بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۱

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای وافی در وبلاگ، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست










****************
تقریر آقای وافی در وبلاگ:

یکشنبه ( 6 / 5 / 2012 )
سوال : این که می گوییم : صفات خداوند عین ذات اوست ، آیا از نظر مفهومی هم با هم هم اشتراک دارند یا تفاوت دارند ؟ سوال : استاد : طبق مبنای رائج که جواب می دهند ، می گویند : مفاهیم متعدد و مصداقش واحد است . پس علم مفهمومش با قدرت تفاوت دارد اما در مورد واجب الوجود ، مصداق این مفاهیم متعدده یکی است . چون بدیهی است که نمی توان گفت : علم خدا یعنی قدرت . بلکه منظور این است که دو حیثیت متفاوت در ذات او نیست . ذاتی است بسیط . . . سائل : پس تفاوتشان به چیست ؟ می گویند : یک وجود و هویّت می تواند مصداق برای مفاهیم متعدده باشد مثلا می گوییم : زید هم ممکن الوجود است هم مسبوق و واحد و هم معلول . الآن چند تا زید نداریم . یک زید است اما از هویّت واحده معانی مختلف را انتزاع می کنیم و تعدد این مفاهیم منافاتی با وحدت زید ندارد . پس از نظر عقلی امکان دارد که یک ذات محل صدق باشد برای مفاهیم متعدده . البته خودم درباره این مبنای رائج سوالاتی دارم که مجال دیگر ( دقیقه شش )
سوال : شما رأس صور را دهانه ای که در آن می دمند ، می دانید ؟ استاد : بله . روایت فرموده بود : ( للصور رأس واحد و طرفان ) پس صور یک رأس دارد و دو طرف دارد که هر طرفی هم دو تا سر دارد
خلاصۀ دقیقۀ 8 تا 25 :
یکی از حاضران : دانشمندان استرالیایی نقشه عالم را به صورت شیپور کشیده اند و عکس آن هم توسط یکی از حاضران نشان داده شد
استاد : اصل این مطلب که مطلب خوبی است که بگوییم : صور را به عنوان یک صور سه بُعدی مکانی در نظر نگیریم بلکه صور بودنش به گسترده بودنش در زمان است . صوری است در گسترۀ زمان . مانعی ندارد اما سؤالاتی مطرح است . . . ( دقیقه 11 )
امروزه به خاطر بحث های فضا زمانی که مطرح است ، همین می گویند شیء، زمان هم جزء آن است
قبلا گفتیم : عالم مرکز ندارد و هر کجا برویم مرکز است . یک سطح دو بُعدی است که بدون مرکز در حال انبساط است و به قول آن دانشمند که این نظریه را شنیده بود : هندسه دیگر تمام شد ! چون لحظه به لحظه هندسۀ عالم دارد عوض می شود . البته این حرف جواب دارد
لازمه نظریۀ انبساط تا جایی که من می دانم ، به شکل شیپور بودن عالم نیست . البته ممکن است از لحظۀ به قول خودشان انفجار بزرگ ( بیک بژ ) { که البته هنوز در مرحلۀ فرضیه اس } شیپور درست کنند . کأنه آن لحظه سر شیپور است که از آن به بعد هم فضا گسترده می شود و هم زمان باز و طولانی می شود . این احتمالش است . البته عکس هایی که کشیده اند که به صورت زنگوله است نه دقیقا مثل شیپور بلند ( یکی از حاضران : به این می گویند منحنی نورمال که پدیده های طبیعی همه اش اینگونه است ) استاد : اولی که انفجار صورت گرفته ، زمان ها کوتاه ولی پربار بوده است . یعنی یک ثانیۀ آن وقت ملیاردها سال حالای ما بوده است و در سه چهار مرحله مثل زنگوله پهن می شود . این ها را گفته اند ولی قابل بحث و بررسی است
یکی از حاضران : هندسه این فضای سه بُعدی که آن را در یک فضای چهار بُعدی نشانده اند و به شکل بوقی است که از طرف رأسش تا بی نهایت ادامه دارد . در کتاب هندسه اقلیدسی و نااقلیدسی ترجمه شفیعیان موجود است
استاد : این مطلب بر این مبناست که هندسۀ عالم را هوزلولوی بگیریم . یعنی هندسه ای که زوایای مثلث ها در آن کمتر از صد و هشتاد درجه است . ولی شواهد نشان می دهد که هندسه عالم بیشتر بیضوی است تا هوزلولوی . شاهدی نداریم که هوزلولوی باشد
در هندسۀ اقلیدسی واحد طول قراردادی است و باید یک واحدی را فرض بگیریم ولی در هندسه ای که شما می فرمایید ، نیازی نیست که واحد طول را استاندارد سازی کنیم بلکه یک چیز تکوینی است نه قراردادی و فرضی
یکی از حاضران : تصویری هم هست که دو تا مخروط از رأس به هم وصلند . استاد : من این مثال را برای رسم دنیا و آخرت می زنم
دیروز مطرح شد که آیا نفخ صور پیام محتوایی هم دارد یا نه ؟ آیا تعبیر ( یُنادَون ) همان صیحه است یا نه ؟ مرحوم طبرسی در ذیل مبارکۀ ( واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب یوم یسمعون الصیحة بالحق ) می فرمایند : ( أی أصغ إلی النداء و توقعه { استمع یعنی منتظر باش تا بشنوی نه اینکه الآن گوش بده . البته ایشان اینجور می فرمایند و گرنه ما نمی دانیم گوش مبارک پیامبر چگونه بوده است } یعنی صیحة القیامة و البعث و النشور . ینادی بها المنادی و هی النفخة الثانیة { ندا می کند منادی نفخۀ دوم را } و یجوز أن یکون المراد : واستمع ذکر حالهم . و قیل إنه ینادی مناد من صخرة بیت المقدس : أیتها العظام البالیة { ای استخوان پوسیده شده } و الوصال المنقطعة { بافت های از هم جدا شده } و اللحوم المتمزقة { گوشت های از هم پاشیده } قومی { همه به پا خیزید } لفصل القضاء و ما أعدّ الله لکم من الجزاء . و قیل { قائلش مقاتل است و نوعا مفسرین صدر اول روایت این ها را شنیده بودند } : { که این منظور من بود : } إن المنادی هو اسرافیل { یعنی نفخ صور صیحه عظیمه و صوت هائل است ولی اینطور نیست که هائل بودنش صرفا در شدت صوت باشد بلکه صوتی است که علاوه بر عظمتش حامل پیام هم هست } هو اسرافیل یقول : یا معشر الخلائق قوموا للحساب . آیا منظور این است که خود صیحه یعنی برخیزید یا اینکه محتوایی به این مضمون دارد ؟ اولی با ظاهر آیه که تعبیر منادی کرده ، جور نیست . ظهور منادی و استمع دراین است . دربارۀ صدای شیپور نمی گویند : منادی ندا در داد . این احتمال هم هست که اول شیپور بزند بعدا این سخن را بگوید البته در المیزان فرموده صیحه همان ندای منادی است نه اینکه دو تا باشند
سوال : . . . { دقیقه 31 } استاد : نگفتم نصّ است ولی ظاهرا خلاف ظاهر است که به صوت بدون محتوا نداء بگویند . به کسی که شیپور می زند ، أعلن الرحیل می گویند ولی نادی بالرحیل نمی گویند مگر مجازا مثل جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها که واضح است مجاز است چون زنگ که چیزی نمی گوید . فریاد زدن مربوط به انسان و حنجره است . در آیات هم هر کجا نداء آمده ، محتوا دارد مثل ( ینادون لمقت الله اکبر ) یا ( نودوا ان تلکم الجنة )
سوال : آیا اگر به اعتبار اینکه دارد با دمیدن در صور می خواهد این محتوا را إلقا کند ، دور از از ظاهر است که منادی به او اطلاق شود ؟ استا : فی حدّ نفسه دور از مادۀ نداء است به کسی شیپور می زند نمی گویند دارد ندا می کند
سوال : . . . استاد : در غیبت نعمانی دارد در 23 ماه مبارک که جمعه باشد ، صیحه ای می آید در صبح و عصر که جبرئیل ینادی
سوال : آیا این صیحه و نداء همان نفخ است ؟ استاد : مأنوس ما این است که دمیدن با حرف زدن همراه نیست چون دمیدن اتکای بر مخارج فم دارد و لفظ تولید نمی شود . اما فی حد نفسه نفخ هوایی است که دمیده می شود . چه اشکالی دارد که این هوا مشتمل بر امواجی باشد که متکی بر مخرج فم نباشد
درباره اینکه گوساله بنی اسرائیل حرف می زد { دقیقه 37 }
مرحوم مجلسی آن جور که توقع بود راجع به نفخ صور باب ممتّعی نیاورده اند . در برهان و نور الثقلین هم متفرقه است . سعی کنیم همه مواردی که در روایات معصومین در این باره وجود دارد جمع آوری کنیم
نقل مرحوم طبرسی از امثال مقاتل و قتاده به معنای تأیید آن ها نیست بلکه صرفا برای اطلاع خواننده از نظر مفسرین سنّی است
سوال : . . . استاد : احتمال دارد خود حیوانات زبانی دارند که ما نمی فهمیم . احتمال هم دارد . . . { دقیقه 41 }
سوال : آیا شما درباره اجتماع نقیضین نظر خاصی دارید ؟ استاد : نه . فقط عرض می کنم اجتماع نقیضین به عنوان منطق ارسطو ، حوزه اش حوزه ای خاصی است ولی مطلق گرفته شده است و در حوزه هایی که این اصل کارا نیست ، آن را حاکم گرفته اند . مثلا در تواتر ، می گویند : یا متواتر هست یا نیست . در حالی که تحقق وحتی مفهومش به احتمالات بند است و تواتر خودش درجات دارد . در حوزه هایی از منطق ، منطق چند ارزشی حاکم است نه دو ارزشی . در حالیکه منطق ارسطویی همه جا را می خواهد با دو ارزشی حل کند و درست نیست
{ دقیقه 44 } درباره رمز بداهت استحاله اجتماع نقیضین . استاد : ما استحاله را درک می کنیم نه اینکه فرض می گیریم . . .
سوال درباره نماز جماعت قبل از وقت تا دقیقه 60









************
تقریر آقای صراف:
17/2/1391

· اشاراتی در مورد هندسه عالم و ادعای شیپوری بودن شکل کل عالم

مجمع البيان في تفسير القرآن ج‏9 226 المعنى ..... ص : 226
... «وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ» أي أصغ إلى النداء و توقعه يعني صيحة القيامة و البعث و النشور ينادي بها المنادي و هي النفخة الثانية و يجوز أن يكون المراد و استمع ذكر حالهم يوم ينادي المنادي و قيل أنه ينادي مناد من صخرة بيت المقدس أيتها العظام البالية و الأوصال المنقطعة و اللحوم المتمزقة قومي لفصل القضاء و ما أعد الله لكم من الجزاء عن قتادة و قيل أن المنادي هو إسرافيل يقول يا معشر الخلائق قوموا للحساب عن مقاتل و إنما قال من مكان قريب لأنه يسمعه الخلائق كلهم على حد واحد فلا يخفى على أحد قريب و لا بعيد فكأنهم نودوا من مكان يقرب منهم «يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ» و الصيحة المرة الواحدة من الصوت الشديد و هذه الصيحة هي النفخة الثانية و قوله «بِالْحَقِّ» أي بالبعث عن الكلبي و قيل يعني إنها كائنة حقا عن مقاتل «ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ» من القبور إلى أرض الموقف و قيل هو اسم من أسماء القيامة عن أبي عبيدة ...