بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
شنبه 8/2/1397

... وَأَمَّا نَحْوُ اخْتِلَافِ الْإِظْهَارِ، وَالْإِدْغَامِ، وَالرَّوْمِ، وَالْإِشْمَامِ، وَالتَّفْخِيمِ، وَالتَّرْقِيقِ، وَالْمَدِّ، وَالْقَصْرِ، وَالْإِمَالَةِ، وَالْفَتْحِ [مقابل اماله که به اصطلاح دیگر ابن جزری گفت همان تفخیم است]، وَالتَّحْقِيقِ [همان خوب و محکم ادا کردن]، وَالتَّسْهِيلِ [راحت ادا کردن]، وَالْإِبْدَالِ، وَالنَّقْلِ مِمَّا يُعَبَّرُ

النشر في القراءات العشر (1/ 27)
عَنْهُ بِالْأُصُولِ، فَهَذَا لَيْسَ مِنَ الِاخْتِلَافِ الَّذِي يَتَنَوَّعُ فِيهِ اللَّفْظُ وَالْمَعْنَى ; لِأَنَّ هَذِهِ الصِّفَاتِ الْمُتَنَوِّعَةَ فِي أَدَائِهِ [اداء اللفظ] لَا تُخْرِجُهُ [لا تخرج اللفظ] عَنْ أَنْ يَكُونَ لَفْظًا وَاحِدًا، وَلَئِنْ فُرِضَ [که لفظ از وحدت خارج شود] فَيَكُونُ مِنَ الْأَوَّلِ.
ثُمَّ رَأَيْتُ الْإِمَامَ الْكَبِيرَ أَبَا الْفَضْلِ الرَّازِيَّ [در ج1 ص48 همین کتاب، ابن جزری تعبیری در مورد او دارد و از بزرگان فن قرائت است. متوفای 454 و صاحب کتاب اللوامح] ...

· یک ابوالفضل رازی دیگر هم هست که متوفای 290 است و صالح بن محمد نام دارد و شخص دیگری است که ظاهراً مقصود ابن جزری نیست

· سه نفر در دانشگاه‌های اردن سعی کرده‌اند علوم قرآنی را به صورت کتابی که به درد دانشگاه‌ها بخورد بنویسند به نام مقدمات فی علم القراءات که از جهاتی خوب است. اولاً خیلی زحمت کشیده‌اند که خیلی از کتاب‌ها را دیده‌اند که همه اقوال را بیاورند. از طرف دیگر بسیاری از اشکالاتی که به حرف قبلی‌ها داشته‌ایم، اینها هم گفته‌اند. آخر کار یک چیزی نقل می‌کنند از یک قاری در زمان خودمان و می‌گویند دقیقترین معنایی که به آن رسیده‌اند در مورد این روایت سبعة احرف، (در ص21) به عنوان الرأی المختار، این است:

مقدمات في علم القراءات (ص: 21)
ثالثا: الرأي المختار في معنى الأحرف السبعة:
إن الأقوال السابقة لا تخلو من مناقشة وأخذ ورد، كما سبق، ولا تحدد حقيقة الأحرف السبعة، ولا تبين معناها، ولذا فإن الرأي الذي يظهر أنه منسجم ومتوافق والأحاديث الواردة في معنى الأحرف السبعة، هو الذي توصل إليه الدكتور عبد العزيز بن عبد الفتاح القارئ [در کتاب «حدیث الاحرف السبعة»] بدقة وتفصيل، وهو أن الأحرف السبعة: «وجوه متعددة متغايرة منزلة من وجوه القراءة، يمكنك أن تقرأ بأي منها فتكون قد قرأت قرآنا منزلا، والعدد هنا مراد، بمعنى: أن أقصى حدّ يمكن أن تبلغه الوجوه القرآنية المنزلة هو سبعة أوجه، وذلك في الكلمة القرآنية الواحدة ضمن نوع واحد من أنواع الاختلاف والتغاير [که ابن جزری آن را هفت نوع دانست]، ولا يلزم أن تبلغ الأوجه هذا الحد في كل موضع من القرآن» (1). [یعنی در هر نوع از اختلاف، از هفت وجه بیشتر نمی‌شود]

· البته این قول خوب است از این جهت که بحث را برده سر تباین تنزیلی اما ما گفتیم سبعة احرف یعنی مفتاح قراءات و قراءات، خروجی سبعة احرف است نه خود سبعة احرف و ادنی ما للإمام نکته کلیدی خاصی است