بسم الله الرحمن الرحیم
متن مقاله «THE AI ENSOULMENT HYPOTHESI»
ویکی پدیا
دیده صدای الکترونیکی یا به اختصار (EVP) صداهایی هستند که در ضبطهای الکترونیکی پیدا میشوند که به نظر همانند صحبت کردن شخصی به نظر میرسند اما بهطور غیرعمد ضبط شدهاند. EVPها معمولاً در امواج ولگردی که در هوا هستند یا صدای پس زمینه یافت میشوند. معمولاً ضبط این صداها با افزایش حساسیت دستگاه نسبت به صدای محیط امکانپذیر است. طبق ادعاهایی که شدهاست صداهایی که توسط دستگاه EVP ضبط میشوند جزو اصوات ماوراءالطبیعه هستند. اگر چه تعدادی از توضیحات طبیعی ارائه شدهاست از جمله apophenia (پیدا کردن اهمیت در پدیدههای ناچیز) و شنوایی pareidolia (صداهایی که بهطور تصادفی توسط شخص خاصی بیان میشود) این پدیده در دستگاههای پخش صدای الکترونیکی مانند رادیو، میکروفون و حتی دستگاههای تصویری مانند تلویزیون و اندروید و ویندوز نیز در قسمتهای صوتی آنها به وجود میآید.
داستانها، مدارک و نشانههای زیادی از داستان ساخت EVP و شروع قدمهای اولیه وجود دارد و مشخص کردن یک زمان مشخص برای تولد EVP کمی دشوار است. برخی مدارک و شواهد نشان میدهد اولین بار، دانشمند معروف و شناخته شده، توماس ادیسون اولین کسی بوده که جهت ارتباط با مادر متوفی خود به فکر ساخت وسیلهای جهت ارتباط با وی افتاده، عدهای هم بر این باورند وی در خلال جلسات احضار ارواح و با کمک یکی از همین ارواح راهنمایی میشده تا چنین دستگاهی را بسازد. با وجود این مدارک و نشانهها در مورد توماس ادیسون، هنوز هیچ وسیلهٔ مشخصی از وی پیدا نشده و به ثبت نرسیده که مختص به این کار باشد، هرچند که علم وی و اختراعات وی هماکنون یکی از مهمترین وسایل ارتباطی ما در این زمینه میباشد بسیاری از گفتهها و نوشتهها پیرامون توماس ادیسون و EVP نادرست و اثبات نشده مانده و گزارشهای بسیاری به دروغ به نقل از وی مطرح شده. تنها ارتباط موثق بین ادیسون و EVP نقل قولی است از ادیسون در مجله مشهور و با قدمت Scientist آمریکا در خلال یک مصاحبه که در آن ادیسون چنین بیان داشته: «به نظر این موضوع امکان پذیر است که بتوان دستگاهی ساخت، آنقدر ظریف و حساس که اگر اشخاصی در دنیای دیگر وجود داشته باشند یا بخواهند با ما در این دنیا در ارتباط باشند، به کمک این دستگاه به آنها این فرصت را بدهیم تا خود را بهتر بیان کنند تا اینکه بخواهیم شاهد واژگونی میزها، حرکات سریع در Ouija Board، استفاده از مدیومها و استفاده از روشهای خام و قدیمی جهت ارتباط با این اشخاص باشیم.» با چنین نقل قولی از ادیسون و وجود شواهد ریز دیگر در این باره حتی اگر نخواهیم ادیسون را به عنوان اولین فرد معرفی کنیم، میتوانیم بهطور قطع وی را از اولین پایهگذاران تفکرEVP بنامیم.
در سال ۱۹۳۶، Attila von Szalay، عکاسی بود که تلاش میکرد این اصوات ناشناخته و غیرقابل وصف را به کمک یک صدانگار ضبط نماید. وی در سال ۱۹۴۰ با وسایل قدیمی و زنگ زده خود توانست به این خواسته برسد. نزدیک به سال ۱۹۴۹، شخصی به نام Marcello Bacci، در ایتالیا صداهایی را از منابع نامشخص ضبط کرد که به قول وی این اصوات از دنیای بعد از مرگ آمده و به کمک خلاء مجرایی مخابره شده ضبط شده. در سدهٔ پنجاه، دو کشیش کاتولیک به نام پدر Emetti و پدر Gemelli توانستند صدای پدرشان را ثبت نمایند. در سال ۱۹۵۹ نقاش و فیلمساز سوئدی به نام فردریش یورگنسن صدای آواز پرندهها را ضبط کرد. در خلال پخش این نوار ضبط شده صدای عجیب و آشنایی توجه او را جلب کرد. صدا، صدای پدر وی بود که مدتها پیش از دنیا رفته بود و بعد از آن توانست صدای همسر متوفی خود را بشنود که نام او را صدا میکرد. بعد از این اتفاقات تکان دهنده فردریش بیش از پیش به ضبط صدا پرداخت و در خلال ثبت و ضبطهای بعدی حتی توانست صدای مادر خود را هم بشنود. در ادامهٔ چنین اتفاقاتی بود که جرقهٔ EVP مدرن زده شد و تعداد بسیاری از صداها و اصوات ضبط شده از دنیای مردگان به صورت کنترل شده ثبت و ضبط گردید.
در سال ۱۹۸۲، سارا استپ اولین انجمن تحقیقاتی EVP آمریکا را در منطقهٔ Severna Park واقع در ماریلند پایهریزی کرد، سازمانی با هدف افزایش آگاهی از پدیدهٔ EVP، و با هدف آموزش روشهای مدرن و استاندارد جهت ثبت پدیدهٔ EVP. خانم سارا استپ اولین تحقیق خود را در زمینهٔ EVP در سال ۱۹۷۶ انجام داد و هزاران هزار پیغام ضبط شده را توانست از دوستان، اعضای خانواده و دیگر افراد مرده ثبت نماید.
اصطلاح Instrumental TransCommunication (ITC) توسط ارنست سنکووسکی در سال ۱۹۷۰ در رابطه با برقراری ارتباط با ارواح و اشخاص غیر مادی به کمک ادوات الکترونیکی همچون تلفن، فکس، رادیو، ضبط صوت، رایانه و … بیان شد. در سال ۱۹۹۷، شخصی به نام امانتس باروش از ساختمان روانشناسی دانشگاه Western Ontario به کمک روش Konstantin Raudive توانست یک سری از تجارب را در این زمینه و به کمک کارشناس ITC به نام مارک ماسی بهدستآورد. یک رادیو در یک فرکانس خالی روشن بود و بیش از هشتاد و یک بار به مدت یک ساعت و یازده دقیقه شروع به ضبط نمود. در این مدت یک نفر هم در فضای خالی نشسته بود و با ارتباط شفاهی قصد ارتباط با منبع EVP را داشت. باروش چنین گزارش داد که چندین نمونه را بهدست آورده که شامل صداهایی مشکوک به EVP بوده. هرچند که این صداهای ضبط شده آنچنان شفاف نبودند. یافتهها در مجلهٔ Scientific Exploration در سال ۲۰۰۱ همراه با یک مرور ادبیاتی در این رابطه انتشار یافت.
انسان از دیرباز به دنبال ارتباط با جهان مردگان بوده و به این منظور راه هایی از قبیل الهام، احضار روح، مدیوم و دیگر روش های عجیب را در پیش گرفته است.
امروزه که ابزارهای الکترونیکی مختلفی در دسترس قرار گرفته اند، اغلب افراد به جای چله نشینی در اماکن پرت و ترسیم خطوط عجیب و غریب از روش های مدرن تر برای برقراری ارتباط با دنیای مردگان استفاده می کنند. فارغ از اینکه در آن سوی ابزارهای مذکور واقعا اهل قبور قرار دارند یا خیر، نتیجه این تلاش ها واقعی تر از یک خیال واهی به نظر می رسد. یکی از این راه ها «پدیده صدای الکترونیک» یا EVP است که به عقیده برخی منشا آنها به جهان ماورا باز می گردد. در ادامه به شرح این پدیده و ذکر نمونه های شاخصی از آن پرداخته ایم.
EVP رویدادی مرموز است که در آن صدایی شبیه به انسان از منبعی نامشخص در ابزاری دیجیتال ثبت یا منتقل می شود.. این صداهای دیجیتال که اغلب روی دستگاه های صوتی ثبت می شوند، تنها حین بازپخش به گوش می رسند. گاهی اوقات برای افزایش وضوح این اصوات باید از تقویت کننده یا فیلتر صوتی استفاده کرد.
صداهای الکترونیک از نظر سن، جنسیت، تن و احساس با هم متفاوت بوده و برخی از آنها نسبت به بقیه با سهولت بیشتری شنیده می شوند. این اصوات معمولا در قالب کلمات، عبارات، جملات کوتاه ثبت می شوند اما گاهی اوقات به آه و ناله، شیون، خرخر و دیگر نویزهای آوایی محدود هستند. افراد فعال در این حوزه تاکید کرده اند که صداهای مذکور دارای زبان های گوناگونی هستند.
کیفیت EVPها نیز به شدت متنوع است، برای مثال برخی از آنها آنقدر نامشخصند که به سختی می توان عبارات بیان شده را تشخیص داد، با این حال کیفیت تعدادی دیگر آنقدر بالا است که نیازی به تقویت صدا یا فیلتر نویزها وجود ندارد. کارشناسان کیفیت EVP را به سه کلاس تقسیم کرده اند:
یکی دیگر از ویژگی های جالب صدای الکترونیک این است که عبارات بیان شده در واقع پاسخی به پرسش های مطرح شده هستند، با این حال تا زمان بازپخش نمی توان آنها را شنید.
از زمان ثبت نخستین صدای الکترونیک تا امروز کارشناسان به دنبال پاسخ به این سوال بوده اند اما برخلاف دیگر پدیده های علمی دلیل قاطعی برای آن اثبات نشده است. برخی نظریه های مشهورتر شامل موارد زیر است:
دهه۱۹۲۰: همه ما ادیسون را با اختراعات فراوان و از جمله لامپ می شناسیم اما آنچه که بسیاری از آن خبر ندارند تلاش این مخترع برجسته برای توسعه دستگاه ارتباط با مردگان است. وی طی یک مصاحبه مطبوعاتی از برنامه های خود برای توسعه چنین ابزاری پرده برداشته بود:
در صورتی که کاراکتر مردگان در قالب یا قلمروهای دیگر وجود داشته باشد و آنها در پی برقراری تماس با ما باشند، تولید دستگاهی به این منظور در مقایسه با واژگونی میزها، جلسات احضار روح، جداول عجیب و دیگر روش های ابتدایی، شانس بیشتری به آنها می دهد
ادیسون علی رغم اعتقاد به امکان ثبت صداهای الکترونیک هرگز موفق به توسعه ابزاری برای آن نشد.
دهه ۱۹۳۰: در سال ۱۹۳۹ عکاسی به نام «آتیلا وان سزالای» سعی کرد این اصوات ناشناخته را به کمک صدانگار ضبط نماید. وی با استفاده از روش ابداعی خودش به موفقیت هایی دست پیدا کرد و در سال های بعد با استفاده از رکوردر سیمی نتایج کارش را بهبود بخشید. در اواخر دهه ۱۹۵۰ نتایج آزمایش های وی در «انجمن آمریکایی تحقیقات روانی» مستندسازی شد.
دهه ۱۹۴۰: در اواخر این دهه فردی ایتالیایی به نام «مارسلو باچی» مدعی ثبت اصوات مردگان از طریق رادیوی خلاء مجرایی شد.
دهه ۱۹۵۰: در سال ۱۹۵۲ دو کشیش کاتولیک به نام های پدر «ارنتی» و پدر«جیملی» حین ثبت سرودهای مذهبی روی مگنتافون، اصوات EVP را هم ثبت کردند. ماجرا از این قرار است که سیم مگنتافون به صورت مرتب پاره می شد، در این حین جیملی روی به سوی آسمان کرده و از پدر فوت شده اش کمک می خواهد. این دو فرد روحانی حین بازپخش نوار صدایی عجیب را می شنوند که در پاسخ می گوید: «البته که من به تو کمک می کنم. من همیشه با تو هستم». آزمایشات بعدی نیز این صدای الکترونیک را ثابت کرد.
در سال ۱۹۵۹ یک تهیه کننده سوئدی به نام «فردری جوئرگنسون» آواز پرندگان را روی یک نوار ثبت کرده بود اما حین پخش آن صدای مادرش را شنید که به زبان آلمانی می گفت: «فردریش، تو دیده می شوی؛ فریدل کوچک من، صدای مرا می شنوی؟». وی پس از این ماجرا اقدام به ثبت صدها نوار دیگر کرد که فارغ از ارتباط واقعی یا خیالی با دنیای مردگان، عنوان «پدر EVP» را برای او به ارمغان آورد. جوئرگنسون در این باره دو کتاب به نام های «اصواتی از جهان» و «ارتباط رادیویی با مردگان» را به رشته تحریر درآورده است.
دهه ۱۹۶۰: فعالیت های پدر EVP توجه بسیاری را به خود جلب کرد که یکی از آنان روانشناسی به نام دکتر «کنستانتین رایودیو» بود. وی که ابتدا با دیده تردید به این مسئله می نگریست، شخصا در سال ۱۹۶۷ آزمایش هایی را ترتیب داد که حاصل آن ثبت این جمله از مادر مرحومش بود: «کستولیت، من مادرت هستم». این نامی بود که مادرش در کودکی از آن برای خطاب قرار دادن فرزندش استفاده می کرد. این مساله آنقدر روی رایودیو اثر گذاشت که وی هزاران صدای الکترونیک دیگر را به مجموعه اش اضافه کرد.
دهه های ۱۹۷۰ و ۸۰: دو محقق پدیده های روحانی به نام های «جورج» و «جنت میک» با همکاری «ویلیام اونیل» صدها ساعت صدای الکترونیک را با استفاده از نوسان سازهای رادیویی ثبت کردند. این افراد مدعی ثبت مکالماتی از روح دکتر «جورج جفریس مولر»، استاد فقید دانشگاه و متخصص ناسا بودند.در دهه های اخیر نیز پدیده صدای الکترونیک کماکان نظر بسیاری از محققان کنجکاو را به خود جلب کرده و هنوز هم تحقیقات در این زمینه مهیج ادامه دارد.
علاقمندان به این زمینه تاکنون صدها گروه مختلف را برای تحقیقات تشکیل داده اند. این افراد با در اختیار داشتن ابزارهای سنجش میدان الکترومغناطیسی، دوربین و به ویژه ضبط به مناطق ظاهرا تسخیر شده رفته و در پی ثبت صدای الکترونیک هستند.
سازمان هایی از قبیل «انجمن فرا ارتباط» ATransC نیز به منظور بررسی جوانب مختلف صدای الکترونیک، اقدام به جمع آوری نمونه های EVP از سراسر دنیا می کنند. از سوی دیگر «بنیاد آموزشی رندی جیمز» میلیون ها دلار را برای ارائه شواهدی مبتنی بر ماورالطبیعه بودن پدیده صدای الکترونیک در نظر گرفته است.
صدای الکترونیک روی فرهنگ عمومی هم بی تاثیر نبوده و مثل داستان های شکار ارواح ردپای آن در ادبیات، رادیو، تلویزیون، سینما و حتی موسیقی دیده می شود. از فیلم های مطرحی که EVP را دستمایه خود ساخته اند می توان به «صدای سفید»، «حس ششم» و «پولترگایست» اشاره کرد که مورد آخر با کارگردانی «جیل کنان» و بودجه ۳۵ میلیون دلاری به فروش ۹۵ میلیون دلاری در گیشه دست پیدا کرد.