بسم الله الرحمن الرحیم

درجات قوت و ضعف دلالت عبارات بر هر یک از مبنای وحدت یا تعدد نزول قراءات

فهرست مباحث علوم قرآنی
التمهيد في علوم القرآن-هفوة من عظيم‏
التبیان-الشیخ الطوسی-وجوه القرئات-کلهاحق-کلهاصواب
قطب راوندی-فقه القرآن-علی مذهبنا-نعمل بالقراءتين
استدلال علامه حلي در شرطیت تواتر در قرائات
کلام صاحب المیزان راجع به تعدد نزول قرائات
تواتر نقل اجماع بر تواتر قرائات سبع-مفتاح الکرامة
معظم-جمهور-المجتهدین من اصحابنا-کل مما نزل به الروح الأمین


دسته‌بندی و طبقه‌بندی صراحت و ظهور عبارات مختلف در دلالت بر یکی از: مبنای وحدت نزول قرآن کریم و ثبوت واقعی تنها یک قرائت و استناد بقیه قراءات به عمد یا اشتباه یا اجنهاد قراء، و یا مبنای تعدد نزول قرآن کریم و ثبوت واقعی همه قراءات متواتره، در مستند‌سازی بحث و تحقیق، نقش فراوانی دارد، و مقصود از صراحت این است که طبق یک یک مبنا، نزد همه باحثین، ارزش صدق آن عبارت، صفر است، و لذا چاره‌ای جز طرح آن و غلط واقعی دانستن آن نیست، و مجالی برای توجیه و تاویل و حمل بر معنای غیر ظاهر نیست، مثلا تعبیر: «ما نزل من قراءة الناس مالک و ملک فی سورة الفاتحة الا واحد منهما، و الآخر صدر من خطأ الناس» به نظر میرسد کاملا صراحت در مقصود دارد، و کسانی که مبنای تعدد نزول قراءات را بپذیرند چاره‌ای جز رد و طرح آن ندارند، و همچنین تعبیر معروف: «کل مما نزل به الروح الامین...» صریح در مبنای تعدد نزول است، و کسانی که مبنای وحدت نزول را بپذیرند چاره‌ای جز غلط دانستن آن ندارند، اما مهم این است که ۹۹٪ عبارات، چنین صراحتی ندارند، و پس از وضوح قطعی یکی از دو مبنا، و یا سخن گفتن بر فرض یک مبنا، میتوانند در تشابک شواهد بر صحت برگزیدن آن مبنا، نزد سایر ناظرین، نقش ایفا کنند، و پیشرفت تحقیق بحث را به مرحله نهایی برسانند.

به نظر میرسد قوت دلالت این عبارت: «القرآن واحد نزل من عند واحد و لكن الاختلاف يجي‏ء من قبل الرواة» بیشتر از عبارت: «كذبوا أعداء الله و لكنه نزل على حرف واحد من عند الواحد» است، هر چند هیچکدام طوری نیستند که قابل معنا کردن بر طبق مبنای تعدد نزول نباشند، اما عبارت اول، توجیه و تفسیر آن، هزینه بیشتر نیاز دارد، و در اینجا بحث شده است: (الاختلاف یجیء من قبل الرواة) (حرف واحد نزل من عند واحد)

و همچنین به نظر میرسد قوت دلالت عبارت «کل مما نزل به الروح الامین...» بیشتر از دلالت «القراءات السبع متواترة»، «کله صواب و کله حق»، «کلا القراءتین حق لانهم قالوهما»، «قولوا کما قال الله» باشد، مثلا «قولوا کما قال الله فی القرآن» صراحت بیشتر دارد، و نیز «کلا القراءتین نزل بهما الروح الامین» صراحت بیشتری دارد، هر چند کسانی که مبنای تعدد را بپذیرند میتوانند از این عبارات بالاترین بهره را ببرند، اما کسانی که مبنای وحدت نزول را بپذیرند مجبور به رد و طرح این عبارات نیستند و میتوانند به نحوی توجیه کنند که منظور درست بودن محتوای هر قرائت است نه نزول آن توسط ملک وحی، چون تصریح نشده که به عنوان آیه قرآن بودن، حق است.

و یا عبارت علامه طباطبائی قده در مهر تابان، آنچنان صراحت در تعدد دارد که قابل توجیه نیست، و بر مبنای وحدت نزول، ناچار مثل هفوة نامیدن عبارت المقاصد العلیة شهید ثانی قده است.
کلام صاحب المیزان راجع به تعدد نزول قرائات