بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۵

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
تقریر مختصر آقای سوزنچی، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:









************
تقریر مختصر آقای سوزنچی:

فایل‌های صوتی بهمن و اسفند1395 (النشر فی القرائات العشر)
http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=540.0
(شنبه به علت کسالت حاج آقا، بحث تعطیل بود)

یکشنبه 1395/11/17
پاسخ به سوالی درباره روایاتی در شیعه که ظاهرش صورت و شکل برای خدا قائل است + پاسخ به سوال درباره روایتی درباره دوره ظهور که موهم تحریف است (تالیف سور غیر از جمع قرآن است)







************
تقریر آقای صراف:
یکشنبه 17/11/1395

· در کامل الزیارات در ص67 و 70 روایتی نقل شده که پیامبر خدا(ص) در خانه حضرت صدیقه(س) بودند و ...:

كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص67
1- حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْقَمَّاطِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَيْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِي مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع وَ الْحُسَيْنُ فِي حَجْرِهِ إِذْ بَكَى وَ خَرَّ سَاجِداً ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ إِنَّ الْعَلِيَّ الْأَعْلَى تَرَاءَى لِي فِي بَيْتِكِ هَذَا فِي سَاعَتِي هَذِهِ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ أَهْيَإِ هَيْئَةٍ وَ قَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ أَ تُحِبُّ الْحُسَيْنَ ع فَقُلْتُ نَعَمْ قُرَّةُ عَيْنِي وَ رَيْحَانَتِي- وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَ جِلْدَةُ مَا بَيْنَ عَيْنَيَّ فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ ع بُورِكَ مِنْ مَوْلُودٍ عَلَيْهِ بَرَكَاتِي وَ صَلَوَاتِي وَ رَحْمَتِي وَ رِضْوَانِي. وَ لَعْنَتِي وَ سَخَطِي وَ عَذَابِي وَ خِزْيِي وَ نَكَالِي عَلَى مَنْ قَتَلَهُ وَ نَاصَبَهُ وَ نَاوَاهُ وَ نَازَعَهُ أَمَا إِنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ- فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ.

الأصول الستة عشر (ط - دار الشبستري) ؛ المتن ؛ ص54
. زيد عن عبد الله بن سنان قال سمعت ابا عبد اللّه ع يقول‏ ان اللّه ينزل فى يوم عرفة فى اول الزوال الى الارض على جمل افرق يصال بفخذيه اهل عرفات يمينا و شمالا و لا يزال كذلك حتى اذا كان عند المغرب و نفر الناس وكل اللّه ملكين بجبال المازمين يناديان عند المضيق الذى رأيت يا رب سلم سلم و الرب يصعد الى السماء و يقول جل جلاله امين امين يا رب العالمين فلذلك لا تكاد ترى صريعا و لا كسيرا.

· این روایت هم در اصل زید آمده است با مفادی شبیه روایت قبلی.

· در آیات شریفه هم کلماتی هست که محمل دارد در معارف دینی ما و باید به نحو صحیح حمل شود و نباید آن را به تجسیم حمل نمود.

· این از محکمات متدینین است که خدای متعال جسم ندارد و صورت ندارد، اما این روایات را باید چگونه فهمید؟

· تراءی به معنای جلوه کردن است

· کلمه وضع الید در روایات اهل بیت(ع) معنای خاصی دارد.

الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص25
21- الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنِ الْمُثَنَّى الْحَنَّاطِ عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ مَوْلًى لِبَنِي شَيْبَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ.

· ید نشانه قدرت است و اهل بیت(ع) زیباترین ظرائف ادبی را به کار می‌برده‌اند.

· روایتی هست ذیل این آیه شریفه که آن را تطبیق به حضرت سیدالشهداء(ع) فرموده‌اند:

الأحقاف‏ ، الجزء 26، الصفحة: 504، الآية: 15
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلاَثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿15﴾

· شک نداریم که اگر روایتی را نتوانستیم بفهمیم کنار می‌گذاریم ولی ابتدا معلوم شود که محملی ندارد و بعد کنار بگذاریم.

· اما آنهایی که مفوضه‌ای که می‌گویند در ترکیب ید الله معنای ید را تفویض می کنیم به خود خدای متعال را تخطئه می‌کنند، وضعیتشان فرق می‌کند.

· سؤالات دیگر:

· در دو جای قرآن ان یخلق مثلهم آمده است که مفسرین در مورد مثل بحث کرده‌اند:

يس‏ ، الجزء 23، الصفحة: 445، الآية: 78
وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ ﴿78﴾ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿79﴾ الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾ أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ ﴿81﴾

· و حال آنکه قل یحییها را دارد که یعنی همان عظام را احیاء می‌کند. اینجا مثل در تمام خصوصیات حتی در سر انگشتش مراد است نه اینکه جسمانی هست و مادی نیست. اگر مقصود از مادی این است که تغییر طعم و امثال آن در آن راه دارد، نه اما اگر مقصود این است که مثل بقیه چیزهای مادی می‌خورند، بله مادی است.

· سؤال دیگر: روایتی در ارشاد مفید است:

الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص386
وَ رَوَى جَابِرٌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ‏ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ع ضَرَبَ‏ فَسَاطِيطَ لِمَنْ يُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَأَصْعَبُ مَا يَكُونُ عَلَى مَنْ حَفِظَهُ الْيَوْمَ لِأَنَّهُ يُخَالِفُ فِيهِ التَّأْلِيفَ‏

· مقصود از تألیف، چه بسا ترتیب خود سور باشد که جمهور علمای اهل سنت قائلند که بر اساس اجتهاد صحابه باشد، اما می‌تواند ترتیب آیات سوره هم باشد یا اینکه آیه‌ای از یک سوره در سوره دیگر باید قرار بگیرد که به معنی این است که برای حفاظ جابه‌جا کردن آنها در حفظشان مشکل است ولی این به معنی تحریف نیست.

· این تألیف اگر جوری باشد که منجر به خطای در فهم در تمام تقادیر بشود، معصومین(ع) تذکر می‌داده‌اند.