سال بعدالفهرستسال قبل


1429 /1387/ 2008






علی‌پناه بن یوسف اصلانی اشتهاردی(1335 - 1429 هـ = 1917 - 2008 م)







https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C


علی‌پناه اشتهاردی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از علی پناه اشتهاردی)
علی‌پناه اشتهاردی شناسنامه
نام کامل علی‌پناه فرزند یوسف اشتهاردی اصلانی
تاریخ تولد ۱ فروردین ۱۲۹۶ شمسی
زادگاه اشتهارد ایران
محل تحصیل قم
محل زندگی قم
محل مرگ

۱۸ تیر ۱۳۸۷ (۹۱ سال)
قم
مدفن حرم فاطمه معصومه
اطلاعات علمی
شاگردان
مصطفی بروجردی
سید محمد
میر فیض‌الله تفرشی
عنایت‌الله کوهپایه‌ای
ملاعبدالله شوشتری
محسن کدیور
تالیفات
تقریرات درس خارج فقه و اصول بروجردی
تقریرات درس خارج فقه گلپایگانی
تقریرات درس خارج اصول خمینی
حاشیه بر تفسیر «القرآن و العقل»
تعلیقه بر کتاب فقهی «العروة الوثقی»
تعلیقه بر کتاب «وسیلة النجاة»
و ...

علی‌پناه فرزند یوسف اصلانی اشتهاردی، از فقها و مدرسان حوزه علمیه قم و مشهور به علی‌پناه اشتهاردی در هفتم محرم سال ۱۳۴۰ قمری در یکی از محله‌های اشتهارد در حومه کرج متولد شد.

محتویات

۱ تحصیل و تدریس
۲ آثار
۲.۱ الف) تقریرات
۲.۲ ب) تعلیقات
۲.۳ ج) تالیفات
۳ وفات
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون

تحصیل و تدریس

از شش سالگی به مکتب‌خانه محله فارچی‌آباد زادگاهش رفت و در دو سال قرآن خواندن را آموخت. سپس تحصیلات ابتدایی را تا ۱۱ سالگی ادامه داد و پس از آن به فراگیری مقدمات دروس حوزوی روی آورد. در سال ۱۳۲۰ به قم رفت و در حلقه درس سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد حجت، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید روح‌الله خمینی و محمدعلی اراکی حاضر شد. او استاد بسیار برجسته‌ای بود که صدها نفر پای درس او نشستند از اخلاقی نیکو برخوردار بود بسیار کوشا بود حتی در وقت بمباران و موشک باران شدن قم توسط صدام دست از تدریس برنداشت.
آثار
الف) تقریرات

تقریرات درس خارج فقه سید حسین طباطبایی بروجردی

شامل مباحث «صلاة الجمعه»، «الغصب»، «الضمان»، «ارث الزوجة» و منجزات مریض» در ۲ جلد.

تقریرات درس خارج اصول سید حسین طباطبایی بروجردی

حاوی مباحث «مشتقات» تا «حجیت الاجماع» از کتاب «کفایة الاصول» در ۲ جلد.

تقریرات درس خارج فقه سید محمدرضا گلپایگانی

از مباحث «صلاة الجمعة» و مقداری از کتاب «الصوم» که پس از تحریر مفقود شده است.

تقریرات درس خارج اصول سید روح‌الله خمینی

شامل بخشی از مباحث کتاب «کفایة الاصول» و به صورت خطی است.
ب) تعلیقات

حاشیه بر تفسیر «القرآن و العقل» آقا نورالدین حسینی عراقی
تعلیقه بر کتاب فقهی «العروة الوثقی» آقا سید محمد کاظم یزدی
تعلیقه بر کتاب «وسیلة النجاة» سید ابوالحسن اصفهانی
تعلیقه بر کتاب «ایضاح الفواید فی حل اشکالات القواعد»
تعلیقه بر کتاب «روضة المتقین» علامه محمد تقی مجلسی
تعلیقه بر کتاب «مجمع الفوائد و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان» مقدس اردبیلی
تعلیقه بر کتاب «کشف الرموز» حسن ابن ابی طالب الیوسفی الاذبی معروف به «فاضل آبی»

ج) تالیفات

تعلیمات اخلاقی
رسالتان مجموعتان
فتاوای «ابن جنید»
جزوات «وظایف مجلس خبرگان» «مجلس شورای اسلامی» «برخی از دستاوردهای انقلاب اسلامی» و «غرب‌گرایی چرا؟»
چهل حدیث از هر معصوم
لغات القرآن الماخوذة من تفسیر مجمع البیان
کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد؟
مدارک العروة الوثقی

وفات

اشتهاردی در شامگاه سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷ شمسی در بین نمازهای مغرب و عشا در مدرسه فیضیه دچار عارضهٔ قلبی شد و در سن ۹۱ سالگی درگذشت و در حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.
منابع

جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج ۷، چ ۳، نشر معروف، قم: ۱۳۸۵.

پیوند به بیرون
شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد
«آیت‌الله اشتهاردی دار فانی را وداع گفت». خبرگزاری تابناک. بازبینی‌شده در ۱۹ تیر ۱۳۸۷.
«پیکر آیت‌الله اشتهاردی در خاک، آرام گرفت». خبرگزاری تابناک. بازبینی‌شده در ۲۰ تیر ۱۳۸۷.










رسول جعفریان, [۲۴.۰۶.۱۷ ۱۸:۵۱]
از درسهای ولایت فقیه امام در نجف تا انتشار «کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد» مرحوم اشتهاردی

همزمانی انتشار کتاب ولایت فقیه امام با کتاب شهید جاوید که آن هم به نوعی در صدد سیاسی کردن قیام امام حسین (ع) و تعیین «حکومت اسلامی» به عنوان هدف قیام بود، قدری برای افرادی که تمایلات ولایتی داشتند ـ و تصورشان بر این بود که در شهید جاوید علم امام معصوم زیر سوال رفته ـ گران آمد. سالهای 49 ـ 51 از این جهت، لطمه ای داخلی بر وجهه نهضتی بود که از سال 41 شکل گرفته بود و اوج آن جدا شدن مرحوم میلانی از آن به همین دلایل بود. اما نکته تازه: یکی از ناقدان شهید جاوید، مرحوم شیخ علی پناه اشتهاردی (18 تیر 1387) بود که کتاب «کتاب هفت ساله چرا صدا در آورد» (تهران، 1350ش) را نوشت. وی سلطنت و حکومت انبیاء را امری زاید بر اصل وظایف آنها دانست و به تعبیر دیگر، شأن آنان را اجلّ از آن دانست که حکومت رسمی داشته باشند. حتی در باره انبیایی که در قرآن سخن از سلطنت آنان به میان آمده، نوشت: «این نحو سلطنتی که اینها داشتند، یک نحو قدرت نمایی از طرف پروردگار برای تنبیه دیگران که متوسل به اسباب عادیه می شوند، بوده است». وی می گفت این مسأله را از آیت الله بروجردی شنیده است [و نکته ای است شگفت] که «یکی از اشتباهات بزرگ که از روز اول بین مسلمین رواج پیدا کرد، خلط بین مسأله بیان احکام خدا و مسأله حکومت و حفظ انتظامات داخلی کشور اسلامی یا خارج کشور [بوده] و [کسانی] خیال می کردند که این دو مسأله لازم و ملزوم یکدیگرند. و اساسا [این که] پیغمبر اسلام حدیث ثقلین را گوشزد مردم می کرد برای رفع چنین اشتباه بود، یعنی لازم نیست که این دو مقام در یکجا تمرکز پیدا کند، بلکه بیان احکام خدا و مفسّر بودن قرآن و بیان رموز آن یک سنخ ارتباط غیبی و جهات معنوی لازم دارد، و آن در اهل بیت من است، ... و از مجموع این بیانات چنین بر می آید که حدیث متواتر ثقلین ناظر به جهت بیان احکام حلال و حرام [است] نه سلطنت و حکومت بر مردم از نظر حفظ انتظامات صوری داخلی [و] خارجی، به طوری که اگر اخذ احکام خدا یا جمیع شؤونات اگر از اهل بیت شده بود، هیچ شکایتی از هیچ شاغل مقام ریاست نبود». همو پس از بحثی قرآنی نوشته است: شأن انبیاء و جانشینان آنان اجلّ است از این که تشکیل حکومت دهند.
این مساله، آن هم زمانی که امام خمینی در بخش اول حکومت اسلامی، اثبات ولایت فقیه را از طریق ضروری و بدیهی بودن آن به عنوان یکی از وظایف انبیاء و ائمه می دانست، نشانگر این بود که بحث های شهید جاوید، تشکیل حکومت اسلامی و نهضت اسلامی، به گونه ای درهم فرورفته است. و نکته تازه یاب برای بنده این که: همان زمان، کتابچه ای علیه کتاب آقای اشتهاردی به عنوان «قهقری چرا؟ اثبات حکومت اسلامی» منتشر شد (مشهد، 1351ش) . نویسنده در آن کتاب، با اشاره به نفوذ استعمار در قم، نویسنده «کتاب هفت ساله چرا صدا درآورد» را سخت مورد حمله قرار داد، و او را در واقع، منکر ولایت مطلق پیامبر و جانشینانش معرفی کرد. در جایی از آن نوشت: «هنوز چند ماه از اخراج ایرانیان عراقی نگذشته، چند صباحی بیش نیست که روحانیون ایرانی حوزه نجف رانده شده اند مردی در قم و در حوزه علمیه قم، منکر ولایت مطلق پیامبر و جانشیانش شده، و علنا این ضروری از ضروریات اسلام را منکر شده است. حکومت پیامبران و ائمه را انکار و به خیال خویش خواسته انبیاء و ائمه را مسأله گویی بیش معرفی نکند. در این کتاب چه ظهور کسی که ولایت را منکر است، نه اشاره به نویسنده شهید جاوید، بلکه دقیقا به آقای اشتهاردی بود که به گفته خودش، به پیروی از مرحوم بروجردی دو وجه امامت را از هم جدا کرده بود. زان پس این کتاب جیبی که تا صفحه 184 ادامه می یابد، در باره اثبات حکومت اسلامی و نقد نظریه پیشگفته است که آقای اشتهاردی برای رد موضع شهید جاوید مطرح کرده و آن را به مرحوم بروجردی منتسب کرده بود. این ایام (رمضان 1396) جناب آقای حسنی طباطبائی مولف کتاب «قهقری چرا» را دیدم؛ باورشان بود که در واقع، آن کتاب مرحوم اشتهاردی، به نوعی در نقد نظریه امام در وقت انتشار جزوات درسهای ولایت فقیه هم بوده است.
@jafarian1964































سال بعدالفهرستسال قبل