القواعد الفقهیة و الاصولیة
الحکم الظاهری
خطابات قانونیه

عالم اقتضاء و انشاء







نوشته شده توسط: حسن خ

بسم الله الرحمن الرحیم

عالم اقتضاء عالم استلزامات نفس الامری

و عالم انشاء عالم جعل احکام است برای موضوعات

نکاتی چند در مورد این دو عالم

نسبت بین انسان و سایر موجودات

نسبت بین انسان و سایر اشیاء

نسبت بین انسان و خالق خود

نسبت بین اشیاء با هم

نسبت بین افعال انسان و سایر اشیاء

با در نظر گرفتن این نکات به تحلیل عالم اقتضا و کیفیت انشاء احکام به تناسب آن می پردازم.

موضوع

در احکام وضعیه

۱.طبایع اعتباریه عقلاییه نظیر مالیت و زوجیت

در احکام تکلیفیه:

با چند دسته موضوع مواجهیم

۱.طبایع افعال تکوینیه

(باید توجه داشت که با عنایت به لحاظ ارتباط این افعال با انسان اولاْ و لحاظ ارتباط آن با اغراض ثانیا می‌توان این موضوع تکوینی را میانه اعتبار تکوین دانست از حیث لحاظ اعتبار و از حیث موجودیت تکوین)

۲.طبایع افعال تکوینیه که با ضمیمه یک حیثیت اعتباری اعتباری می شوند.نمونه بارز این دسته مناسک هستند که همان فعل است مثل سجده که خود یک فعل خاص است لکن به ضمیمه نیت که امر را اعتباری می سازد.

۳.ضمیمه کردن اعتباری چند امر تکوینی که با هم یک طبیعت مخترعه را تشکیل می‌دهند مثل صلاة

۴.افعال اعتباریه مترتبه بر احکام وضعیه از قبیل سرقت و غصب و زنا و...

انواع احکام

احکام عبارت است از احکام اقتضاییه و احکام انشاییه و مبرز احکام اقتضاییه عنوان حسن و قبح و اباحه می باشد.

کیفیت انشاء احکام( مقصودم صرفا احکام تکلیفیه می باشد)

افعال تکوینیه(موضوع شماره اول)

عمده افعال طبیعیه با اباحه اقتضاییه شروع می شود.

افعال خود به دو دسته لازم و متعدی تقسیم می شود.

بعد از حکم اول ناظر به اصل الطبیعه نوبت به بررسی نسب مختلف با عناصر مصنفه غیرانسانی و انسانی از قبیل وضع مکان زمان و اشیای دیگر که در افعال متعدی به صورت متعلق جلوه می کند.

هر کدام از این عناصر به تناسب خود طبیعتی دارد که برایند طبیعت این دو یک خروجی تابعی است.

برایند مراتب طولی و عرضی دارد.طولی یعنی در نظر گرفتن تصنیفات ثانویه طبیعت با در نظر گرفتن عناصرغیر انسانی و انسانی (البته غیر از امور مربوط به مقام امتثال) از قبیل سفر و خوف و …

اما عرضی یعنی کسر و انکسارات مرتبط با جنبه تقنینی تشریع از قبیل سهولت و سماحت و فراگیری و اختلال نظام و امثال آن که خود شانی جداگانه دارد.

برای جداشدن دو اصطلاح می‌توان از دو اصطلاح تصنیف برای مراتب طولی و اصطلاح برایند و خروجی تابعی و کسر و انکسار برای مراتب عرضی استفاده کرد.

ماهیات مخترعه(موضوع شماره چهارم)

این مورد علاوه بر مورد پیش تفاوتی که دارد عبارت است از ضمیمه شدن افعال تکوینیه که به اعتبار قصد جنبه مناسکی یافته بودند که حال با ضمیمه شدن این‌ها به هم طبیعت جدیدی خلق می‌شود بدون دست کشیدن از خاصیت عناصر محتوایی درونی.و اساس حکم مجموعه هم خود برایند افراد می‌تواند باشد و می‌تواند اشکال مختلفی را دربرداشته باشد.












فایل قبلی که این فایل در ارتباط با آن توسط حسن خ ایجاد شده است