بسم الله الرحمن الرحیم
جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۸
فهرست جلسات مباحثه تفسیر
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
************
تقریر جدید:
************
تقریر آقای صراف:
(یکشنبه ۷ صفر شهادت امام مجتبی علیه السلام)
دوشنبه 15/7/1398
· ادامه از مجمع البیان:
مجمع البيان في تفسير القرآن، ج2، ص: 545
" مثل" مرفوع بأنه صفة محذوف مرفوع بـ«يأتي» تقديره: «و لمّا يأتكم نَصَبٌ مثل الذي أصاب الذين خلوا من قبلكم» و إضافة «مثل» غير حقيقية لأنه في تقدير الانفصال فالمجرور في تقدير المنصوب لأنه مفعول
· جوهره عمل در نحو چیست؟ جوهره عمل چیزی است که تناسب با حرف و فعل دارد و آنچه متمحض در اسمیت است عمل نمیکند.
· عمل یعنی تبیین نقش نحوی یک مفرد و یعنی کاری میخواهیم کنیم که مشخص شود که چه چیز صلاحیت دارد تا نقش یک منفرد را به آن نسبت دهیم. ذهن ما با حروف کار انجام میدهد بخلاف اسماء. ذهن ما مفردات را از انعزال درمیآورد و یک نظام ایجاد میکند.
· اخبار و حمل خودش از ثابتات منطقی است. وقتی میگوییم منطق گزارهها ظاهرش این است که از گزاره شروع کردیم اما در دل خودش گزاره بودن یک ثابت منطقی است. ثابتات منطقی محتوا ندارند بلکه کارهای ذهن هستند یا درکهای خاص ذهن (طرحوارههای تصویری)
· لذا میتوان گفت بحث عمل در نحو، به منطق مربوط میشود.
· مقصود از هیأت در فضای عمل، آن هیأتی است که عمل انجام میدهد نه هیأت اسماء جامد و اعلام که هیأت و ماده مندمجاً وضع شده و وضع شخصی محض است نه اینکه ماده مجزا وضعی داشته باشد و هیأت هم وضع مجزا و پس از آن ترکیب این دو وضع، کلمه را شکل داده باشد. هیأتهای ترکیبی هم از سنخ هیأتهایی است که عامل هستند. عامل رفع زید قائم همان هیأت اسنادی (هیأت اخبار حملی) است.
· در اضافه، چرا مضاف الیه مجرور است؟ عامل آن چیست؟ در اینجا هم در حقیقت یک حرفی در بین هست که از آن اضافه لامیه، بیانیه و ... اصطلاح شده.
· اضافه لفظیه چگونه تحلیل میشود؟ آیا میتوانیم بگوییم که همان مضاف عامل است؟ پس چرا جر داده است؟
· آیا تقسیم به رفع و نصب و جر یک تقسیم مبتنی بر استقراء سماع است؟ یا یک مبنایی داریم؟ اگر ریخت جر با ریخت حدوث سازگار نیست چه باید بگوییم؟
· وقتی اسم مشتق مضاف میشود و در معنای ماضی باشد چگونه تحلیل میکنیم؟