![]() |
#2916 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 2,107
|
ج: انکار شرک
نقل قول:
دوست گرامی، چرا تعصب؟ شما میگویید: «چیزی برای گفتن ازآن بزرگان ندارید»، شما نمیتوانید متن تورات و متن دهها کتاب را محو کنید، میتوانید؟ آیا میتوانید بند ۲۰ باب ۱۷ سفر پیدایش تورات را محو کنید؟ «و اما در خصوص اسماعیل...دوازده رئیس از وی پدید آیند...» ، آیا میتوانید متن دهها کتاب اهل سنت که بحث کردند که این دوازده نفر بشارت تورات که پیامبر اسلام ص هم بشارت دادند چه کسانی هستند؟ محو کنید؟ آیا میتواید دعای حضرت ابراهیم ع را از قرآن بردارید: «واجعل لي لسان صدق في الآخرین» و آیا میتوانید استجابت دعای ایشان را از قرآن بردارید: «و جعلنا لهم لسان صدق عليا» ، میتوانید اینها را محو کنید؟ اگر نمیتوانید پس بدانید که خودتان را نشان دادید، نه اینکه نشان داده باشید که چیزی برای گفتن از آن بزرگان نیست! یک نمونه برایتان از تاریخ ابن خلدون نقل کنم، همان ابن خلدون که شخصیت علمی جهانی امروزه دارد و به عنوان پدر علوم اجتماعی و تحلیل تاریخ شناخته میشود، همان ابن خلدون که احدی از اهل سنت احتمال نمیدهند شیعه باشد، بلکه برعکس به شدت ضد شیعه است، اما وقتی از تخصص خودش برایش واضح شده که امام صادق ع مثل آب خوردن جریانات دقیق آینده را به افراد خبر میدادند، چه بکند؟ مثل شما تعصب به خرج نمیدهد و بگوید چیزی برای گفتن از آن بزرگان ندارید، خیر، اینجا انصاف به خرج میدهد و میگوید مطلبی را که حجت را بر امثال شما تمام میکند: تاريخ ابن خلدون/ترجمه مقدمه،ج 1،ص:383 و اما زيديان در باره امامت معتقدند كه اين امر از طريق انتخاب خداوندان حل و عقد تعيين ميشود نه از راه نص، از اين رو معتقد بامامت على ميباشند و پس از وى بترتيب حسن پسر على و حسين برادر حسن و على زين العابدين پسر حسين و آنگاه زيد بن على پسر وى را امام ميدانند و زيد را بنيان گذار اين مذهب ميشمرند كه در كوفه قيام كرد و مردم را بامامت خويش ميخواند و سرانجام در كناسه بدار آويخته شد. زيديان پس از قتل زيد بامامت پسر وى يحيى قائلند كه بخراسان رفت و در گوزگان كشته شد و او وصيت كرده بود كه پس از وى امامت به محمد بن عبد الله ابن حسن بن حسن سبط، ملقب به نفس زكيه، ميرسد. از اين رو وى در حجاز قيام كرد و ملقب به مهدى شد، ليكن منصور سپاهيانى بسوى وى گسيل كرد تا منهزم گشت و كشته شد. و نفس زكيه برادر خويش ابراهيم را بجانشينى خود تعيين كرد و ابراهيم در بصره بهمراهى عيسى بن زيد بن على قيام كرد، ليكن منصور سپاهيان خويش را بسوى آنان فرستاد و آنها را منهزم ساخت و ابراهيم و عيسى را كشت و جعفر صادق، ع، همه اين وقايع را به ايشان خبر داده بود و اين پيش بينى از جمله كرامات وى بشمار ميرود. تاريخ ابن خلدون/ترجمه مقدمه،ج 1،ص:653 بايد دانست كه اصل كتاب جفر اينست كه هارون بن سعيد عجلى سرور فرقه زيديه كتابى داشت كه آنرا از جعفر صادق، ع، روايت ميكرد و در آن كتاب معرفت وقايعى كه بطور كلى براى خاندان پيامبر و بخصوص براى بعضى از شخصيت هاى آن خاندان روى خواهد داد مندرج بود. اينگونه پيشگوييها از جعفر صادق، ع، و ديگر مردان بزرگ آن خاندان بطريق كرامت و كشف كه مخصوص اينگونه اولياست پديد آمده است. كتاب مزبور در نزد جعفر بود و آنرا روى پوست گوساله اى نوشته بودند و هارون عجلى مطالب آنرا از وى روايت ميكرد و در نسخه اى مى نوشت و آنرا بنام پوستى كه بر آن نوشته شده بود ميخواندند زيرا جفر در لغت بمعنى خرد است ولى رفته رفته اين نام بر آن كتاب اطلاق شد. و در آن كتاب تفسير قرآن و معانى غريبى كه از باطن آن مستفاد ميشود نيز مندرج بوده و از جعفر صادق روايت شده است ولى روايت آن كتاب پيوسته و متصل نيست و عين كتاب نيز ديده نشده است بلكه كلمات و خبرهاى شاذى كه بهيچ دليلى متكى نيست از آن در ميان مردم منتشر است. و اگر استناد كتاب به جعفر صادق، ع، درست باشد بى شك بهترين مستند خواهد بود خواه بخود او يا بمردان بزرگ خويشاوندش نسبت داده شود چه آنان از خداوندان كرامات اند و بصحت پيوسته است كه او (جعفر صادق) برخى از خويشاوندان خويش را از پيش از وقايعى كه در آينده براى آنان روى خواهد داد بر حذر مى داشت و پيشگويى هاى وى بصحت مى پيوست. او يحيى پسر عم خود زيد را از مهلكه اى كه بدان دچار شد بر حذر داشت ولى پسر عمش از گفته وى سرپيچى كرد و دست بانقلاب زد و سرانجام در گوزكان كشته شد چنانكه قضيه آن معروفست. و هر گاه كسانى جز خاندان پيامبر، ص، صاحب كرامت باشند شكى نيست آن خاندان كه متصف به علم و ديانت هستند و باخبار نبوت آگاه اند و مشمول عنايت خداى تعالى ميباشند بطريق اولى شايسته كشف و كرامتند بسبب اصل كريمى كه شاخه هاى پاكش بر آن گواه اند. این عبارت کتاب مقدمه ابن خلدون است که هم اکنون مقدمه او شهرت جهانی دارد، ببینید آیا این بزرگان از دیدگاه ابن خلدون چیزی برای گفتن دارند یا خیر؟ چرا تعصب؟ و جالب اینکه در روایات بسیار نقل شده که فرمودند هر چه میدانیم آنها را از قرآن میدانیم! چه زیبا تعبیر «وقد صحّ» ابن خلدون را در ترجمه انگلیسی مقدمه، به «این یک واقعیت است که..» ترجمه کرده است: It is a fact that Ja'far warned certain of his relatives about accidents that would occur to them, and things turned out as he had predicted. |
|
![]() |
![]() |