بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۱

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای وافی در وبلاگ، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست









***************
تقریر آقای وافی در وبلاگ:

سه شنبه ( 8 / 5 / 2012 )
تتمۀ درس اصول : سوال دربارۀ اینکه مُؤدای أفعل تعجب إنشاء إعجاب است یا إظهار عَجَب خودش ؟ . . . و تفاوت بین اظهار و إخبار تا دقیقۀ 8
بسم الله الرحمن الرحیم
جلد 56 بحار ص 262 : (عَنْ أَبِي سَعِيدٍ قَالَ إِنَّ صَاحِبَيِ الصُّورِ بِأَيْدِيهِمَا قَرْنَانِ يُلَاحِظَانِ النَّظَرَ مَتَى يُؤْمَرَان ) اینکه صاحب صور دو نفر هستند ، نکتۀ جدید این روایت است . روایت بعدی هم همین نکته را دارد : (ُ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ وَ مَا مِنْ صَبَاحٍ إِلَّا وَ مَلَكَانِ مُوَكَّلَانِ بِالصُّورِ يَنْتَظِرَانِ مَتَى يُؤْمَرَانِ أَنْ يَنْفُخَا فِي الصُّورِ فَيَنْفُخَا ) : دو ملک موکّل به صور . در اینجا قرنان نیست ولی دو ملک هستند
البته بیشتر به ذهن می زند که سنخ این دو روایت از باب تفسیر انفسی باشد نه آفاقی . چون با ظاهر آیات و سایر روایات جور نیست
سوال درباره ابوسعید خدری . . . استاد : صرف نقل امام از یک صحابی به معنای توثیق او نیست
روایت بعدی : (وَ عَنْ كَعْبٍ قَالَ إِسْرَافِيلُ لَهُ أَرْبَعَةُ أَجْنِحَةٍ جَنَاحَانِ فِي الْهَوَاءِ وَ جَنَاحٌ قَدْ تَسَرْوَلَ بِهِ { نصف پایین بدنش را پوشانده است } وَ جَنَاحٌ عَلَى كَاهِلِهِ { شانه اش} وَ الْقَلَمُ عَلَى أُذُنِهِ فَإِذَا نَزَلَ الْوَحْيُ كَتَبَ الْقَلَمُ وَ دَرَسَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ مَلَكُ الصُّورِ أَسْفَلَ مِنْهُ جَاثٍ عَلَى إِحْدَى رُكْبَتَيْهِ وَ قَدْ نَصَبَ الْأُخْرَى فَالْتَقَمَ الصُّورَ فَحَنَى ظَهْرَهُ وَ طَرْفَهُ إِلَى إِسْرَافِيلَ وَ قَدْ أُمِرَ إِذَا رَأَى إِسْرَافِيلَ قَدْ ضَمَّ جَنَاحَهُ أَنْ يَنْفُخَ فِي الصُّور ) البته این روایت ا زمعصوم نقل نشده ولی دلالت دارد بر اینکه نافخ فی الصور غیر از اسرافیل است
روایت بعدی هم : (وَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَيْفَ أُنْعَمُ وَ صَاحِبُ الصُّورِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْنَ وَ حَنَى جَبْهَتَهُ يَسْتَمِعُ مَتَى يُؤْمَرُ قَالُوا كَيْفَ نَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُولُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا )
قبلا این بحث شد که آیا در آیات قرآن شاهدی داریم بر اینکه صور صُوَر نیست بلکه قرن است و چیزی است که اسرافیل در آن می دمد ؟ یکی از شواهدش ضمیر مذکر در ( ثم نفخ فیه اخری ) بود . شبیه این یا اقوی از او این ناقور است . مرحوم طبرسی در سورۀ مبارکه مدثر فرموده اند : ( فاذا نقر فی الناقور معناه اذا نفخ فی الصور و هی کهیئة البوق ) . صدق ناقور بر مثل صُوَر بعید به نظر می رسد . گرچه مرحوم مصطفوی در التحقیق ناقور را به معنای روح گرفته اند . روح متعلق به بدن . چون نقر یعنی ضربه زدن به چیزی به صورت یواش ( نقر کنقر الغراب ) به ضربه محکم قرع و امثال آن گفته می شود . به منقار هم منقار گفته اند هم یا به خاطر این است که با آن بر زمین ضربه می زند تا دانه بردارد . لذا به آهنی که با آن وسط سنگ آسیاب را سوراخ می کنند ، نقار می گویند . احتمال دیگر این است نقر به معنای صوت باشد و منقار طیر چیزی است که یُصَوِّتُ به . وسیله ایجاد صوت . نقاره هم به معنای مُصَوِّت است یا ضربۀ ملایمی صوت ایجاد می کند در مقابل طبل که محکم است . در مقاییس گفته : یدلّ علی قرع شیء حتی تُهضَم . به چیزی آنقدر یواش یواش ضربه بزنند که از بین برود . در التحقیق از بین رفتنش را قبول ندارند . منه منقار الطائر لانه ینقر بها الطیر حتی یُؤثر فیه
آیا به معنای ضربه یواش است یا ایجاد صوت ؟ شاید هم بتوان صوت را به معنای قبلی برگرداند چون صوت مثل ضربه ای آهسته به گوش می خورد . یقرع الاسماع
ناقور در لغت به هر بوقی نمی گویند . بلکه بوقی است که در جُند می زنند
سوال : آیا می توان صور را بیانی سمبلیک برای هستی گرفت ؟ در هستی و عالم دمیده می شود . { دقیقه 27 } استاد : تا دقیقۀ 28
النُقرة اللتی ظهر النواة : هسته خرما ( لا یؤتون الناس نقیرا ) که البته در التحقیق نقیر را بر خلاف سایر لغویین معنا کرده اند : یراد من هذه الکلمة فی الآیة ما یکون بمقدار ما ینقر مرة واحدة و هو المتصف بالتنقر . مفسرین نقیر را به چیز باریکی که روی پوسته روی هسته خرما معنا کرده اند ولی ایشان نقیر را به معنای مقداری که پرنده یک دفعه به زمین نوک می زند و بر می دارد . نقیر به معنای منقور . به سوراخ پشت جمجمه هم نُقرة می گویند که در حجامت هم وارد شده است
در مجمع البحرین فرموده اند : ( والنُقرة حُفرة صغیرة فی الارض )
حاجاقامرتجی : آیا می شود گفت : ناقور جمع بین ضربه و صوت است یعنی صوتی که در اثر ضربه به وجود می آید ؟ استاد ردّ نفرمودند . آقای صراف :در مجمع هم چیزی شبیه این دارد : ( النقر صوت یُسمع من قرع الابهام علی الوُسطی ) استاد : در مجمع این معنا را هم دارند : ( التنقیر عن الامر : بحث ) : پی جویی از چیزی کردن
صاحب التحقیق ( نقر فی الناقور) را یک سنت گرفته اند نه واقعه . فرموده اند : نقر یعنی ضربه خفیف زدن . تحریکٌ مّا . و ناقور روحی است که مدبّربدن است و مرتب به بدن سر می زند ( یفحص عن البدن و یُحرّک البدن تحریکا خفیفا ) و نقر فی الناقور یعنی روحی که مدبّر این بدن است ، دم به دم دارد تحریکی از عالم بالا برایش می آید . قریب به این را فرموده اند
یکی از حاضران : ادامه آیه ( فذلک یوم عسیر علی الکافرین غیر یسیر ) ظاهرش سنت نیست بلکه ظهور در واقعه دارد . استاد تأیید فرمودند . لذا عرض کردم قوی است که صور و ناقور و قرن یکی باشند . البته احتمال دوئیّت هم است . چه بسا نقر فی الناقور غیر از نفخ فی الصور باشد
مثلا یکی از شواهد اینکه این ها یکی هستند این روایت است : (َ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَيْفَ أُنْعَمُ { خوشی برای من نخواهد بود } وَ صَاحِبُ الصُّورِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْنَ وَ حَنَى جَبْهَتَهُ يَسْتَمِعُ مَتَى يُؤْمَر { انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا } یزدیها می گویند : تا قیومت کِر وِری میومد ! { دقیقه 39 تا 41 : مطالبی درباره احاطه آخرت به دنیا }
روایت : ( قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ قَالَ إِنَّ مِنَّا إِمَاماً مُسْتَتِراً فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ) از روایات خیلی مهم است . نکت خیلی به نقر نزدیک است . به کشیدن چوب روی خاک صاف نکت می گویند . نقطه هم به این معنا نزدیک است
سوال : آیا امکان دارد ناقور یکی از اجزای صور باشد ؟ استاد : قابل بررسی است { دقیقه 45 }








************
تقریر آقای صراف:
19/2/1391

· اینکه صاحب صور دو تا هستند آیا در روایات ما هم موجود است؟:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏56 262 باب 24 آخر في وصف الملائكة المقربين ..... ص : 245
42- وَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ قَالَ: إِنَّ صَاحِبَيِ الصُّورِ بِأَيْدِيهِمَا قَرْنَانِ يُلَاحِظَانِ النَّظَرَ مَتَى يُؤْمَرَانِ‏ «4».
43- وَ عَنْهُ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: وَ مَا مِنْ صَبَاحٍ إِلَّا وَ مَلَكَانِ مُوَكَّلَانِ بِالصُّورِ يَنْتَظِرَانِ مَتَى يُؤْمَرَانِ أَنْ يَنْفُخَا «5» فِي الصُّورِ فَيَنْفُخَا «6».

· البته این دو روایت سنخش از سنخ تفسیر انفسی به نظر می­رسد.

· روایاتی هست که گویا کسی که در صور می­دمد غیر از اسرافیل است و کأنه از جنود او است:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏56 262 باب 24 آخر في وصف الملائكة المقربين ..... ص : 245
44- وَ عَنْ كَعْبٍ قَالَ: إِسْرَافِيلُ لَهُ أَرْبَعَةُ أَجْنِحَةٍ جَنَاحَانِ فِي الْهَوَاءِ وَ جَنَاحٌ قَدْ تَسَرْوَلَ بِهِ وَ جَنَاحٌ عَلَى كَاهِلِهِ وَ الْقَلَمُ عَلَى أُذُنِهِ فَإِذَا نَزَلَ الْوَحْيُ كَتَبَ الْقَلَمُ وَ دَرَسَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ مَلَكُ الصُّورِ أَسْفَلَ مِنْهُ جَاثٍ عَلَى إِحْدَى رُكْبَتَيْهِ وَ قَدْ نَصَبَ الْأُخْرَى فَالْتَقَمَ الصُّورَ فَحَنَى ظَهْرَهُ وَ طَرْفَهُ إِلَى إِسْرَافِيلَ وَ قَدْ أُمِرَ إِذَا رَأَى إِسْرَافِيلَ قَدْ ضَمَّ جَنَاحَهُ أَنْ يَنْفُخَ فِي الصُّورِ «7».

· آیا از آیات قرآن شاهدی بر اینکه صور جمع صورت نیست و یک چیزی است (قرن است) داریم؟ قبلاً اشاره شد به: نفخ فیه اخری و شاید اقوی از آن:

مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 581
... «فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ» معناه إذا نفخ في الصور و هي كهيئة البوق عن مجاهد و قيل إن ذلك في النفخة الأولى و هو أول الشدة الهائلة العامة و قيل إنه النفخة الثانية و عندها يحيي الله الخلق و تقوم القيامة و هي صيحة الساعة عن الجبائي‏ ...

· تعبیر نقر کنقر الغراب در روایات و همین طور اسم منقار. در التحقیق می­فرماید نقر یعنی ضربه یواش زد.

التحقيق في كلمات القرآن الكريم؛ ج‌12، ص: 218
... أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لٰا يُؤْتُونَ النّٰاسَ نَقِيراً- 4/ 53. وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصّٰالِحٰاتِ .... وَ لٰا يُظْلَمُونَ نَقِيراً- 4/ 124 النقير فعيل من نقر بضمّ العين بمعنى تنقّر لازما، فانّ الصفة المشبهة تدلّ على الثبوت و اللزوم، فتدلّ الصفة من الفعل المتعدّى على ما يتحصّل منه، و هذا‌ معنى قولهم في هذه الموارد: إنّه بمعنى المفعول.

يراد من هذه الكلمة في الآيتين: ما يكون بمقدار ما ينقر مرّة واحدة، و هو المتّصف بالتنقّر، كالحبّة الملتقطة المنقورة.

و لا يصحّ اختصاصه بخصوص نكتة النواة و غيرها كما في التفاسير. ...

مجمع البحرين؛ ج‌3، ص: 501
... و النقرة بالضم: حفرة صغيرة في الأرض‌
وَ فِي الْحَدِيثَ" الْحِجَامَةِ فِي النُّقْرَةِ تُورِثُ النِّسْيَانِ"
يريد نقرة الرأس التي تقرب من أصل الرقبة. و النقرة: القطعة المذابة من الذهب و الفضة يعني السبيكة.
وَ فِي حَدِيثٍ الزَّكَاةِ" لَيْسَ فِي النَّقْرُ زَكَاةٌ"

يريد به ما ليس بمضروب من الذهب و الفضة. و النقر: صوت يسمع من قرع الإبهام على الوسطى. و التنقير عن الأمر: البحث عنه. و المنقر بكسر الميم المعول. ...

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏56 263 باب 24 آخر في وصف الملائكة المقربين ..... ص : 245
45- وَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ‏ فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَيْفَ أُنْعَمُ وَ صَاحِبُ الصُّورِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْنَ وَ حَنَى جَبْهَتَهُ يَسْتَمِعُ مَتَى يُؤْمَرُ قَالُوا كَيْفَ نَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قُولُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‏ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا «1».

· بحار ج57 ص259 دیده شود.