بسم الله الرحمن الرحیم

اصطلاحات قرائت و تلاوت

فهرست مباحث علوم قرآنی
اصول و فروع و فرش و اصطلاحات قرائت
وقف المراقبة-المعانقة-التعانق-المتعانق








النشر في القراءات العشر (1/ 212)
ولقد أدركنا من شيوخنا من لم يكن له حسن صوت ولا معرفة بالألحان إلا أنه كان جيد الأداء قيما باللفظ، فكان إذا قرأ أطرب المسامع، وأخذ من القلوب بالمجامع، وكان الخلق يزدحمون عليه، ويجتمعون على الاستماع إليه، أمم من الخواص والعوام، يشترك في ذلك من يعرف العربي ومن لا يعرفه من سائر الأنام مع تركهم جماعات من ذوي الأصوات الحسان، عارفين بالمقامات والألحان لخروجهم عن التجويد والإتقان،







نام كتاب: دراسة حول القرآن الكريم‏
نويسنده: محمد حسين حسينى جلالى‏

دراسة حول القرآن الكريم 371 مصطلحات ..... ص : 371
دراسة حول القرآن الكريم، ص: 371
مصطلحات‏
1- الابنان: عبد اللّه بن كثير (ت 120 ه) من السبعة، و عبد اللّه بن عامر (ت 118 ه) من القراء السبعة.
2- الاختلاس: النطق بأكثر من نصف الحركة دون تمامها.
3- الاختيار: ما يختاره المقرئ أو القارئ مستندا إلى وجه من الوجوه عن اجتهاد.
4- الأخوان: حمزة بن حبيب الزيات (ت 154 ه) من السبعة، و علي بن حمزة الكسائي (ت 189 ه) من السبعة.
5- الإدغام الكبير: دمج حرفين في حرف واحد مشددا سواء كانا مثلين أو جنسين أو متقاربين.
6- الإدغام الصغير: إدغام حرفين الأول منهما ساكن و الثاني متحرك سواء كان الحرفان في كلمتين نحو (فقد ظلم) أو كلمة واحدة نحو (فنبذتها) و سمي صغيرا لقلته.
7- الإشباع: وصل الضمة بالواو.
8- الإشمام: النطق بأول الفعل بحركة مكونة من حركتين هما الضم و الكسر، يبدأ بالضمة ثم بالكسرة نحو (قيل) و (غيض) [هود- 44].
9- الأصول: القواعد العامة التي التزم بها القراء الأربعة عشر على خلاف بينهم.
10- الإمالة- الكبرى- الاضطجاع: ألفاظ متقاربة بمعنى التلفظ بالألف قريبا من الياء أو الفتحة قريبا من الكسرة نحو (للّه الواحد القهار) [سورة إبراهيم- آية 28].
11- بصري: ما عليه ميمون الجحدري البصري (ت 130 ح ه).
12- البصريان: أبو عمرو زبان بن العلاء البصري (ت 154 ه) من القراء السبعة، و يعقوب بن إسحاق بن زيد البصري (ت 205 ه) من العشرة.
______________________________
(1) المصطلحات الراجعة إلى القراء ذكرها بتفصيل طاهر بن غلبون (ت 399 ه) في أول كتابه التذكرة 1/ 43 فراجع‏
دراسة حول القرآن الكريم، ص: 372
13- التجويد: النطق بالحروف و الكلمات صحيحة.
14- التحقيق: النطق بالحرف كاملا و يقابله التسهيل.
15- الترتيل: القراءة بتتابع من دون وقف ضروري.
16- التفخيم: هو تغليظ الحرف المنطوق و يقابله الترقيق نحو اللام في (اللّه).
17- الحدر: السرعة في القراءة من دون إخلال.
18- الحرق: القراءة.
19- حرمي: ما اتفق عليه المكي و المدني.
20- الحرميان: نافع بن عبد الرحمن المدني (ت 169 ه) من السبعة، و عبد اللّه بن كثير المكي (ت 120 ه) من السبعة.
21- الرسم: خط المصحف الإمام أو المصاحف العثمانية.
22- الرواية: كل ما اختاره أحد الرواة من الأربعة عشر قارئا، فإن لكل منهم روايات كرواية ورش عن نافع و رواية حفص عن عاصم و هكذا.
23- الروم: النطق بنصف الحركة دون تمامها بتولد صوت خفي.
24- السكت: قطع الصوت من دون تنفس و إلا فيكون قطعا.
25- شامي: ما عليه عبد اللّه بن عامر (ت 118 ه) من السبعة.
26- الطريق: كل ما اختاره التالي للراوي عن القارئ من القراء الأربعة عشر فإن لكل منهما طريق كطريق الأصبهاني عن ورش عن نافع.
27- عراقي: ما اتفق عليه البصري و الكوفي.
28- علي: هو علي بن حمزة الكسائي (ت 189 ه) من السبعة.
29- الفاصلة: نهاية الآية بمثابة السجع في النثر و القافية في الشعر.
30- الفرش: كل كلمة في القرآن اختلف القراء في لفظها.
31- القارئ: من يقرأ القراءات على غيره و لم يقرئ الآخرين فيقتصر على قراءات خاصة.
32- علم القراءة: علم لأصول أداء الكلمات القرآنية على وجه صحيح يعصم من الخطأ نطقا.
دراسة حول القرآن الكريم، ص: 373
33- القراءة: كل ما اختاره أحد الأربعة عشر قارئا كقراءة عاصم و قراءة نافع و هكذا.
34- القراءة الصحيحة: ما صح سنده و وافق العربية و لو بوجه و وافق إحدى المصاحف العثمانية و لو احتمالا.
35- القراءة الشاذة: ما عدا السبعة أو العشرة أو الأربعة عشر على خلاف.
36- القصر: التلفظ بالحركة كاملا بدون إشباع.
37- القطع: قطع الصوت مع التنفس معرضا عن القراءة زمنا ما.
38- كوفي: ما عليه قراءة الكوفة و هم: عبد الرحمن بن حبيب السلمي (ت 74 ه)، و عاصم بن أبي النجود (ت 128 ه) من السبعة، و حمزة بن حبيب الزيات (ت 154 ه) من السبعة، علي بن حمزة الكسائي (ت 189 ه) من السبعة.
39- الكوفيون: عاصم بن أبي النجود الأسدي (ت 128 ه) من السبعة، حمزة بن حبيب الزيات (ت 154 ه) من السبعة، علي بن حمزة الكسائي (ت 189 ه) من السبعة.
40- المد: إطالة الصوت في حروف المد و اللين على أربع حركات أو ثلاث على خلاف.
41- مدني: ما عليه قراء المدينة المنورة أشهرهم: نافع بن عبد الرحمن (ت 169 ه) من السبعة، و يزيد بن القعقاع (ت 130 ه) من العشرة، و شيبة بن نصاح، و إسماعيل بن أبي و يس بن مالك بن أنس (ت 227 ه).
42- مكي: ما عليه قراءة مكة المكرمة أشهرهم: عبد اللّه بن كثير (ت 120 ه) من السبعة.
43- المقرئ: من يقرئ عنده القراءات التي تلقاها سماعا عن شيوخه و لا بد من علمه بالقراءات المشهورة.
44- النحويان: علي بن حمزة الكسائي (ت 189 ه) من السبعة، و أبو عمرو زبان بن العلاء البصري (ت 154 ه) من السبعة.
45- النقل: نقل حركة الهمزة إلى الحرف الأسبق إذا كان ساكنا و صحيحا كقول «ردءا».
46- هاء الكناية: ضمير المفرد المذكر و يعبر عنها بالهاء الزائدة لتخرج ما هو من‏
دراسة حول القرآن الكريم، ص: 374
أصل الكلمة كما في «تفقه». فإذا وقعت هاء الكناية بين محركتين وجب صلتها بياء في اللفظ نحو: (تساءلون به و الأرحام) أو بياء في اللفظ نحو: (له ملك السموات و الأرض) و في غيرها خلاف.
47- الوجه: كل ما اختاره القراء دون الطرق ممن هو في الطبقة الرابعة و ما بعد كاختيار الطبري و ابن الجزري و هكذا.
48- الوقف: قطع الصوت من دون استئناف للقراءة و لا تكون في وسط الكلمة.
49- الوقف التام: ما لا يتعلق بما بعده كأغلب نهاية الآيات.
50- الوقف الكافي: ما يتعلق بما بعده معنى نحو: حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ‏ [النساء: 23].
51- الوقف الحسن: ما يتعلق بما بعده لفظا و معنى نحو: رَبِّ الْعالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ [الفاتحة: 2، 3].
52- الوقف القبيح: ما يخل بالمعنى كالوقف على الموصوف دون الصفة.
53- ياء الإضافة: الياء الدالة على المتكلم: نحو (أني) و (لي) و (عهدي) فهذه الياءات ثابتة في المصحف في آخر الكلمة و في فتحها نطقا أو سكونها خلاف.
54- ياء الزائدة: الياء في آخر الكلمة من الاسم كالمنادى نحو: يا قَوْمِ‏ [الأعراف:
93]. أو الفعل نحو (يتقي) و هذه ليست ثابتة في المصحف و في إتيانها نطقا أو حذفها خلاف.
دراسة حول القرآن الكريم، ص: 375
جدول مشاهير القراء القراء و رواياتهم حس











در این شرح حال، اصطلاحات زیادی به کار رفته که جالب است:

حامد شاکرنژاد

حامد شاکرنژاد (زاده ۱۳۶۲ - مشهد)، حافظ قرآن و قاری بین‌المللی قرآن کریم است.[۱] وی هم اکنون مدیر طرح ملی تلاوت[۲] و همچنین مُبَلّغ قرآنی در بسیاری از کشورهای اسلامی و همچنین غربی است.[۳] وی از سن ۸ سالگی سالانه حداقل دو بار و حداکثر سه مرتبه در محضر سید علی خامنه‌ای تلاوت می‌کند.[۳]

وی با کمک اساتید و تلاش و پشتکار فراوان و فراگیری علوم قرآنی، آشنایی با تجوید، آشنایی با وقف و ابتدا، آشنایی علمی با نغمات و الحان عرب و رهنمودها و توصیه‌های رهبری، توانست به عنوان افتخار شیعه و فخر القراء ایران، سبک و مکتب خویش را در جهان اسلام به ثبت برساند و هم اکنون تلاوتهای او در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اروپایی و آفریقایی و آسیایی پخش می‌شود.
پدر و برادر بزرگتر او حاج حمید شاکر نژاد، نیز از قاریان مطرح در جامعه قرآنی به شمار می‌روند؛ و در تلاوتهای خویش پیرو سبک اکبر القراء مرحوم مصطفی اسماعیل بوده است. با فن اختلاف قرائات به خوبی آشنا ست و در تلاوتهای مجلسی خویش قرآن را به روایتهای چندگانه قرائت می‌کند.[۴] صدای پخته، انعطاف‌پذیر، قدرتمند، انواع تحریرهای چرخشی، چکشی، و… به همراه استفاده بجا از مقامها، گوشه‌ها، ملودیها و مبدلهای قرآنی، از وی چهره‌ای ممتاز و برجسته ساخته است؛ چندانکه که اگر کسی وی را نشناسد و فقط صدای او را بشنود گمان می‌کند یکی از قاریان مصری مشغول تلاوت است.










http://www.quranhefz.ir/articles/view-10294.aspx

صوت و لحن چیست ؟ و چگونه ایجاد می شود؟
اولین قدم در راه قرائت قرآن که بسیار مهم است شناخت صدا می باشد یعنی نخست قاری قرآن صدایش را بشناسد و سپس به ساختن صدای خود (صدا سازی) بپردازد.
سه شنبه 19 خرداد 1394
بازدید: 5941
صوت و لحن چیست ؟ و چگونه ایجاد می شود؟

صدائی که از حنجره خارج می شود را "صوت " گویند که از تکان خوردن دو لبه (تیغه) نازک به نام "تارهای صوتی " ایجاد می شود.
به عبارت دیگر حنجره دارای ماهیچه هائی می باشد که در اثر فعل و انفعال ما هیچه ها تارهای صوتی کشیده شده و از تارهای صوتی شکافی ایجاد می شود که هوای بازدم از بین آنها عبور کرده و صدا تولید می شود.
عوامل دیگر نیزدرتولید صدا اثراتی دارند مثل حلق، بینی،دهان که اینها به کیفیت صدا می افزایند .


شناخت صوت
اولین قدم در راه قرائت قرآن که بسیار مهم است شناخت صدا می باشد یعنی نخست قاری قرآن صدایش را بشناسد و سپس به ساختن صدای خود (صدا سازی) بپردازد.
قابل ذکر است کسانی که در مرحله شناخت صدا و صدا سازی موفق شوند به رشد و تعالی قابل ملاحظه ای در رشته قرائت دست می یابند.

برای شناخت صدا بهید به استعداد های صوتی آشنا شد که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود .

1-طنین : پیچش صوتی در دستگاه تکلم است که هر چه بیشتر و بهتر باشد صدای زیباتری به گوش خواهد رسید . طنین (زنگ صدا ) یکی از استعداد های صدا ست که می توان آنرا بوسیله تمرین به کمال رساند یکی از عواملی که باعث لطمه زدن به طنین صدامی شود و حبس صوتی یا گرفتن صدا می باشد پس برای کار آیی بیشتر طنین صوتی هرگز نباید صدا را حبس کرد .

2- انعطاف :میزان انعطاف صدا در صورت تحریر و مهارت در تغییر پرده های صوتی به
وجود می آید در نتیجه صدای دارای تحریر بیشتر منعطف تر از صدایی است که تحریری کمتر دارد.

3- تحریر صوتی : ایجاد گره صوتی را تحریر گویند به عبارت دیگر کشش دادن ، بالا و پائین کردن ، لرزاندن ، ضربه زدن ، تکان دادن صوت هنگام تلاوت را تحریر صوتی گویند که مهمترین عامل زیبایی صوت می شود.
به هر اندازه که صدا بم (باس) باشد تحریر کمتر و به هر اندازه که صدا زیر( تنور ، باریتون ) باشد تحریر بیشتری دارد.
قابل ذکر است که باید دقت شود که تحریر های که استفاده می شود هماهنگ با صوت باشد زیرا هر زمانی و هر نقطه مکانی دارد.

4- ارتفاع صوت : فاصله بین پائین ترین قسمت صوت و بالا ترین قسمت صوت را ارتفاع صوتی می گویند .

تمرین ارتفاع صوت
یکی از راههای که برای تمرین ارتفاع صوت توصیه می شود فصیح خوانی می باشد طوریکه از پائین ترین پرده صوتی شروع و تا بالا ترین پرده صوتی ادامه پیدا کند .
البته باید این کار روزانه حد اقل 10 دقیقه تمرین شود.



آشنائی با چند اصطلاح صوتی

1- خارج صوتی : عدم تناسب در تغییر گامها و پرده های صوتی را خارج صوتی می گویند . یکی از عواملی که باعث نازیبایی و عدم تسلط قاری در قرائت قرآن می شود خارج صوتی است که قراء جداً باید از آن بپرهیزد.

خارج صوتی به دوگونه است :

الف – در حین قرائت مثلاً در اثنای تلاوت خروج بدون تناسب از گام پائین به گام بالا یا توسط .

ب – در فواصل تلاوت مثلاً پس از قطع که در گام اوج بوده شروع به گام پائین شود .

بکته ای که در تعریف خارج صوتی باید روی آن تأکید شود مسأله عدم تناسب است که از نقایص قرائت می باشد اگر تغییر گامها و پرده های صوتی به تناست و صحیح باشد از مزایای قرائت به شمار می رود و نشان دهنده مهارت قاری و پرورش انعطاف صوتی اوست.

آماده سازی صدا

نکاتی که برای آماده سازی و مهارت قاری روی صدا و یک نواخت نگاه داشتن صوت مهم است قرار ذیل است .
1- قرائت منظم روزانه
2- قرائت قرآن در مرتبه تدویر به مدت 5 دقیقه
3- عدم قرائت با صدای خسته و روح مضطرب
4- پرهیز از چیزهای که به صوت ضرر می رساند


2- گام های صوتی
الف – آغاز تلاوت : شروع قرائت باید در پائین ترین طبقه صوتی یعنی سطح مکالمه عادی صورت گیرد.
ب- توسط صدا ( میانه) : در این مرحله قاری با هر نفسی که تازه می کند پرده صوتی خود را به تدریج بالا برده و نزدیک به اوج می رساند.
ج- اوج صدا : همان سقف صدا می باشد که در روح و روان مستمعین تأثیر به سزایی دارد و موجب بر انگیخته شدن احساسات و هیجان درونی آنها می شود .
همچنین در مسابقات قرآن استفاده اصولی و منطقی آن دارای امتیاز ویژه ای می باشد .
د- فرود : بهتر است قاری به همان پرده صوتی که شروع به قرائت کرده با همان پرده صوتی بلاوت را به پایان برساند.


3- تناسب صوت با مفاهیم آیات
ما در مکالمه روزمره خود از اصوات متعددی برای انتقال مفاهیم استفاده می کنیم به عنوان مثال هنگامیکه عصبانی هستیم فریاد می زنیم و هنگامیکه ناراحت هستیم آرام و با حالت عجز گپ می زنیم و حالات دیگر.
یاد گیری مفاهیم آیات علاوه بر فیض معنوی که به همراه دارد در اجرای صحیح تلاوت نیز بسیار مؤثر می باشد


4- سایه صوت
باز کردن و گشودن دهان و استفاده از فضای داخل آن برای حجم دادن به صدا و صوت را سایه صوت گویند.


اصول تنفس صحیح
یکی از عوامل که باعث می شود صدا زیبایی خود را داشته باشد تنفس صحیح است که باید از طریق بینی صورت بگیرد زیرا تنفس از راه بینی موجب می شود که هوا در داخل بینی توسط مویک های که در بینی وجود دارد تصفیه و مرطوب شود و اگر از طریق دهان تنفس صورت بگیرد موجب می شود که هوا خشک و آلوده تارهای صوتی را خشک کند و باعث تخریش آنها شود . بر علاوه اینکه تنفس باید از طریق بینی باشد باید زخیره گاه هوا یا محل تجمع هوا باید زیر شش ها یعنی شکم باشد و نباید تجمع هوا در سینه باشد زیرا عوارض ذیل بوجود می آید
1- حبس کمی از هوا که باعث کوتاهی نفس می شود
2- ایجاد فشار بر حنجره و خسته شده صدا
3- گرایش پیدا کردن به طبقات صوتی بالا


عوامل موثر در نفس گیری صحیح هنگام تلاوت
1-انجام ورزش های مانند کوهنوردی ، شنا ، دوش ... به طور مستمر برای نفس قاری بسیار مفید بوده و نفس قاری به حداکثر رسیده و از لرزش صدا جلوگیری می کند.
2- تلفظ حروف (ح ، ه ) خصوصاً وقتی که ساکن باشند باید طوری تلفظ شوند که اصول تجویدی رعایت شده وهمنین از هدر رفتن هوا جلوگیری شود .
3- یکی از عوامل مهم کمبود نفس اضطراب می باشد که عوامل اضطراب می تواند عدم تسلط قاری بر اصول قرائت ، جو حاکم بر مجلس و یا عدم توکل بر خدای متعال باشد .

4- محل نشستن قاری باید به گونه ای با شد که به راحتی به قرائت قرآن بپردازد که بهترین نشستن چهار زانو می باشد.
5- چون بهترین تنفس ، تنفس شکمی می باشد لزا در هنگام تلاوت چیزهای که بر شکم فشار وارد می کند مانند کمربند باید برداشته شود .


نسبت صوت با لحن :

نسبت صوت و لحن مانند نسبت راکب با مرکب است یعنی صوت در حکم مرکب و لحن در حکم راکب است و اصل در قرائت صوت می باشد زیرا همانگونه که اگر مرکب سرکش باشد راکب را به مقصد نمی رساند. صوت نیز اگر رام و تعلیم یافته نباشد مانع ظهور زیبایی های لحن می شود از این روقاریان باید سعی تمام در جهت پرورش صوتشان نمایند.


آموزش لحن
لحن در زبان عربی برای معانی متعددی به کار رفته است که به تعدادی از آنها بطور اجمال اشاره می شود:

1- به معنای زیرک « لعل بعضکم الحن فی حجَته من بعضٍ »
یعنی : بعضی از شما در استلال آوردن زیرک تر هستید.
2- به معنای مفهوم ومعنی « ولتعرفنَّهم فی لحن القول »
یعنی : می شناسی آنها را از مفهوم کفتارشان .
3- به معنای صدای طرب انگیز و آواز خوش که به نام های نغمه ، مقام ، نوا ، ترنم ، آهنگ ... خوانده می شود و « ضات الحان » در زبان عربی به معنای فن موسیقی می باشد .
لحن در زبان عربی بمعانی دیگر نیز به کار رفته که ما به همین اندازه بسنده می کنیم و معنای مورد نظر ما هم معنای سوم یعنی صدای طرب انگیز و آواز خوش می باشد .
به عبارت دیگر تغییرات حالت و یا کیفیت صدای قاری در فواصل تلاوت را لحن می گویند .


الحان و یا مقامات قرآنــــی متعارف و اصلی 7 مقام است که عبارت اند از :

1-بیات 2- رست (الراست ) 3- صبا 4- حجاز 5- سه گاه (سیکاه) 6- نهاوند(نهوند)
7- چهارگاه


قبل از اینکه به شرح هر یک از اینها بپردازیم باید نکات ذیل را یاد آور شویم.


- سطح صدا در آغاز تلاوت
هر قارییکه تلاوت را شروع می کند صدایش در آغاز تلاوت از این سه حالت خارج نمی باشد
1- صدایش در آغاز تلاوت بالا تر از سطح صدا در گفتار است .
2- صدایش در آغاز تلاوت هم سطح صدا در گفتار است .
3- صدایش در آغاز تلاوت پائین تر از سطح صدا درگفتار است.
بهترین سطح صدا برای آغاز تلاوت حالت سوم یعنی سطح صدا پائین تر از سطح صدا در تکلم روزانه می باشد مگر اینکه در مسابقات باشد و یا اینکه وقت تلاوت بسیار کم باشد .


- آشنائی با محدوده مقامات
اساتید صوت و لحن معمولاً هر دستگاه یا مقام را به چهار بخش تقسیم کرده اند
1- قرار : پائین ترین قسمت مربوط به یک مقام را قرار گویند.
2 – جواب : جواب یا توسط که معمولاً از نظر صوتی بالاتر از قرار است و پس از آن خوانده می شود.
3-جواب جواب : معمولا بالاتر از قرار و جواب بوده و بعد از آن دو خوانده می شود.
نکته قابل توحه این است که تفاوت این سه قسمت با یکدیگر فقط در میزان بلندی صدا نیست و همپنین الزامی وجود ندارد که یکی پس از دیگری خوانده شود. فرق اساسی این سه بخش بیشتر از نظر لحنی و نوع اجرای آنها می باشد . به عبارت دیگر می توان گفت که هر کدام دارای ویژگیهای خاصی خود را دارند اما در عین حال مکمل همدیگر هستند بطور معمول قاریان مشهور جهان اول قرار و پس از آن جواب و بعد از آن جواب جواب را می خوانند.
4- حصار : بالا تراز جواب جواب خوانده می شود .
بدلیل اینکه این محدوده بسیار بالا بوده در قرائت بسیاری از اساتید قرآن دیده نمی شود و حتی برخی از قاریان محدوده جواب جواب و برخی از الحان را به همین دلیل اجرا نمی کنند.

نکته دیگر که قابل توجه باید باشد هماهنگی میان قسمت های مختلف یک لحن با آیات و جملات قرآن کریم است یعنی همانگونه که باید کلیت یک نغمه با مفاهیم و عبارات قرآن همانگ و متناسب باشد مثلاً یک لحن شاد را برای جملات قرآن که جنبه تبشیر دارد انتخاب نمائیم و لحن غمگین را برای آیات عذاب انتخاب نمائیم همچنان قسمتهای مختلف یک مقام نیز باید متناسب با متن قرآنباشد بدین صورت که در جائی از قرآن به تناسب قسمت قرار را بخوانیم در جای دیگر جواب را اجرا کنیم و اگر نیاز بود بطور مثال برای تأکید جواب جواب را بخوانیم .
نویسنده: م.فضلی شهری
مرجع : http://forqan.blogfa.com/post-17.aspx












http://www.gharian.ir/showthread.php?s=33d904c0&tid=122

تعریف تحریر : ایجاد گره صوتی در حنجره .یکی از عوامل موثر در زیبایی قرائت قرآن کیفیت تحریر بر دو نوع است : تحریر کامل و شبه تحریر
تحریر کامل به گره کامل صوتی گفته می شود در این نوع تحریر اگر گره صوتی ناشی از حزن باشد به آن بکاء الصوت می گویند.
به گره ناقص صوتی شبه تحریر می گویند در این نوع تحریر می توان از لرزش اندامهای صورت به گونه ای کاملا ظریف برای افزایش کیفیت شبه تحریر استفاده کرد.کلا در قرائت قرآن بیشتر از شبه تحریر استفاده می شود .
جایگاه تحریر در کلمات :
1- تحریر بر روی حروف : از 28 حرف عربی 7 حرف تحریر پذیرند . این حروف عبارتند از :ر ع ل م ن و ی که به جهت یادگیری بهتر عبارت ”نورعلمی “ را می توانید به خاطر بسپارید. ترتیب تحریر پذیری حروف از زیاد به کم نیز چنین است : ن م ی ل و ع ر
2- تحریر بر روی صداها و کشش ها :صداهای کشیده ،مد کشش های خیشومی(اقلاب ، ادغام و اخفا)
ناگفته نماند که صداهای کوتاه ،تحریر پذیر نیستند.
برای تحریر ، تقسیم بندی دیگری هم ارایه شده :
◄ ترجیع : که به گردانیدن آواز در گلو ، یا همان چهچهه زدن -در تداول عامه- اطلاق می شود از آنجا که عده ای از علما ،این نوع تحریر را غنا می دانند،استفاده از آن توصیه نمی گردد.
◄ترعید : ارتعاش صوت و خواندن با ‌آهنگ لرزان را می گویند.
◄تطریب:به دادن مد بی جا برای مراعات آهنگ و لحن گفته می شود. به عبارت دیگر ، آهنگ دادن به کلام با تأکید و کشش بی هنگام را تطریب می گویند .
◄تحزین:حزن دادن و سوزناک و محزون خواندن است.
◄ترقیص: آهنگ دادن به کلام با بالا و پایین بردن صوت و به عبارت دیگر : آهسته ، بریده و بلند خواندن است.
یکی از اساتید ، تحریر ها را به تفکیک اساتید قرائت، چنین معرفی و دسته بندی کرده است،(به نقل از زینه القرآن) :
۱- لرزشی : استاد غلوش
۲- لغزشی: استاد مصطفی اسماعیل
۳- ضربه ای : اساتید عبدالباسط ، رفعت و منشاوی.
۴- موجی : استاد شحات انور و استاد بسیونی
« خداوند به همه چیز آگاه است »

امیدوارم فقط به همین یک آیه ایمان بیاوریم !










http://www.gharian.ir/showthread.php?s=6056614b&tid=1558&pid=4523#pid4523

بسم الله الرحمن الرحیم


باسلام.توی این پست میخوام چندتا روش برای صدا سازی بهتون پیشنهاد کنم.امیدوارم که مفید باشه.
1-* پرده های آوایی روبه ترتیب بکشید یعنی:آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ.
اینکار- به شرطی که پرده هارو به ترتیب بکشید و تا سقف صداتون بالا برید-شما رو روی پرده ها مسط میکنه و باعث میشه که دراوج ها برای تحریر،بالا پایین کردن پرده ها و .... تسلط کافی پیدا کنید و دچار مشکل نشید.

2-* همین مورد اول رو ولی اینبار به صورت نامنظم انجام بدید.
این عمل باعث تا بتونید مثلا بعد از بم بلافاصله از سقف صدا شروع کنید به خوندن.

3-* یک پرده ی صدایی رو انتخاب کنید{ترجیحاً پرده های متوسط} و روی اون ابتدا تحریر های تکی،بعد از چند دقیقه دوتایی و دقایقی بعد سه تایی،چهارتایی و ... بزنید.
اینکار شما رو قادر میکنه تا بتونید تحریر های به جا، مناسب و روان بزنید.

4-* پرده هارو به ترتیب و بدون ترتیب بالا پایین کنید یعنی بوسیله ی تحریر های تکی،بعد از چند دقیقه دوتایی و دقایقی بعد سه تایی،چهارتایی و ... .
اینکار برای کسایی خوبه دوست دارن باتحریر زدن پرده ها رو بالا وپایین کنند.

5-* صداتون رو تا سقف بالا ببرید و بعد ضربه بزنید.دقت کنید تا ضربه بزنید نه تحریر.
با انجام این تمرین شما میتونید سقف صداتون رو بالا ببرید.

6-* برای اینکه صدای راحت یا به عبارت دیگه صدای باز داشته باشید شعرهای با دهان باز بخونید.

7-* برای زیاد کردن قدرت صدا شعرهای آوایی با دهان بسته بخونید.
خیــــــــــــــــلی مـــــــــــــــــــهــــــــــــــــــــــــــــــم

{{{{{{{**** وقتی تمرین شماره ی 7 رو انجام میدید به خودتون فشار نیارید تا باعث بشه فکر کنید چشم های مبارکتون و مغزتون داره جابجا میشه یعنی تکرون میخوره.چون خدایی نکرده باعث سکته مغزی میشه.****}}}}}.

بدرود
یاعلی









دعوت از دوستان و قاریان قرآن کریم برای همکاری بیشتر در انجمن قاریان (بهمن ۲۳, ۱۳۹۴)


کاربران در حال مشاهده این انجمن: 1 مهمان
انجمن‌های 'تالار قرائت'
  انجمن آخرین ارسال
روخوانی و روانخوانی موضوعات : 9 ارسال ها : 54
نفس نفس زدن در زمان روخوا...
۱۳۹۵-۰۸-۰۹, ۰۸:۴۹ ب.ظ
توسط یانور
تجویــــد موضوعات : 29 ارسال ها : 218
روش بدست آوردن شماره صفحه...
۱۳۹۴-۱۱-۲۳, ۰۸:۴۷ ب.ظ
توسط GHARIAN
صـوت موضوعات : 94 ارسال ها : 990
مشکل انعطاف صدا
۱۳۹۵-۰۶-۱۰, ۰۹:۳۱ ب.ظ
توسط مجتبی امیری
لــحــن موضوعات : 137 ارسال ها : 1,870
آوای نغمه چهارگاه
۱۳۹۵-۱۲-۰۷, ۱۱:۱۹ ب.ظ
توسط محمد کیوانلو
















http://www.gharian.ir/showthread.php?tid=948

دستگاه سه گاه در قرائت قرآن

دستگاه سه‌گاه

· در اين درس دستگاه سه‌گاه (سيگاه) از ده منظر مورد بررسي قرار گرفته است، در پايان انتظار مي‌رود:
1 - با كيفيت آهنگ اين دستگاه آشنايي حاصل شود.
2 - موضوع آياتي كه در اين مقام تلاوت مي‌گردد شناخته شود.

1 - معناي لغوي : ريشه‌ي اين كلمه فارسي بوده و نام لحني از الحان موسيقي ايراني و نام‌نوايي از موسيقي است.
2 - گستردگي و پيشينه : عده‌اي بهترين جايگاه اين مقام را در آذربايجان، و اهل آن را بهترين اجراءكنندگان اين مقام مي‌دانند و معتقدند كه به مرور زمان اين مقام در همه‌ي سرزمين‌ها به خصوص در ميان عرب‌زبانان جايگاه و موقعيتي خاص براي خود كسب نموده است تا آن جايي كه امروزه يكي از مقامات اصلي در ميان الحان قرآن كريم است.
3 - كيفيت آهنگ : سه‌گاه تنها مقامي است كه نسبت به ساير مقام‌ها حالت تهييج و تطريب دارد در اين مقام نوعي شور و هيجان و جهش وجود دارد كه درصورت تطابق صحيح و به جا با مفهوم و معناي آيات زيبايي دوچندان دارد اين مقام دوست داشتني بوده و براي انسان هيجان ايجاد مي‌كند. برخي گوشه‌هاي آن حالت اميد و رجاء معنوي دارد و برخي ديگر حزني معنوي در نفس به وجود مي‌آورد.
4 - موضوع آيات : غالباً اين مقام در آيات «رحمت، شادي، فرح، بشارت، اميد، رجاء، مفاهيم عشق، وعده‌هاي الهي، مغفرت، صفات مومنان، پيروزي، اجابت دعا و اصحاب يمين»‌ آورده شده است.
5 - تاثيرات : الحان مقام سه‌گاه آرامش‌بخش و باعث لذت روح و جان است و غم‌ها را مي‌زدايد و ريتم آن به گونه‌اي است كه حالت استهزاء، عتاب، خطاب، تمسخر و سرزنش را در ذهن شنونده تراوش و منقوش مي‌كند. همچنين حلاوت و شيريني آن برانگيزنده‌ي حس محبت، عشق و سوزدل است.
6 - جايگاه اجرا : اين مقام غالباً قبل و بعد از چهارگاه و حجاز و بعد از رست قابل اجرا مي‌باشد و همچنين پس از عجم و نهاوند نيز خوانده شده است.
7 - گوشه‌ها و نغمه‌هاي فرعي : اين مقام يكي از دستگاه‌هاي اصلي موسيقي در ايران بوده و گوشه‌هاي «مويه، زابل، مخالف و مطلوب» در آن استفاده مي‌شود. همچنين گوشه‌ي «رمل» نيز در آن استفاده مي‌گردد و باز هم از نغمات فرعي آن مي‌توان به «شوق‌افزا وشوق‌آور» اشاره نمود.
از ديدگاه اساتيد لحن گوشه‌هاي ديگري از جمله دستگاه «هزام» كه استاد مصطفي اسماعيل در تلاوت سوره‌هاي لقمان، نازعات و علق خوانده است را مي‌توان نام برد.
8 - قاريان برتر : رفعت، شعشاعي، مصطفي اسماعيل، منشاوي، شحات انور و نيز استاد غلوش مي‌باشند.
9 - وزن‌هاي لحني :
قرار
مفاعلن، مفتعلن، مفاعلن

*********************
جواب
متفاعلن، متفاعلن، متفاعلن

************************
جواب‌الجواب
متفاعلن، متفاعلن، فعلاتن














http://www.gharian.ir/showthread.php?s=33d904c0&tid=448

دعوت از دوستان و قاریان قرآن کریم برای همکاری بیشتر در انجمن قاریان (بهمن ۲۳, ۱۳۹۴)
انجمن تخصصی قاریان قرآن کریم › تالار قرائت › لــحــن v
نغمات و مقامات رايج در قرائت قرآن

صفحه‌ها (2): 1 2 بعدی »
رتبه موضوع:

41 رای - 3.63 میانگین
1
2
3
4
5

حالت موضوعی
نغمات و مقامات رايج در قرائت قرآن
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#1
۱۳۸۹-۰۲-۳۱, ۰۵:۲۵ ب.ظ
به نام خدا
سلام

جواز کاربرد الحان درقرائت قرآن کريم
دررواياتي از معصومين آمده است که پيامبر اسلام ( ص ) پس از طلوع فجر، با نغمه ي خاصي قرآن را تلاوت مي فرمودند که زنگوله ناميده مي شد و تأثير عميقي بر روحيه ي مستمع بر جاي مي گذاشت. عده اي نيز آن را حجاز مي دانند. ساير پيامبران بزرگ الهي نيز براي راز و نياز با خداوند، نغمات مخصوصي داشته اند، از جمله نغمه ي راست منسوب به حضرت آدم (ع)؛ گوشه ي حسيني در بيات، منسوب به حضرت ابراهيم و داوود عليهما السلام [ رجب نژاد، 37:1379 ].
از ائمه ي معصوم، امام کاظم (ع) خوش صداترين مردم در قرائت قرآن بود. آن حضرت به هنگام قرائت بسيار محزون مي شد و مي گريست، به طوري که محاسن مبارکش به اشک آغشته مي شد و شنوندگان نيز به سبب قرائت توأم با حزن آن جناب مي گريستند [ ملاتقي، 59:1381 ].
پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) در خصوص چگونگي به کارگيري الحان و نغمات در تلاوت قرآن کريم مي فرمايند:
قرآن را به صورت عرب بخوانيد و از آهنگ ها و الحان اهل فسق و گناهکاران بپرهيزيد. پس از من اقوامي مي آيند که هنگام خواندن قرآن، صدا را مانند غنا، نوحه خواني و سرود خواندن رهبانان بغلطانند که از حنجره ي آنان تجاوز نمي کند و قلوبشان واژگون است و هم چنين مردمي که رويه ي آنان برايشان شگفت آور و خوشايند باشد [ بيگلري، 283:1372 ].


هدف از يادگيري نغمات و الحان
هدف ما از يادگيري الحان و مقامات، رسيدن به اصل تحزين در قرائت قرآن است، زيرا اين مقامات به عنوان ابزاري مطرح اند که ما مي توانيم به وسيله ي آن ها مفهوم و محتواي آيات را با حس و عرفاني که نسبت به آن ها پيدا مي کنيم، به خوبي انتقال دهيم. مراد از تحزين عبارت است از خواندن باوقار و طمأنينه ي قرآن و به تصوير کشيدن مفهوم و محتواي آيات در حين تلاوت. بنابراين تحزين برايند و نتيجه ي آن حس و عرفاني است که ما نسبت به آيات پيدا مي کنيم و آن حس و شناخت ما را به سوي معبود و محبوب سوق مي دهد [ نرم افزار مائده ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، بهجت حجت ، مهدی مجید ، ناسک ، ahmad-k ، javadmoini ، mmdmhdistv ، تکتم2 ، درجزی ، عارف
آگهی
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#2
۱۳۸۹-۰۳-۰۱, ۰۵:۰۸ ب.ظ
به نام خدا

مفهوم لحن
گاهي هنگام شنيدن تلاوت قرآن، احساس مي کنيم که حالت يا کيفيت صداي قارن در زمان هاي متفاوت به کلي تغيير مي کند. به اين تغيير حالت يا کيفيت صداي قارن « لحن » گفت مي شود [ پيشين ]. اگر قاري بدون استفاده از پل يا مبدل مناسب، از مقامي به مقام ديگر منتقل شود، به اصطلاح دچار « خارج لحن » شده است [ ملاتقي، 97:1381 ].


تعداد الحان معمول در قرائت قرآن
تعداد الحان و نغمات عرب هفت تاست که هريک را مقام مي گويند. مقامات معمول در قرائت قرآن کريم عبارت اند از: بيات، رست، صبا، حجاز، نهاوند، چهارگاه و سه گاه.
هر کدام از اين مقامات گوشه هايي دارد که تعداد اندکي از آن ها درقرائت قرآن کاربرد دارند [ مجموعه نوارهاي آموزشي آشنايي با دستگاه ها و مقامات قرآني ]. استاد عربي القباني تعداد کامل الحان را بدون اشاره به نامشان، 360 نغمه عنوان کرده است [ عربي القباني، 42:1377 ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، بهجت حجت ، ناسک ، ahmad-k ، mmdmhdistv ، تکتم2 ، درجزی
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#3
۱۳۸۹-۰۳-۰۲, ۰۷:۰۳ ب.ظ
به نام خدا

محدوده هاي صوتي مقامات
در اجراي مقامات قرآني ما با سه محدوده ي صوتي با تقسيمات مشخص و مرتبط با هم روبه رو هستيم که عبارت اند از: الف) قرار: به پايين ترين سطح صوت در يک مقام، قرار گرفته مي شود. ب) جواب: سطح صوتي متوسط هر مقام را جواب آن مقام مي گوييم. ج) جواب جواب: بالاترين سطح صوت در يک مقام را جواب جواب مي گويند [ نرم افزار مائده ].
نکته ي قابل توجه اين که تفاوت اين سه محدوده ي صوتي فقط در ارتفاع صوت نيست، بلکه بيش تر از نظر لحني و نوع اجراي آن هاست. لازم به ذکر است، بعضي از قاريان بزرگ جهان در اجراي برخي مقامات، جواب را از نظر ارتفاع صوت، پايين تر از قرار و گاهي جواب جواب را پايين تر از جواب و حتي قرار خوانده اند. محدوده ي صوتي چهارمي نيز به نام « حصار » براي هر مقام ذکر شده که از نظر طبقه ي صوتي بالاتر از جواب جواب است. اين محدوده در قرائت استادان بسيار نادر و کمياب است [ عربي القباني، 47:1377 ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، بهجت حجت ، ناسک ، ahmad-k ، mmdmhdistv ، تکتم2 ، درجزی
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#4
۱۳۸۹-۰۳-۰۳, ۰۵:۵۶ ب.ظ
به نام خدا

معرفي مقامات

اينک به شناخت اجمالي هر يک از مقامات هفتگانه ي معمول و مرسوم در قرائت قرآن کريم مي پردازيم:

بيات
درخصوص معناي لغوي اين مقام عده اي معتقدند، واژه اي ترکي و به معناي غم يا غمگين است. عده اي ديگر مي گويند، طايفه و قبيله اي از ترکمن است و عده اي اصل اين کلمه را « به ياد » مي دانند، مانند به ياد خداوند متعال، به ياد پيامبر گرامي اسلام (ص) و به ياد فاطمه ي زهرا (س) [ نرم افزار مائده ].
اين مقام، اولين مقامي است که عموم قاريان در آغاز تلاوت از آن استفاده مي کنند و در ميان الحان، تنها مقامي است که در سه سطح، بيات شروع ( محدوده ي قرار )، توسط ( محدوده هاي جواب و جواب جواب ) و فرود ( پايان تلاوت ) اجرا مي شود [ پيشين].
مقام بيات که به ام النغمات يا ام المقامات [ محمدي، 127:1382 ] معروف است، زير شاخه ها و گوشه هايي دارد که عبارت اند از: لامي، صافي، ابراهيمي، کرد، مصري، شور، حسيني، دشتي، نوا، محير، دوکا، رمل، علي و....
[ عربي القباني، 42:1377 ].
استادان لحن در مورد تأثيرات اين مقام معتقدند، بيات آرامش همراه با غم را به تصوير مي کشد، به آگاه ساختن شنونده گرايش دارد و از روزگاران گذشته صحبت مي کند.
بيات ويژگي چابک و به غايت پر سوز و تأثير گزاري دارد که ضمن ايجاد حزني خاص در شنونده، وي را به تدبر و ادراک و شهود مي رساند [ نرم افزار مائده ]. از ميان قاريان مشهور جهان، استاد مصطفي اسماعيل که به خاطر مهارت و استادي در اجراي نغمات و تجسم عيني مفاهيم عميق قرآن در ذهن شنونده، از ديدگاه اهل فن به عنوان يگانه مقريء قرآن معروف شده، استاد بلامنازع مقام بيات است [ ملائيان، 16:1380 ]
از بهترين محل هاي اجراي بيات، علاوه بر ابتدا و انتهاي تلاوت، آياتي با مضامين دعا، حکايت و پند و اندرز هستند.(1)
پس از بيات مي توان مقامات صبا، رست، حجاز و نهاوند را اجرا کرد. مي توان بيات را با رست و صبا ترکيب ساخت. اگر بيات در اوج اجرا شود، رفتن به صبا بهتر و اگر در گام پايين صوت اجرا شود، منتقل شدن به مقام رست ارجح است [ ملاتقي، 107:1381 ].
يکي از مهم ترين مشخصات مقام بيات که گسترده ترين مقامات است، در حين اجرا اين است که مستمعين را به تشويق قاري قرآن مجبور مي کند [ پيشين ].
نحوه ي اجراي اين مقام در ميان قاريان مشهور متفاوت است. عده اي هم چون استاد شحات محمد انوار، فقط بيات شروع را در ابتداي تلاوت به کار مي گيرند و سپس وارد مقامات ديگر مي شوند و در ميان يا پايان تلاوت خود، به اجراي ساير محدوده هاي اين مقام مي پردازند. گروه دوم همچون استاد مصطفي اسماعيل، تمامي محدوده هاي بيات را به صورت مبسوط اجرا مي کند و به طور عموم از طريق زير شاخه ي فرود قرائت خود را به پايان مي رساند. گروه سوم همانند استاد عبدالباسط و استاد عبدالعزيز حصان، در هر موقعيتي از تلاوت که اراده کنند، به اين مقام منتقل مي شوند و آن را اجرا مي کنند [ نرم افزار مائده ].
به طورکلي مي توان گفت، مقام بيات، پايه و پيش درآمد ساير مقامات است و قاري که بتواند نسبت به اين مقام شناخت بيش تر کسب کند و هم چنين در اجرا مسلط تر عمل کند، به طور يقين در مسابقات موفق تر خواهد بود [ مجموعه نوارهاي آموزشي آشنايي با دستگاه ها و الحان قرآني ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، حافظ ، بهجت حجت ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
آگهی
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#5
۱۳۸۹-۰۳-۰۴, ۰۸:۳۷ ب.ظ
به نام خدا

رست
رست ياراست به معناي حقيقت و درستي است. مقام رست در ميان اعراب به « اب النغمات » [نرم افزار مائده ] يا « ملک المقامات » [ملاتقي، 108:1381 ] مشهور است. عده اي از استادان لحن معتقدند، قدمت مقام رست به زمان حضرت آدم (ع) بر مي گردد و اين مقام، اولين ناله ي نخستين انسان دست از همه چيز شسته براي بهشت است و اجراي آن را موجب برانگيخته شدن حس مردانگي، جسارت و حرکت به سوي کشف حقيقت در شنونده مي دانند [ نرم افزار مائده ]. اين مقام زير شاخه هايي دارد که هر يک با کيفيت لحني مخصوص به خود، پيام هاي تأثير گزاري از جمله: آغاز بهار، حقيقت، سرگذشت انسان هاي حقيقت جو، مبارزه و ايجاد تصويري زيبا از حقيقت و درستي در ذهن شنونده ايجاد مي کند [ نرم افزار مائده ]. بهترين زمان براي اجراي اين مقام، سرشب يا نيمه هاي شب است [ عربي القباني، 55:1377 ].
از ميان استادان قرائت، استاد غلوش نسبت به ديگران اجراهاي بهتري در اين مقام داشته است [ ملاتقي، 151:1381 ]. با بررسي تلاوت قاريان مشهور جهان و توصيه ي استادان لحن بهتر است اين مقام را پس از مقامات بيات، نهاوند، سه گاه و چهارگاه ارائه کنيم. اما با توجه به توانمندي اين مقام، قاريان قرآن مي توانند در هر موقعيتي از تلاوت، به راحتي از آن استفاده کنند [ نرم افزار مائده ]. اين مقام را مي توان با مقام بيات، حجاز، نهاوند و سه گاه ترکيب کرد [ ملاتقي، 108:1381 ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، حافظ ، بهجت حجت ، ناسک ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#6
۱۳۸۹-۰۳-۰۶, ۰۶:۳۲ ب.ظ
به نام خدا

صبا
مجموعه اي از نغمات حزين است که گذشته اي را به تصوير مي کشد که انسان آن را از دست داده و انسان را به خويشتن خويش دعوت مي کند. استادان لحن معتقدند، صبا آتش دل و نواي فراق است که هر شنونده اي را به کنکاش و بررسي گذشته ي خود دعوت مي کند و مي گويند، اگر مقامات را به منزله ي موجودي زنده در نظر بگيريم، صبا صداي وجدان آگاهي است که در عين توبيخ و بررسي جزء به جزء رفتار و اعمال، انقلابي در دل ايجاد مي کند و مسير توبه و بازگشت را هموار مي سازد. لذا هر کس که ميل به بازگشت در وجودش بيش تر باشد. صبا را بهتر، تأثير گزارتر و به جاتر اجرا مي کند [ نرم افزار مائده ].
روند اجراي اين مقام کاملا لطيف، ملايم و روان است و هرگونه تکلف در اجرايش، تأثير آن را کاهش مي دهد؛ در پرده هاي صوتي بالا، تلاوت آن زيبا و جذاب تر است. از نغمات فرعي آن « رمل » است که از حزن فراواني برخوردار است و در جاهايي به کار مي رود که اوج حزن، جمله را در بر گيرد يا قسمتي از آيه که در حال تلاوت آنيم، تفاوت زيادي با ديگر قسمت هاي آيه داشته باشد [ مجموعه نوارهاي آموزشي آشنايي با دستگاه ها و نغمات قرآني ؛ ملاتقي، 106:1381 ].
بهتر است که اين مقام را در موضوعاتي همانند: عبرت از حوادث گذشتگان، به تصوير کشيدن عاقبت نيک مؤمنان و سرانجام بد گناهکاران، براي مقايسه و در نهايت عبرت، دعا، توبه و پشيماني، ذکر نعمت ها و نشانه هاي خداوند استفاده کرد [ نرم افزار مائده ]. محدوده هاي صوتي جواب و جواب جواب اين مقام را مي توان در مدها و محل هاي کشش آيات اجرا کرد [ ملاتقي، 106:1381 ]. استادان لحن معتقدند، اين مقام را پس از بيات و حجاز اجرا کنيم بهتر است. صبا داراي زير شاخه هاي « تقطيع » و « عجم » است که قسمت اصلي تقطيع همان « رمل » است که قراء در صبا و سه گاه از آن استفاده مي کنند. بعضي درباره ي زير شاخه ي عجم معتقدند که خود به عنوان مقامي اصلي مطرح است. ولي ما معتقديم، زير شاخه ي عجم غير از آن مقام عجمي است که ميان قاريان بزرگ جهان به چهارگاه معروف است و زير شاخه ي عجم فقط در حد همين زير شاخه در مقام صباست [ نرم افزار مائده ]. صبا را مي توان با مقامات حجاز، نهاوند، سه گاه و چهارگاه، ترکيب کرد [ ملاتقي، 106:1381 ]. در ميان قاريان مشهور جهان، قاري « حنجره طلايي » [ قاسم احمد، 47:1374 ] يعني استاد عبدالباسط، در اجراي مقام صبا به ويژه در زير شاخه ي عجم، مهارت خاصي از خود نشان داده است [ نرم افزار مائده ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، حافظ ، بهجت حجت ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#7
۱۳۸۹-۰۳-۰۸, ۰۵:۴۷ ب.ظ
به نام خدا

حجاز
در گذشته هاي دور در منطقه اي به نام حجاز در شبه جزيره ي عربستان، صحرانشينان در طي مسافت هاي طولاني، سوار بر شتر مي شد و تحت تأثير نوع راه رفتن اين حيوان، نغمات خاصي را با خود زمزمه مي کردند. با گذشت زمان، بر وسعت اين نغمات افزوده شد و به دليل منحصر به فرد بودن اين نغمات، اعراب نام حجاز را براين نغمات گزاردند. استادان لحن اعتقاد دارند، حجاز يادآور ناله ي برخاسته از غم و هجراني است که حوادث گذشته را به تصوير مي کشد و انسان هاي متأثر از آن را به يکي شدن، چاره انديشي و تفکر فرو مي برد و در اين غم عميق، شور و شعف با احساسات عالي و حزين آميخته مي شود. قاري توانا مي تواند در اجراي اين مقام يکپارچگي، اتحاد و آرزو براي بشر را به تصوير بکشد. حجاز در آياتي با مضامين بشارت و انذار، نعمات خداوند،تذکر و يادآوري، جملات امري و توصيه اي، خلقت جهان هستي و موجودات و نيز فراخوان عمومي قابل اجرااست [ پيشين ].
حجاز در آغاز با جرياني ملايم و روان همراه است و هر گونه تکلف در اجرا از تأثير گزاري آن مي کاهد. اين مقام گوشه هايي دارد از جمله: کارکرد، کار، دوکا، غطا، زنکران، نوي، اصفهان، کرد، رمل، و منصوري [ عربي القباني، 42:1377 ].
بعضي گوشه ي گالگور را نيز به عنوان زيرشاخه ي حجاز آورده اند [ رجب نژاد، 37:1379]. با بررسي اجراي قرائت قاريان بزرگ جهان و توصيه ي استادان لحن بهتر است اين مقام را پس از مقامات بيات، صبا و سه گاه تلاوت کنيم [ نرم افزار مائده ]. مقام حجاز را مي توان با مقامات رست و صبا ترکيب کرد [ ملاتقي، 108:1381 ].
از ميان قاريان مشهور جهان، « شهيد القراء » [ قاسم احمد، 36:1374 ] يعني استاد محمد صديق منشاوي، در اجراي مقام حجاز مهارت و استادي فوق العاده اي از خود به نمايش گزارده است [ ملاتقي، 151:1381 ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، بهجت حجت ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
آگهی
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#8
۱۳۸۹-۰۳-۱۰, ۰۸:۳۳ ب.ظ
به نام خدا

نهاوند
در مورد خاستگاه اين مقام دو نظر وجود دارد: عده اي معتقدند، در زمان هاي دور در منطقه ي نهاوند ايران، نغماتي در ميان مردم زمزمه مي شد که منحصر به فرد بود و گروهي ديگر، خاستگاه اوليه ي آن را کشور هند مي دانند. اما به هر حال اين مقام از هر کجا که باشد، امروزه رنگ و بوي عربي به خود گرفته است و چون دانه هاي مرواريد، در ميان نغمات قرآني خودنمايي مي کند [ نرم افزار مائده ].
نهاوند از نغمات و مقاماتي است که نه مانند صبا بسيار حزين و نه مانند سه گاه شور آفرين است، بلکه از مقامات معتدل است که به قاري قدرت مانور بيش تري مي دهد [ مجموعه نرم افزارهاي آموزشي آشنايي با دستگاه ها و نغمات قرآني ].
نغمه ي فرعي که در اين مقام وجود دارد، « نيکريت » نام دارد [ رجب نژاد، 1379 :37 ]. بهترين محل اجراي اين مقام، داستان هاي قرآني، و استاد مسلم اين نغمه مرحوم مصطفي اسماعيل است که در اجراي آن از تکنيک « موجي خواني » که از ابزارهاي تنوع لحن به حساب مي آيد، به صورتي زيبا و دل نشين استفاده مي کند [ نرم افزار مائده ].
استاد عربي القباني معتقد است،راحت ترين کارها، آوردن نهاوند پس از سه گاه است [ عربي القباني، 54:1377 ]. و مي توان نهاوند را با مقامات رست، صبا و سه گاه ترکيب کرد [ ملاتقي، 109:1381 ].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، yaseman9 ، حافظ ، بهجت حجت ، ناسک ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#9
۱۳۸۹-۰۳-۱۲, ۰۹:۳۹ ب.ظ
به نام خدا

سه گاه
گروهي زادگاه اين مقام را آذربايجان و اهل آن را از بهترين اجرا کنندگان سه گاه مي دانند، اما به مرور زمان اين مقام درساير سرزمين هاي هم جوار گسترش پيدا کرده و به دليل ويژگي منحصر به فرد لحني خود، در ميان عرب زبانان جايگاه ويژه و مناسبي براي خود کسب کرده و با گذشت زمان، رنگ و بوي عربي به خود گرفته است ؛ به نحوي که هم اکنون يکي از مقامات اصيل و نام آشنا در ميان مقامات و الحان قرآن کريم است.
استادان لحن، سه گاه را گل سرخ و نگين مقامات و در مباحث زيباشناسي اين مقام را به دليل حلاوت در دل نشيني، برانگيزاننده ي حس محبت، عشق و سوز دل معرفي مي کنند [نرم افزار مائده].
استاد محمد رفعت که به واسطه ي نبوغ ذاتي اش در خلق الحان و اصوات، بنيانگذار سبک جديد و رايج در تلاوت قرآن کريم [عربي القباني، 102:1377] و ميان قاريان مشهور جهان، به « قيثاره السماء » يعني گيتار آسمان [قاسم احمد، 34:1374] ملقب شده است، در اجراي مقام سه گاه اجراهاي استادانه اي دارد [نرم افزار مائده]. از ديدگاه استادان لحن، اين مقام گونه هاي ديگري نيز دارد، از جمله سه گاه حزام که استاد مصطفي اسماعيل درقرائت سوره هاي لقمان، نازعات و علق آن را با استادي تمام اجرا کرده است [پيشين].
آن چه از تلاوت قاريان بزرگ و رهنمود استادان لحن به دست مي آيد، آياتي با مضامين عشق، وعده ي الهي، بشارت، مغفرت، صفات مؤمنان، استجابت دعا و پيروزي، بهترين محل هاي اجراي مقام سرور آفرين سه گاه هستند. نکته ي مهمي که لازم به ذکر است اين که، اين مقام با جرياني آرام و پرسوز آغاز مي شود و با انتقال احساسات عالي، توجه شنونده را به خود جلب ميکند [پيشين].
به طور معمول، قاريان بزرگ اين مقام را پس از حجاز مي خوانند، [مجموعه نرم افزارهاي آموزشي آشنايي با دستگاه ها و نغمات قرآني]. ولي مي توان قبل و بعد از اين مقام، از حجاز و هم چنين چهار گاه استفاده کرد و ترکيب سه گاه با مقامات رست، صبا و نهاوند جايز است [ملاتقي، 110:1381]. اما استادان لحن توصيه کرده اند که اين مقام پس از مقامات رست، حجاز، نهاوند و چهارگاه اجرا شود [نرم افزار مائده].
.
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، بهجت حجت ، ahmad-k ، Mohtasham ، mmdmhdistv ، تکتم2
shia آفلاین
ناظم بازنشسته
ارسال‌ها: 3,207
موضوع‌ها: 1,016
تاریخ عضویت: ۱۳۸۸ اسفند
اعتبار: 273
سپاس‌ها: 361
7026 سپاس گرفته‌شده در 1995 ارسال
#10
۱۳۸۹-۰۳-۱۷, ۰۶:۰۷ ب.ظ
به نام خدا

چهار گاه
اين مقام ترکيبي از نغمات ماهور، چهارگاه و چند مقام فرعي و کوچک ديگر است. نغمه ي ماهور نقش بسيار مهمي در اين مقام ايفا مي کند [پيشين]، چون گوشه هايي از ماهور به چهار گاه ختم مي شود که در تلاوت بسيار زيبا جلوه مي کند [رجب نژاد، 37:1379]. چهارگاه از دو واژه ي چهار و گاه به معناي چهارمين محل توقف يا چهارمين زمان تشکيل شده و عده ي بسياري از استادان لحن معتقدند، به وجود آمدن چهارگاه، با رعد و برق آسمان مرتبط است. به هر حال، اين نغمات از هرجا که برخاسته اند، امروزه در ميان اعراب رنگ و بوي عربي به خود گرفته و به عجم معروف اند. اعراب معتقدند، عجم مقامي است درخشان و پاک که با جوشش و عظمت و هيجان خود، شور و شوق جواني را در انسان ايجاد مي کند و به ارائه ي شبه تحريرها که نقش مهمي در اين مقام دارند، تأکيد مي کنند. مهم ترين محل هاي اجراي اين مقام در آياتي با مفاهيم خدا، بهشت، توبه، معجزات پيامبران، دعا و درخواست و نيز حرکت و مبارزه، مي توان بهره جست و از تأثيرات مهم آن مي توان به ايجاد شور، شوق و هيجان در شنونده اشاره کرد [نرم افزار مائده].
از ميان قاريان مشهور دنيا، استاد شحات محمد انور که درتلاوت داراي سبک «تأليف بديع » [تهراني، 1374: 70]دارد ، برخلاف بيش تر قاريان حال حاضر که سبک تأليف تقليد دارند، استاد اجراي اين مقام است[ ملاتقي، 1381 :151] . بر اساس توصيه ي استادان لحن و اجراي اکثر قاريان بزرگ دنيا، بهتر آن است که اين مقام را پس از مقامات رست و سه گاه تلاوت کنيم؛ هر چند که مرحوم عبدالباسط پس از مقام حجاز و مرحوم منشاوي پس از بيات و نهاوند وارد اين مقام شده اند[نرم افزار مائده]. ترکيب اين مقام با صبا، جايز است ومي توان آن را با مقامات بيات، رست و سه گاه همراه کرد [ملاتقي، 1381 :111].

منبع : منبع: مجله آموزش قرآن
http://www.rasekhoon.net/
http://download-quran.blogsky.com
اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعینْ
http://montazar-zohor.blogsky.com

وب‌سایت ارسال‌ها
پاسخ }
سپاس شده توسط: GHARIAN ، sadafi ، sara-z ، حافظ ، بهجت حجت ، ناسک ، ahmad-k ، Mohtasham ، javadmoini ، mmdmhdistv ، تکتم2











http://www.beyamooz.com/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4
-%D8%B5%D9%88%D8%AA-%D9%88-%D9%84%D8%AD%D9%86/957-
%D8%B5%D9%88%D8%AA-%D9%88-%D9%84%D8%AD%D9%86-
%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F

نغمه حجاز

در سال های دور، صحرا نشینان سوار بر شتر شبهه جزیره عربستان، با حرکت شتر و صدای زنگوله ی آن، نغمه ای را زمزمه می کردند که با گذر زمان بر وسعت آن افزوده شد و نام حجاز را به خود گرفت.

در تلاوت قرآن معمولاً در آیات بشارت و انذار، خلقت جهان هستی و موجودات و تذکر و یادآوری به کار می آید.

نمونه های این نغمه در فیلم های محمد رسول اله(ص)، مختارنامه، آیه ی ابتدایی فیلم یوسف پیامبر(ص) شنیده شده است.
نمونه صوتی مقام یا نغمه حجاز

نوشته شده توسط امیر پهلوان صادق
تاریخ ایجاد در 11 اسفند 1392
بازدید: 5354





نغمه رست

کاملترین مقام که در تمام بلاد اسلامی وجود دارد و به أب النّغمات ( پدر نغمات ) مشهور است. اجرای این مقام موجب برانگیخته شدن حس جسارت و مردانگی می شود و در به تصویر کشیدن آیات بهشتی و حقایق الهی و روایت داستان های قرآن به کار می آید.

شعر ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته و اذان غلوش دقیقاً با این نغمه سنخیت دارد.
نمونه صوتی مقام رست

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 08 ارديبهشت 1393
بازدید: 5009




نغمه صبا

این مقام، از نغمان حزین است که اندوه خاصی برخوردار است و در آیات با مفاهیم توبه، پشیمانی و بازگشت به سوی پروردگار، عبرت از حوادث گذشتگان، به تصویر کشیدن عاقبت گنه کاران، آیات عذاب مجرمین در دوزخ، احوال قیامت و برزخ.

در میان آهنگهای معروف می توان به آهنگ « نمی خواستم خورشیدُ ازت بگیرم نمی خواستم آسمونت ابری باشه...» از محمد اصفهانی یا آهنگ های بینابین سریال حضرت علی (ع) اشاره کرد.

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 24 ارديبهشت 1393
بازدید: 4566






نغمه نهاوند

یکی از زیباترین و شادترین نغمات قرآن است که برخی منزلگاه اولیه این مقام را کشور هند می دانند، برخی نیز آنرا به منطقه نهاوند ایران نسبت داده اند. از این آهنگ می توان در آیات بهشتی و شرح حال بهشتیان و شرح داستان پیامبران (ع) و قصص قرآن بهره جست.

از آهنگهای معروف متناسب با این نغمه « جان من کجایی امان از این جدایی...» از محمد اصفهانی یا آهنگ « دلم می خواد به اصفهان برگردم...» اشاره کرد.

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 24 ارديبهشت 1393
بازدید: 5382







نغمه بیات

بیات از لحاظ لغوی به معنای غم و غمگین است که عموماً در ابتدای تلاوت قرآن استفاده می گردد. این نغمه به مادر نغمات معروف است چراکه در اکثر شعرها و سرودها و نوحه ها مورد استفاده است و معمولاً در آیات با مضامین دعا، حکایات و اندرزها بهره گرفته می شود.

استاد مصطفی اسماعیل در تلاوت های خود به طرز خارق العاده ای از این سبک بهره می جوید به طوری که یک صفحه از قرآن یا بیشتر را بیات خوانی می کند بدون اینکه ملودی های تکراری و خسته کننده ای داشته باشد.

از میان آهنگ های معروف می توان به عنوان نمونه به:

1.شعر معروف در مدح امام زمان از مرحوم آغاسی است:( همه جا برم به بهانه ی تو که مگر برسم در خانه تو همه جا دنبال تو می گردم که توئی درمان همه دردم یا اباصالح مددی .....)

2.همچنین سرود مشهور ( ای ایران ای مرز پرگهر ای خاکت سرچشمه هنر.....)

3.نوحه ی زیبای حاج محمود کریمی ( خرابه چراغونه امشب قناری غزل خونه امشب موهام فرش مهمونه امشب دلم خونه امشب بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت بابا نبودی ببینی که خاکسترم سوخت .....)

4.اذان انتظار
نمونه صوتی مقام یا نغمه بیات

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 01 خرداد 1393
بازدید: 6486








نغمه چهار گاه

نمونه ی این مقام در ربّنای زیبای شجریان مشهود است و در تلاوت قرآن، می توان آیات با مضمون خدا، بهشت، توبه، دعا، معجزات انبیاء را با این آهنگ تلاوت نمود.

نمونه ی دیگر معروف مطابق با این نغمه، سرود: ایران ای سرای امید.... است.
نمونه صوتی مقام یا نغمه بیات

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 01 خرداد 1393
بازدید: 4412




نغمه سه گاه

یکی دیگر از نغمات اصلی در بین الحان قرآنی است که برخی زادگاه آن را کشور آذربایجان می دانند که به نگین مقامات نیز شهرت دارد. نغمه تقریباً شادی است که در آیات با مضامین عشق، وعده الهی، بشارت، مغفرت، صفات مومنین و استجابت دعا به کار می آید.

می توان از نغمات مشهور، به ملودی های زیر اشاره کرد:

1.صلوات قرآنی معروف: صل اله علی محمد صل اله علی النبی ، صل اله علی محمد و علی آل النبی

2.تواشیح طلع البدر علینا من ثنیات الوداع وجب الشکر علینا ما دعا لله داع....

3.پریشان سر زلف سیاهت شانه اش با من...
نمونه صوتی مقام یا نغمه سه گاه

نوشته شده توسط علیرضا نصوحی
تاریخ ایجاد در 01 خرداد 1393
بازدید: 4522









مباحث-آموزشي-قرآن-کریم/مباحث-تئوري-صوت-و-لحن

ریشه های تاریخی نظام هجایی و الفبایی

نظام هجایی نت نویسی در کشورهای ایتالیا، فرانسه و ایران به پیروی از نظام فرانسوی معمول است. در قدیم بر اساس تئوری موسیقی قرون وسطییی از شش هجا تشکیل می شده است به شرح زیر:

Ut – Re – Mi – Fa – Sol – La

هجاهای ششگانه را کشیشی موسیقی دان از اهالی فرانسه و مقیم ایتالیا به نام گوییدو دِ آرتسو از شعر مناجات گونه که آهنگ آن را احتمالا خودش ساخته بود برگزیده و آن را به خاطر سهولت در حفظ کردن اصوات موسییقی و درک زیر و بمی شان نسبت به هم به شاگردان و سرایندگان خویش می آموخت. در قرن های بعد که نظام شش نتی گسترش یافت و به هفت نت امروزی رسید هجای Si بر آن افزوده شده و نیز هجای Ut که در نت خوانی دشوار بود به هجای Do بدل گشت. در نظام الفبایی به تبعیت از تئوری موسیقی یونان باستان و کوک سازهای آن زمان، نت La مبدا قرار گرفته و نت ها طبق همان تئوری با هفت حرف آغازین الفبای لاتین نامگذاری شده اند.

A – B – C – D – E – F – G

La – Si – Do – Re – Mi – Fa – sol

این نظام را کشورهای انگلیسی زبان و آلمانی زبان پذیرفته اند و به کار می برند. اما میان این دو گروه کشورها اختلاف هایی در نحوه نامگذاری به چشم می خورد.

 


سیستم نت نویسی

برای همه صداهای موسیقایی از بم ترین تا زیرترین آنها فقط هفت نام وجود دارد. این نامهای هفتگانه در برخی کشورهای غربی با کلمات تک هجایی و در برخی به صورت الفبایی به صورتی که در ادامه به آن اشاره می شود تلفظ و نوشته می شود.

نامگذاری هجایی

Do – Re – Mi – Fa – Sol – La – si

در زبان فارسی، نام نت ها از نامگذاری هجایی گرفته شده است.

نامگذاری الفبایی

نامگذاری هجایی با نت Do و نامگذاری الفبایی با حرف A (نت La) آغاز می شود. در نظام قدیمی تر هجایی، بجای نت Do از هجای اوت Ut استفاده می شده است. در برخی از روش های نت خوانی جدید، هجای Si را Ni می گویند.

 


مفهوم اکتاو

 

وسعت صداهای اصلی موسیقی، یعنی پهنه ای از بم ترین تا زیرترین اصاوت، متجاوز از ۶۰ صوت را دربر می گیرد. در حالی که نت ها فقط هفت نام دارند در واقع در این پهنه گسترده، پس از هفتمین نت، نام آنها از آغاز تکرار می شود. به گفته دیگر در ادامه پهنه اصوات موسیقی همواره پیش از هر نت Do نت Si و س از هر نت Si نت Do قرار دارد. این تکرار تا پایان یافتن اصوات موسیقی دادامه دارد. البته بسامد نت های تکرار شونده هربار دوبرابر بسامد نت های همنام پیشین است. به فاصله این دو نت همنام، اکتاو Octove گفته می شود.


طنین

صداها از نظر شخصیت صوتی با یکدیگر متفاوت هستند.صدایی که ما از هر شخص و یا سازی می شنویم دارای مشخصه هایی است که بوسیله آن مشخصه ها برای مت قابل تشخیص و شناسایی است. بدین جهت می توانیم صدای دوست را از غریبه تشخیص دهیم. به چنین ویژگی صدا، رنگ، طنین یا شیوش گفته می شود.


مهمترین مهارت های لحنی

 

مهمترین مهارت های لحنی که یک قاری باید خود را به آن مسلح کند عبارتند از:

۱ – انتخاب ردیف صوتی و نغمه ای شروع

۲ – انتخاب سرعت

۳ – اوج گیری بر اساس الگو

۴ – انتقال

۵ – تنظیم

۶ – اجرای تحریرها

۷ – اجرای فواصل

۸ – موتیف سازی

۹ – استفاده از ولوم و شدت صدا

۱۰ – اجرای قفلات

۱۱ – فرود و انواع آن

۱۲ – کاهش درجات صوت در حین تلاوت

۱۳ – نفس

۱۴ – تحریرها

۱۵ – ارتفاع صدا

۱۶ – آشنایی با نغمات

و …

 


فلسفه وجودی اصل تنوع در تلاوت قرآن

 

فلسفه وجودی اصل تنوع در تلاوت قرآن کریم ناشی از دو موضوع متفاوت می باشد:

۱ – تنوع موحود در ذات موسیقی

۲ – تنوع ناشی از گوناگونی مفاهیم و معانی آیات و تفاوت در تعبیرات قرآنی.

اساساً در ارائه یک موسیقی فارغ از توجه به مفاهیم لازم است در ذائقه مستمع تغییر و تنوع ایجاد شود. بدیهی است که یکنواختی در یک نغمه یا پرده صوتی به مرور نوعی ملال و دل زدگی در شنونده ایجاد می کند. از آن مهمتر به موجب گوناگونی مفاهیم آیات کریمه قرآن، برای یک قاری ضرورت دارد متناسب با این گوناگونی ها نظیر بیان وصف های متضاد همچون اوصاف بهشت و جهنم و …. همچنین بیان قصص، احکام و … نیز تنوع گونه های دستوری مانند خطاب، استفهام و … به تغییر لحن و نغمه یا پرده صوتی پرداخته و حق معنا را به گونه ای شایسته ادا نماید.

 


تنوع در لحن

 

مقصود از تنوع در موسیقی تلاوت، ایجاد گوناگونی در این موسیقی است. اگر تصور کنیم نوشته ای توسط یک گوینده با پرده صوتی و فرکانسی یک نواخت و بدون توجه به حالت های مختلف ادایی خوانده شود معلوم است که علاوه بر نارسایی مفهوم متن، نتیجه ای جز ملال و خستگی شنونده نخواهد داشت. اما اگر چنین متنی توسط گوینده ای آشنا به فن بیان و با توجه به تغییرات مختلف موجود در متن همچون تمنا، استفهام و خبر و … همراه با زیر و زبرهای مناسب خوانده شود بسیار اثربخش و نافذ خواهد بود. برخی از قدما نیز تنوع را در معنای تحویلات بکار برده اند. طبع لطیف از توقف در یک زمینه خسته می شود و چیز تازه می خواهد و در موسیقی، این مقصود صرف نظر از ترصیعات و توسل به گوشه ها و نغمه ها به تحویلات صورت می بندد.

 

 


مفهوم مدولاسیون

 

تغییرات نغمه ای را در زبان فرانسه، مدولاسیون می گویند.

 


هدف موسیقی تلاوت

اساساً به دلیل تبعیت آهنگ و نغمه از ساختار لفظی آیات در فن تلاوت قرآن، و بر خلاف آنچه که در غنای عربی به معنای اصطلاحی نه لغوی آن وجود دارد هدف اصلی ارائه زیبا و صحیح آیات قرآن است نه ارائه نغمه و مقامات. لذا همین محدودیت در متن و کلمات نوع خاصی از موسیقی را در فن تلاوت ایجاد نموده که مشابه آن اساساً در انواع موسیقی دیده نمی شود.

 


خاستگاه موسیقی تلاوت

 

خاستگاه اصلی موسیقی تلاوت – آنچه در عصر حاضر به سمع ما می رسد – همان موسیقی مقامی عرب می باشد. اما این سخن بدان معنا نیست که مقامات و تغمات موسیقی عرب عیناً و بدون هیچگونه دخل و تصرفی در ارائه الحان و نغمه های تلاوت مورد استفاده قرار گرفته است بلکه با بررسی آثار بجا مانده از مشاهیر فن تلاوت می توان مواردی را یافت که حکایتگر نوعی دگرگونی و تغییر و انطباق موسیقی مقامی عرب با ضرورت های تلاوت قرآن می باشد.


طنین صوت

یکی از مهمترین ویژگی های صوت، طنین می باشد که با عناوین رنگ، زنگ یا شیوش شناخته می شود. طنین معرف شخصیت و جنسیت صدا است. طنین را اینچنین تعریف کرده اند:

کیفیتی است در صوت که موجب تفاوت و تمایز اصوات هم شدت و هم ارتفاع از یکدیگر می شود.

 


عمل ماسک کردن

 

بر اساس آزمایشات صورت گرفته، گوش آدمی دارای ویژگی های مهمی است که در هنگام دریافت یک صوت مرکب قادر است از میان مجموعه فرکانسهای مختلف تنها یکی از مولفه های فرکانسی را برای شنیدن انتخاب نماید به طوری که بقیه شنیده نشود. به این عمل گوش در اصطلاح ماسک کردن می گویند.

 


درجات مهم در یک گام

 

درجاتی که معرف یک گام یا مقام هستند به ترتیب اهمیت، درجه اول یا تونیک، و پس از آن درجه پنجم یا دومینانت و سپس درجه هشتم یا اکتاو که در حقیقت همان درجه اول اما با تواتر دو برابر نیست می باشند.

 


گام

عبارات از توالی تثبیت شده اصوات پی در پی با فواصل معین در یک اکتاو است که دارای مفهوم موسیقی می باشد. در موسیقی عرب به آن مقام یا نغمه می گویند.


نبرات

نبرات یا عربات در موسیقی عرب به معنای تحریر بکار می رود.

 


نغمه

به معنای هر نوای خوش، ملودی و گاه به معنای مقام در موسیقی بکار می رود.

 

 


ویبراسیون

به معنای لرزش های ساز واره در موسیقی و تقریباً به مفهوم تحریر نزدیک است اما تحریر نیست. لرزش صدا تحت اختیار قاری ایجاد نمی شود و بخش عمده ای از آن از جمله موارد منفی صدا محسوب می شود. البته ایجاد لرزش با اختیار و با فکر و برنامه قبلی بسیار پسندیده و فنی می باشد. برای مثال در صدای استاد منشاوی و استاد شعیشع و بسیاری از قراء چنین چیزی وجود دارد و آنان به زیبایی از آن استفاده می کنند.

 


یکاه

به درجه Sol قبل از دیوان اساسی گفته می شود. دیوان اساسی با نت Do (راست) شروع می شود.

 


پیش نیاز و لوازم هنر قرائت

هنر قرائت؛ مانند هر فن و علم دیگری محتاج مقدمات و لوازمی است که بدون آنها موفقیت کامل، حاصل نخواهد شد ضروریترین پیش نیاز هنر قرائت، یادگیری کامل معنی قرآن و مفاهیم آن است که این امر با تسلط اجمالی بر قواعد عربی و لغات قرآن میسر می شود. ضرورت این امر ـ که متأسفانه چندان به آن اهمیت داده نشده است ـ با مراجعه به متن قرآن و روایات شریفه بدست می آید. در قرآن کریم چندین بار مفهومی یکسان با الفاظی مختلف بیان شده است و آن مفهوم چنین است: «قرآن نازل شده است برای اینکه مردم در آیات آن تدبر نمایند.» آیا تدبر در آیات شریفه قرآن بدون دانستن معانی و مفاهیم آن میسر است؟ البته، برای کسی که نمی خواهد در این هنر نورانی قدم بگذارد شاید یک قرآن با ترجمه کافی باشد. زیرا با نگاه کردن به قرآن ثوابی شامل حالش خواهد شد، ولی برای کسی که می خواهد، هنر قرائت را فرا گیرد و به وسیله آن کلام الهی را با زیباترین روش ابلاغ نماید، دانستن معنا بسیار ضروری است.

و اما، مهمترین لوازم هنر قرائت عبارتند از:
 

  • رعایت تقوای الهی
     
  • تزکیه و صفای باطن

    البته این و اصل، برای همه اهل ایمان لازم و ضروری است ولی برای هنرمندی که می خواهد با وحی الهی مأنوس شود و از طریق الفاظ ظاهری و نورانی قرآن، به مفاهیم باطنی و اقیانوس معارف الهی آن دست یابد، ضروری تر می نماید. زیرا قرآن نور است و تاریکی سنخیّتی با نور ندارد. کسی که می خواهد مصاحب و همنشین با قرآن شود باید نورانی باشد یعنی از اخلاق رذیله که ظلمت محض هستند، دور شود و به اخلاق حسنه که نور مطلق می باشد نزدیک گردد. در این حالت است که ملائکه الهی به وجود این قاری مباهات می کنند و درباره اش سخن می گویند. چه زیباست! نور از زبان نور! که با صدای زیبای او ظاهر می شود؛ و هذا نورٌعلی نورٌ…

    پس قاریقرآن همانطور که به یادگیری صوت و لحن و موسیقی ـ قرآن می پردازند، باید به تحصیل این لوازم و ضروریات نیز مشغول شود. لازم به ذکر است که بدون این لوازم و اسباب هم می توان صوت و لحن زیبایی بدست آورد ولی قرائتی نورانی و مورد رضایت صاحب قرآن، هرگز.

    در اینجا دونکته خاطر نشان می شود:

    ۱- در مورد پیش نیاز هنر قرائت، چاره ای جز تحصیل آن، هرچند بطور اجمال نیست، چون اساس کار در تدریس صوت و لحن، تطبیق موسیقی قرائت قرآن با مفاهیم آن است. پس اساس هنر قرائت، دانستنترجمه و معنای قرآن است.

    ۲- و اما درباره تزکیه و تقوا؛ چون انسان ضعیف است و نفس آدمی به هر وسیله ای مانع از سلوک در مسیر انسانیت است، باید با نیّت و عزم، این مسیر را پیمود و همیشه متوسل به ساحت قدس الهی بود که توفیق عنایت فرماید ومسلماً کسیکه با این نیت سلوک کند ان شاء الله به مقصود خواهد رسید و در تکامل و رشد هنر قرائت نیز موفق تر خواهد بود.


مشروعیّت هنر قرائت

در اکثر کتب روایی شیعی، بخشی وجود دارد، بنام «باب القران» یا «کتاب القرآن» که در آن روایاتی درباره فضل قرآن، فضیلت قاری قرآن، ثواب قرائت سوره ها و نکات دیگر مطرح شده است. یکی از این نکات، مسئله تحریم غنا و استحباب تحسین صوت در قرائت قرآن است که ما در ابتدای کتاب، تبرکاً برخی از روایات آنرا نقل نمودیم و اگر خوب دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که آموختن هنر قرائت باتوجه به برخی از روایات (روایت شماره ۴) وجوب کفائی دارد (یعنی لازم نیست همه مسلمانان هنر قرائت را فرا بگیرند) یا لااقل مستحبّ مؤکّد می باشد. (یعنی مستحبّی است که انجام دادنش بهتر است و عمل به آن، تأکید شده است). محدثین بزرگوار ما، در توجیه بعضی روایات فرموده اند: قرآن را با صوت زیبا تا آن حدّی که غنا نباشد، باید قرائت کرد، البته بدون آنکه حدود حسن صوت و غنا را مطرح کنند. مرحوم شیخ حرّ عاملی، صاحب وسائل، در توجیه روایت شماره ۶، آنرا حمل بر تقیّه کرده است و استناد ایشان دوگانگی این روایت با روایت شماره ۷ است. آن روایت (۶) را اصل دانسته اند و این روایت (۷) را فرع و در دوگانگی اصل با فرع، مسلم است که اصل محترم است. بهر جهت آیا واقعاً در ورایات شریفه تعارض وجود

دارد و باید آنها را این چنین توجیه نمود؟ و آیا با دادن فتوا بر اینکه به کارگیری حسن صوت در قرائت قرآن مستحب است ولی غنا حرام، بدون مشخص کردن حدود هر دو، می توان روایت شریفه را فهمید و توجیه نمود؟ آیا مشروعیّت هنر قرائت و شرائط و حدود آنرا می توان از روایات استنتاج نمود؟ برای اینکه با حدود هنر قرائت و شرایط تلاوت قرآن آشنا شویم، روایت شماره ۷ را مورد بررسی دقیق قرار می دهیم: در جمله اول روایت شریفه با قید ( اقرؤا القرآن بالحان العرب…) قرائت قرآنی با الحان غیر عربی را خارج و نهی نموده است. در جمله دوم (و ایاکم و لحون…) قرائت قرآن با الحان عربی را که از افراد بی ایمان و اهل معصیت اخذ شده است، نهی فرموده است. در جمله سوم (فأنّه سیجی…) اشاره به جمله اول دارد؛ یعنی، از قرائت قرآن با روشهای ادیان دیگر یا آهنگهای غیرقرآنی برحذر داشته است. در جمله چهارم تا آخر روایت شریفه (لایَجوز تراقیهم…) صفات قاریانی را که برخلاف دستور جمله اول قرائت می کنند و علت اتخاذ چنین قرائتهایی را که موجب تیره و تار شدن قلب الهی انسان است، ذکر فرموده است. و این تاریکی به سبب معاصی حاصل می شود و تقلید از قرائت قاریانی را که چنین صفتی دارند، در ابتدای روایت شریفه نهی شده است.

بنابراین با این شرایط بسیار دقیق، حدود هنر قرائت این چنین مشخص می شود:
 

  • قرآن باید به لحن عربی خوانده شود.
     
  • در قرائت قرآن نباید از الحان غیرعربی (عجمی) استفاده کرد و همچنین از روشهای غیر عربی؛ مانند نوحه گری و روشهای آوازی رهبانها.
     
  • از الحان قاریان اهل معصیت باید احتراز نمود.
     
  • قرآن را با ترجیع غنا نباید خواند
     
  • باید از قرآن علاوه بر قرائت ظاهری، استفاده باطنی نمود.

    در اینجا به چند موضوع باید اشاره کرد:

    ۱- برخی از قاریان با استناد به اینکه آهنگهای عربی تلفیقی از آهنگهای غیرعربی (مثلاً ایرانی) است، استفاده از آهنگهای غیرعربی را در قرائت جایز می دانند. مثلاً یکی از گوشه های دستگاه ایرانی را عیناً در قرائت قرآن به کار می برند، که باید گفت: طبق این روایت شریفه، عمل خلافی است و صاحب قرآن اجازه به آن نداده است.

    ۲- موسیقی قرآن، کاملاً جدای از موسیقی آوازی عربی است و احتمال اینکه کسی صددرصد از تکنیک های آوازی در قرآن استفاده بکند، بسیار بعید است. ثانیاً اگر منظور استفاده های جزئی (مثلاً در قالب یک نوع تحریر خاص یا یک آهنگ) باشد، بازهم مخالف روایت شریفه است. از اینها گذشته، آهنگهای قرآنی چنان جذابیّت و نورانیّت و گستردگی دارند که اصلاً نیازی به مراجعه غیر آن وجود ندارد و قاریان قرآن باید با تمرین و تفکر و نورانیّت و استفاده از این نغمات قرآنی به درجه ابداع برسند، که ان شاء الله در فصل سوم کتاب، مفصلاً بحث خواهد شد.

    ۳- مسأله ترجیع صوتی و حلال و حرام آن، از موضوعات دیگری است که باید توضیح داده شود. ترجیع یعنی بازگرداندن صدا به حلق یا چرخش صدا در حلق و به اصطلاح تحریر زدن. در روایت شماره ۶ امر به ترجیع در قرائت قرآن فرموده اند و در روایت شماره ۷ نهی از ترجیع غنا نموده اند. بنابراین ترجیع دوگونه است: حلال و حرام. بدیهی است که ترجیعی که در قرائت قرآن جایز است و امر به آن شده است، ترجیعی است که در لحن عربی وجود دارد. و ترجیعی که درالحان عجمی موجود است؛ مانند چهچه زدن که در آوازهای فارسی معمول است، در قرائت قرآن جایز نیست وبالطّبع بکاربردن آن در قرآن حرام است.

    برای حسن ختام این مبحث، نظریه حضرت ملامحسن فیض ـ قدس سره ـ در باب غنا را بیان می کنیم. البته لازم است قبل از بیان نظریه ایشان گفته شود بحث غنا در بین علماء تشیّع پیرامون صوت طبیعی انسان است، نه صوت مصنوعی و آلات و ادوات موسیقی.

    ایشان در کتاب شریف «الوافی» در باب «کسب المغنیّه و شرائها» بیاناتی دارند که حاصل آن چنین است:

    غنا دو وجه دارد: غنای حلال و غنای حرام. غنای حرام آن است که مناسب مجالس لهو ولعب باشد و اشاره لغو و بیهوده، در آن بکار رود و غنای حلال آن است که شرائط غنای حرام را نداشته نباشد بلکه به وسیله آن، انسان به کمال برسد و از ظلمات عالم طبع، به نور عالم ملکوت راه یابد و به خیرات ترغیب شود و به زهد وادار شود و از معاصی جدا گردد.

    در خاتمه به این نتیجه می رسیم که با توجه به روایات شریفه، قرائت قرآن با صوت و لحن زیبا وترجیع حلال (هنر قرائت)، ممدوح و مورد رضایت حضرت حق، رسول اکرم و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ می باشد، به شرطی که با شرائط لازمه اش باشد (بالاخص تدّبر در آیات) و از حدودش خارج نگردد قرائتی که در آن، شرائط لحاظ نگردد (مخصوصاً تدبّر)، مذموم است و آوازی بی خاصیت، هرچند خوشایند مستمعین قرار گیرد. زیرااین چنین قرائتی حاصلی بجز حظّ و بهره شنوایی در بر ندارد. وَ لایَزیدُ الظالَمینَ الاَّ خَساراً.


ارتباط معنوی آیات شریفه و مقامات

همانطور که در فصل مربوط به صوت گفتیم، هدف هنر قرائت القاء معنا می باشد. اگرچه با قرائت بدون آهنگ می توان از معانی قرآن استفاده نمود، ولی القاء معنایی که با هنر قرائت حاصل می شود به مراتب افضل و بهتر است. بنابراین حضرت حق، هنر قرائت را دوست دارد و به قاری قرآن مرحمت می نماید. چه زیبا است قرائتی که در آن معنای شریفه آیات قرآن با صوت و لحن قاری ارتباط معنوی نام داشته باشد و چه اثر عالی و نورانی دارد. بر خلاف قرائتی که حظ و بهره ای از این ارتباط ندارد و چه زیانکار است آن قاری و چه بی اثر است آن قرائت. آری:

وَ لا یَزیدُ الظّالمینَ اِلاَّ خساراً.

رعایت این اصل مهم، علاوه بر مقدماتی که دارد و در فصل اول آنها را توضیح دادیم، به دو امر اساسی احتیاج دارد:

۱- درک احساسی خاص از هر مقام؛ در این باره نمی توان احساسی کلی را بیان نمود و توقع داشت که همه، این احساس را نسبت به مقامات داشته باشند، زیرا نفوس انسانها مختلف است و هر کسی از آنچه که در پیرامونش می گذرد احساس خاصی دارد. اما به عنوان نمونه، احساس شخصی خویش را نسبت به یکایک مقامات بیان می کنیم تا راهگشای قاریان در این مسئله باشد.

مقام بیات

اگر گفته شود: زیباترین مقام قرآنی، بیات است اغراق نشده است، چه از حیث لطافت و حزن معنوی و چه از نظر وسعت گوشه ها و گستردگی آنها. از اینرو است که بدان «ام النغمات» می گویند. برخی از گوشه های آن حالت حب و عشق و رقت دارد.

مقام رست

مقامی است بسیار زیبا که حالت وقار، صلابت، متانت و بیانگری دارد. بدان «ملک المقامات» گویند و برخی از گوشه های آن حزنی همانند گوشه های، مقام بیات دارد.

مقام سگاه

علیرغم اینکه می گویند: مقام سگاه حالت غیرمعمولی به انسان می دهد و هیجان نفسانی ایجاد می نماید، برخی از گوشه های سگاه حالت امید، رجاء و شادمانی معنوی در قاری ایجاد می کند و برخی از گوشه های آن، حزنی معنوی در نفس بوجود می آورد.

مقام حجاز

نغمه جذاب و گسترده ای است. برخی از گوشه هایش سرور معنوی به ارمغان می آورد و برخی از آنها، حالتی بشارت دهنده دارد و عشق و محبت الهی را در انسان زنده می نماید.

مقام چهارگاه

مقامی است که همراه با جذابیت و سادگی اش، حالت یادآوری و خاطره انگیزی دارد و برخی از گوشه هایش انسان را متاثر از حزن معنوی می گرداند.

مقام صبا

مقامی است که حزن زاید الوصفی در انسان ایجاد می نماید و همچنین حالت هشدار و بیدار باش دارد. بعضی از گوشه های آن تحسر و تأثر شدیدی در قاری به وجود می آورد و همچنین حالت خوف و اندوه ایجاد می کند.

مقام نهاوند

مقامی است که بعضی از گوشه های آن، همچون گلی رنگارنگ و خوش بو است که بر گلبرگهایش شبنم نشسته باشد و از حیث لطافت، نسیم سحرگاهان را می ماند که صورت شب زنده داران را نوازش می کند و حالت محبت، سرور و بهجت در نفس ایجاد می کند.

۲- سناخت موضوعات مختلفه قرآن و درک تناسب آنها با مقامات:

برای اینکار باید موضوعات مختلف قرآن را جمع آوری نمود و هر یک از مقامات را به آنها عرضه کرد، سپس نسبت مقامات و آیات را تعیین نمود. در اینجا برخی از این موضوعات را بیان نموده تناسبشان را با هر یک از مقامات توضیح می دهیم.

  • توحید و اسماء و صفات الهی:

    با مقامات بیات، نهاوند، رست و برخی از گوشه های حجاز تناسب دارد.
     

  • نشانه های الهی:

    با مقامات سگاه، چهارگاه، رست و برخی از گوشه های حجاز تناسب دارد.
     

  • نبوت عامه:

    با مقامات بیات و رست تناسب دارد.
     

  • تاریخ انبیاء:

    با مقام چهارگاه تناسب دارد.
     

  • نبوت خاصه:

    با مقامات بیات و نهاوند تناسب دارد.
     

  • عقاید:

    با مقامات بیات و رست تناسب دارد.
     

  • احکام و عبادات:

    با مقامات رست و نهاوند تناسب دارد.
     

  • اخلاق:

    متناسب با بیات و نهاوند می باشد.
     

  • معاد:

    متناسب با بیات و صبا می باشد.
     

  • اصحاب یمین:

    متناسب با مقامات نهاوند، سگاه و حجاز می باشد.
     

  • اصحاب شمال:

    متناسب با مقام صبا می باشد.
     

  • مومنین:

    متناسب با مقام صبا می باشد.
     

  • مشرکین و کفار:

    متناسب با چهارگاه و صبا می باشد.


احساس و تکنیک

علمای یونان را عقیده بر این بوده که هر آوازی دو رکن عمده دارد: احساس و تکنیک و اگر هر کدام از این دو کامل نباشد یا خللی به آنها وارد آید، آواز زیبا و موثری حاصل نمی شود. در هنر قرائت که نورانی ترین، زیباترین و مشکل ترین هنرهای آوازی است نیز چنین است. یعنی باید تکنیک و احساس هر دو به صورت کامل در تلاوت قرآن ظهور کند و هر کدام ناقص باشند حق تلاوت اداء نشده است.

  • تکنیک:

    درباره تکنیک مفصلا بحث کردیم و مبانی هنر قرائت قرآن یعنی صوت و لحن را بیان نمودیم. قاری قرآن باید آنها را آموخته و دائماً در مسیر پیشرفت و رشد تکنیک تلاوتش باشد تا به اعلا درجه تکنیک در تلاوت قرآن نائل شود. نکته مهم این است که هدف در مسیر این پیشرفت و رشد چیست؟ برای خوش آمد مردم؟ یا حسن شهرت در اجتماع و کسب محبوبیت؟ و یا برای لذت نفس؟ (خدا نخواسته باشد!). هدف فقط باید اطاعت امر رسول مکرم اسلام ـ صلوات الله علیه و اله ـ باشد. همانطور که ایشان فرمودند:

    «وَ اَقیمُو الصَّلوهَ »،

    فرموده اند:

    «زَیِّنُوا الْقرآنَ بِاَصْواتِکُم »

    هر دوی این عبارت، امر است و وجوب می آورد. منتها امر در «اقیموا» امر مولوی و وجوب عام دارد و ترک آن مستوجب عقاب است، ولی امر در «زینوا» امر ارشادی است و فقط برای کسانی که استطاعت زیبا خواندن قرآن را داشته باشند وجوب می آورد و ترک آن مستوجب عقاب نیست. بنابراین مسلمانی که صدایی زیبا دارد و موظف است امر رسول الله ـ صلوات الله علیه و اله ـ را اطاعت کند، باید تمام نیرو و استعدادش را برای اینکار صرف نموده و تا نهایت درجه زیبا خوانی قرآن پیش رود. زیرا هر چقدر قرآن را زیبا بخوانیم، باز نسبت به عظمت قرآن و آورنده آن سر سوزنی هم محسوب نمی شود. اینجاست که می گوئیم: اگر در حین تلاوت خللی در صدا یا لحن قاری وارد شد باید بازگشته، دوباره آن قسمت را بخواند و از این نقص در قرائت اندوهگین شود. البته نه برای اینکه در مقابل مردم سرافکنده شده است، بلکه از این جهت که امر رسول الله را انجام نداده است. همچنین اگر تلاوت زیبائی نمود از آن خوشحال شود. نه برای اینکه مردم خوششان آمده و او سربلند شده است، بلکه از این جهت که موفق به اطاعت امر رهبر اسلام شده است.
     

  • احساس:

    نسبت حال تلاوت به تکنیک آن، همانند نسبت روح به جسد است، قوام و حرکت جسد به روح است و زمانیکه روح از جسد پرواز کرد چاره ای جز دفن نیست و در صورت تماس با آن باید غسل نمود، زیرا طهارت جسد به برکت همراهی روح با آن است. تلاوت بی حال مانند جسد بی روح است. اگر تکنیک خوبی داشته باشد، مانند جسدی است که صورتی زیبا دارد ولی روح از آن فارغ شده است و ارتباطی با آن نمی توان برقرار کرد. اگر این تکنیک را هم نداشته باشد، مانند جسدی بی روح است که روئی زشت دارد و موجب اذیت و آزار مستمعین می گردد.

    تلاوتی اثر بخش است و می تواند مبلغ وحی باشد که در عین قوت تکنیک، حال و احساس عالی داشته باشد. تلاوتی که با احساس همراه باشد بر دلهای مستمعین اثر می گذارد، برخلاف تلاوتی که در آن اثری از حال نیست و تأثیر آن محدود و کوتاه مدت و فقط تا دریچه گوش است. اگرچه هدف این است که هر دو رکن تلاوت در عالی ترین درجات باشند، ولی ممکن است تلاوتی، تکنیکی متوسط اما حالی قوی داشته باشد و در نتیجه آن، موثر واقع شود.

    تلاوتی که فقط بر گوشها اثر می گذارد و بر دلها نفوذی ندارد، نمی تواند کلمات الهی را ابلاغ نماید و مستمعین نیز از این تلاوت بهره معنوی نمی برند.

    انواع حالات:

    الف) احساسی که از آهنگ تلاوت برای قاری یا مستمع حاصل می شود زودگذر و بی اثر است و فقط یک لذت نفسانی است که البته مذموم نمی باشد.

    ب) احساسی که از معنای آیات شریفه به قاری یا مستمع دست می دهد و هدف هنر قرائت نیز همین است. البته اگر این حال، دوام داشته باشد تأثیر بیشتری دارد. مثلاً از تلاوت آیه شریفه

    « وَ توبوا اِلَی الله جَمیعاَ أیُّهَا المْؤْمِنونَ … »

    که با آهنگ مناسبی خوانده شود، حال انابه و توبه به قاری و مستمع دست دهد یا با تلاوت آیه شریفه

    « وَالَّذینَ اَمنوا اَشدّ حٌبّاً للهِ »

    که با آهنگ مناسب و زیبایی خوانده شود، حالت عشق و محبت الهی در قاری و مستمع پدید آید.

    اگرچه لحظه ای از این حالات را با دنیا و مافیها نمی توان مقایسه نمود، اما دوام این حالات ارزش بیشتری دارد و رعایت لوازم هنر قرائت، یعنی تقوای الهی و صفای باطن، موجب ظهور آن است.

    ج) بالاترین و اشرف انواع حال، در تلاوت عبارت است از ظهور حال معنوی قاری در تلاوت او و نفوذش در قلوب مستمعین. این حال، موقتی نیست که از آهنگ یا معنای آیات حاصل شود، بلکه حالتی است که در قاری دوام دارد و از قلب او برخاسته و لاجرم بر دل مستمعی که اهلیت داشته باشد خواهد نشست.

    البته این حال، مخصوص اولیاء الله است. و اگر خدا عنایت فرماید و همان حال از معنا را روزیمان نماید، باید شاکر باشیم و از او بخواهیم با سلوک به سوی کمال و انسانیت، ذره ای از این حال معنوی که به اولیاء خود عنایت فرموده است، در ظرف وجود ما قرار دهد. این همان حالی است که فضیل عیاض راهزن را از حضیض معصیت دور کرد و به وادی عرفان رساند. قاری قرآنی در نیمه شب، برای خدا و با حال معنوی می خواند

    « اَلَمْ یَأنِ لِلذَّین اَمنوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوُبهمْ لِذَکْرِ اللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ »

    این آیه شریفه همراه با احال روحی قاری، سوار بر آهنگ دلنشین صدایش، به گوش فضیل رسیده از آن عبور کرده به خانه دلش وارد می شود و منقلبش می کند و می گوید: «الان، وقتش رسیده است». اگر ما ذره ای از این حالات، لااقل حال نوع دوم (حال از معنا) را داشته باشیم، چه تبلیغ موثری می توانیم انجام دهیم! کسانی را که از خدا غافلند با آیه

    « فَاذْکُرُواللهَ »

    به یاد او اندازیم، گنهکاران را با آیه

    « تُوبُوا اِلَی الْله »

    توبه دهیم و روزه چشمان را با آیه

    « قُل لِلمُؤْمنینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ »

    پاک چشم گردانیم. پس بکوشیم همزمان با تقویت تکنیک تلاوتمان، حال معنوی آن را افزایش دهیم تا امر رسول الله ـ صلوات الله علیه و اله ـ که فرمودند

    « زَیِّنُوا الْقُرآنَ »

    را اطاعت کرده باشیم و جزو قاریانی باشیم که در اثر حال معنوی اگر تلاوتمان را شنیدند، بفهمند که خدا ترسیم؛ همانطور که فرمود: زیباترین تلاوت از آنِ قاری است که چون تلاوتش را شنیدی بفهیم از خدا می ترسد.


شرایط صاحب سبک شدن

همانطور که گفته شد، بهترین سبک تلاوت قرآن، سبک تألیف ـ بدیع می باشد و برای رسیدن به آن و صاحب نظر شدن در آن سبک، شرایط زیر لازم است:

  • غنای آهنگی:

    قاری قرآن لازم است که از لحاظ دانستن آهنگهای مختلف، فقیر نباشد و در قوه حافظه اش آهنگها به وفور یافت شود و بتواند یک مقام را در تلاوتی طولانی، همراه با آهنگهای مختلف آن بخواند بدون اینکه تلاوت تکراری و یکنواختی ارائه دهد. همچنین کلیه تحریرها را در مقامات هفتگانه، در ابتدا، اواسط و یا انتهای آیات بشناسد و آنها را پیاده نماید.
     

  • تغییر در تحریرها:

    قاری قرآن باید همگی تحریرها را شناخته با تفکر و دقت، آنها را تغییر داده یا با یکدیگر ترکیب نماید.
     

  • رعایت کامل ارتباط معنوی بین صوت و لحن با آیات شریفه: این عمل، سه اصل مهم برای صاحب سبک شدن را ایجاد می نماید:

    (۱) صاحب نظر شدن در استفاده از گامهای صوتی و تغییر در آنها.

    (۲) صاحب نظر شدن در استفاده از ردیف مقامات و گامهای لحنی.

    (۳) صاحب نظر شدن در استفاده از ترکیب مقامات.

    راجع به این سه اصل بطور کامل توضیح داده شد.


انواع سبکهای تلاوت


ترکیب مقامات

فنی مرکب خوانی، فایده مهم آن ابلاغ مفاهیم آیات است. مثلاً در آیه شریفه

« وَ هُوَ الَّذی اَنْشَأَلَکُم السَّمْعَ وَ الْاَبْصارَ وَ الْاَفئِدهَ قَلیلاً ما تَشْکُرونَ!… »

اگر بخواهیم هر دو قسمت این آیه شریفه را با یک مقام تلاوت کنیم، القای معنا حاصل نمی شود. برای احتراز از این امر دو راه وجود دارد:

  • تعویض مقامات (به هنگام قطع صوت) یعنی از ابتدای آیه شریفه تا کلمه الاْفئِدهَ مثلاً با نهاوند و قَلیلاً ما تَشکُرونَ … را با صبا خواند.
     
  • ترکیب مقامات که راه زیباتری است.بدین طریق که مثلاً از ابتدای آیه شریفه با نهاوند شروع کنیم و در ابتدای جمله قلیلاً ما تَشکُرون وارد صبا شویم (بدون قطع صوت).

    ترکیب مقامات اگر بدون توجه به معانی آیات شریفه و صرفاً برای هنرنمایی باشد، جایز نیست.

    در اینجا چند نمونه از ترکیب مقامات را بیان می کنیم:

    ۱- ترکیب مقامات سگاه و صبا.

    ۲- ترکیب مقامات چهارگاه و صبا.

    ۳- ترکیب مقامات نهاوند و صبا.

    ۴- ترکیب مقامات سگاه و نهاوند.

    ۵- ترکیب مقامات سگاه و رست.

    ۶- ترکیب مقامات حجاز و صبا.

    ۷- ترکیب مقامات حجاز و صبا.

    ۸- ترکیب مقامات نهاوند و صبا.

    ۹- ترکیب مقامات رست و بیات.

    لازم به ذکر است که برخی از گوشه های مقامات از ترکیب مقامات به دست می آید که انشاء الله در جلد دوم کتاب به آن اشاره می کنیم.


انواع سبک از لحاظ ردیف مقامات


ردیف مقامات

بعد از شناخت مقامات موسیقی قرآن، باید تناسب آنها را با یکدیگر بدانیم تا هر مقامی در موضع مناسب خویش قرار گیرد و قرائت قرآن از نظر فنی، ردیف زیبا و دل نشینی پیدا نماید. برای اینکار، هر یک از مقامات را در نظر گرفته و تناسبش را با دیگر مقامات می سنجیم.

  • مقام بیات :

    بیات را ام المقامات گویند. شاید این نامگذاری به این سبب باشد که بیات با همه مقامات متناسب است و پس از آن هر مقامی را می توان تلاوت کرد. اگر چه مرسوم است پس از بیات، مقامات رست، صبا و نهاوند خوانده شود.

    ام المقامات بودن بیات، مقام موجب گردیده است تا پس از هر مقامی آنرا بتوان خواند.
     

  • مقام رست :

    چون رست ملک المقامات است، پس از هر مقامی تلاوت می شود. پس از مقام رست مقامات چهارگاه، سه گاه و نهاوند خوانده می شود.
     

  • مقام سگاه :

    قبل و پس از مقام سه گاه، مقامات چهارگاه و حجاز خوانده می شود.
     

  • مقام حجاز :

    قبل و پس از حجاز مقامات سگاه و صبا خوانده می شود.
     

  • مقام نهاوند :

    قبل و پس از نهاوند مقامات حجاز، چهارگاه و صبا خوانده می شود.
     

  • مقام صبا :

    قبل و پس از صبا مقامات سگاه، حجاز و نهاوند خوانده می شود.
     

  • مقام چهارگاه :

    قبل و پس از چهارگاه، سگاه و صبا خوانده می شود.

    لازم به ذکر است که اگر معانی آیات شریفه با ردیف انتخاب قاری مناسبت نداشته باشد باید ردیف دیگری انتخاب گردد و هرگز نباید هدف والای هنر قرائت را که القای معناست فدای موسیقی قرائت نمود، اگرچه در یک قرائت طولانی فقط فقط دو مقام خوانده شود. این سنت مشهور که تلاوت را با مقام بیات شروع می کنند زمانی پسندیده است که با آیات شروع تلاوت تناسب داشته باشد. مثلاً اگر شروع تلاوت با آیات شریفه ای است که احکام فقهی را بیان می کند، مانند:

    « وَ یَسْئَلونَکَ عَنِ الْمحیضَ »

    نباید با مقام بیات تلاوت شود و زیباتر آن است که با مقام رست خوانده شود.

    مطلب بعدی این است که برخی از قراء مصری، ردیف خاصی برای تلاوت خویش دارند و همیشه از آن استفاده می کنند؛ همچون این ردیف ها:

    ۱- مقامات: بیات، رست، چهارگاه، سگاه، حجاز و بیات.

    ۲- مقامات: بیات، صبا، نهاوند یا حجاز، رست، سگاه، چهارگاه و بیات.

    ۳- مقامات: رست، سگاه، بیات، صبا، حجاز و رست.

    باید گفت: این ردیف ها برای قاری قرآن ملاک قابل قبولی نیست بلکه باید قبل از تلاوت، ریدف مناسبی که به القاء معنا خدشه وارد نکند تنظیم نمود و سپس تلاوت کرد.

    سخن مشهوری است که می گوید: «در هر مقامی که تلاوت با آن آغاز می شود باید با همان مقام تلاوت را ختم کرد» اما باید توجه داشت، هر چند در هنرهای آوازی، مثلاً آواز ایرانی از هر دستگاهی که آواز شروع می شود در همان دستگاه باید فرود آمد، اما هنر قرائت اگر چه در ردیف هنرهای آوازی است، مزیت و شرافتی عالی بر آنها دارد و آن تلاوت کلام وحی و القای معنا با این تلاوت است. پس اگر در زمان ختم تلاوت، معنای آیه شریفه تناسب با مقامی که شروع به تلاوت شده است نداشته باشد، نباید با آن مقام ختم نمود و فرود آمد. بلکه فرود و ختم قرائت باید با هر مقامی که متناسب با معنی آیه شریفه است، باشد.


روش تعلیم مقامات

برای تعلیم مقامات و نغمات، رسم بر این بوده است که قسمتی از قرائت یک قاری در فلان مقام انتخاب شده و به عنوان «معرف» آن مقام مشخص می شده است. این روش اگر چه تا حدودی مثمرثمر می باشد، ولی محذورات بسیاری در پی دارد که قاریان و اساتید شاید متوجه آنها نباشند.

بدیهی است برای یادگیری هر مقام باید آنرا مرتباً خواند و تکرار کرد تا در حافظه ثبت شده بتوان در تلاوت از آن استفاده کرد. اگر معرف مقامات، آیه شریفه ای از قرآن کریم باشد. این موانع ایجاد می شود: اولاً، تلاوت قرآن عبادت است و باید با نیت صحیح باشد و اگر به قصد تمرین انجام شود مسلماً عبادتی صورت نگرفته و صاحب قرآن راضی نخواهد بود (مثل اینکه کسی برای خواندن نماز به قصد خنک شدن، وضو بگیرد و یا مسلمانی برای صحت مزاج، روزه بگیرد). ثانیاً، تلاوت قرآن باید با تدربر باشد و تا آنجا که می دانیم در این نوع از تلاوت که برای تمرین و یادگیری مقامات است، هرگز تدبر صورت نمی گیرد (متاسفانه در اکثر تلاوتهای قراء جهان اسلام، این تدبر بسیار کمرنگ است) ثالثاً، در هر مکان و هر زمانی نمی توان قرآن تلاوت کرد.

پس باید روشی را انتخاب نمود که هیچ محدودیتی نداشته باشد و عظمت و احترام قرآن حفظ شود و به ساحت مقدس قرآن کریم، جسارتی نشود؛ یعنی؛ در هر مکان و زمان و حالتی، حتی در مکانها و زمانهایی که تلاوت قرآن منع شده است، بتوان از آن استفاده کرد. این روش چنین است که از اوزان اشعار عربی استفاده نموده، برخی از آنها را انتخاب کرده به عنوان «معرف» یک مقام در نظر می گیریم و با آن تمرین می کنیم. حسن این روش در به دست آوردن تسلط کامل بر نغمات است. بدین ترتیب که قاری قرآن زمانی که معرف یک مقام را بشناسد، هر آیه ای که در آن مقام تلاوت گردد سریعاً انطباق داده و درک خواهد کرد؛ برخلاف روش قبلی که این چنین تسلطی را به قاری نمی دهد. در واقع این معرفها مانند نتهای موسیقی هستند و همانطور که یک موسیقدان با نواخته شدن آهنگی بلافاصله نت آن در ذهنش نقش می بندد، قاری قرآن نیز با شنیدن آیات شریفه قرآن، معرف مقامات آنها در دستگاه حافظه اش نقش خواهد بست. بنابراین قاریان قرآن ابتدا باید این معرفها و نتها را حفظ کنند و با تمرین و کوشش بسیار بر آنها تسلط پیدا نمایند، بدون اینکه به قصد تمرین برای یادگیری مقامات، آیه ای را تلاوت نمایند. این روش علاوه بر کارآئی بیشتر، موجب نورانیت قاری قرآن شده و نیز رشد بیشتر و زیبایی افزونتر تلاوت وی را به ارمغان می آورد، زیرا شأن قرآن را حفظ نموده است و احترام لازمه آنرا بجا آورده است. معرفها عبارتند از:

  • معرف مقام بیات :

    قرار: مفاعیلن، مفاعیلن، فعولن.

    جواب: مفاعیلن، مفاعلتن، فعولن.

    جواب الجواب: مفاعل، مفاعیل، فعولن.
     

  • معرف مقام رست :

    قرار: فاعلاتن، فاعلن، فاعلاتن.

    جواب: فاعلتن، فاعلن، فاعلان.

    جواب الجواب: فاعلاتن، فعلن، فعلاتن.
     

  • معرف مقام سگاه :

    قرار: مفاعلن، مفتعلن، مفاعلن.

    جواب: متفاعلن، متفاعلن.

    جواب الجواب: متفاعلن، متفاعلن، فعلاتن.
     

  • معرف مقام چهارگاه :

    قرار: مستفعلن، متفاعلن، مستفعلن.

    جواب: مستفعلن، فاعلن، مستفعلن.

    جواب الجواب: مستفعلن، فعلن، مستفعلن، فعلن.
     

  • معرف مقام صبا :

    جواب: مفتعلن، مفتلعن، مفتعلن، مفتعل.

    قرار: مفاعلتن، مفاعلتن، فعول.

    جواب الجواب: مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن، مفتعلن.
     

  • معرف مقام حجاز :

    قرار: فعول، مفاعیلن، فعولن، فعولن.

    جواب: مفاعیل، فعولن، مفاعلن.

    جواب الجواب: فعول، مفاعیلن، فعولن، مفاعیلن.
     

  • معرف مقام نهاوند :

    قرار: متفاعلن، فعلاتن.

    جواب: فاعلاتن، فاعلن، فعلان.

    جواب الجواب: فعلاتن، فاعلن، فعلان.

    پس از آشنایی با معرف مقامات و تسلط بر آنها می توان با اطمینان و اراده و تفکر، مقامات و نغمات را در تلاوت قرآن به کار برد.


گامهای لحنی

هر یک از مقامات، سه گام یا مرحله مختلف دارد که عبارتند از:«قرار»، «جواب» و «جواب الجواب» که به ترتیب آهنگ اول هر مقام را قرار، آهنگ دوم را جواب و آهنگ سوم را جواب الجواب گویند. این سه بخش از هر مقام را اساتید فن وضع کرده اند و به صورت سماعی است نه قیاسی.

لازم به تذکر است که این سه گام، ربطی به سه گام صوتی (پائین، توسط، اوج) ندارد. یعنی برخلاف شیوه متداولی که جواب الجواب یک مقام را با گام اوج صوتی می خوانند، هرگز چنین تطابقی لازم الاجرا نیست و می توان گام جواب الجواب یک مقام را با گام صوتی پائین خواند.

متاسفانه در مسابقات قرائت قرآن، رعایت این تطابق لحاظ می گردد که زیربنای علمی ندارد. آری، طبع انسان این چنین تطابقی را می پسندد و تا جایی که مانعی وجود ندارد، خوبست این انطباق رعایت شود. (مثلاً اگر قرار یک مقام با گام صوتی اوج خوانده شود، برای شخص خوش ذوق بی معنی و قبیح است!) ولی باید توجه داشت که رعایت این انطباق مبنای علمی ندارد.

در صورت رعایت این انطباق باید دقت داشت، قرار هر مقام با گام پائین یا توسط و جواب و جواب الجواب آن با گام توسط و اوج خوانده شود تا به این وسیله تلاوت قرآن با زیباترین سبک تلاوت، از نظر گامهای صوتی، یعنی سبکی که مبنای صوتی آن بر توسط است، اجرا شود. بنابراین سبک، به جز ابتدای قرائت، همیشه قرار مقامات با گام توسط خوانده می شود و جواب و جواب الجواب آن با گام توسط و اوج (به شرط رعایت ارتباط معنوی صوت و لحن با آیات)، اما در قرائتی که مبنای صوتی آن گام اوج است معمولاً قرار یک دستگاه با گام اوج خوانده می شود و همانطور که قبلاً اشاره شد چنین تلاوتی دلنشین و مطبوع نخواهد بود. پس باید از آن پرهیز کرد و راه احتراز از آن چنین است که گامها و پرده های صوتی در اثر تمرین و ممارست برای قاری قرآن ملکه شوند تا به راحتی آنها را تشخیص دهد و در حین تلاوت، گام صوتی خویش را گم نکند. زیرا مشکل عمده برخی از قراء، همین گم کردن پرده های صوتی است. بدین معنا که در حین تلاوت با کوچکترین اشتباهی از پرده ای منتقل به پرده های بالاتر یا پائین تر از آن شده و گام صوتی خویش را از دست داده و به اصطلاح خارج می شوند و تا آخر تلاوت نیز آنرا پیدا نکرده و در نتیجه تلاوت زیبایی ارائه نمی دهند.


نسبت لحن با صوت

نسبت لحن با صوت همچون نسبت راکب با مرکب است. یعنی صوت، در حکم مرکب و لحن،‌ در حکم راکب است و اصل در هنر قرائت، صوت است. زیرا همانطور که اگر مرکب راهرو و تعلیم دیده نباشد راکب به مقصد نخواهد رساند،‌ صوت نیز اگر آماده و تربیت شده نباشد، مانع ظهور زیبایی لحن می شود. در واقع لحن بخشی از صوت است و شایسته تر این بود که بحث مربوط به لحن را در فصل پیشین مطرح می کردیم، ولی به جهت سهولت در تعلیم، آن را در فصلی جداگانه و مبسوط مطرح می کنیم. صوت و لحن چنان عاشقانه جذب یکدیگر شده و در هم فانی گشته اند که تفکیکشان امر مشکلی است،‌ از اینروست که در روایات بیشتر به صوت اشاره شده است تا به لحن. زیرا آنچه به گوش می رسد و از دستگاه تکلم خارج می شود، صوت است و البته این صوت هر هنگام که ظهور می کند، آهنگی با خود دارد. بنابراین باز هم تأکید می کنیم که قاریان قرآن باید اهتمام و سعی فراوانی جهت پرورش صوتشان مبذول دارند و در حد توانشان تمرین نمایند تا این نعمت الهی را از قوه و استعداد به فعل و کمال برسانند تا به زیباترین وجه که شایسته قرآن کریم است از آن استفاده کنند و بدانند که یادگیری الحان و مقامات هنر قرائت،‌ بسیار ساده تر و ممکن تر از پرورش صوت است؛ پس آنرا جدی بگیرند و همیشه برای تکمیل و رشد آن بکوشند.
 


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم

۱- تنوع ( برخی از قدما از این معنا به تحویلات یاد کرده اند)

مقصود از تنوع در موسیق تلاوت ایجاد گوناگونی در این موسیقی است. برای فهم بیشتر مطلب به ذکر مثالی می پردازیم.اگر تصور کنیم که موشته ای توسط یک گوینده با پرده صوتی و فرکانسی یک نواخت و بدون توجه به حالتهای مختلف ادایی خوانده شود معلوم است که علاوه بر نارسایی مفهوم متن نتیج های جز ملال و خستگی شنونده نخواهد داشت.اما اگر چنین متنی توسط گویند ای آشنا به فن بیان و با توجه به تعبیرات مختلف موجود در متن همچون تمنا،استفهام،خبر و …..- همراه با زیر و زبرهای مناسب خوانده شود بسیار اثر بخش و نافذ خواهد بود.بنا بر آن چه گذشت فلسفه وجودی اصل تنوع در تلاوت قرآن کریم ناشی از دو موضوع کاملا متفاوت است:

۱- تنوع موجود در ذات موسیقی.

۲- تنوع ناشی از گوناگونی مفاهیم و معانی آیات و تفاوت در تعبیرات قرآنی.

اساساً در ارایه یک موسیقی – فارغ غز توجه به مفاهیم – لازم است در ذائقه مستمع،تغییر و تنوع ایجاد شود.بدیهی است که یک نواختی در یک نغمه یا پرده صوتی به مرور،نوعی ملال و دل زدگی در شنونده ایجاد می کند.از آن مهم تر به موجب گوناگونی مفاهیم آیات کریمه قرآن ،برای یک قاری ضرورت دارد متناسب با این گوناگونیها نظیر بیان وصف های متضاد همچون اوصاف بهشت و جهنم،مؤمنان وکفار،دنیا وآخرت و امثال آن ،همچون بیان قصص،احکام،دستورات اخلاقی،مثلهای قؤانی و غیره و نیز تنوع گونه های دستوری مانند خطاب،استفهام،خبر،نهی،امر و ….. به تغییر لحن و نغمه یا پرده صوتی پرداخته و حق معنا را به گونه ی شایسته ادا نماید.این تنوع می تواند دو مقوله متفاوت را در بر بگیرد :

– تنوع در مقامات و نغمات

– تنوع در پرده ها (درجات صوتی)


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۱

 

۱ عربی بودن نغمات

این اصل برگرفته از حدیث شریف رسول اکرم بوده و اکنون به عنوان اصلی ترین مبنا در موسیقی تلاوت مورد پذیرش اهل فن قرار دارد و عدم رعایت آن هر چند موجب خروج از حوزه موسیقی نیست اما قطعاً از حوزه عرف تلاوت خارج می باشد.

 

۲ رعایت ملزومات لحن ( تنغیم)

در موسیقی تلاوت قرآن کریم ملزوماتی وجود دارد که هر چند ممکن است مبنای موسیقایی برای آن وجود نداشته باشد اما در عرف تلاوت رعایت آنها ضرورت دارد.این ملزومات شامل چند چیز است :

اول : شروع تلاوت از قرار صوت بوده و از پرده های غیر معمول نباشد.

دوم : شروع تلاوت با یکی از دو مقام بیات و رست یا مشتقات آنها باشد.

سوم : خاتمه تلاوت با قرار صوت باشد (وطابقت درجه صوتی و شروع و پایان لازم نیست).

 چهارم : خاتمه تلاوت با همان مقامی باشد که از آغاز گردیده است.

پنجم : خط سیر لحنی قاری همواره از قرار به سوی جواب و نهایتاً بازگشت به قرار باشد.

در اینجا ممکن است تشکیک شود که نقیض این موارد نیز در تلاوت های مشاهیر طراز اول قرائت مشاهده گردیده و وجود موارد اندک نیز موجب می شود که در این مبانی خلال وارد آید.

در پاسخ باید گفت همواره احتمال آن وجود دارد که بر هر قانون و اصلی،استثنائاتی وارد گردد اما آنچه مهم است توجه به قاعده غلبه یا اغلبیت در استنباط موارد مورد نظر از عرف تلاوت یا همان مجموعه آثار به جای مانده از مشاهیر می باشد.

طبق بررسیی که از دویست تلاوت از قاریانی چون مصطفی اسماعیل،محمد رفعت،عبدالفتاح شعشاعی،ابوالعینین شعیشع،عبدالباسط،منشاوی،علی البنا،کامل یوسف با روش استقراء انجام گرفته است نتایج زیر در مورد ملزومات لحنی بدست آمده است :

۱ – در هیچ کدام از تلاوت ها شروع با مقامهایی غیر از بیات و رست نبوده است.

۲ – ۵/۹۹% از تلاوتها با قرار صوت آغاز و ۹۳% از انها با قرار صوت خاتمه یافته است.

۳ – خاتمه ۹۷% از تلاوتها با مقام بیات و رست بوده است.

۴ – در ۸۹% از تلاوت ها خط سیر لحنی تلاوت از قرار صوت به سوی جواب یا بالاتر بوده است.

۵ – در تمامی تلاوت ها خط سیر لحنی تلاوت از قرار صوت به سوی جواب یا بالاتر بوده است.

۶ – در ۸۷% تلاوت ها قاری از جواب صوت – اوج مقام- به قرار صوت – پرده ای پایین همان مقام یا مقام دیگر بازگشت نموده است.

در بررسی های فوق هر چند مواردی به عنوان نقیض و خلاف مبانی یاد شده وجود دراد اما درصد بالای موارد موافق حاکی از همان قانون نانوشته ای است که همواره طی قرن گذشته مورد عنایت و رعایت قاریان مبرز جهان اسلام قرار داشته است.ما نیز با توجه به همین موضوع یعنی قاعده اغلبیت این موارد را به عنوان ملزومات عرفی لحن در موسیقی تلاوت محسوب نموده و متذک می شویم.رعایت این جوانب در تلاوت از یک طرف نشانگر انضباط لحنی و حاکی از میزان تسلط یک قاری در اجرای منویات ذهنی او و از طرف دیگر هم سو با طبع و ذوق موسیقایی شنوندگان کلام وحی است.


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۲

 

۳ – رعایت یک نواختی سرعت تلاوت

برای درک بهتر این موضوع فرض نمایید یکی ازآیات قرآن کریم توسط دو قاری مختلف تلاوت گردد.اگر مدت تلاوت قاری اول بیست ثانیه و دیگری سی ثانیه به طول انجامد حکایت از آن دارد که دور تلاوت نفر اول سریع تر از نفر دوم است.آنچه به عنوان یک قاعده و مبنا مورد نظر است،آن است که میزان سرعت این دو تلاوت باید از ابتدا تا انتها یک نواخت بوده و به اصطلاح،دور آنها کند و تند نگردد.نظر به اهمیت این موضوع که معمولاً عدم رعایت آن حالت ناخوشایندی به تلاوت داده و از صلابت و وقار آن می کاهد به تجزیه و تحلیل این موضوع و عوامل مؤثر در آن می پردازیم.به طور کلی سرعت تلاوت ناشی از دو عامل اصلی است :

۱ – ذات قرائت با روایت

آشنایان به قرائات هفت گانه یا ده گانه و روایات های منقول از آنها می دانند که برخی از این قرائات و روایات با توجه به قواعد آنها دارای مراتب مختلفی از نظر مدت و سرعت تلاوت هستند هرچند هرکدام از آنها با سرعت یکسان که ناشی از خواست و اراده قاری است تلاوت شود.بنابراین اگر فرض نماییم سوره مبارکه واقعه با راویات ورش از نافع،حفض از عاصم و سوسی از ابوعمرو و توسط یک قاری تلاوت گردد ملاحظه می شود که تلاوت این سوره با روایت ورش مدت بیشتری نسبت به تلاوت آن با روایت حفص و تلاوت با این روایت نیز مدت افزون تری نسبت به تلاوت با روایت سوسی به طول می انجامد.به همین جهت شاید یکی از رویکردهای تقسیم مراتب تلاوت به تحقیق، تدویر و تحدیر ناظر به همین موضوع باشد لکن این نوع از سرعت به هیچ وجه مورد نظر ما در این بحث نیست.

۲ – برای بررسی این موضوع به مقایسه شیوه تلاوت سه تن از اساتید طراز اول جهان اسلام یعنی محمود علی البنا،مصطفی اسماعیل و محمد عبدالعزیز حصان از نقطه نظر سرعت تلاوت می پردازیم.آنچه از این بررسی برمی آید آن است که این سه شیوه در سه مرتبه مختلف از نظر سرعت تلاوت قرار می گیرند.به این ترتیب که تلاوت مرحوم محمود علی البنا تلاوتی کند،تلاوت شیخ محمد عبدالعزیز حصان تلاوتی تند و تلاوت مرحوم مصطفی اسماعیل بین این دو و مرتبه وسط قرار دارد.ما در این مجال قصد آن نداریم که در مورد علل انتخاب هر کدام از این شیوه ها از دیدگاه صوت و لحن سخن بگوییم زیرا در فصل صوت شناسی در حد لزوم درباره آن صحبت کرده ایم اما لازم است اشاره نماییم که شاخص تفاوت سرعت در تلاوت های مختلف که ناشی از اراده و خواست قاری است میزان کشش صداهای کشیده آ،ای،او است که در اصطلاح علم تجوید مد طبیعی یا ذاتی نامیده می شود و از نخستین کلمات شروع تلاوت که حتی ممکن است الفاظ استعاذه باشد معلوم می گردد.

آنچه از نحوه تلاوت قاریان مشهور جهان بدست می آید این است که سرعت تلاوت آنان هر مقدار که باشد از ابتدا تا انتها به یک حالت و یک نواخت است.لذا قاری قرآن که ممکن است به علل متفاوتی دور کند،متوسط و یا تند را برای تلاوت خود برگزیند باید ملزم و مقید به رعایت همان سرعت در طول تلاوت باشد زیرا افزایش یا کاهش ان به لحن او خلل وارد نموده و شنونده را سریعاً متوجه این نقص می نماید.در پار های از اوقات ملاحظه می شود قاری قرآن به دلیل کمبود نفس برای رسیدن به موضع صحیح وقف،کلمات پایانی قطعه یا آیه را با سرعت بیشتری ادا می کند.این مسأله به عنوان یک نقصان به ویژه در مسابقات تلاوت قرآن بیشتر به چشم می خورد که به هر شکل امری مذموم شناخته می شود.


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۳

 

۴ – استفاده از اسلوب های جایز

منظور از اسلوب های جایزه روش هایی است که استفاده از آن متناسب با شأن و جایگاه تلاوت قرآن کریم بوده و مورد تأیید خواص این فن می باشد.زیرا به رغم آن که تلاوت قرآن از آن حیث که نوعی موسیقی است این قابلیت را دارد که به شیوه ها و اسلوب های مختلف اجرا گردد.اما استفاده از برخی شیوه ها مورد مذمت و نهی واقع گردیده است.بنابراین با شناخت این شیوه ها حوزه استفاده از اسلوب های جایز معلوم  و مشخص می گردد.

در برخی روایات مواردی پیرامون نهی قاری در استفاده از بعضی روش ها وجود دارد که شاید به درستس مفهوم واقعی آنها از خود روایات استفاده نشود.اصطلاحاتی همچون ترجیع،تطریب یا ترعید از آن جمله اند.این مفاهیم سالیان متمادی است که مورد بحث و مناقشه اهل علم و قرائت قرار داشته است ولی امروزه برخی از این موارد در عرف تلاوت مفهومی واحد پیدا کرده اند و قاریان خود را مقید به اجتناب از آن می دانند.در اینجا ازمیان نظریات مختلفی که پیرامون این اصطلاحات مطرح گردیده تعاریف کاربردی و دقیق کتاب حق التلاوه تألیف حسنس شیخ عثمان نقل می گردد.وی در مقدمه بحث با اشره به این روش ها به دلیل این که به کار برنده آنها التزامی به ترتیل مورد نظر خداوند سبحان در قرآن کریم ندارد مورد نهی اهل علم قرار گرفته به شرح آنها می پردازد.وی هفت مورد را به عنوان شیوه های غیر جایز مورد بحث قرار داده است.این موارد عبارتند از :

۱ – تطریب

۲ – ترجیع

۳ – ترقیص

۴ – تحزین

۵ – ترعید

۶ – تحریف

۷ – تلاوت قرآن به همراه آلات موسیقی

۸ – ایجاد ایقاع (ضرب) در تلاوت


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۴

۴  استفاده از اسلوبهای جایز

 

منظور از اسلوب های جایز روش هایی است که استفاده از ان متناسب با شأن و جایگاه تلاوت قران کرم بوده و مورد تأیید خواص این فن می باشد.زیرا به رغم ان که تلاوت قرآن از آن حیث که نوع موسیقی است این قابلیت را دارد که به شیوه ها و اسلوب های مختلف اجرا گردد.اما استفاده از برخی شیوه ها مورد مذمت و نهی واقع گردیده است.بنابراین با شناخت این شیوه ها حوزه استفاده از اسلوب های جایز معلوم و مشخص می گردد.

در برخی روایات مواردی پیرامون نهی قاری در استفاده از بعضی روشها وجود دارد که شاید به درستی مفخوم واقعی آنها از خود روایات استفاده نشود.اصطلاحاتی همچون ترجیع،تطریب یا ترعید از ان جمله اند.این مفاهیم سالیان متمادی است که مورد بحث و مناقشه اهل علم و قرائت قرار داشته است.ولی امروز برخی از این موارد در عرف تلاوت مفهومی واحد پیدا کرده اند و قاریان خود را مقید به اجتناب از آن می دانند.

در اینجا از میان نظریات مختلفی که پیرامون این اصطلاحات مطرح گردیده تعاریف کاربردی و دقیق کتاب حق التلاوه تألیف حسنی شیخ عثمان نقل می گردد.وی در مقدمه بحث با اشاره به این روش ها به دلیل این که به کار برنده آنها التزامی به ترتیل مورد نظر خداوند سبحان در قرآن کریم ندارد مورد نهی اهل علم قرار گرفته به شرح آنها می پردازد.وی چند مورد را به عنوان شیو های غیر جایز مورد بحث قرار داده است.این موارد عبارتند از :

۱ – تطریب.

۲ – ترجیع.

۳ – ترقیص.

۴ – تحزین.

۵ – تحریف.

۶ – تلاوت قرآن به همراه آلات موسیقی.

۷ – ترعید.

۸ – ایجاد ایقاع (ضرب) در تلاوت.

تطریب

حالتی است که قاری تنها با نتباعت از صوت خود و ایجاد خلل در احکام و اصول تجوید،قرآن بخواند.به عبارت دیگر فارغ از تجوید و مراعات قوانین صدا را به هر گونه که خواست در گلو بچرخاند.مؤلف در ادامه در این باره توضیح می دهد اگر قاری از مقامات و نغمات فنی استفاده نموده و ادای او نیز مطابق احکام تجوید باشد قرائت او کاملاً جایز و از مصادیق تطریب محسوب نمی گردد.

(بیشتر…)


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۵

 – القای معانی و مفاهیم

 با وجودآن که معیارهای القای معانی آیات در فن تلاوت قرآن به درستی شفاف و قابل بیان نبوده و هر کس با توجه به برداشت خود از این موضوع سخن می گوید اما علت طرح این مسأله در اینجا این است که همواره به یاد داشته باشیم در هنر مقدس تلاوت،اصل بر بیان معانی و ابلاغ پیام قرآن به نحو شایسته به مخاطب و شنونده کلام وحی است.

مقامات و تغمات در حقیقت وسیله ای برای بیان زیباتر و شیواتر آیات شریفه قرآن هستند.لذا سعی و مجاهدت قاری قران به طور دایمی باید مبتنی بر این موضوع باشد که چگونه می توان بهتر و مطلوب تر معانی و مفاهیم را به مستمع القا نمود.نه آنکه چگونه مقامات و نغمات را به اجرا در آورد.از یاد بردن این مهم در تلاوت ،نتیجه ای جز آنچه که امروزه در عالم تلاوت قرآن به وقوع می پیوندند ندارد و ان این است که نه تنها قاری ایرانی که معمولاض فارغ از معنای ،قرآن می خواند بلکه حتی در کشور مصر به عنوان مهد تلاوت نیز شاهد آن هستیم که نسل جدید قاریان بدون نوجه به این عنصر اساسی تنها به ابعاد تنغیمی تلاوت توجه دارند.

در حقیقت تلاوت های امروزی به جای القای معانی جشنواره ای از نغمات و مقامات است.در خالی که نزد نسل های پیشین قاریان القای معانی از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار بود که گاه ملاحظه می گردد قاری رای رساندن معنا و مفهوم،جنبه های تنغیمی تلاوت را تحت شعاع قرار می داد و از این دست نمونه های فراوان وجود دارد که برای اهل تلاوت آشناست.

نکته آخر اینکه قاریان قرآن حتی با وجود گوناگونی و تنوع در شیوه ها و سبک خای تلاوت نباید از این مبانی و اصول عدول کنند.


ارتباط معنوی صوت و آیات شریفه

در قرآن موضوع‌های مختلفی مطرح شده، از مهمترین بحث معارف (توحید) تا ساده ترین مسئله فقهی که هر کدام از این موضوعات، صدای متناسب با شأن خود را می طلبد. قاری قرآن اگر پیش نیاز هنر قرائت؛ یعنی یادگیری معانی آیات شریفه و قواعد عربی را فرا گرفته باشد و علاوه بر آن احساس و ذوق لطیفی داشته باشد، در قرائت قرآن انطباق صوت با معنا را حفظ می نماید، در غیر این صورت، قرائتی بی معنی ارائه خواهد داد. برای نمونه برخی از آیات که تناسب با گام اوج صوتی دارند بیان می کنیم:

(بیشتر…)


پیش نیاز و لوازم هنر قرائت قرآن کریم

هنر قرائت؛ مانند هر فن و علم دیگری محتاج مقدمات و لوازمی است که بدون آنها موفقیت کامل، حاصل نخواهد شد ضروریترین پیش نیاز هنر قرائت، یادگیری کامل معنی قرآن و مفاهیم آن است که این امر با تسلط اجمالی بر قواعد عربی و لغات قرآن میسر می شود. ضرورت این امر ـ که متأسفانه چندان به آن اهمیت داده نشده است ـ با مراجعه به متن قرآن و روایات شریفه بدست می آید. در قرآن کریم چندین بار مفهومی یکسان با الفاظی مختلف بیان شده است و آن مفهوم چنین است: «قرآن نازل شده است برای اینکه مردم در آیات آن تدبر نمایند.» آیا تدبر در آیات شریفه قرآن بدون دانستن معانی و مفاهیم آن میسر است؟ البته، برای کسی که نمی خواهد در این هنر نورانی قدم بگذارد شاید یک قرآن با ترجمه کافی باشد. زیرا با نگاه کردن به قرآن ثوابی شامل حالش خواهد شد، ولی برای کسی که می خواهد، هنر قرائت را فرا گیرد و به وسیله آن کلام الهی را با زیباترین روش ابلاغ نماید، دانستن معنا بسیار ضروری است.

(بیشتر…)


مشروعیّت هنر قرائت

در اکثر کتب روایی شیعی، بخشی وجود دارد، بنام «باب القران» یا «کتاب القرآن» که در آن روایاتی درباره فضل قرآن، فضیلت قاری قرآن، ثواب قرائت سوره ها و نکات دیگر مطرح شده است. یکی از این نکات، مسئله تحریم غنا و استحباب تحسین صوت در قرائت قرآن است که ما در ابتدای کتاب، تبرکاً برخی از روایات آنرا نقل نمودیم و اگر خوب دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که آموختن هنر قرائت باتوجه به برخی از روایات (روایت شماره ۴) وجوب کفائی دارد (یعنی لازم نیست همه مسلمانان هنر قرائت را فرا بگیرند) یا لااقل مستحبّ مؤکّد می باشد. (یعنی مستحبّی است که انجام دادنش بهتر است و عمل به آن، تأکید شده است). محدثین بزرگوار ما، در توجیه بعضی روایات فرموده اند: قرآن را با صوت زیبا تا آن حدّی که غنا نباشد، باید قرائت کرد، البته بدون آنکه حدود حسن صوت و غنا را مطرح کنند. مرحوم شیخ حرّ عاملی، صاحب وسائل، در توجیه روایت شماره ۶، آنرا حمل بر تقیّه کرده است و استناد ایشان دوگانگی این روایت با روایت شماره ۷ است. آن روایت (۶) را اصل دانسته اند و این روایت (۷) را فرع و در دوگانگی اصل با فرع، مسلم است که اصل محترم است.

(بیشتر…)


تعریف مقام

تعریف مقام در اصطلاح موسیقی به مجموعه ی اصواتی که بین یک نت و تکرار آن (جواب) با ترتیب معیّن قرار دارد مقام گفته می شود. ـ تعریف نغمه نغمه در لغت، عبارت از صدایی موسیقایی است که خالی از کلام و حرف باشد. در اصطلاح موسیقی نغمه در این معانی به کار رفته است: هر صدای موسیقایی (Sing)، ملودی (Melody)، در مقابل هارمونی (Harmony) [موسیقی چند صدایی]، مقام اصلی (Gamme)، مقام فرعی یا مشتقات یک مقام اصلی (گوشه) همچون نغمه شوری از مقام بیات، نغمه هزام از مقام سیکا و یا نغمه نکریز از مقام نهاوند. ـ تعریف لحن لحن در تلاوت قرآن، کیفیتی است که از استفاده صحیح و مطلوب مقامات و نغمات عربی برای ارایه آیات قرآن کریم بر اساس اصول و مبانی مربوط حاصل می آید. مقامات اصلی و تعداد آن ۱ـ مقام راست ۲ـ مقام بیاتی ۳ـ مقام صبا ۴ـ مقام سیکاه (سه گاه) ۵ـ مقام حجاز ۶ـ مقام نهاوند ۷ـ مقام عجم (ماهور ـ راست پنجگاه در موسیقی ایرانی و گام ماژور در موسیقی غرب) ۸ـ مقام کُرد ۹ـ مقام نوا ۱۰ـ مقام جهارکاه (چهارگاه) در موسیقی مقامی عرب تعداد مقامات اصلی و فرعی (گوشه ها) بالغ بر سیصد است. ـ شناخت علمی مقامات عربی مقام هایی که بر روی درجه DO (راست) قرار دارند: ۱ـ مقام راست ۲ـ مقام سوزناک ۳ـ مقام حجازکار ۴ـ مقام نهاوند ۵ـ مقام نکریز مقام هایی که بر روی درجه Re (دوکا) قرار دارند: ۶ـ مقام بیاتی ۷ـ مقام کرد ۸ـ مقام حسینی ۹ـ مقام شوری ۱۰ـ مقام عشّاق مصری ۱۱ـ مقام صبا ۱۲ـ مقام صبا زمزم ۱۳ـ مقام حجاز ۱۴ـ مقام شاهناز مقام هایی که بر روی درجه mi (سیکاه) قرار دارند: ۱۵ـ مقام سیکاه ۱۶ـ مقام هزام مقام هایی که بر روی درجه Fa (جهارکاه) قرار دارند: ۱۷ـ مقام جهارکاه مقام هایی که بر روی درجه Si (قرار) استقرار یافته اند: ۱۸ـ مقام عجم عُشِیران ۱۹ـ مقام بستنکار ۲۰ـ مقام عراق در موسیقی مقامی ایران با نام ماهور و در موسیقی غرب به گام ماژور نامبردار است. دارای مقامات فرعی همچون عجم عشیران، چهارگاه، سوز دل آرا و شوق افزا می باشد. نغمه ای شاد و شادی آور امّا نه به طور مطلق. بسیار اتفاق می افتد که مقام صبا و عجم را با هم ترکیب می کنند که خود حاوی معانی بدیعی می شود.


مقام حجاز

در گذشته های دور در منطقه ای به نام حجاز در شبه جزیره ی عربستان، صحرانشینان در طی مسافت های طولانی، سوار بر شتر می شد و تحت تأثیر نوع راه رفتن این حیوان، نغمات خاصی را با خود زمزمه می کردند. با گذشت زمان، بر وسعت این نغمات افزوده شد و به دلیل منحصر به فرد بودن این نغمات، اعراب نام حجاز را براین نغمات گزاردند. استادان لحن اعتقاد دارند، حجاز یادآور ناله ی برخاسته از غم و هجرانی است که حوادث گذشته را به تصویر می کشد و انسان های متأثر از آن را به یکی شدن، چاره اندیشی و تفکر فرو می برد و در این غم عمیق، شور و شعف با احساسات عالی و حزین آمیخته می شود. قاری توانا می تواند در اجرای این مقام یکپارچگی، اتحاد و آرزو برای بشر را به تصویر بکشد. حجاز در آیاتی با مضامین بشارت و انذار، نعمات خداوند،تذکر و یادآوری، جملات امری و توصیه ای، خلقت جهان هستی و موجودات و نیز فراخوان عمومی قابل اجرااست [ پیشین ].
حجاز در آغاز با جریانی ملایم و روان همراه است و هر گونه تکلف در اجرا از تأثیر گزاری آن می کاهد. این مقام گوشه هایی دارد از جمله: کارکرد، کار، دوکا، غطا، زنکران، نوی، اصفهان، کرد، رمل، و منصوری [ عربی القبانی، ۴۲:۱۳۷۷ ].
بعضی گوشه ی گالگور را نیز به عنوان زیرشاخه ی حجاز آورده اند [ رجب نژاد، ۳۷:۱۳۷۹]. با بررسی اجرای قرائت قاریان بزرگ جهان و توصیه ی استادان لحن بهتر است این مقام را پس از مقامات بیات، صبا و سه گاه تلاوت کنیم [ نرم افزار مائده ]. مقام حجاز را می توان با مقامات رست و صبا ترکیب کرد [ ملاتقی، ۱۰۸:۱۳۸۱ ].
از میان قاریان مشهور جهان، « شهید القراء » [ قاسم احمد، ۳۶:۱۳۷۴ ] یعنی استاد محمد صدیق منشاوی، در اجرای مقام حجاز مهارت و استادی فوق العاده ای از خود به نمایش گزارده است [ ملاتقی، ۱۵۱:۱۳۸۱ ].


مقام چهارگاه

این مقام ترکیبی از نغمات ماهور، چهارگاه و چند مقام فرعی و کوچک دیگر است. نغمه ی ماهور نقش بسیار مهمی در این مقام ایفا می کند [پیشین]، چون گوشه هایی از ماهور به چهار گاه ختم می شود که در تلاوت بسیار زیبا جلوه می کند [رجب نژاد، ۳۷:۱۳۷۹]. چهارگاه از دو واژه ی چهار و گاه به معنای چهارمین محل توقف یا چهارمین زمان تشکیل شده و عده ی بسیاری از استادان لحن معتقدند، به وجود آمدن چهارگاه، با رعد و برق آسمان مرتبط است.

به هر حال، این نغمات از هرجا که برخاسته اند، امروزه در میان اعراب رنگ و بوی عربی به خود گرفته و به عجم معروف اند. اعراب معتقدند، عجم مقامی است درخشان و پاک که با جوشش و عظمت و هیجان خود، شور و شوق جوانی را در انسان ایجاد می کند و به ارائه ی شبه تحریرها که نقش مهمی در این مقام دارند، تأکید می کنند. مهم ترین محل های اجرای این مقام در آیاتی با مفاهیم خدا، بهشت، توبه، معجزات پیامبران، دعا و درخواست و نیز حرکت و مبارزه، می توان بهره جست و از تأثیرات مهم آن می توان به ایجاد شور، شوق و هیجان در شنونده اشاره کرد [نرم افزار مائده].
از میان قاریان مشهور دنیا، استاد شحات محمد انور که درتلاوت دارای سبک «تألیف بدیع » [تهرانی، ۱۳۷۴: ۷۰]دارد ، برخلاف بیش تر قاریان حال حاضر که سبک تألیف تقلید دارند، استاد اجرای این مقام است[ ملاتقی، ۱۳۸۱ :۱۵۱] . بر اساس توصیه ی استادان لحن و اجرای اکثر قاریان بزرگ دنیا، بهتر آن است که این مقام را پس از مقامات رست و سه گاه تلاوت کنیم؛ هر چند که مرحوم عبدالباسط پس از مقام حجاز و مرحوم منشاوی پس از بیات و نهاوند وارد این مقام شده اند[نرم افزار مائده]. ترکیب این مقام با صبا، جایز است ومی توان آن را با مقامات بیات، رست و سه گاه همراه کرد [ملاتقی، ۱۳۸۱ :۱۱۱].


مقام سیکا (سه گاه)

گروهی زادگاه این مقام را آذربایجان و اهل آن را از بهترین اجرا کنندگان سه گاه می دانند، اما به مرور زمان این مقام درسایر سرزمین های هم جوار گسترش پیدا کرده و به دلیل ویژگی منحصر به فرد لحنی خود، در میان عرب زبانان جایگاه ویژه و مناسبی برای خود کسب کرده و با گذشت زمان، رنگ و بوی عربی به خود گرفته است ؛ به نحوی که هم اکنون یکی از مقامات اصیل و نام آشنا در میان مقامات و الحان قرآن کریم است.

استادان لحن، سه گاه را گل سرخ و نگین مقامات و در مباحث زیباشناسی این مقام را به دلیل حلاوت در دل نشینی، برانگیزاننده ی حس محبت، عشق و سوز دل معرفی می کنند [نرم افزار مائده].
استاد محمد رفعت که به واسطه ی نبوغ ذاتی اش در خلق الحان و اصوات، بنیانگذار سبک جدید و رایج در تلاوت قرآن کریم [عربی القبانی، ۱۰۲:۱۳۷۷] و میان قاریان مشهور جهان، به « قیثاره السماء » یعنی گیتار آسمان [قاسم احمد، ۳۴:۱۳۷۴] ملقب شده است، در اجرای مقام سه گاه اجراهای استادانه ای دارد [نرم افزار مائده]. از دیدگاه استادان لحن، این مقام گونه های دیگری نیز دارد، از جمله سه گاه حزام که استاد مصطفی اسماعیل درقرائت سوره های لقمان، نازعات و علق آن را با استادی تمام اجرا کرده است [پیشین].
آن چه از تلاوت قاریان بزرگ و رهنمود استادان لحن به دست می آید، آیاتی با مضامین عشق، وعده ی الهی، بشارت، مغفرت، صفات مؤمنان، استجابت دعا و پیروزی، بهترین محل های اجرای مقام سرور آفرین سه گاه هستند. نکته ی مهمی که لازم به ذکر است این که، این مقام با جریانی آرام و پرسوز آغاز می شود و با انتقال احساسات عالی، توجه شنونده را به خود جلب میکند [پیشین].
به طور معمول، قاریان بزرگ این مقام را پس از حجاز می خوانند، [مجموعه نرم افزارهای آموزشی آشنایی با دستگاه ها و نغمات قرآنی]. ولی می توان قبل و بعد از این مقام، از حجاز و هم چنین چهار گاه استفاده کرد و ترکیب سه گاه با مقامات رست، صبا و نهاوند جایز است [ملاتقی، ۱۱۰:۱۳۸۱]. اما استادان لحن توصیه کرده اند که این مقام پس از مقامات رست، حجاز، نهاوند و چهارگاه اجرا شود [نرم افزار مائده].


مقام صبا

مجموعه ای از نغمات حزین است که گذشته ای را به تصویر می کشد که انسان آن را از دست داده و انسان را به خویشتن خویش دعوت می کند. استادان لحن معتقدند، صبا آتش دل و نوای فراق است که هر شنونده ای را به کنکاش و بررسی گذشته ی خود دعوت می کند و می گویند، اگر مقامات را به منزله ی موجودی زنده در نظر بگیریم، صبا صدای وجدان آگاهی است که در عین توبیخ و بررسی جزء به جزء رفتار و اعمال، انقلابی در دل ایجاد می کند و مسیر توبه و بازگشت را هموار می سازد. لذا هر کس که میل به بازگشت در وجودش بیش تر باشد. صبا را بهتر، تأثیر گزارتر و به جاتر اجرا می کند [ نرم افزار مائده ].

(بیشتر…)


مقام بیات

درخصوص معنای لغوی این مقام عده ای معتقدند، واژه ای ترکی و به معنای غم یا غمگین است. عده ای دیگر می گویند، طایفه و قبیله ای از ترکمن است و عده ای اصل این کلمه را « به یاد » می دانند، مانند به یاد خداوند متعال، به یاد پیامبر گرامی اسلام (ص) و به یاد فاطمه ی زهرا (س) [ نرم افزار مائده ].
این مقام، اولین مقامی است که عموم قاریان در آغاز تلاوت از آن استفاده می کنند و در میان الحان، تنها مقامی است که در سه سطح، بیات شروع ( محدوده ی قرار )، توسط ( محدوده های جواب و جواب جواب ) و فرود ( پایان تلاوت ) اجرا می شود [ پیشین].
مقام بیات که به ام النغمات یا ام المقامات [ محمدی، ۱۲۷:۱۳۸۲ ] معروف است، زیر شاخه ها و گوشه هایی دارد که عبارت اند از: لامی، صافی، ابراهیمی، کرد، مصری، شور، حسینی، دشتی، نوا، محیر، دوکا، رمل، علی و….
[ عربی القبانی، ۴۲:۱۳۷۷ ].

(بیشتر…)


مقام نهاوند

در مورد خاستگاه این مقام دو نظر وجود دارد: عده ای معتقدند، در زمان های دور در منطقه ی نهاوند ایران، نغماتی در میان مردم زمزمه می شد که منحصر به فرد بود و گروهی دیگر، خاستگاه اولیه ی آن را کشور هند می دانند. اما به هر حال این مقام از هر کجا که باشد، امروزه رنگ و بوی عربی به خود گرفته است و چون دانه های مروارید، در میان نغمات قرآنی خودنمایی می کند [ نرم افزار مائده ].

 

نهاوند از نغمات و مقاماتی است که نه مانند صبا بسیار حزین و نه مانند سه گاه شور آفرین است، بلکه از مقامات معتدل است که به قاری قدرت مانور بیش تری می دهد [ مجموعه نرم افزارهای آموزشی آشنایی با دستگاه ها و نغمات قرآنی ].
نغمه ی فرعی که در این مقام وجود دارد، « نیکریت » نام دارد [ رجب نژاد، ۱۳۷۹ :۳۷ ]. بهترین محل اجرای این مقام، داستان های قرآنی، و استاد مسلم این نغمه مرحوم مصطفی اسماعیل است که در اجرای آن از تکنیک « موجی خوانی » که از ابزارهای تنوع لحن به حساب می آید، به صورتی زیبا و دل نشین استفاده می کند [ نرم افزار مائده ].
استاد عربی القبانی معتقد است،راحت ترین کارها، آوردن نهاوند پس از سه گاه است [ عربی القبانی، ۵۴:۱۳۷۷ ]. و می توان نهاوند را با مقامات رست، صبا و سه گاه ترکیب کرد [ ملاتقی، ۱۰۹:۱۳۸۱ ].


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم


۵ – تناسب و همگونی لحن و صوت

اصولاً زیربنای یک کار لحنی به طور عام و به شکل خاص در فن تلاوت قرآن کریم توانایی ها و داشته های صوتی خواننده یا قاری قرآن است.

واضح است که قاری قرآن لزوماً باید شیوه لحنی خود را بر اساس خصوصیات صوتی خود اختیار و تنظیم نماید. مثلاً فرض کنید شخصی اساساً دارای صدای زیر و با ارتفاع کم به عنوان یک روش در تلاوت خود سعی کند بعد از هر بار اوج خواندن قطعه ای را در پرده پایین اصطلاحاً بم تلاوت کند. اما این پرده به دلیل عدم توانایی ذاتی صوت او به واسطه محدودیت ارتفاع صوتی از فاصله موسیقی لازم نسبت به پرده های اوج برخوردار نبوده و یا دچار خلل و اشکال باشد.در اینجا شیوه لحنی مورد تبعیت قاری با صدای او تناسب و همگونی ندارد.

عکس این موضوع نیز صادق است یعنی کسی که دارای صدای بم باشد بخواهد پرده های اوج را با تکلف زیاد و خارج از توان صوتی خود بخواند یا شخصی را در نظر بگیرید که صدای وی از تحریر پذیری خوب و مطلوبی برخوردار نیست و بخواهد به طور مستمر در لابلای الحان و انغام خود از تحریر استفاده کند.

بدیهی است که چنین عملی به شدت از زیبایی و سلامت لحن او خواهد کاست.در این شرایط نیز باید گفت که انتخاب نوع لحن بر اساس خصوصیات صوت قاری انجام نگرفته است.در مورد میزان انعطاف پذیری صوت نیز ممکن است شیوه های مختلفی به کار گرفته شود که حاکی از همگونی و تناسب نباشد.

با ذکر این توضیحات علت طرح چنین موضوعی به عنوان یکی از مبانی موسیقایی تلاوت قرآن معلوم گردید زیرا توجه قاری قرآن به این معنا موجب هر چه زیباتر شدن موسیقی تلاوت شده و مسیر او را در انتخاب هر چه بهتر و مطلوب تر لحن هموار می سازد.


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم

مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم

ادامه درس (تطابق)

الف): هماهنگی آهنگ با طول زمانی قطعه

این آهنگ ممکن است یک نغمه کامل یا قسمتی از یک نغمه و یا ملودی ساخته شده بر اساس یک نغمه باشد. قطعه مورد نظر در تلاوت نیز ممکن است یک آیه بلند،یک آیه کوتاه و یا یک قسمتی از یک آیه بلند و کوتاه باشد. روشن است در اینجا قاری باید با ملاحظه و مطالعه طول زمانی قطعه مورد نظر به انتخاب و اجرای آهنگ متناسب یا آن بپردازد.

زیرا آهنگ ها و نغمات از نظر زمان اجرا دارای تفاوت هایی بوده و می توان این زمانها را کاهش یا افزایش داد. البته گاهی برای کامل نمودن یک نغمه حداقل زمانی در حدود ده تا پانزده ثانیه نیاز است و اگر تنها قسمتی از یک نغمه اجر ا شود این مدت به نصف یا کمتر تقلیل می یابد.

یک قاری قرآن باید تصمیم ذهنی خود را سریعاً به اجرا در آورد زیرا برای مطالعه قطعه مورد نظر و تطبیق آهنگ با آن تنها از مکث ها طبیعی بین قطعات یا آیات می تواند استفاده کند. به همین سبب دانش و معلومات نغمه ای، تسلط بر پرده ها،حضور ذهن و هوش و ذکاوت، نقش بسیار مهمی را در این زمینه ایفا می کند.

به عنوان نمونه برای خواندن آیات کوتاه نظیر الله الصمد یا قسمت کوتاهی از یک آیه مانند و زخرفاً در نغمه سیکا (سگا) باید سریعاً به انتخاب قسمتی از این نغمه پرداخت اما چگونگی تطبیق آن با این الفاظ و پرده ی اجرای آن امری است که به عنوان عوامل یاد شده بستگی دارد.

معمولاً قاریان مبتدی قادر نیستند به درستی عمل تطبیق را انجام دهند. لذا هنوز آهنگ پایان نیافته است کلمات قطعه پایان می یابد و یا به عکس آهنگ به نقطه پایان خود رسیده اما هنوز قطعه باقی است.

در حالت اول قاری ناچار می شود قسمتی از آهنگ را به ناگاه حذف و سریعاً حالت فرود نغمه یا نقطه پایانی آن را به اجرا در آورد و در حالت دوم ناچار به تکرار حالت پایانی نغمه تا به اتمام رسیدن قطعه می گردد.

رسیدن به نقطه تعادل در این موضوع تنها با تمرین و ممارست و شناخت هر چه بیشتر آیات قرآن کریم و از همه مهم تر بهره مند بودن از هوش و استعداد ذاتی لازم حاصل می گردد.


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم بخش ۳ (قسمت ۱)

– ترادف

ترادف در لغت به معنای پشت سر هم بودن است.اما اصطلاح ردیف ، کاربرهای متعددی در موسیقی دارد که یکی از مهم ترین آنها در موسیقی سنتی ایران است.ردیف خوانی گوشه ها و نغنات در موسیقی های مقامی که در واقع قالب هایی از پیش تعیین شده هستند موضوعی است که بسیار مورد توجه و اهمیت موسیقی دانان ایران قرار دارد.البته گاهی در نقل گوشه ها و نغمات،اندک اختلافاتی موجود دارد.به همین دلیل مثلاً اگر گفته شود مقام ماهور با ردیف فلان شخص.

یعنی ترتیب گوشه ها در مقام ماهور به روایت و نقل فلان شخص می باشد.

نکته ای که حائز اهمیت فراوان است این است که به هر حال ترتیب قرار گرفتن این نغمات یا ردیف ها به شکلی است که هیچ گونه ناهمگونی و ناجور بودن در آن احساس نمی شود و این کاری است که دقیقاً با طبع و منطق موسیقایی منطبق می باشد.چینش و ترتیب و تنافر و توافق آنها موضوعی است که همواره از اهمیت و حساسیت – حتی در میان گذشتگان – برخوردار بوده است.

این قاعده امروزه بیشتر در مواردی کاربرد دارد که نوع موسیقی،مقامی – یا به تعبیر دیگر سنتی باشد.زیرا همان طور که گفته شد این نوع موسیقی دارای فرمهای مشخص و از پیش تعیین شده ای است که سینه به سینه انتقال یافته و رعایت فرم و قالب در آن امری الزامی محسوب می گردد و بنابراین در موسیق کلاسیک و علمی به هیچ وجه کاربردی ندارد.

ردیف خوانی به مفهومی که در موسیقی ایران وجود دارد در موسیقی مقامی عربی وجود ندارد.تنها در آموزش نغمات عربی،ترتیب و روشی مشخص و سنتی وجود دارد.لیکن در اجرا این ترتیب از الگوی مشخصی پیروی نمی کند و هر کسی ممکن است ترتیب خاصی از نغمات را ارایه نماید.مهم آن است که این نغمات یا قالب های از این پیش تعیین شده طوری در کنار هم قرار گیرند که از منطق موسیقی خارج نباشند.از این رو چگونگی ترادف و در کنار هم قرار دادن آنها موضوعی است که با وجود آزادی به لحاظ ترتیب و چینش،مورد توجه قرار دارد.

در تلاوت قرآن کریم که نوعی موسیقی آن بر اساس موسیقی مقامی عرب شکل گرفته نیز این قاعده جاری است.

البته بعضی از صاحب نطران در این مورد معتقد هستند که موسیقی قرائت قرآن این تعریف را دارد

( صوت القرائه صوت الخاص و نغم القرائه،نغم الخاص)

ترادف نغمات موجود در یک مقام اصلی یا مقامات اصلی در کنار هم،بسیار مهم و از شاخصه های اصلی صحت و سلامت لحن می باشد.

برای دست یابی به این موضوع دو شیوه وجود دارد

۱ – فراگیری مستقیم نغمات موسیقی مقامی عرب،نحوه ارتباط آنها و شناخت مقدم و مؤخر آنها (ترادف).

۲ – فراگیری تجربی آنها از طریق استماع تلاوت مشاهیر قاریان،سرودها و مدیحه های دینی عربی.


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم بخش ۲

– تنّوع

مقصود از تنوع در موسیقی تلاوت،ایجاد گوناگونی در این موسیقی است.برای فهم بیشتر مطلب به ذکر مثالی می پردازیم.

اگر تصور کنیم که نوشته ای توسط یک گوینده با پرده صوتی و فرکانسی یک نواخت و بدون توجه به حالت های مختلف ادایی خوانده شود معلوم است که علاوه بر نارسایی مفهوم متن نتیجه ای جز ملال و خستگی شنونده نخواهد داشت.اما اگر چنین متنی توسط گوینده ای آشنا به فن بیان و با توجه به تعبیزات مختلف موجود در متن – همچون تمنا،استفهام،خبر و … همراه با زیر و زبر های مناسب خوانده شود بسیار اثر بخش و نافذ خواهد بود.

بنا بر آنچه گذشت فلسفه وجودی اصل تنوع در تلاوت قرآن کریم ناشی از دو موضوع کاملاً متفاوت است :

الف : تنوع موجود در ذات موسیقی.

ب : تنوع ناشی از گوناگونی مفاهیم و معانی آیات و تفاوت در تعبیرات قرآنی.

اساساً در ارایه یک موسیقی فارغ از توجه به مفاهیم لازم است در ذائقه مستمع تغییر و تنوع ایجاد شود.

بدیهی است که یک نواختی در یک نغمه یا پرده صوتی به مرور نوعی ملال و دل زدگی در شنونده ایجاد می کند.از آن مهم تر به موجب گوناگونی مفاهیم آیات کریمه قرآن،برای یک قاری ضرورت دارد متناسب با این گوناگونی ها نظیر بیان وصف های متضاد همچون اوصاف بهشت و جهنم،مؤمنان و کفار،دنیا و آخرت و امثال آن و همچنین بیان قصص،احکام،دستورات اخلاقی،مَثَل های قرآنی و غیره و نیز تنوع گونه های دستوری مانند خطاب،استفهام،خبر،نهی،امر و … به تغییر لحن و نغمه با پرده صوتی پرداخته و حق معنا را به گونه ی شایسته ای ادا نماید.

این تنوع می تواند دو مقوله متفاوت را در بر گیرد.

۱ – تنوع در مقامات و نغمات.

۲ – تنوع در پرده ها ی صوتی (درجات صوتی).

اول : تنوع در مقامات و نغمات.

یقیناً قاریان مشهور جهان در استفاده از مقامات مختلف و رنگ آمیزی لحنی و نغمه ای به یک گونه عمل نکرده اند..برخی از تعداد مقامات کمتر و برخی از تعداد بیشتری استفاده کرده اند.از میان مشاهیر فن تلاوت،مرحوم مصطفی اسماعیل نزدیک به بیست و پنج مقام اصلی،فرعی و ترکیبی را مورد استفاده قرار داده است.در حالی که استاد عبدالباسط از تعداد بسیار کمتری از نغمات استفاده نموده است.اما آنچه که مورد اتفاق می باشد این است که برای ایجاد تنوع در تلاوت همه قاریان صاحب سبک و طریقه از بیش از یک مقام در تلاوت استفاده نموده اند.

دوم : تنوع در پرده ها (درجات صوتی)

با بررسی آثار بجا مانده از مشاهیر تلاوت در می یابیم که آنان در استفاده از طبقات و درجات صوتی در طول تلاوت تفاوت های آشکاری با یکدیگر دارند.برخی از آنان برای ایجاد تنوع صوتی – علاوه بر تنوع نغمه ای – از پرده ها و طبقات مختلف صدا استفاده کرده اند.

در حالی که عده ای دیگر از چنین امکانی بهره نجسته اند.بنابراین تلاوت آن دسته از قاریان که از تمام طبقات صوتی موجود در موسیقی استفاده می نمایند بسیار متوع تر از تلاوتی آنانی است که تنها از یک طبقه صوتی در تلاوت خود دارند.به علاوه از این تفاوت پرده ها و طبقات صوتی می توان متناسب با مفاهیم آیات قرآن و تعبیرات موجود در آن به شکل شایسته ای استفاده نمود.


مبانی موسیقایی تلاوت قرآن کریم بخش ۱

هنگامی که گفته می شود در تلاوت قرآن مجید نباید از لحن های اهل فسق،ترجیع،نوح و رهبانیت بهره جست،همچنین وقتی سخن از زیبا خواندن و تحسین صوت در قرآن به میان می رود در واقع به نوعی درباره ی مبانی و اصولی که شیوه و روش خواندن خاصی را به دنبال دارد گفت و گو می کنیم.

با وجود اینکه در باب مبانی موسیقی تلاوت کمتر سخن گفته شده و حتی به جرأت می توان گفت منابع مکتوب و مشخصی تحت این عنوان وجود ندارد اما به اعتقاد ما این مبانی به صورت قانون نانوشته ای در فن تلاوت مورد رعایت و احترام قاریان قرآن قرار داشته و دارد.ما در این گفتار تلاش نموده ایم این مبانی و اصول را از منابع موجود و در دسترس،استخراج نموده،باز شناسیم.هر چند این احتمال وجود دارد که برخی از صاحب نظران اصولاً به چنین کاری اعتقاد نداشته و یا با پاره ای از این مبانی موافق نباشند.

بسیاری بر این باورند که اساساً آنچه در حوزه زیبا شناسی و تحت عنوان مقوله هنر مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد تابع اصول و مبانی مشخصی نیست و اگر جز این بود این همه سبک های هنری در طول تاریخ هنر به ظهور نمی رسید.

اما در مقابل،بسیاری معتقدند به رغم تنوع و گوناگونی ای که در ذات هنر وجود دارد و با وجود سبکها و شیوه های مختلفی که در طول تاریخ به منصحه ظهور رسیده است،اصولاً تمامی هنرها در زمینه های گوناگون از روح یگانه ای برخوردارند که انسانها را به برداشت مفهوم واحدی از آنها وا می دارد.این روح یگانه یقیناً تابع نظام مشخصی است که ابعاد آن قابل تعریف و تبیین می باشد.

به عنوان مثال هنر خوشنویسی اسلامی به رغم گوناگونی و تنوعی که دارد و شامل خطوطی همچون نستعلیق – شکسته نستعلیق – ثلث،نسخ،کوفی و غیره می شود (و شاید در آینده نیز خطوط زیبای دیگری اختراع شود) دارای اصول و مبانی اولیه ای است که حقیقتاً عدول از آن اصول و مبانی خط را از حوزه هنر خوشنویسی خارج می سازد لیکن به هر حال این خطوط دارای تفاوت های آشکاری با یکدیگر بوده و قواعد مربوط به حوزه را دارند به طوری که عوام بدون شناخت و آگاهی از این مبانی از تمامی این خطوط لذت و حظ بصری را می برند.

پس از ذکر این مقدمه کوتاه حال اگر بپذیریم موسیقی تلاوت قرآن که در آن اصوات و انغام با سبک و سیاق ویژه ای ارایه می گردد نوعی هنر تنغیمی است که به دلیل ویژگی های خاص خود در میان انواع موسیقی آوازی از موقعیت ممتازی برخوردار است به ناچار باید بپذیریم که این شیوه مبتنی بر رعایت مبانی و زیر ساخت های اولیه مشخصی است که گرچه تاکنون به طور شفاف و معین دسته بندی و مکتوب نگردیده اما همچون قوانین و قواعد نانوشته ای است که ده ها و بلکه صدها سال است قاریان مبرّز قرآن کریم با توجه به آن قوانین به تلاوت قرآن می پردازند.

در اینجا لازم است به نکته ای اشاره شود و آن این که هنگامی که از قوانین و اصول و مبانی سخن می گوییم نباید فراموش کنیم که برای تمامی قوانین استثنائی نیز وجود دارد که وجود آنها خللی به شمول آن قوانین وارد نمی سازد.در اینجا ما نیز ضمن بیان مبانی و اصول اذغان داریم که به هر حال در عالم قرائت و در بیان این مبانی و در میان آثار فراوان بر جای مانده از اساتید فن تلاوت گاه ممکن است مواردی خلاف جریان حاکم مشاهده شود اما توجه به قاعده اغلبیت موجب می گردد که آن اندک استثنائات نیز تعمیم نیابد.

فن تلاوت به مفهوم تنغیمی و نه تجویدی آن از آن جهت که یک کار موسیقایی به حساب می آید قطعاً نمی تواند فارغ از قواعد عمومی و کلی حاکم بر موسیقی باشد و لذا باید پذیرفت قواعد پایه ای علم موسیقی که بر موسیقی تلاوت نیز حکمفرماست و نیز عرف تلاوت که شامل مجموعه دستورات رهبران و بزرگان دین و آرای علمای این رشته از یک طرف و آثار شنیداری بر جای مانده از مشاهیر تلاوت در قرن اخیر از طرف دیگر است – دو منبع اصلی مبانی این رشته به حساب می آید.


فاصله در موسیقی

فاصله Interval
نتها هر چه به سوی بالا می روند زیرتر می شوند و هر چه پائینتر باشند بم تر هستند. در این حالت فهمیده می شود که میان هر دو نت فاصله ای وجود دارد. روشن است که نتها هر چه از یکدیگر دورتر باشند فاصله میانشان نیز بیشتر است.

فاصله در موسیقی عبارت است از مسافت میان هر دو نت موسیقی و به گفته دیگر اختلاف دو نت از نظر زیر و بمی یا اختلاف سطح آن دو روی خط حامل.

اندازه گیری فاصله

برای اندازه گیری فاصله میان دو نت لازم است که همه نتهای تشکیل دهنده آن شمرده شوند و عدد به دست آمده به صورت ترتیبی بیان گردد.
مثال :
فاصله میان دو نت دو و ر دوم است چون این فاصله از دو نت تشکیل شده است و فاصله میان دو نت دو و سل پنجم است زیرا از پنج نت دو و ر و می و فا و سل تشکیل شده است.

اکتاو (هنگام)

کلمه اکتاو از ریشه یونانی اکته به معنی هشتم آمده است. زیرا در ترتیب پی در پی نتهای موسیقی هر دو نت اکتاو نسبت به هم نت هشتم هستند.

فواصل ساده
هر گاه فاصله دو نت از مرز یک اکتاو تجاوز نکند به این فاصله ساده گفته می شود. فاصله های یکم تا هشتم را فاصله های ساده می گویند.

فواصل ترکیبی

اگر دو نت فاصله بیرون از مرز یک اکتاو داشته باشند آن فاصله را ترکیبی می نامند. فاصله نهم و نهم به بعد را فواصل ترکیبی می گویند.
چنانچه نتها را پی در پی بنویسیم فاصله هر دو نت دنبال هم همواره دوم است. برخی از آنها به فاصله یک پرده ای و بعضی دیگر به فاصله نیم پرده ای از هم قرار گرفته اند. فاصله های دوم یک پرده ای را دوم بزرگ و فاصله های دوم نیم پرده ای را دوم کوچک می نامند.
” در تئوری موسیقی غرب فرض بر این است که هر فاصله دوم بزرگ می تواند به دو فاصله نیم پرده تقسیم شود. بنابراین اگر هر فاصله دوم بزرگ را به تکه های نیم پرده ای قسمت کنیم در هر اکتاو دوازده نیم پرده خواهیم داشت “


فاصله مطبوع و نامطبوع در موسیقی

رکیب دو یا چند نت که همزمان شنیده میشوند ( فاصله هارمونیک ) اگر احساس ختم ، آرامش و استراحت بدهد را فاصله مطبوع و اگر احساس هیجان ، انتظار و کشش ( مانند موزیک صحنه های اکشن و یا ترسناک فیلم ها ) داشته باشد فاصله نامطبوع میگویند .

فواصل همصدا ( فاصله اول ) ، پنجم و اکتاو هارمونیک ، مطبوع کامل هستند .
هیچ گونه ناخوشایندی در شنیدن همزمان آنها وجود ندارد و ترکیب آنها حالتی تو خالی ایجاد میکند . توقف روی این فواصل یا این درجات حالت آرامش و ختم ایجاد میکند و به آن کادانس میگویند .
مثال :
اجرای همزمان ۲ نت دو ( در اکتاو مشابه )

فواصل سوم و ششم هارمونیک ( بزرگ و کوچک ) ، نیمه مطبوع هستند .
مثال :
فاصله بین نت سل و می که یک فاصله ششم بزرگ میباشد و اجرای همزمان این دو نت احساس نیمه مطبوعی حاصل میکند .
فاصله بین نت سل و سی که یک فاصله سوم بزرگ میباشد و اجرای همزمان این دو نت احساس نیمه مطبوعی حاصل میکند .

فواصل دوم ( بزرگ و کوچک ) و هفتم ( بزرگ و کوچک ) هارمونیک ، نامطبوع هستند و توقف روی این فواصل ایجاد کشش برای رفتن روی فواصل مطبوع تر را میکند که به آن حل فاصله نامطبوع میگویند .
مثال :
فاصله بین نت می و فا که یک فاصله دوم کوچک میباشد و اجرای همزمان این دو نت احساس نا مطبوعی حاصل میکند .
فاصله بین نت می و ر بمل که یک فاصله هفتم کوچک میباشد و اجرای همزمان این دو نت احساس نا مطبوعی حاصل میکند .

فاصله چهارم را فاصله مطبوع آمیخته میگویند ، چون در بعضی موسیقی ها ( مثل موزیک سنتی کشورمان ) این فاصله مطبوع و در گونه های دیگر این فاصله نامطبوع است .
تمام فواصل افزوده و کاسته ، نامطبوع هستند .

در موزیکی که همزمان چند نت در آن شنیده میشود ( دارای هارمونی میباشد ) استفاده منحصر و مداوم از از فواصل مطبوع ، موسیقی را کم کشش و کم هیجان میکند . به آندسته از دوستان و علاقه مندان به آهنگسازی ، توصیه میشود برای جذاب تر کردن آثار خود و ایجاد فراز و نشیب هارمونیک و کشش حتما از فواصل نا مطبوع در قسمتهای مورد نظر استفاده کنند .
پیشنهاد من قبل از استفاده از این فواصل ، اجرای آنها با ساز و گوش دادن خیلی دقیق به صدای ناشی از این فواصل میباشد که با درک آن ، بعدا در هنگام آهنگسازی در قسمتهای مورد نظر از فواصل مطبوع ، نیمه مطبوع ، نامطبوع و یا فاصله مطبوع آمیخته استفاده کنید .


فواصل در موسیقی

در موسیقی به فضای میان دو نتی که با یکدیگر مقایسه می شنود، فاصله بین آنها گفته می شود. ممکن است این دو نت یا باهم نواخته شوند (بصورت آکورد) و یا بطور متوالی (بصورت ملودی) به دنبال هم.

– در گام دو ماژور فاصله میان نتهای “دو” تا “ر بمل” یعنی از C تا Db را دوم کوچک میگویند که معادل نیم پرده است. حالا اگر پایه گام شما مثلآ “سل” باشد، فاصله G تا Ab بازهم معادل دوم کوچک است.

– فاصله بین نت “دو” تا نت “ر” یعنی از C تا D را فاصله دوم بزرگ می گویند که معادل یک پرده کامل است. حالا اگر همین فاصه را از گام Eb ماژور که در Jazz زیاد هم بکار برده می شود بخواهیم اجرا کنیم، فاصله دوم بزرگ چیزی نیست جز فاصله میان Eb و F (نت “فا”).

در همان گام دوماژور فاصله میان نت “دو” و بمل شده نت “می” یعنی C تا Eb را سوم کوچک می گوییم که صدای کاملا” آشنایی دارد و از مشخص های اصلی یک آکورد مینور است. فاصله سوم کوچک از یکی از دو مهمترین فاصله ها در موسیقی است که شامل یک ونیم پرده است.

– فاصله میان “دو” و “می” در گام دو ماژور یعنی C تا E بنام سوم بزرگ است که شامل دو پرده کامل است. این فاصله هم در ساختن آکوردها بسیار مهم است. نکته کاربردی آن که گوش یک موزیسین خوب باید بتواند به راحتی فاصله های سوم کوچک و بزرگ را از هم تشخیص بدهد، که این مهم جز با تمرین بدست نمی آید.

– فاصله بعدی در گام دو ماژور فاصله چهارم درست (یا Perfect) است یعنی بین C و F. عمومآ گیتاریست هایی که آکوردهای Suspended مانند sus4 استفاده کرده باشند این فاصله را بخوبی می شناسند. همین فاصله در گام لا ماژور تبدیل به فاصله بین A تا D که معادل دو و نیم پرده است، می شود.
– فاصله مهم بعدی در گام دو ماژور فاصله ای معراف به tritone است که بعدها خواهیم دید که چگونه این فاصله میتواند جایگزین آکورد درجه پنجم گام شود. این فاصله در واقع افزوده شده چهارم درست است یعنی معادل سه پرده کامل. در گام دو ماژور اگر فاصله چهارم درست (‍C-F) را نیم پرده اضافه کنید به tritone که به آن چهارم افزوده یا augmented 4th هم گفته می شود خواهید رسید. فراموش نکنید که این این فاصله را میتوان به دو فاصله کوچک یک و نیم پرده ای نیز تعبیر کرد.

– فاصله پنجم که از همه معروف تراست، در گام دو ماژور از “دو” تا “سل” یا در گام می ماژور از “می” تا “سی” و الی آخر مشخص می شود. این فاصله که معادل سه و نیم پرده است را می توان جمع یک فاصله سوم بزرگ با یک سوم کوچک دانست. در یک گام معتدل (گامی که همه نیم پرده ها مساوی هستند) اگه از این فاصله نیم پرده کم کنیم به همون فاصله قبلی یعنی tritone خواهیم رسید. که به آن diminished 5th گفته میشود.

– فاصله پنجم افزوده هم خیلی کاربرد دارد کافی نیم پرده فاصله پنجم درست را بالا ببریم تا به augmented 5th برسیم، یعنی از ‍C تا G#.

– فاصله بعدی ششم بزرگ است یعنی از “دو” تا لا “یا” در گام “لا” بمل ماژور از Ab تا F، این فاصله معادل نه عدد نیم پرده است. از این فاصله اگه نیم پرده کم کنیم به minor 6th یا ششم کوچک می رسیم که در موسیقی از آن زیاد استفاده می شود. همینطور اگه نیم پرده به آن اضافه کنیم به ششم افزوده یا augmented 6th خواهیم رسید.

– فاصله بعدی هفتم بزرگ است که از یازده نیم پرده تشکیل شده و بعنوان مثال از “دو” تا “سی” یا در گام سی بمل ماژور از Bb تا A است. می توان آنرا ترکیب دو فاصله سوم بزرگ و یک سوم کوچک هم دانست. مشخصه اصلی یک آکورد پر کاربرد CMaj همین فاصله است.

– فاصله متداول دیگر در موسیقی Jazz هفتم کوچک است. یعنی در گام دو ماژور فاصله “دو” تا “سی” را نیم پرده پایین بیاریم، به “دو” تا “سی” بمل برسیم به یک فاصله هفتم کوچک رسیده ایم. .ویا در گام می بمل ماژور به Eb تا Db میرسیم. این فاصله از یازده نیم پرده تشکیل میشود.

– فاصله بعدی همون اکتاو یا هشتم است که معادل فاصله یک نت با نت یک اکتاو بالاتر خود است.


آموزش صوت و لحن (درس ۹)

 تا اینجا ما با ویژگیهای اصوات آشنا شُدیم ، حال باید دید چه عواملی موجب شکل گیری یک صدا می شود به هر حال اصوات انسانی هر کدام دارای طبیعتی خاص خود هستند که این طبیعت در بستر سلسله عواملی شکل گرفته است ، برخی از این عوامل بطور جبری صدای ما را شکل داده است و برای ما گُریز از آن امکان پذیر نبوده و یا بسیار سخت می باشد . بطور کُلّی این علل و عوامل در ۵ عنوان طبقه بندی می شود :

 ۱- وراثت :

 امروزه ثابت گردیده که بسیاری از خُصوصیّات شخصیّتی انسان اعم از ویژگیهای جسمی و فیزیکی و یا ویژگیهای روحی و روانی از طریـق وراثت انتقال می یابد . رنگ چشمان ، مو ، شکل ظاهری ، قد و قامت ، نوع صدا و یا بسیاری از رفتارهای ما از نسـل های قبل تر به ما انتقال می یابد . این موارد را در علمی بنام ژنتیک مورد بررسی قرار می دهند یکی از مواردی که از طریق وراثت منتقل می شود خصوصیّات صوتی نظیر طنین ، شدّت و ارتفاع صداست . بطوریکه مثلاً طنین صدای دو خواهر یا برادر یا یک پدر و پسر بسیار شبیه به هم است . وجود افراد خوش صدا در یک خانواده و حتّی در چند نسل متفاوت ، همگی حاکی از این مسئله است . گرچه الزاماً اینگونه نیست که این خصوصیّات حتماً از یک نسل قبل تر به فرد منـتقل شود بلکه ممکن است از نســل های پیش تر از آن نیز انتقال یابد . به هر حال نوع صدای ما تا حدّ زیادی توسّط ژنها به ما منتقل می شود و گُریزی از آن نیست .

 ۲- محیط :

 انسان از همان بدو تولّد همواره تحت تأثیر محیط پیرامون خود قرار داشته و دارد . این تأثیرها بخصوص بیشتر صوتی است بطوریکه کودک سُخـن گفتن و تبدیل اصوات به الفاظ را با همان نشیب و فرازهای صوتی که در محیط پیرامون وی و خانواده اش وجود دارد یاد می گیرد . برای مثال لهجه ی یک انسان ، متأثر از محیط پیرامون وی شکل می گیرد یا بطور نمونه تون سُخن گفتن در برخی خانواده ها بالاتر و در برخی خانواده ها مُلایم تر و آهسته تر است . معمولاً فرکانس صدای صُحبت عادّی در محیط های روستائی که سر و صدای زیادی در آن وجود ندارد بسیار پائین تر از فرکانس صدای افراد شهر نشین است . زیرا بدلیل آلودگیهای صوتی موجود در محیط های شهری ، افراد همواره مجبورند از فرکانس بالاتری برای صحبت کردن استفاده کنند . بنا بر این محیط می تواند روی شکل گیری صدای فرد بویژه از نظر ارتفاع تأثیر بگذارد .

 ۳- وضعیّت جغرافیائی ( آب و هوا ) :

آب و هوا و منطقه جغرافیائی که انسان در آن زندگی می کند در شکل گیری و پرورش صدا ، هم تأثیر مثبت و هم منفی دارد . براساس بررسیهای موجود ، معمولاً بهترین صداها ( از نظر موسیقائی ) در مناطق خوش آب و هوای مدیترانه ای و یا مُشابه آن وجود دارد . وجود اصوات برجسته و نمونه با استانداردهای بالای جـهانی در کشورهایی همچون : مصر ، یونان ، ایتـالیا ، سوریّه و ترکیّه مؤیّد چنین موضوعی است . درکشور ما نیز میانگین اصوات مستعد و خوب در مناطق خوش آب و هوای کوهستانی نظیر اردبیل و کردستان و آذربایجان و یا مناطق مرطوب شمالی نظیر گیلان و مازندران بسیار بالاتر از مناطق کویری و گرم و خشک است .

 ۴- نژاد :

 دانستیم که عوامل وراثتی در انتقال خصوصیّات صوتی چه نقشی دارند . در اینــجا به موضوع دیگری که هر چند بی ارتبـاط با مسئله‌ی وراثت نیست امّا خود ، دارای هویّت مُستقلّی می باشد و آن مسئله ی نژاد است ، اشاره می کنیم . مطالعات انجام شده نشان می دهد که نژادهای مختلف به رغم برخورداری از تنوّع و گوناگونی درونی موجُود در هر نژاد ، در عین حال خصوصیّات مُشتــرکی دارند که آنها را از نژاد دیگر مـُتمایز و مُتـــفاوت می کند . در خصــوص صوت نیز چنیــن قاعـده ای حُکمفرماست . برای مثال نژادهای ساکن در شمال آفریقا دارای اصواتی بم و قوی هستند در حالیکه در نقطه ی مقابل آنها نژاد ساکن در جنوب شرقی آسیا می باشند که در کشورهایی چون : مالزی ، اندونزی ، تایلند و فیلیـپـین ساکن هستند . این نژاد معمولاً دارای صدایی زیر و ضعیف می باشند ضمن آنکه میانگین استعداد صوتی در برخی از نژادها مانند مصری ها و ایرانی ها به مراتب بیشتر از نژاد ساکن در شبه جزیره ی عربستان از نقطه نظر فعّالیّت موسیقائی می باشد .


آموزش صوت و لحن (درس ۸)

– تحریر :

 در ادامه ی مباحث ویژگیهای صوت ، به مبحث تحریر میرسیم . تحریر که با عناوین دیگری همچون : ترجیع ، چهچهه ، غلت ، زخارف صوتی ، عربات و یا نبرات نیز خوانده می شود از جمله ویژگیهایی است که خاص اصوات موسیقائی است . تحریر در لغت به معنای آزاد نمودن چیزی است امّا در اصطلاح به صدائی آهنگین گفته می شود که بدون کلام بوده و از عبور هوا و ارتعاش تارهای صوتی به وجود می آید با این وصف که در حین تحریر هوا ی داخل ریه هنگام عبور ، همواره به وسیله ی ماهیچه های صوتی قطع و وصل می شود . این تعریف یکی از تعاریف علمی در مورد تحریر است که بیشتر با نوع تحریرهای موسیقی ایرانی مناسبت دارد امّا تعریف دیگری که با نوع تحریرهای عربی بیشتر همخوانی دارد این است که در تحریر صدای شخص از درجه ای به نزدیکترین درجه ی مطبوع مُجاور آن رفت و برگشت نماید . تفاوتی که در این تعریف به نسبت تعریف اوّل دیده می شود این است که در تعریف اوّل به مسئله ی قطع و وصل صدا اشاره شده است که با چهچهه یا تحریر فارسی مطابقت دارد امّا در تعریف دوّم به رفت و برگشت صدا بدون قطع و وصل آن ، که این نوع تحریر بسیار ریزتر از نوع فارسی آن بوده و بسیار دلنشین تر است .

از این توضیحات به این مطلب می رسیم که تحریرها میتوانند انواع مختلفی داشته باشند گرچه از منظر دیگری شاید بتوان گفت به اندازه ی تعداد خوانندگان خوش تحریر انواع تحریر وجود دارد و هر کس مُتناسب با نوع صدای خود گونه ای از تحریرها را ایجاد می کند امّا منظور ما در اینجا ، چنین تنوّع بی حدّ وحصری نیست . انواع تحریر مورد نظر ما با توجُّه به سه عامل بسیار مُهم دسته بندی می شوند :

عامل اوّل ، نوع حنجره ی اشخاص :

قطعاً افراد مختلفی که قادر به اجراء تحریرها هستند از نظر سرعت تحریر دهی با هم در یک سطح قرار ندارند . در واقع اگر میزان نوساناتی که در موقع تحریر در صدای این اشخاص ایجاد می شود را اندازه گیری کنیم و آنرا در یک واحد زمانی یکسان مثلاً ۱ یا ۲ ثانیه در نظر بگیریم متوجّه می شویم که پاره ای افراد از تعداد بیشتری از تحریرها در این مدّت قادر به استفاده هستند در اصطلاح به افرادی که با سرعت بیشتری می توانند تحریرها را اجراء کنند ، افرادی با تحریرهای ریز می گویند ، به همان میزان کسانی هم دارای تحریرهای متوسّط یا دُرشت هستند . در میان قاریان مشهور مصری نیز این تفاوت در سرعت اجراء تحریر کاملاً مشهود است . برای نمونه به تحـــریرهای اُستاد کامل یوسف البهتــیمی که از نوع بســیار ریز و سریع است گوش داده و آنرا با تحــریرهای اُستاد محمود علی البـنّــا که از نوع تحریرهای دُرشت است مُقایسه کنید .

عامل دوّم ، فُرم یا نوع موسیقی :

نوع موسیقی مورد استفاده در تعیین شکل تحریر دخالت مستقیم دارد برای نمونه تحریرهای فُرم موسیقی ایرانی را با موسیقی تُرکمنی و عربی مقایسه نمایید . در حقیقت نوع عربی تحریر ، کاملاً با تحریر یا چهچهه فارسی یا تُرکمنی تفاوت دارد . درتحریرهای فارسی بنوعی قطع صدا و وصل مُجدد آن یا شکست صوتی مُلایمی وجود دارد در حالــیکه در تحریر ترکمنی این تحــریرها تو گلویی تر و با فاصله ی بیشتری اجراء می شود ضمن آنکه اساساً در برخی از فُرمهای موسیقی بخصوص غیر شرقی تحریر به این معنا وجود ندارد .

عامل سوّم ، پرده ی صدا :

افزون بر آنچه بیان شد توان افراد در تحریر دادن به صدا در طبقات مختلف ، متفاوت است . گاه ممکن است شخص ، در پرده های اوج از تحریر خوبی برخوردار باشد امّا همین شخص در پرده های پائین یا بم صدا تحریر مناسبی نداشته باشد و یا بالعکس در پرده ی بم تحریر خوبی داشته باشد و در اوج چنین نباشد . بنا بر این قاری یا خواننده باید این تجربه را بدست آورده باشد که نقطه ی قُوّت تحریر وی در چه طبقه یا پرده ای است ؟ و در آن طبقه یا پرده مانور بیشتری داشته باشد .

درپایان مبحث تحریر لازم است یادآوری کنیم که دامنه ی تحریرها تا حدّی است که آنها را جزو اصوات موسیقائی بدانیم و در صورتیکه لرزش های صدا که معمولاً به آن ( ترعید ) گفته می شود و از دایره ی اصوات موسیقی خارج است را در تلاوت استفاده کنیم مشمول تحریر نیست . ترعید در واقع صدایی لرزش گونه است مانند صدای بُـــز یا کسی که از شدّت سرما می لرزد که اساساً صــدایی مطبوع و گوش پسند نیست .


آموزش صوت و لحن (درس ۷)

انعطاف :

 چهارمین ویژگی از ویژگیهای اصوات که اختصاص به صدای موسیقایی دارد ویژگی انعطاف صدا است . این مفهوم بر گرفته از ویژگی مدّت است که مفهومی کاملاً موسیقایی دارد . همانطور که می دانید مدّت مکث و استقرار روی درجات صوتی در یک قطعه موسیقایی متفاوت است . گاه این مدّت ممکن است بطور مثال ۲ ثانیه یا نصف آن یا حتّی کمتر باشد ، به همین دلیل است که شکل نُت ها در موسیقی متفاوت است . بیشترین ارزش زمانی یک نُت در موسیقی مربوط به نُت گِرد است . نصف ارزش نُت گرد به نُـت سفید ۴ / ۱ آن به نُت سیاه ، ۸ / ۱ به نُت چنگ ، ۱۶ / ۱ به نُت دولا چنگ ، ۳۲ / ۱ به نُت سه لا چنگ ، ۶۴ / ۱ به نُت چهارلا چنگ اختصاص دارد . از این مقدّمه ی کوتاه نتیجه میگیریم اگر قطعه ای موسیقی که از نُت های گرد یا سفید ساخته شده باشد را بشنویم و آن را با قطعه ای دیگر که از نُُُت های سه لاچنگ یا چهار لاچنگ ساخته شده باشد مقایسه کنیم در می یابیم که سرعت اجراء نُت ها در قطعه ی دوّم بسیار بیشتر از قطعه ی اوّل است در اصطلاح موسیقی به این موضوع « تُندای » یک قطعه موسیقی می گویند . در مورد اصوات انسانی نیز چنین موضوعی صادق است ، زیرا برای اجراء قطعات با سرعت بالا یا نُت های سریعتر نیاز به حنجره ای بسیار آماده و سریع الإ نتقال است در حقیقت هر چه قدرت مانور یک صدا در انتقال درجات صوتی یا نُت ها بیشتر باشد اصطلاحاً می گویند انعطاف پذیری آن صدا بالاست . انعطاف صوت در نزد افراد یکسان نیست . برخی از صدایی سنگین تر و کند تر برخوردارند و برخی نیز اساساً انعطاف لازم برای اجراء درجات موجود در یک قطعه موسیقی را ندارند و پاره ای هم دارای صدایی بسیار منعطف می باشند . در میان قاریان مصری که تماماً از انعطاف پذیری لازم برخوردار بوده اند که توانسته اند چنین جایگاهی را کسب کنند هم شاهد تفاوت هایی از حیث میزان انعطاف صدای آنان هستیم برای مثال قاریانی همچون علی محمود ، مصطفی اسماعیل ، غلوش ، شحّات انور ، حصّان صدایی بسیار مُنعطف تر از امثال ابراهیم شعشاعی ، منصور شامی دمنهوری و بسیونی دارند .

 در میان خصوصیّات صوت ، مهمترین خصیصه برای دنبال کردن فعالیت های آوازی بویژه تلاوت قرآن کریم ، انعطاف پذیری صدا است . در واقع منظور از« صوت حسن » یا صدای خوش در روایات بیشتر مربوط به همین ویژگی است زیرا وقتی کسی از انعطاف صوتی لازم برخوردار نباشد اصولاً صدایی نغمه پذیر نخواهد داشت و بدیهی است چنین کسی قادر به دنبال کردن تلاوت قرآن نمی باشد بنا بر این مرز بین اصوات خوش یا حسن از غیر آن با انعـطاف پذیری معــلوم می شود که البته لازمه ی آن هم بهـره مندی از یک حدّ اقل لازم می‌باشد. انعطاف صوت در تلاوت قُرآن کریم دو کاربرد بسیار مُهم دارد .

۱- انتخاب سرعت یا دور تلاوت :

اصولاً درشیوه های موجود تلاوت قرآن کریم مشاهیر تلاوت ملاحظه میشود ، برخی که از انعطاف صوتی کمتری برخوردارند ، از دور کنُدتری در تلاوت خود استفاده می نمایند در صورتیکه قاریانی که از انعطاف صوتی مناسب تر و بیشتری بهره مند هستند قادرند از دور یا سرعت بیشتری هم استفاده کنند . قاریان عزیز نیز باید در انتخاب دور تلاوت خود به این ویژگی صوتی توجّه نموده و بر اساس میزان انعطاف پذیری ، سرعت تلاوت خود را انتخاب نمایند . برای مثال سرعت تلاوت مرحوم حصّان بسیار بیشتر از محمُود علی البنّاء می باشد .

۲- انتخاب شیوه لحنی تلاوت :

انتخاب شیوه ی لحنی در تلاوت کاملاً به ویژگیهای صوتی قاری بستگی دارد مثلاً کسی که صدای او دارای انعطاف پذیری متوسّطی است قادر به اجراء نغمات یا مقاماتی که در آن پرده ها به سرعت انتقال می یابد نیست . این موضوع بویژه در فرودها یا صعودهائی که در یک نفس اجراء می شود بیشتر خود را نشان می دهد بنا بر این انتخاب ردیف ها در تلاوت با خصوصیّات صوتی قاری بخصوص میزان انعطاف پذیری او ارتبا ط مستقیم دارد .


آموزش صوت و لحن (درس ۶)

بحث ما در درس پیشین به سوّمین ویژگی صوت یعنی طنین اختصاص داشت که گفتیم طنین صوت در افراد مختـلف با هم متفاوت است . برخی از طنیـن زیباتری برخوردار هستـند بطوریکه حتّی در هنـگام صحـبت عادّی ، طنـین صدای چــنین افرادی شـنوندگان و اطرافیان را جذب می کند . عده ای نیز دُرست در نقطه ی مقابل قرار دارند بطوریکه ممکن است طنین صدای آنان حتّی آزار دهنده هم باشد . درصد این دو نوع طنین در میان افراد انسانی بسیار اندک است و شاید بتوان گفت در حدود بیشتر نیست ، امّا درحدود از انسانها عموماً دارای طنینی معمولی ( نه زشت و نه زیبا ) هستند . شما در اطراف خود با انواع این طنین ها برخورد داشته اید ، گاه به صداهــایی برخورده اید که از بم زیبا و دلنشــینی بهـره می برند یا ممکن است به صداهـایی که به آن خیـشومی ( تودماغی ) و یا خـف ( گرفته ) و رگه دار هستند برخورده باشید . در برخی از کتب انواع این صداها را بر اساس طنین آنها طبـقه بندی و تعریف کرداه اند این اصوات مُتجاوز از گونه و تا حدود گونه صوتی مختلف میباشد که ما در اینجا به چند گونه از آنها جهت آشنایی شما با این اصوات اشاره می کنیم البته در این تقسیم بندی برخی دیگر از خصوصیّات صوت مانند زیر و بمی و انعطاف نیز لحاظ گردیده است .


آموزش صوت و لحن (درس ۵)

دردرس قبلی با برخی مسائل مربوط به شدّت یا قوّت صوت آشنا شدیم در ادامه لازم است چند نکته ی دیگر بیان شود : تا پیش از اختراع میکروفون و دستگاههای تقویت صوت ، ارزش قوّت و رسائی صوت در عالم قرائت بسیار حائز اهمیّت بود ، بطوریکه در کشور مصر قاریانی همچون شیخ عبدالفتّاح شعشاعی و شیخ علی محمُود بدلیل برخورداری از صدائی قوی تر و رساتر همواره طیف بیشتر و وسیع تری از مُستمعین را تحت تأثیر صدای خود قرار می دادند و در نتیجه از طرفداران بیشتری برخوردار بوده و همواره در رتبه های نخست قرائت جای داشتند در حالیکه قاریانی نظیر شیخ مُحمّد رِفعَت علیرغم برخورداری از تکنیک بالاتر و ظرافت های بیشتر لحنی در رتبه های بعدی قرار داشتند امّا پس از اختراع میکروفون در سال ۱۹۳۱ میلادی بواسطه ی استفاده از دستگاههای تقویت صوت ، ظرایف و دقایق تلاوت قاریانی همچون شیخ رفعت بیشتر معلوم گردید و بدین ترتیب وی توانست به عنوان قاری اوّل مصر در جهان قرائت شهرت یابد . امروزه در مسابقات قرآن کریم نیز این ویژگی صدا بدلیل استفاده از میکروفون بدرستی مورد ارزیابی قرار نمی گیرد زیرا با کمی عقب و جلو شدن قاری نسبت به میکروفون قوّت و ضعف صدای او غیر واقعی جلوه می کند . از طرفی در آئین نامه ی صوتِ مسابقات قرآن در سالهای اخیر فرازی تحت عنوان استفاده ی صحیح از ولوم صوت درج گردیده که مورد توجّه داور مربوطه قرار می گیرد و آن به این معنا ست که معمولاً قاریانی که دارای شدّت و قوّت بیش از اندازه هستند باید در پرده های اوج یا توسّط صدا با کم کردن ولوم صدا ( کاستن از قوّت ) لطافت و زیبائی بیش تری به صدای خود بدهند زیرا استفاده از چنین تکنیکی در بسیاری از قاریان مصری مانند مُصطفی اسماعیل ، شحّات انور ، عبدُالباسط ، غلوش ، منشاوی و غیره مرسوم است و قاریان ما نیز با استفاده ی صحیح از ولوم صدا می توانند تأثیر گذاری بیشتری در تلاوت خود ایجاد کنند .

۳- ( طنین ) :

سومین ویژگی صوت را طنین ( رنین ) زنگ یا رنگ گویند . گر چه برداشت از زنگ صدا با مفهوم کلّی طنین متفاوت است امّا به هر حال طنین یک صدا ، معرّف شخصیّت و جنسیّت ذاتی آن صداست . در اصل تعریف طنین چنین است : « مجموعه ی خصوصیّات ساختاری یک صدا که موجب تمایز و تفاوت آن از دیگر اصوات مشابه هم شدّت و هم ارتفاع با آن می شود . » به بیان علمی تر اگر صدای دو ساز مختلف را در نظر بگیریم که از نظر ارتفاع و شدّت یکسان باشند برای مثال هر دو با فرکانس Hz 250 با شدّتی برابر شروع به نواختن کنند ، آنچه باعث می شود صدای این دو ساز ( که در این مثال می تواند ویُلن و فلوت باشد ) متفاوت به گوش برسد طنین این دو صداست . به همین جهت وقتی مُنحنی صدای این دو ساز ثبت میگردد ، دو شکل مُختلف از این دو صدا حاصل میآید . طنین مانند اثر انگشت در افراد است همانطور که اثر انگشت دو نفر با هم یکی نیست طنین صدای افراد مختلف نیز با هم متفاوت است گرچه ممکن است طنین صدای اعضاء یک خانواده بسیار هم شبیه به یکدیگر باشد امّا به هر حال تجزیه و تحلیل علـمی بوسیله ی دستگاهـهای مربوطه نشان داده که تفـاوت هائی در آنها وجود دارد . پاره ای از افـراد بطور ذاتی از صـدائی خوش طنین برخوردارند و پاره ای هم دارای طنین نازیبا هستند امّا غالب مردم در حدّ میانه ای از این دو حالت قرار دارند یعنی از طنین صــدائی عادّی ( نه زشت و نه زیبا ) بهره مند می باشند . امروزه برای انتخاب گویندگان و مُجریان برنامه های رادیوئی و تلویزیونی معمولاً به این ویژگی صوت توجّه میشود یعنی افرادی که از طنین دلنشین تر و گوش نواز تر برخوردارند را علاوه بر شرایط دیگر همچون گویش روان و فصیح انتخاب می کنند . نکته ی دیگر اینکه بعضاً گفته می شود صدای کسی دارای طنین است و صدای دیگر طنین ندارد که این عبارت با توجّه به توضیحات داده شده کاملاً غلط است زیرا تمامی صداها دارای طنین می باشند امّا برخی طنین زیباتر و برخی طنین معمولی وعدّه ای نیز طنین نازیبا تری دارند ، هر چند در تشخیص زیبائی و دلنشینی یک طنین ، سلیقه ها متفاوت است امّا بطور کلّی همواره یک سلیقه ی عمومی مشترک در تشخیص زیبائی و نازیبائی طنین صدای افراد وجود دارد . امروزه در مُسابقات قرآن کریم ویژگی طنین از ارزش والاتری نسبت به قبل برخوردار شده است زیرا با یک صدای خوش طنین ساده ترین نغمات هم زیبا جلوه میکند در حالیکه عکس آن کمتر صادق است .


آموزش صوت و لحن (درس ۴)

در ادامه ی مبحث ارتفاع و مساحت صوت طبق وعده ی قبلی به تقسیم بندیهای مشهور اصوات انسانی اشاره نموده و با این گروهها آشنا خواهیم شد . مطابق یک تقسیم بندی صدای زنان و کودکان در یک گروه و صدای مردان نیز در یک گروه قرار می گـــیرد و برای هر کدام از این دو گروه کلّی نیز سه قسم صدا را در نظر می گیرند که به ترتیب : بم ، توسّط و زیر میباشد . بنـا بر این اسا می هر کدام از این صداهای شش گانه که تمامی انسانها را در بر می گیرد به ترتیب زیر خواهد بود :

۱- صدای بم مردان که به آن باس (Bass ) گفته می شود .

۲- صدای توسّط مردان ( نه بم و نه زیر ) که به آن باریتون ( Bariton) گفته می شود .

۳- صدای زیر مردان که به آن تنور ( Tenor ) گفته می شود .

۴- صدای بم زنان که به آن آلتو (Alto ) می گویند .

۵- صدای توسّط زنان که متزوسُپرانو ( Mezzo Soprano ) خوانده می شود .

۶- صدای زیر زنان که به آن سُپرانو ( Soprano ) می گویند .

امّا تقسیم بندی دیگری نیز وجود دارد که درآن مثلاً صدای مردان را به دو گروه بم و زیر تقسیم بندی کرده و هر کدام را بـه دو گروه تقسیم می نماید . بر اساس این تقسیم بندی که در تلاوت قرآن بیشتر کاربرد دارد صدای بم مردان به دو گروه باس اوّل یا (Premier Bass ) و باس دوّم یا ( Second Bass ) و صدای زیر مردان نیز به دو گروه تنور اوّل و تنوردوّم تقسـیم می گردد

۲- ( شدّت صوت ):

شدّت صوت که به آن قوّت یا رسائی و یا بلندی صوت نیز گفــته می شود ، دوّمین ویژگی مهم اصوات است و آن عبارت است از: « میزان انرژی آزاد شده صوتی از یک منبع صوتی در فضـای اطراف آن » امروزه وجود بسیاری از دستگاههای تقویت صوت که وظیفه ی اصلی آنها زیاد کردن شدّت یا قوّت صوت است موجب گردیده که نقش این عامل در تلاوت قرآن کم رنگ تر شود . شدّت صدا را ولوم ( Voloum ) نیز می خوانند بنا بر این وقتی گفته می شود ولوم صدای رادیو یا پخش صوت را کم یا زیــاد کنید به این معنا نیست که ارتفاع آن صدا کم یا زیاد میشود بلکه معنای آن این است که شدّت یا قوّت صدائی که در حال پخــــش است کاهش یا افزایش می یابد . شدّت صدای انسانها با هم متفاوت است . برخی در هنگام تکلّم عادّی از صدای قویتری برخوردار هستند و برخی از صدای ضعیفتر ، این موضوع تا حدّ زیادی به عواملی همچون محیط ، نژاد و وراثت و تا اندازه ی کمی نیز به تمــرین و ممارست بسـتگی دارد . امّا از نظر علمی سه عامل مؤثّر در شدّت یک صدا دخالت دارد :

۱- منبع تولید کننده ی صوت

۲- محیط انتشار صوت

۳- تشدید کننده ها

منبع تولید کننده‌ ی صدا که در انسانها حنـجره یا گلو می باشد ، ممکن است از خصوصیّاتی برخوردار باشد که صدائی قویـتر تولید کرده یا بالعکس صدائی ضعیف تر . زیرا بطور طبیعی برخی از افراد از بُرد صــــدای بیشتری در محیط اطراف خود برخوردار هستند برای مثال اگر دو نفر را در نظـــر بگیریم که هر دو با یک فرکانس همـــسان مثلاً HZ 200 شروع به تولید صدا از دو نقطـه روی یک خط بـــنمایند و صدای شخص اوّل تا مسافت ۵۰ متری اطراف بُرد داشته باشد امّا صـــدای شخص دوّم تا ۱۰۰ متر هــم برود ، اصطلاحاً می گویند صدای شخص دوّم بسیار قویتر و شدید تر از نفر اوّل می باشد . عامل دوّم محیط است که قبـــلاً گفته شد اگر مثلاً هوای خشک باشد بُرد صدا بیـــشتر است نسبت به جائی که محیط آب یا هوای مرطوب باشد و بالأخره عامل سوّم تشــدید کننده ها است . همان گونه که در بسیاری از سازها جعبه ای با نام جعبه ی تشدید وجود دارد و موجب دوام و بلندی بیشتر و ایجاد طنین خاص در صدای آن ساز میگردد در انسان نیز حفره های بینی ، حفره دهان ، استخوان های قفسه ی سینه و سر و فضای حنــجره و فارنکس ( Pharynx ) بنوعی تشدید کننــده محسوب می شوند که موجب تقویت و دوام بیشتر صدا در انسان می شوند .


آموزش صوت و لحن (درس ۳)

۱- ارتفاع ( مساحت ) :

پیش از این گفتیم تمامی صداهائی که می شنویم دارای ویژگی بنام تواتر ، بسامد یا فرکانس هستند و گفتیم که میزان فرکانس تعیین کننده ی زیر و بمی آنهاست . هر چه فرکانس یک صدا کمتر باشد صدا بم تر و هر چه بیشتر باشد صدا زیرتر شنیده خواهد شد . تعداد ارتعاشات یک صدا مشخّص کننده ی فرکانس آن صداست که با واحدی بنام هرتز و با علامت Hz معلوم می شود مثلاً وقتی گفته میشود فرکانس صدائی Hz 50 میباشد یعنی تعداد ارتعاشات یا رفت و برگشت های آن صدا در یک ثانیه ۵۰ بار است . تعریف ارتفاع که نخستین ویژگی از ویژگیهای مشترک بین تمامی اصوات است عبارت است از : « میزان فرکانس یک صدا در هنگام تولید آن صدا ».

انسانها معمولاً قادر هستند از یک فرکانس معینی شروع به صحبت یا خواندن کرده و بترتیب فرکانس صدای خود را افزایش دهند تا جائی که دیگر قادر به بالاتر بردن صدای خود از حدّ مُعینی نباشند برای مثال ممکن است شخصی قادر باشد صدای خود را از Hz 100 تا Hz 200 بالا ببرد در حالیکه شخص دیگری امکان دارد این توانائی را داشته باشد که فرکانس صدای خود را تاHz 300 نیز افزایش دهد ، این محدوده ی صوتی که مشخّص کننده ی پائین ترین تا بالاترین درجه ی صوت در یک شخص است در اصطلاحات فنّی صوت و لحن به « مساحت صدا » معروف است . در حالیکه ارتفاع صدا تعیین کننده ی هر یک از درجات این محدوده است .

چند نکته در مورد ارتفاع صوت :

۱- بطور معــمول ارتفاع یا فرکانس صحـبت عادی در مـردان در محـدوده ی hz 100 و در زنان در محـدوده‌ی hz 200 می باشد .

۲- مساحت صدا در افراد مختلف متفاوت است . اگر کسی قادر به تولید صدائی در حدود چـهار برابر فــرکانس پایه ی صدای خود باشد در اصطلاح گفته می شود که وی دارای دو اُکتاو (octave) مساحت صوتی است برای مثــال کسی از پایه hz 100 شـروع و تا hz 200 صــدای خود را بالا ببرد دارای یک اُکــتاو و اگر تا hz 400 ادامه دهد دارای دو اُکتاو صدا می باشد . درمورد مفهوم اُکتاو در ادامه توضیح بیشتری خواهیم داد .

۳- آنچه که در مورد ارتفاع یا فرکانس یک صدا گفتیم بیشتر در مورد صداهای تک فرکانسی بود ولی باید دانست که اکـــثر صداهائی که پیرامون خود می شنویم تک فرکانسی نیستند بلکه از چند فرکانس هم زمان تشکیل شده اند به صداهای نوع اوّل « تون ساده » یا خالص و به صداهای چند فرکانسی « تون مرکّب » گویند . برای مثال صدای صاف یک سوت یا فلــوت نمونه‌ی تون خالص و صدای برش چوب توسّط ارّه یا صـدای ویُلن نمونه ی تون مرکّب می باشد .

۴- در میان فرکانس های یک صدای مرکّب ،گوش انسان قادر است قوی ترین مؤلّفه ی فرکانسی را به عنوان ارتفاع آن صوت انتخاب نماید ، لذا مابقی فرکانس های ضعیف ترآن صدا زاید شنیده می شوند و بهمین علّّت است که ما برخی صداها را رگه دار می شنویم .

۵- علّت زیرو بمی صوت در انسانها تا حدّ زیادی ارثی و ژنتیک بوده و به شکل و اندازه ی طناب های صوتی بستگی دارد .

۶- صدای تمامی گروههای انسانی توسّط دانشمندان علم صوت شناسی طبقه بندی شده و تقسیم بندیهای متفاوتی از آن ارائه گردیده است که در درس بعدی با این طبقه بندی آشنا خواهیم شد .

۷- در تلاوت قرآن کریم حدّ مشخّصی برای کاربرد ارتفاع وجود دارد . مناسب ترین مساحت صوت برای یک قاری دو اُکتاو است که با استفاده از این گستره‌ی صوتی وی می تواند مجموعه‌ی کاملی از نغمات را در تلاوت قرآن اجراء نماید .


آموزش صوت و لحن (درس ۲)

صوت یا صدا ، پدیده ای است که ما با گوش خود آنرا درک کرده و انواع مُختلفی دارد . یک تقسیم بندی کلّی در زمینه‌ی صوت ، صداها را به دو دسته اصوات موسیقائی و اصوات غیر موسیقائی تفکیک می کند و چون موضوع مباحث ما اصوات موسیقائی است تنها به بررسی این گروه از اصوات می پردازیم امّا برای آشنائی عزیزان از سایرانواع صوت و دیگر تقسیم بندیهای موجود تنها به ذکر چند نوع از تقسیمات صوت بسنده می کنیم. بطور کُلّی اصوات را از نظر منبع تولید آن به چهار گروه اصوات طبیعی ( مانند صدای رعد و برق ، باد ، موج دریا و بارش باران ) اصوات حیوانی (مانند صدای حیوانات مختلف ) اصوات انسانی که به دو دسته با کلام و بدون کلام (مانند صدای خنده ،گریه و ناله ) و اصوات آلی (مانند صداهای ناشی از ابزار و آلات مختلف ) تقسیم می‌گردد. در این تقسیم بندی صداهای موسیقائی جزو اصوات انسانی و اصـوات آلی نیز هست امّا در تقسیم بندی مورد نظر ما ، اصوات به دو دسته ی اصوات خوشایند و مطبوع و اصوات نا مطبوعتقسیم می شود که همان اصوات مُوسیـقائی و اصوات غیر موسیقائی است . در میان دانشمندان علم صوت شناسی اصوات موسیقائی همواره کانون بیشترین توجّهات بوده است و مطالعات فراوانی بر این گونه اصوات انجام گرفته است تا علل خوشایندی این اصوات را مـعلوم سازند . یک تعریف جامع از صوت میگوید : « صدا در اثر ارتعــاش یک جسم ایجاد شده و در محیط مناسب انتــشار یافته و در محدوده ی فرکانسی معیّنی برای گوش انسان قابل دریافت می باشد » در این تعریف سه جنبه مهمّ در یک صدا مورد توجّه قرار گرفته است . جنبه ی اوّل : تولید صدا ، جنبه ی دوّم : انتشار صدا ، جنبه ی سوّم : دریافت صدا که اگر هر کدام از این سه جنبه وجود نداشته باشد صدائی نیز وجود نخواهد داشت . باید توجّه داشت که صداها همواره بر اثر ارتعاش یک جسم که به آن حرکت ارتعاشی جسم گویند ایجاد می شود . تا ارتعاش در یک جسم نباشد صدائی نیز وجود نخواهد داشت برای مثال ضربه زدن به یک تار سیـمی موجب ارتعـاش تار یا رفت و برگشت آن میشود و در صورتی که در محیط مناسب قرار داشته باشد صدا توسّط مولکولهای هوا بصورت موج منتقل گردیده و به گوش انسان میرسد . در اینجا لازم است به چند نکته ی مهمّ اشاره نمود :

۱- هرچند صدا حاصل از یک حرکت ارتعاشی است امّا نحوه ی حرکت آن درمحیط بصورت موج می بـاشد که به آن حرکت موجی صدا گویند مانند : انداختن یک سنگ در استــخر آب که بشــکل امواج دایره ای شکل از نقطه اصابت سنگ حرکت می کند تا به نقطـه ی سکون برسد . همین امواج صوتی وقتی به گوش می رسند موجب ارتعاش پرده ی گوش گردیده و مجدداً حرکت مــوجی به حرکت ارتعاشی ( ارتعاش پرده گوش ) تبدیل شده و در نتیجه صـدای مورد نظر برای گوش انسان قابل شنیدن می شود.

۲- اگر تعداد ارتعاشات یک جسم را در مدّت زمان یک ثانیه اندازه گــیری کنیم میزان تواتر یا بسامد آن صدا که به آن فرکانس گفته می شود معلوم میگردد . هر چه تعداد آن بیشتر باشد صدا زیرتر و هر چه کمتر باشد صدا بم‌تر شنیده خواهد شد مانند مقایسه ی صدای یک قناری که صدای بسیار زیرتری نسبت به صدای یک گاو دارد . ( از نظر علمی واحد سنجش فرکانس یک صدا را هرتز گویند که با علامت اختصاری Hz معلوم می گردد . )

۳- وقتی صدا تولید شد بایستی در محیط مناسب انتشار یافته تا برای گوش قابل دریافت باشد ، مثلاً انتشار صوت زیر آب بسیار کندتر از محیط پر از هواست و یا برای مثال در محیط خلاء و بدون هوا اساساً صدا انتشار نمی یابد.

۴- پس از تولید صوت و انتشـار آن ، حتـماً باید دریافـت کننده ای هم وجود داشتـــه باشد تا صدا درک گـردد ، این دریافت کننده میتواند گوش انســان باشد یا گیرنده ای الکترونیکی ، بسیاری از فرکانسـها بـــرای گوش انسـان قابل دریافت نیست در حالیکه ممکن است با یک گیرنده الکترونیکی قـابل دریافت باشد . اساساً انسانها معمـولاً با گوش طبیعی می توانند صداهای بین ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز را دریافت کنند.

تمــامی اصواتی که در عالم می شـنویم اعم از موسیقائی و غیر موسیقائی دارای سه ویژگی اصلی هستند که عبارتند از:

۱- ارتفاع ۲- شدت ۳- طنین

امّا اصوات موسیقائی انسانی علاوه بر این سه ویژگی از دو خصوصیّت انعـطاف پذیری و تحریر نیز برخـــوردارهستند و چون موضوع مباحث ما اصوات خوش و نغـمه پذیر است در دروس آینده به ترتیب این پنج ویژگی را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد .


آموزش صوت و لحن (درس۱)

تلاوت قـُـرآن کریم اصیل ترین هُــنر اســلامی است که از بــدو نــزول قُــــرآن کریم و پس از سفارشـات و تأکیدات پیـــامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) مبنی بر خواندن و تلاوت این کتاب آسمــانی با صــوت و لحنی زیبـا و عربی همواره مورد توجُّه و اهتمام مسلمانان بوده و خواهد بود .

 جُــــملاتی همچـــون : « زیّنوا القرآن بأصواتکم» یا «لکلّ شئ حلیه و حلیه القرآن الصّوت الحسن » و یا عبـــارت مــعروف « تغنّوا بالقرآن ، فلیس منّا من لم یتغنّ بالقرآن » و دههـــا عـبارت دیگر همگی حکایت از اهمیّــت این موضــوع نزد پـــیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و بــُــزرگان دین دارد و یکی از دلایل جذب جهــانیان بویژه مسلمین به این هُنر مقدّس ، در حقیقت همانا ارائه ی آیات الهی با صدا و لحنی زیـبا بوده است که بدلیل همین سفارشات و تأکیدات شکل گرفته است . این هُــنر شریف در بستر تاریخ ، تحوّلات و پــیشرفت های فراوانی به خود دیده است بطوریکه امروزه در جهان اسلام تلاوت قُـرآن کریم یکی از فنّــی ترین و زیبا ترین هُنرهای اســلامی بوده و بلکه در قیاس با سایر هُنرها نیز از سطح فنّی بالائی برخوردار است .امروزه تلاوت قرآن کریم و حفظ آن که در دو قالب و شیوه ی تحقـیق و ترتیل ارائه میشود طرفداران فراوانی داشته و دههــا مُسابقه ی داخلی و بین المللی در طول سال بیانگر این علاقه و اهمیّت است . بسیاری از عوام تصوّر میکنند که هر کس به مُجرّد داشتن یک صدای خوش و مستعد قادر است به تلاوت قرآن بپردازد در حالیکه با نگاهی کارشناسانه و تخصّصی به هُـنر تلاوت در می یابیم که این هُـنر دارای ظرایف و پیچیدگیهائی است که تنها از طریق آموزشهای صحیح و اصولی و طیّ مدارج لازم نزد اساتید فنّ و سعی و تمرین مسـتمرّ می توان بر آن تسلّط یافت تا عناوینی همچون قاری یا مُـقرئ را احـراز نمود . برای دست یابی به چنین مهـمّی ناگزیر از فراگـیری علوم و فنـونی همچون تجوید ووقـف و ابتداء و برخــورداری از استعـداد صوتی لازم و کسب مهــارت های لحنی مورد نظر هستیم . امّا در میان مؤلّفه های یاد شده مربوط به هُنر تلاوت همچون تجوید ، وقف و ابتداء ، صوت و لحن آنچه که بیشترین تأثـیر را بر مخاطبان این هنر و علاقمندان به این فنّ شریف داشته است همانا صوت و لحن می باشد که ما سعی داریم در این سلسله دروس این دو مؤلّفه ی مُهم و اصلی و عناصر تشکیل دهنده ی آن را بشکل علمی به علاقمندان معرّفی نموده و از این طریق نشان دهیم که این هـُــنر از چه ظرایف و دقــایقی برخوردار است . در اینــجا برای آمادگی ذهنی هر چه بیشتر مخاطبان عزیز عرض می کنیم که اگر شما به تلاوت قرآن چند نــفر از قاریان طراز اوّل و مشهور جهان اسلام همچون مـرحوم شیخ محمّد رفعت ، مرحوم شیخ مُـصطفی اسماعیل ، مرحوم مُحمّد صدّیق منشاوی و مرحوم مُحمّد عبدالباسط عبدالصّمد با دقّت گوش فرا دهید درتمامی این تلاوتها در عین اینکه تـــفاوتهای آشکاری را درک و احساس می کنیـم و لو اینکه از نظر فنّی متوجّه دلایل این تفاوتــها نشویم امّا می توانیم چهار عنصر اساسی و مشترک را در این تلاوتها شناسائی کنیم .

اوّلاً: ستون فقــــرات اصلی تمامی این تلاوتها صوت است با تمامی تفاوتهائی که در صدای این چهار قاری وجود دارد .

ثانیاً: تمامی این قُرّاء از یک سلسله نغمات و ردیف هـائی در تلاوت خود بهره می برند که هر کدام از این چیدمانها نیز تفاوتهائی با هم دارد امّا به هر حال همگی نغمات و مقامات عربی را مورد استفاده قرار می دهــند که ممکن است محــزون یا شاد باشند .

ثالثاً: تمـامی این قُرّاء بر طبق یک ضوابط و اصولی به تــلاوت می پردازند که این اصول و مبانی موجب گردیده نوع مُوسیقی تلاوت با انواع دیگر موسیقی آوازی کاملاً متفاوت باشد.

 و بالأخره اینکه هر کدام از این قرّاء از یک شیوه و سبک خاصّی پیروی می کنند که با شـیوه های دیگر متفاوت است و در حقیقت هر کدام از آنها سبک مخـصوص به خود را دارند . مثلاً نحوه ی شروع ، نحوه ی اوج گیری ، ترتیب آهنگ ها ، سرعت تلاوت و بسیاری از عوامل دیگر که تعیین کننده ســبک خاص آنان است . بر این اساس ما در این مبــاحث به ترتیب در پی شناخت و تحلیل این چهار عنصر مهم موسیقی تلاوت یعنی صوت ، نغمه ، مبانی و سبک هستیم که به فراخور اهمیّت هر یک ، تعــدادی از دروس خود را به آنها اختصاص می دهیم . اُمید است با بیان این مُقدّمه عزیزان آمادگی لازم را جهت ورود به مباحث مورد نظر پیدا کرده باشند.


آیین تلاوت قرآن ۱

آیین قرائت قرآن کریم (به روش تحقیق )

پیش گفتار :انجام دادن هر کار از لحظه شروع تا سرانجام آن دارای مراحل و مقاطع مختلفی است و بعبارت دیگر هر تولید نهایی و محصولی مسیر مشخصی را طی کرده که بدون گذ ر از آنها پا به عرصه وجودی خود نمی گذاشت ، مثلا” محصولات کشاورزی سه مرحله کاشت ، داشت و برداشت را باید پشت سر بگذارند که هر کدام از این مراحل نیز کارها و فعالیت های متعددی دارند ، از جمله در مرحله کاشت کارهایی از قبیل شخم و آماده سازی و سپس دادن کود و پاشیدن  بذر و دادن آب جزء اصول و لوازم اولیه است که اگر هر کدام از آنها انجام نشوند اجراء مرحله و کار بعدی را متوقف می کند مثلا” اگر کاشتی صورت نگیرد ، داشت و برداشت مفهوم ندارد و چنانچه بذری نیافشانیم ، آبیاری زمین کاری عبث خواهد بود و مراحل احداث یک ساختمان یا نوشتن و تالیف یک کتاب و حتی خلقت انسان و غیره صدها مثالی هستند که با موضوع مطرح شده مرتبط هستند.

قرائت قرآن کریم هم دارای مقاطع و مراحل مختلف و گوناگونی است که عبارتند از :

۱- آداب تلاوت قرآن        ۲- آیین قرائت قرآن       ۳-آثار قرائت قرآن

در باب مرحله اول و سوم یعنی آداب و آثار تلاوت قرآن کریم ، آیات و روایات زیادی وجود دارد و علما و دانشمندان و اساتید قرآنی مطالب زیادی گفته و تالیفات متعددی تقدیم داشته اند در خصوص مؤلفه هایی از آیین قرائت قرآن هم کارهای زیادی شده و علماء و دانشمندان و کارشناسان و اساتید و قراء آثار ارزشمندی از خود بجا گذارده اند ، این مولفه ها عبارتند از تجوید و وقف و ابتدا و تحسین صوت و لحن ۰

همانطور که می دانیم در زمینه تجوید و وقف و ابتدا انصافا” خیلی کار شده و شاید بتوان گفت که آثار موجود اعم از صوتی و تصویری و کتب و نشریات و حتی نرم افزارهای کامپیوتری و بالاخره پایگاههای اینترنتی از توان شمار و احصاء خارج است و تقریبا” همه چیز و همه نیازها و همه احکام و ضوابط و اصول به استثناء اصول و ضوابط  داوری آنها مو به مو ذکر شده است ، هر چند که جای تحقیق و بحث و بررسی در بعضی مسایل همچنان وجود دارد و طبیعی است که مانند سایر موضوعات در این موضوعات هم به تجدید روشها و نوع گفتمان و مباحث جدید احساس نیاز می شود، اما گفتار و نوشتار و مباحث و مطالبی که تحت عنوان آیین قرائت قرآن کریم مطرح خواهد شد نوعا” در مورد اصول و ضابطه ها و معیارها و به طور کلی علوم و فنون و مهارتها و تکنیکها و لوازم و طرز قرایت قرآن از نظر صوت و لحن خواهد بود ،به گونه ای که افراد علاقمند را به صورتی دقیق و جامع و کار آمد با قرائت قرآن از جهت صوت و لحن آشنا نماید ۰


آیین تلاوت قرآن ۲

اصول  ضوابط لحنی در روش تحقیق

¬ تطبیق پرده شروع و فرود

با توجه به توضیح ضابطه های اول و دوم و سوم  قرائت قرآن کریم ، در ضرورت بم بودن پرده صدا در بخشهای آغاز و پایان تلاوت تردیدی وجود ندارد و ملاحظه تلاوتهای همه قاریان داخلی و خارجی در همه کشورها  مهر تاییدی بر این پندار می باشد و نه تنها در تلاوت قرآن بلکه در موشحات ، ادعیه و ابتهالات ، سرودها و …..این قاعده اجراء می شود و گاهی دقیقا” و گاهی هم با روش و فن و اسلوب دیگری به آن عمل می شود ، اما این تطبیق همیشه به یک صورت واحد و به شکلی کاملا” یکسان انجام نمی شود و نوع و مقدار و شکل این تطبیق حتی در تلاوت قرآن هم تابعی از شرایط مختلف می باشد .

البته زمان تلاوتهایی که با روش تحقیق انجام می شوند یا کوتاه و کم هستند و یا مقدار تلاوت متوسط است و یا مدت تلاوت قاری بیش از ۱۵ دقیقه می شود و بهمین دلیل قاعده تطبیق هم انواعی دارد و مثلا” اگر به دلیل محدودیت وقت در یک محفل و مجلس و یا شرکت در یک مسابقه قرائت قرآن ، قاری حدود ۵ دقیقه وقت داشته باشد یا به او گقته شود چند خط  محدود و یا یکی دو آیه قرائت کند ، در اینصورت قاری می بایست با استفاده از تجارب و مهارتهای خود سریعا” به پرده های بالای صدا برسد و در پایان نیز با همان صدای مرتفع فرود آمده و به تلاوت خاتمه دهد و در این شرایط روشهای زیر وجود دارد

۱-استعاذه و بسمله و تصدیق را با صداهای بم خوانده و با هم  تطبیق دهد و آیات مورد نظر را با صدای بلند بخواند .

۲- استعاذه و بسمله و آیات مورد نظر و تصدیق همه در پرده های  بالا انجام می شود ( تلاوت دفعی رفعی ) .

۳- استعاذه و بسمله و یکی دو نفس اول و یکی دو نفس آخر و تصدیق با صداهای بم و بقیه در پرده های متوسط و زیر انجام می شود . همانطور که ملاحظه می شود ، هر چند که پرده صدا در هر یک از روشهای فوق از نظر شروع و فرود تفاوت دارد ، اما ضابطه و اصل تطبیق در هر سه روش مشهود و ملحوظ  می باشد .

نکات مهم :

۱- چنانچه قاری در یک مسابقه شرکت کرده و زمان تلاوت هم کم باشد ، منطقا” نباید او را به تطبیق کامل پرده صدا در شروع و فرود تلاوت وادار و مجبور نمود و در این شرایط داور لحن این آزادی و عدم اجبار تطبیق را اعلام خواهد نمود .

۲- پرده صدا در نقطه پایان تلاوت تابعی از نقطه آغاز تلاوت می باشد یعنی الزامی وجود ندارد که حتما” از پرده اول صدا شروع کند و در همان پرده هم فرود بیاید ( هر چند که اگر این اتفاق بیافتد بهترین حالت ممکن خواهد بود ) بلکه چنانچه تلاوت خود را از پرده اول شروع نموده در پرده اول و اگر از پرده دوم شروع کرده در پرده دوم و اگر از پرده سوم شروع نموده در پرده سوم فرود بیاید و این نظام را دراین  پرده ها  و سایر پرده ها و همواره وهمیشه و همه جا  رعایت نماید.

۳- نکته سوم اینست که در مسابقات قرآن کریم به روش تحقیق بر حسب آئین نامه موجود لحن ، بازاء هر پرده تفاوت در عدم تطبیق پرده صدا در شروع و فرود تلاوت به مقدار ۲۵ صدم یک امتیاز از امتیازات لحن قاری کسر می شود و مثلا” اگر قاری از پرده دوم شروع کرده و در پرده سوم یا اول صدا فرود آمده باشد بیست و پنجصدم یک امتیاز از او کسر می شود و هر چقدر اختلاف بین پرده شروع و فرود بیشتر یا کمتر باشد کسر امتیاز حداکثر بمیزان ۷۵% یعنی حداکثر سه پرده اختلاف منظور خواهد شد ، البته بندرت چنین اتفاقی روی می دهد .

۴- داور باید پرده شروع و فرود را یا از طریق دستگاه ” د یا پازون ” و یا با استفاده از مهارت و تشخیص خود ثبت و محاسبه کند هر چند که استفاده از ” د یا پازون ” توصیه نمی شود و دستگاه های عادی دارای صدا های مخل در جلسه هیات داوران و مکان بر گزاری مسابقه می باشد اما اگر از دستگاههای پیشرفته که نام پرده را به صورت متنی ثبت کند وجود داشته باشد مانعی ندارد اما با این فرض نیز حداقل داور باید پرده همتراز را به ” د یا پازون ” بدمد و بدهد که باز اشکال اخلال تکرار می شود و در نهایت اتکاء بر تجارب و مهارت در تشخیص ، بهترین عامل در تشخیص درست پرده ها می باشند .

۵- در پیش نویس اصلاحیه این ضابطه یعنی تطبیق پرده صدا در شروع و فرود تلاوت تا یکی دو پرده اختلاف پرده بین شروع و فرود تلاوت مورد اغماض و مسامحه قرار گرفته است .


آیین تلاوت قرآن ۳

¬ تطبیق نغمه شروع تلاوت با نغمه پایانی آن

 ملاحظه و استماع تلاوت قاریان برجسته و معروف جهان اسلام و بررسی همه تلاوتهایی که از آنها وجود دارد و چنانچه حتی به تلاوت خود و دوستان قاری خود توجه کنیم به یک نتیجه کلی می رسیم و آن “همانند شدن یا به اصطلاح تطبیق آهنگ آغاز و پایان تلاوت ” می باشد ۰ این قاعده یک رویه و رفتار کلی است ولی استثنائاتی هم دارد که عبارتند از :

۱-مقدار و زمان تلاوت خیلی کم باشد ، مثلا” در حدود ۵ دقیقه و کمتر ازآن

۲- تلاوت برای آزمون یا در یک مسابقه انجام شده و داوران شرایط خاصی را اعلام نمایند.

۳- تصمیم آنی قاری برای فرود فوری بدلیل دریافت یادداشت و یا اشاره برای خاتمه تلاوت .

باستثناء موارد فوق عدم مطابقت نغمه شروع و فرود جای تامل دارد و بر خلاف رویه متداول در میان تمام قاریان جهان اسلام می باشد ۰

اصول این قاعده عبارتند از :

۱-مقدار تامل و مکث و ماندن در نغمه شروع یعنی مقدار تلاوت در ابتدای قرائت بیشتر از مقدار آن برای خاتمه تلاوت می باشد و گاهی زمان آن چندین برابر زمان اجراء همان نغمه برای فرود می باشد ولی بهتر است مقدار آیات و زمانی که برای فرود تلاوت منظور می گردد ، مناسب و کافی و منطقی باشد تا به فرود های دفعی و هیجانی و بی خبر شباهت پیدا نکند .

۲- بدیهی است که هر یک از مقامها دارای نغمات و آهنگهای متعددی هستند ، بنابر این بهتر است قاری  نغمه ای  را برای فرود و بخصوص برای آخرین نفس اختصاص دهد که در ابتدای تلاوت از آن استفاده کرده باشد و این بیانگر توجه و توانایی و مهارت قاری است .

۳- اهمیت این مساله آنقدر زیاد است که قاری سعی کند حتی در حد یک جمله چند کلمه ای ، پایان تلاوت خود را از نظر نغمه با ابتدای تلاوت تطبیق دهد.

۴-برای تبعیت از این وحدت رویه جهانی بهتر است ( الزامی نیست ) در شرایطی که مقدار تلاوت او حتی در حدود ۵ دقیقه و کمتر هم باشد سعی کند حداقل آهنگ استعاذه و بسمله و تصدیق را با هم تطبیق دهد و باز هم  اگر از مهارت لازم  برخوردار باشد آهنگ یکی دو جمله از اول تلاوت و یکی دو جمله از آخر تلاوت را با هم تطبیق دهد .

تبصره : رعایت این قاعده در قرائت قرآن به روش تحقیق الزامی و ضروری است و در روش تدویر  ( ترتیل ) الزامی نیست .


آیین تلاوت قرآن ۴

استعاذه ، بسمله و تصدیق

در کتابهای تجویدی و در کتب مربوط به علوم قرآنی و قرائات مطالب متنوع و مهمی در ارتباط با استعاذه و بسمله و تصدیق گفته شده و هر یک از آنها به عنوان یکی از آداب تلاوت قرآن به تفصیل مورد شرح قرار گرفته اند و در اینجا فقط بعضی از خصوصیات و مطالب مرتبط و آنهم بصورت خلاصه تقدیم می گردد ۰

الف – استعاذه :

 استعاذه در لغت به معنای پناه بردن و التجاء جستن است و به طور مثال در آیه ۶ سوره مبارکه جن آمده است که “و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن –مردانی از انسانها به مردانی از جن پناه می بردند “. وبعبارت دیگرمفهوم استعاذه اینست که  برای محفوظ ماندن از وسوسه و کید و مکر و فریب شیطان و یاران و انصار و لشگر او به خدا پناه برده و التجاء نماییم .

 در قرآن مجید ۵ بار واژه ( اعوذ ) مثل (قل اعوذ برب الفلق –قل اعوذ برب الناس ) و یکبار واژه (یعوذون ) و یکبار واژه (اعیذها ) و دو بار واژه ( فاستعذ بالله ) که همگی آنها در همان معنای پناه بردن و التجاء نمودن قرار گرفته ، بکار رفته است ۰

مهم تر از همه اینکه در آیه ۹۸ سوره نحل دستور و فرمان داده شده که بهنگام قرائت قرآن مجید از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر (فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم ) ۰ در اینجا باید به دو نکته توجه بیشتری نمود :

اولا” ، آغاز تلاوت با استعاذه باشد ۰

 ثانیا” ، خداوند بزرگ خود ، نحوه استعاذه و جمله مورد نظر را در آیه فوق صریحا” ذکر نموده است یعنی (اعوذ ) بالله من الشیطان الرجیم.

 بنا بر این با توجه به اینکه از ابتدا ، در میان تمام قراء و علما و دانشمندان اسلامی اعم از شیعه و سنی ، استعاذه با جمله فوق بوده و این موضوع به صورت یک رویه واحد مرسوم گردیده ، لذا باید بجهت حفظ وحدت و رعایت صحت کار و دقیق و متقن و متکی و مستند بودن این جمله به آیات الهی ، قاریان به خصوص در قرائتهای مجلسی صرفا” از جمله ( اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ) استفاده نمایند ۰

تذکار ۱: از آنجا که قرائت قرآن یکی از عبادات می باشد (فاقرءوا ما تیسر من القرآن ) لذا در عبارتها ، خلوص نیت و قصد قربت ضروری است و استعاذه در حقیقت همان نیت می باشد .

تذکار ۲ : از آنجا که قرائت تحقیق و حتی بسیاری از قرائتهایی که با روش تدویر (ترتیل ) خوانده میشود در مجالس و محافل و با صدای بلند و برای مخاطبین انجام می شود ، بر اساس رویه موجود جهانی و بر اساس بسیاری از مستندات دیگراستعاذه  می بایست باهمان صدایی که  قرائت را با آن آغاز می کنیم قرائت گردد ، نه به طور آهسته وغیر مسموع.

تذکار ۳ : در صورت قطع قرائت و گذشت زمان ، در صورتی که قاری بخواهد دوباره قرآن بخواند مجددا” باید استعاذه کند ، البته چنین حالتی بندرت ممکن است پیش بیاید.


آیین تلاوت قرآن ۶

استعاذه ، بسمله و تصدیق

…..

ج – تصدیق :

بمعنی تایید و راست پنداشتن آیاتی است که مورد تلاوت قرار گرفته اند .

در قرآن مجید کلمه تصدیق در برابر تکذیب می باشد ،  برخی از کفار ومنافقین ومعاندین و.. آیات الهی و معجزات و رسالت پیامبر و ضروریات  دین و جهان آخرت و نشور و ….را تکذیب کرده و دروغ می پندارند  ( تکذیب )و در مقابل آنها مؤمنان هستند که خداوند و پیامبران و فرشتگان و همه آیات و معجزات الهی و همه آنچه را که خداوند بزرگ در آیات الهی قرآن مجید تبیین فرموده تصدیق نموده و راست و درست و حقیقتی انکار نا پذیر انگاشته اند . خداوند بزرگ در صدها آیه قرآن به سرنوشت و عقوبت سخت مکذبین در دنیا و آخرت تاکید فرموده که تعداد آنها به ۲۷۵ آیه میرسد که نمونه آنها آیه ۳۹ سوره انعام  ” و الذین کذبوا بایاتنا صم و بکم فی الظلمات ….. ” و آیه ۷۲ سوره اعراف  ” و قطعنا دابر الذین کذبو بایاتنا و ما کانو مومنین ….” وآیه ۱۰ سوره روم ” ثم کان عاقبه الذین اساءواالسوای ان کذبو بآیات الله…” می باشد.

   در مورد مصدقین هم آیه ۲۶ سوره  معارج ” و الذین یصدقون بیوم الدین ” و آیه ۳۳ سوره زمر ” و الذی جاء با لصدق و صدق به الولئک هم المتقون ” نمونه های گویایی می باشند .

کاربرد و قرائت جمله تصدیق یعنی خواندن جمله ” صدق الله العلی العظیم ” در پایان هر تلاوت :

 ۱- در آیه ۵۲ سوره مبارکه یس در مورد لحظه بر انگیخته شدن انسانها در روز قیامت  می فرماید ” قالوا

 یو یلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون “یعنی ، گویند :” ای وای بر ما ! چه کسی ما را از خوابگاهمان بر انگیخت  ؟ این همان وعده خدای رحمان است و رسولان راست گفتند “. و اگر به آیات بالایی آیه فوق توجه شود ، معلوم می شود که آنها به آیات و اوامر الهی و به پیش گوییهای الهی از جهان آخرت باور نداشته و وقتی مبعوث می شوند به این باور می رسند و آنرا تصدیق می کنند.

۲ – در آیه ۲۲ سوره احزاب می فرماید وقتی که مؤمنان احزاب را دیدند گفتند : این همان جنگی است که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و صدق الله و رسوله و …..

۳ – یهودیان بعد از ملاحظه حجت های آشکار بر خدا دروغ بسته و آیات خدا را انکار می کردند لذا بلافاصله پس از آیات مربوط به این وقایع در ابتدای آیه۹۵ سوره آل عمران به پیامبر اسلام ” ص “دستور می دهد که بگو سخن خدا راست است ” قل صدق الله ” .

بنابر آنچه که گفته شد ومهمتر ازهمه آنها ، اینکه خداوند به رسول خود دستور داده که صدق الله بگوید ، قرائت جمله تصدیق درمیان  تمام قاریان قرآن شیعه و سنی، مرسوم  واز دیرباز قرائت آیات الهی را با تصدیق بپایان می رسانیده اند و این رویه به صورت یک سنت حسنه در بین قراء رواج یافته است و لذا :

۱-جمله صدق الله العلی العظیم جزیی لا ینفک و انکار نا پذیراز قرائت قاریان گردیده ولازم القرائه میباشد   وعدم قرائت آن درپایان تلاوتها بویژه اگر مجلسی باشند امری مذموم ونکوهیده تلقی وارزیابی می شود. 

۲- به مصداق ” ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون ” مجلس انس و تلاوت قرآن با ذکر و قرائت جمله تصدیق معطر و مزین می گردد .

۳- جمله تصدیق علامت  پایان تلاوت می باشد .

۴- با قرائت این جمله آیات قرآنی و کلام الله را تایید نموده و قرائت این جمله بمنزله مهر ختام و تایید آیات الهی است کما اینکه  در پایان نامه ها مهر نویسنده آن مبنی بر تایید مطلب زده می شود و در عصر کنونی نیز پایان نامه ها و مجوز ها و پروانه ها و … با مهر شخص یا نهاد مربوط ممهور و تایید می شود .

۵-همه متون و نامه ها و مجوزها و پروانه ها و… دارای امضاء هستند و در حقیقت قاری با قرائت جمله تصدیق ، محتوای آیات خوانده شده و به طور کلی کلام اله را با امضاء خود تایید می کند همانگونه که در عصر کنونی استشهادیه ها را با امضاء خود تایید میکنیم ، بنابر این جمله تصدیق ، در حقیقت امضاء ما در پای یک استشهادیه حقیقی است .

در پایان قرائت می بایست  تنها جمله ” صدق اله العلی العظیم  ” قرائت شود ، البته برادران اهل تسنن از جمله ” صدق اله  العظیم  ” استفاده می کنند .

در جمله ” صدق اله العلی العظیم ” ، کلمه علی مانند کلمه عظیم ، یکی از اسماء حسنای الهی می باشد .

استفاده از سایر جملات  مطول و غیر معمول و غیر متداول کاری بر خلاف رویه و بعضا” اختلاف بر انگیز بوده و قرائت آنها در مجالس قرآن و محافل دینی پس از پایان قرائت ها بحث انگیز و دور از انتظار است .


آیین تلاوت قرآن ۵

استعاذه ، بسمله و تصدیق

…..

ب – ( بسمله ):

 یعنی گفتن و خواندن بسم الله الرحمن الرحیم و مانند (حولقه ) که از جمله لا حول و لا قوه الا بالله گرفته شده است ، مصدر منحوت نامیده می شود و آن کلمه ای است که از ترکیب بعضی از حروف یک عبارت گرفته و ساخته شده است.

فضیلت بسمله بسیاراست و روایات زیادی در اینمورد وجود دارد :

۱-پیامبر گرامی “ص “فرموده اند “فضلت ببسم اله الرحمن الرحیم ” یعنی وجه برتری من ( بر پیامبران ذیگر ) بسم اله الرحمن الرحیم است . (الحرالعاملی، الوسایل ج ۴ص۳۲۵).

۲- از امام جعفر صادق ع نیز نقل شده که فرمودند”افتحوا ابواب الرحمه ببسم الله الرحمن الرحیم” . یعنی با بسم الله الرحمن الرحیم دربهای رحمت خداوند را به روی خود باز کنید(.بحارالانوارج۹۰ص۱۰۷) .

لذا در هر حال و بدو هر مقال قرائت بسمله بسیار پسندیده و مؤکد می باشد و در اولین آیه ای که نازل گردید خداوند بزرگ یه پیامبر گرامی اسلام “ص “دستور می دهد که با اسم پروردگاری که خلق کرد قرائت نماید ” اقرا باسم ربک الذی خلق ” ، در اینجا دو نکته جلب توجه می نماید :

۱ – قرائت را با اسم پروردگار آغاز کن و شکی نیست که از میان نامها و اسمهای الهی ،”الله ” بهترین اسمهاست کما اینکه در دعای روزهای سه شنبه می خوانیم “ببسم الله خیر الاسماء بسم الله رب الارض و السماء استدفع کل مکروه اوله سخطه و استجلب کل محبوب اوله رضاه ” یعنی با بسم اله که بهترین نامهاست ، به نام الله که پروردگار زمین و آسمان است هر پلیدی و بدی را از خود دفع می کنم که اولین آنها خشم و سخت اوست و هر خوبی و چیز دوست داشتنی را به سوی خود جلب می کنم که اولین آنها رضای خداوند باشد ۰

۲ – رسالت پیامبر اسلام ” ص ” با قرائت آغاز شد و اولین خواسته و دستور الهی ، دعوت به قرائت بوده است و این نکته برای کسانی که به بهانه توجه به مفاهیم قرآن ( که بسیار با اهمیت است ) قرائت قرآن را سبک می شمارند ، تکاندهنده و هشدار دهنده است .

سیوطی در الاتقان فی علوم القرآن صفحه ۲۰۱ ،از ابن عباس نقل کرده “ان رسول الله کان لا یعلم انقضاءالسوره حتی تنزل علیه بسم اله الرحمن الرحیم ” یعنی حضرت رسول اکرم به خاتمه یافتن یک سوره جز با نازل شدن بسم اله الرحمن الرحیم ( سوره بعد ) علم پیدا نمی کرد.

احکام بسمله :

۱ – علماء شیعه خواندن ” بسم اله ” را در آغاز سوره ها به عنوان نخستین آیه سوره ، و علماء اهل سنت قرائت آنرا از باب استحباب دانسته اند. ( طباطبایی بزدی – محمد کاظم ، عروه الوثقی ص ۲۲۷ )

۲ – همه قاریان در آغاز تلاوت خود از ابتداء سوره ها ( جز سوره توبه ) “بسم الله “را چه به عنوان وجوب و چه به عنوان استحباب می خوانند و این کار به صورت یک سنت موکد در میان قاریان در آمده است اما به هنگام تلاوت از اواسط سوره ذکر “بسم الله “را مستحب می دانند. ( ابن الجزری ، النشر فی القرائات العشر ج ۱ ص ۲۱۷ .

۳ – قاریان بزرگ ،بعد از وارد شدن به یک سوره و قرائت مقداری از آن در صورتی که بخواهند به اول سوره برگردند ، معمولا”  بسم الله الرحمن الرحیم رامجددا” می خوانند .

۴ – قراء سبعه برای وصل یک سوره به سوره بعدی به یکی از سه طریق زیر عمل کرده اند :

۱ – وصل دو سوره با “بسمله ” .

۲ – وصل دو سوره با سکت ( بدون بسمله ).

 ۳ – وصل دو سوره بدون سکت و”بسمله “. (ابن الجرزی – النشر فی القرائات العشر ص۲۳۴ )

تبصره : طریق نخست بهتر از دو طریق دیگر است ، زیرا در نزد علماء امامیه ذکر بسمله  در آغاز سوره ها به عنوان نخستین آیه واجب است .

۵ – در صورتی که دو سوره با بسمله بهم وصل شوند چهار روش وجود دارد

الف – قطع جمیع : وقف بر آخر سوره قبلی ، وقف بر آخر بسم الله الرحمن الرحیم ، آغاز سوره بعدی

ب – وصل جمیع : وصل آخر سوره قبلی به ” بسمله ” و وصل ” بسمله ” به سوره بعدی

ج – قطع اول و وصل ثانی : وقف بر آخر سوره قبلی و وصل ” بسمله “به سوره بعدی

د – وصل اول و قطع ثانی : وصل آخر سوره قبلی به بسمله و وقف بر بسمله (ابو عمر و دانی – التیسیر – ج۲ ، ص ۱۱۷).

 روش وصل اول و قطع ثانی را به علت امکان تصور دو بسم اله برای سوره قبلی و تصور بدون بسمله بودن سوره بعدی بعضا” جایز ندانسته و آنرا ممنوع نموده اند و باعتقاد بنده فلسفه وجودی بسم اله برای سر آغاز و شروع و ابتداست ۰ حال اگر آنرا در خاتمه یک آیه و در خاتمه یک نفس بگذاریم ، جایگاه آن نادیده گرفته شده است و این کار منطقا” و موضوعا” درست نیست ۰

تذکار ۱ – همانطور که  حاجی درمیقات  با احرام حج ( با نیت و تلبیه و…) محرم میشود و همانطور که نماز گزار با نیت نماز و گفتن تکبیره الاحرام به احرام نماز در می آید و چند چیز تا خارج شدن از احرام حج و  اگر در نماز است تا سلام آخربراو، حرام می باشد و هر چند که کار برد لفظ حرام برای تطبیق و تسری این قاعده فقهی به قرائت قرآن که امری مستحب است موضوعیت ندارد و لیکن تشبیها” ، استعاذه در حکم نیت  و بسمله مشابه تلبیه و یا تکبیره الا حرام می باشد و اگر کسی در جایگاه قرائت قرارگرفت (میقات – مسجد)  و استعاذه و بسمله گفت و قرائت را شروع کرد ، بسیاری از کارها  را نباید انجام دهد مثلا” تکلم با دیگران ، انجام حرکات غیر مناسب و خلاف شئون ، قطع بی قاعده قرائت و….ودر ضمن انجام افعال و کارهایی بر او لازم می شود که قبل از شروع قرائت لازم نبود . در مباحث بعدی به افعال سلبی و ایجابی ، مثبت و منفی در تلاوت قرآن پرداخته خواهد شد.

تذکار ۲- بسیاری از برنامه ها دارای عنوان و علامت مشخصه ( تیتراژ ) هستند و استعاذه و بسمله هم تیتراژ قرائت قرآن هستند ، کما اینکه اذان و اقامه تیتراژ نماز هستند .

تذکار ۳- استعاذه و بسمله دو ادب تلاوت قرآن هستند که ذکر آنها ثواب و پاداش داشته و اثرات خوبی در قاری و مستمع دارد .


مبانی عرفی تلاوت قرآن کریم ۴

۴  استفاده از اسلوبهای جایز

 

منظور از اسلوب های جایز روش هایی است که استفاده از ان متناسب با شأن و جایگاه تلاوت قران کرم بوده و مورد تأیید خواص این فن می باشد.زیرا به رغم ان که تلاوت قرآن از آن حیث که نوع موسیقی است این قابلیت را دارد که به شیوه ها و اسلوب های مختلف اجرا گردد.اما استفاده از برخی شیوه ها مورد مذمت و نهی واقع گردیده است.بنابراین با شناخت این شیوه ها حوزه استفاده از اسلوب های جایز معلوم و مشخص می گردد.

در برخی روایات مواردی پیرامون نهی قاری در استفاده از بعضی روشها وجود دارد که شاید به درستی مفخوم واقعی آنها از خود روایات استفاده نشود.اصطلاحاتی همچون ترجیع،تطریب یا ترعید از ان جمله اند.این مفاهیم سالیان متمادی است که مورد بحث و مناقشه اهل علم و قرائت قرار داشته است.ولی امروز برخی از این موارد در عرف تلاوت مفهومی واحد پیدا کرده اند و قاریان خود را مقید به اجتناب از آن می دانند.

در اینجا از میان نظریات مختلفی که پیرامون این اصطلاحات مطرح گردیده تعاریف کاربردی و دقیق کتاب حق التلاوه تألیف حسنی شیخ عثمان نقل می گردد.وی در مقدمه بحث با اشاره به این روش ها به دلیل این که به کار برنده آنها التزامی به ترتیل مورد نظر خداوند سبحان در قرآن کریم ندارد مورد نهی اهل علم قرار گرفته به شرح آنها می پردازد.وی چند مورد را به عنوان شیو های غیر جایز مورد بحث قرار داده است.این موارد عبارتند از :

۱ – تطریب.

۲ – ترجیع.

۳ – ترقیص.

۴ – تحزین.

۵ – تحریف.

۶ – تلاوت قرآن به همراه آلات موسیقی.

۷ – ترعید.

۸ – ایجاد ایقاع (ضرب) در تلاوت.

تطریب

حالتی است که قاری تنها با نتباعت از صوت خود و ایجاد خلل در احکام و اصول تجوید،قرآن بخواند.به عبارت دیگر فارغ از تجوید و مراعات قوانین صدا را به هر گونه که خواست در گلو بچرخاند.مؤلف در ادامه در این باره توضیح می دهد اگر قاری از مقامات و نغمات فنی استفاده نموده و ادای او نیز مطابق احکام تجوید باشد قرائت او کاملاً جایز و از مصادیق تطریب محسوب نمی گردد.

ترجیع

درباره ترجیع و معنای واقعی ان اقوال و آرای متفاوتی ابراز گردیده است که مهم ترین و رایج ترین آنها همان چرخاندن صدا در گلو یا چهچه می باشد.اما نویسنده کتاب حق التلاوه تعریف مشخص تر و فنی تری ارایه نموده است.ترجیع همان موج دادن به صدا در حین تلاوت به ویژه در مدها است.و سپس در تکمیل تعریف می گوید این که چندین بار صدا در یک مد واحد بالا و پایین برده شود.

ترقیص

ترقیص آن است که قاری حرکات را اضافه نموده یا چنین اظهار کند که می خواهد به حرف ، سکون و سکت بدهد اما ناگاه به آن حرکت بدهد.درست مانند هَروَلَه که حالتی بین را ه رفتن و دویدن است.اضافه کردن این حرکات را به شکستگی ای که راقص در هنگام رقصیدن به بدن خود می دهد تشبیه کرده اند.گاه نمونه چنین شیوه هایی را در قرآن خواندن برخی از اشخاص ناگاه از فنون تلاوت که به عنوان قاری به مجالس ختم و ترحیم دعوت می شوند می توان مشاهده کرد.

تحزین

هنگامی که قاری قرآن از حالت طبیعی و عادی خود خارج گردد و به قصد ریا و سمعه به گونه ای قرآن را تلاوت کند که گویی از شدت خضوع و خشوع نزدیک است به گریه بیفتد.به چنین حالتی تحزین گویند.وی در ادامه می گوید اما اگر قاری از نغمات حزین و سوزناک چون نغمه صبا که طبیعتاً برای نشان دادن حزن به کار می رود با مراعات اصول و احکام تجوید استفاده کند چنین چیزی جایز می باشد و لذا از مصادیق تحزین محسوب نمی گردد.آنچه در این مطلب مهم است توجه به عنصر سمعه و ریا و خارج شدن از حالت عادی و طبیعی است و اگر چنین قصدی وجود نداشته باشد،شاید با روایت منقول از معصوم که فرموده اند : انَّ القرآن نزل بالحزن فاقرءوه بالحزن مطابقت داشته باشد.

ترعید

ترعید نوعی لرزش در صدا است که از حوزه اصوات موسیقی خارج بوده و با فلسفه زیبا خواندن قرآن منافات دارد.در تعریف ترعید گفته شده صدای شخص در هنگام تلاوت قرآن به گ.نه ای باشد که گویی از شدت سرما یا درد می لرزد.

تحریف

معنی اصطلاحی تحریف در اینجا چیزی غیر از مفهوم اصلی آن در مباحث علوم قرآنی و بدین معناست که جماعتی قرآن را به صورت گروهی و همخوانی و به نحوی بخوانند که برخی صدا را قطع نموده و برخی دیگر ادامه دهند و سپس دسته اول ادامه داده و دسته دوم صدا را قطع نمایند و در واقع هرگز صدای گروه در چنین حالتی قطع نگردد.به احتمال فراوان این مفهوم از نهی نبی اکرم در حدیثی معروف که پیش از این بدان اشاره رفت از خواندن قران به شیوه هایی که مسیحیان (الرهبانیه) کتاب دینی خود را می خوانند برداشت گردیده است.زیرا آنان به صورت دسته جمعی عبارات انجیل را می خوانند.

شاید یکی از دلایل مخالفت برخی از علمای اهل سنت با پدیده هم خوانی قرآن کریم که برای نخستین بار توسط قاریان اندونیایی و ایرانی به اجرا در آمد همین مسأله باشد.به همین سبب کراراً دیده شده است که آنها هنگام شنیدن هم خوانی قرآن از آن به بدعت تعبیر می کنند.

تلاوت قرآن به همراه آلات موسیقی

مؤلف مزبور تلاوت قرآن مجید را همراه با آلات و ادوات موسیقی از قبیح ترین بدعت ها و گمراهی ها دانسته و مخالفت با عاملان و مروّجان آن را لازم و ضروری می داند.این آخرین اسلوبی است که وی تحت عنوان اسالیب ممنوعه مطرح می نماید.

ایجاد ایقاع (ضرب) در تلاوت

پیش از این گفتیم که اصولاً نوع موسیقی مورد استفاده در تلاوت قرآن بدون ایقاع یا ضرب بوده و ایجاد چنین حالتی یقیناً به دلایل شرعی،عرفی و فنی در تلاوت قرآن مجید مذموم می باشد.این حالت ممکن است تحت تأثیر وزن موجود در برخی از آیات قرآن و یا با اراده و خواست قاری ایجاد گردد.زیرا می دانیم که به دلیل اسلوب ادبی خاص آیات قرآن کریم که مثل و مانندی برای آن وجود ندارد برخی از آیات دارای وزن و سجع می باشداین مطلب در جای خود قابل بحث و تأمل است.اما برای فهم موضوع تنها به دو مورد از این موزون بودن اشاره می نماییم :

مورد اول که با اغماض از حرکت آخر همان بحر رمل مثمن سالمبا وزن فاعلاتن – فاعلاتن – فاعلاتن بوده و در آیه (لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبّون) دیده می شود.مورد دوم  بحر سریع عرب با وزن مستفعلن – مفتعلن – فاعلات (با اغماض از حرف آخر) مربوط به آیه انّا فتحنا لک فتحاً مبیناً می باشد.


تعداد بازدید: 817

مقام بیات

درخصوص معنای لغوی این مقام عده ای معتقدند، واژه ای ترکی و به معنای غم یا غمگین است. عده ای دیگر می گویند، طایفه و قبیله ای از ترکمن است و عده ای اصل این کلمه را « به یاد » می دانند، مانند به یاد خداوند متعال، به یاد پیامبر گرامی اسلام (ص) و به یاد فاطمه ی زهرا (س) [ نرم افزار مائده ].
این مقام، اولین مقامی است که عموم قاریان در آغاز تلاوت از آن استفاده می کنند و در میان الحان، تنها مقامی است که در سه سطح، بیات شروع ( محدوده ی قرار )، توسط ( محدوده های جواب و جواب جواب ) و فرود ( پایان تلاوت ) اجرا می شود [ پیشین].
مقام بیات که به ام النغمات یا ام المقامات [ محمدی، ۱۲۷:۱۳۸۲ ] معروف است، زیر شاخه ها و گوشه هایی دارد که عبارت اند از: لامی، صافی، ابراهیمی، کرد، مصری، شور، حسینی، دشتی، نوا، محیر، دوکا، رمل، علی و….
[ عربی القبانی، ۴۲:۱۳۷۷ ].

استادان لحن در مورد تأثیرات این مقام معتقدند، بیات آرامش همراه با غم را به تصویر می کشد، به آگاه ساختن شنونده گرایش دارد و از روزگاران گذشته صحبت می کند.
بیات ویژگی چابک و به غایت پر سوز و تأثیر گزاری دارد که ضمن ایجاد حزنی خاص در شنونده، وی را به تدبر و ادراک و شهود می رساند [ نرم افزار مائده ]. از میان قاریان مشهور جهان، استاد مصطفی اسماعیل که به خاطر مهارت و استادی در اجرای نغمات و تجسم عینی مفاهیم عمیق قرآن در ذهن شنونده، از دیدگاه اهل فن به عنوان یگانه مقریء قرآن معروف شده، استاد بلامنازع مقام بیات است [ ملائیان، ۱۶:۱۳۸۰ ]
از بهترین محل های اجرای بیات، علاوه بر ابتدا و انتهای تلاوت، آیاتی با مضامین دعا، حکایت و پند و اندرز هستند.(۱)
پس از بیات می توان مقامات صبا، رست، حجاز و نهاوند را اجرا کرد. می توان بیات را با رست و صبا ترکیب ساخت. اگر بیات در اوج اجرا شود، رفتن به صبا بهتر و اگر در گام پایین صوت اجرا شود، منتقل شدن به مقام رست ارجح است [ ملاتقی، ۱۰۷:۱۳۸۱ ].
یکی از مهم ترین مشخصات مقام بیات که گسترده ترین مقامات است، در حین اجرا این است که مستمعین را به تشویق قاری قرآن مجبور می کند [ پیشین ].
نحوه ی اجرای این مقام در میان قاریان مشهور متفاوت است. عده ای هم چون استاد شحات محمد انوار، فقط بیات شروع را در ابتدای تلاوت به کار می گیرند و سپس وارد مقامات دیگر می شوند و در میان یا پایان تلاوت خود، به اجرای سایر محدوده های این مقام می پردازند. گروه دوم همچون استاد مصطفی اسماعیل، تمامی محدوده های بیات را به صورت مبسوط اجرا می کند و به طور عموم از طریق زیر شاخه ی فرود قرائت خود را به پایان می رساند. گروه سوم همانند استاد عبدالباسط و استاد عبدالعزیز حصان، در هر موقعیتی از تلاوت که اراده کنند، به این مقام منتقل می شوند و آن را اجرا می کنند [ نرم افزار مائده ].
به طورکلی می توان گفت، مقام بیات، پایه و پیش درآمد سایر مقامات است و قاری که بتواند نسبت به این مقام شناخت بیش تر کسب کند و هم چنین در اجرا مسلط تر عمل کند، به طور یقین در مسابقات موفق تر خواهد بود [ مجموعه نوارهای آموزشی آشنایی با دستگاه ها و الحان قرآنی ].


تعداد بازدید: 966

مقام صبا

مجموعه ای از نغمات حزین است که گذشته ای را به تصویر می کشد که انسان آن را از دست داده و انسان را به خویشتن خویش دعوت می کند. استادان لحن معتقدند، صبا آتش دل و نوای فراق است که هر شنونده ای را به کنکاش و بررسی گذشته ی خود دعوت می کند و می گویند، اگر مقامات را به منزله ی موجودی زنده در نظر بگیریم، صبا صدای وجدان آگاهی است که در عین توبیخ و بررسی جزء به جزء رفتار و اعمال، انقلابی در دل ایجاد می کند و مسیر توبه و بازگشت را هموار می سازد. لذا هر کس که میل به بازگشت در وجودش بیش تر باشد. صبا را بهتر، تأثیر گزارتر و به جاتر اجرا می کند [ نرم افزار مائده ].

روند اجرای این مقام کاملا لطیف، ملایم و روان است و هرگونه تکلف در اجرایش، تأثیر آن را کاهش می دهد؛ در پرده های صوتی بالا، تلاوت آن زیبا و جذاب تر است. از نغمات فرعی آن « رمل » است که از حزن فراوانی برخوردار است و در جاهایی به کار می رود که اوج حزن، جمله را در بر گیرد یا قسمتی از آیه که در حال تلاوت آنیم، تفاوت زیادی با دیگر قسمت های آیه داشته باشد [ مجموعه نوارهای آموزشی آشنایی با دستگاه ها و نغمات قرآنی ؛ ملاتقی، ۱۰۶:۱۳۸۱ ].
بهتر است که این مقام را در موضوعاتی همانند: عبرت از حوادث گذشتگان، به تصویر کشیدن عاقبت نیک مؤمنان و سرانجام بد گناهکاران، برای مقایسه و در نهایت عبرت، دعا، توبه و پشیمانی، ذکر نعمت ها و نشانه های خداوند استفاده کرد [ نرم افزار مائده ]. محدوده های صوتی جواب و جواب جواب این مقام را می توان در مدها و محل های کشش آیات اجرا کرد [ ملاتقی، ۱۰۶:۱۳۸۱ ]. استادان لحن معتقدند، این مقام را پس از بیات و حجاز اجرا کنیم بهتر است. صبا دارای زیر شاخه های « تقطیع » و « عجم » است که قسمت اصلی تقطیع همان « رمل » است که قراء در صبا و سه گاه از آن استفاده می کنند. بعضی درباره ی زیر شاخه ی عجم معتقدند که خود به عنوان مقامی اصلی مطرح است. ولی ما معتقدیم، زیر شاخه ی عجم غیر از آن مقام عجمی است که میان قاریان بزرگ جهان به چهارگاه معروف است و زیر شاخه ی عجم فقط در حد همین زیر شاخه در مقام صباست [ نرم افزار مائده ]. صبا را می توان با مقامات حجاز، نهاوند، سه گاه و چهارگاه، ترکیب کرد [ ملاتقی، ۱۰۶:۱۳۸۱ ]. در میان قاریان مشهور جهان، قاری « حنجره طلایی » [ قاسم احمد، ۴۷:۱۳۷۴ ] یعنی استاد عبدالباسط، در اجرای مقام صبا به ویژه در زیر شاخه ی عجم، مهارت خاصی از خود نشان داده است [ نرم افزار مائده ].


تعداد بازدید: 934

















أرشيف ملتقى أهل الحديث - 3 (1/ 408)
ما هو حكم علم المقامات لقراءة القرآن الكريم؟

ـ[طويلب علم صغير]•---------------------------------•[08 - 06 - 03, 01:37 ص]ـ
### الكلام التالى منقول من احد مواقع القرآن الكريم ###

"مقدمة في علم المقامات

قال رسول الله صلى الله عليه و سلم " زينوا القرآن بأصواتكم "
و قال أيضا " ليس منا من لم يتغن بالقرآن " و من هذا المنطلق نبدأ رحلة تعلم المقامات بإذن الله و اعلم أخي المتعلم أنه كما للشمس أطياف و ألوان فللأصوت أطياف و ألوان كذلك ولكن قبل أن نبدأ بهذه الألوان لا بد من التعرف على المصطلحات الآتية:

1.المقام الصوتي: المقام الصوتي هو الطابع الموسيقي الذي يمتاز به صوت معين .. فالديك يعطي مقام الصبا و الأسد يعطي مقام الرست و هكذا .. و سنستخدم في الموقع أمثلة من تلاوات مرتلة لأنها أسهل في الفهم و أبسط من المجود .. و بعد التعمق في المادة سنبين أمثلة من التلاوة المجودة ..

2. السلم الموسيقي: يعني درجات ارتفاع الصوت أو انخفاضه بشكل منسق متدرج منتظم فّإذا ما تم القفز عن درجة ما فإنه ييصبح صوت ناشز. (صوت النزول)

3. النشاز: يعني الخروج من مقام إلى آخر غير متناسق من المقام الأصلي. وهو غير مريح للأذن المستمعة.

4. القرار: انخفاض في عدد اهتزاز النبرات الصويتة و قد يعني عرفا الجواب الموسيقي. (و هو يبدو واضحا في بداية القراءة عند القراء)

5. الجواب:و هو ازدياد نسبي في عدد اهتزاز النبرات الصوتية و قد يعني عرفا السؤال الموسيقي .. و قد يعني صوتا يوحي بعدم اكتمال الحدث أو القصص أو الموضوع

- مثال حقيقي للقرار والجواب: إن الإمام الناجح في التلاوة يستطيع أن يعطي صوتا موسيقيا يوحي بنهاية التكبيرات أثناء الصلاة باستخدام القرار و الجواب.و الإمام الذي لا يتقيد بهذا الفن كثيرا ما يخلط الأمر على المصلين من خلفه فمنهم من يجلس و منهم من يقوم. و خاصة عند استخدام الجواب في التكبيرة الأخيرة للجلوس. و اعلم أخي المتعلم الكريم أن هناك جامعات تعلم هذه المقامات للمقرئين المتقنين و اعلم أنه لا يمكن للمقرئ أن يقرأ إلا بهذه المقامات .. و منهم من يتقن هذه المقامات و منهم غير ذلك .. فمثلا الحذيفي يقرأ بمقام الرست أما الشاطري مثلا فيقرأ على مقام نهاوند و هكذا .. و عبدالباسط ينوع بعدة مقامات .. "

ما حكم علم المقامات؟!!!

ـ[سامى]•---------------------------------•[08 - 06 - 03, 02:19 ص]ـ
أخى الحبيب

لو كان خيرا لرأيت الصحابة والسلف الصالح أحرص الناس عليه مع وجود الترغيب فى الصوت الحسن فى الكتاب والسنة الصحيحة مع ذالك

لم يتعلموا علم المقامات ولم يعلموه

فالقراءة على المقامات تعمدا هو من التكلف

فعليك ب ((رؤية)) كلام أهل العلم فيه فى كتاب عظيم المحتوى

وهو (بدع القراء) لبكر أبو زيد

وحياك الله أخى وأسأل الله أن تكون طالب علم كبير Question

ـ[ابراهيم المحسن]•---------------------------------•[09 - 06 - 03, 12:38 ص]ـ
اخونا الكريم في كتاب الشيخ عبدالعزيز قاري سنن القراء ومناهج المجودين فصل كامل عن القراءة بالالحنان ومما قاله (ان تحسين الصوت بالقران على وجه الاجمال لا نزاع فيه بين العلماء لكن الاختلاف بينهم في القدر الزائد على ذلك وهو الاستعانه بالالحان وقانونها في تحسين الصوت والتغني بالقران، فذهب الى اباحة ذلك ابو حنيفة واصحابه والشافعي واصحابه بل قال الفوراني من الشافعيه يستحب وممن ذهب الى الاباحه ابن المبارك والنضر بن شميل وعطاء قال محمدب بن نصر قال ابن جريج قلت لعطاء القراءة على الغناء؟ قال وما بأس بذلك؟
وذهب الى الكراهه مالك واحمد في رواية وسعيد بن المسيب وسعيد بن جبير والقاسم بن محمد والحسن البصري وابن سيرين والنخعي وهو مروي عن انس بن مالك رضي الله عنه .....................
ونقل عبد الوهاب المالكي التحريم عن مالك وحكاه ابو الطيب الطبري والماوردي وابن حمدان الحنبلي عن جماعة من اهل العلم والذي نختاره بعد دراسة النصوص واقوال السلف ان الاستعانه بالالحان وقانونها لتحسن الصوت بالقران لا باس به بشرروط اربعه
1 الا يطغى ذلك على صحة الاداء ولا على سلامة احكام التجويد ......
2 الا يتعارض التلحين والتنغيم مع وقار القران وجلاله ومع الخشوع والادب معه ...................
3 ان يميل عند القراءة الى التحزين فانه اللحن المناسب لمقام القران ................
4 ان ياخذ من الالحان ويستعين بها على قدر حاجته الى تحسين صوته ............... ) سنن القراء ومناهج المجودين ص 95 وما بعدها

ـ[أبو حسن الشامي]•---------------------------------•[09 - 06 - 03, 09:32 ص]ـ
أخي إبراهيم المحسن

بارك الله فيك على النقول التي ذكرتها

وأزيدك شرطا تلقيناه عن مشايخنا، وإن كان متضمنا في الشروط التي ذكرتها، ألا وهو حرمة القراءة على لحن أغنية بحيث يميّزه السامع

وحبذا لو يقوم أحد الأخوة بإغناء الموضوع وإيراد المزيد من النقولات عن المتقدمين في هذا الباب

وأذكر أثرا ذكره ابن القيم في "الفوائد" أو "الجواب الكافي"، أن الصحابة كانوا يجتمعون عند أبي موسى الأشعري يسمعون منه تلاوة القرآن، فهل يفيدنا أحد حول هذا الأثر؟؟

(يُتْبَع .. اقلب الصفحة)