بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۲

فهرست جلسات مباحثه تفسیر


تقریر سابق آقای شریف در ذیل صفحه است


**************
تقریر جدید:















****************
تقریر آقای شریف در انجمن علمی:
http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=237.0
شریف
30 دی 1392 - 18 ربیع الاول 1435- دو شنبه جلسه 355
30 دی 1392 - 18 ربیع 1435- دو شنبه
11/03/1435
11:21 ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث درسب به اینجا رسید که سب در جایی است که عنوان مشخص و مصداق معینی وجود داشته باشد.
یعنی اگر به صورت کلی بدترین حرفها را زد، سب نیست.
مثلا بگویید آی کسی که زنا انجام می دهید، تو خیلی احمقی تو خیلی ... این سب نیست.
بلکه سب مشخصا باید به شخص خاصی تعلق بگیرد.
---
سب حتی اگر اخباری هم باشد، باید با یک انشاء همراه باشد که وقتی به شما گفتند، شما هم بپذیری و بگویی من هم همراه شما هستم.
--
سب در فارسی: کاری که با حالت انشائی بخواهیم طرف را مذمتش کنیم.
---
مفهوم سازی از یک پدیده، متفاوت از انتزاع یک مفهوم از یک پدیده است. و این خیلی مهم است که ما از دیدن یک صحنه مفهوم سازی داشته باشیم. یعنی از دید خودمان، یک صحنه را بیان نموده ایم.
اما در انتزاع این گونه نیست. بلکه حالِ فرد، در بیان مفهوم دخلی نداشته است.
---
آخوند اردکانی در کربلا بودند. با اینکه سن ایشان کمتر ازشیخ انصاری بوده است، اما شبهه اعلمیت ایشان مطرح بوده است.
خیلی آدم قوی بوده است و روحیات عجیبی داشته است.
حاج آقا می گفتند: آخوند اردکانی وقتی که لازم بود، یک فحشی می داد که درس اخلاق بود.
---
بحث در آدرس دهی معجمی بود.
یعنی بحث را طوری بیان کنید که طولانی نباشد.
ولی طوری باشد که فورا همه بتوانند به آن مطلب دسترسی داشته باشند و آن را پیدا کنند.
---
این که ما گفتیم آدرس دهی معجمی، مرادمان فقط در دفاع از تشیع و عرصه های عمومی نبود، بلکه در خفا هم و در بحث تبری هم مراد من همین بود.
---
به عنوان مثال من می گویم: در فلان کتاب، فلان عبارت هست. خود مخاطب به سراغ مطلب می رود.
الان که ممکن نیست ما اطلاعات را مخفی کنیم، یک راهش این است که اگر مخاطب خاص دارید، انشاء خود را همراهش می کنید تا طرف مطلب را کامل و واضح بفهمد.
وقتی شما بگویید ابن کثیر در البدایه و النهایه می گوید: من خودم دیدم که کسی در صف طواف می گوید لعن الله من ظلم حق محمد و آل محمد
من بعد از نماز به او گفتم: ای لاعن، من ظلم حق محمد و آل محمد
گفت: ابوبکر، عمر، عثمان
در اینجا او مجددا لعن نکرده است.
بلکه فقط اسم آنها را بیان کرده است.
---
خود این عبارت، این چه چیزی را می رساند؟
این را می رساند که یک مسئله ای بین خودشان بوده است ولی الان دارند پنهان می کنند و نمی گذارند که بیان می شود.
---
سوال
کدام مهم تراست از این دو فرض
شیعه اقلیت که قائل به تبری هست
شیعه اکثریت که در تبری ضعیف است؟
جواب
نکته: جمع آوری آدرسها خیلی مهم است و اگر معجمی در این زمینه درست شود خیلی مهم است.
در کتاب فضائل احمد بن حنبل هست که از کتابهای معروف اهل سنت است. : (ابن لسعدٍ)
می گوید: پسر سعد گفت: بابای من شنیده است که پیامبر به علی فرموده است: انت منی بمنزلۀ هارون من موسی
من این را به تو گفتم ولی تو به پدرم نگو!!
آن فرد می گوید رفتم پیش سعد و گفتم: حدثنی که شنیده ام تو اینجور حدیث را گفته ای؟ سعد گفت: من حدّثک؟ گفت: ترسیدم که یغضب علی ابنه، لذا نگفتم.
بعد سعد گفت: بله شنیدم.
خود احمد بن حنبل می گوید: این روایات را که می بینیم پوست بر بدن انسان جمع می شود.
---
سعد بن ابی وقاص از مهاجرین اولین بود و دم و دستگاهی داشت.
جزء شورای شش نفره هم بوده است.
در صحیح مسلم هست: سعد بر معاویه وارد شد، و گفت: السلام علیک ایها الملک
معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا نگفتی یا امیرالمومنین؟
گفت: از پیامبر شنیدم که لقب اختصاصی علی بن ابیطالب است.
بعد گفت: در علی سه خصلت هست که اگر هر کس دیگری واجد آن بود...
1. لاعطین الرایه (جنگ خیبر)
2. انت منی بمنزلۀ هارون من موسی (من کنت مولا فهذا علی مولاه)
3. مباهله
--
قضیه غدیر بسیار مهم بود، لذا در صحیح مسلم و بخاری نگاه کنید اصلا حدیث غدیر را نقل نکرده اند.
پایان
یا علی
و هو العلی العظیم