بسم الله الرحمن الرحیم

ویژگی های پول- یادداشت

اقتصاد
کتابشناسی کتب مرتبط با پول
كتاب نظریه اعتباری پول-آلفرد میچل اینس

مباحثه مطالب مربوط به اعتباريات در مباحث الاصول
تحلیل مفهوم حسن
تبیین اعتباریات با تکیه بر نظام اغراض و ارزش ها
عناصر فقهی-حقوقی



توضیحاتی در مورد این یادداشت:

س: آیا این نوشته مربوط به سال ١٣٨٣-١٣٨۴ می شود؟

پاسخ: دقیق یادم نیست، مظنونم این است با فاصله شاید چند سال کم کم نوشته شده است و یا فکرش شده است، و مورد ۱۴ وقتی بوده که از حالت فکر فردی بیرون آمده بودم و حرف اقتصاددانان را دیده بودم.

 

 

متن یادداشت

ثمن این چند خصوصیت را باید دارا باشد:
١. رغبت نوعیّه در آن زیاد باشد.
٢. رمز زیادی رغبت، سهولت تبدیل آن و صورت گرفتن معاوضه و مبادله در آن باشد.
٣. وفور و کثرت داشته باشد.
۴. غالباً فاقد نشانه و تعیّن باشد.
۵. علم به مقدار ارزش آن راحت باشد.
۶.  قابل صیانت باشد.
٧. فساد و نیز آسیب پذیری در او کم باشد.
٨.  مرجعیّت ارتکازیّه برای ارزیابی ارزش اشیاء داشته باشد مثل سایر واحدهای طول و گرما و غیره فتأمّل
٩. از پشتوانه حکومتی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد که این فقط در نقد است.
١٠. انتساب شخصی در کار او نباشد که پشتوانه ارزش او باشد مثل چک.
١١. به ‌منظور متاع خاص و مبادله خاص نباشد مثل کوپن.
١٢. مقصود بالاصالة نباشد بلکه مقصود از آن نمایش میزان قابلیّت فعلیه ابراء ذمّه در شخص باشد.
١٣. مقصود اصلی عقلائی از آن، حیث ارزش مبادلی آنست(روایت تعویض پول بحارالانوار ج ۵٢ ص  ١٩) پس اگر در شرایطی پولی ارزش مصرفی و استعمالی پیدا کرد از آن جهت می‌تواند مثمن شود مثل سکّه های خاص که فقط تلفن آن‌ها را می‌پذیرد.
١۴.[در اقتصاد سه وظیفه برای پول می‌گویند: ١. واسطه مبادله ٢. معیار سنجش ٣. ذخیره ارزش]

 

تصویر یادداشت

 

 


روایت تعویض پول

بخشی از روایت طولانی تشرّف یعقوب ضرّاب در الغیبة شیخ طوسی:
فقلت لها ما تكونين أنت من الرضا فقالت كنت خادمة للحسن بن علي ع فلما استيقنت ذلك قلت لأسألها عن الغائب فقلت بالله عليك رأيته بعينك فقالت يا أخي لم أره بعيني فإني خرجت و أختي حبلى و بشرني الحسن بن‏ علي ع بأني سوف أراه في آخر عمري و قال لي تكونين له كما كنت لي و أنا اليوم منذ كذا بمصر و إنما قدمت الآن بكتابة و نفقة وجه بها إلي على يد رجل من أهل خراسان لا يفصح بالعربية و هي ثلاثون دينارا و أمرني أن أحج سنتي هذه فخرجت رغبة مني في أن أراه فوقع في قلبي أن الرجل الذي كنت أراه هو هو فأخذت عشرة دراهم صحاحا فيها ستة رضوية من ضرب الرضا ع قد كنت خبأتها لألقيها في مقام إبراهيم ع و كنت نذرت و نويت ذلك فدفعتها إليها و قلت في نفسي أدفعها إلى قوم من ولد فاطمة ع أفضل مما ألقيها في المقام و أعظم ثوابا فقلت لها ادفعي هذه الدراهم إلى من يستحقها من ولد فاطمة ع و كان في نيتي أن الذي رأيته هو الرجل و إنما تدفعها إليه فأخذت الدراهم و صعدت و بقيت ساعة ثم نزلت فقالت يقول لك ليس لنا فيها حق اجعلها في الموضع الذي نويت و لكن هذه الرضوية خذ منا بدلها و ألقها في الموضع الذي نويت ففعلت و قلت في نفسي الذي أمرت به عن الرجل‏( بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏52 ؛ ص18-١٩)

 























فایل قبلی که این فایل در ارتباط با آن توسط حسن خ ایجاد شده است