بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه شدن-فرهنگستان علوم اسلامی

فهرست علوم
فلسفه
فلسفه شدن-فرهنگستان علوم اسلامی
مروری بر فلسفه شدن یا فلسفه نظام ولايت / راه رسیدن به مهندسی اسلامی توسعه اجتماعی
فلسفه نظام ولایت و علم دینی / نیازمندی ما به فلسفه؛ علم دینی / بررسی رویکردهای مختلف تحول در علوم اسلامی








یادداشت آقای سوزنچی از جلسه آقای محمدی:

بسم الله الرحمن الرحیم
مدعیات فرهنگستان علوم اسلامی/ آقای محمدی/ 12 فروردین 1398
مساله/پایگاه/مدعیات
مساله سید منیرالدین:
نسبت ما به الاشتراک و مابه الامتیاز در حرکت. در مشاء ذات ثابت است و حرکت در عرض است. اگر جوهر ثابت و عرض متحرک باشد، آنچه ثابت است و آنچژه سکون دارد دوتایند و با هم نسبتی ندارند و ترکیب حقیقی نشده؛ بلکه یک بخش ثابت داریم و یک بخش متحرک و این تقلیل ماجراست به دو امر ثابت و متغیر؛ نه حل مساله حرکت.
راه حل صدرا این بود که عرض را از شئون جوهر کرد که اگر عرض متحرک است جوهر هم. حالا در خود جوهر چه خبر است که هم ثباتش را تامین می کند هم تغییرش را؟
یک راه این است که درون جوهر صورت و ماده ای داریم: صورت وجه متغیر است و ماده وجه ثابت. اما یعود الاشکال. بالاخره ماده از صورت متاثر است یا نه؟ اگر تقومی بین مابه الاشتراک و ما به الامتیاز شکل نمی‌گیرد چرا مدعی وحدت هستید؟
سخن عمیقتر این است که یک امر مستمر و لبس بعد لبس است؛ صورت جدید تمام فعلیتهای قبلی را دارد و ماده صرفا وجهی است که ما انتزاع می کنیم به نحو معقول ثانی فلسفی، نه اینکه ما به ازاء داشته باشد.
[سوزنچی: ظاهرا این ادعا فهم ناقصی از همان نقد معروف دیلتای و تاریخگرایان به کانت و هگل است که علوم انسانی را زیر و رو کرد و از تحلیل امر کلی به امر منفرد کشاند]
سید منیر الدین از سال 61 شروع کرد که مخاطبش عمدتا مهندسها بودند. میرباقری سال 64 وارد شد که فلسفه خوانده بود و بحثها وجهه دیگری یافت.
پایگاه:
پس سوال این شد که به صورت دو امر انضمامی نمی‌تواند کنار هم باشند بلکه باید اتحادی باشد اما آن امر ثابت چگونه از امر متغیر تاثیر می‌پذیرد و اگر متاثر می شود چگونه ثابت است؟
سید منیرالدین شروع بحثش را از اصول غیرقابل انکار (به جای بدیهی) گذاشت (آنچه متحرک است فاعل دارای اختیار است که می‌تواند تغییر را بپذیرد و نشکند. در مقابل اصالت ذات. اما ما فاعلهای مختار، در عین حال محکوم هستیم و اصول غیرقابل انکار است که قدرت و اراده ما در مورد آنها کاری نمی تواند بکند)
سه نقطه: تغایر/تغییر/هماهنگی
فاعل در مواجهه با هر امری که می خواهد در آن تصرف کند سه تا درک دارد (اصول غیرقابل انکار):
1. آن را متغایر از بقیه می بیند.
2. آن را قابل تغییر می بیند.
3. امر متغایر در هر آن هر چیزی نمی شود و یک هماهنگی ای برقرار است (علیت عمومی در مقابل علیت ذات اثر) چون اگر ناهماهنگی باشد امکان موضعگیری منتفی است.
- چون ذات خدا قابل تغییر نیست پس آنچه من بدان تعلق دارم نه ذات او، بلکه فاعلیت و مشیت اوست؛ چون من به چیزی تعلق دارم که در من ظهور دارد.
از سه اصل غیرقابل انکار مذکور دو لازمه در فهم پدیده ها می گیرد:
امور نه گسسته محض‌اند و نه متصل محض.
حالا سراغ تئوریهای می رود که کاندیدا شده اند که امور متغایر متغیر ملائم را توضیح دهند:
اصالت ذات، اصالت ماهیت، اصالت وجود، اصالت تعلق، اصالت نظام فاعلیت.
مساله: فلسفه درباره امر دارای اثر است. اثر متعلق به چیست؟ فلسفه آن را موجود بما هو موجود گرفت یعنی حیث عام امور؛ اما این کاملا انتزاعی است زیرا ما اثرات خاص و پدیده های و واقعیات خاص را می یابیم نه واقعیت محض را. اینان همگی متعین اند. پس سوال فلسفه نباید این باشد که فرق حقایق و موهومات چیست؛ بلکه باید این باشد که فرق خود حقایق چیست. یعنی اینها هستند و خاص‌اند. ما اثر متعین را می یابیم نه مطلق اثر را. علت تعین چیست، نه علت اثر. پس سوال این است: اموری که هستند چرا خاص اند: دوباره همان سوال از نسبت ما به الاشتراک و ما به الامتیاز. پس سوال نباید درباره علت هستی و علت چیستی باشد باید درباره علت تعین باشد. اینکه این مصداق بالذات وجود است یا مصداق بالذات ماهیت سوال غلطی استو هر دو هست؛ لذا مشاء در تحلیل وحدت به مشکل می خورد و صدرا در تحلیل کثرت. در حالی که سوال باید در نسبت وحدت و کثرت حل شود.
حالا چگونه باید امور متغایر متغیر ملائم را تحلیل کرد.
یک کار این است که منشأیت آثار را به درون ذات بدهیم:
الف. ذات از درون خودش چنین تعینی را رقم می زند: اصالت ذات.
ب. شرایط و محیط به او این خصوصیت را می دهد: اصالت سیستم، اصالت محیط
در صورت الف، با اشیایی مواجه می شویم که فقط اثرگذارند و امر اثرپذیری در عالم نداریم پس یعنی اثری در عالم نیست و نتیجه اش انفصال مطلق می شود که مردود است.
در حالت دوم آن محیط که این اثر را داده چطور؟ یا تسلسل می شود یا در آخرین سیستم باز مساله بدون توجیه رها می شود.
ایشان قائل می شود به اصالت ربط: آنچه الان تعین یافته برآیند نیروهای درونی و بیرونی است لذا وحدت ترکیبی را مطرح می کند: روابط بعد از ذات نیست بلکه تعین شیء تحت روابط درونی و بیرونی اش است این یک امتدادی در مکان (امور بیرونی) دارد و یک امتدادی در زمان (گذشته حال و آینده) پس تعین شیء در یک نسبت مکانی درونی بیرونی در یک گذشته حال و آینده است.
علامه در نهایه می گویند در حرکت جوهری اعراض از شئون جوهر است اما جوهر به نحو علت معده وابسته به محیط است و هر جوهری در هر شرایطی هر شانی را جلوه نمی دهد. یعنی اعراض مبتنی بر ذاتند و بیرون معد است)
از تفاوتهای مهم سید منیر الدین با هگل در همین است: کانت قائل به سوژه وحدت بخش است؛ هگل هم کل هستی را در تغییر می بیند و خدا را هم متغیر می بیند. اما نزد سید درست است که هر امری که متعین می بینیم تعینش تحت روابط بیرونی و درونی است اما یک امری هست که حاکم است: امر ثابت. او از جنس این امور نیست و ضامن همه تغییرات است و از این رو خودش درون این تغایرها نیست که آن نهایتا می شود خدا؛ یعنی پایگاه ثبات و پایگاه تفاهم انسانها اراده خداست و قید زدن خدا فاعلیت مار را، غیر از قید زدن ما فاعلیت همدیگر راست.
- دقت روی مفهوم رابطه؛ معانی حرفیه، نسبتها چیستند؟ ایشان ابتدا تعین را تحت تاثیر روابط زمانی و مکانی شرح می دهد اما بعد دقتی می کند که خود این رابطه تدریجی الحصول است هم رابطه مکانی هم زمانی. این بابی را باز می کند به نام تعلق؛ اگر پدیده هم در زمان و هم در ارتباطات مکانی خود سیری دارد پس حرکت در بستر تعلق است تعلق مکانی و زمانی.
درست است که صدرا بعد چهارم را افزود اما صرف اینکه چهار بعد دارد کافی نیست؛ تعین شیء در نسبت بین ابعاد چهارگانه است.
پس رابطه را به حرکت تحویل برد و حرکت را به تعلق. یعنی من به چیزی احساس تعلق دارم که به سوی او می روم. وی بشدت مخالف قوه و فعل است چون خود این تعلق یک نحوه فعلیت دارد همان که فلاسفه را مجبور کرد غیر از ماده محض، امکان استعدادی را بپذیرند که یک نحوه فعلیت دارد. قوه فقط پذیرش دارد اما این طلب و خواست دارد.
[سوزنچی: آقای مطهری در جایی می‌گوید قوه در فلسفه ما بر دو قسم است قوه انفعالی محض مانند قوه کاغذ برای نوشته شدن روی آن، و قوه ایجابی مانند قوه دانه سیب برای درخت سیب شدن]
پس این حرکت زمانی، اصلش در علقه مکانی است. شی ارتباطی به مکان دارد که موجب می شود به سمتی برود در زمان؛ لذا چیزی که وجه ثابت و متغیر را با هم دارد جهت است. جهت و علقه هم مابه الاختلاف را توضیح می دهد هم مابهالاشتراک را. جهت گیری در حالی که ثبات دارد تدرج بردار است.
- در بحث وحدت و کثرت، کلید واژه اصلی وحدت ترکیبی بود.
در بحث حرکت، کلید واژه اصلی:
گذشته در حال حاضر است انحلال به نحو وحدت ترکیبی (عنصری وارد سیستم شود همه سیستم تاثیر می پذیرد)
آینده در حال حاضر است تعلقا و تعلقش امری واقعی است. من در بسیتر آنچه به سوی اویم می توانم شکل بگیرم.
استاد:
1. قبل از همه اینها ضابطه دهیم برای درون و بیرون. مرز این دو کجاست؟ آیا مرزش قراردادی است؟
پاسخ: انسان یک درک اولیه از تغایرها و .. در وجدان دارد.
استاد: وجدان نمی تواند منطلق این بحثها باشد.
در هر صورت، رابطه متفرع بر طرفین است و طرفین درون و بیرون دارند و رابطه بین این دو شکل می‌گیرد. ممکن است نهایتا بگویید درونی در کار نیست اما باید این را شرح دهید و به لوازمش ملتزم باشید.
2. در علوم تجربی کارهایی شده که امروزه فیلسوف فیلسوف نخواهد بود مگر اینکه از آنچه در فیزیک گذشته باخبر باشد. یکی از مسائل مهمی که باید حل کنید اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است. الان یک شیء چیست. اگر گفتید اجزا دارد و این اجزاء همین طور پایین رفت و به زیر اتمها رسید آنجا می گویند اصل عدم قطعیت برقرار است یعنی واقعا خود آن معلومیت ندارد نه اینکه فقط ما نمی دانیم. نزاع بور و انیشتن قابل توجه است:
انیشتن: آیا خدا تاس می اندازد؟ (ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها)
بور: آیا خدا حتما باید آن طور که تو می گویی جهان را اداره کند و دستش بسته است؟ (ید الله مغلوله؟ ما بعد بشیء اعظم مما عبد بمثل البداء)











http://www.isaq.ir/gethtknwd23nz.ft2.html

عنوان :
تاریخچه گروه
--------------------------------------------------
متن :
پیشینه گروه علمی فلسفه
در راستای تدوین فلسفه شدن در فرهنگستان علوم اسلامی همواره گروه پژوهشی خاص مشغول به تحقیق بوده است. در اوایل با محوریت استاد فقید و تحت عنوان گروه مبنائی و سپس با محوریت استاد میرباقری تحت عنوان گروه فلسفه مباحث دنبال گردید. در این گروه ها ضمن نقد و بررسی عمیق مبانی فلسفی موجود به ویژه در موضوعات وحدت و کثرت، زمان و مکان، حرکت، علم و اختیار، اندیشه ای جدید در حوزه ی فلسفه طرح گردید که از آن به فلسفه ی شدن، یا فلسفه ی چگونگی و عمل اسلامی تعبیر می شود. گروه پژوهشی فلسفه هم اکنون برخوردار از اسناد حدود ۱۰۰۰ جلسه ی علمی پژوهشی از استاد حسینی (ره) ـ که برخی از نتایج آن نیز تدوین شده است ـ و همچنین حدود ۳۵۰ جلسه تدریس فلسفی توسط استاد میرباقری است.
در ذیل به معرفی ادوار مختلف آن با محوریت مدیریت گروه و معرفی اجمالی فعالیت آن پرداخته می شود.
یک ـ پیشینه گروه در دوره استاد حسینی (از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۷۹)
در دوره حیات استاد حسینی مباحث فلسفی در گروه مبنائی و با محوریت مباحثات استاد حسینی انجام می گرفت. این دوره، دوره تولید مباحث فلسفی با محوریت استاد حسینی و حضور فعال استاد میرباقری در جلسات پژوهشی می باشد که محصول پژوهشی این دوره عمدتاً مباحث دوره ای استاد متناسب با بلوغ مباحث از ربط تا تعلق و فاعلیت و نظام فاعلیت می باشد که تمام این مباحث در بانک اطلاعات موجود می باشد و در کنار این مباحث دوره ای، مباحث مقطعی و حتی مباحث تک یا دو جلسه ای استاد در موضوعات فلسفی صورت گرفته است که اطلاعات آن در پیوست شماره یک معرفی نامه درج گردیده است. به طور کلی مباحث فلسفی استاد حسینی را می توان به دو دسته تقسیم نمود: \ABمباحث مقدماتی فلسفه\BB و \ABمباحث تبیینی فلسفه\BB
\ABمباحث مقدماتی\BB، مباحثی اند که به عنوان زمینه یا مقدمه ورود به مباحث فلسفی است مثل مباحث هفته های اقتصاد یا مباحثی که در آن به مقایسه منطق های کل نگر و جزء نگر می پردازد و یا مباحث نقد منطق صوری و ضرورت منطق انطباق و موضوع شناسی در کنار منطق های استنباط و استنتاج و نیز بحث جهت داری و مباحث ضرورت جهت داری علم و ضرورت فلسفه شدن و...
ولی \ABمباحث تبیینی\BB، مباحثی اند که به تبیین محتوای فلسفه و ارکان آن می پردازد مانند دوره های چهار گانه فلسفی ربط و تعلق و فاعلیت و عالی و نیز مباحث فلسفی استاد میرباقری و مباحث پراکنده ای که ناظر به تبیین فلسفه و روند دستیابی به فلسفه نظام ولایت هست که از سوی مرحوم استاد یا دیگر اساتید و پژوهشگران ارائه شده است.
به غیر از دوره های پژوهشی استاد حسینی موارد زیر نیز جزو فعالیتهای فلسفی این دوره می باشند:
۱ـ ارائه ده دوره فلسفه تطبیقی توسط استاد میرباقری به صورت آموزشی که مفصل ترین آن دوره ۷۵ جلسه ای استاد با اعضاء گروه کاربردی آن زمان با مدیریت آقای سید داوود ساجدی می باشد.
۲ـ تدوین مباحث اصالت ربط با مدیریت آقای عباس معلمی که محصول آن، کتاب ۸۰۰ صفحه ای فلسفه اصول روش تنظیم گردید.
۳ـ تدوین مباحث فاعلیت ( دوره سوم مباحث فلسفی استاد حسینی) با مدیریت آقای مسعود صدوق که تبدیل به ۳ جلد کتاب فلسفه نظام فاعلیت شد. در این پروژه آقایان اساتید پیروزمند، حسینیان، ترابی و صدوق همکاری می کردند.
دو ـ پیشینه گروه در دوره استاد میرباقری ( از سال ۱۳۸۰ تا کنون )
پس از رحلت جانسوز استاد حسینی، با لطف الهی و با مدیریت استاد میرباقری مباحث فلسفی ادامه پیدا کرد و با سیاست گذاری استاد، این دوره، نقطه شروع تدوین تطبیقی مباحث فلسفی دفتر قرار گرفت. بالطبع جهت تدوین؛ پرورش و تسلط محققان جوان به مباحث استاد ضرورت یافت و لذا همواره در کنار تدوین های اولیه مباحث، هدف اساسی آموزش و پرورش نیروی انسانی قرار گرفته است. گروه فلسفه در این دوره متناسب با ساختار دفتر و تغییر مدیران، مقاطع مختلفی داشته است که در ادامه بر محوریت مدیران گروه فلسفه گزارشی اجمالی از هر مقطع ارائه می گردد.
اول ـ گروه فلسفه ( از سال ۸۰ تا ۸۵ )
پس از رحلت استاد فقید، با همان ساختار قبلی، مباحث فلسفی تحت عنوان گروه مبنائی دنبال گردید و کارها نوعاً پروژه محور پیش می رفت. جناب استاد محمدجعفر حسینیان به عنوان مسئول این دوره، به پرورش نیروی انسانی و راهنمایی پروژه ها می پرداخت.
دوم ـ گروه فلسفه تحت مدیریت استاد میرباقری و دبیری آقای جمالی ( از سال ۸۵ تا نیمه اول سال ۸۷)
در این دوره محورهای زیر در دستور کار گروه قرار گرفت:
۱ـ ۲۷ جلسه مباحث معرفت شناسی دوره پژوهشی فلسفه اصول احکام حکومتی مطالعه و مباحثه شد و همچنین فهرست و تقریر این جلسات انجام گرفت. اعضای حاضر در این کارگروه عبارت بودند از آقایان جمالی، خاکی، معلمی و جعفرزاده که جمع بندی نهایی توسط آقای جعفر زاده ارائه شده است.
۲ـ مباحث معرفت شناسی فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبائی توسط اعضای کارگروه فوق مطالعه و مباحثه شده است.
۳ـ در طی ۳۳ جلسه دیدگاه هشت اندیشمند معاصر شیعه در خصوص \ABفلسفه اخلاق\BB مورد بررسی قرار گرفت. هشت نفر عبارتند آیات عظام از آقایان آخوند خراسانی، محمدحسین اصفهانی (محقق اصفهانی)، سیدمحمدباقر صدر، سیدمحمدحسین طباطبایی، مرتضی مطهری، عبداله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی و محمدصادق لاریجانی. محصول این پروژه شامل ۸ مقاله، و همچنین دو جلد گزارش جلسات می باشد. این پروژه با مدیریت آقای علی محمدی و مشارکت آقایان یحیی عبدالهی، احمد زنگنه، علی میسمی، علی حسنوند، حمید درستگان و حامد یزدانی انجام پذیرفته است.
۴ـ برگزاری دو دوره هم اندیشی فلسفه با ارائه استاد میرباقری در حضور آقایان اساتید دکتر محمدتقی سبحانی، دکتر رضا برنجکار، دکتر عبدالحسین خسروپناه، حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان، دکتر محمد فنایی اشکوری.
سوم ـ گروه فلسفه تحت مدیریت استاد میرباقری و دبیری آقای حسین نژاد (از نیمه دوم سال ۸۷ تا پایان سال ۸۸)
در این دوره محورهای زیر در دستور کار گروه قرار گرفت:
۱ـ پروژه معرفت شناسی کاشفیت در نگاه علامه ( برداشت اول روش رئالیسم ) که در دوره قبل آغاز شده بود به صورت منسجم تر به آقایان خاکی و صادقی محول گردید.
۲ ـ پروژه فلسفه منطق در این دوره کلید خورد که ۱۹ جلسه با استادمیرباقری جلسه پژوهشی برگزار گردید و اسناد این جلسات همراه با ویراست، فهرست جلسات و تقریرات تک تک جلسات و تقریر نهایی تهیه گردید آقایان زنگنه، میسمی، منسومی از اعضای اصلی این پروژه بودند.
چهارم ـ گروه فلسفه تحت مدیریت استاد میرباقری و دبیری آقای زنگنه (سال ۸۹)
۱ ـ ادامه پروژه فلسفه منطق
۲ ـ ادامه پروژه معرفت شناسی کاشفیت توسط آقای خاکی و صادقی
۳ـ آغاز پروژه نقد کتاب خسروپناه توسط آقایان خاکی، صادقی، زنگنه، محمدی، مهدی زاده، نوروزی با مدیریت آقای خاکی
۴ ـ شروع پروژه نقش اراده در معرفت توسط آقای جمالی
پنجم ـ گروه فلسفه تحت مدیریت استاد حسینیان و دبیری آقای خاکی (سالهای ۹۰ و ۹۱)
۱ ـ شروع مطالعه گروهی دوره عالی فلسفه نظام ولایت توسط آقایان خاکی، جمالی، زنگنه، صادقی، منسومی
۲ـ شروع پروژه فلسفه معرفت با استاد میرباقری ۱۴ جلسه با حضور آفایان خاکی و جمالی به همراه تقریر جلسات
۳ـ شروع پروژه معرفت شناسی استاد حسینی با نگاه تدوینی با تقسیم کار (آقایان خاکی { ۲۷ جلسه فلسفه اصول} ،صادقی { معرفت شناسی ربط}، زنگنه {معرفت شناسی دوره عالی} )
۴ـ ادامه پروژه جمالی (نقش اراده در معرفت)
۵ ـ آغاز پروژه جدیدی تحت عنوان موضوع، ضرورت و هدف فلسفه مبتنی بر فلسفه مشاء، اشراق، حکمت متعالیه و نظام ولایت با مدیریت استاد حسینیان و آقایان میسمی، منسومی و متقیان
(تذکر در این دوره به جهت مشکلات مالی دفتر، این کار گروه ۱۱ماه متوقف و کل پژوهشگران دفتر در دو پروژه فقه حکومتی و علومی انسانی شروع به فعالیت کردند.)
ششم ـ گروه فلسفه تحت مدیریت استاد حسینیان و دبیری آقای میثمی (سال ۹۲)
در این دوره محورهای زیر در دستور کار، گروه قرار گرفت:
۱ ـ شروع پروژه معرفت شناسی استاد حسینی توسط آقای خاکی در راستای کارهای گذشته
۲ ـ ادامه پروژه نقش اراده در معرفت توسط آقای جمالی.
۳ـ ادامه پروژه \AB موضوع، ضرورت و هدف فلسفه مبتنی بر فلسفه مشاء، اشراق، حکمت متعالیه و نظام ولایت \BB با مدیریت استاد حسینیان و آقایان میسمی، منسومی و متقیان
۴ ـ تقریر علم دوره عالی توسط آقای زنگنه
۵ ـ مطالعه و فهرست و تقریر ۷ جلسه تعلق (۳۶-۴۲) و تقریر جامع آن توسط آقای زنگنه
سه ـ دوره سوم گروه فلسفه از سال ۹۳ تا کنون
این دوره با تغییر ساختار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی توسط استاد میرباقری آغاز گردیده است که ماموریت اصلی کل سازمان، در مرتبه نخست \ABتربیت نیروی انسانی\BB و مرتبه دوم \ABتدوین مباحث استاد حسینی\BB می باشد.
اول ـ گروه فلسفه با مدیریت آقای جمالی (از تیرماه سال ۹۳ تا پایان خردادماه ۹۴) و مدیریت آقای علی محمدی (از تیرماه۱۳۹۴ تا اکنون)
در این دوره محورهای زیر در دستور کار، گروه قرار گرفته است:
ـ آموزش تخصصی همه اعضا اعم از اعضای هیات علمی اولویت یک و همچنین دانش پژوهان گروه فلسفه بر مدار مباحث استاد حسینی با مطالعه ۳۵ جلسه اول دوره پژوهشی اصالت تعلق







***************************
تمامیت خواهی یک نظریه در تبیین نفس الامر
چه چیزهایی را نمیگوید
نامیدن فلسفه اسلامی که مستند به عبارات منابع اسلامی نیست تعریض به سایر فلاسفه مسلمان
کل یعمل علی شاکلته--علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل...---جئتمونا فرادی کما ----قولنا لشيء اذا اردناه---شغل نفسه بغیر نفسه تحیر فی الظلمات---
ثابتات ریاضی غیر از حوزه شدن است
مهندسي اسلامي توسعه اجتماعي فقط جوانب اجتماعی دین را شامل است و حال انکه احکام و اغراض فردی دین برای سعادت فردیه را شامل نیست
نظام ولایت بر محور حقائق است یا واقعیات؟ بایدهای رفتاری غیر از هست های رفتاری است، باید غدیر ولی هست سقیفه
مثلا فاعل تصرفی بر خلاف فاعل محور رفتار میکند سقیفه
فلسفه شدن با فلسفه مدیریت کردارها برای چگونه شدن تفاوت دارد
اساسا شدن از درک رابطه استلزامات کار و نتیجه ان که از ثابتات است معنا پیدا میکند
انکار اصل تغایر با تغایر سوبژکتیو است اما انکار شده تغایر ابژکتیو است
فلسفه مهندسی، فلسفه کنش است، و مقصود هم فلسفه مضاف سفارشی توجیهی میشود
ربط تاخر رتبی از تعین و متعین دارد پس نمیتواند سبب تعین شود
بهترین راه برای محک، پیاده کردن نظریه در یک پروژه مثل خود فرهنگستان تا کنون چگونه اصول نظریه در او جریان یافته؟ و یا کشورهای مختلف مثل چین و ژاپنو...