روند مدیریت اطلاعات، مهندسی اطلاعات، معماری اطلاعات
هر موضوعی که در تشابک شواهد نقش ایفا میکند ابتدا باید تحلیل موضوعی شود و سپس مؤلفههای موضوع اولی استخراج شود و یک سؤال محوری که بتواند موضوع مورد تحقیق را شفاف کند طرح گردد و سپس هر یک از مؤلفهها متعلقاتش لیست شود و ملاحظه شود که هر متعلق چه مختصاتی دارد؟ مثلا آیا زمان دارد یا خیر؟ و اگر زمان دارد چند رمان دارد؟ مثلا آیا مکان دارد یا خیر؟ و اگر مکان دارد چند مکان دارد؟ و بعد از اینها مرحله اصلی کار در کشف رمز تشابک شروع میشود، یعنی باید ملاحظه کرد که مؤلفههای موضوع مطرح شده در سؤال اصلی، هر کدام آیا وضوح و درصد صدق صد در صد دارد؟ آیا درصد بالایی از وضوح دارد؟ آیا اجمال دارد؟ آیا ابهام دارد؟ آیا محهول است؟ و... و هنگامی که ردهبندی مؤلفهها صورت گرفت، نوبت استفاده از وضوح یک مؤلفه در موضوعی دیگر که غیر از موضوع مطرح شده در سؤال محوری است میرسد، یعنی مؤلفه واضح موضوع ثانی است که میتواند ابهام یا اجمال یا مجهولیت مؤلفه موضوع اولی را تقلیل دهد و درصد صدق و وضوح آن را بالا ببرد، و به عنوان مثال، امر واضح به منزله پیچ است که مهره را نگه میدارد، مهره است که خلأ و حفره دارد، و توسط پیچ، آن خلأ، ملأ میشود.
۱- حفص قاری را میگویند ضعیف در حدیث است و متقن در قرائت! در حدیث کذاب است و در قرآن صدوق! اما وقتی در رجال شیخ طوسی قده ببینیم که او در عداد اصحاب امام صادق ع ذکر شده، میفهمیم که چرا در حدیث دروغگو است!
اجمال: واقعه قتل عثمان، فتاوای علامه قده، نظر علامه در فلان مسأله(یعنی همین ترکیب مجمل، نه نفس نظر که بعد از مذاجعه معلوم میشود)
ابهام: مشترکات و متشابهات-ابوبصیر که معلوم نیست کدام منظور است
مجهول:
اشاره: هذه السنة در کتب تاریخ