بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر سوره مباركة قاف-سال ۹۰

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر از سایت انجمن گفتگوی علمی، در ذیل صفحه است
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

تقریر جدید-فعلا نیست









*****************
تقریر از سایت انجمن گفتگوی علمی:

http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=255.0

تفسیر سوره مبارکه قاف از جلسه 18تا44تابستان90***
جلسه 25 ( 29 / 6 / 2011 )8/4/90

درباره تباشیر و طباشیر الحکمة تا دقیقه 5

درباره أمره بين الكاف‏ و النون‏ و ( بل هم الکاف و النون ) و ( امره المکنون المنفرج بین الکاف و النون ). مقام کُنِ الهی، با تمام شدنِ نون، یکونُ محقّق است اما در همین فاصله خداوند برای اهل بیت رتبه ای قرار داده که همان مقام وساطت فیض است. یعنی با کن الهی به واسطه ی شما یکون محقق می شود.(10)

کتاب اسرار الصلاة شیخ محمد حسین خراسانی.

دقیقه 13:

رسیدیم به اینجا که : ( و قال الکافرون هذا شیء عجیب ) مرحوم طبرسی هذا را به این تفسیر کرده اند که ( عجبوا من کون محمد رسولاً الیهم فانکروا رسالته و انکروا البعث بعد الموت ) پس هذا را به ( عجبوا ان جائهم منذر منهم ) زده اند. یعنی این که شخصی از جنس خود ما را بیاید و ما را انذار بدهد، عجیب است. اما به نظر می رسد که هذا به مُنذَرٌ به می خورد. یعنی تعجب در اینجا از این نیست که منذر از جنس خودشان است بلکه از محتوای انذار تعجب کرده اند. لذا هذا به ما بعد می خورد که : ( اإذا متنا و کنا تراباً ذلک رجعٌ بعید ).(16)

اشکال. استاد: در اینکه در آیات دیگر آمده که از اینکه پیامبر از جنس خودشان باشد، تعجب می کرده اند، شکی نیست. من از فاء ( فقال ) و همزه ی ( أإذا ) می خواهم استظهار کنم. فاء تفریع دلالت روشنی دارد برای تفسیر ( عجبوا ) همزه ی استفهام هم همزه تعجب و استنکار است. من از اینکه در اینجا همزه استفهام به دنبالِ فقال هذا عجیب آمده است، می خواهم استفاده کنم که تعجب آنها در اینجا از این نیست که چرا بر پیامبری از جنس خودشان وحی شده است. شبهه شان در مفاد انذار است نه در اصل وحی. در بعث و مُنذَرٌ به شبهه دارند. الآن توجه ذهنی آنها به این نیست که یکی مثل خودمان دارد می گوید زنده می شویم بلکه توجه اصلی ذهن آنها این است که چطور وقتی خاک شدیم زنده می شویم.

سوال. استاد: کلمه ی عجبوا دوبار تکرار شده است. اگر مراد دو تا تعجب بود؛ یکی از همجنس بودن پیامبر با آنها و یکی از مدعای او که بعث است، مناسب بود که بفرماید: بل عجبوا یا بل قالوا نه اینکه مستقیماً به دنبالِ هذا شیء عجیب بگوید: أإذا. یعنی بدون هیچ واسطه ای همزه ی استنکار به دنبال عجیب بیاید. از این بلافاصله بودن می فهمیم که أ تفسیر عجیب است. نه اینکه تعجب دوم و دیگر باشد.

مشارٌ الیه هذا، هم می تواند اشاره به ما بعدش باشد. مثل اینکه بگوییم: یک کسی آمده و کارهای عجیبی می کند. این خیلی عجیب است که بیاید از دهان شتر یک انسان در آورد. این به ما بعد می خورد.(24)

سوال. استاد: گر چه در ابتدا سخن از منذِر است اما منذِر بما هو منذِر که منذَرٌ بهِ او محور آیات سوره است. مرحوم طبرسی روی منهم مانور داده اند ولی من منذرٌ منهم را می خواهم جلوه بدهم. محور اصلی تعجب، از جنس ما بودن نیست. بلکه مقدمه ای است برای ذکر متَعَجَّبٌ منه به قرینه فاء فقال.(36)

آیه بر وزن فَعَل و در اصل اَوَیَة بوده است. أوی یعنی سکن. آیه هم یعنی صبر و درنگ کردن.

سوال: آیا جدا شدن آیات به وحی خود جبرئیل بوده است؟ استاد: اصلش که حتماً بوده. البته در مواردی که قرّاء اختلاف دارند باید بررسی شود. اذا انزلت آیة و ذکر فیها القتال . . . یا ما ننسخ من آیه . . . (50)

توصیه استاد به انس با قبرستان برای حصول یقین تا دقیقه (54)

سوال: از بَرّ و بِرّ.(59)

درباره ( امره بین الکاف و النون ) و ( هم الکاف و النون ) معصومین مقام بالاتری دارند که مقام کُن با آن عظمت، یکی از مقامات آنهاست.(66)

درباره اسم متأثر . احتمال دارد مقام بطون معصومین باشد.(67)

درباره الکل ماء الشعیر.(69)

سوال درباره چک و تورم و . . . تا (75)

سوال: آیا در عالَم مجردات هم وجود لفظی و کتبی معنا دارد؟ تا (78)

درباره تناقض. استحاله اجتماع نقیضین محدوده و حوزه دارد نه اینکه مطلق باشد.

زمان متصرّم است. خواجه می گوید: زمان حال نداریم. لذا باید توضیح بدهند که اتحاد زمان در اجتماع نقیضین یعنی چه؟

مرحوم مجلسی آنِ سیّال را مسخره می کنند.

درباره منطق فازی چند ارزشی تا دقیقه ( 115)

قضایایی داریم که نه می شود گفت صادق است و نه کاذب مثل: عدد الف به اضافه عدد ب می شود: 7

چون اگر 2 و 5 باشد صادق و اگر 3 و 5 باشد کاذب.











*****************
تقریر آقای صراف:
8/4/1390

مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص: 211
«وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» أي الكريم على الله العظيم في نفسه الكثير الخير و النفع لتبعثن يوم القيامة و قيل تقديره و القرآن المجيد أن محمدا رسول الله ص بدلالة قوله «بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ» أي ما كذبك قومك لأنك كاذب بل عجبوا أن جاءهم منذر منهم و حسبوا أنه لا يوحى إلا إلى ملك «فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْ‏ءٌ عَجِيبٌ» أي معجب عجبوا من كون محمد ص رسولا إليهم فأنكروا رسالته و أنكروا البعث بعد الموت و هو قوله «أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً» أ نبعث و نرد أحياء

· به نظر می­رسد حق این است که هذا به أإذا متنا ... می­خورد و معنا این می­شود که: آنچه که می­گوئی و انذار تو با این محتوا عجیب است و هذا برمی­گردد به مابعد و در بعث شبهه دارند.