بسم الله الرحمن الرحیم

رؤیت هلال با چشم عادی پس از کشف هلال با چشم مسلّح

فهرست علوم
فهرست فقه
كتاب الصوم
مباحث رؤیت هلال-كتاب الصوم
رؤیت هلال با چشم مسلح-تلسکوپ
مشکل تخلف و اشتباه دائمی از صدر اول اسلام تا کنون در صورت قبول چشم مسلح


اشکالی سنگین بر قول به عدم کفایت رؤیت با چشم مسلّح

اندازه‌ای که ذهن قاصر من طلبه می‌فهمد این اشکال، اشکالی سنگین است. اگر این اشکال به‌خوبی جلا داده شود و سر برسد، سرنوشت بحث رؤیت هلال عوض می‌شود. آن اشکال چیست؟ این است که شما می‌گویید باید در افق بلد ببینند؛ همین‌جا هلال را ببینند و آن هم با چشم عادی. چند بار تأکید می‌کنند که با چشم عادی هلال را ببینیم، چون میقات است. خب سؤال این است: الآن شما باید در همین دیدن عادی فتوای خودتان را ابراز کنید. اگر در شرائط عادی باشد هیچ کسی نمی‌بیند. همه به استهلال می‌روند و می‌گویند ما ندیدیم. اما اگر تلسکوپ را به کار بیاوریم، آن را با تلسکوپ پیدا می‌کنیم بعد به همان هایی که عادی ایستاده‌اند با چشم عادی می‌بینند.  به گمانم نزد فتوای ایشان صاف باشد که اگر در قم همه آمدند ولی همین‌طوری نمی دیدند، ولی تلسکوپ را آوردیم و جای آن معلوم شد، بعد همه دیدند. «لرآه الف» و فوق الف.
خب ایشان در اینجا چه می‌گویند؟ همه با چشمشان دیده‌اند. آیا فتوا می‌دهند؟ اگر تلسکوپ نبود که نمی دیدند، میقات را هم باید با چشم عادی ببینند، ما اینجا را اصلاً قبول نداریم. در «ولو رآه الف» می‌گوییم این «الف»ی است که اگر تلسکوپ نبود نمی¬دیدند. حتماً نیاز بود که تلسکوپ بیاوریم تا ببینند. اگر می‌گویند که اینجا مجزی نیست، باید به این جواب بدهند که همه می‌بینند. شما می‌گویید چشم عادی، این هم چشم عادی است. می‌گویند چشم عادی بدون کمک از آن.
خب روی این فرض که مجزی می‌دانند بگویند وقتی آن را پیدا کردیم، رآه الف. خب در اینجا اشکال بر می‌گردد. چطور به استادتان اشکال می‌گیرید، درحالی‌که به خودتان هم وارد است؟ از صدر اسلام تا حالا چقدر بوده که اگر تلسکوپ بوده آن را پیدا می‌کردند و می‌دیدند، ولی چون نبوده ندیدند؟ الآن همینی که آقا استقراء کردند به این صورت است. یعنی از روز اول تاریخ اسلام تا الآن را ببینید؛ در معیار یالوپ یک رأس شلجمی داریم که حدود سه ساعت است که تنها با تلسکوپ دیده می‌شود. لایه دوم آن همین است که می‌گوید همین‌طوری نمی‌توانید ببینید.(optical aid)؛ همین اید عربی است. یعنی اگر با تلسکوپ کمک کردید و آن را پیدا کردید، با چشم عادی آن را می‌بینید. این لایه دوم است. الآن شما می‌توانید ببینید که این لایه دوم در جاهای مختلف چقدر تکرار شده است. هیچ تفاوتی نمی‌کند. تکرار این با تکرار رأس شلجمی چه تفاوتی می‌کند؟ این هم یک آماری دارد.
مهم‌تر از این، طبق مبنای ایشان لایه‌های بعدی شلجمی است. بلادی هستند که با چشم عادی می‌بینند اما در بلد با عرض بالاتر نمی‌بینند. ایشان این را قبول کردند که اگر دیده نشد مجزی نیست. تصریح کردند. یعنی مثلاً در کاشان دیده شد، قاطع هستیم که در قم با چشم عادی دیده نمی‌شود، در اینجا می‌گویند ولو سه روز تفاوت کند، خب بشود. ثم ماذا؟!
قبلاً این را عرض کردم، می‌گویند باید میقات باشد. درحالی‌که چطور میقاتی است که سه روز در بلاد مختلف تفاوت باشد؟! آن هم در بلاد نزدیک هم.

 

 

حکم به اجزاء

مقاله رؤیة الهلال بالعین المسلّحة

إنّ الاختلاف ليس في الرؤية بالعين المسلّحة مع إمكان الرؤية بغيرها أيضًا و لو باستعانة التسليح لوجدان الهلال، بل فيما إذا علمنا بأنّ الهلال في موقعية لا يمكن رؤيته بالعين المجرّدة.

 

 

 

آية الله شبیری زنجانی
كتاب الصوم/ج ۴ ص ۲۱۲
سال چهارم
يك‌شنبه
باسمه تعالى
جلسه 387-89/8/9
موضوع كلى: طرق اثبات رؤيت هلال
موضوع جزئى: عدم اعتبار رؤيت با چشم مسلح - كفايت حصول اطمينان درباره شياع و تواتر در اين جلسه مسأله عدم اعتبار رؤيت با چشم مسلح مورد بررسى قرار مى‌گيرد و در ادامه, به بحث از كفايت حصول اطمينان درباره شياع و تواتر پرداخته مى‌شود.
عدم اعتبار رؤيت با چشم مسلح
فرمودند كه يكى از چيزهايى كه اول ماه بودن با آن ثابت مى‌شود رؤيت و ديدن ماه است. يك بحثى امروزه هست كه سابقاً نبوده است ولى الان مورد ابتلاء است و آن اين است كه اگر ماه را با چشم عادى و يا چشم با عينك - كه آن هم با عينك عادى مى‌شود - كسى ببيند, ماه ثابت مى‌شود و جاى بحث نيست. و اما اگر با چشم معمولى ديده نمى‌شود و بايد با چشم مسلّح آن را ديد, آيا چنين رؤيتى كفايت مى‌كند يا نه‌؟
يكى از آقايان معروف مى‌گفت كه من از يكى از كسانى كه در مكه در اين كار بود پرسيدم كه در آنجا چگونه عمل مى‌شود او جواب داد كه وقتى كه با چشم مسلح ماه را پيدا كردند و جاى ماه مشخص شد, با چشم نگاه مى‌كنند پس اگر آن را ديدند حكم به ثبوت هلال مى‌كنند.
خوب در اين صورت هم كه چشم مسلح مقدمه بشود براى ديدن چشم عادى, در اين صورت هم حرفى نيست و بلااشكال كافى است.

 

آیة الله السیستانی

المسائل المنتخبة(الطبعة الجدیدة المنقّحة)

أحكام الصوم » ثبوت الهلال في شهر رمضان
يعتبر في وجوب صيام شهر رمضان ثبوت الهلال بأحد هذه الطرق:
1- أن يراه المكلّف نفسه.
2- أن يتيقّن أو يطمئنّ لشياع أو نحوه برؤيته في بلده، أو فيما يلحقه حكماً كما سيأتي بيانه.
3- مضيّ ثلاثين يوماً من شهر شعبان.
4- شهادة رجلين عادلين بالرؤية، وقد مرّ معنى العدالة في المسألة (20). وتعتبر فيها وحدة المشهود به، فلو ادّعى أحدهما الرؤية في طرف وادّعى الآخر رؤيته في طرف آخر لم يثبت الهلال بذلك، كما يعتبر فيها عدم العلم أو الاطمئنان باشتباههما وعدم وجود معارض لشهادتهما ولو حكماً، كما لو استهلّ جماعة كبيرة من أهل البلد فادّعى الرؤية منهم عدلان فقط، أو استهلّ جمع ولم يدعِ الرؤية إلّا عدلان ولم يره الآخرون وفيهم عدلان يماثلانهما في معرفة مكان الهلال وحِدَّة النظر، مع فرض صفاء الجو وعدم وجود ما يحتمل أن يكون مانعاً عن رؤيتهما، ففي مثل ذلك لا عبرة بشهادة العدلين. ولا يثبت الهلال بشهادة النساء إلّا إذا حصل اليقين أو الاطمئنان به من شهادتهنّ.
هذا ويعتبر في الرؤية أن تكون بالعين غير المسلّحة، فلو رئي الهلال بالتلسكوب - مثلاً - ولم يمكن رؤيته بدونه لم يكفِ في دخول الشهر الجديد.[این جمله در طبع سابقِ موجود در نرم افزار، نیست]

 

 

توضیح المسائل جامع(ج ١)

راه‌‌‌های ثابت شدن اول ماه
مسأله 249. اوّل هر ماه قمری به چهار چیز ثابت می‌شود:
اوّل: آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد. بنابراین، چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن با تلسکوپ کافی نیست.[1]
بدیهی است استفاده از دوربین یا تلسکوپ یا وسایل و ابزار بزرگ‌نمایی مانند آن، برای پیدا نمودن و رصد موقعیّت مکانی هلال ماه در آسمان، اشکال ندارد؛ ولی باید دیدن ماه به گونه‌‌ای باشد که اگر دوربین یا تلسکوپ کنار رود، باز هم هلال ماه قابل مشاهده با چشم معمولی (غیر مسلّح) باشد.[2]


[2]. همچنان که مثلاً‌ برای اطلاع از رسیدن به حدّ ترخّص (که یک حدّ طبیعی است و در بسیاری از زمان‌ها و مکان‌ها می‌توان با نگاه کردن و دیده نشدن اهالی آخر شهر به آن پی برد)، می‌توان با تعیین مقدار آن به کیلومتر و ابزاری همچون کیلومترشمار خودرو، راحت­تر به آن دست پیدا کرد.
همین طور، برای سهولت بیشتر در تعیین زمان طلوع و غروب خورشید و سایر اوقات شرعی که تشخیص آنها در بسیاری از اوقات به‌طور طبیعی امکان‌پذیر است، می‌توان از محاسبات نرم افزاری و نجومی استفاده نمود؛
نیز برای پی بردن به خصوصیّات رؤیت‌پذیری ماه و معلوم شدن شهرهای هم‌افق در مبحث رؤیت هلال که در مسألۀ «255» توضیح داده می‌شود، می‌توان از نقشه‌های رؤیت‌پذیری که بر اساس محاسبات و توسط نرم افزارها صورت می‌گیرد استفاده نمود.
با این توضیحات، روشن شد استفاده از تکنولوژی و ابزار برای دستیابی آسان‌تر به ملاک شرعی، فرق دارد با اینکه شرع مقدّس چیزی را ملاک حکم شرعی برای عموم مردم قرار داده باشد که در بسیاری از موارد فقط با ابزار و تکنولوژی می‌توان به آن دست پیدا نمود.
علاوه بر اینکه همان طور که سابقاً گذشت، ملاک قرار دادن رؤیت با ابزار، بدین معناست که شرع مقدّس چیزی را معیار قرار داده که عموم مردم بیش از 1000 سال نه تنها آن را در اختیار نداشتند، بلکه اصلاً‌ درک و تصوّر صحیحی هم نسبت به آن نداشتند تا مثلاً بخواهند احتیاط کنند و البتّه هنوز هم عدّۀ زیادی از مردم دسترسی به آن ندارند.

 

 

****************

کتاب ماه نو، مبانی علمی رؤیت هلال، ص 190

معیار یالوپ مناطق زمین را به 5 بخش تقسیم می کند. مناطقی که تماماً توسط نقاط رنگی پوشیده شده اند (مناطق A)، مناطقی هستند که هلال در آنجا به راحتی و با چشم غیر مسلح رؤیت خواهد شد. در مناطق B که کمی از چگالی نقطه های آن کاسته شده است، هلال ماه در صورتی که تمام شرایط مناسب باشد (چه از نظر جوّی و افق و ...) با چشم غیر مسلح رؤیت می شود. اما در مناطق C، که با کاهش بیشتر تعداد نقطه ها مشخص شده است، مناطقی هستند که برای پیدا کردن هلال در این مناطق به ابزار نجومی نیازمندیم. اما در آخرین منطقه ی رنگی که همان مناطق  D باشد، تنها هلال به وسیله ی ابزار قابل رؤیت خواهد بود.







فایل قبلی که این فایل در ارتباط با آن توسط حسن خ ایجاد شده است