بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۲

فهرست جلسات مباحثه تفسیر


تقریر سابق آقای شریف در ذیل صفحه است


**************
تقریر جدید:















****************
تقریر آقای شریف در انجمن علمی:
http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=237.0
شریف

23 دی 1392 - 11 ربیع 1435
11/03/1435

بسم الله الرحمن الرحیم
]سوال؟
[/تولی و تبری چه مقداریش جوانحی و چه مقداریش جوارحی است و چه معیاری برای تولی و تبری در روایات وجود دارد؟ یعنی در تولی و تبری تا کجا می توانیم سخن بگوییم.
[پاسخ
[ضابطه کلی که گفته شد این شد که تولی و تبری واقعا از فروع دین هستند ولی منشا هر فرع دینی، از اصول دین است.
واقعیت مطلب، این است که تولی و تبری از اصول دین است.
[]انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا، این تشریع نیست، بلکه حقیقت است یعنی خدای متعال و رسول او و کسانی که ادامه آیه گفته است، واقعا ولی امر شما هستند.
[/حالا قرار است بر این چیز تکوینی که اعتقاد بهش پیدا کردیم، عملیات متفرع بشود.
[/]این عملیات چقدر است؟
[/مفهوم تبری و تولی
تولی ولایت خداست در واقع و نه فقط ولایت ائمه بلکه همه باهم و مجتمع است.
تبری این است که بدانیم یک واقعیتی هست به نام سعادت و یک واقعیتی هست به نام شقاوت
و شما در حال حرکت هستید به سوی عالم دیگر و کسانی و چیزهایی شما را از رسیدن به سعادت باز می دارند.
تبری این است که مواظب باشید که در چاه نیفتید و خار در پای شما نرود. دوری کن.
اگر مسامحه کنی وبه اینها نزدیک شوی، نمی رسی.
لذا یکی از بالاترین موارد تبری، تبرای از جهنم است که باید از آن دوری کرد.
انکم لن تعرف الرشد حتی تعرف الذی ترکه (نهج البلاغه)
اصل تولی : تولی الله و رسوله و الذین آمنوا است. و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون.
در واقع تبری در همه ابعاد اصول دین وجود دارد منتهی از بعد از قضایای سقیفه، ظهور و بروزش بیشتر در مساله امامت قرار گرفته است وگرنه در همه زمینه های زندگی ما، تبری وجود دارد.
همانطوری که خود حقایق مراتب دارد (مراتب معرفتی و تکوینی) واقعیات هم خودشان مراتب دارند و معرفت ما هم نسبت به آن واقعیات مراتب دارند.
--
در درک واقعیات اول قدم این است که هر مومنی بخواهد واقعیات را علی ما هی علیها بفهمد. یعنی بفهمد واقعیات چیست؟
بعد ببینم من در عمل باید چطور این واقعیات را که فهمیده ام ظهور و بروز عملی بدهم.
تولی و تبری یعنی وقتی من یک واقعیاتی را فهمیدم بروز در عمل بدهم به اندازه ای که متمکن از بروز و ظهور عمل هستم.
چه بسا درک ما از واقعیاتی بسیار بالاست. اما ظهور و بروز جوارحی اش برای بنده بسیار اندک است بخاطر ضعف جسمی ام یا دلایل دیگری.
لذا مجبورم فقط در قلب و بصورت جوانحی بروز بدهم.
در امر بمعروف و نهی از منکر همین طور است. یکی از مراتب نهی منکر، برائت قلبی است.
----
آیا در سیره و شریعت انبیاء گذشته تقیه مشروع بوده است یا خیر؟ این نیاز به تحقیق دارد؟؟؟
مثلا آیا حضرت ابراهیم تقیه برایش مشروع بود یا نبود؟ یعنی در شرایطی اقدام کرد که اصلا تقیه را مراعات نکرد؟
در خصوص ایشان هم بوده است. منتها شرایطش مهم است.
در شریعت اسلام که تقیه وجود دارد، قضیه حضرت زهرا و سیدالشهداء دلیلی است براینکه تقیه شرایطی دارد که باید رعایت کرد.
---
در تقیه روایت می فرماید: اذا بلغ الدم... یعنی چه؟
یعنی حفظ جان خود که اگر نکشی، می کشندت
---
سوال
یکی از مراتب تبری، لعن دشمنان اهل بیت است.
آیا این لعن واجب است یا مستحب؟
جواب
اصل لعن، از مسائل اساسی دین است. در قرآن نیز سخن گفته است. یلعنهم اللاعنون
اصل تبری و لعن، باعث حفاظت مومن می شود.
اما آیا در شرایط سخت تقیه، آیا مومن می بایست بر زبان نیز جاری کند؟
سوره برائت نازل می شود.؟
وقتی اسلام قدرت پیدا کرده است و بعد می تواند حرف خودش را بزند.
لذا ابتدا باید بدانیم دشمن چه سلاحهایی برای مقابله با ما دارد تا بتوانیم متناسب با آن مطالب خود را بیان کنیم.
بعد از این اقدام، باید محتملاتی را در نظر بگیریم که آنها چطور در مقابل ما برخورد خواهند کرد.
---
کسی آمده بود پیش حاج آقا، و سوالی داشت. حاج آقا تشخصیش این بود که این کار تخیل است. و یک مثال زدند و با همان مثال جواب دادند.
در یک شرایطی هست که مولا نشسته و دستش کاملا بسته است.
از طرف دیگر، مگسی آمده است که دارد صورت مولا را آزار می دهد و هیچ شکی نیست.
چکار کنم؟
با یک آجری به صورت مولا بزنم که آن مگس را از بین ببرم.
نتیجه کار چه می شود؟
این است که صورت مولا را مخدوش کرده ایم با عملکرد خود. هرچند ممکن است فرد معذور باشد.
---
مبادا کاری کنیم که بعدش خودمان بگوییم اشتباه کرده ایم!
---
راه تشخیص اینکه چگونه باید تقیه کرد و در چه مواضعی ؟
پاسخ
روایت داریم که صاحب التقیۀ اعلم ... کسی که تقیه می کند، داناترین فرد است نسبت به آن.
اول: سعی کنیم حقایق را بفهمیم. ابتدا بفهمیم اینها کی هستند.
دوم: شرایط زمان و مکان و معلومات عمومی مخاطبین را بررسی کنیم تا بتوانیم به منصه ظهور برسانیم قصه را.
بعد که شرایط را برای ظهور و بروز تبری و تولی دانست انجام دهد.
شبیه این موضوع است، بحث غلو
اگر کسی اندک آگاهی داشته باشد، در برابر بحث مقامات ائمه، کم نمی آورد و قائل به امامت برای آنها نخواهد شد چرا که می داند همه این چیزهایی که هست، بخشی از شوون و مقامات ائمه است.
اما اگر انسانهای عوام، برخی مقامات ائمه را بشنوند، قائل به خدا بودن برای آنها می شوند.
پایان
یا علی
و هو العلی العظیم