بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۳

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

آقای سوزنچی:
109-تقریر جلسات اسفند از آقای سوزنچی
- مباحث دوشنبه 18 اسفند 1393
ادامه بحث جلسه قبل
درباره اینکه شیعیان یک جریان اجتماعی قوی و مهم بوده اند که بسیاری از بزرگان علم قرائت هم از شیعیان بوده اند اما اهل سنت فرهنگ سازی ای کرده اند که گمان کنیم شیعه در جریانات مختلف علمی شخصیت بارزی نداشته است:
در السبعه فی القرائه ابن مجاهد ص73 وقتی درباره حمزه (یکی از قراء سبعه) توضیح می دهد می گوید استادش حمران بن اعین بوده است. اما توضیح نمی دهده حمران کیست. ذهبی در میزان الاعتدال (مهمترین کتاب تراجم اهل سنت) می گوید :2292 - حمران بن أعين [ق] الكوفي.روى عن أبي الطفيل وغيره، وقرأ عليه حمزة.كان يتقن القرآن. قال ابن معين: ليس بشئ. وقال أبو حاتم: شيخ. وقال أبو داود: رافضي. وقال النسائي: ليس بثقة.
همچنین ذهبی در تاریخ الاسلام ج3 ص635 می گوید:  حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ الْكُوفِيُّ الْمُقْرِئُ، ق قَرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى الْكِبَارِ أَبِي الأَسْوَدِ ظَالِمِ بْنِ عَمْرٍو، وَقِيلَ بَلْ قَرَأَ عَلَى وَلَدِهِ أَبِي حَرْبِ بْنِ أَبِي الأَسْوَدِ، وَعَلَى عُبَيْدِ بْنِ نُضَيْلَةَ، وَأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ، وَحَدَّثَ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ وَغَيْرِ وَاحِدٍ. وَعَنْهُ: أَبُو خَالِدٍ الْقَمَّاطُ، وَحَمْزَةُ بْنُ حَبِيبٍ الزَّيَّاتُ، وَقَرَأَ عَلَيْهِ، وَسُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ، وَغَيْرُهُمْ. سُئِلَ أَبُو دَاوُدَ عَنْهُ، فَقَالَ: كَانَ رَافِضِيًّا. وَقَالَ أَبُو حَاتِمٍ: شَيْخٌ. قُلْتُ لَهُ فِي سُنَنِ ق حَدِيثَانِ.
وی مقری بوده که از قاری بالاتر است.
سوال: اگر چنین شخصیتهایی داشته، پس چرا یک روال خاص برای شیعه تاسیس نشده؟ (سوال کننده اصرار داشت بگوید وضعیت شیعه در آن موقع شبیه وضعیت بهاییها در این دوره است و حاج آقا بشدت داشت وجوه افتراق را توضیح می داد مهمترینش اینکه شیعه اگر مطالبش را مخفی می کرد از باب پرهیز از شقاق در امت بود و لذا اگر مطالبش لو می رفت به نفع دیدگاه خود شیعه بود؛ اما بهاییها مطالب اصلیشان اگر علنی شود آبروی خودشان می رود. به علاوه بهاییها عموما با حضور و فعالیت سیاسی و اقتصادی پیش رفته اند اما شیعه یک پایگاه اجتماعی فرهنگی جدی ایجاد کرده بود.)
پاسخ: چون شیعه تابع امامش بود و بنای ائمه بر همراهی و جلوگیری از شقاق بود و همه می دانستند وقت این کارها زمان ظهور است نه فعلا:
نکته: در سوره مائده (که بسیار نزدیک ارتحال پیامبر اکرم ص است آیه ای آمده که خوب است سوال شود مقدمه و موخره این آیه چه ربطی به هم دارد که یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه. شما مرتد شوید مثلا باید می گفت جهنمی می شوید. چه ربطی دارد که شما مرتد شوید گروه دیگری خواهند آمد. معلوم است که ارتداد شما اثری در دین باقی خواهد گذاشت که آن قوم که بیاید این اثر را مرتفع می کند. این همان سوره ای است که یا ایهاالرسول بلغ ما انزل ایک در آن آمده و ...
در کتب اهل سنت به زحمت حاضر می شوند بگویند فلانی رافضی است. هرچه بتوانند توجیه می کنند که رافضی نشود. همین حمران را ابن مجاهد نگفت که رافضی است. ابوعلی فارسی کتابی دارد به نام الحجه فی القرائات السبعه، یکی از اهل سنت آن را تصحیح کرده و چه تقلایی کرده که بگوید او سنی است نه شیعه.
بحثهایی درباره فرهنگ سازی اهل سنت و وظیفه ما در قبال آن
نکته: همین این مجاهد در توضیح حمزه صریحا می گوید که حمزه در بقیه قرائاتش قرائت عبدالله (ابن مسعود) را می خواند فی ما لم یوافق مصحف عثمان ص73
سوال: تعبیر به قرائت اهل بیت در برخی روایات به چه معناست؟
پاسخ: آنها قرائت خاص هم داشتند. فضای قرن اول و دوم را در نظر بگیرید که قرائتهای متعدد رایج بود و البته همانها قرائت همین مصحف هم انجام می دادند همان گونه که مثلا ابن مسعود یا ابی الدرداء چنین بود. قبلا اشاره شد که در مورد ابی الدرداء به چالش خوردند که از طرفی جمله آوردند که گفته بود لا اتابعهم ابدا و از طرف دیگر برخی از قرائات سبع به او ختم می شود [پس لا اتابعهم یعنی قرائت خود را کنار نمی گذارم نه اینکه این قرائت مصحف عثمان را قبول ندارم]
در پایان اشاره ای به کلام آیت الله بهجت که چگونه اقدام حضرت زهرا در آن دوران در مخفی کردن قبر خود مانند یک معجزه اثر می گذارد






****************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
18/12/1393

السبعة في القراءات (ص: 73)
وَقَرَأَ حَمْزَة على حمْرَان بن أعين وَقَرَأَ حمْرَان على أبي الْأسود الدؤَلِي وَقَرَأَ أَبُو الْأسود على عَليّ وَعُثْمَان رَضِي الله تَعَالَى عَنْهُمَا ...
... وَقَرَأَ حَمْزَة أَيْضا على جَعْفَر بن مُحَمَّد بن عَليّ بن الْحُسَيْن بن عَليّ بن أبي طَالب وَقَرَأَ جَعْفَر على آبَائِهِ وقرءوا على أهل الْمَدِينَة

ميزان الاعتدال (1/ 604)
2292 - حمران بن أعين [ق] الكوفي.
روى عن أبي الطفيل وغيره، وقرأ عليه حمزة.
كان يتقن القرآن.
قال ابن معين: ليس بشئ.
وقال أبو حاتم: شيخ.
وقال أبو داود: رافضي.
وقال النسائي: ليس بثقة.

تاريخ الإسلام (ص: 864)
حمران بن أعين الكوفي ق - المقريء قرأ القرآن على الكبار أبي الأسود ظالم بن عمرو وقيل بل قرأ على ولده أبي حرب بن أبي الأسود وعلى عبيد بن نضيلة وأبي جعفر الباقر وحدث عن أبي الطفيل وغير واحد وعنه : أبو خالد القماط وحمزة بن حبيب الزيات - وقرأ عليه - وسفيان الثوري وغيرهم سئل أبو داود عنه فقال : كان رافضيا وقال أبو حاتم : شيخ قلت له في سنن ق حديثان . حمزة بن بيض الحنفي أحد بني بكر بن وائل كوفي شاعر مجود سائر القول كثير المجون وكان منقطعا إلى المهلب بن أبي صفرة وولده ثم إلى بلال بن أبي بردة حصل له أموال كثيرة إلى الغاية من ذهب وخيل ورقيق وقيل إنه حصل ألف درهم ومات سنة ست عشرة ومائة . وبيض : بكسر أوله ورخه ابن الجوزي وأخباره مستوفاة في كتاب الأغاني . حمزة بن عمرو الضبي م د ن - العائذ البصري عائذ الله بن ضبة روى عن : أنس وعلقمة بن وائل وعنه : ابنه عمر وعوف وشعبة وثقه النسائي . حميد بن نافع الأنصاري ع - مولاهم المدني . عن : زينب بنت أبي سلمة وأبي أيوب الأنصاري وعبد الله بن عمرو وعنه : ابنه أفلح بن حميد وشعبة وصخر بن جويرية وآخرون وثقه أبو عبد الرحمن النسائي . وقال مصعب الزبيري : هو مولى صفوان بن خالد . ويقال : مولى أبي أيوب الأنصاري حج مع أبي أيوب وروى عنه وقد روى الثوري ومالك عن عبد الله بن أبي بكر عن حميد بن نافع . وقال أحمد بن حنبل : ثنا حجاج بن محمد قال : قال شعبة : سألت عاصما عن المرأة تحد فقال : قالت : حفصة بنت سيرين : كتب حميد بن نافع إلى حميد الحميري فذكر نحو حديث زينب
قال شعبة : فكان عاصم يرى أنه مات من مائة سنة

السبعة في القراءات (ص: 73)
وَكَانَ حَمْزَة يعْتَبر قِرَاءَة عبد الله فِيمَا لم يُوَافق خطّ مصحف عُثْمَان بن عَفَّان رَضِي الله تَعَالَى عَنهُ