بسم الله الرحمن الرحیم

تبیین اتحاد رویت هلال با چشم عادی و چشم مسلح با تکیه بر روش حذفی

فهرست علوم
فهرست فقه
كتاب الصوم
مباحث رؤیت هلال-كتاب الصوم
فهرست جلسات مباحثه سال تحصیلی ۴۰۰ راجع به رؤیت هلال
روش حذفی


جلسه فقه ٩۵ تاریخ ٣١/ ٢/ ١۴٠١

در مباحثه جلسه قبل به اینجا رسیدیم که تفاوت رؤیت را در شهر مقدس قم و شهری مانند کاشان آوردیم. اگر نظر شریفتان باشد تا اینجا آوردیم. این را که خدمت شما گفتم بعد از مباحثه یاد روشی که در حل معادلات به کار می‌برند افتادم. در معادلات هم به همین صورت است. یک مجهولی دارند که می‌خواهند به آن برسند. یکی از روش‌ها در حل معادله روش حذفی است. یعنی بخشی از چیزهایی را که می‌تواند محل کلام باشد از محل بحث برداریم تا بحث ما روی رسیدن به مقصود متمرکز شود. روش حذفی معروف است.

الآن در مانحن فیه هم دوگونه بحث داریم. یکی این‌که وقتی به محل اختلاف می‌رسیم اختلاف را بین خودمان حل کنیم. خب به فرمایش آقا ممکن است مبانی بماند و بحث‌ها طولانی شود و در آخر هم خیلی روشن نشود. یک روش دیگر برای این‌که بحث زودتر جلو برود –ولو بعداً می‌توانیم به محل اختلاف‌ها برگردیم- و برای این‌که فعلاً به توافق برسیم و همه مبانی قبول کنند، یک روش این است که به جای این‌که اختلاف را حل کنیم هر کدام که می‌شود را حذف کنیم. یعنی کاری بکنیم و موردی پیدا بکنیم که دیگر این اختلاف مطرح نباشد و حذف شود.

شاید این تفصیلی که حاج آقا در رؤیت اجنبیه با تلسکوپ فرمودند، یکی از همین موارد است که آن اطلاق را می‌شکند؛ موردی را می‌گویند که مورد اتفاق کل است. ولو محل اختلاف که رؤیت هلال است هنوز در فرمایش ایشان می‌ماند. اما رؤیت اجنبیه با تلسکوپ مستقر می‌شود. رؤیت هلال کنار می‌رود و آن به‌صورت چشم غیر متعارفی نزد تمام باحثین، موضوع یا متعلق حکم می‌شود. این یک مرحله بود.
ب: اتحاد فردیت در رؤیت با تلسکوپ و چشم عادی

مرحله بعدی که در مباحثه ما پیش آمد این بود که حالا با تلسکوپ دیدند. امروز با تلسکوپ می‌بینند و فردا هم می‌بینند. اینجا می‌بینند و در جای دیگر هم می‌بینند. هلال فردا با هلال امروز دو فرد از هلال است. بر خلاف آن هایی که عرض می‌کردم شخص است، دو فرد از هلال است. بحث سنگینی است. شما می‌گویید یک شخص است و آن‌ها می‌گویند که دو فرد است. هلال امروز با هلال فردا دو فرد از هلال است.

در اینجا که این بحث مطرح است که ما یک فرد هلال داریم یا دو فرد هلال، ما می‌توانیم از روش حذفی استفاده کنیم. یعنی بگردیم جایی را پیدا کنیم که دقیقاً نزد همه کسانی که اینجا بحث می‌کنند هلال یک فرد باشد. یعنی رائی متعدد باشد اما هلال در زمان واحد دیده می‌شود. وقتی هلال را عده‌ای در زمان واحد می‌بینند دیگر نمی‌توانید بگویید که دو فرد هلال هستند. می‌تواند یک فرد، اضافات داشته باشد –که گام بعدی بحث است- اما دیگر دو فرد نیست. همه این را قبول داریم. بنابراین بحث تعدد فرد از اینجا حذف می‌شود. خب چطور آن را پیدا کنیم؟ در فضای بحث اگر سهمی و نقشه‌‌های امروز را نداشتیم به گمانم بحث جلو نمی رفت و دوباره احاله به عرف و العرف ببابک می‌شد. اما این نقشه سهمی که الآن همه دیدند و ترسیم می‌شود به کمک پیشرفت بحث می‌آید. یعنی این نقشه سهمی به‌راحتی مقبولیت و اصل موضوع را می‌گوید. می‌گوید روی کره زمین وقتی بلاد می‌خواهند هلال را ببینند امکانیت رؤیت آن‌ها با چشم مسلح و غیر مسلح به‌صورت سر سهمی و شکلی بیضی مانند شروع می‌شود ولی بیضی‌ای است که انتها ندارد و تا آخر می‌رود و سهمی می‌شود.

نقشه رؤیت پذیری هلال

رأس این سهمی و مرکز آن به‌صورت لا‌یه‌لایه می‌شود. لایه‌هایی که دور می‌زند. لایه اول لایه‌ای است که تنها رؤیت هلال با تلسکوپ ممکن است. لایه دوم لایه‌ای است که حتماً لازم است که هلال را با تلسکوپ کشف کنیم ولی وقتی دقیقاً جای آن را پیدا کردید با چشم هم می‌توانید آن را ببینید. در لایه سوم حتماً باید شرائط جوی مساعد باشد؛ می‌توان آن را دید اما دیدن آن سخت است؛ باید شرائط حتماً فراهم باشد. لایه چهارم لایه‌ای است که هلال برای همه کاملاً آشکار است. این سهمی این چهار لایه را درست کرده. به کمک اصل موضوع قرار دادن این سهمی جلو رفتیم و به جای این‌که محل نزاع را حل کنیم، فعلاً آن را حذف کردیم.

برای این‌که یک فرد هلال داشته باشیم گفتیم یک نصف النهار را در نظر بگیرید؛ مثل شهر مقدس قم و جزیره موریس. این دو در یک نصف النهار هستند. ظهر آن‌ها تقریباً برابر است؛ آن جا نیم ساعت جلوتر است. جایی را فرض می‌گیریم که دقیقاً یکی باشد. غروب‌های آن‌ها هم به‌خصوص در اعتدالین یک لحظه است. پس ما در لحظه واحد در قم هستیم و آن‌ها هم در آن جا هستند. این سهمی به ما چه می‌گوید؟ می‌گوید در لحظه‌ای که شما در قم نگاه می‌کنید در موریس به‌راحتی هلال را می‌بینند. چون در مرکز این سهمی است. اما در قم چون در بالای این سهمی هستید اصلاً ممکن نیست. حتی اگر آن را با تلسکوپ هم کشف کنید بعداً نمی‌توانید آن را ببینید. بنابر ضوابطی که این نرم‌افزار می‌گوید. پس در قم لایمکن الا بالتلسکوپ.

سؤال ما این بود که در اینجا یک فرد هلال است یا دو فرد هلال؟ ظاهراً قضیه تعدد فرد در اینجا کنار می‌رود. یک فرد هلال است که در قم تنها با تلسکوپ می‌بینیم و در موریس که با ما هم افق است و غروبش هم در یک لحظه است، به‌راحتی می‌بینند. پس اختلاف فرد در اینجا نیست. یعنی در مسیر تحقیق ما کاری کردیم که اختلاف در افراد هلال حل شود و کنار رفت.
ج: اتحاد هلال شرعی در رؤیت با تلسکوپ و چشم عادی

در این مثال، بحث مطرح شد که خب ما در قم می‌بینیم و آن‌ها در موریس می‌بینند، خب ثم ماذا؟! آن‌ها که راحت می‌بینند هلال ماه مبارک یا هلال صفر است، اما آن چه که ما در قم می‌بینیم چون با تلسکوپ می‌بینیم شرعا هلال نیست. هلال ماه مبارک نیست. بلکه یک چیزی است که در آسمان می‌بینیم. مثل این‌که در تلسکوپ خیلی از چیزها را می‌بینند؛ ستاره‌ها و … ، این هم در تلسکوپ یک چیزی می‌بیند. پس چون تنها با تلسکوپ می‌توانید ببینید شرعا در قم هلال صفر یا هلال ماه مبارک نیست. اینجا بحثی بود که به آن رسیدیم و جلسه قبل عرض می‌کردیم.

به گمان در اینجا کاری که از نظر پیشرفت بحث مهم است و خیلی از بحث‌ها را درز می‌گیرید این است: ما دنبال این هستیم که وقتی با تلسکوپ می‌بینیم مرئی ما موضوع حکم شرعی هست یا نیست؟ موضوع حکم شرعی چیست؟ هلال صفر، هلال ماه مبارک، هلال محرم؛ با این اضافات. ما دنبال این هستیم الآن که با تلسکوپ می‌بینیم آن موضوع با اضافه‌اش –هلال ماه صفر- در اینجا هست یا نیست؟ بحثی که در اینجا گام ایجاد می‌کند و تحقیق را جلو می‌برد جایگزین کردن محل شرط موضوع حکم و تبدیل آن به متعلق الحکم بود. به نظرم این هم جزء گام هایی است که مهم است. یعنی وقتی یک رؤیت هلالی که موضوع حکم است، شرط تحقق دخول شهر باشد…؛ می‌گویید چه زمانی شهر داخل می‌شود؟ زمانی‌که هلال ماه را ببینید. در اینجا اختلاف شده و تفصیلاتی بود. به جای این‌که ما آن را در همین موضع نگه داریم آن را به محل اتفاق تشبیه کردیم.

در اولین گام محل اتفاق چه بود؟ رؤیت اجنبیه ولو با تلسکوپ حرام است. خب ما رؤیت هلال را به جای این‌که شرط تحقق موضوع باشد برمی‌داریم و متعلق حکم می‌کنیم. اینجا مثل هم بشوند. یعنی رؤیت هلال مصداقی از آن چه که با هم اتفاق داشتیم بشود. اتفاق داشتیم که رؤیت اجنبیه حرام است. متعلق حکم هم بود که می‌گفتند موضوعیت یا حکم شخصی؛ ولی مهم نبود. ما رؤیت هلال را به این شکل کردیم؛ فرض گرفتیم که در دلیل شرعی آمده «لاتنظر الی هلال صفر»، به هلال صفر نگاه نکن؛ یا نهی باشد به‌صورت متعلق.

در موضوعیت هم مثال به «من نظر الی هلال صفر وقع فی ضیق المعیشة» مثال زدم. بعد از مباحثه آقا تشریف آوردند و همان مثال را تبدیل به مثال لطیف‌تر کردند؛ «من نظر الی هلال صفر عمیت عیناه»؛ کسی که به هلال صفر نگاه کند چشمانش کور می‌شود. حالا این عرف عام؛ وقتی ماه صفر شده و می‌خواهد هلال را با تلسکوپ ببیند، نگاه می‌کند یا نه؟ می‌گوید آن چه که من در تلسکوپ می‌بینم هلال ماه صفر نیست؟ یا این‌که خود آن هم رادعی داشت؟

فعلاً ما می‌خواهیم متعلق حکم باشد و حکم بالفعل باشد. تا اینجا مراحل تفرد حذف شد. بعد خواستیم اضافه را مطرح کنیم. دو بحث دیگر مانده بود. یکی این‌که در قم ما که با تلسکوپ می‌بینیم، ممکن است قائلی بگوید در قم حرمت «لاتنظر» بالفعل نیست. چرا؟ چون «لاتنظر الی هلال صفر». اصلاً این معلوم است که هلال است یا نه؟ بر فرض معلوم باشد که هلال است، اما آیا هلال ماه صفر است؟ وقتی هنوز ماه صفر محقق نشده شرعا موضوع محقق نیست. متعلق حکم رؤیت هلال صفر است. متعلق المتعلق حکم هم هلال صفر هلال صفر است که در اینجا نیست.

در جلسه قبل که این بخش ناتمام بود به اینجا رسیدیم؛ که باز یک چیز دیگری را حذف کردیم. چه چیزی را؟ برای این‌که بتوانیم اضافه را اثبات کنیم و بگوییم هلال صفر است، اختلاف این‌که موریس با اینجا خیلی فاصله دارد را حذف کنیم؛ مشهور می‌گویند که باید بلاد قریبه باشد. بلاد بعیده چه ربطی به هم دارند؟! ولو یک فرد باشد؛ برای آن‌ها هلال صفر است که نباید نگاه کنند. در قم چون تنها با تلسکوپ می‌بینیم هلال صفر نیست. لذا نگاه کردن هیچ مشکلی ندارد. الآن می‌خواهیم این فاصله را هم حذف کنیم. یعنی مثالی پیدا کنیم که دیگر این اشکال هم در آن نیاید؛ روش حذفی.

دوباره از این نقشه استفاده کردیم. هر گامی که برداشته می‌شود مهم است. نقاط عطفی است. گفتیم در این نقشه ما یک جایی داریم؛ از بالا که می‌آیید لایه دوم می‌شود. در لایه دوم جایی هست که شرط دیدن هلال حتماً تلسکوپ است اما فقط برای کشف است. یعنی اگر تلسکوپ نباشد نمی‌بینیم ولو قوی‌ترین چشم ها باشد. فرض راه دوم این است. اما با تلسکوپ آن را کشف می‌کنیم و بعد از این‌که جای آن کشف شد، این دفعه با چشم هم می‌بینیم. این لایه دوم است. ما برای حذف این بحث که موریس چه ربطی به اینجا دارد، آن را در اتحاد افق داخل کردیم. یعنی الآن دیگر مشمول صحیحه اسحاق بن عمار است.

روی مبنای مرحوم آقای تهرانی را بعداً عرض می‌کنم اما فعلاً روی مبنای مشهور، حضرت فرمودند:

سألته عن هلال رمضان- يغم علينا في تسع و عشرين من شعبان فقال لا تصم إلا أن تراه فإن شهد أهل بلد آخر فاقضه‌

الآن به جایی مانند قم آمده‌ایم که لایمکن الرؤیة الا بالتلسکوب. یعنی حتی اگر جای آن را با تلسکوپ کشف کنیم با چشم عادی نمی‌بینیم. قم لایه اول است. پایین‌تر می‌آییم به لایه دوم مثلاً کاشان می‌رسیم. به مرز می‌آییم. نقاط را به هم نزدیک کردیم. در کاشان شرط این است که هلال را با تلسکوپ پیدا کنید اما وقتی آن را پیدا کردید با چشم می‌بینید. چرا؟ چون کاشان در لایه دوم است. سؤال: اینجا بلد بعید است؟! طبق نظر مشهور کاشان و قم بلد بعید است؟! احدی می‌گوید چون در قم با تلسکوپ می‌بینی نه، اما چون در کاشان بعد از تلسکوپ می‌بینی بله؟! این‌که بلد قریب است. در اینجا روایت اسحاق بن عمار را می‌خواهید چه کار کنید؟ «لا تصم إلا أن تراه فإن شهد أهل بلد آخر فاقضه». واضح است که دو شهر نزدیک هستند.

خب سؤال ما این بود که وقتی در کاشان بعد از کشف تلسکوپ دیدید، هلال شهر مبارک یا هلال صفر هست یا نیست؟ بلاریب نزد همه باحثین هست. «ان شهد اهل بلد آخر»؛ کاشان قطعاً بلد آخر برای قم هست یا نیست؟! احدی از مشهور نیستند که این فاصله کم را بگویند که ماه شرعی نیست. حتی بنابر نظر آقای تهرانی که در مراسلات فرمودند شارع آمده رؤیت را جزء الموضوعِ وصفی قرار داده؛ وصفی یعنی تا وقتی که با چشم عادی نبینید ماه شرعا نیامده و لذا تصریح کردند اگر امام معصوم هم بگویند که من می‌دانم که هلال در اینجا هست، حکم شرعی برای امام هم نیامده است.

خب گفتیم «بلد آخر» در روایت اسحاق بن عمار چه می‌گوید؟ فرمودند که حکومت است. به حکومت می‌گوید که در شهر شما ماه شرعی این است. کثیر الشک لیس بشاکّ؛ حکومت توسعه موضوع است. از باب حکومت شارع فرموده اگر یک شهر نزدیکی هم بود من قبول دارم. این مبنای ایشان بود که بلد آخر را با حکومت درست کردند. خب حالا در مانحن فیه بعد از کشف با تلسکوپ در کاشان می‌بیند و در قم ما نمی‌بینیم، حکومت ایشان در اینجا هست یا نیست؟

بررسی فاصله رویت با چشم مسلح و غیر مسلح در نقشه







فایل قبلی که این فایل در ارتباط با آن توسط حسن خ ایجاد شده است