بسم الله الرحمن الرحیم

قضیه بسیار جالب از جرعه‌ای از دریا راجع به اینکه قرائت ابن مسعود به کربلائی کاظم داده شده بود

فهرست مباحث علوم قرآنی
شرح حال کربلایی کاظم ساروقی(1300 - 1378 هـ = 1883 - 1959 م)
انواع تعلیم القرآن الکریم
القرائة-74|33|وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ
مصحف اهل حمص
تعدد مختار عاصم در موارد مهم کثیر الابتلاء-اختلاف حفص و ابوبکر
والليل إذ أدبر(مدثر33)-والليل إذا أدبر


جرعه‌ای از دریا-جلد ۴ - فصل سوم- صفحه ۵۴۳ و ۵۴۴:

کربلایی کاظم ساروقی (م ۱۳۷۸)*
مرحوم والد به کربلایی کاظم معتقد بود(۱). آقای اثنی عشری نقل می کرد: کربلایی کاظم دندان نداشت. مرحوم آقای سید صدرالدین صدر دستور داده بود برای کربلایی کاظم دندان مصنوعی درست کنند. مرحوم والد به آقای صدر گفت : آقا، پولی هم به او بدهید هر آن کس که دندان دهد، نان دهد!
يك روز آقای آشیخ محمد رازی، نویسنده گنجینه دانشمندان ، با کربلایی کاظم منزل مرحوم والد آمدند. والد تشریف نداشت، ابتدا از کربلایی کاظم پرسیدم: قرآنی که به شما افاضه شده، با چه قرائتی مطابق است؟ گفت: همین قرآن‌های رایج، پرسیدم: آیه بعد از «كلا والقمر» چیست؟ گفت: «والليل إذا أدبر والصبح إذا أسفر» با این که در قرآنهای رایج (اذ ادبر) (اذ) بی الف آخر است.
من در پاورقی تفسیر شبر دیده بودم که قرائتی به صورت «إذا دبر» الف (ادبر) متصل به قبل شده وجود دارد و قرائت و «اذا ادبر» با الف متصل به طرفین که کربلایی کاظم خواند در آنجا نبود. آقای رازی گفت: ببینیم قرائت دیگری هم وجود دارد؟ تبیان شیخ را آوردیم. دیدیم شیخ در تبیان نوشته است:
قرأ نافع و حمزة و حفص عن عاصم «إذ أدبر» بإسكان الذال و قطع الهمزة من «أدبر»، و الباقون بفتح الذال و الألف معها «دبر» بغير ألف. وقرأ ابن مسعود بزيادة ألف.(۲)
آقای رازی گفت: قرآن ابن مسعود به او افاضه شده است. با اینکه من ابتدا از ایشان پرسیدم و او گفته بود که قرآن رایج افاضه شده است. علاوه بر این، قرائت ابن مسعود با قرائت رایج بسیار تفاوت دارد.
اهل سلوك می گویند: شرط افاضات معنوی ای که از عالم بالا اعطا می شود این است که اظهار و افشا نشود و در صورت اظهار، گرفته می شود. شاید کربلایی کاظم چون در مجامع عمومی این افاضه را اظهار می کرد، بخشی از آن افاضه از وی گرفته شده بود. به عقیده بعضی خوردن غذای بازار نیز تأثیرگذار است. جمادى الآخرة ۱۴۳۲)
-----------------------------
*برای آگاهی گسترده از سرگذشت ایشان ر.ك: کتاب داستان کربلایی کاظم و حافظ قرآن شدن او دريك لحظه، تأليف و نشر: موسسه در راه حق، قم، چ هشتم، ۱۳۷۸ق.
--------
(۱) مکتوب ذیل از آية الله سید احمد زنجانی راجع به کربلایی کاظم است:
بسمه تعالی
کربلایی کاظم ساروقی حافظ قرآن کریم
حقیر حفظ قرآن را از او امر عادی ندیدم، بلکه موهبتی الهی فهمیدم؛ چون اگر آن مستند به قوه حافظه بود مقتضی بود که چیزهای دیگر را نیز حفظ کرده باشد. برای اینکه صاحب این قوه هیچ وقت این قوه را معطل نمی گذارد، بلکه از ادعیه و اشعار و اخبار و عبارات بزرگان به مقتضای ذوق و شوق زیاد حفظ می نماید. ولی حافظه او در غیر از قرآن متعارف است، بلکه از متعارف نیز کمتر است، چون حرف متعارف و آداب معاشرت را بلد نیست و جز قرآن چیزی در خود ندارد و اما نسبت به قرآن به طوری احاطه دارد، هر آیه را از هر جای قرآن می پرسند فورا می گوید و هر قرآن هم به دستش میدهند باز کرده دو ورق این ورو آن ور می کند، هماندم دست روی همان آیه می گذارد و حتی اگر یک حرف عمدا زیاد و یا کم کنند، فوری می گوید این حرف زیاد و یا کم است و چه بسا اتفاق افتاده که در سؤال سر یک آیه را وصل به آیه دیگر کرده اند و پرسیدند، فوری می گوید جوابش این است و بقیه اش در سوره فلان است و آیه چندم. خلاصه حقیر از امتحانات مکرری که کردم حفظ قرآن ایشان را موهبتی الهی فهمیدم.
بنده حقیر سید احمد الحسي[الحسيني] الزنجانی
ذیحجة الحرام ۱۳۷۴ق»
۵۴۳
---------------
(۲) مدثر (۷۴) :۳۲. التبان[التبيان] في تفسير القرآن، ج۱، ص۱۷۹، ذیل آیه شریفه.

*************************
تنبیه:
کلام معظم‌له دام ظله: «با اینکه من ابتدا از ایشان پرسیدم و او گفته بود که قرآن رایج افاضه شده است» مشعر به یک نحو تهافت و تناقض بین سخن و تلاوت مرحوم کربلائي کاظم قده است، و حال آنکه تلاوت او مخالفتی با قرآن رایج ندارد، شاید مقصود او از قرآن رایج، مصحف عثمان باشد در مقابل مصحف‌های خاص أمیرالمؤمنین ع و أبيّ بن کعب و ابن مسعود که مثلا حماد میگوید در مصحف ابی دیدم «و منهم من بدل تبدیلا» به جای «و ما بدلوا تبدیلا» و منهم من بدل تبديلا .
اما اضافه شدن یک الف در رسم عثمانی توسط تلاوت کربلائی کاظم ره که «واللیل اذا ادبر»، نمیتوان گفت که قرآن رایج نیست، چون در خود مصحف عثمان این تفاوت رسم به طور متواتر ثابت شده است، مثلا شاهد مهم برای اضافه شدن یک الف در رسم مصحف عثمانی، اضافه داشتن یک الف در مصحف ورش که مصحف رایج الجزائر و غرب افریقا است در آیه شریفه «ووصّی» است که در مصحف ورش «وأوصی» است: مصحف ورش «وأوصی بها ابراهیم بنیه» اما در: مصحف حفص «ووصّی بها ابراهیم بنیه» است.
و جالب آنکه در مورد قرائت کربلائی کاظم ره هم در مصحف اهل حمص با دو الف آمده است، و قرائت ابن مسعود غیر از مصحف ابن مسعود است، تمام مصحف عثمان در قرائت عاصم، به توسط زر بن حبیش به ابن مسعود میرسد، و دانی در جامع البیان از ابن کثیر مکی که از قراء سبعة است به غیر طریق معروف، قرائت اذا ادبر نقل کرده است، پس تنها قرائت ابن مسعود نیست، تفصیل بیشتر: القرائة-74|33|وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ .
مصحف اهل حمص
و امام في القراءة جناب ابن شهر آشوب در مناقب تصریح کردند که قرائت تمام قراء سبعة به امیر المؤمنین ع میرسد، پس چگونه میتوان گفت تنها قرائت ابن مسعود به کربلائی کاظم ره داده شده است؟ رجوع جمیع قراء سبعة الی أمیر المؤمنین علیه السلام



حفظ قرآن کریم، کرامتی برای کربلائی کاظم نبوده است تا نشر و تکرار آن منجر به سلب آن شود، مثل ذاذان، بلکه این کرامت امام زمان عج بوده که هر چه تکرار شود عظمت حضرت است نسبت به یک شخص بیسواد که خودش خبر از آنچه شده ندارد و با سلوک و ریاضت و کشف کرامت سلوکی به آن نرسیده و صاحب اسرار نشده تا مخفی کند.

از آقا سید حسن احمدی سدهی نقل شد در منبر قضیه نقل کردند از آقای موحدی داماد آیة الله بهاء الدینی که در محضر آیة الله بروجردی بودند که کربلایی کاظم قالوا یا ویلنا من بعثنا من مرقدنا در سوره مبارکه یس خوانده است و گفتند تکرار کند و دوباره همانطور خوانده است،
و در تفسیر البحر المحیط ابوحیان آورده: و مَنْ بَعَثَنا: من استفهام، و بعث فعل ماض، و علي، و ابن عباس، و الضحاك، و أبو نهيك: من حرف جر، و بعثنا مجرور به.
و در مجمع البیان آمده: و روي عن أمير المؤمنين (ع) أنه قرأ من بعثنا من مرقدنا، و في الشواذ قراءة ابن أبي ليلى يا ويلتا و قرأ أبي بن كعب من هبنا من مرقدنا.


سعد السعود للنفوس منضود ؛ النص ؛ ص280
ثم جاء في مصحف أهل حمص الذي بعث عثمان إلى أهل الشام و ما خالف المصاحف تسعة عشر حرفا و يقال أحد و عشرون حرفا في مصحفهم في البقرة واسع عليم قالوا اتخذ بنقصان الواو و في آل عمران بالبينات بزيادة باء و في النساء ما فعلوه إلا قليلا و في الأنعام و لدار الآخرة بلام واحدة و في مصحف البصريين‏ و للدار الآخرة و في الأنعام زين‏ مضمومة- لكثير من المشركين قتل أولادهم شركاؤهم‏ و هذا غير جائز في الكلام و جائز منه في الضرورات الشعر و في الأعراف في أولها- قليلا ما تتذكرون بتاءين و فيها تجري من تحتها الأنهار مكان تحتهم و فيها الحمد لله الذي هدانا لهذا ما كنا لنهتدي بغير واو و فيها و إذ أنجاكم من آل فرعون بالألف و فيها ثم كيدوني بإثبات الياء و في الأنفال و الله مع الصابرين ما كان للنبي بلامين و في يونس هو الذي ينشركم في البر و البحر و فيها و قالوا اتخذ الله بالواو و في الكهف و لو شئت لاتخذت بلامين و في النمل و ءاباؤنا إننا بنونين منقلبين و في آخر المؤمنين كيف كان عاقبة الذين من قبلهم كانوا أشد منكم بالكاف و في الرحمن و الحب ذا العصف بنصب الألف و في آخر الرحمن تبارك اسم ربك ذو الجلال و الإكرام بالواو مرفوع مثل الأول في صدر السورة و في الحديد و كل وعد الله الحسنى بغير ألف مرفوع و في المدثر و الليل إذا أدبر بألفين- أ فغير الله تأمرونني بزيادة نون و أهل مصر يقرءون بمثل قراءة أهل الشام و كل وعد الله الحسنى بالرفع- و هو الذي ينشركم في البر و البحر في سورة و قيل إن في قبلة مسجد مصر مكتوب- و كل وعد الله الحسنى بغير ألف. أقول فهذا ما حكاه محمد بن بحر الرهني نقلناه بلفظه‏
________________________________________
ابن طاووس، على بن موسى، سعد السعود للنفوس منضود، 1جلد، دار الذخائر - ايران ؛ قم، چاپ: اول، بى تا.



تفسير القرآن من الجامع لابن وهب (3/ 56)
المؤلف: أبو محمد عبد الله بن وهب بن مسلم المصري القرشي (المتوفى: 197هـ)
123 - وحدثني سفيان بن عيينة، عن عمرو بن دينار، عن عبد الله بن عباس أنه كان يقرأ: {والليل إذا أدبر}.



*******************
وفيها قراءة ثالثة: قرأ أبىّ بن كعب (١): «إذا أدبر» بزيادة ألف.
--------
ص411 - كتاب إعراب القراءات السبع وعللها ت العثيمين - ومن سورة المدثر - المكتبة الشاملة
--------
الرابط:https://shamela.ws/book/31/930#p1


وقوله تعالى: {وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ} [٣٣].قرأ نافع وحمزة وحفص عن عاصم: {إِذْ أَدْبَرَ}.وقرأ الباقون: «إذا دَبَرَ» فقال قوم: دبر وأدبر: لغتان، وقبل وأقبل:لغتان، والاختيار عندهم دبر لعلتين:إحداهما: أنّ ابن عبّاس قال: يا عكرمة هذا حين دبر اللّيل.والعلة الثّانية: أنّ العرب تقول: /دبر فهو دابر وأنشد (١):صدعت غزالة قلبه بكتيبة ... تركت مسامعه كأمس الدّابر
وفيها قراءة ثالثة: قرأ أبىّ بن كعب (١): «إذا أدبر» بزيادة ألف.وحجّة نافع وحمزة قول رسول الله صلّى الله عليه وسلم (٢): «إذا أقبل اللّيل من هاهنا وأدبر النّهار من هاهنا فقد أفطر الصّائم».قال أبو عبيد: أدبر: ولى، ودبر:جاء خلفى.٣ - وقوله تعالى





محاورة


****************
ارسال شده توسط:
m.mahdi
Monday - 6/7/2020 - 14:11

بسمه تعالی
درباره این قضیه محضر حاج آقا سؤال و وجوابی انجام شد که قرار می دهم:

**********
m.mahdi:
آنچه مشهور شده خلاف برداشت آقای رازی است به طوری که منقول است که آقای بروجردی فرموده بودند : خیالمان راحت شد از اینکه قرآن همین قرائت است چون کربلایی کاظم به همین قرائت رایج می خوانده است و قرائات دیگر را نمی دانسته.

**********

hosyn:
هر دو کلام مبنی بر برداشت معروف زمان ما از حدیث انما هو حرف واحد است، و تفاوت این است که کلام آقای بروجردی دقیقا نمیدانیم و آیه اش هم چند تا بوده؟ اما این نقل بلاواسطه است، حتی از والدشان هم نیست، خودشان سؤال کردند، و اعطاء یکی از قرائات مفردة مثل مفردة أبان که در نجاشی هست، امری روشن طبق مبنای بحث هایی که در مباحثه شده است میباشد، یعنی هم حرف آقای بروجردی درست میشود و هم این قضیه آقای شبیری. و الله العالم

**********

m.mahdi:
من از یکی از اساتید شنیده ام . ولی مستندی جز این دو صفحه پیدا نکردم که با آنچه محضر مبارک عرض کردم تفاوت دارد:
رابطه ی کربلایی کاظم و آیت الله بروجردی منقول از نواده آیت الله  
خاطرات فرزند کربلایی کاظم از پدر بزرگوارشان رحمة الله علیه

***********
m.mahdi:
البته به منبع قوی تری دست پیدا نکردم
من در مبانی بحث ندارم . فقط عرض من این است که با توجه به اینکه خود کربلایی کاظم تصریح می کند که به قرائت رایج ، قرآن را حفظ دارم . و در سائر نقل ها شاید موردی ، خلاف قرائت حفص نباشد . با توجه به این دو امر ، شاهدیت نقل آقای .شبیری شاید کم گردد . خصوصا در رابطه با برداشت آقای رازی که گفته شود : قرائت ابن مسعود را حفظ داشته است .
علاوه می شود در این صورت ، احتمال سهو برداشت سامعین یا لهجه ی کربلایی کاظم رحمةالله علیه





****************
ارسال شده توسط:
سیدمرتضی
Saturday - 20/11/2021 - 12:6

بسم الله
البته تلاوت یک آیه به قرائت ابن مسعود دلیل براین نمی شود که کل قرآنی که به او افاضه شده به قرائت ابن مسعود بوده باشد ای چه بسا به قرائت های مختلف
چنانچه درسایت حوزه نقل شده ازکربلایی کاظم که سلام علی آل یاسین و یا ویلنا مِن بعثِنا من مرقدنا خوانده است .





****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Wednesday - 25/1/2023 - 8:48

قرائت کربلایی کاظم به غیر روایت حفص از عاصم

مجله موعود نویسنده: سید ابوالحسن مهدوی

تحریف در قرآن به معنی اضافه شدن کلمه یا حرفی یا حذف آن، به هیچ وجه وجود ندارد. و این مطلب علاوه بر آنکه دلیل های متعددی دارد و کتبی هم در این زمینه نوشته شده است، توسط خواندن کربلائی کاظم نیز قابل اثبات است. زیرا او قرآن را به همین کلمات، آیات و حروفی که موجود است تلاوت می کرده است. در حالی که این تلاوت به واسطه انتقال قرآن از ولی الله الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ به سینة او بوده است.

البته قابل توجه است که بعضی کلمات قرآن را با اعراب دیگری می خوانده است؛ بدون آنکه حروف آن کلمه تغییر کند. و این به خاطر اختلاف قرائت قراء سبعه و غیر آنان است که یک کلمه را گاهی به چند اعراب تلاوت می کردند و برای هر اعرابی، یک معنایی را هم توجیه می نمودند. مؤسس این اختلاف و

آنان خیانت بزرگ، به طور عمده مخالفین اهل بیت(ع) اند، برای حفظ مریدان خویش، آیات را گاهی با اعراب دیگری تلاوت می کردند و آنها را سرگرم می نمودند. گرچه در صدر اول اسلام قرائت اصلی قرآن برای مردم معلوم بود اما به مرور زمان کم کم اختلاف قرائات باعث فراموشی قرائت اصلی شد و امروزه به عنوان یک معضل به این مسئله نگاه می شود. البته غالب مراجع قرائت نوشتة قرآن فعلی را کافی می دانند و خواندن آن را در نماز و غیر آن جایز می دانند.

یکی از علما می گفتند، از کربلائی کاظم آیة 131 سوره «والصافات» را پرسیدم و او این گونه خواند: «سلامٌ علی آل یس» در حالی که در قرآن های فعلی غالباً این گونه نوشته است: «سلامٌ علی اِل یس». البته روایت هم در تأیید خواندن کربلایی کاظم وجود دارد. چنان که عالم دیگری می فرمودند: کربلایی کاظم آیة 53 سورة یس را این گونه خواند: «قالوا یا ویلنا مِنْ بعثِنا من مرقدنا» در حالی که در قرآن های فعلی این گونه است: «قالوا یا ویلنا مَنْ بَعَثَنا من مرقدنا».

و باز بنده به روایت در ذیل آیه مراجعه کردم و تأیید قرائت کربلائی کاظم را از زبان معصوم(ع) نیز یافتم.





****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Saturday - 15/4/2023 - 8:42

موارد تصریح به قرائت عاصم در کلام کربلائی کاظم

معجزه قرآن در عصر حاضر-حمیدرضا مرادی-ص 138-139

ما از فرزند ارشد کربلایی کاظم در این باره[اختلاف قرائات] سؤال هایی کردیم او گفت که هر  آنچه در حفظ پدرم بود از قرائت عاصم می باشد که علمای زیادی هم از جمله آیت الله بروجردی و دیگران آن را تأیید کرده اند.

ایشان گفتند برخی از اغلط هایی هم در چاپ و یا کم توجهی برخی نویسندگان در قرآن ها راه یافته و یا اختلاف قرائت در برخی کلمات و مسائل دیگر در این باره پدرم در زمان حیات خودش بیان کرده است،‌در روزنامه های آن زمان موجود است.

لذا ما بر آن شدیم که این بحث را در روزنامه های آن وقت جتسجو کنیم،‌آن را در روزنامه ندای حق به صورت مفصل یافتیم که مشروح آن به قرار ذیل است.

آقای غله زاری برخی از اختلافت قرائتی و یا اغلاظی که در اثر کم توجهی نویسندگان در قرآن وارد شده و یا کلماتی را که به دو وجه قرائت می شد را می پرسد و کربلایی اذغان می دارد که فقط این یک وجه به ما رسیده است و ما فقط آن را می دانیم:

١. یلوون(آیه ٧٨ سوره آل عمران)، تلوون(١۵٣ آل عمران)، تلوو(١٣۵ نساء)،ووری(٢٠ اعراف) همگی باید با اشباع قرائت شود.

٢ . ضَعف و ضَفاً‌ در آیه ۵۴ سوره روم باید به فتح ضاد قرائت گردد ، نه به ضمّ آن

٣. کلمه فیه در آیه ۶٩ سوره فرقان استثنائاً باید با اشباع حرف «هاء» خوانده شود که طرز قرائت آن می شود«فیهی» اما در کتابت همان فیه باید نوشت و در تمام قرآن فقط همین مورد استثناست.

۴.  من حلیّهم (اعراف، آیه ١۴٨)، ولیی (اعراف آیه ١٩۶) و کلمه حسنیین(در سوره توبه آیه ۵٢) باید با دو یاء خوانده شود

۵. بئس الاسم در سوره حجرات آیه ١١ باید «بئس لِلْسم» خوانده شوده؛ یعنی در کتابت زیر حرف لام کسره بگذارند برخلاف اغلب قرآن ها که روی لام علامت سکون و زیر همزه علامت کسره گذاشته اند. باید دانست که همزه کلمه اسم در ئبیس الامس ماننده همزه اسم اسم در بسم الله الرحمن الرحیم در درج کلام ساقط می شود،‌ولی قرائت همزه را هم جایز شمرده اند. از لحاظ دستوری هر دو وجه جایز است یعنی هم بئس للسم و هم بئیس الاسم ولی کربلایی کاظم در این گونه موارد فقط به یک وجه می خواند.

همان طور که ملاحظه شد کربلایی کاظم این گونه کلمات را فقط به یک وجه و آن وجهی را که  عاصم قرائت کرده است می خواند و وجوه دیگر را می گفت به ما نرسیده است.

ص 142-143

جناب آقای عباس غله زاری،‌.. قرآنی که را به خط آقای طاهر خوشنویس نوشته شده را به کربلایی کاظم می دهد تا اغلاط احتمالی آن را درآورد، ایشان بعد از یک مدتی می گوید: این قرآن خوب نوشته شده است.

حجه الاسلام و المسلمین آقای نوروزی می گوید: هنگامی که کربلایی کاظم خدمت آیت الله بروجردی آمدند خود من آنجا حضور داشتم که آیت الله بروجردی بعد از امتحانات مکرر ضمن تصدیق ایشان فرمودند: آقایان هر کس می خواهد حمد و سوره اش را آن طور بخواند که رسول الله خوانده است،‌باید قرآن از زبان کربلایی کاظم بشنود، قرائت قرآن کربلایی کاظم همان است که به رسول اکرم نازل شده است.

جناب آقای آیت الله خالصی زاده که خود هم حافظ قرآن بوده و در میان همه حافظانی که کربلایی کاظم آن ها را ملاقات کرده و کربلایی حفظ ایشان را صحیح تر می داند،‌یک دوره کامل قرآن موجود را با قرآن محفوظ کربلایی کاظم مقابله و برابر کرده است که کاملاً‌ مطابق و برابر بودهاست و هیچ اختلافی وجود نداشته است.



**********
hosyn:
آنچه در منقول از کتاب «معجزه قرآن در عصر حاضر» در بالا آمده، شاید منظور از قرائت عاصم فقط روایت حفص بوده است، چون با اشتهار وسیع قرائت عاصم در جهان اسلام، اما در مهمترین آیات محل ابتلاء، مثل آیه وضوء و آیه حیض و آیه «کفوا» و آیه «و لی دین»، قرائت او متعدد است، و همچنین در مثل یبصط به سین و صاد از او روایت شده است. تعدد مختار عاصم در موارد مهم کثیر الابتلاء-اختلاف حفص و ابوبکر



****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Sunday - 16/4/2023 - 8:24

شاهد بر این مطلب، قرائت «فیه» در آیه ۶٩ سوره فرقان(مورد سوم در متن بالا) است که بنا بر تصریح کربلایی کاظم به اشباع هاء خوانده می شود، در حالی که اشباع قرائت عاصم به روایت حفص است و در روایت شعبه، هاء اشباع نمی شود:
مجمع البیان، ج ٧، ص ٢٧۶
و يخلد بالجزم و قرأ ابن كثير و حفص فيهي مهانا بإشباع كسرة الهاء و ذلك مذهب ابن كثير في جميع القرآن و وافقه حفص في هذا الموضع فقط و قرأ يبدل الله بسكون الباء البرجمي عن أبي بكر مختلفا عنه و الباقون بالتشديد.

شرح طیبة النشر، ص ۶۶

صل ها الضّمير عن سكون قبل ما حرّك (د) ن فيه مهانا (ع‍) ن (د) ما أي أشبع حركة هاء الضمير الواقعة بعد ساكن و قبل محرك لابن كثير تحركت نحو «فيه هدى» و «عليه آيات» و «منه آيات، فاجتباه ربه» و «هداه إلى» و «خذوه فاعتلوه» و الباقون بالقصر: أي بكسر منه و ضم ما ضم من غير إشباع. و وجهه التخفيف، و وجه قراءة ابن كثير الأصل، و قوله عن سكون: أي بعد ساكن، و احترز بذلك عما قبله متحرك نحو إنه، و «قال له صاحبه، و هو» و «به» فإنه لا خلاف في إشباع حركة الهاء منه و هو الأصل فيه، و قوله قبل ما حرك: أي قبل محرك، و احترز بذلك عما قبل ساكن نحو «على عبده الكتاب، و إليه المصير، و نصره اللّه، و تذروه الرياح» فإنه لا خلاف في قصره قوله: (دن) أي جاز، و يحتمل أن يكون من الإذلال من قولهم دانه: أي أذله، لأن في إشباع حركة الهاء إذلالها قوله: (فيه مهانا) يعني قوله تعالى: «و يخلد فيه مهانا» في الفرقان، اتفق حفص و ابن كثير على الصلة فيه، و وجه تخصيص حفص هذا الحرف بالصلة مع اتباع الأثر مد اللفظ بالصلة شناعة على من خالف أمر اللّه من العصاة و تحذيرا لغيرهم قوله: (دما) جمع دمية: و هي الصورة الحسنة.

نور ملکوت قرآن، ص ۴٣٠

[ قرائات سبعة، از روى اجتهاد نيست ] حفص كه از عاصم روايت مى‌كند، در سورۀ فرقان يَخْلُدْ فِيهِ مُهٰاناً به إشباع كسره هاء در فِيهِ قرائت نمود؛ با آنكه مى‌دانست بدون اشباع به موافقت قاعده عربيّت صحيح است. و اگر يخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا مى‌خواند بلا اشباع، ابداً خلافى ننموده بود. امّا قرائت نكرد، چون سماع او با اشباع بود. و در سورۀ فتح بِمٰا عٰاهَدَ عَلَيْهُ اللّٰهَ و در سورۀ كهف وَ مٰا أَنْسٰانِيهُ إِلاَّ الشَّيْطٰانُ با ضمّه هاء ضمير قرائت كرد؛ و خوب مى‌دانست كه كسرۀ هاء در عَلَيْهُ و أنسَانِيهُ نيز جائز است. امّا نخواند، چون سماع وى و روايتش اين‌طور بود. امّا در سائر مواضع قرآن در امثال فِيهِ بدون اشباع و در امثال عَلَيْهُ و أَنسَانِيهُ با كسره هاء قرائت كرد با كثرت موارد آنها؛ فقط در اين سه مورد اين‌چنين خواند. اگر اجتهاد او اين‌طور بود، بايد همه جا باشد نه فقط تنها اينجا. و نظير اين موارد چنانكه بيان خواهيم كرد، بقدرى زياد است كه احصائش مشكل است. در اين صورت چگونه تصوّر دارد كه بگوئيم: اين اختلاف از آراء و نظريّه‌هاى خود قاريان بوده است‌؟!






















****************
ارسال شده توسط:
هادی
Wednesday - 10/5/2023 - 7:30

إعراب القراءات السبع و عللها، ج‏2، ص: 411

قرأ أبىّ بن كعب‏: إذا أدبر بزيادة ألف.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

کافی:

ِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنْ كَانَ ابْنُ مَسْعُودٍ لَا يَقْرَأُ عَلَى قِرَاءَتِنَا فَهُوَ ضَالٌّ فَقَالَ رَبِيعَةُ ضَالٌّ فَقَالَ نَعَمْ ضَالٌّ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَّا نَحْنُ فَنَقْرَأُ عَلَى قِرَاءَةِ أُبَيٍ