بسم الله الرحمن الرحیم
جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷
فهرست جلسات مباحثه تفسیر
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
************
تقریر جدید:
************
تقریر آقای صراف:
دوشنبه 12/9/1397
· اعمش سال 61 متولد شده (به همراه عمر بن عبد العزیز و چند نفر دیگر متولد این سال شمرده شده) اصل او رازی بوده
· در حق او گفته شده که او مصحف است و مثل مصحف هیچ چیزی جز صدق و حق در او نیست
· شواهد وجود قراءات در زمان خود حضرت رسول(ص):
· مبسوط ج4 ص273 (لم یعیّن علی الرجل ...)
· جامع المقاصد ج13 ص344
· مسالک ج8 ص180
· جواهر ج31 ص31
· ادامه شواهد قراءات در مقطع قبل از حجاج:
· از عبد الله بن زبیر (74 شروع کار حجاج بود که ابن زبیر را دار زد)
· تفسیر القرآن من الجامع لابن وهب (شاگرد مالک) ج3 ص60:
تفسير القرآن من الجامع لابن وهب (3/ 60)
138 - أخبرنا ابن وهب قال: أخبرني مالك قال: كَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ يَؤُمُّ النَّاسَ بِمَكَّةَ، فَكَانَ يَقْرَأُ قِرَاءَةً، فَعَابَ عَلَيْهِ بَعْضُ الناس قراءته، وقالوا له: إن الناس يقرؤون غَيْرَ هَذِهِ الْقِرَاءَةِ؛ فَقَالَ: وَدِدْتُ أَنِّي أَقْرَأُ قِرَاءَتَكُمْ، وَلَكِنْ جَرَى لِسَانِي عَلَى هَذِهِ الْقِرَاءَةِ.
· سند مرسل است اما علی ای حال مالک است که قرب زمانی داشته
· ابن زبیر نمیگوید سهو کردم، بلکه میگوید که
· باز در تفسیر القرآن من الجامع:
تفسير القرآن من الجامع لابن وهب (3/ 60)
139 - فَقِيلَ لِمَالِكٍ: أَفَتَرَى أَنْ يُقْرَأَ بِمِثْلِ [مَا] قَرَأَ عُمَرُ بْنُ [ص:61] الْخَطَّابِ: فَامْضُوا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ، فَقَالَ: ذَلِكَ جائزٌ؛ وَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: أنزل [القرآن] على سبعة أحرف، فاقرؤوا منه مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ، مِثْلُ تَعْلَمُونَ، وَيَعْلَمُونَ.
قَالَ مَالِكٌ: وَلا أَرَى بِاخْتِلافِهِمْ فِي مِثْلِ هَذَا بَأْسًا؛ قَالَ: وَقَدْ كَانَ النَّاسُ لَهُمْ مَصَاحِفُ وألسنة الَّذِينَ أَوْصَى إِلَيْهِمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ كَانَتْ لَهُمْ مَصَاحِفُ.
تفسير القرآن من الجامع لابن وهب (3/ 60)
137 - وَأَخْبَرَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَزِيدَ قَالَ: سَمِعْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَيْرِ قَرَأَهَا: {لَيْسَ عَلَيْكُمْ جناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلا مِنْ رَبِّكُمْ} فِي مَوَاسِمِ الْحَجِّ.
· این فی مواسم الحج را اضافه میکرد
· مشابه همین روایت در صحیح بخاری آمده که ابن عباس قرائت میکرد، در تعلیقه مصطفی البغا آمده که قرائت شاذ است و ابن عباس تفسیر آورده اما با توجه به این روایت از قرائتی که ابن زبیر میخوانده مطلب روشن میشود که تفسیر نبوده و آنچه مصطفی البغا مجبور شده بگوید، درست نیست
· بخاری به راحتی قرائت مخالف رسم عثمان میآورد و چه بسا اگر او دویست سال بعد صحیح را مینوشت، جرأت نمیکرد این قراءات را بیاورد.
· مصطفی البغا که تحقیق صحیح بخاری نوشته، در مقدمه صحیح بخاری تصریح میکند که مقصودش از قرائت شاذ، قرائتی است که خلاف رسم مصحف عثمان است و این باعث زنده شدن شاذ به معنایی است که قدمای عامه به کار میبردهاند. (الآن شاذ را به معنای قرائتی به کار میبرند که یحتمله الرسم و غیر از ده قرائت مشهور است و شاذ به این اصطلاح قدمایشان را نسیاً منسیا کردهاند)