بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۱

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای وافی در وبلاگ، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست









***************
تقریر آقای وافی در وبلاگ:

یکشنبه ( 15 / 4 / 2012 )
سؤال از حکم سنگسار و تغییر یا تعطیل آن به خاطر برخی از مصالح و روایت ( إن العرب لا یخاف من القتل فأحرقه ) و سوالی درباره روش سیاسی مرحوم بهجت تا دقیقه 8
بسم الله الرحمن الرحیم
رسیدیم به معنای سومی که برای معقبات بود که ریختش با دو معنای قبلی تفاوت داشت . این معنا آیه شریفه را کاملا از بحث ما منصرف می کند . چون می خواستیم ببینیم آیا آیه ای پیدا می کنیم که دلالت کند بر اینکه یک نفر ، بیش از دو تا ملک دارد . ( یتلقی المتلقیان ) دو تایش را اثبات کرد . آیا از قرآن بیش از دو تا می شود استفاده کرد یا نه ؟ تا حالا می گفتیم چون ضمیر در ( له ) یا ( من بین یدیه و من خلفه ) به صورت مفرد آمده و ( معقبات ) هم که جمع است
سوال آیا می توان معقبات را جمع منطقی گرفت ؟ استاد : در ادبیات عرب جمع منطقی ندارم . لذاست که وقتی منطق به زبان عربی نوشته شده ، به دو تا گفته اند جمع منطقی . چون از زبانی که ترجمه شده ، تثنیه نداشته و تثنیه ها را جمع تعبیر می کردند
سوال . . . استاد : یک قراءت شاذه هم داریم که ( له معاقيب من بين يديه و رقباء من خلفه يحفظونه بامر اللَّه ) . یک قرائت هم از امام صادق نقل شده که : ( له معقبات من خلفه و رقيب من بين يديه يحفظونه بأمر الله ) . سوالی که درباره قرائت مشهور مطرح است ، درباره قراءت حضرت مطرح نیست و آن سوال این است که اگر معقبات از پاشنه ی پاست ، چطور آیه شریفه اول می فرماید : معقب من بین یدیه . مگر طبق احتمالی که به یتعاقبون اللیل و النهار تفسیر شده بود ، نه پشت سر درآیندگان . البته اگر معقب را کنایه از شدت ملازمت بگیریم دیگر با جلو بودن منافات ندارد . اما در عین حال با عنایت به اینکه عقب به معنای پاشنه است و پاشنه هم پشت سر است ، قراءت حضرت خیلی مناسبت دارد و این سوال دیگر در آن مطرح نمی شود
آیا این اختلافات قراءات عجیب دلالتی بر تحریف ندارد ؟ استاد : هرگز ، این گونه روایات وجوهی را که ( نزل القرآن علی سبعة احرف ) به معنای درستش ، کأنه تعلیل یک وجه معناست برای جا انداختنش . یعنی گاهی است که می خواهند وجهی از وجوه آیه ای را جا بیندازند و جلا بدهند . لذا مؤیّدات و خصوصیاتش را ذکر می کنند . یعنی مثلا در ( بامرالله ) می خواهند وجهی را که در آن وجه من به معنای باء است ، را بیان بفرمایند { دقیقه 15 }
سوال : روایتی که می گوید : ( القرآن واحد نزل من عند الواحد ) . البته این روایت بحث مفصلی دارد . یک معنای عجیبی که برای سبعة احرف کرده اند و در کتب سنی ها هم هست ، این است که می گویند : حضرت فرمودند : هر جوری به ذهنت آمد ، بخوان ! یعنی می توانی به جای ان الله عزیز حکیم بگویی علی حکیم . خدا همه ی اینها است ! حضرت در این فضا فرمودند : ( کذبوا القرآن واحد نزل من عند الواحد ) اما اینکه تفاوت قراءات و تعدد وجوه و حیثیات ، منفی مطلق باشد ، منفی نیست و معلوم نیست روایت واحد ناظر به نفی آن باشد . لذا فرمودند : قرآن بطون دارد و خودشان برای هر بطنی عبارت را تغییر می دادند . فعلا بگذریم ولی بر خلاف اینکه ابتداءا به ذهن انسان می رسد که تعدد قراءات باعث ناراحتی است ولی بعد از اینکه مطلب جا می گیرد و واقعیت قرآن معلوم می شود ، معلوم می شود که تعدد قراءات یکی از ذیول کمال قرآن است
اما معنای سوم که ریخت بحث که ملائکه بود را عوض می کند . یعنی منظور از له معقبات این است که انسان برای اینکه دشمنان ترورش نکنند و حیوانات موذی به آزار نرسانند ، برای خودش معقباتی درست کرده است یعنی حفاظ و پیشرو و پسرو . پس منظور از (له) کسی است که پادشاه و سلطان است و عزت دارد و به خیال خودش محافظانش او را ( من امر الله ) حفظ می کنند . یحفوظونه بزعمه من امر الله . در حالیکه اگر امر خدا بیاید ، این ها فایده ای ندارد . بعدش هم فرموده : ( لا یغیر الله ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم } یعنی ظلم نکنند تا حُفاظ هم نخواسته باشند . و ( اذا اراد الله بقوم سوءا . . . ) هم مناسبت دارد . مرحوم طبرسی هم می فرمایند : الثالث : أنهم الأمراء و الملوك في الدنيا { البته خود امراء معقبات نیستند بلکه محافظان آنها معقبات هستند } الذين يمنعون الناس عن المظالم { مبهم است } و تكون لهم الأحراس و الشُرُط و المواكب يحفظونه عن عكرمة و الضحاك و روي أيضا عن ابن عباس و تقديره و من هو سارب بالنهار له أحراس و أعوان { یعنی له معقبات به سارب می خورد } قدر أنهم يحرسونه و لم يتجه إحراسه من الله . که به نظرم در تفسیر برهان هم دیدم
در موارد زیادی ، برخی از وجوه آیه ای آن را بر خلاف ظاهرش به نقل قول تبدیل می کنند . اینجا هم ( یحفظونه ) طبق وجه سوم ، به معنای یظنون و یزعمون انهم یحفظونه می شود . نظیر ( وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُون ) . معنای ظاهریش مبهم نیست . بیمینه یعنی در قبضه قدرت او . وجه دیگری هم ممکن است اراده شده باشد که اگر در فضایی باشیم که امثال احمد حنبل بگویند : قبضته یعنی خدا دستی دارد و کره زمین در مُشت اوست . در این فضا روایت داریم که : یعنی : ما قدروا الله حق قدره اذ قالوا : ( وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ ) برای همین بعدش می گوید : سبحانه و تعالی عما یشرکون . چون رفته بود در وادی تشبیه . وقتی قبضه را دست خدا گرفت ، در این فضا امام این وجه آیه را بیان می فرمایند . آیا می توان گفت مضمون این روایت مراد آیه شریفه نیست ؟ قطعا هست . یعنی خدا می فرماید : ای کسی که می خواهی برای من قبضه قائل باشی ، سبحانه از اینکه بخواهی قبضه قائل باشی . اما در وجه دیگرش که کسی از قبضه دست نمی فهمد . قبضه یعنی کمال قدرت . قبضه یعنی بیان حالتی که چیزی راه فرار از آن را ندارد . مثل اینکه چیزی در مُشت ماست و راه فراری ندارد . یعنی تمام زمین مُحاط در قدرت مطلقه ی اوست . اگر اینطور فهمید ، یشرکون مال کسانی می شود که ( ما قدروالله ) و این قدرت را برای خدا قائل نیستند . اگر انسان موارد اینگونه را در روایات تفسیری بگردد ، خودش یک رساله می شود . یعنی دو نحو طریق { نه دو معنا } در تفسیر است . یعنی می بینیم روایات آیاتی را طوری معنا می کنند که به طور کلی نحوه ی بیان عوض می شود . نظیر همین آیه ( له معقبات ) که طبق دو وجه اول یک مطلب معارفی ی بلندی را دارد بیان می کند ولی طبق وجه سوم حالت مسخره کردن پیدا می کند !
یکی از موارد اعجاز برای مؤمنین به قرآن که اهل درک قرآنند ، اشارات قرآن است . مثلا آیه می فرماید : فلان قوم را عذاب کردیم ( فما بکت علیهم السماء و الارض ) زمین و آسمان برای آن ها گریه نکرد . ظاهرش یعنی خب مُردن آنها اصلا مهم نبود . ولی در روایت دارد که از آیه این مطلب فهمیده می شود که کسانی هستند که وقتی شهید می شوند ، آسمان و زمین بر آنها گریه می کند . این اشارات فضایی دارد برای خودش . یا مثلا آیه می گوید : ( إن تتولوا یستبدل قوما غیرکم ثم لا یکونوا امثالکم ) سنی ها می گویند : آیه گفته : إن . نگفته که حتما پیش می آید . مشکلات الآثار گفته : آیه شرط گذاشته است . اصحاب هم لم یتولوا فلم یستبل بهم الله ! چون ما از اصحاب تولی سراغ نداریم و جز عمل به سنت از آن ها ندیدیم !
در ذیل آیه ( اخرین منهم لما یلحقوا بهم ) هم حضرت به سلمان فارسی اشاره کردند و فرمودند : اینها از قوم او هستند . خب سنی ها با این مشکل ندارد اما مشکل اینجاست که ذیل در آیه ( ان تتولوا . . . ) هم روایات متعدد دارد که حضرت روی شانه ی سلمان گذاشتند . سه تعبیر دارد : او کان الدین یا العلم یا الایمان { که ممکن است در موارد متعدد به لسان های مختلف فرموده باشند } فی الثریا لتناوله رجال من فُرس . ابن کثیر می گوید : این روایت را فقط ابوهریره نقل کرده و تکلم فیه بعض الائمه . در حالی که هفت نفر از صحابه نقل کرده اند . آیه می گوید : اگر شما عرب ها برگردید ، عوض شما فارس ها می آیند و آنها دیگر بر نمی گردند . امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند : والله شما فرس را بدل شما قرار داد و آن ها ولایت ما را پذیرفتند و مثل شما نبودند . از چیزهای جالب این است که ابن عاشور تونسی که معاصر است ،در تفسیرش ( التحریر و التنویر ) می گوید : این آیه از معجزات پیغمبر است . چرا حضرت از میان یمنی ها ، آفریقایی ها ، مغربی ها دست روی فارس گذاشتند ؟ آنها هم که بعدا ایمان آوردند . و خودش جواب می دهد : فَإِنَّ الْعَرَبَ ارْتَدَّ مِنْهُمْ بَعْضُ الْقَبَائِلِ بَعْدَ وَفَاة النبيء صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَارْتَدَّ الْبَرْبَرُ بَعْدَ فَتْحِ بِلَادهمْ وَإِيمَانهمْ ثِنْتَيْ عَشْرَةَ مَرَّةً فِيمَا حَكَاهُ الشَّيْخُ أَبُو مُحَمَّدِ ابْن أَبِي زَيْدٍ، وَلَمْ يَرْتَدَّ أَهْلُ فَارِسَ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ) در حالی که الآن وهابی ها می گویند : این رافضی ها همه مرتدّ هستند
خلاصه آیه اشاره دارد به اینکه شما مرتدّ می شوید ولی آن ها که می آیند ، به جایی متمسّک هستند که مثل شما نمی شوند . این اشاره را خود پیامبر و اهل بیت بیان کرده اند
سوال : فرس چه کسانی هستند ؟ استاد : می گویند : فارس ها به پسر حضرت ابراهیم می رسد . پسری غیر از اسماعیل و اسحاق به نام فرّوخ که ابوهریره می گفت : ( یا بَنِي فَرُّوخَ اَبْشِرُوا فَلَوْ كَانَ الْهُدَى عِنْدَ الثُّرَيَّا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِسَ ) که شاید همان فرُّخ باشد . سوال : آیا شامل ترک و لر و عرب های ایران هم می شود ؟ استاد : باید دید آیا جامع فُرس زبان شان است یا همان از نسل فرّوخ بودنشان است ؟ ولی در آن زمان فرس مبهم نبودند . حضرت سلمان هم در خوزستان بودند که الآن عرب زبانند . البته اصفهان و شیراز هم گفته اند . جی اصفهان . ممکن مادرشان از یکی از این دو جا بوده است . باید تسمیه ی ایران از کی بوده ؟ آیا زمان صفویه هم ایران می گفتند یا خراسان و سیستان و از این قبیل تعبیر می کردند ؟ یکی از حاضران : فردوسی تعبیر ایران را دارد . چو ایران نباشد تن من مباد . ایر به معنای شجاعت است . دلیر یعنی دل ایر : شجاع دل . ایران هم بعید نیست جمع ایر باشد به معنای شجاعان . آیا منظور فردوسی کدام قسمت بوده است ؟ آیا فقط محدوده غزنویان بوده است ؟
سوال : وجه سوم را مرحوم طبرسی از عکرمه و ضحاک و ابن عباس نقل کرده است نه از ائمه . استاد : به نظرم می رسد که همین وجه سوم را در روایات و شاید تفسیر برهان دیده ام
سوال : حالا اگر این وجه از ائمه نقل نشده باشد ، می شود به آن تمسک کرد ؟ اگر بخواهیم آیه را تأویل کنیم و از ظاهر به تأویل برویم ، مجاز نیستیم مگر اینکه قرائن مطمئنی پیدا شود و استظهاری صورت بگیرد که مورد پذیرش عرف واقع شود . پس اگر روایتی نبود ، این وجه به عنوان ظهور ساقط است ولی احتمالش صفر نمی شود چون نظیر دارد . ظهور نیاز به امضا ندارد بلکه وقتی می خواهیم از ظهور فاصله بگیریم ، نیاز به تأیید داریم
سوال . . . استاد : چون لفظ تاب این معنا را دارد چون مفسرین گفته اند و روایت هم ظاهرا داریم ، اگر نزد خدا هم معنای صحیحی داشته باشد ، قطعا مراد هم است ( دقیقه 51 )
در استخاره آیه ( ان للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علی نصرهم قلیل ) آمد که استاد فرمودند : مایل به خوبه که سختی هایی را هم به همراه دارد . اگر ضروری است و حتما می خواهید انجام دهید ، صدقه همراهش باشد برای رفع سختیش
سوالی درباره خون ( 56 )
سوالی درباره اقتدا به امام جماعتی که قرائتش از نظر ما باطل ولی از نظر او صحیح است یا قرائت ما از او بهتر است ؟
سوال : خواب دیده که پولی به او داده اند به عنوان خمس ، تعبیرش چیست ؟ استاد : پول در خواب رحمت و برکت است نه پول بلکه بالاتر از پول گیرش می آید . خود پول در خواب به صورت نجاست متمثل می شود
سوال درباره معنای صَلّ ( 60 )
سوال درباره منظور از اهل بیت










*****************
تقریر آقای صراف:
27/1/1391

· معنای سوم در معقبات: قدری از ما نحن فیه فاصله می­گیریم که دنبال این بودیم که آیا از آیات شریفه چیزی پیدا می­کنیم که هر نفر بیش از دو ملک دارد؟

· در مجمع البیان آمده:

القراءة
في الشواذ قراءة أبي البرهسم له معاقيب من بين يديه و رقباء من خلفه يحفظونه بأمر الله و روي عن أبي عبد الله (ع) له معقبات من خلفه و رقيب من بين يديه يحفظونه بأمر الله‏ و روي عن علي (ع) و ابن عباس و عكرمة و زيد بن علي يحفظونه بأمر الله.

· بحثی در تعدد قراءات و نزل القرآن علی سبعة احرف و ...

· معنای سوم: معقبات به معنای محافظین و ... که به خیال خودشان یحفظونه من امر الله که ضمیر له برای امراء و ملوک در این دنیا می­شود که برمی­گردد به من هو سارب بالنهار

الرعد ، الجزء 13، الصفحة: 250، الآية: 9
عَالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾ سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿11﴾ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾

· اشاره به اینکه ابوهریرة به فارس خطاب می­کرد یا بنی فَرّوخ (که او را پسر سوم حضرت ابراهیم می­دانست) و روایاتی در مورد قوم سلمان