مقدمات زبانشناسی، ص 51-53
از آنجا که زبان نهادی اجتماعی است طبیعتا یک صورت ثابت و واحدی ندارد و به تبع اجتماع و همراه با نیازهای جماعت دایما در حال تغيير و تحول است هر زبان در هر دوره ولایه ای از تاریخ دارای ویژگیها و اختصاصاتی میباشد که با دوره های قبلی اش متفاوت است با توجه به این مطلب، یک زبان را میتوان به دو طریق مطالعه و بررسی کرد. زیرا اگر بخواهیم اختصاصات و ویژگیهای صرفی و نحوی و صوتی یک زبان را در یک دوره تا ریخی مشخص و در یک مقطع زمانی خاص بررسی کنیم ، مسلما راهها و روشهایی که در این تحقیق به کار می بریم فرق میکند با اینکه بخواهیم مسیر تحولاتی یک زبان را از قدیم ترین ایام دنبال کرده و تغییرات و تحولات وقوانين حاکم براین تحولات را در طول تاریخ آن زبان بررسی کنیم.
اگر زبانشناس در پی شناخت ویژگیهای یک زبان دریک مقطع زمانی خاص برآید و زبان را بدون توجه به گذشته آن تنها در یک دوره از زمان بررسی کرده و اختصاصات آنرا تعیین نماید به کار بررسی همزمانی زبان پرداخته است ولی اگر پدیده های همان زبان را در لایه های متوالی و در دوره های مختلف زمانی بررسی کند چون مطالعات وی منحصر به مقطع زمانی خاصی نیست کارا و مطالعه تاریخی زبان است.
از آنجا که در مطالعه همزمانی" یا "توصیفی " (descriptive) کیفیات یک زبان در یک برهه مشخص از زمان بررسی و تجزیه و تحلیل می شود آنرا مطالعه ایستا نیز می نامند. و بررسی تاریخی زبان که منحصر به مقطع زمانی خاصی نیست و تحولات زبان را در طول تاریخ آن زبان دنبال میکند ، مطالعه پویا "یا "در زمانی هم خوانده می شود.
باید توجه داشت که محدوده فعالیتها و طبیعتا روش تحقیق همزمانی " و " تا ریخی بر روی یک زبان واحد متفاوت است و نمی شود با یک روش زبان را هم به صورت همزمانی و هم به صورت تاریخی بررسی نمود و مرز این دو نوع مطالعه باید کاملا مشخص باشد . مثلا" بـررسی تغییرات صوتی و تحولات نحوی زبان بعهده زبانشناسی تاریخی (historical Linguistics ) است . زیرا این نوع تغییرات زبانی حوادث و رویداهای تاریخی هستند که بدون اراده و قصد نسلهایی که به یک زبان تکلم میکنند رخ میدهد هر نسلی از سلسله اصوات یکسانی استفاده میکند و در صورت ظاهر کسی متوجه نیست که بعضی از گروههای اصوات در حال دور شدن از صورت سابق خود هستند. زیرا این تغییرات چنان آهسته و بتدریج صورت میگیرد که متکلمان به یک زبان از تغییر آن آگاه نمی شوند. مثلا زبان فارسی یک زبان ترکیبی بوده که در دوره های بعدی بصورت تحلیلی در آمده است. همچنین در زبان دوره قدیم فارسی گروه صوتی ٫ae٫٫ در کلماتی مانند: (دیو = daeva) و دین = (daena) وجود داشته است که براثر تحول این آواگروه (diphthong به یک مصوت کشیده یعنی ( e یای مجهول ) بدل شده و سپس در فارسی جدید بصورت ( i ی ) درآمده است . ولی گویندگان زبان متوجه این تغييرات وتحولات تاریخی یا در زمانی نیستند. بنابراین اگر زبانشناسی بخواهد تحولات نحوی یا صوتی زبان فارسی را بررسی کرده و دریابد که این تحولات در چند مرحله صورت گرفته و ترتیب و روال آن چگونه بوده است و بعبارت دیگر جریان و نحوه این دگرگونیها را بررسی کند باید از زبانشناسی در زمانی "یا "پویا" مدد بگیرد.
درا واخر قرن نوزدهم بیشتر زبانشناسان به بررسی تاریخی زبان می پرداختند ولی از آن زمان به بعد گروهی از محققان بر آن شدند که زبان را بدون بازگشت به گذشته آن یعنی چنان که هست مطالعه و بررسی نمایند . فردینان دوسوسوربین این دو روش تحقیق فرق گذاشت و اولی را که بررسی تحول زبان بود پویا " (Diachronique) و دومی را که بررسی "ایستا " و "همزمانی بود (Synchronique) نام گذاشت و در بررسیهای خودنشان داد که زبان در هر مرحله ای که مورد بررسی قرارگیرد دستگاه کاملی است که در حال تحول است و مـــــــــــا می توانیم در بررسی همزمانی یا ایستا خود ، هم نمونه هایی تحول یافته و هم نمونه هایی عینا بازمانده از گذشته و هم عنصرهای نو و جدید را بیابیم . لذا این دو طریقه مطالعات زبانشناسی مکمل یکدیگرند و بخصوص برای هرگونه بررسی تاریخی زبان ناچار باید به بررسی دقیقی از یک سری مطالعات همزمانی در مقاطع و مراحل مختلف زبان پرداخت.
سوسور برای نشان دادن ارتباط این دوشیوه بررسی یک زبان نمودار زیر را ارائه داده است : [شکل محور x و محور y ]
AB" محور ایستا یا همزمانی زبان است و "CD" محور پویایا تاریخی زبان است محور AB میتواند در هر نقطه ای با محور CD برخورد کند.