بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:
















************
تقریر آقای صراف:
سه‌شنبه 11/2/1397

· شخصی گفته که روایت ولادت حضرت(عج) روایت ضعیفی است و اگر صحیح هم بود مسائل اعتقادی را نمی‌شد با یک روایت اثبات کرد. البته اصل حرف درست است و اما خلاف مقصود گوینده نتیجه می‌دهد.

· تولد که یک واقعه خارجی است امر عقلی نیست تا بخواهد استدلال عقلی بر آن بشود بلکه برهان به ضمیمه یک سری شواهد با استلزامات عقلیه یک واقعه را نتیجه می‌دهد. مثلاً وقتی پلیسی می‌خواهد چیزی را کشف کند، کجاست که یک مطلب به ثبوت می‌رسد؟ در جایی که کبریاتی که نزد همه بشر واضح است را در کنار صغریاتی که همه آن را تصدیق می‌کنند، قرار می‌دهد و نتیجه‌ای می‌گیرد در موضوعات شخصیه که همه تصدیق می‌کنند.

· کسی که می‌گوید اعتقادیات باید قطعی باشد حرف بسیار خوبی است اما مبادیی داریم که مجموعه‌ای است از کبریات و صغریات و استلزامات عقلیه قطعی که می‌توانیم با آن نتیجه بگیریم به نحو قطعی و این یک نتیجه عقلانی است و نه عقلی که بخواهد همه مقدمات و همه چیز عقلی باشد

· در مسائل اعتقادی دو جور چیز داریم: یکی عناصری که مربوط به منطق ارسطویی است و ریختش یقین مضاعف است اما همچنین با عناصری روبه‌رو هستیم که ریختش ریخت حساب احتمالات و منطق فازی است و نه یقین ریاضی که ان هم همه عقلاء تصدیق می‌کنند. مثلاً یک برهان فیزیک نظری با ریخت برهان ریاضی فرق دارد چون حوزه ریاضیات، حوزه یقین ریاضی است اما حوزه فیزیک برهان برای رسیدن به تبیین اتمّ. این یک غلط مصطلح است در فضای منطق ارسطویی که بگوییم متواترات ما یمتنع ... چون اصلاً ریختش با امتناع و ... جور نیست.

· وقتی کسی آمد خبر داد که واقعه‌ای رخ داده، ظنی است و بعد نفر دوم آمد، ظن قویتر می‌شود، اما کجا به وضعی می‌رسد که بگوییم ممتنع است. اگر با حساب احتمالات جلو بیاییم، می‌دانیم که هر قدر هم افراد بیایند و خبر بدهند، احتمال تواطؤ هیچگاه به صفر نمی‌رسد اگرچه میل به صفر می‌کند. (13د)