بسم الله الرحمن الرحیم

مشکل تخلف و اشتباه دائمی از صدر اول اسلام تا کنون در صورت قبول چشم مسلح

فهرست علوم
فهرست فقه
كتاب الصوم
مباحث رؤیت هلال-كتاب الصوم





رؤیت هلال با چشم مسلّح-سایت شیعه نیوز:
آية الله شبیری زنجانی
... استاد در ادامه مؤیّدات و شواهدی از برخی روایات نیز برای عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلّح ذكر نمودند و اضافه كردند كه البته می توان با چشم مسلّح، هلال را پیدا كرد تا در صورتی كه با چشم عادی رؤیت امكان دارد، بهتر و سریع تر بتوان آن را دید. ایشان اضافه كردند:
اگر ملاك رؤیت با چشم مسلّح باشد، یعنی باید بپذیریم كه از زمان رسول خدا تاكنون، در بسیاری از سالها، قطعاً روزه مردم باطل بوده است. چون علم اجمالی داریم كه در بسیاری از سال ها رؤیت با چشم مسلّح، ممكن بوده است! همچنین بچه ها باید روزه های پدرها را قضا كنند، چون علم اجمالی است كه به جهت دیده نشدن با چشم مسلّح، در بسیاری از سالها پدرها در "یوم الشّك"، حكم ماه شعبان جاری كرده اند! زیرا فقها با كشف خلاف در موضوعات، قضای روزه را واجب می دانند، بر خلاف شبهات حكمیه كه از باب اختلاف در اجتهاد حكم به اجزاء می كنند.



آية الله شبیری زنجانی
كتاب الصوم/ج ۴ ص ۲۱۲
جلسه 387-89/8/9
... و اينكه ما حكم بكنيم كه از زمان پيامبر (ص) تا به حالا و در سنين متوالى برخى روزه‌ها با توجه به امكان رؤيت هلال با سلاح, به علم اجمالى باطل بوده‌اند و بچه‌ها بايد بسيارى از روزه‌هاى پدرها را قضاء كنند چرا كه علم اجمالى هست كه به جهت ديده نشدن با چشم حكم شعبان را جارى كرده‌اند. از لوازم حرف آقاى خويى است. و انكشاف بطلان روزه هم از انكشاف خلاف در موضوعات است كه آقايان حكم مى‌كنند كه اگر كسى روزه را نگيرد و بعد بفهمد كه ماه رمضان بوده است بايد قضاء نمايد, نه اينكه از شبهات حكميه باشد كه از باب اختلاف در اجتهاد حكم به اجزاء در آنها بنمايد. پس ما در اين شكى نداريم كه معيار ديدن با چشم عادى و غير مسلح است و گذشتگان هم بر همين بوده‌اند و خيلى از آقايان هم همين را مى‌گويند.




چند نكته مهم درباره رؤيت هلال، ص: 13‌
[2- تولّد ماه در واقع معيار نيست]
ثانيا: بعضى مى‌گويند معيار در آغاز ماه، «تولّد ماه در واقع» است و رؤيت و مشاهده جنبه «طريقى» دارد نه «موضوعى». بنابراين اگر با وسيلۀ غير متعارف از تولّد ماه آگاه شويم، كافى است.
در پاسخ مى‌گوييم به يقين ظاهر روايات اين است كه قابليّت رؤيت با چشم عادّى، جنبۀ موضوعى دارد (تكرار مى‌كنم قابليت رؤيت با چشم عادى) زيرا:
اگر معيار تولّد واقعى ماه باشد مشكل مهمّى پيش‌ مى‌آيد كه نمى‌توان به آن تن در داد و آن اين كه غالبا تولّد ماه قبل از امكان رؤيت با چشم عادى صورت مى‌گيرد، و به عبارت ديگر در بسيارى از موارد ماه در آسمان ظاهر مى‌شود و هيچ كس با چشم عادى آن را نمى‌بيند و شب بعد قابل رؤيت است.
بنابراين بايد قبول كرد كه ماه واقعا در بسيارى از موارد يك شب جلوتر متولّد شده منتها چون مردم با چشم عادى آن را نديده‌اند، شب دوم ماه را شب اول ماه پنداشته‌اند.
درست است كه بر اثر نديدن و ندانستن معذور بوده‌اند ولى آيا مى‌توان قبول كرد كه مسلمين جهان از آغاز بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تا كنون و حتّى در عصر آن حضرت عليه السّلام مكرّر بر مكرّر اوّل ماه را اشتباه گرفته‌اند، و از فضل شب‌هاى قدر محروم بوده و روز عيد را روزه گرفته و به خاطر نداشتن تلسكوپ روز بعد نماز خوانده‌اند (چون ماه قبلا متولّد شده امّا با چشم غير مسلح قابل رؤيت نبوده).
حتّى كسانى كه فعلا تلسكوپ را براى رؤيت ماه كافى مى‌دانند بايد بپذيرند كه در بسيارى از سال‌هاى گذشته، خود آنان و مقلّدانشان دوّم ماه مبارك را آغاز ماه و دوم شوّال را اوّل شوّال حساب كرده‌اند، زيرا از تلسكوپ بهره نگرفته‌اند و اگر مى‌گرفتند مى‌دانستند اوّل ماه يك روز جلوتر بوده و شب‌هاى قدر نيز در جاى خود قرار نگرفته و از دست رفته است.
اين‌ها همه گواهى مى‌دهد كه معيار تولّد واقعى ماه نيست، بلكه معيار قابليّت رؤيت با چشم عادى است.
اساسا در علم اصول گفته‌ايم «اماره» و «طريق» شرعى نمى‌تواند كثير الخطا باشد، زيرا مردم از درك واقع محروم خواهند شد. در مواردى كه اماره كثير الخطا باشد بايد گفت خود اماره موضوعيّت دارد (دقّت كنيد).
اين باوركردنى نيست كه در گذشته حتّى در زمان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ساير معصومين عليهم السّلام مردم از درك عيد و ليالى قدر محروم بوده‌اند، بلكه به عكس ما معتقديم استفاده از تلسكوپ براى رؤيت ماه سبب مى‌شود كه مردم از آغاز و پايان ماه محروم شوند! زيرا معيار واقعى چشم غير مسلّح است.



مسائل مهمة حول رؤية الهلال، ص: 14‌
و في الجواب نقول:
إنّ ظاهر الروايات يقرر أنّ قابلية رؤية الهلال بالعين المجرّدة لها جهة موضوعية (و اكرر أن قابلية الرؤية بالعين المجرّدة) لأنّه:
إذا كان المعيار هو بداية الشهر من جهة واقعية، فسنواجه مشكلة مهمّة لا يمكن قبولها، و هي أنّ بداية الشهر كثيرا يكون قبل إمكان رؤية الهلال بالعين المجرّدة، و بعبارة اخرى أنّ هناك الكثير من الموارد التي يظهر فيها الهلال في السماء و لكن لا يراه أحد بالعين المجرّدة إلّا أنّ رؤيته ممكنة في الليلة اللاحقة.
و عليه لا بدّ من الاذعان إلى أنّ الهلال في كثير من الأحيان يظهر واقعا في ليلة سابقة، غاية الأمر بما أنّ أحدا من الناس لم يره بالعين المجردة فإنّ الليلة الثانية ستكون ليلة أوّل الشهر.
صحيح أنّ هؤلاء الناس سيكونون معذورين بسبب عدم رؤيتهم للهلال و عدم علمهم بأوّل الشهر و لكن هل يمكن القول بأن المسلمين منذ بداية البعثة و إلى الآن كانوا يقعون في هذا الاشتباه و الخطأ مرارا عديدة و بالتالي سيحرمون من إدراك فضيلة ليالي القدر و يصومون يوم العيد لأنّهم لم يخترعوا جهاز التلسكوب فيصلون صلاة‌ العيد في اليوم اللاحق (لأنّ الهلال كان موجودا في الليلة السابقة و لكن الناس لم يروه بالعين المجرّدة).
و حتّى الأشخاص الذين يرون كفاية رؤية الهلال بالتلسكوب يجب عليهم الاذعان إلى هذه الحقيقة، و هي أنّهم في السنوات الفائتة و كذلك مقلديهم كانوا يرون الليلة الثانية لشهر رمضان هي الليلة الاولى و أنّ عيد الفطر يقع في اليوم الثاني من شوّال لأنّهم لم يكونوا يستخدمون سابقا التلسكوب، و إلّا فسوف يعلمون أنّ اليوم الأوّل من الشهر هو اليوم السابق و أنّهم لم يدركوا ليالي القدر كما هي في الواقع هل يلتزمون بهذا الامر؟!
إنّ كلّ هذه الامور تشهد بأنّ الملاك الحقيقي لمعرفة الشهر ليس هو وجود الهلال واقعا بل إنّ المعيار قابليته للرؤية بالعين المجرّدة.
و لقد قلنا في علم الاصول أنّ «الامارة» أو «الطريق الشرعي» لا يقع فيه الخطأ كثيرا، و أنّ الناس سيحرمون من درك واقع الأمر لو وقع فيها خطاء كثير، ففي موارد تكون الامارة كثيرة الخطأ عن الواقع ينبغي القول أنّ الامارة لها موضوعية لا طريقية (فتدبّر).
إنّه من غير المعقول أن يقال بحرمان النبي الأكرم صلّى اللّه عليه و آله‌ و سائر المعصومين عليهم السّلام و جميع المسلمين في السابق من إدراك فضيلة العيد و ليالي القدر، بل على العكس نحن نعتقد بأن استخدام التلسكوب في رؤية الهلال يؤدّي إلى أنّ الناس سيحرمون من نيل فضيلة أوّل الشهر و آخره، لأنّ المعيار الواقعي هو رؤية الهلال بالعين المجرّدة.




دفتر معظم له(آية الله سیستانی):
توضیحاتی در باره رؤیت هلال با چشم مسلح
سؤال:
... وانگهی، اگر مبنا را چنین تصور کنیم که مناط در فرا رسیدن ماه جدید، نمایان شدن هلال در افق به گونه‌ای باشد که هرچند با مجهزترین تلسکوپ‌ها و دوربین‌ها دیده شود، در این صورت باید گفت بسیاری از موارد روزه و افطار و حج و دیگر اعمال پیامبر(ص) و ائمه(ع) که باید در روزهای خاصی از ماه صورت بگیرد، در ایام حقیقی خود نبوده؛ چرا که آن حضرات علیهم‌السلام در تشخیص روز اول ماه‌های قمری بر رؤیت با چشم معمولی اعتماد داشته‌اند، در حالی که ایشان نیز مانند بسیاری دیگر از مردم عصر خود، می‌دانسته‌اند که ماه شب اول به‌ندرت با چشم عادی و به صورت آشکار و در ارتفاع بالا دیده می‌شود، مگر اینکه در شبِ پیش از آن با ابزاری قوی ـــ در صورت موجود بودن ـــ قابل دیده شدن باشد. چگونه است که نه از ایشان و نه از دیگران، مطلبی در این باره نرسیده است که وقتی ماه برای اولین بار بلند و نمایان است، باید آن را ماه شب دوم تلقی کرد؟!
دفتر آقای سیستانی ـ نجف اشرف