سال بعدالفهرستسال قبل

آية الله الشيخ محمدتقي بن محمود البهجة(1334 - 1430 هـ = 1916 - 2009 م)

آية الله الشيخ محمدتقي بن محمود البهجة(1334 - 1430 هـ = 1916 - 2009 م)
سخنان دبیر کل حزب‌الله در خصوص آیت‌الله بهجت-سال ۹۵



آية الله محمدتقي بن محمود بهجت
نام کامل محمدتقی بهجت فومنی
لقب آیت الله العظمی
(العبد - فاضل گیلانی)
تاریخ تولد ۲ شهریور ۱۲۹۵ (۲۵ شوال ۱۳۳۴)
زادگاه فومن - گیلان ایران
محل تحصیل نجف، قم
محل زندگی قم
محل مرگ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۹۲ سال) قم، ایران
مدفن حرم فاطمه معصومه




امام شناسى ج‏14 280 إخبار آية الله بهجت از ضمير مؤلف ..... ص : 280
نام كتاب: امام شناسى‏
نويسنده: آيت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانى‏
موضوع: امامت‏
تاريخ وفات مؤلف: 1416 ق‏
زبان: فارسى‏
تعداد جلد: 18
ناشر: علامه طباطبايى‏
مكان چاپ: مشهد
سال چاپ: 1426 ش‏
نوبت چاپ: سوم‏

امام شناسى، ج‏14، ص: 280

[إخبار آية الله بهجت از ضمير مؤلَّف‏]
طرفه آنكه در همين ايّام يكى از اعاظم علماء «1» به ديدن حقير در شهر مقدّس مشهد آمدند، و در ضمن سخن مطلبى ابراز نمودند كه جز اطّلاع بر سرائر و امور غيبيّه مثاليّه براى آن محملى وجود نداشت.
توضيح آنكه: حقير در شهر شوّال 1413 هجريّه قمريّه مبتلا به سكته قلبى شدم و چهار شب در بخش سى سى يو و نه شب در بخش عمومى بيمارستان قائم مشهد بسترى بودم تا بحمد الله مرخّص كردند و به منزل آمدم و فعلًا كم و بيش به كارهاى علمى دست به كار گرديده‏ام.
روزى يكى از علماء بزرگ به ديدن حقير آمدند فقط با يك نفر از طلّاب كه همراهشان بود، و در بنده منزل هم غير از خود حقير و بنده زاده بزرگ: حاج سيد محمّد صادق كسى نبود.
قبل از ابتلاى به بيمارى خداوند توفيق داده بود كه: شبها به تهجّد و قيام ليل اشتغال داشتم؛ در بيمارى اين توفيق نبود؛ و پس از رجعت به منزل، با وجود بيدارى قهرى ساعات متوالى در شبها، گويا به واسطه عدم همّت و نقصان اهتمام، اين امر مهمّ مدّتى طبعاً ترك شده بود.
جناب معظّم له كه به ديدن حقير آمدند پس از مدّتى احوال پرسى و تعارفات معموله بدون مقدّمه فرمودند:
______________________________
(1) ايشان حضرت آية الله حاج شيخ محمّد تقى بهجت فومنى رشتى دام ظلّه العالى مى‏باشند كه از شاگردان عرفانى و اخلاقى حضرت آية الحقّ و سند التحقيق و عماد العرفان در عصر اخير در نجف اشرف مرحوم آية الله حاج ميرزا سيّد على آقا قاضى طباطبائى قدّس الله تربته الزكية بوده‏اند. و از شاگردان آن فقيد فعلًا غير از ايشان و جناب آية الله حاج شيخ على اكبر مرندى در مرند، و جناب حجّة الاسلام حاج شيخ علّامه انصارى لاهيجى مقيم فعلى مشهد كسى ديگر باقى نمانده است. أبقاهم الله ذخراً للإسلام و سنداً للمسلمين و متّعنا و جميع المؤمنين بدوام ظلّهم الممدود إلى يوم الورود. حقير در كتاب «نور ملكوت قرآن» مطبوع جلد اول از ص 206 تا ص 209 از دوره أنوار الملكوت قسمت ششم از دوره علو



امام شناسى، ج‏14، ص: 281
در «بحارالانوار» ديده‏ام كه: از امام روايت است كه:
قِيَامُ اللَّيْلِ يا صَلَوةُ اللَّيْل‏
(فرمودند: من ترديد دارم و اينك درست به خاطر ندارم)
مَطِيَّةُ اللَّيْلِ‏
. «قيام در شبها- يا نماز در شبها- مركب راهوار شب براى حركت و وصول به مقصود است.» «1»
بنده سكوت كردم و فقط گوش مى‏دادم، و گويا اين را ارشاد براى خود نگرفتم و تصميمى براى ادامه نماز شب براى من پيدا نشد.
و چون باز از اين طرف و آن طرف سخن به ميان آمد فرمودند: در «بحارالانوار» ديده‏ام كه: قِيَامُ اللَّيْلِ يا صَلَوةُ اللَّيْلِ مَطِيَّةُ اللَّيْلِ‏.
و خداوند هم در قرآن مى‏فرمايد: إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا. «2» «تحقيقاً شب زنده دارى، گامى استوارتر و گفتارى محكمتر راى براى تو اى پيغمبر به وجود مى‏آورد!»
و چون حقير مى‏دانستم كه: بنده زاده اهل تهجّد است، اين مطالب ايشان بدون مقدّمه و سخن قبلى كه ابتداءً انشاء كردند براى تنبّه و بيدارى حقير است كه حتّى در حال مرض و كسالت هم نبايد از اين امر مهمّ دست برداشت و آن را با ديده سُست و كم أهمّيتى نظر نمود.
آيا در صورتى كه ما بالوجدان با چشم خود اين امر و نظير اين امور را مى‏نگريم، از غيب و اطلاع بر سرائر و مخفيّات نسبت به پيشوايان دين و أئمّه طاهرين آنهم مانند جفر كه امرى است معلوم، دچار شك مى‏گرديم؟!
______________________________
(1) اصل حديث چنين است: قال الإمام أبو محمّدٍ الحسنُ العسكرىّ عليه السّلام: إنّ الوصولَ إلى اللهِ عزّ و جلّ سفرٌ لا يُدرَكُ إلّا بِامْتِطاءِ الليل، مَن لَم يُحسِن أن يَمنَع لَم يُحسن أن يُعطى. «وصول به خداوند عزّ و جلّ مسافرتى است كه به دست نمى‏آيد مگر آنكه انسان شب را همچون مركب راهوارى اتّخاذ نمايد. كسى كه نمى‏تواند از خود بزدايد (خورد و خوراك و خواب را) نمى‏تواند از خود برون بدهد (ثمرات شب زنده دارى را)!» ( «بحار الانوار» طبع حروفى إسلاميّه، ج 78، ص 380)
(2) آيه 6، از سوره 73: المزّمّل.



نور ملكوت قرآن ج‏1 /207
حضرت آية الله حاج شيخ محمّد تقى از شاگردان معروف آية الحقّ و سند عرفان، عارف بى‏بديل مرحوم آقاى ميرزا على آقاى قاضى تبريزى رضوان اله عليه، در نجف اشرف بوده‏اند؛ و در زمان آنمرحوم داراى حالات و واردات و مكاشفات غيبيّه الهيّه بوده، و در سكوت و مراقبه به حدّ أعلاى از مراتب را حائز بوده‏اند.
حضرت آية الله حاج شيخ عبّاس قوچانى مدّظلّه: وصّى مرحوم قاضى كه فعلا در نجف أشرف اقامت دارند؛ ميفرمودند: حاج شيخ محمّد تقى بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آية الله حاج شيخ محمد حسين إصفهانى معروف به كمپانى‏ حاضر مى‏شد؛ و چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سيّد بازميگشت؛ بعضى از طلّابى كه در درس براى آنها اشكالى باقى مانده بود؛ به حجره ايشان ميرفتند؛ و رفع اشكالشان را مى‏نمودند.
و چه بسا ايشان در حجره خواب بودند؛ و در حال خواب از ايشان مى‏پرسيدند؛ و ايشان هم مانند بيدارى جواب ميدادند؛ جواب كافى و شافى.
چون از خواب برمى‏خاستند. و از قضايا و پرسش‏هاى در حال خواب با ايشان سخن به ميان مى‏آمد؛ أبدا اطلاع نداشتند؛ و ميگفتند: هيچ به نظرم نيمرسد؛ از آنچه ميگوئيد در خاطرم چيزى نست! آية الله حاج شيخ عبّاس مدّظلّه ميفرمودند: آية الله بهجت بسيار به مسجد سهله ميرفت؛ و شبها تا به صبح تنها بيتوته مى‏نمود.
يك شب كه بسيار تاريك بود؛ و چراغى هم در مسجد روشن نميكردند؛ ايشان در ميانه شب، احتياج به تجديد وضو پيدا كرد؛ و براى تطهير و وضو به ناچار بايد از مسجد بيرون رود. و در محلّ وضوخانه كه بيرون مسجد و در سمت شرقى آن واقع است؛ وضو بسازد. ناگهان مختصر خوفى در ايشان پيدا شد در أثر عبور اين مسافت در ظلمت محض و تنهائى.
به مجرّد اين خوف يكمرتبه نورى، همچون چراغ در پيشاپيش ايشان پديدار شد كه با ايشان حركت ميكرد.
ايشان با آن نور خارج شدند؛ و تطهير كرده وضو گرفتند؛ و سپس به جاى خود برگشتند؛ در همه اين أحوال آن نور در برابرشان حركت داشت، تا وقتى كه به محلّ خود رسيدند؛ آن نور از بين رفت.







توصیه های انتخاباتی آیت الله العظمی بهجت و ویژگی های نماینده اصلح - خبرگزاری حوزه

نگاهی به دو بیانیه انتخاباتی حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره)

نگاهی به دو بیانیه انتخاباتی حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره)
صفحه نخست » اخبار
کد خبر: ۳۰۷۶
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۹- 21 May 2013
بیانیِّه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله السادة الاوصیاء الطاهرین.

و بعد، چنانکه مکرراً، از شرکت در انتخابات، سئوال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان می شود:
این جانب، جهات سلبیه و اثباتیه را متعرض می شوم. کسانی که بنا دارند در رأی دادن و یا انتخاب شدن، شرکت نمایند، باید متذکر باشند، که کسانی حق انتخاب شدن و امین مردم با ایمان در مورد دین و دنیا بودن را دارند، که؛

- از رجال با عقل کامل کافی و ایمان کامل از شیعه اثنا عشریه و با علم به مسائل شرعیه در شخصیات و اجتماعیات و با شجاعت باشند؛
- و از آنهایی باشند که در اظهارات و تروک، ( لا یخافون فی الله لومة الائم. سوره مائده/54 ) باشند؛
- و از رشوه ها و تخویفات و نحو آنها دور باشند؛
- نظر نکنند که تا به حال چه بود، بلکه نظر نمایند که از حال چه باید بشود و چه باید نشود؛
- و باید پرهیزکار و خداترس باشند، اراده خدای تعالی را بر همه چیز ترجیح بدهند؛ اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بی اثر است، بلکه جایز هم نیست، مشکوک هم، متروک است.
- تفحص هم، باید کامل باشد و بدون مداخله دوستی و دشمنی در امور نفسانیه باشد.
- در حال رأی دادن و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیات همه بدانند.
کسانی هم که واجد خصوصیات مذکوره باشند- که جایز باشد رأی دادن و گرفتن درباره آنها- واجب می شود با توانایی، اگر بدانند یا احتمال بدهند که فاقد بعض آنها، رأی خواهند گرفت، ملاحظه نمایید دول کفر را [که] چگونه انتخاب می نمایند و انتخاب می شوند، و چه کسانی انتخاب می شوند، و از چه راه هایی انتخاب می شوند، و چه آرائی در مجلس های خودشان اظهار می کنند، و دولتهای آنها چه عملیاتی بر طبق قانون مملکت و بر خلاف قانون عقل و دین، حتی ادیان منسوخه آنها، انجام می دهند که فساد و افساد آنها بر همه عقلای دنیا آشکار است، [و] مخالفت نمایید با چگونگی کارهای آنها و چگونگی وسائل و اسباب و مسببات آنها، که مطابقت با هیچ دین اصل دار و هیچ قانون عقل پسند، ندارند.

عصمکم الله و ایانا من الزلات کلها بمحمد
و آله الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.



بیانیّه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و رب العالمین و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله سادة الاوصیاء المطهرین.


در جواب سئوال مکرر مربوط به انتخابات، [مطالبی ذکر می شود] با اشاره به آنچه در سال گذشته تذکر داده شده بود، از بیاناتی که اختصاص به زمانی و مکانی ندارد و در آنها تعیین توصیفی- که اتمّ و اعمّ و احسن و اکمل و ادوم از تعیین اسمی است- شده بود.
از « حُذَیفه» رضوان الله علیه مروی است، که فرمود:

- « کانوا یسألون رسول الله عن الخیر و کنت أسأله عن الشر»؛ باید بدانیم « شرّ» چیست و « اهل شرّ» کیست تا فرار از آن نماییم، و « خیر» چیست و « اهل خیر » کیست تا به سوی آن فرار نماییم.
- باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کبریات در صغریات، و کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛
- و رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛
- و فحص از عقلای متدینین که اصلح باشند نمایند؛
- و در روشنی توقف ننمایند؛
- و در تاریکی حرکت ننمایند؛
- و از رشوه دادن و گرفتن ( شیوه دول کفر)، دور باشند؛
- با متدینین از عقلا، که محیط به مسائل شرعیه و با ایمان اعتقادی و عملی، و پرهیزگار، و با تدبیر، و شجاعت، و اعتدال فکری و مسلکی، باشند و با غیر آنها سر و کار نداشته باشند، و مسلمانها را گرفتار نکنند و کاری نکنند که در پشیمانی از آن، تدارکی نیست.
- از وطن فروشی و وطن فروشان که غایت محبت دول کفر است، دور باشید. عواقب وطن فروشان به دول کفر را، ملاحظه بنمائید! دیدیم و می بینیم که به محلل های خودشان، وفا نمی کنند، مگر تا زمانی که چاره ندارند، و پس از آن، جز پشیمانی و عاقبت سوء برای تابعین آنها نمی ماند.
باید بدانیم که هیچ نقصی در ممالک اسلامیه نیست که منسوب به دول کفر نباشد؛ و آنچه منسوب به آنها است، نقص در اسلام و ایمان است، یا منتهی به آن است.
غیر از معصومین(ع) کسی نمی تواند بگوید: « همه چیز را می دانم، با می بینم»
و نمی تواند کسی بگوید: «هیچ چیز را نمی دانم و همه جا تاریکم»، بلکه هر عامل عادی، چیزهایی را می داند و باید حرکت کند و توقف ننماید، [و] بلکه باید از معلومات خود، مجهولات را استخراج نماید تا آنجا که بتواند؛ و چیزهایی را نمی داند و باید احتیاط و توقف و تفحص نماید تا به ندامت غیر مستدرک، مبتلا نشود.
و این مطالب برای جواب سئوال ها، [ ذکر شد] با اشتمال بر بیاناتی که اتمام حجت و تأکید آن است، تا آنکه علی العمیاء، یا به مسامحه، خود و دیگران از مؤمنین را، در گمراهی وارد ننماید.
کسانی که متحیر و مرددند، به آنها دستور داده شده و می شود:
ملاحظه کنید:
- کدامیک از دو حزب، با ولایت علی(ع) موافق یا موافق تر است؛
- و کدام، اعتقاد او عملاً انتظار مهدی(ع) را دارد یا متأکدتر است؛
- کدام، تغییری در امور دینیه، داده یا نمی دهد؛
- کدام، معتدل در فکر، یا متلوّن است در اعتقاد یا عمل؛
- کدام، ملکه تقوی و صدق و ائتمان دارد، یا قوی تر است؛
- کدام، در صفات، شبیه به کفر یا نفاق و کدام، دورتر است؛
- و بالجمله، کدام، به خدای متعال و خاتم الأنبیاء و خاتم الاوصیاء « صلوات الله علیهم و عجل فرجهم » نزدیک تر است.
از خداوند عظیم، موفقیت همه مؤمنین را بر مرضیات او، و تجنب از مبغوضات او را در همه جا و در هر حال، می خواهیم.
والسلام علیکم و رحمة لله و برکاته
الأحقر محمدتقی البهجة
11/ محرم الحرام/1418

منبع: سایت بی باک