بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۱

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای وافی در وبلاگ، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست










تقریر آقای وافی در وبلاگ:
در سایت انجمن علمی افتاده، از وبلاگ تفسیر آقای وافی گرفته شد:
http://tafsir114.blogfa.com/post/189

http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=158.0

شنبه هفتم بهمن
شنبه ( 26 / 1 / 2013 )
سوال درباره نحوه تملیک یارانه ها تا دقیقه 6
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه نکته ای از صاحب تحقیق نقل کردیم که: ضمیر الخطاب هو المکشوف عنه و الغطاء هم المکشوف، که وجه لطیفی بود که خلاف ارتکاز بدوی است. طبق وجهی که ایشان فرمودند، معنای آیه شریفه این شد که: هذا یعنی خودت. از خودت و نفس خودت غافل بودی. این غفلت حاجب شده بود برای خودت. فکشفنا عنک. روی خودت برای خودت پرده افتاده بود. از خودت پرده برای خودت برداشتیم. لذا ناظر و منظورٌ الیه خودت هستی.
این یک وجه خوبی است اما تنها وجه نیست. معنای متعارف هم با (عن) مناسب است. اولاً متفاهم عرف از کشفنا عنک، کشفنا لک است. منظورٌ الیه غیر خود او باشد و مراد از هذا هم روز جزاء باشد. عنک یعنی عن بصرک. پرده را از روی چشمانت برداشتیم. پس منظورٌ الیهِ تو صحنه ی قیامت است نه خودت. ثانیاً با خود عن هم می شود معنا کرد. به این نحو که: گاهی است که غطاء می افتد روی منظورٌ الیه. مثل کشفت عن ساقیها که غطاء روی ساق بود. اما همه جا لازم نکرده که غطاء روی منظورٌ الیه باشد؛ ممکن است روی ناظر باشد. مثل انسانی که کیسه ای رویش کشیده اند. اینجا صادق است که بگوییم: کشفنا عنک غطائک یعنی پرده را از روی تو برداشتیم اما نه به این معنا که تو منظورٌ الیه هستی بلکه تو ناظری بودی که غطاء داشتی. شاهدش هم این است که می فرماید: فبصرک الیوم حدید. یعنی غطاءی که روی چشم و مانع از دیدنش بود، برداشتیم.(12) که آیه ( الذین کانت اعینهم فی غطاء عن ذکری) هم شاهد خوبی برای عرض ماست
سوال. استاد: آیه می فرماید: هذا. اگر آیه شریفه مربوط به 50 موقف باشد، مشارٌ الیهِ هذا می تواند نسبت به هر کدام از آن موقف ها فرق بکند و به تبع، کشف و غطاء هم به مناسبت آن موقف تغییر می کند. در یک موقف، هذا می شود: جزاء. در دنیا یأکل لحم اخیه میتا را نمی دیدی ولی حالا می توانی ببینی. منظورٌ الیه باطن عملت است(15)
سوال. استاد: آیا مشارٌالیه باید حتما وجود باشد یا می تواند طبیعت کلی یا یک رابطه مثل قانون فیثاغورث باشد. در اشاره نخوابیده که مشارٌالیه باید یک فرد موجود باشد. ممکن است مشارالیه ما یک طبیعت مطلقه باشد که در مصادیق زیادی سریان دارد. از(19)تا(20)
اگر ما پذیرفتیم که استعمال در اکثر از معنا جایز است، یعنی یک جمله می گوییم و استعمال می کنیم لفظ را در چند معنای مدلول تصوری یا حتی چند مدلول تصدیقی. درست است که موضوعٌ لهِ هذا یک چیز است اما مدلول تصدیقی اش که می تواند تفاوت داشته باشد. یعنی یک هذا می گویم و با پنج قرینه می گویم: مراد مشارٌالیهِ من پنج مشارالیهِ مستقلِ در عرض هم است. یعنی استعمال کرده ام لفظ را در اکثر از معنای تصدیقی نه معنای موضوع لهِ تصوری.(23)
سوال درباره (من) در (من هذا) با اینکه رایج در غفلت، آمدنِ عن است.(و ما ربک بغفلٍ عما تعملون). استاد: در فارسی که به هر دو (از) می گوییم. اما در عربی بین من و عن تفاوت قائل شده اند. یکی را ابتدای غایت و یکی را مجاوزت گرفته اند. گرچه به نظرم در ارتکاز عرب گاهی هر یک را به جای دیگری به کار می برند.
از دقیق (26) تا (41 ) درباره تفاوت بین عن و من صحبت شد
احتمال دارد که مِن برای یک نسبت وضع شده باشد و طرفین قرینه می شوند برای معانیِ مختلفی که گفته شده است. شاید چون بعداً می خواسته بگوید: عنک، اینجا گفته: مِن تا تکرار نشود. البته آیه ( دخل المدینة علی حین غفلة من اهلها ) هم داریم که باید دید حضرت موسی غافل بودند یا اهل شهر؟ مثلا می گوییم: بی خبر از اهل خانه وارد خانه شد، یعنی آن ها متوجهِ حضور او نشدند.(43)
سوال شرعی درباره نظر به حجم عورت. استاد: شبح، لون و جلد باید پیدا نباشد ولی حجم اشکال ندارد مگر عنوان ثانوی پیدا کند
سوال درباره سیره حضرت عیسی و مریم
لا ینبغی ترک الاحتیاط احتیاط مستحبّ است
سوال درباره پیاده روی زنان در اربعین
سوال درباره مدّ واجب ضالّین. استاد: به اندازه دو الف کافی است که اصلاً بدون آن ضالّین تلفظ نمی شود

+ نوشته شده در دوشنبه نهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 8:11 توسط احمدیاسر | نظر بدهيد









************
تقریر آقای صراف:
7/11/1391

· این فرمایش، احتمال منحصر نیست و ممکن است منظور الیه خودش نباشد. اگر عنک به معنای لک باشد واضح است. اما به همان معنای عنک اگر باشد: همه جا غطاء روی منظور الیه نیست بلکه گاهی روی ناظر است. شاهد آن این است که بعد می­فرماید فبصرک الیوم حدید.