بسم الله الرحمن الرحیم
الفهرست العام
کتاب و کتابخانه
یادداشتها
فهرست ارسال های محمد مهدی ع
جهاد
خلاصه ای از جلسات جهاد آیت الله بهجت قده
این یادداشت بیشتر جنبه شخصی دارد و تمهیدی است برای مراحل بعدی از جمله تقریر دسته بندی شده و نمایه زنی و برچسب زنی فرمایشات ایشان
چون متن جلسات هنوز در مراحل ویرایش است به آن ها لینک نشده است .
جلسه 36 : 6/9/1387
کیفیت جهاد با اهل حرب
حکم اولی القاء سم و استفاده از منجنیق در جنگ
عدم کلیت توقف بر فتح : .......تلخیص و توضیح
تزاحم بین اهم واجبات و اشد محرمات
آخوند خراسانی قده : مسئله مشروطه و استبداد : دوران امر بین وجوب و حرمت است .....تلخیص و توضیح
توطئه دشمنان برای انحراف مشروطه ...... تلخیص و توضیح
مواجهه با سپر انسانی تنها در صورتی است که هیچ راه دیگری نباشد و در غیر آن حرام است .
حساسیت مسئله و لزوم حرکت با فحص و احتیاط
خطر تهدید و تطمیع و اغوا و لزوم پناه بردن به خدای متعال
راه نجات از اغوا : توسل به معصومین
قضیة فی واقعه بودن روایات کیفیت قتال
معنای روایت لا تمسک عنهم لهؤلاء
تشخیص درست تکلیف در چنین تزاحماتی در گرو احتیاط و فحص و تأمل تام +عنایت خدای متعال
فرمایشات آیت الله بهجت
فرمایش مرحوم آخوند درباره مشروطه :دوران امر بین وجوب و حرمت
مرحوم آخوند بالای منبر گفت: مسئله مشروطه و استبداد، دوران امر بین وجوب و حرمت است. اگر کسی ما را تصدیق نمی‌کند، و با ما همراه نمی‌شود، با ما نباشد. آن آقا که از علماء تبریز بود و فاضل بود، گفت: همین که این را گفت، من دیگر درسش را ترک کردم. و حال آنکه این مسئله مربوط به ترک درس نیست. با او نباشد یعنی ترویج از استبداد یا مشروطه نمی‌کند. آقای گلپایگانی رحمه الله، ایشان می‌گفت : من هم عروۀ را عنوان درس خودم قرار دادم در کربلا ظاهراً و هم درس کفایه را می‌رفتم. جمع می‌کرد بین این دو عِلم. چه ربطی دارد به خود مطلب، که ترویج باشد؟!
توطئه¬ی دشمنان برای مقابله با مشروطه مشروعه
چقدر سعی کردند که مشروطه‌ی مشروعه نباشد.مخالفین گفتند شاید وسط کار، صلاح دیدند خلاف شرع انجام بدهند آیا باز هم مشروطه مشروعه است؟! نگذاشتند کلمه مشروعه اضافه بشود. آن مقصودی که آنها داشتند، همانی بود که ابن السعود در آنجا و رضا خان در اینجا و مصطفی کمال در آنجا انجام دادند. خیلی به خدا باید پناه برد، و الا چاره‌ای نیست. یکی از این متشخصین ایران، که شخص خیلی مهمی بود، شرح قانون نوشته و در مشروطه چقدر بوده و … وقت وفاتش، دوستانش در کنارش بودند تا اینکه گفت: همه اش آتش می‌بینم. گفتند مگر شما ربا خوردید، یا نمی‌دانم معاصی دیگری را به جا آوردید؟ کاری کردید؟ چرا آتش می‌بینید؟ گفت: شصت هزار، یا گفته است اشرفی یا لیره ـ خاطرم نیست ـ گرفتم و وطن‌فروشی کردم.وطن را دادم به آنها. شخصیتی بود خیلی مهم ، گفت: این مقدار گرفتم و وطن‌فروشی کردم. یعنی همه را تسلیم به کفار و اجانب کردم با شصت لیره. آنها خودشان هم یاد دارند که شصت لیره را چگونه وصول بکنند و بگیرند و بالاتر از آن چه داده اند، وصول می‌کنند.
تلخیص و توضیح
توضیح ملاحظه ی حاج آقا در جواز القاء سم در صورت توقف فتح بر آن : فتح می تواند در آینده واقع شود و بالفعل راه فرار و تحیز الی فئة جایگزین قتل سپر انسانی شود . توجه ایشان به این مندوحه ها بسیار جالب است و این نشانگر این است که ایشان با اینکه اصل کبری را قبول دارند ولی در تطبیق بر صغری ملتزم به احتیاط و حرکت از روی علم و دقت و تأمل هستند باید فضا و راه های مختلف سنجیده شود وبه همین راحتی نمی شود گفت که فتح متوقف است پس سپر انسانی را می شود به قتل رساند بلکه باید انواع مندوحه ها مورد لحاظ قرار گیرد و پیرامون آن فکر شود و در نهایت اگر بعد از بررسی و فحص کامل راه چاره ای دیگر نمانده بود تزاحم بالفعل شده و حکم جواز از آن بر می آید .
مناسبت این با بحث این است که در مشروطه نیز مسئله، صغروی بود ودر آن جا نیز تزاحم بود کسی آن را واجب تشخیص می داد و کسی آن را حرام تشخیص می داد .تشبیه حاج آقا از این رو می تواند باشد که در مشروطه نیز مسئله ، تشخیصی بود که بعضی متأسفانه فریب دشمنان را خوردند و با این که ظاهرش خوب بود در باطن نقشه های دشمنان در آن نهفته بود . .