دوشنبه

24 اسفند 1388

28 ربیع الاول 1431

15.Mar. 2010

اشاره

زندگی

مصطفی پورنجاتی

حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، در 24 اسفند سال 1324 در شهر قم، در خانه فقاهت و مرجعیت شیعه دیده به جهان گشود. پدر والامقامش، مرجع و رهبر مسلمانان جهان، آیت الله العظمی امام خمینی و مادر مکرمه اش حاجیه خانم ثقفی است.

حاج سید احمد، پس از گذراندن تحصیلات دبیرستان، به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی دروس عالی خویش را نزد استادان بنام حوزه علمیه قم چون آیات عظام حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، حاج سید محمدباقر سلطانی طباطبایی و حاج سید موسی شبیری زنجانی فرا گرفت.1


1. آینه پژوهش، «بزرگداشت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی»، سال پنجم، ش 5 و 6، بهمن و اسفند 1373، ص 174.

مشعل دار

هنگامی که پدر و برادر تبعید شدند، وظیفه روشن نگه داشتن مشعل مبارزه در کانون قیام به احمد سپرده شد. وی در اواخر سال 1344 به همراه یکی از دوستانش، پنهانی از طریق آبادان به نجف اشرف رفت و پس از پنج ماه اقامت در نجف، به ایران بازگشت. هنگام بازگشت در مرز خسروی، به دست ساواک دستگیر و پس از مدتی آزاد شد و به قم بازگشت.

احمد در پایان سال 1345، برای آگاه کردن پدر بزرگوارش از اوضاع ایران، از طریق خرمشهر به عراق رفت و در همین سفر، به کسوت روحانیان درآمد و پس از مدتی به ایران بازگشت، ولی هنگام بازگشت، برای دومین بار دستگیر شد و پس از بازجویی و مدتی حبس در زندان قزل قلعه، در تاریخ 24/5/1346 از زندان آزاد شد.1

حاج سید احمد، در سال های تبعید حضرت امام، وظیفه سنگین برقراری ارتباط میان مردم و امام را بر عهده داشت. وی اخبار داخل کشور را به حضرت امام و اطلاعیه ها و پیام های حضرت امام را به انقلابیون می رساند. حجت الاسلام و المسلمین سید محمد هاشمی در این باره می گوید: «هرگونه اطلاعیه یا پیام که در خارج از کشور به مناسبت های خاصی از حضرت امام صادر می شد، در تکثیر و توزیع بین نیروهای انقلابی، نقش فرزند گران قدرشان تعیین کننده بود. به یاد دارم در آن زمان، خانه محقری را در یکی از محله های دور افتاده قم تهیه کرده بودند و با امکانات بسیار کم، به تکثیر و توزیع بیانیه های حضرت امام اقدام می نمودند. طبیعتاً در آن شرایط، با توجه به حساسیت ساواک و شاه، این کار بسیار خطرناک بود ولی در عین حال، بدون هیچ گونه ترس و واهمه ای، شخص ایشان مسئولیت این وظیفه را به دوش داشتند».2

در سال های تبعید حضرت امام، حاج سید احمد، نقش مهمی در پاسداری از دفتر حضرت امام به عهده داشتند و به امور رسیدگی می کردند.


1. علی اکبر مسعودی خمینی، خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، ص 205.

2. غلامعلی رجایی، یادگار سپیده، ص 55.

پس از برادر

حاج سید احمد، در سال 1356 ش، پنهانی رهسپار نجف اشرف شد و پس از شهادت برادر بزرگوارش، آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، رابط میان امام و دیگر مراکز مبارزاتی بود. با مبارزات مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی، وی یار و یاور پدر و هماره در کنارش بود و لحظه ای از ایشان جدا نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حاج سید احمد، به عنوان رئیس دفتر امام، بخشی از مسئولیت های مهم ایشان را بر عهده گرفت و در این مدت، از ایفای وظایفش به خوبی برآمد و کوچک ترین نقطه ضعفی از او دیده نشد.1

حضرت امام خمینی(ره)، پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت و دیگر نهادها، نقش پدرانه ای برای همه گروه ها داشت و همه گروه ها با سلیقه های گوناگون، خود را از انقلاب جدا نمی دانستند. حاج سید احمد، در برقراری این رابطه و ایجاد حس پیوند با امام و رهبری نقش بسزایی داشت. حجت الاسلام و المسلمین موسوی خوئینی ها می گوید: «با اطمینان می توانم بگویم که حتی من خودم که رابطه صمیمی بیش از دو برادر هم با حاج احمد آقا داشتم، ایشان اصلاً بین من و فرد دیگری که از لحاظ گرایش های سیاسی نقطه مقابل من بود، در تنظیم رابطه ما با امام فرقی نمی گذاشت و چه بسا من می رنجیدم. مثلاً اگر ملاقات می خواستند، سعی نمی کرد یک گروه بیشتر وقت ملاقات بگیرند یا از یک گروه پیش امام زیاد تعریف کند تا توجه امام را به آنها بیشتر کند و دقیقاً خلاف آن چیزی که معتقد بود، انجام می داد».2


1. آینه پژوهش، ص 174.

2. یادگار سپیده، ص 23.

پس از رحلت پدر

حاج سید احمد، پس از ارتحال اندوه بار حضرت امام، به عضویت مجلس خبرگان رهبری و نمایندگی مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیتی ملی کشور برگزیده شد و تولیت مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی را بر عهده گرفت و بسیاری از کتاب ها و نوشتارهای امام را به زیبایی منتشر کرد و هم زمان به تحصیل فلسفه اسلامی پرداخت.1

در این سال ها، حاج سید احمد، هیچ منصب دولتی را نپذیرفت. حجت الاسلام و المسلمین محمد شریعتی می گوید: «از خود حاج احمد آقا و بعضی از دوستان شنیدم که بعد از رحلت حضرت امام، مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای و حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی، ریاست محترم جمهوری، همواره به مرحوم حاج احمد آقا اصرار داشتند که ایشان به مجلس شورای اسلامی بروند و ریاست مجلس شورای اسلامی را به عهده بگیرند، ولی ایشان به هیچ عنوان قبول نکردند و این علی رغم آن بود که ایشان شایستگی های فراوانی برای احراز پست های مختلف داشت».2


1. آینه پژوهش، ص 174.

2. یادگار سپیده، ص 87.

بدرود

سرانجام آن مرحوم پس از عمری کوشش در راه پیشبرد اهداف اسلام و نظام اسلامی به علت بیماری، در 49 سالگی، در تاریخ جمعه 24 اسفند سال 1373 بدرود حیات گفت.1


1. آینه پژوهش، صص 174 و 175.

سید احمد خمینی، وفادار به آرمان های امام و انقلاب

مهیا زاهدین لباف

قبول هجران زودهنگام و تلخ مردی از نسل و صلب امام، شخصی که در حافظه و دلش لحظه لحظه تاریخ زندگانی امام و انقلاب ثبت و ضبط است، کاری بس دشوار است. از سید احمد خمینی(ره)، تحلیل ها و سخنانی موجود است که گویا متناسب با فضای سیاسی ـ اجتماعی روز ایران ایراد شده است. یادگار امام در تاریخ 7/3/1371، در دیدار با نمایندگان مجلس، گرچه کوتاه، ولی بسیار عمیق و پرمحتوا به محورها و اصولی می پردازد که از خردورزی، تیزبینی و توانایی بالای تحلیل و شناخت دقیق ایشان از حکومت و کشورداری خبر می دهد. ایشان ذیل محور و اصل توسعه، نخست حمایت مردم را یادآور می شود و می فرماید: «حمایت مردم، مسئولین و مجلس شورای اسلامی از دولت، لازمه توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی نظام و انقلاب است».1

سید احمد خمینی، بر طرح مسائل با مردم یا در جریان امور قرار دادن مردم، به عنوان یکی از اصول و شیوه های راهبرد حکومتی امام تاکید می کند. ایشان که چون امام با مردم بسیار صمیمی و صادقانه و بی ریا حرف می زد، به مسئولان یادآور می شد نباید روند و سمت و سوی اهداف و مهم ترین عناصر برنامه ریزی و سیاست را از مردم پنهان کنند و معتقد بود مردم به عنوان بزرگ ترین پیشتوانه ملی و ایمانی، باید در جریان امور قرار گیرند. ایشان مانند امام، نظر کارشناسی مردم در مسائل را نیز بسیار مهم و کارآمد می دانست و می گفت: «تحقیقاً اگر مسائل و معضلات اقتصادی به نحو شایسته ای حل نشود، به دنبال آن مسائل و نابسامانی های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی بروز خواهد کرد. برخورد با مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه، به صورت مجرد و بدون تناسب با مواضع پیوسته سیاسی و اجتماعی، موجب تنش در عرصه های گوناگون جامعه خواهد شد. لذا عنصر برنامه ریزی در عرصه های گوناگون اقتصادی را فراموش نکنیم و آن را به عنوان یک اصل مهم، برای بازگویی سیاست های اقتصادی به مردم در نظر بگیریم».2

ایشان در کلامی دیگر به گسترش منکرات در جامعه اشاره می کند و می گوید: «نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، با مسئله اشاعه منکرات، هم بستگی مستقیم دارد و به صورت زنجیره ای متصل عمل می کند. برای مبارزه با منکر، باید قبل از هر اقدامی، با نابسامانی ها در ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مقابله کرد. آنچه مسلم است این است که باید با منکرات مبارزه کرد، اما توقع بی جایی است که قبل از سالم سازی بسترهای اقتصادی، اجتماعی، از همه افراد جامعه اعم از فقیر و مرفه بخواهیم هیچ گونه منکری را مرتکب نشوند. باید از شعارهای بی اثر و گذرا دست برداریم و برای شناخت و تشخیص نقاط کور، تنها با معلول ها مبارزه نکنیم».3

سید احمد خمینی، با توجه ویژه به نقش فرهنگ در جامعه، می گوید: «شناخت نیازهای فرهنگی جامعه و پرهیز از افراط و تفریط، لازمه سمت گیری صحیح در عرصه هنری و مقابله با تهاجم فرهنگی و سیاسی استکبار جهانی است. مبنای سیاست گذاری فرهنگی و هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باید براساس پاسخ گویی به نیازهای واقعی جامعه باشد. مسئولین ارگان های فرهنگی کشور باید از همه امکانات و قابلیت های موجود در جهت رهایی از ذلت فرهنگ وابسته، استفاده کنند.

ما باید در مسیر شناخت خویش مصمم باشیم و از جریان های تندرو یا سدکننده موجود نهراسیم.

در ادوار مختلف تاریخ اسلام، گروه های تندرو و محافظه کار وجود داشته اند. این گروه ها امروز هم در جامعه ما تبلور عینی دارند و همواره سیاست های فرهنگی نظام و انقلاب را به انحای مختلف، زیر سؤال می برند. امروز واقعیت ملموس جامعه و نظام به گونه ای است که حرکت ما به هر شکلی باشد، مورد انتقاد این دو تیپ قرار می گیرد. گروه های تندرو یا پیرو فرهنگ غرب که اصلاً دین را به عنوان محرک جامعه ما قبول ندارند تا برسد به هنر و فرهنگ اسلامی، ما را متهم به ارتجاع می کنند.

در مقابل عده ای ما را به تندروی و فاصله گرفتن از هدف های شرعی و اسلامی نظام متهم می کنند. نظام و انقلاب اسلامی صرفاً به خاطر داشتن درد دین، این گونه مورد حمله قرار می گیرد.

ما می خواهیم در زمینه های موسیقی، فیلم، نقاشی و سایر هنرها بر اساس اندیشه های پویای فقهی امام، احکام دین را به عرصه عمل وارد سازیم و همواره در این مسیر، واقعیت های زمان و مکان را فراموش نکنیم.

تحول فرهنگی، زیربنای رشد و توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است. ما امروز بیش از هر زمانی، با تهاجم فرهنگی و سیاسی دشمنان سلطه گر به شکلی بی رحمانه، مواجه هستیم. در این شرایط دشوار که دشمنان از همه ابزارهای سیاسی و فرهنگی علیه ارزش ها و اهداف اسلامی ما استفاده می کنند، باید جامعه از فرهنگ اصیل اسلامی تغذیه شود. ]تا[ بستر جامعه واقعاً سالم نشود، توقع درستکاری و پاک دامنی در عرصه های فرهنگی و اجتماعی، واقع بینانه نخواهد بود.

بحمدالله، امروز مجموعه دستگاه های فرهنگی کشور، از تجربیات غنی و مفیدی برخوردار هستند و باید در جهت معرفی کردن واقعیت های فقه شیعه در عرصه های فرهنگی و هنری، تلاش بیشتری داشته باشند. دستگاه های فرهنگی باید با اعتماد به نفس، از حرکت های سازنده طفره نروند. وقتی ما عظمت انقلاب را درک کنیم، تحمل مشکلات در پرتو آرمان های اسلامی امکان پذیر خواهد بود».4

سید احمد خمینی، با طنین صدای آرام و ملایم خود، چنان حرف های پدرانه امام را با صلابت بازگو می کرد که گویا نسخه ای برای تمامی دوران می پیچید. نکته ها و گفته های او آن قدر به روزگار و دوران، نزدیک است که فراقش را دیر باورتر می سازد.


1. مجموعه آثار یادگار امام، ج 2، ص 272.

2. همان، ص 332.

3. همان، ص 322.

4. همان، صص 418 و 419.

گفتار مجری

ناشنیده ای از سید احمد خمینی

مهیا زاهدین لباف

در بیست و چهارم اسفند سال 1324 متولد شد و در بیست و چهارم اسفند سال 1373 به دیار یار شتافت. چنان سریع و پرشتاب به پدر پیوست که روشن بود همان چند سال فراق پدر، به او بسیار سخت گذشته است. پس از پدر، هر جا می رفت، عطر و بوی خمینی(ره) از او به مشام می رسید و گاه که عرصه خیلی بر او تنگ می شد، فارغ از روال رسمی مجالس، آهی می کشید و غمگینانه می گفت: «دلم برای او خیلی تنگ شده!»

چه زیبا گفت همسر فاضله اش که او چون ماه، به دور خورشید در گردش و طواف بود؛ صادق، صمیمی، مخلص و وفادار.

و چه جاودان، امام(ره) که به سختی افراد را تأیید می کرد، بی توجه به رابطه پدر و فرزندی، در پیامی درباره وی فرمود: «این جانب، در پیشگاه مقدس حق، شهادت می دهم که احمد از اول انقلاب تاکنون و پیش از انقلاب، در زمانی که وارد این نحو مسائل سیاسی شده است، از او رفتار یا گفتاری که بر خلاف ایده انقلاب اسلامی ایران باشد، ندیدم. وی در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی کرده و در مراحل پیروزی شکوهمند انقلاب، معین و کمک کار من بوده است» و خود نیز می گفت: «از زمانی که خود را شناخته ام، لحظه ای از خدمت به آرمان های امام سر باز نزده ام».

در ماجرای تبعید امام(ره) از نجف به بصره، به قصد کویت، در آن بیابان خشک و برهوت که امام جز خدا همراهی نداشت، حاج سید احمد بود که در آن بیابان غربت و درد، پروانه وار به دور شمع امام(ره) می چرخید و سرانجام، همو بود که با تیزبینی خاص خویش، مهاجرت به فرانسه را به امام پیشنهاد کرد و امام نیز پذیرفت.

همسر حاج سید احمد می گوید: در دوران تبعید امام(ره)، وقتی احمد برای درس به بیرون می رفت، هیچ گاه امید بازگشت او به خانه را نداشته است؛ زیرا هر لحظه احتمال دستگیری اش را می داد. خود او نیز می گفت: «به جای اینکه به درس و مباحث علمی برسم، ترجیح می دهم خود را قربانی انقلاب، امام و مردم کنم و سپر دردهای امام باشم».

او بود که پس از شهادت برادر مجتهدش، مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی، در آن شرایط سخت نجف، بار سنگینی را به دوش کشید تا ضربه و فشار کمتری به امام(ره) و اصحاب او وارد آید.

سید احمد، در اواخر دوران زندگی، به روستایی در حواشی قم رفت و در خانه ای کاهگلی، سه ماه را با کتاب اربعین امام(ره) سپری کرد. او می خواست بهترین آمادگی ها را برای دیدار یار فراهم کند.1


1. برگرفته از: http://www.atf.ir/?lang =fa&state=show body.news

در سوگ سایه آفتاب

مهیا زاهدین لباف

هنوز زود بود او هم سفر مرگ شود و در راهی بی بازگشت، کوله بار تجربه ها و دانسته هایش را با خود ببرد. رابطه سید احمد خمینی با امام، فقط به رابطه پدر و فرزندی و نسبت وی با رهبر کبیر انقلاب اسلامی خلاصه نمی شد، بلکه به حق، او سایه و خلاصه ای از امام(ره) بود. ویژگی های امام(ره)، موجب وحدت و همدلی آحاد جامعه، پیروی مردم از آرمان های انقلاب اسلامی و پشت سر گذاشتن بحران های بزرگی چون جنگ تحمیلی شد.

حاج احمد خمینی، به دلیل ویژگی های شخصی و هم افقی اندیشه با امام، همچنین حرکت در امتداد ارزش های برخاسته از نهضت، جایگاه ویژه ای داشت. او همواره می کوشید در خط انقلاب، به دور از هر تندروی یا کندروی، پشت سر امام حرکت کند و سرمشق دیگران باشد. حضور در فعالیت های انقلابی در سطحی مطرح و مؤثر و شانه به شانه امام حرکت کردن، جایگاهی ویژه در انقلاب به وی بخشیده و از وی چهره ای محبوب نزد افکار عمومی ساخته بود.

شناخت دقیق و درک عمیق و آگاهی مرحوم سید احمد خمینی از شرایط سیاسی کشور، به گونه ای بود که پس از رحلت امام(ره)، نقش متعادل کننده وی در مواقعی که چالش های سیاسی، اجتماعی، در درون ساختار نظام به نقطه بحرانی نزدیک می شد، بی مثال بود. وی با توجه به تجربه ها و اطلاعات گسترده ای که درباره اشخاص و اوضاع سیاسی کشور داشت، گاه با بیان ناگفته ای از امام خمینی(ره) و تبیینی بر اساس مشی ایشان، مشکلات موجود را حل می کرد.

مرحوم سید احمد خمینی(ره)، با روشن بینی، حامی طرح آرا و دیدگاه های گوناگون در جامعه بود و آن را نشانه آزادی اندیشه در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می دانست. وی بر این باور بود که برخورد اندیشه ها و نظرهای گوناگون در محیط دانشگاه ها و حوزه های علوم دینی، لازمه رشد و شکوفایی استادان و دانشجویان و طلاب علوم دینی است.

در چنین روزی، چهره ای از تاریخ انقلاب و اسلام کم شد که جای خالی اش کاملاً محسوس است و یاد او برای همه آشنایان با منش و تفکرش، زنده خواهد بود.1


1. برگرفته از: اسماعیل علوی، در سوگ سایه آفتاب.

نکته ها

یادگار امام، در روز بیست و چهارم اسفند سال 1324 هـ. ش، در شهر مقدس قم و در خانه امام خمینی(ره) دیده به جهان گشود. نامش را احمد نهادند.

احمد، انقلابی تربیت شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای روحانی گذراند که صاحبان آن بنیان گذاران انقلاب بودند.

پدر وی دو سال پیش از تولد احمد، اندیشه های سیاسی خود را در کتابی با نام کشف الاسرار مطرح کرد و به روشنی از تشکیل حکومت اسلامی سخن گفت و بدین گونه مبارزه خود را با سلطنت پهلوی آغاز کرد.

احمد در مجلس درس پدر، با دانش و معرفت آشنا شد. پدر، فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق را به فرزند خود آموخت و در دامان پرمهر پدر پرورش یافت.

یادگار امام، در دورانی سخت رشد کرد و به بلوغ فکری رسید. پدر از وجوهات شرعی برای گذراندن زندگی استفاده نمی کرد. تنها راه معیشت خانواده، اندک ملک موروثی در زادگاه پدر بود و این گونه وی زهد و ساده زیستی آموخت.

یادگار امام در آ ستانه دهه دوم عمر خود بود که قیام پانزده خرداد سال 42 آغاز شد.

او شاهد به زندان افتادن پدر بود و دیری نپایید که در سحرگاه سیزده آبان سال 1342، شاهد تبعید پدر و اندکی بعد، تبعید برادر (حاج سید مصطفی) بود.

نخستین دیدار او با پدر و برادر در تبعیدگاه، در روزهای پایانی سال 1344 بود. در این سال و سال بعد، او به تکمیل علوم دینی و یادگیری شیوه مبارزه با استبداد پرداخت. سید احمد به هنگام بازگشت به ایران، برای نخستین بار دستگیر شد، ولی با زیرکی، مأموران سازمان امنیت را فریب داد و آزاد شد.

پدر وظایف مهم او را در مبارزه به وی یادآوری کرد و آن گاه که سید احمد به وطن بازگشت، به دیدار مبارزان در بند و خانواده های آنان و رساندن پیام امام به همگان پرداخت.

در پایان سال 1345، یادگار امام برای دومین بار به دیدار پدر شتافت. در همین سفر بود که به لباس روحانیت ملبس و معمم شد. سید احمد، هنگام بازگشت در 8 تیر سال 1346 دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل شد.

یادگار امام، در سال 1352 بار دیگر ایران را ترک کرد. وی در این سفر به مکه، عراق و لبنان رهسپار شد. سید احمد، پس از زیارت خانه خدا، به عراق رفت و از محضر امام کسب فیض کرد. وی با حوزه علمیه نجف در ارتباط بود و از این طریق بر آموخته های حوزوی خود می افزود. سید احمد در لبنان، افزون بر دیدار با امام موسی صدر، به یادگیری فنون نظامی در پایگاه شهید مصطفی چمران پرداخت و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت. وی در این ایام با آیت الله خامنه ای، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، آیت الله سعیدی، آیت الله غفاری و سید علی اندرزگو در ارتباط بود.

سال 1356، درحالی که چهارده سال از آغاز مبارزات سید احمد می گذشت، به نجف رفت. در آن سال مبارزه با رژیم شاه به اوج خود رسیده بود.

در آبان سال 1356، داغ جگرسوز فقدان سید مصطفی خمینی به روند انقلاب سرعت بخشید و هجرت امام به پاریس، فصل دیگری از زندگی پربار سید احمد را ورق زد.

در مهر سال 1357، نوفل لوشاتو، پذیرای امام و فرزند برومند او بود؛ فرزندی که بازوی پرتوان امام و مشاوری آگاه و مبین برای بنیان گذار انقلاب اسلامی و مؤسس جمهوری اسلامی بود. حضرت امام(ره) و سید احمد، در 12 بهمن سال 1357، پس از پنج ماه اقامت در فرانسه، به وطن بازگشتند.

دوره یک ساله اقامت امام در قم ـ اسفند 1357 تا بهمن 1358 ـ اوج دشواری ها و دگرگونی های اساسی کشور است. انتخابات جمهوری اسلامی، خبرگان، قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی در این برهه از انقلاب برگزار شد. یادگار امام در این برهه ـ به عنوان مسئول دفتر امام ـ به امور مردمی مشغول بود.

پس از رحلت امام، سید احمد خمینی نقش متعادل کننده ای را در نظام جمهوری اسلامی داشت. وی با تکیه بر تجربه ها و اطلاعات گسترده ای که از انقلاب و فعالیت های سیاسی جامعه داشت، به امور کشور سامان و آرامش می بخشید.

عمر پربرکت یادگار امام، در شامگاه 24 اسفندماه سال 1373 به سر آمد و ایران در سوگ آن یار فقیه امام(ره) سیاه پوش شد.1


1. برگرفته از: www.hawzah.net

سخن بزرگان

امام خمینی(ره) (خطاب به حاج سید احمد خمینی)

«... شما را بحمدالله تعالی، در مسائل سیاسی و اجتماعی، صاحب نظر می دانم و در تمامی فراز و نشیب ها در کنار من بوده ای و هستی و با صداقت و کیاست، امور سیاسی و اجتماعی این جانب را متصدی هستی...».1


1. صحیفه امام، ج 21، ص 125.

مقام معظم رهبری

«یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او، دنیای فانی را وداع گفت و چهره محبوب و آشنای مردم و غم خوار کشور و انقلاب و خدمت گزاری صدیق برای هدف های امام عظیم راحل و اندیشه ای روشن و چشمی تیزبین، در خدمت نظام اسلامی، کشور و ملت و دوستان و دوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامی را به عزای خویش نشانید.

در دوران پرحادثه انقلاب، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، یکی از مؤثرترین عناصر در جریانات کلی کشور و انقلاب بود. او برای رهبر کبیر انقلاب، فرزندی مهربان و در عین حال، مشاوری امین و یاری دیرین و سربازی فداکار و مدیری گوش به فرمان و کارگزاری لایق و کارآمد بود. امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبی خود نسبت به این فرزند خاضع و مطیع خود را بر زبان آورده بود و نزدیک ترین ها، گواهی صادق آن چنان پدری را در حق پسر یگانه اش، از آن زبان پرهیزکار شنیده بودند.

در طول سال های انقلاب، چه بسیار گره ها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهای بزرگ که به تدبیر او انجام گشت. از اینها برتر، نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتی جسمی و آرامش خاطر امام بزرگوار بود. بی شک، سلامت و توان جسمی و قدرت کاری آن قائد عظیم الشأن در دوران پرمخاطره ده ساله، با وجود کهولت سنی و بیماری قلبی، در میان عوامل و اسباب عادی از همه بیشتر، به ابتکار و مراقبت و پیگری دل سوزانه این فرزند مهربان وابسته بود. ملت ایران از این بابت، بسی مدیون این عزیز فقید است.

تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم، به دوران پس از پیروزی منحصر نمی شود. نقش ایشان در دوران مبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنی است و هر چه زمان به مقطع پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک تر می شود، این نقش و سهم صاحب آن، بزرگ تر و روشن تر می گردد و چون فاصله زمانی میان فقدان فاجعه آمیز مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خمینی، فرزند بزرگ و نام آور امام و روزهای بازگشت رهبر کبیر انقلاب به کشور فرامی رسد، نقش مرحوم حاج سید احمد آقا در قضایای انقلاب، وضعی استثنایی و منحصر به فرد می یابد.

بی شک، در آخرین ماه های دوران نهضت، هیچ کس در رابطه با امام بزرگوار، نقشی تا بدین حد بزرگ و مؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بی وقفه و پروانه وار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز رضوان الله علیه، بسی برکات را منشأ گشته و بسی دشوارها را آسان نموده است».1


1. فرازهایی از پیام رهبر به مناسبت درگذشت حاج سید احمد خمینی، 26 اسفند 1373، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری.

آیت الله محمدی گیلانی

«حاج احمد آقا، فوق العاده باهوش و با استعداد بودند. ایشان حتی دروس حوزوی را نیز سریع تر از حد معمول می گذراندند، به طوری که سطح را در زمان خیلی کمتر از حد معمول تمام کردند. در اواخر سال 55 به عتبات مشرف شدند و تا سال 57 در آنجا بودند. [در این صورت] هم دروس خارج را فرا گرفتند و هم به طلبه ای فاضل معروف شده بودند، ضمن اینکه کفایه را که از دروس مهم سطح است، به طلاب نجف تدریس می کردند».

دکتر بروجردی

«در مسائل علمی، ایشان مافوق متوسط بودند، مخصوصاً با آن استعداد قوی که در او وجود داشت که اگر یک چند سالی دیگر ادامه می داد، جداً یکی از علمای مبرز شناخته می شد».

آیت الله فاضل لنکرانی

«وقتی در پاریس خدمت امام رسیدم، حضرت امام بیانی در مورد حاج احمد آقا کردند که برای من بسیار مهم بود. با اینکه آن موقع ایشان در سن جوانی بودند و با مرحوم شهید سید مصطفی خمینی فاصله زیاد سنی داشتند، امام فرمود: «همان طور که قبلاً در مورد مصطفی با شما صحبت کردم، به همان صورت در مورد احمد نگاه کنید. هرچه را خواستید، بدون کم و زیاد به من برسد، به احمد برسانید!»

سخنان حاج سید احمد خمینی

«تدوین استراتژی بلندمدت نظام و انقلاب اسلامی، حیاتی ترین اقدامی است که ادامه مسیر انقلاب را ترسیم و تضمین می کند و سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مقطعی، کوتاه مدت و میان مدت را جهت دار می سازد و امکانات و فعالیت های عناصر مؤمن به انقلاب اسلامی را به نفع ارزش ها و هدف های انقلاب متمرکز می کند و امکان ارزیابی نقاط ضعف و قوّت برنامه ها و سیاست ها را در هر مرحله ای فراهم می سازد». (سمینار اندیشه های دفاعی حضرت امام خمینی)

«کشمکش ها و منازعات گذشته و کنونی جهان، علی رغم تلاش های گسترده رهبران جوامع و دولت ها، همچنان رو به تزاید نهاده و هر روز بر میزان قربانیان اختلافات و منازعات داخلی، منطقه ای و بین المللی افزوده می گردد و به موازات آن، حجم بیشتری از سرمایه های مادی و معنوی ملت ها، قربانی مطامع جنگ افروزان و تفرقه انگیزان می شود. استمرار این واقعیت های تلخ ثابت کرده است که هیچ یک از عوامل و ابزارهایی که تاکنون در مکتب های مادی به عنوان عوامل و ایجاد اتحاد و رفع تنش ها تعریف شده و به کار گرفته شده اند، کارآیی لازم را برای حل اختلافات خانمان سوز نداشته و بلکه خود نیز در نقش عوامل تشدیدکننده بحران ها و افزایش دهنده تنش ها و کشمکش ها ظاهر شده اند». (هشتمین کنفرانس وحدت اسلامی)

«آنچه مهم و اساسی است، آگاهی و بیداری و انگیزه و اخلاص و عمل به تکلیف است. اگر امروز جوامع اسلامی به درستی تشخیص داده اند که چاره دردها و تنها راه حل نجات از بن بست ها و عقب ماندگی های کنونی، بازگشت به هویت اسلامی خویش و تشکیل دوباره امت واحده به معنای واقعی آن است، پس هراسی به خود راه ندهیم و مأیوس نباشیم! بیایید پیشگامان این جهاد مقدس باشیم». (همان)

«ما در امریکا و در سایر نقاط، دو خط بیشتر نداریم؛ خطی که ظالمان پیش می گیرند و خطی که آن عده ای که در مقابل ظالمان قد علم کرده اند و موضع گرفته اند، پیش می گیرند». (مصاحبه درباره گروگان های اشغال لانه جاسوسی امریکا)

«رسالت سیاسی دانشگاه ها در مسیر دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی و امام خمینی، تضارب آرا و افکار است. این به نفع نظام و انقلاب است که دانشگاه ها محل برخورد آرا و افکار گوناگون باشد». (در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه های تهران)

«شناخت نیازهای فرهنگی جامعه و پرهیز از افراط و تفریط، لازمه سمت گیری صحیح در عرصه هنری و مقابله با تهاجم فرهنگی و سیاسی استکبار جهانی است». (در دیدار با وزیر و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)

«سلطه زدایی و توسعه اقتصادی و اجتماعی، دو هدف عمده انقلاب اسلامی است». (در دیدار با مهمانان خارجی جشن های دهه فجر)

«تحقق استقلال همه جانبه نظام جهوری اسلامی ایران، در سایه خودباوری و خودشناسی نیروهای متخصص عملی است. باید نقاط قوّت و ضعف خودمان را دقیقاً بشناسیم. ما به لحاظ استعدادها، قابلیت ها و امکانات بالقوه، چیزی از غربی ها کم نداریم و باید به پیروی از امام عظیم الشأنمان، قناعت و تحمل مشکلات را بر وابستگی ترجیح دهیم». (در دیدار فرماندهان و کارکنان وزارت دفاع)

«از ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی، محرومین و توده های شریف و متدین، تکیه گاه اصلی انقلاب بوده و هستند. لذا مسئولین باید خود را حقیقتاً، خدمتگزار این سرمایه های اصلی جامعه انقلابی و اسلامی بدانند». (در دیدار مسئولان سازمان تأمین اجتماعی)

سیداحمد خمینی:

«باید در زمینه معرفی و شناساندن ابعاد گوناگون انقلاب اسلامی و انتقال تجربیات به میهمانان خارجی، تلاش مضاعفی را به کار بگیریم؛ زیرا دستگاه های تبلیغاتی استکبار، همیشه در جهت مخدوش ساختن چهره انقلاب و نظام، عمل کرده است و در نتیجه، عظمت و پشتوانه الهی انقلاب اسلامی برای بسیاری از شیفتگان انقلاب اسلامی و راه امام خمینی(ره)، در خارج از کشور به درستی شناخته نشده است و یا تحت تأثیر تبلیغات سوء دشمنان بوده است».1

«دوران معاصر، دوران بیداری ملل اسلامی و رستگاری انسان های متکی به ارزش های معنوی اسلام است. آنچه در طول چهارده سال انقلاب اسلامی، همواره دشمنان و بدخواهان را با همه ابزار و ساز و برگشان دچار شکست و استیصال کرد، چیزی غیر از امدادهای الهی نبود و این نیروی لایزال الهی بود که بذر انقلاب اسلامی را در میان سایر ملل جهان افشاند».2

«هنوز هستند مغزهای علیل و درمانده ای که فکر می کنند توان مقابله با انقلاب اسلامی را دارند، اما خداوند متعال اراده کرده است که مستضعفین را وارث زمین گرداند و بالاتر از اراده الهی، هیچ قدرتی نیست. امریکا و جهان غرب با همه توان و قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی خود، هرگز نمی توانند اراده ملت های اسلامی را که الهام گرفته از قدرت الهی است، تغییر بدهند».3

«اسلام بر قلوب ملت ها حکومت می کند و نیازی به ساز و برگ نظامی و مادی ندارد».4

«احترام به اصول و موازین بین المللی در روابط خارجی [و] حمایت از مسلمانان جهان، از بارزترین رسالت های نظام جمهوری اسلامی ایران است. نظام و انقلاب اسلامی ایران در عین حالی که همه اصول و موازین بین المللی را محترم می شمارد و خود را نسبت به آنان پایبند می داند، اما قائل به انترناسیونالیسم اسلامی است و هرگونه ظلم و بیدادگری در حق امت جهانی اسلام را بدون پاسخ نخواهد گذاشت».5

«چند روزی که از پیروزی انقلاب گذشت، عده ای گمان می کردند که امام تکلیف خود را انجام داد ه اند و برای سازندگی کشور و راه اندازی چرخ های اقتصاد، باید همان راهی را که سایر کشورها طی کرده اند، دنبال کنیم. سیاست مداران غربی و عوامل داخلی آنها، این گونه تحلیل می کردند که فشار اقتصادی کشور و سختی هایی که لازمه هر انقلابی است، به امام و کارگزاران نظام نوپای اسلامی اجازه نخواهد داد رهبری انقلاب دنبال کننده آرمان هایی باشد که در طول مبارزات، ترسیم کرده است و به تدریج، توان انقلابی و مبارزاتی امام و دوستان و پیروان خط امام سلب خواهد شد».6

«هدف عالی تر امام، طرح فرهنگ اسلامی در زمینه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی بود. ایشان برای تأثیر و تکامل فرهنگ اسلامی بر جوامع بشری به خصوص مسلمانان تحت ستم فرهنگ غرب، هشدار می دهد که باید ابتدا مسلمانان، خویشتن خویش را بیابند تا از خودباختگی، استثمار و استعمار رهایی یافته و آزاد شوند».7


1. مجموعه آثار یادگار امام، ج 2، ص 102.

2. همان.

3. همان، ص 103.

4. همان، ص 104.

5. همان.

6. همان.

7. همان، ص 422.

متن ادبی

استوار و خویشتن دار

مهیا زاهدین لباف

سید احمد خمینی، مردی بود از نسل و صلب امام. مردی که از نظر بردباری در تحمل مسائل، دریا بود و کوه؛ فرشته ای که شاهد زنده و گویای حالات عرفانی و عروج امام(ره) بود؛ کسی که روی نفْس خود پا گذاشت برای جلب رضای خدا و امام و مردم خداجو. او که هر صبح و شام، سرمشق عرفان عملی از امام می گرفت و بیش از هر کس، با نَفَس مسیحایی امام آشنا بود. او که می توانست از سال های دور، خاطرات و ناگفته هایی را بگوید. او که می گفت جانش به جان امام بستگی دارد و تمام خستگی هایش را با یک لبخند امام از تن به در می کند. او که رازدار گلوی روح الله بود و الحق، شایستگی خود را برای مشورت و همراهی با امام به خوبی اثبات کرد.

سید احمد خمینی، در سال های پس از رحلت امام، با تمام تنهایی و غربتش، خویشتن دار و بردبار و مؤدبانه در صحنه حضور داشت. وجودش پس از امام، رایحه مهربانی بود تا مشام جان سوگواران امام عبیرآگین شود. خاطرات و لحظه های شیرین با امام بودنش، به دل ها آرامش می بخشید و با تیزهوشی، از اهداف و اندیشه های روشن امام پاسداری می کرد.

راستی چه کسی را سراغ دارید که پس از رحلت چنین پدری، بر تعلقات دنیوی، پُست، مقام و پذیرش مسئولیت های بسیار مهم اجرایی، و لبیک گویی بر هر دعوت مهمی در زمینه های اجرایی، دست رد بزند.

همیشه مردان بزرگ، آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، آنان که حضورشان جریان ساز و حرکت آفرین است، پس از رفتنشان یک سؤال بر جای می گذارند و آن اینکه اگر امروز بودند، کجای تاریخ این کشور ایستاده بودند و در برابر وقایع و جریان ها و شرایط تاریخی، فکری، سیاسی و فرهنگی چه موضعی را انتخاب می کردند؟!1


1. نک: منوچهر اکبری، «سیری در عقاید و آرای سخنگوی امام و انقلاب»، نشریه حضور، ش 30، صص184 و 185.

شعر

انتخاب: مصطفی پورنجاتی

یادگار

زنده یاد عزیزالله زیادی

ای یادگار نور، بمان یادگار باش

چون خاطرات روح خدا برقرار باش

طوفان گرفته است توان از صدای خلق

نوح زمانه باش و زمین را کنار باش

یک دشت لاله را تو گلوی صداقتی

آواز سبز حنجره لاله زار باش

گفتیم با تو می شود از شهر شب گذشت

خورشید را برای خدا پاسدار باش...

ای ماه بعد روح خدا، تا حضور وحی

روح دگر به کالبد روزگار باش...

کوچ

امید مسعودی

ای تو تنها یادگار پیر عشق

یک شبستان هجرت دلگیر عشق

این تبسم های تو چون چلچراغ

روشنی بخش شقایق های باغ

ای بهاران از نگاهت داغ دار

ای تو مانده از جماران یادگار

عاشقانی از محمد آمدند

فصل فصل کوچ احمد آمدند

صوت داوودی است اینک بشنوید

روی جان خسته تان مرهم نهید

استجابت شد دعای عاشقان

فصل وصل عاشقان شد بی گمان

ای شمایان سوگوار آفتاب!

ای شمایان هر سوالی را جواب!

در جماران باز هم غوغا شده است

آتشی در خانه دل ها زده است

باز آتش در شقایق ها نشست

باز ثُلمه پشت طاقت را شکست

باز امت سوگوار داغ هاست

فصل پاییز سمن در باغ هاست

خاطره

فرزند صالح پدر

مهیا زاهدین لباف

آیت الله طاهری خرم آبادی نقل می کند: زمانی پس از رحلت حاج احمد آقا، خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیدم و دیدم بسیار متأثر است. از ایشان علت را پرسیدم، گفت: احمد آقا کمی پیش از رحلتش اینجا بود. از ایشان پرسیدم: در این مدت خواب امام(ره) را ندیده ای؟ گفت: «یک بار در خواب امام را دیدم و از او پرسیدم، آخرت چگونه است؟» [امام] فرموده بودند: «احمد! من گذشتم، ولی بسیار سخت بود.» وی می گفت: «پدرم در خواب دستش را تکان داد و گفت: احمد! حتی اگر دستت را مثل من این طوری حرکت بدهی، این تکان دست در اینجا همراه توست و باید برای آن پاسخی داشته باشی!» او می گفت: وقتی از امام(ره) پرسیدم چه باید کرد؟ سه بار به من فرمود: «احمد! خوب شو، خوب شو، خوب شو!»

و او که خوب بود، تصمیم گرفت، خوب تر شود، خوب تر برود و خوب تر محشور شود.1

(


1. احمد خمینی، «فرزند صالح پدر، ناشنیده ای بی بهانه درباره سید احمد خمینی»، نشریه حزب الله، 7/8/86.

عدو شود سبب خیر

وقتی در بازگشت دوم مخفیانه ام از عراق، دستگیر و زندانی شدم، از آنجا که ساواک در مراحل بازجویی، از اهداف بعدی ام چیزی دستگیرش نشد، بر آن شد تا پس از آزادی، از طریق کنترل و تعقیب های غیرعلنی، از چگونگی ارتباط امام با ایران و نحوه جمع آوری و ارسال وجوهات شرعیه مقلدان امام و چگونگی پرداخت شهریه اطلاعاتی به دست آورد. لذا مدتی از تردد مردم و زائران و روحانیون به منزل امام در قم ممانعت نمی کردند، به امید آنکه عوامل نفوذی و مخفی آنها اطلاعات بیشتری به دست آورند. ما نیز با رعایت اصول مخفی کاری و شناختی که از شیوه های ساواک داشتیم، از این فرصت کمال استفاده را بردیم. بعد از چندی ساواک، متوجه شد روش آنها نه تنها کارساز نبوده، بلکه گردانندگان امور بیت امام موفق شده اند، ارتباطات گسترده ای از طریق همین منزل برقرار نمایند. علاوه بر آن، مجالس روزه خوانی و وعظ و خطابه در مناسبت های مختلف در آنجا باعث تجمع گسترده علاقمند به امام و افزایش شور و احساسات انقلابی مردم می شد».1


1. فرازی از خاطرات سید احمد خمینی، برگرفته از سایت: hawzah.net.www

وصیت آفتاب

«امروز باید در کنار نظاممان، پشت سر رهبر قرار بگیریم. رهبر ما شاگرد امام است. رهبر ما از چهره های شناخته شده انقلاب است که سالیان سال، در زندان های رژیم سفاک پهلوی به سر برده است».

«هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورهای رهبری عمل کنند».

«ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای حرکت کنیم. هرچه ایشان گفت، گوش کنیم. اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی فقیه نخواند، بدانید که نقص از ماست».

«قاطع تر، پشت سر رهبری باشیم و نگذاریم رهبرمان احساس تنهایی کند. همان طور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنه ای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنه ای است، در خط امریکاست».

«من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کرده ام که کوچک ترین قدمی را علیه رهبری و بر خلاف رهبری و حتی بر خلاف میل رهبری برندارم و اگر شما هم چنین پیمانی را تجدید کنید، مطمئن باشید ما در همه زمینه ها بر امریکا پیروز می شویم».1


1. برگرفته از: http://www.suldoz.ir/post-1322.aspx

کتابستان (1)

آیینه آفتاب، اندیشه امام خمینی(ره) در کلام و پیام سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1374.

انصاری، حمید، مهاجر قبیله ایمان، نگاهی به زندگی نامه یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1375.

جلوه های رحمانی، نامه عرفانی حضرت امام خمینی(ره) به احمد خمینی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 1371.

حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی به روایت اسناد ساواک، یادگار امام، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387.

حکایت مهر، یادمان سالگرد رحلت یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آ ثار امام خمینی4، 1375.

خمینی، احمد، مجموعه آثار یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1374.

دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1375.

دیدگاه ها، منتخبی از مواضع سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1374.

رجایی، غلامعلی، یادگار سپید، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1385.

رحیمی، کاظم، یاد باد آن روزگاران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1380.

شعردوست، علی اصغر، یاد یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1382.

فرزند روح الله، مختصری از زندگی حاج سید احمد خمینی از زبان خویش، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1384.

گنجینه دل، مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام، احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1374.

محرم راز، اشعار عرفانی حضرت امام(ره)، نامه امام به حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1373.

وعده دیدار، نامه های حضرت امام به سید احمد خمینی، امور بین الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1378.

کتابستان (2)

مهم ترین کتاب هایی که تاکنون از قلم یا درباره حاج سید احمد خمینی منتشر شده، عبارت است از:

آراء و مواقف سماحة السید احمد الخمینی نجل الامام الخمینی(ره)، امور بین الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375.

انصاری، حمید، مهاجر قبیله ایمان؛ نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1375.

جلوه های رحمانی؛ نامه عرفانی حضرت امام خمینی(ره) به احمد خمینی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 1371.

حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی به روایت اسناد ساواک: یادگار امام، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387.

حکایت مهر؛ یادمان سالگرد رحلت یادگار امام خمینی(ره)، حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1375.

خمینی، احمد، ابتاه یا حامل رایة الاسلام (درباره پدر بزرگوارش امام خمینی(ره))، امور بین الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371.

دلیل آفتاب؛ خاطرات یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1375.

دیدگاه ها؛ منتخبی از مواضع حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1374.

رجایی، غلامعلی، یادگار سپید، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1385.

رحیمی، کاظم، یاد باد آن روزگاران؛ خاطراتی از یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1380.

شعردوست، علی اصغر، یاد یادگار امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1383.

فرزند روح الله؛ مختصری از زندگی حاج سید احمد خمینی از زبان خویش، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1384.

مجموعه آثار یادگار امام، حجت الاسلام و مسلمین حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره)، 1374.

محرم راز؛ اشعار عرفانی حضرت امام خمینی(ره)، نامه امام به حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1373.

مرآة الشمس: استعراض لافکار الامام الخمینی قدس سره من خلال احادیث و بیانات سماحة حجت الاسلام و المسلمین السید احمد الخمینی، امور بین الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378.

نعیمه، جدی، آیینه آفتاب؛ هفتمین یادواره یادگار امام، وصال، 1382.

وعده دیدار؛ نامه های حضرت امام خمینی به حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی (به زبان عربی)، امور بین الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378.