با پارادوکس های خود به ما حمله می کنند، عجله می کنیم که پشت فرمالیسم پنهان شویم و بگوییم: "ریاضیات فقط ترکیبی از نمادهای بی معنی است" و سپس فصل ها را بیرون می آوریم. 1 و 2 در نظریه مجموعه ها. در نهایت ما در آرامش رها می شویم تا به ریاضیات خود بازگردیم و آن را همانطور که همیشه انجام داده ایم انجام دهیم، با این احساس که هر ریاضیدانی دارد با چیزی واقعی کار می کند. این احساس احتمالاً یک توهم است، اما بسیار راحت است. این نگرش بوربکی نسبت به بنیادها است. (J. A. Dieudonné, 1970, p. 145.)
برای ریاضیدان معمولی که صرفاً می‌خواهد بداند کارش دقیقاً مبتنی است، جذاب‌ترین انتخاب اجتناب از مشکلات با استفاده از برنامه هیلبرت است. در اینجا ریاضیات را به عنوان یک بازی رسمی در نظر می گیریم و فقط به مسئله سازگاری می پردازیم. موضع رئالیست [یعنی افلاطونی] احتمالاً همانی است که اکثر ریاضیدانان ترجیح می دهند. تا زمانی که او متوجه برخی از دشواری های نظریه مجموعه ها شود، حتی شروع به زیر سوال بردن آن نمی کند. اگر این مشکلات به خصوص او را ناراحت کند، او به سمت آن می شتابد



















سخن کتاب تجربه ریاضی-عملکرد معمولی ریاضیدانان افلاطونگاریی-عقب نشینی به فرمالیسم