بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۱

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای وافی در وبلاگ، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست









****************
تقریر آقای وافی در وبلاگ:

دوشنبه ( 16 / 4 / 2012 )
سوالی درباره وجه عدول از مسافر به علی سفر در آیه ( إن کنتم علی سفر ) و اشاره استاد به معنای واژه سفر و عبارت نهج البلاغه ( علی ظهر سفر ) تا دقیقه 8
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال : آیا اعدادی که در روایات برای ملائکه ی موکل بر انسان آمده ، تعبّدی است یا امکان دارد بیشتر هم باشند ؟ استاد : اگر توضیحی که درباره ملائکه ی بیشتر داریم ، نسبت به فرمایشات ائمه ، ملازمت لزوم بیّن داشته باشد ، یعنی وقتی برای عرف توضیح می دهیم که لازمه سخن امام این است ، بپذیرند ، مانعی ندارد و گرنه باید صبر کنیم که شواهد و قرائنی بر عدد مورد ادعای ما پیدا شود
رسیدیم به این آیه «وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ» { برخی گفته اند : سکر به معنای حائل و حجاب انداختن است . همان طور که وجه تسمیه ی خمر نیز شبیه همین است . صاحب التحقیق گفته اند : سکر یعنی در روال طبیعی آن یک چیز غیر طبیعی رخ دهد و به نظرم در مقاییس گفته بود : سکر به معنای حیرت و تحیُّر است که معنای خوبی است و مستی هم نوعی تحیر است ( و تری الناس سکاری و ما هم سکاری ) یا روایت : ( سُکاری حیاری ، لا مسلمین و لا نصاری ) . در این روایت امام (ع) که از مقام امامت ، عرب هم هستند ، این دو واژه را کنار هم گذاشته اند . معلوم می شود سُکر و حیرت تناسب دارند . دقیقه ی 12 : قضیه جالب تسلط مرحوم حاج شیخ عباس قمی بر بحار الانوار و پینه های دست ایشان تا دقیقه ی 18 . سوال : سُکَّر چه ارتباطی با حیرت دارد ؟ استاد : لغویین می گویند : معرب شکر است . در آیه ( تتخذون منه سکرا و رزقا حسنا ) هم آیا به معنای چیز شیرین است یا به معنای خمر است ؟ احتمال اولی منفی نیست . در قرآن تعبیر سکره داریم نه سکرات ولی غمرات الموت داریم . ما خیال می کنیم ساعة دیگر یکی است ولی در نهج دارد که ( عذاب الساعات ) . در اینجا هم مرحوم طبرسی می فرمایند :
أي جاءت غمرة الموت { انغمار به معنای فرو رفتن در آب است نظیر غور و غوص و غمس . مناسبتش با سکره هم این می تواند باشد که فرو رفتن باعث تغطیه می گردد . در مقاییس دارد : الغمر : الماء الکثیر لأنه یغمر ما تحته . غمّ هم به معنای ستر است و نیز غفر } و شدته التي تغشى الإنسان { غشی یعنی پوشاند ( حدیث الغاشیة ) . غشی علیه یعنی سُتر علیه . عقلش مستور شد . عشاء هم نزدیک به همین معنا را دارد و به معنای تاریک شب است . أعشی هم به معنای کور است . غشاوه هم به معنای پوشش است . به نظرم عشاوه هم قرائت شده است . ولی به نظر می رسد شدت پوشندگی غشی از عشی بیشتر است به خاطر خصوصیت غین . پس تغشی الانسان یعنی انسان را بیهوش می کند } و تغلب على عقله { مانند سُکر } { مقاییس گفته : غمر : یدلّ علی تغطیة و ستر فی بعض الشدة . بالحق { یعنی سکره موت ، حق را آورد . مرحوم طبرسی باء را تعدیه گرفته اند . نظیر جیء بجهنم . یعنی سکرة الموت حق را عبارت است از امر آخرت است ، آورد } أي أمر الآخرة حتى عرفه صاحبه { صاحب الموت ظاهرا } و اضطر إليه { الحق } { احتمال هم دارد اضطرار به معنای ضرورت و بداهت باشد نظیر ( یعلمون ان الله هو الحق المبین ) و قيل معناه جاءت سكرة الموت بالحق الذي هو الموت { چون موت حق است } قال مقاتل يعني أنه { الموت } حق كائن { لذا یکی از اسماء قیامت الحاقة است }
و المراد أن هذه السكرة قد قربت منكم { چون هنوز که نیامده است } فاستعدوا لها فهي لقربها { از بس نزدیک است } كالحاصلة مثل قوله تعالى أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ { یعنی یأتی ولی چون متیقن است تعبیر به ماضی شده است }
درباره ( بالحق ) در ( جاءت سکرة الموت بالحق ) عرض کنم که تعبیر ( بالحق ) در موارد زیادی از آیات آمده است که باء در خیلی از آنها برای تعدیه نیست . نظیر ( ارسلناک بالحق ) ، ( بالحق انزلناه و بالحق نزل ) ، ( واتل علبهم نبأ ابنی آدم بالحق ) ( خلقنا السموات و الارض بالحق ) . در آیه مورد بحث هم می توان باء را باء ملابست گرفت . یعنی جاءت سکرة الموت مُلابسا بالحق . یعنی وقتی که موت می آید ، روی نظام و حساب و میزان دقت و برنامه ی ریزی ی قبلی می آیدنه بالجزاف و الباطل . به عبارت دیگر ملابست یعنی این موت با یک نظام منظم روشن که قابل فرار نیست : لا یستآخرون ساعة و لا یستقدمون همراهی می کند ( دقیقه 35 ) . واژه جاء باعث شده که ذهن ایشان به سمت تعدیه برود و وجوه دیگر تحت الشعاع قرار بگیرد . اما وقتی جاء را لازم گرفتیم و گفتیم : مرگ آمد ، بالحق رنگ دیگری پیدا می کند . شبیه ( بل جاء هم بالحق ) که هم تعدیه معنا دارد هم ملابست . قرآن را آورده یا آمدنش به حق است نه باطل . سوال : . . . استاد : حق به معنای ثابت است . آقای نایینی احتمال سببیت را در باء مطرح کردند یعنی بسبب التدبیر الحق که استاد إحتراما آن را به کلی ردّ نکردند ! ( دقیقه 41 )
سوالی درباره تقلید تا دقیقه
فالله خیر حافظا برای استخاره : به نظر خوب می رسد










*****************
تقریر آقای صراف:
28/1/1391

· ادامه مجمع البیان:

· سکر: بعضی گفته­ااند اصلش به معنای حجاب انداختن و مقاییس گفته به معنای حیرت است و در کلام معصوم با هم مقرون آمده­اند:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏71 166 باب 10 حسن المعاشرة و حسن الصحبة و حسن الجوار و طلاقة الوجه و حسن اللقاء و حسن البشر ..... ص : 154

31- أَعْلَامُ الدِّينِ، رَوَتْ أُمُّ هَانِئٍ بِنْتُ أَبِي طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ إِذَا سَمِعْتَ بِاسْمِ رَجُلٍ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَلْقَاهُ فَإِذَا لَقِيتَهُ خَيْرٌ مِنْ أَنْ تُجَرِّبَهُ وَ لَوْ جَرَّبْتَهُ أَظْهَرَ لَكَ أَحْوَالًا دِينُهُمْ دَرَاهِمُهُمْ وَ هِمَّتُهُمْ بُطُونُهُمْ وَ قِبْلَتُهُمْ نِسَاؤُهُمْ يَرْكَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَ يَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حَيَارَى‏ سُكَارَى لَا مُسْلِمِينَ وَ لَا نَصَارَى.

· سکرات الموت در قرآن نداریم اما غمرات الموت داریم.

«وَ جاءَتْ

مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 217

سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ»

أي جاءت غمرة الموت و شدته التي تغشى [بی­هوش می­کند] الإنسان و تغلب على عقله بالحق [باء تعدیه] أي أمر الآخرة حتى عرفه صاحبه و اضطَرَّ إليه و قيل معناه جاءت سكرة الموت بالحق الذي هو الموت قال مقاتل يعني أنه [الموت] حق كائن و المراد أن هذه السكرة قد قربت منكم فاستعدوا لها فهي لقربها كالحاصلة مثل قوله تعالى أَتى‏ أَمْرُ اللَّهِ ...

· اگر باء ملابسه بگیریم: وقتی موت می­آید روی حساب می­آید یعنی نه بالجزاف و الباطل بلکه بالحق.

· موارد کاربرد بالحق در قرآن دیده شود.