بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۳

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای شریف در ذیل صفحه است

آقای سوزنچی:
054-تقریر جلسات آبان از آقای سوزنچی
- مباحث جلسه چهارشنبه 21 آبان 1393
ادامه بحث تواتر قرائات
- تفاوت اصطلاح قاری (امام قرائت، کسی که به حدی رسیده که در بین قرائات متواتره مختار داشته باشد) و راوی (کسی که به حد مذکور نرسیده و از قاری روایت می کند)
نکته: خلف هم راوی است (از حمزه- ابن جزری در کتاب مناقب اسد الله الغالب می گوید امیرالمومنین سرسلسله همه قرائات است و قرائت حمزه از طریق جعفر صادق به امیرالمومنین می رسد) و هم یکی از قراء عشر است.
- عدم حصر قرائات رایج در آن زمان به قرائات سبع:
کتاب النشر فی قرائات العشر- ابن جَزَری.
کتاب الکامل للقرائات العشر و ما یزیده من الاربعین - الهذلی (قرن5)
نکته: قاسم بن سلام در کتاب فضائل القران مواردی را ذکر می کند که مصاحف عثمان با هم اختلاف داشته اند.
اشاره مجددی به کاری که ابن مجاهد کرد تا قاری متواتر منحصر به این هفت تا شود و در نتیجه قرائت و مصحف ابن مسعود حذف شود.





*****************
تقریر جدید:















تقریر آقای شریف در انجمن علمی:

http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=280.0
شریف

چهارشنبه 21 آبان - 18 محرم 1436جلسه451
بسم الله الرحمن الرحیم

فرق قاری با راوی را باید بدانیم که فرق بین اینها بسیار مهم است.
14 تا راوی داریم.
در قراء معروف، 14 تا قاری داریم.
7 تا از همین معروف ها، و سه تا هم جزء عشره هستند.
عده ای برای اینها هم ادعای تواتر کرده اند از جمله شهید اول.
یا همین ابن جزری
فردی مثل دانی در قرن 5 مصنف التیسیر که کارهای ابن مجاهد را خیلی پیش برده است مدعی بوده اند.

ابن جزری قراء سبعه را تبدیل به ده تا کرده است. النشر فی قرائات العشر اسم کتابش هست.
یعقوب حضرمی، یزید ... استاد نافع، و خلف که خودش از قراء سبعه هم هست.
بعد هم چهار تا به اسم ، ابن محیصن، یحیی بن مالک و حسن بصری، اعمش
4 تا قاری هستند که در کتابهای تفسیر و جاهای مختلف زیاد ازشون می بینیم.
اما از قراء عشره نیستند.
رمزش این است که جزء عشره نیستند، چون خلاف مصحف عثمان هم می خواندند.
لذا بیرون رفتند از این دایره.
نکته
از چیزهای بسیار جالب کتاب الکامل فی القرائات العشر و مایزیده الی الاربعین مال مغربی است قرن 5 معاصر شیخ الطائفه طوسی بوده است.
یک کتاب نوشته است الان دست همه قراء هست.
از مشایخ مهم قرائت است.
یکی از مهمترین مشایخ قرائت صاحب الکامل است.
الکامل چیست؟ خیلی جالب.
از 50 تا قاری نه راوی. قرائت 50 قاری را در کتابش جمع کرده است.
پس این الکامل را نظرتون باشد. خود ابن جزری در کتاب النص که ده تا قرائت دارد. راجع به الکامل یک صفحه توضیح داده است و می رساند اساتیدش را به مولف الکامل.
قاری کیست و راوی کیست؟
استاد قرائتی که برسد به حدی که بین قرائات متواتره مختار آگاهانه و استادانه داشته باشد، قاری است.
اما آن که فقط نقل می کند و خودش صاحب اختیار نیست. مثل مجتهد و خبره. خبره را مجتهد نمی دانیم. بلکه قریب الاجتهاد باشد، کافی است.
امام القرائه اگر شد و مختار دارد، می شود قاری است.
کی از کسانی که الان در این میان اینگونه هست، خلف است.
خلف هم خودش قاری است و هم مختار دارد.
خلف از حمزه روایت می کند.
حمزه از چیزهای بسیار جالب در شرح حالش هست،
ابن جزری در کتاب مناقب وقتی می خواهد سلسله سندش را برساند به حضرت، می گوید از حمزه و حمزه بن حبیب بیاض عن الامام الصادق علیه السلام.
این را خود اهل سنت می دانند.
منظور اینکه خلف هم امام است و هم راوی.
راوی از حمزه بن حبیب است که شاگرد امام بوده است. و خودش نیز امام بوده به معنای صاحب مختار در قرائت.
حالا که اینها را دانستیم بر می گردیم به بحث
وقتی می گوییم یعقوب بصری و حضرمی اینگونه خوانده اند، یعنی امام هستند در قرائت.
امروز چه جوره مفتی می گوید اقوی این است و اظهر این است یعنی چه؟ یعنی مختار من این است.
نه اینکه دیگران هرچه گفتند غلط است.
لذا ابوجعفر ... یه جور می خوانده است مثلا یَهد می خوانده و شاگرد او یُهد می خوانده است.
=-=-
سوال
عاصم خودش دو جور خوانده است.
می گوید به حفص از یک طریق که آموخته ام، یاد داده ام.
به شعبه یک جور دیگر قرآن را آموخته ام.
=-=-
خود ابو عبدالرحمن سُلَمی، که استاد عاصم بوده است، همانی است که خود عثمان فرستادش کوفه، که قرائت ابن مسعود را برگرداند.
البته از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام بود، ولی در اینکه رابطه اش با حضرت چه گونه بود، اختلاف است.
بعضی ها می گویند سر قضیه بیت المال، با حضرت بد شد.
خلاصه.
اما اینکه خود ابن جزری و سایرین در اینکه می گویند قرائات سبع، نه تنها تا آنها متواتر است، بلکه بعدش را هم اینها متواتر می دانند و برای اینها واضح است.
ابن جزری می گوید: بین متکلمین و مشهور قراء اختلاف است.
متکلمین گفته اند: مصحف عثمان، مشتمل بر تمام سبعه احرف است. چرا؟ چون نمی شود خلیفه عثمان امت اسلامی را از این قرائات محروم کند.
ابن جزری این را می گوید بعد این را رد می کند.
می گوید: جمهور می دانند که مصحف عثمان بعض احرف سبعه را دارد وهمه را ندارد.
وبعدا می گوید: مصاحفی که رفت و قاسم بن سلام در کتاب فضائل القرآنی اش می گوید مواردی را که خود مصحف عثمانی با سبعه فرق دارد.
قاسم بن سلام مال قبل از غیبت صغری بوده است حدود 240 بوده است. در زمان حضرت هادی صلوات الله علیه وفات کرده است.
آدرس می دهد ریز به ریز که مصحف های شام و بصره و دیگر، کجاها با هم اختلاف دارند.
این یک نکته.
الکامل هم 50 تا قاری را ذکر می کند که مختار در قرائت بوده اند یعنی می دانند که اساتیدشان چه می گفته اند و چه جور می خوانده اند.
مختار یک جوی است که وقتی در فضای قرائت قرار بگیری، می فهمی اینها چه می گفته اند.
=-=
سایتی دارند اهل سنت سایت تفسیر که با هم بحث می کنند. یکی از طلبه های سنی می گفت: چرا ما را محروم کرده اند از پنجاه تا و فقط ده تا قرائت به اضافه چهارتا را که می شود 14 تا آورده اند. . بعد گفته بود که چرا 36 قرائت دیگر را ما نمی دانیم!!
خود اینها ذکر کرده اند در کتابهاشان: که امیرالمومنین علیه السلام بعد از نجوایی که پیامبر با حضرت کردند، امیرالمومنین فرمودند: اقرووا کما عُلّمتم.
اینها گفته اند: پس با توجه به این فرمایش حضرت، می توانیم همه قرائات را بخوانیم. اما یکی را بهش انس بگیریم.
-=-=
حرف اول طلبگی استناد است.
یعنی اول بدانیم که از کجا می خواهیم مطلب نقل کنیم.
=-=-=
فضای قرائت فضای تخطئه دیگری نیست. فضای اختیار قرائت است.
قاری و امام کسی است که اهلیت اختیار داشته است.
راوی کیه؟
راوی کسی است که در حد اختیار نیست.
فلذا ابن مجاهد متبع شد.
در جوی که شیعه نزدیک بود قدرت بگیرند، فوری ابن مجاهد آمد قراء سبعه را پیدا کرد و کار عجیب خود را انجام داد.
لذا آمد به ابن مجاهد گفت: تو خودت امام قرائت هستی، ولی اسم خود را در اینها قرار نداده ای؟ گفت: ما فعلا همینهایی که به دست ما رسیده است حفظش کنیم، لازم نیست به من امام بگویند.
یعنی طوری بوده فضا که می فهمیدند قاری و راوی چه کسانی هستند.

لذا کاری کردند که قرائت سبعه به تشابه عدد، با سبعه احرف، یکی بشود.
الان خیلی ها سبعه احرف را هفت قرائت یکی می دانند.
=-=-=
بعضی ها گفته اند: یعقوب حضرمی از کسایی بزرگتر است ولی شما او را جزء عشره گذاشته اید ولی کسایی را خارج از این دایره قرار داده اید.
عبارات خود علمای اهل سنت در مذمت شدید اهل سنت موجود است که چرا آمدی مشابهت قرار دادی بین سبعه احرف با هفت قرائت.
یکی از کسانی که مخالفت دارد با کار ابن مجاهد، ابن جزری است.
تحلیل من این است که:
اگر قرائات هفت گانه را ابن مجاهد ثبت نکرده بود، قرائت ابن مسعود رایج می شد.
فاطمیون 290 قدرت گرفتند.
آل بویه هم در همان سالها قدرت گرفته اند 320 مثلا.
در سال 323 ابن شنبوذ استاد مهم قرائت بود و در نماز هم قرائت خودش را می خواند که: لقد نصرکم الله ببدر بسیف علی و انتم اذله.
در این فضا، ابن مجاهد مسبع السبعه شد و هم کاملا کنترل بیرونی کرد.
ابن شنبوذ را کشاندند در دربار و توبه اش دادند و زندانی اش کردند و بعد هم در اثر این کارها مرد. به عنوان اینکه قرائت شاذه می خوانی.
ذهبی می گوید: قبلش هم که بوده است. قرن سوم این چیزها بوده است.
چرا اینها یه دفعه آمدند ابن شنبوذ را به این روز انداختند؟
حرف من این است که اینها احساس خطر کردند.
=-=-
ابن شنبوذ از اساتید خودش گرفته بود.
=-=-
و الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین