بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۳

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

آقای سوزنچی:
090-تقریر جلسات بهمن از آقای سوزنچی
مباحث جلسه سه شنبه 28 بهمن 1393
ادامه بحث درباره وظیفه ما واینکه آیا باید دنبال استاد سیر و سلوک بگردیم؟ و مطالبی از قول آیت الله بهجت در این باره (تا دقیقه 12):
(راه خدا چیزی نیست که با پرس و جو به دست آید. باید هر قدمی که برمی داری کاملا یقینی باشد چون برگشت پذیر نیست. همین ها را که بلدیم عمل کنیم اگر زمانش برسد در و دیوار استاد ما خواهد شد.
سوال: برخی ختمها هست که خواص فراوانی برایش نوشته اند مانند... . بخوانیم یا نه؟ این مورد را کسی از آیت الله بهجت سوال کرد فرمود: می خواند اما دنبالش می رود و کافر هم می شود!
اگر وقتش نرسیده و زودتر می خواهید اشتباه می کنید. الصبر من الایمان بمنزله الراس من الجسد. صبر یعنی چیزی را الان می خواهی اما وقتش نیست. مدیریت خود را باید به خدا واگذار کنیم. وظیفه ما اشتغال به ملزوم است نه لازم. عصای موسی معجزه موقت بود و فقط در دست موسی. آیا قرآن که معجزه جاوید و در دست همه ما هست از عصای موسی کمتر است؟ استادی برتر از ثقلین می خواهید؟
سوال: آیا دنبال استاد رفتن جزء وظیفه نیست؟
پاسخ: برای تحصیل علم واجب، بله. اما برای سیر در مسیری که نمی دانی استاد نهایتا تو را کجا می برد، قطعا نه.)
- ادامه بررسی کتاب «مرویات نسخ التلاوه»
روایت ششم: صحیح بخاری، ج2، ص1036: (4588)- [4944] حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ حَفْصٍ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ: قَدِمَ أَصْحَابُ عَبْدِ اللَّهِ عَلَى أَبِي الدَّرْدَاءِ، فَطَلَبَهُمْ، فَوَجَدَهُمْ، فَقَالَ: أَيُّكُمْ يَقْرَأُ عَلَى قِرَاءَةِ عَبْدِ اللَّهِ ؟ قَالَ: كُلُّنَا، قَالَ: فَأَيُّكُمْ أَحْفَظُ؟ فَأَشَارُوا إِلَى عَلْقَمَةَ، قَالَ: كَيْفَ سَمِعْتَهُ يَقْرَأُف وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىق ؟ قَالَ عَلْقَمَةُ:  وَالذَّكَرِ وَالْأُنْثَى ، قَالَ: أَشْهَدُ أَنِّي سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقْرَأُ هَكَذَا، وَهَؤُلَاءِ يُرِيدُونِي عَلَى أَنْ أَقْرَأَف وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالأُنْثَىق وَاللَّهِ لَا أُتَابِعُهُمْ "
[روایت قبلی در بخاری نیز در همین فضاست. دقت کنید: (4587)- [4943] حَدَّثَنَا قَبِيصَةُ بْنُ عُقْبَةَ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، قَالَ: دَخَلْتُ فِي نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ عَبْدِ اللَّهِ الشَّأْمَ، فَسَمِعَ بِنَا أَبُو الدَّرْدَاءِ، فَأَتَانَا، فَقَالَ: أَفِيكُمْ مَنْ يَقْرَأُ؟ فَقُلْنَا: نَعَمْ، قَالَ: فَأَيُّكُمْ أَقْرَأُ؟ فَأَشَارُوا إِلَيَّ، فَقَالَ: اقْرَأْ، فَقَرَأْتُف وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى وَالذَّكَرِ وَالْأُنْثَى، قَالَ: أَنْتَ سَمِعْتَهَا مِنْ فِي صَاحِبِكَ؟ قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: وَأَنَا سَمِعْتُهَا مِنْ فِي النَّبِيِّ ص وَهَؤُلَاءِ يَأْبَوْنَ عَلَيْنَا "]
این سندش خیلی عالی است و در بسیاری از کتبشان آمده و در صحت حدیث تردید نمی کند. آخرش می گوید: ابن مسعود و ابیالدرداء مجاز بودند بخوانند اما ما چون به تواتر نداریم مجاز نیستیم و شاید خبر نسخ این تلاوت به آنها نرسیده باشد.
اولا که همان بحثهای قبلی (خود ابوالدرداء می گوید به من الزام می کنند چنین بخوان. بعد نسخ التلاوه شده و بی خبر است و هیچکس را قبول ندارد)
ثانیا و مهمتر اینکه در همین کتاب مرویات نسخ التلاوه، ص50 پنجمین حدیثی که برای ثبوت نسخ التلاوه آورد بحث عرضه اخیره بود. بعد روایت با سند صحیح و غیر قابل مناقشه آورد که صریحا می گوید قرائت ابن مسعود قرائت عرضه اخیره است نه قرائت زید بن ثابت:
مسند احمد بن حنبل (2394)- [2490] حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَابِقٍ، حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُهَاجِرٍ، عَنْ مُجَاهِدٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ: أَيُّ الْقِرَاءَتَيْنِ كَانَتْ أَخِيرًا: قِرَاءَةُ عَبْدِ اللَّهِ، أَوْ قِرَاءَةُ زَيْدٍ؟ قَالَ: قُلْنَا قِرَاءَةُ زَيْدٍ، قَالَ: لَا، إِلَّا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ " يَعْرِضُ الْقُرْآنَ عَلَى جَبْرِيلَ كُلَّ عَامٍ مَرَّةً، فَلَمَّا كَانَ فِي الْعَامِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ عَرَضَهُ عَلَيْهِ مَرَّتَيْنِ، وَكَانَتْ آخِرَ الْقِرَاءَةِ قِرَاءَةُ عَبْدِ اللَّهِ "
این روایت را بخاری در کتاب خلق افعال العباد آورده است:
[ ج  1 : ص  152 ](133)- [382] حَدَّثَنِي يَحْيَى، ثنا أَبُو مُعَاوِيَةَ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ أَبِي ظَبْيَانَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: أَيُّ الْقُرَّاءِ تَعُدُّونَ أَوَّلَ؟ قُلْنَا: قِرَاءَةُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: لا، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص " كَانَ يَعْرِضُ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ فِي كُلِّ رَمَضَانَ مَرَّةً، إِلا الْعَامَ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ فَإِنَّهُ عَرَضَ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ مَرَّتَيْنِ "، فَحَضَرَهُ عَبْدُ اللَّهِ فَشَهِدَ مَا نُسِخَ مِنْهُ وَمَا بُدِّلَ.
وَرَوَاهُ زَائِدَةُ عَنْ يَعْلَى عَنِ الأَعْمَشِ
جالب این است که در ص35 برای اینکه بگوید روایت زید بن ثابت روایت عرضه اخیره بوده فقط یک خبر مرسل با قیل می آورد و چنان وانمود می کند که گویی حرف قطعی است اما این حدیث صحیح را که در کتاب خود در ص90 آورده را کاملا ندیده می انگارد.






****************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
28/11/1393

· آخرین روایت این است:

صحيح البخاري (4/ 1889)
4660 - حدثنا عمر حدثنا أبي حدثنا الأعمش عن إبراهيم قال: قدم أصحاب عبد الله على أبي الدرداء فطلبهم فوجدهم فقال أيكم يقرأ على قراءة عبد الله ؟ قال كلنا قال فأيكم أحفظ ؟ فأشاروا إلى علقمة قال كيف سمعته يقرأ { والليل إذا يغشى } . قال علقمة { والذكرِ والأنثى } . قال أشهد أني سمعت النبي صلى الله عليه و سلم يقرأ هكذا وهؤلاء يريدونني على أن أقرأ { وما خلق الذكر والأنثى } . والله لا أتابعهم

· مصنف می‌گوید که برای آنها جایز بوده و نه برای ما چون ما نیاز به تواتر داریم و چه بسا آنچه در عرضه اخیره بوده به آنها نرسیده است.

· این ادعا با روایاتی که از نظر آنها صحیح است که ابن مسعود در عرضه اخیره بود و قرائت او مطابق عرضه اخیره است

خلق أفعال العباد للبخاري (ص: 87)
وَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا: أَيُّ الْقُرَّاءِ تَعُدُّونَ أَوَّلَ؟ حَدَّثَنِي يَحْيَى، ثنا أَبُو مُعَاوِيَةَ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِي ظَبْيَانَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: أَيُّ الْقُرَّاءِ تَعُدُّونَ أَوَّلَ؟ قُلْنَا: قِرَاءَةُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَا، «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ يَعْرِضُ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ فِي كُلِّ رَمَضَانَ مَرَّةً، إِلَّا الْعَامَ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ فَإِنَّهُ عَرَضَ عَلَيْهِ الْقُرْآنَ مَرَّتَيْنِ» فَحَضَرَهُ عَبْدُ اللَّهِ [ابن مسعود] فَشَهِدَ مَا نُسِخَ مِنْهُ وَمَا بُدِّلَ، وَرَوَاهُ زَائِدَةُ، عَنْ يَعْلَى، عَنِ الْأَعْمَشِ