بسم الله الرحمن الرحیم
فناوریهای همگرا (به انگلیسی Converging Technologies)، به مجموعه ۴ فناوری اطلاعات، زیستی، شناختی و نانو گفته میشود که در همافزایی و یکپارچگی با هم قادرند، به نیازهایی از آدمی پاسخ گویند که تاکنون فناوریهای دیگر قادر به آن نبودهاند. این قابلیت بیبدیل فناوریهای همگرا، نتیجه ویژگیهای ممتاز این فناوریها و قابلیت همگرایی آنها است. از ابتدای هزار سوم میلادی فناوریهای همگرا مورد توجه خاص قرار گرفتهاند. انتظار میرود این فناوریها، بنیان یک ابرفناوری را بگذارند که تمدن آدمی را به کلی تحت تأثیر خود قرار خواهند داد.و «میخاییل روکو»، نخستین نظریهپردازان فناوریهای همگرا بهشمار میروند که دهه ۲۰۱۰ با انتشار کتب و مقالات مختلف به تشریح الزامات و ابعاد این فناوری پرداختند.
موج چهارم توسعه
محققان فناوری بر این باورند تحولی که علوم و فناوریهای همگرا ایجاد خواهد کرد بهمراتب بزرگتر از تحولی است که ماشین بخار و انقلاب صنعتی در زندگی بشر ایجاد نمود. همگرایی علوم از نظر فناورانه بسیار جذاب بوده و تحولاتی در زندگی بشر ایجاد خواهد کرد که هماکنون صحبت کردن در مورد آنها همانند داستانهای علمی تخیلی میماند. این تحولات آثار اجتماعی و فرهنگی به همراه خواهند داشت که هنوز برای ما ناشناخته هستند. در تاریخ پیشرفتهای بشر، دورههایی وجود دارد که به واسطه یک اتفاق یا ظهور یک فناوری، جهشی بزرگ در جامعه بشری ایجاد شدهاست که دانشمندان از آنها به عنوان موجهای توسعه یاد میکنند.
موج اول: کشاورزی
انسان از غارنشینی به کشاورزی و دامپروری روی آورد.
موج دوم: انقلاب صنعتی
در اوایل قرن نوزدهم انقلاب صنعتی باعث تحول در تولید و سرعت حمل و نقل شد و زندگی انسانها را به کلی تغییر داد.
موج سوم: فناوری اطلاعات
در نیمه دوم قرن بیستم، فناوری اطلاعات باعث ظهور ابزارهای جدید ارتباطی و ظهور پدیدهای به نام رایانه شد که ابعاد مختلفی از زندگی انسانها را تحت تأثیر خود قرار داد.
موج چهارم: فناوری همگرا
در اوایل قرن ۲۱، آیندهپژوهان به این نتیجه رسیدند که فناوریهای همگرا میتوانند باعث ایجاد ابرجهشهایی در حوزههای علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شوند.
چشمانداز
چشمانداز تحولاتی که از رهگذر فناوریهای همگرا تحقق خواهد یافت بسیار شگرف و بنیادین خواهد بود. مهمترین آنها را به این صورت میتوان دستهبندی کرد:
بسط ادراک و ارتباطات آدمی
بهبود بخشیدن به سلامت و توانایی فیزیکی آدمی
تقویت بازده فعالیتهای گروهی و اجتماعی
افزایش امنیت وحدت بخشیدن به علم و آموزش
بهبود کیفی سلامت آدمی
فناوری همگرا در ایران
در سال ۱۳۹۱ نخستین همایش با عنوان جهان ۱۴۱۴، فناوریهای همگرا برای بهبود تعالی انسان توسط انجمن بیوتکنولوژی ایران در پژوهشکده مطالعات آینده دانشگاه صنعتی امیرکبیر در روزهای ۱۵ و ۱۶ آذر ماه ۱۳۹۱ برگزار شد.همچنین در دانشگاه تهران پژوهشکده فناوریهای همگرا در حوزههای (علوم شناختی، بیوتکنولوژی، علوم اطلاعات و نانوفناوری) به ریاست محمود کمرهای از سال ۱۳۹۵ آغاز به کار کرد.در حال حاضر مرکز راهبردی فناوریهای همگراوابسته به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به ریاست سلطانی متولی این حوزه شناخته میشود.
سمینار «فناوریهای همگرا؛ موج چهارم توسعه» در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ با حمایت پارک فناوری پردیس و معاونت علمی بنیاد نخبگان برگزار شد
(سایت ویکی پدیا)
*****************
سایت ایسنا
رییس پژوهشکده علوم شناختی با بیان این که مساله انبیک (فناوری های همگرا) در دستور کار ستاد علوم شناختی قرار دارد، گفت: انبیک با تجمیع علوم نانو، بیو، فناوری اطلاعات وعلوم شناختی درصدد بهبود زندگی وجلوگیری از آسیبهای مغزی است که در این راستا به این مساله توجه میشود.
رییس پژوهشکده علوم شناختی با بیان این که مساله انبیک (فناوری های همگرا) در دستور کار ستاد علوم شناختی قرار دارد، گفت: انبیک با تجمیع علوم نانو، بیو، فناوری اطلاعات وعلوم شناختی درصدد بهبود زندگی وجلوگیری از آسیبهای مغزی است که در این راستا به این مساله توجه میشود.
به گزارش خبرنگار فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر کمال خرازی با تاکید بر این که علوم شناختی با همکاری سایر رشتهها موجب تحول در زندگی بشر خواهد شد، افزود: در این راستا امید است تا فناوریها و دانشگاههای همگرا به بهبود زندگی انسان منتهی شود و این تلاشی است که اندیشمندان و دانشمندان جهان در قرن بیست و یکم با جدیت به دنبال آن هستند تا تحولی در دانش بشری به عنوان انقلاب فکری ایجاد کنند.
وی، علوم شناختی را دانشی جدید عنوان کرد واظهار داشت: امروزه هر فردی در رشتهی خاصی تخصصی دریافت میکند و نسبت به سایر رشتهها احاطه ندارد و این آفتی است که به ویژه در حوزه علوم پزشکی بسیار مشهود است.
خرازی با انتقاد از تفکیک میان علوم و رشتههای جدید خاطرنشان کرد: امروزه به برکت فناوری اطلاعات تلاش بر این است تا مجموعه دانشهای پایه و طبیعی تجمیع شود و خدمات ارزندهای به جامعه بشریت ارائه کند.
وی، علوم طبیعی همگرا با فناوریهای نانو و اطلاعات را از دستاوردهای محققان برای تجمیع علوم ذکر کرد و ادامه داد: از این رو مساله انبیک (NBIC) مطرح شده است که این مساله با همگرا کردن فناوریهای نانو، بیو و فناوری اطلاعات و علوم شناختی به صورت کلنگر به انسان و به ویژه مغز انسان توجه دارد.
وی با تاکید بر این که مغز انسان هم پردازشگر است و هم با فناوری نانو و علوم شناختی سر و کار دارد، گفت: با تجمیع و یکپارچه سازی این علوم میتوان مغز انسان را شناخت.
رییس پژوهشکده علوم شناختی ابزار تحقیقات در انبیک را کامپیوتر، شبکههای عظیم مغزی و نحوه اتصال آن با نورونها، نانو فناوری، بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات ذکر کرد و یادآور شد: با استفاده از این فناوریها و ابزارها می توانیم با شناخت کامل مغز انسان را به کمال برسانیم.
وی با تاکید بر این که حوزه انبیک در دستور کار ستاد علوم شناختی قرار دارد، گفت: در حال حاضر کاستیهای شناختی در زندگی صنعتی امروز ما به شدت رو به افزایش است به گونهای که مشاهده میشود زندگی ماشینی هر چند که موجب راحتتر شدن حیات انسان شده ولی انسان را دچار بیماریهای عصبی و روانی چون آلزایمر، عدم تمرکز و سایر مشکلات ذهنی کرده است. انبیک به بهبود زندگی و جلوگیری از پیشرفت این بیماریها کمک میکند.
رییس پژوهشکده علوم شناختی در عین حال خاطرنشان کرد: برای استفاده از این حوزه باید جنبههای اخلاق زیستی توجه شود تا به مشکلات آتی برخورد نکنیم.
سایت نوروسافوری
فناوری همگرا(NBIC) بر پایه فناوری نانو، زیست فناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی می باشد.
فناوری نانو فناوری است که با کوچکتر کردن ذرات ماده نسبت سطح به حجم را افزایش می دهد و پدیده های کوانتومی را در ساختارهای نانومتری بررسی می کند، پدیدهای می باشد که در تمامی رشته های علمی کاربرد داشته و از فناوریهایی می باشد که به سرعت درحال توسعه است.
زیست فناوری از ارگانیسم ها و سیستم های زنده استفاده می کند تا برای سلامت پزشکی، تولید محصولات کشاورزی جدید، استفاده صنعتی و محیط زیست بکار رود.
فناوری اطلاعات فناوری می باشد که در حوزه جمعآوری، ذخیرهسازی، پردازش، حفاظت، انتقال و نمایش اطلاعات بکار گرفته می شود.
علوم شناختی نیز مطالعه علمی ذهن می باشد که شامل تفکر، ادراک، حافظه، استدلال، تصمیم گیری، آموزش، آگاهی و…. است.
حال فناوری همگرا در مرکز این فناوری ها قرار می گیرد و به این موضوع میپردازد که ما به فناوری بیشتر از اینها نیازمند هستیم.
به گزارش نوروسافاری، در کتاب موج سوم الوین تافلر اشاره شده که سه حرکت در تاریخ تحول بشر به وقوع میپیوندد . موج اول انقلاب کشاورزی بود. موج دوم انقلاب صنعتی و موج سوم که از دهه ۱۹۵۰ شروع شد به ورود جامعه صنعتی به عصر فرا صنعتی اشاره میکند. فناوری های همگرا موج چهارم می باشد که به کمک این فناوری می توان نوع زندگی بشر را تغییر داد. میخاییل روکو [۱] و ویلیام بریج نحستین نظریه پردازان در حوزه فناوری همگرا بودند. دانشمندان معتقدند که با کمک همگرایی کم کم مرزهای علوم از بین می رود و در نهایت باعث تولید دانشی می شود که حوزه دید فراتر از یک دانش خاص را دارند. هر حوزه دانشی معمولا پس از مدتی اشباع می شود و شیب نوآوری بعداز مدتی کاهش می یابد ولی زمانی که این حوزه ها با هم همگرا شوند این علوم در مرزهای خود با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و منجر به ارتقای کارایی، سطح عملیات و در نهایت شتاب دهی به توسعه فناوری و نوآوری می شود. ما باید زبان مشترک را در بین علوم یاد بگیریم.
بیشتر بدانید: ژن ها میتوانند در خطر ابتلا به کرونا موثر باشند
فناوریهای همگرا از چه زمانی شروع شده است؟
سئوالی که شاید در اینجا مطرح می شود اینست که این فناوری از چه زمانی شروع شده است؟ در سال۲۰۰۲، فناوری همگرا برای اولین بار وارد ادبیات علوم و فناوری شد، کشورهای امریکا، ژاپن، روسیه، چین، برزیل، کره جنوبی به همراه اتحادیه اروپا سرمایه گذاری روی همگرایی فناوری ها را شروع کردند. البته میزان تلاش و فعالیت های این کشورها یکسان نبوده و آمریکا و اتحادیه اروپا در حال حاضر بیش از سایر کشورها در این زمینه سرمایه گذاری کرده و هم اکنون در جایگاه بهتری قرار دارند. خوشبختانه ایران نیز از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ با تولید ۲۰ مقاله در این حوزه رتبه ۱۵ را در بین ۲۰ کشور تولید کننده این فناوری دارا می باشد و همچنین در سال ۱۳۹۵ اولین پژوهشکده فناوریهای همگرا در دانشگاه تهران شروع به کار کرده است و مرکز راهبردی فناوری های همگرا در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از سال ۱۳۹۴ شروع بکار کرده است هر چند که این تلاش ها کافی نیست ولی با پیشرفت صورت گرفته در ایران جای امیدواری می باشد که به پیشرفت های قابل توجهی رسیده و بتوانیم این حوزه را وارد چرخه صنعت کنیم.
نهادهای بین المللی در حیطه فناوریهای همگرا
چندین نهاد بین المللی در این زمینه فعالیت های خود را شروع کرده اند از جمله: WTEC (مرکز ارزیابی فناوری جهان واقع در ایالت ویرجینیای امریکا) از سال ۱۹۸۹ تحقیقات فناورانه را در سطح ملی انجام داد. IMEC (مرکز تحقیقاتی میکروالکترونیک درون دانشگاهی، واقع در شهر لوون بلژیک) با بیش از ۲۰۰۰ کارمند در کشورهای هلند، تایوان، امریکا، چین، هند و ژاپن نیز فعالیت دارد. وزارت علوم، آموزش و فناوری کره جنوبی مطابق با برنامه دولت کره جنوبی برای ورود به جمع کشورهای پیشتاز در حوزه علوم و فناوری های همگرا، در اکتبر سال ۲۰۱۲ وزارت علوم، آموزش و فناوری کره جنوبی با همکاری آمریکا و ژاپن کنفرانسی تحت عنوان “مطالعه فناوری های همگرا در جهت منافع اجتماعی” برگزار نمود.
بیشتر بدانید: تازهترین فاجعه شبهعلمی در جهان: نوشاندن وایتکس به کودکان ۲ساله برای درمان اوتیسم
آکادمی علوم چین ، با توجه به برنامه های دولت چین برای ورود به حوزه علوم و فناوری های همگرا در سال های اخیر در زمینه علوم همگرا فعالیت داشته و در اکتبر ۲۰۱۲ با همکاری آمریکا، شبکه فناوری نانو استرالیا و دانشگاه ملی استرالیا کنفرانسی با عنوان مشابه کنفرانس وزارت علوم کره جنوبی را برگزار نمود.
برای نتیجه گیری بحث جالب است بدانیم همگرایی فناوری نیازمند داشتن مردمانی با تفکر همگرا می باشد. مردمانی که توانایی کار در کنار یکدیگر را داشته باشند و زمینه های مختلف علمی در این فرآیند حضور داشته باشند. چهار ویژگی مهم فناوری همگرا این می باشد که این فناوری باید بتواند در زندگی روزمره نفوذ کند و دارای محدوده بی نهایت باشد بطوری که روی همه جنبه های زندگی اثر بگذارد. این فناوری پتانسیل ایجاد تغییرات بنیادین را در طبیعت وجودی انسان دارد و با کمک مهندسی ژنتیک، درمان های ویژه ژنتیکی طراحی شده و همانند دو قرن پیش که همه فعالیت ها صنعتی به سمت استاندارد شدن پیش رفت، تمامی درمان بیماری ها نیز با توجه به ژنتیک انسان استانداردسازی خواهند شد.
ساخت انگشت مصنوعی با استفاده از انبیک
محققان با استفاده از ترکیب علوم کامپیوتر، علوم شناختی، نانو و زیست فناوری (انبیک) موفق به ساخت انگشت مصنوعی شدند که قادر است با حساسیت و قدرت تفکیک بالا اجسام را حس کند. نمونه اولیه این انگشت ساخته شده است.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، محققان اروپایی در قالب دو پروژه مختلف با نامهای NanoBioTouch و NanoBioTact اقدام به ساخت حساسترین انگشت مصنوعی جهان کردند. هدف اصلی محققان از این پروژه آن است که درک بهتری از سیستمهای مکانیکی-انتقالی انسان بدست اورده و بتوانند نانوزیستحسگرهای مهندسی شده تولید کنند. در این پروژه محققانی از 13 موسسه، دانشگاه و شرکت حضور داشته و تجارب خود را با هم به اشتراک میگذارند.
مایکل آدامز از محققان این پروژه میگوید: « این حسگر زیستی کاربردهای مختلفی دارد برای مثال میتوان از آن برای پروتز اندامهای از دست رفته بدن استفاده کرد. با استفاده از این نانوزیستحسگر، فرد میتواند اجسام پیرامون را لمس کرده و نتایج این لمس را از مغز دریافت کند. کاربرد دیگر این فناوری در ساخت ربات است که میتواند اجسام را حس کند.»
محققان نمونه اول این انگشت مصنوعی را ساختهاند که حساسیت و قدرت تفکیک بالایی دارد. این زیستحسگر به گونهای طراحی شده که امکان اتصال آن به سیستم عصبی وحود دارد. در صورتی که از یک پوست مصنوعی روی این انگشت استفاده شود، میتوان گفت که انگشت انسان به صورت کامل شبیهسازی شده است. این انگشت قادر است در یک زمان سیگنالهای مختلفی را دریافت و ارسال کند. مایکل وارد از دانشگاه بیرمنگام میگوید: « این حسگر مانند یک انگشتان دست شما عمل میکند.»
قدم بعدی محققان قرار دادن این انگشت روی دست مصنوعی است. لوئیس باچلا از موسسه فناوری ایتالیا میگوید: « در مقایسه با پروتزهای فعلی موجود در بازار، این حسگر بهبودهای زیادی داشته است. در این پروژه از ترکیب علوم کامپیوتر، علوم شناختی، نانو و زیست فناوری استفاده شده است. این دو پروژه تا کنون توانسته است ساخت دست و انگشت مصنوعی را یک گام به جلو ببرد.
«زندگی پس از زندگی» و فناوری های همگرا (قسمت اول: ذهن خوانی)
به سبب علاقۀ چندساله ام به موضوع همگرایی فناورانه و فناوری های همگرای انبیک (ترکیبی شگفت انگیز از نانوفناوری، زیست-فناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی)، مدتی است که سعی می کنم هر موضوع یا پدیده ای را از این منظر هم به تحلیل بنشینم. این روزها که مستند تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» به یکی از پربیننده ترین برنامه های صداوسیمای ملی تبدیل شده و موجی از مرگ اندیشی و توجه به جهان پس از مرگ را در جامعه نواخته است، با خودم فکر می کنم آنچه شاهدان عینی تجربیات نزدیک به مرگ تعریف می کنند، با اینکه تا حد زیادی عجیب، حیرت آور و شاید باورنکردنی به نظر می رسد، هماهنگی زیادی با پیش بینی های ارائه شده در اسناد علمی ناظر بر همگرایی فناورانه دارد. به اختصار، برخی از این همراستایی ها را مثال می زنم تا زمانی که فرصتی فراهم آید و پژوهشی دقیق تر در این باب شکل بگیرد. در بخش اول این نوشتار، قابلیت ذهن خوانی با همین نگاه تحلیل می شود.
ذهن خوانی: بعضی از این تجربه گران ادعا و حتی اثبات می کنند که در شرایط کما می توانستند ذهن مخاطب خود (مثلا پرستار یا ملاقات کنندگان) را بخوانند و از افکار آنها اطلاع داشته اند؛ یا اینکه تمام افرادی را که می دیده اند، با نام و مشخصات کامل (مثلا سن و تاریخ تولد و شهر محل سکونت و...) می شناخته اند و حتی از علایق و احساسات آنها (مثلا طرفداری از تیم ورزشی خاصی) باخبر بوده اند. مفهومی که با شنیدن این گزارشها برایم تداعی می شود «اینترنت ذهن ها» است. همانطور که «اینترنت اشیا» به شبکه ای هوشمند از تبادلات میان دستگاه های الکترونیکی اشاره دارد، اصلاً بعید نیست که با توسعه «اینترنت همه چیز»، بشر بتواند اینترنتی از ذهن ها نیز تشکیل دهد. دراین صورت کاملا قابل تصور خواهد بود که هرچه از اطلاعات و احساسات در تمامی ذهن های متصل به این شبکه وجود داشته باشد، برای همگان قابل دسترسی باشد؛ هرچند چه بسا که بتوان دسترسی هر ذهن به این بانک اذهان را سطح بندی نمود تا هر گروهی بنا به شرایطشان به بخشی از این منبع بزرگ دسترسی داشته باشند. در شرایط کنونی و در تعامل با «اینترنت رایانه ها» می توانیم با جستجوی ساده ای که در موتورهای جستجوگر اینترنتی انجام می دهیم، اطلاعات موجود در سایر کامپیوترهای متصل به اینترنت درباره فرد یا مکان یا موضوعی خاص را به دست آوریم. به همین ترتیب قابل پیش بینی است که وقتی ذهن ها به هم شبکه شده باشند، بتوان با کمک چیزی شبیه به موتور جستجو، ذهن فرد مورد نظر خودمان را پیدا کنیم و در درون همان ذهن نیز به دنبال خاطره یا عاطفه خاصی بگردیم و مثلا بفهمیم که در چه مکانی زندگی می کند، در کجا به دنیا آمده، اکنون چندساله است و احتمالا به کدام تیم ورزشی علاقه دارد. به یاد دارم که وقتی مجری این مستند تلویزیونی از فرد مصاحبه شونده پرسید که چطور از بین تعداد زیاد ملاقات کنندگان آی سی یو که برای دیدنت آمده بودند، فقط فکر همان فرد خاص را می خواندی و به افکار سایرین وقوف نداشتی، چنین پاسخی شنید: «کافی بود به روی کسی تمرکز کنم تا بتوانم فکرش را بخوانم؛ همین که مخاطبم را انتخاب می کردم، قادر بودم فکرش را بخوانم». آیا این جمله شما را به یاد جستجو کردن در اینترنت نمی اندازد؟ کافی است اینترنت کامپیوترها را با اینترنت ذهن ها جایگزین کنیم تا امکان پذیری تجربیات این افراد را درک کنیم.
ادامه خواهد داشت ان شاءالله.
تالیف: دکتر هدایت کارگر شورکی