بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۴

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

آقای سوزنچی:
125-تقریر جلسات فروردین از آقای سوزنچی
مباحث جلسه سه شنبه 18 فروردین 1394
پاسخ به مساله ای که در پایان جلسه یکشنبه مطرح شد: چرا ما با تلاش برای ترویج تعدد قرائات همراهی نکنیم و چرا با این حال کم کم تعدد قرائات دوباره گسترش خواهد یافت:
- در تمام متون (غیر از قرآن به خاطر ویژگهیهای منحصر به فردی که قبلا بحث شد) تعدد قرائت نقص است اما در قرآن کمال است آن هم با آن توضیحی که گفتیم نزل القرآن علی سبعه احرف نه 7 قرائت استاندارد بلکه آن هفتی که اجری جمیع الاشیاء علی السبع. تعدد قرائت سوالاتی را ایجاد می کند. در قدیم که تعدد رواج داشت سوالات هم در همان فضا حل شده بود (می گفتند همه هفت تا را جبرئیل آورده و در عرضه اخیره هم اصلاحات نهایی در آنها انجام شده) اما امروزه چون رواج ندارد و انس شده با تک قرائت و مقدماتی که ما درباره قرآن مطرح کردیم در ذهنها نیست ترویج تعدد قرائات شبهه نقص قرآن را تقویت می کند. (متن قرآن تدوین کل نظام تکوین است و همان طور که تمام عناصر تکوین ذووجوه است عناصر تدوین هم هکذا. با پیشرفت نشانه شناسی از این فضای فعلی که هر نشانه فقط یک ذوالنشانه دارد گذر خواهیم کرد و درک نشانه های چند منظوره گسترش می یابد و آنگاه فهم اینکه چگونه تعدد قرائات موجب کمال این متن است تسهیل خواهد شد) اما الان که انس با تک قرائت شده و این بحثها پیشرفت نکرده، ترویج تعدد قرائات یک دفعم جامعه را با انبوه سوالات مواجه می کند.
اما چرا حتما ترویج خواهد یافت: مروری بر آنچه رخ داده: عثمان و حجاج و دیگران تقلای فراوانی کردند در توحید مصحف و حذف بقیه اما فضای عمومی همراهی نکرد و تعدد رواج داشت. ابن مجاهد در قرن 4 که از گسترش شیعه احساس خطر کرد برخورد شدید کرد با امثال ابن شنبوذ و ابن المقسم (در 322 ابن شنبوذ تادیب شد در 352 آل بویه بغداد را فتح کردند و عید غدیر و جشن گرفته و عاشورا را عزاداری کردند) و نگارش کتاب قرائات سبع و خلط فضای احرف سبعه با قرائات سبع فضا را برای حذف بقیه جدی کرد. در قرن 5 ابوعمر دانی با نوشتن التیسیر هفت قرائت ابن مجاهد را محکم کاری کرد. در قرن 6 شاطبی با به نظم درآوردن این هقت قرائت (شاطبیه) کاری کرد که از سنین کودکی افراد با این هفت قرائت انس بگیرند. در قرن 9 ابن جزری با نوشتن النشر فی قرائات العشر سعی کرد فضا را بشکند (در فضای شیعه هم علامه حلی که قبل از ابن جزری است قرائات سبع را متواتر می داند اما شهید اول که او هم قبل از ابن جزری است صریحا از متواتر بودن قرائات عشر دفاع می کند) اما عملا موفق نشد خصوصا که اندکی بعد با غلبه عثمانی بر اغلب بلاد و نگارش مصحف بر اساس قرائت حفص توسط خطاط معروف آنها (حافظ عثمان) و پیدایش صنعت چاپ (که دیگر نیاز به رونویسی قرآن، که امکان ورود خطا در آن زیاد بود) نبود بلکه همین قرآن با خط زیبا را با صنعت چاپ در همه جا گسترش دادند و نه تنها اقدام ابن جزری فقط به قضای متخصصین منتقل شد بلکه حتی امثال شاطبیه و قرائات سبع هم عملا به فضاهای تخصصی منتقل شد و کم کم فضا این گونه شد که این قرائت حفص عمومیت پیدا کرد در قلمروهای تحت نفوذ عثمانی (یعنی مناطقی مثل غرب آفریقا چنین نشده) (سوال: چرا ایران صفوی شیعی نیز همین رایج شده: پاسخ: خطاط معروف صفوی هم همین قرائت را نوشت. این مهم است که بنای شیعه این بوده که در قرائت قرآن با فضای عمومی اهل سنت مخالفت نکند. اگر کوچکترین اقدام دیگری می کرد الان باران تهمتها درباره تحریف قرآن بمراتی بیشتر می شد) با این تاریخچه معلوم می شود که چه شد که امروزه یک قرائت خیلی رایج است.
اما چرا دوباره فضا برمی گردد. زیرا همان طور که صنعت چاپ اقتضای تک مصحفی را تشدید کرد صنعت دیجیتال اقتضای تکثر را با سهولت فراهم کرده. قبلا اگر کسی می خواست هفت قرائت را داشته باشد باید هفت جلد کتاب با خود حمل می کرد اما اکنون همه در یک موبایل و مانند آن جمع می شود به نحوی که ظرف دو دقیقه یک نفر می تواند همه قرائات یک آیه را حتی با صوت دقیقش مرور کند و روند به گونه ای پیش می رود که افراد کم کم با انواع قرائات آشنا و حفظ خواهند شد.
سوال: ما در منابر تعدد قرائات را مطرح کنیم یا خیر؟ به عنوان بالاصاله خیر، اما به عنوان یک بحث تفسیری و به ویژه در حاشیه بحثها که اذهان مخاطب کم کم با این مساله و ابعاد مختلفش آۀشنا شود بله.
سوال: چرا عثمانی ها قرائت حفص از عاصم را ترویج دادند؟
پاسخ: وجوه متعددی احتمال داده شده اما برای هیچ یک سندی تاریخی ارائه نشده و فقط حدس است مانند اینکه آنها حنفی (پیرو ابوحنیفه اهل کوفه) بودند و قرائت یک کوفی را ترجیح می دادند و یا اینکه با توجه به لحن ترکی تلفظ برخی از قرائات دشوار بود و این قرائت برای آنها ساده تر بود که برای آموزش همگانی این را ترجیح دادند و ...






****************
تقریر جدید:













************
تقریر آقای صراف:
18/1/1394

طب الأئمة عليهم السلام ؛ ؛ ص15
وَ حَدَّثَنَا أَبُو عَتَّابٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بِسْطَامَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَلَفٍ قَالَ: حَدَّثَنَا الْوَشَّاءُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنْ أَخِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع‏: مَا مِنْ أَحَدٍ تَخَوَّفَ الْبَلَاءَ فَتَقَدَّمَ فِيهِ بِالدُّعَاءِ إِلَّا صَرَفَ اللَّهُ عَنْهُ ذَلِكَ الْبَلَاءَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ يَا عَلِيُّ قُلْتُ لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الدُّعَاءَ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً قَالَ الْوَشَّاءُ فَقُلْتُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ هَلْ فِي ذَلِكَ دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ‏؟ قَالَ أَمَا إِنِّي فَقَدْ سَأَلْتُ عَنْ ذَلِكَ الصَّادِقَ ع فَقَالَ نَعَمْ أَمَّا دُعَاءُ الشِّيعَةِ الْمُسْتَضْعَفِينَ فَفِي كُلِّ عِلَّةٍ مِنَ الْعِلَلِ دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ‏ وَ أَمَّا دُعَاءُ الْمُسْتَبْصِرِينَ فَلَيْسَ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ‏ لِأَنَّ الْمُسْتَبْصِرِينَ الْبَالِغِينَ دُعَاؤُهُمْ لَا يُحْجَب‏

· موقت به معنای معین است

· ترویج قراءات غیر حفص از عاصم به تدریج در یک پروسه انجام خواهد شد ولی اینکه ما بخواهیم در آن همراهی کنیم ه عنوان یک پروژه کار صحیحی به نظر نمی‌رسد و رمز آن این است که تعدد قرائت برای یک متن در غیر قرآن نقص است اما در قرآن کمال است ولی مبادی آن برای نوع بشر واضح نیست. چون زمینه آن فراهم نیست ما در جهتی که مشکل‌آفرین است و سؤالات مختلفی ایجاد می‌کند برای جو عمومی که مبادی آن هنوز در ذهن عرف عام آماده نشده است.

· همانطور که در گذشته صنعت چاپ تأثیر گذاشت در توحید قرائت، توسعه فن امروز در صنعت دیجیتال در جهت این است که سهولت ایجاد کند در دسترسی به قراءات متعدد.