بسم الله الرحمن الرحیم

بینهایت واقعی

فهرست علوم

فهرست مباحث ریاضیات
مجموعه

مجموعه
بینهایت
بینهایت واقعی
بینهایت بالقوه



Actual infinity





Opposition from the Intuitionist school

The mathematical meaning of the term "actual" in actual infinity is synonymous with definite, completed, extended or existential,[4] but not to be mistaken for physically existing. The question of whether natural or real numbers form definite sets is therefore independent of the question of whether infinite things exist physically in nature.




بی‌نهایت بالفعل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو

در فلسفه ریاضیات از دو مفهوم بی‌نهایت صحبت می‌شود:

بی‌نهایت بالقوه، که عبارت است از فرآیندی که هیچ گاه متوقف نمی‌شود مانند فرآیند شمارش فوق نویمان.
بی‌نهایت بالفعل، که موجودی کامل ایستا و مجرد تصور می‌شود در حالی‌که به‌طور تجربی هیچ چیزی که بی‌نهایت باشد در دست نداریم.

پیشینه

از دیدگاه ارسطو بی‌نهایت، امکان بالقوه‌ای است که هرگز بالفعل نمی‌گردد زیرا تعداد دفعاتی که میتوان یک مقدار را به دو نیمه تقسیم کرد، بی‌نهایت است. بنابراین، تعداد اجزایی را که می‌توان به دست آورد، همیشه از هر عدد معینی بیشتر است.

ارسطو با این استدلال که هیچ چیز نامتناهی نیست (زیرا در غیر این صورت از خدا بزرگتر خواهد بود) وجود بینهایت بالفعل مانند کل مجموعه اعداد طبیعی را منکر شد. با این حال، با پیدایش آنالیز ریاضی و مفهوم حد و دنباله در سده‌های هجدهم و نوزدهم، اجتناب از بی‌نهایت (بالفعل) دشوار شد.

بی‌نهایت بالفعل در فلسفه ریاضی امروز به ایده‌ای گفته می‌شود که اعداد یا برخی دیگر اشیای ریاضی را دارای قابلیت تشکیل کلیت‌های کامل و واقعی یعنی مجموعه‌ها می‌داند.

در فلسفه ریاضی، برای مجرد دانستن بی‌نهایت بالفعل، پذیرفتن موجودیت‌های نامتناهی (برای نمونه مجموعه‌ای از همه اعداد طبیعی) به عنوان اشیای تعریف‌شده الزامی می‌شود.
منابع

تبیان، بازدید: ژانویه ۲۰۱۰.
W. Mückenheim ۲۰۰۶، Die Mathematik des Unendlichen، Shaker، Aachen.

رده‌ها:

بی‌نهایتفلسفه ریاضیاتمتافیزیک















توسط hosyn

نقل قول:
در اصل توسط Freedom1 نوشته شده است نمايش نوشته
برمیگردیم به اول این سرنگار، جایی که گفتم ما جز شواهد و عقل چیزی نداریم، اونچه در شواهد ما قرار نگیره و نتونه با عقل ما سنجیده بشه، ما در برابرش مسئولیتی نداریم و کاری هم بهش نداریم، یعنی من کاری بهش ندارم چون ابزار من همین ها هستن و شما اومدین به من بگین که تو با همین ابزار هم میتونی به متافیزیک پی ببری.
اونچه من نتونم درک کنم مثل مقدار بی نهایت و عضو بی نهایت و تعداد ارقام بی نهایت، برای من مبهمه و وقتی برای من مبهم باشه و برای نوع بشر کلا مبهم باشه، و عقل ما میگه که این ابهام همیشگیه و هرگز امکان نوشتن و ثبت بی نهایت وجود نداره، دیگه مهم نیست که این ابهام بشریه یا فرابشری هم هست. من مامور به چیزی هستم که درک کنم.
احسنت، به جای خوبی رسیدیم، خوشبختانه در زمانی هستیم که ابزار لازم برای این ایده شما را داریم، و بینهایت بالفعل را میتوانیم نشان دهیم.

به سهم خودم تصور روشنی دارم از اینکه چگونه بینهایت بالقوه ارسطوئی، سد راه افلاطونگرایی واقعی در طول تاریخ بوده است، و وقتی مواجه میشدم که میگفتند باید تسلیم شویم که اگر بینهایت بالفعل داشته باشیم پس برای خدا شریک قائل شدیم، واویلا میشد! چه ربطی دارد؟! و اینکه اصرار بر واضح شدن آنچه واضح شهودی نزد همه بشر است دارم به جهت فراهم شدن زمینه علمی آن است، قرن بیستم و پیشرفت ریاضی و فیزیک آن، جای تردید نگذاشت که بینهایت بالقوه ارسطو جایی ندارد، اختاپوس رفت! و مطمئن باشید تلاش براور نمیتواند دوباره آن را زنده کند، هر چند برای بعض جهات دیگر خوب باشد، بنابر این زمینه علمی تبیین افلاطونگرایی واقعی، فراهم است، و باید از این پتانسیل موجود برای آن استفاده کنیم.

آنچه مهم است باید درک عمومی بشر از واژه «هست» فیزیکی به سوی «هست» ثابت متافیزیکی کوچ کند، و به محض اینکه حتی یک دفعه با یک کنش ذهنی دریافت که منظور از وجود یک ثابت چیست، دیگر وارد فضای ثابتات میشود و کسی نمیتواند این درک شهودی را از او بگیرد،‌ در اینجا هم توضیح آن آمده:

https://en.wikipedia.org/wiki/Actual...tionist_school

چقدر به سهم خودم از این جمله شما تجلیل و تحسین میکنم: من مامور به چیزی هستم که درک کنم.

واژه درک، بسیار واژه زیبا و در عین حال، راهبردی است.

امروزه بینهایت بالفعل، با تمام قد، برای بشر قابل درک است، نه موهوم است و نه مبهم، با آنالیز، به درک صحیح عقلانی آن میرسیم، هر چند قوه وهم ما چند صباحی اسپاسم داشته باشد.

بی‌نهایت بالفعل


حال همان جمله شما را نصب العین قرار دهیم و پیش برویم، سؤالی بسیار ساده بر طبق این جمله شما:

سؤال: آیا ما مأمور به دست آوردن عدد اول بعد از آخرین عدد اول که بشر میشناسد، هستیم یا خیر؟








توسط hosyn

نقل قول:
در اصل توسط Freedom1 نوشته شده است نمايش نوشته
معین شدن ارقام پی تا بی نهایت، که من میگم با تعریف دایره اتفاق میافته، به معنی مشخص شدن اون برای ما نیست و اینجا دو محدودیت پیش میاد که یکی محدودیت در ابزار هست که مثلا اجازه نمی‌ده فعلا بیش از یک میلیارد رقم اعشار رو به دست بیاریم و ممکنه بعداً تا ده میلیارد هم به دست بیاد اما ابزار به هرحال محدودیت داره، و دوم محدودیت همیشگی مربوط به بی نهایت رقم هستش که ثبت بی نهایت رقم کلا ممکن نیست. این هم توضیح جمله ای که نقل کرده بودید. اونچه قابل درک و ثبت باشه، اطلاعات هست ولی چیزی که نشه ثبت و درک کرد، چطور می‌تونه اطلاعات باشه؟ مثلا تعریف دایره می‌تونه اطلاعات باشه، عدد پی هم تا جایی که شناخته و مشخص میشه می‌تونه اطلاعات باشه.

اگر ریاضی دانی بگه بی نهایت رقم پی «مشخص» هستش، خب می تونیم ازش بخوایم که رقم صد میلیاردم رو به ما بگه یا اصلا این بی نهایت رقم رو به هر صورتی که خودش بلده به ما بده.
میدانیم که عدد پی، یک عدد حقیقی است، یعنی تنها یک نقطه معین را روی محور به خود اختصاص میدهد، این نقطه، فرضی نیست، موهوم نیست، مبهم نیست، ولی بشر نمیتواند به شخص آن دسترسی پیداکند، رسم ناپذیر است، و ترفندی که بشر زده است اینکه مرحله به مرحله خود را توسط نقاط نزدیکش ، به او نزدیک و نزدیک‌تر کرده است، مثلا توسط محیط ۹۶ ضلعی منتظم محاطی، به نقطه عدد ۳/۱۴ در محور رسیده است:


π ≈ 3/14

معلوم است که نقطه عدد ۳/۱۴ روی محور، غیر از نقطه عدد پی است، و همچنین نقطه عدد بعدی یعنی ۳/۱۴۱ غیر از هر دو است، ولی نقطه ۳/۱۴۱ روی محور نزدیک‌تر است به نقطه عدد پی:

___________________________________________________
3iiiii3/14iiiii3/141iiiii3/1415iiiii3/14159iiiiiiiiiiiiiiiiiiπ


تاکید میکنم که به فاصله متناهی و محدود از نقطه ۳/۱۴۱۵۹ تا نقطه عدد پی نگاه کنید، نقاط تمام بینهایت رقم موجود در عدد تقریبی پی که شما با آنها سر قهر دارید، همگی اینجا یکجا جلوی دید و نظر شما هستند! و جالب اینکه همگی دقیقا معین هستند! نه موهوم هستند و نه مبهم و نه پشت کوه قاف، همینجا همگی جلوی روی شما در این فاصله کوتاه! فقط شما با محاسبه نشانش میدهید، همین وبس!

یکی از این نقطه‌ها، نقطه‌ای است که به تازگی خانم هاروکا ایوائو که در بخش توسعه فضای ابری کار می کند، توانسته با محاسبه ۳۱۴۱۵۹۲۶۵۳۵۸۹۷ (بیش از ۳۱ تریلیون) رقم اعشار، آن را نشان دهد، و رکورد قبلی (سال ۲۰۱۶) که ۲۴.۶ تریلیون رقم بود را جا به جا کند.

کارمند گوگل رکورد محاسبه عدد پی را با ۳۱ تریلیون رقم اعشار شکست


میگویید: رقم ۸۰ تریلیون‌ را به من بگو که چیست؟ بگو! چرا جواب نمیدهی؟!

میگویم: نقطه عدد دارای رقم ۸۰ تریلیون، هم اکنون به طور دقیق و معین، جلوی روی شماست، و آخرین رقم او هم معلوم است، و یک تابع بسیار روشن ریاضی (فرمول محاسبه پی) در دست شماست، و منتظر است ورودی او را تامین کنید تا فورا به شما جواب دهد، و میدانیم که حد این سلسله، عدد پی است.
.