سال بعدالفهرستسال قبل

بسم الله الرحمن الرحیم

فخر الدين بن محمد بن علي الطريحي النجفي(979 - 1087 هـ = 1572 - 1677 م)

فخر الدين بن محمد بن علي الطريحي النجفي(979 - 1087 هـ = 1572 - 1677 م)





الأعلام للزركلي (5/ 138)
الطُّرَيحي
(979 - 1085 هـ = 1571 - 1674 م)
فخر الدين بن محمد بن علي بن أحمد بن طريح الرمّاحي النجفي:
من علماء الإمامية. له " مجمع البحرين ومطلع النيرين - ط " في تفسير غريب القرآن والحديث، و " المنتخب في جمع المراثي والخطب - ط " و " غريب الحديث " و " جامع المقال فيما يتعلق بأحوال الحديث والرجال - ط " و " كشف غوامض القرآن " و " جواهر المطالب في فضائل علي بن أبي طالب " و " مراثي الحسين " و " نزهة الخاطر وسرور الناظر - خ " مصور في مكتبة جامعة الرياض (الفيلم 92) 211 ورقة في بيان لغات القرآن، وغير ذلك. توفي في الرمّاحية ونقل إلى النجف (1) .
__________
= غلط الإفرنج في نسبة الأمير فخر الدين إلى المذهب الدرزي لما ورد في " فرمانات " الدولة العثمانية من تسميته بأمير الدروز أو أمير جبل الدروز.
(1) روضات الجنات 510 ومجلة المجمع العلمي العربيّ 22: 503 والذريعة 5: 73 وهو في هدية العارفين 1: 432 " فخر الدين، طريح بن محمد ".خطأ. وفي علوم القرآن 393 " فخر الدين، محمد بن طريح " بفتح الطاء كله خطأ ومثله ما في بروكلمن، الذيل 2: 500 ومخطوطات الرياض، عن المدينة، القسم الثاني 106.














فخرالدین طریحی
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
شیعهHadith Ali.svg

فخرالدین طریحی (۹۷۹ هجری قمری تا ۱۰۸۷ یا ۱۰۸۵[۱] هجری قمری) فرزند شیخ محمد علی طریحی متولد نجف از علمای بزرگ شیعه است.[۲][۳][۴] جزو معروف‌ترین تالیف‌های او می‌توان به «مجمع البحرین و مطلع النیرین» و «جامع المقال فیما یتعلق باحوال الدرایه و الرجال» اشاره کرد.
محتویات

۱ تالیفات
۲ شاگردان
۳ پانویس
۴ منابع

تالیفات

الاحتجاج فی مسائل الاحتیاج.
الادله الداله علی مشروعیه العمل بالظن المستفاد من الکتاب و السنه.[۵]
الاربعون حدیثا[۶]
ایضاح الاحباب فی شرح خلاصه الحساب، در علم حساب
ترتیب خلاصه الاقوال علامه حلی
ترتیب مشیخه من لا یحضره الفقیه للشیخ الصدوق
تحفه الوارد و عقال الشارد، در علم لغت
تحفه الاخوان فی تقویه الایمان.[۷]
تقلید المیت (رساله‌ای در مسائل تقلید از مجتهد مرد)
التکمله و الذیل و الصله للصحاح جوهری، در لغت
جامع المقال فیما یتعلق باحوال الدرایه و الرجال (تمییز مشترکات من الرجال)
جامع الفوائد رد بر اخباری گری و اندیشه‌های میرزا محمد امین استر آبادی[۸]
المستطرفات فی شرح نهج الهداه، در شرح «نهج البلاغه»
مشارق النور، معروف به «مشارق الطریحیه» (تفسیر مختصر در قرآن)
مجمع البحرین و مطلع النیرین
المقتل یا المنتخب فی جمع المراثی و الخطب

شاگردان

وی در طول زندگی خود شاگردان بسیار داشت که تعدادی از آن‌ها در ذیل آمده‌است:[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]

علامه مجلسی
سید هاشم بن سلیمان بحرانی
شیخ صفی الدین
شیخ حسام الدین بن جمال الدین طریحی
شیخ حر عاملی محمد بن حسن
شیخ محمد امین بن محمد علی کاظمی
شیخ محمد بحرانی

پانویس

ریحانه الادب، جلد ۴، صفحهٔ ۵۵
مطلعه البدرین، ص د؛ ماضی النجف و حاضرها، جلد ۲، صفحهٔ ۴۵۴
طبقات اعلام الشیعه (الروضه النضره) آقا بزرگ تهرانی، صفحهٔ ۴۳۴
مراقد المعارف، حرز الدین، چاپ قم، جلد ۱، صفحهٔ ۴۱۷
دو نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی به شماره ۳۰۲۸ و کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به شماره ۱/۳۸۳ موجود است
یک نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به‌شمار ۳/۲۱۱۵ موجود است
این کتاب خطی منسوب به وی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره ۵۵۷ موجود است
دو نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه آیه الله مرعشی به شماره ۳۰۲۸ و کتابخانه دانشکده ادبیات تهران به شماره ۳/۳۸۳ موجود است
مطلع البدرین، ص د
ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص ۴۵۵
مقدمه مجمع البحرین، ص۱۰
مقدمه جامع المقال، ص یج

ریحانه الادب، جلد ۴، ص ۵۵–۵۳

منابع

کتاب گلشن ابرار، جلد ۴، صفحهٔ ۱۶۰

[نمایش]

نبو

موضوعات اسلام
رده‌ها:

روحانیان شیعه سده ۱۱ (قمری)شیعیان اهل عراقلغویان







فخرالدین طریحی
فَخْرُالدّین بن محمدعلی طُریحی (۹۷۹-۱۰۸۵ یا ۱۰۸۷ق)، از مفسران قرآن کریم و عالمان دینی امامیه در قرن یازدهم و مؤلف کتاب مجمع البحرین. او نخستین عالم شیعی است که در توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث، کتاب نوشت.
محتویات

۱ تولد و نسب
۲ مسافرت‌ها
۳ اساتید و شاگردان
۴ شخصیت حدیثی
۵ وفات
۶ تالیفات
۶.۱ آثار دیگر
۷ پانویس
۸ منابع
۹ پیوند به بیرون

تولد و نسب

وی به سال ۹۷۹ق در نجف به دنیا آمد و ازاین‌رو به نجفی شهرت یافت.[۱]

هرچند طریحی[۲] پدر خود را محمدعلی معرفی کرده، اما در برخی منابع[۳] نام پدراو محمد ذکر شده است. آقابزرگ تهرانی[۴] گزارش نام «محمد» را -که مبدع آن حر عاملی بوده است و دیگران از او تبعیت کرده‌اند- اشتباه دانسته و نام محمدعلی را تأیید کرده است.[۵]

ظاهراً سبب این اختلاف، افزوده شدن واژۀ بن است که موجب شده است برخی نام پدرش را محمد بن علی گزارش کنند. به گفته سماهیجی بحرانی[۶]، مادر وی از اهالی مشهد بوده است.

خانوادۀ طریحی از خاندانهای کهن و مشهور نجف بودند که بنا بر نام جدّ اعلایشان، طُریح، به طُریحی شهرت یافتند.[۷] نسب این خاندان به حَبیب بن مُظاهر اسدی، صحابی مشهور امام علی و امام حسین علیهما السلام، می‌رسد.[۸] ظاهراً این خاندان پس از تخریب کوفه، و در قرن ششم به نجف اشرف رفته‌اند.[۹]
مسافرت‌ها

طریحی دوران جوانی را در نجف نزد پدرش و عمویش، محمدحسین طریحی، گذراند.[۱۰] در ۱۰۶۲ق از عراق به مکه رفت و شماری از آثار خود را در اثنای این سفر نگاشت. پس از آن به ایران سفر کرد.[۱۱]

فخرالدین، بنابر زمان تألیف آثارش، در ۱۰۷۹ق به مشهد رفته است.[۱۲] وی تألیف ایضاح الحساب را در ۱۰۸۳ق در اصفهان به پایان رسانده است[۱۳]، که نشان می‌دهد مدتی نیز در اصفهان اقامت داشته است. او پس از سفر به چند شهر دیگر، به نجف بازگشت.[۱۴]
اساتید و شاگردان

محمد بن جابر نجفی، امیر شرف‌الدین علی شولستانی و شیخ محمود بن حسام‌الدین بن درویش از استادان طریحی بوده‌اند.[۱۵]

صفی‌الدین بن فخرالدین طریحی، محمدباقر مجلسی، سید هاشم بحرانی و سید هاشم بن سلیمان کتکانی، از جمله شاگردان طریحی بوده‌اند.[۱۶]

آقا بزرگ طهرانی[۱۷] طریحی را -با فرض اینکه کتکانی مستقیماً از وی روایت کرده باشد- جزو معمرین[۱۸] برشمرده است.
شخصیت حدیثی

نام طریحی در سند اجازه‌نامه‌های روایتی آمده[۱۹] و خود او نیز دارای اجازۀ روایت و سماع بوده[۲۰] و به برخی از شاگردانش اجازۀ روایت داده است.[۲۱]
وفات

به گفتۀ برخی[۲۲]، طریحی در ۱۰۸۵ق در شهر رَمّاحیه درگذشت و پس از انتقال جسدش به نجف، نزدیک مسجدش در محلۀ بِراق -که امروزه به الجامع الطریحی شناخته می‌شود- دفن گردید. اما برخی[۲۳] تاریخ وفات طریحی وی را ۱۰۸۷ق گزارش کرده‌اند و برآن‌اند که تاریخ نخست را حر عاملی، به اشتباه، به کار برده و دیگران از او پیروی کرده‌اند.
تالیفات
مجمع البحرین

از مهمترین کتابهای طریحی، مَجمع البحرین و مَطلع النیرین است. این کتاب نخستین اثر شیعی است که به توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث، در کنار هم، پرداخته است.[۲۴] وی این کتاب را پس از تألیف دو کتاب دیگرش، غریب القرآن و غریب الحدیث، نگاشت.[۲۵] ظاهراً طریحی در تألیف این کتاب، بیشترین تأثیر را از آثاری چون الصحاح جوهری (درگذشت ۳۹۳ق)، معجم مقاییس اللغة و مجمل اللغة احمد بن فارس (درگذشت۳۹۵ق)، النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (درگذشت۶۰۶ق)، و القاموس المحیط مجدالدین فیروزآبادی (درگذشت۸۱۷ق) گرفته است.[۲۶]

اثر دیگر طریحی در بیان معنای واژگان مشکل قرآن کریم، کتاب غریب القرآن است[۲۷] که با عنوان تفسیر غریب القرآن چاپ شده است. به گفتۀ آقابزرگ طهرانی[۲۸] طریحی تألیف این کتاب را پیش از مَجمع البحرین، در ۱۰۵۱ به پایان رسانده است. ظاهراً طریحی در این اثر، کتاب نزهة القلوب و فرحة المکروب ابوبکر محمد بن عزیز سجستانی (درگذشت۳۳۰ق) را، برای استفادۀ آسان‌تر، به ترتیب الفبایی و با افزودن برخی مطالب، تدوین کرده است.[۲۹] آقا بزرگ طهرانی[۳۰] به تمایز کتاب غریب القرآن با دو اثر دیگر وی، ُنزهة الخاطر و سُرور الناظر و کشف غوامض القرآن، تأکید کرده، اما جعفر آل محبوبه[۳۱] برآن است که میان این آثار تفاوتی نیست و هر سه، نامهای متفاوتی برای یک کتاب است.

یکی از آثار مشهور طریحی در علم رجال تألیف شده است. از این اثر با عناوین گوناگونی یاد شده است، ازجمله جامع المقال فی تمییز المشترکة من الرجال[۳۲]، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال و تمییز المشترکات منهم[۳۳]، و تمییز المتشابه من أسماء الرجال.[۳۴] طریحی این کتاب را در ۱۲باب، درسال ۱۰۵۳ق تألیف کرده، که ظاهراً متن اصلی کتاب است. وی ۱۲فایده در شناخت مشترکات در اسم و نسب و کنیه و القاب و برخی نکات حائز اهمیت دیگر، مانند شمار احادیث کتابهای چهارگانۀ حدیثی، تاریخ وفات برخی از مشایخ متقدم را آورده است.[۳۵] شاگردش، محمدامین کاظمی صاحب کتاب هدایة المُحدّثین، بر باب دوازدهم این کتاب شرح نوشته است.[۳۶] به گفتۀ امین[۳۷]، شیخ عبدالحسین طریحی(نوۀ فخرالدین طریحی) جامع المقال را در ۱۲۶۲ با عنوان ُمتقن الرجال فی تلخیص جامع المقال خلاصه کرده است.

اثر دیگر طریحی المُنتخب فی جمع المَراثی و الخُطَب است، مشتمل بر مرثیه‌ها و خطبه‌هایی در رثای اهل بیت علیهم السلام.[۳۸] مجموعه‌ای از اشعار خود طریحی در این مجموعه نیز آمده است.[۳۹] به نوشتۀ حر عاملی[۴۰]، طریحی اثر دیگری با نام المَقتل نیز داشته است، اما افندی[۴۱] این دو را یک کتاب دانسته است. این کتاب که با عناوینی همچون مجالس الطریحی و المجالس الفخریة نیز از آن یاد شده است، نخستین بار در ۱۳۰۷ش در حاشیۀ مَقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی در تهران چاپ شد. جزء اول و دوم آن نیز، جداگانه، بارها به چاپ رسیده است.[۴۲]

اثر دیگر طریحی، کتابی فقهی با عنوان الفخریة الکبری است که در آن فتواهای خود را در باب طهارت و بخشی از صلاة گرد آورده و تألیف آن را در ۱۰۸۲ق به پایان رسانده است[۴۳] طریحی خود این اثر را با عنوان الفخریة الصغری تلخیص کرده است.[۴۴] احتمالاً اثری که حر عاملی[۴۵] با عنوان الفخریة فی الفقه معرفی کرده، اشاره به همین ۲ اثر بوده است. صفی‌الدین طریحی، فرزند فخرالدین طریحی، شرحی با عنوان الریاض الزهریة فی شرح الفخریة[۴۶] و برادرزادۀ فخرالدین طریحی، شیخ حسام الدین، نیز شرحی مزجی با عنوان منهج الشریعة الغراء فی شرح فخریة الصغری[۴۷] بر این کتاب نوشته‌اند.

آثار دیگر

طریحی آثاری نیز در شرح برخی کتابها نوشته، که از جملۀ آنهاست: الضیاء اللامع فی شرح مختصر الشرائع؛[۴۸] النکت الفخریة شرح رسالة الاثنی عشریة فی الطهارة و الصلاة، اثر شیخ حسن بن شهید ثانی؛[۴۹] النکتُ اللطیفة فی شرح صحیفة السجادیة؛[۵۰] شرح المبادئ الأصولیة علامه حلی؛[۵۱] إیضاح الحساب شرح خلاصة الحساب شیخ بهایی،[۵۲] اللمع فی شرح الجمع.[۵۳]
پانویس

رجوع کنید به حرعاملی، ج۲، ص۲۱۴؛ بحرانی، مدینة المعاجز، ج۳، ص۲۹۸، ۳۲۵، ۳۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ص۴۳۳
تفسیر غریب القرآن، ص۴
برای نمونه، رجوع کنید به حرعاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۴؛ موسوی جزائری،الإجازة‌الکبیرة، ص۳۷؛ نوری طبرسی، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۲، ص۷۵
آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ص۴۳۳
آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه،، ص۴۳۳؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱، ص۱۱۴، ۲۸۲؛ قس الذریعة، ج۱۱، ص۱۷۴، ج۱۸، ص۳۴۹، که نام پدر وی را محمد ثبت کرده است.
سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ص۱۰۸
مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴؛ برای وجه تسمیۀ جدّ وی به طُریح، رجوع کنید به نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی...، ص۷۲۳، پانوشت۲
رجوع کنید به امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴؛ نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۳- ۷۲۴
امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴؛ نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۳- ۷۲۴
طریحی، مجمع البحرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۹- ۱۰؛ نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۴-۷۲۵
نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۷
طریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۵۸۷؛ نیز رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۳
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲، ص۴۹۳-۴۹۴
امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵
بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۶۷-۶۸؛ کشمیری، نجوم السماء، ص۱۰۷؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ برای دیگراستادان وی، رجوع کنید به طریحی، مجمع البحرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۱۰- ۱۱
کشمیری، نجوم السماء، ص۱۰۷؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ برای دیگر شاگردان وی، رجوع کنید به طریحی، مجمع البحرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۱۱- ۱۲
آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ص۴۳۴
کسانی که عمری دراز داشته‌اند.
برای نمونه، رجوع کنید به سماهیجی-بحرانی، الإجازة الکبیرة، ص۱۰۸-۱۰۹،۱۶۰؛ موسوی‌جزائری، الإجازة‌الکبیرة، ص۳۷، ۸۸-۹۰؛ نراقی، عوائد الأیام، مقدمۀ محقق، ص۷۱
رجوع کنید به بحرانی، لؤلؤة البحرین، ص۶۷-۶۸؛ نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۵
رجوع کنید به امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ برای نمونه، رجوع کنید به بحرانی، مدینة المعاجز، ج۴، ص۳۱۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴
برای نمونه، رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۲؛ موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۰؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۵
کشمیری، نجوم السماء، ص۱۰۷؛جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضر‌ها، ج۲، ص۴۵۷
افندی، ج۴، ص۳۳۳؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین،ص۶۷؛ کشمیری، نجوم السماء، ص۱۰۷
رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۳؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲۰، ص۲۲
آقابزرگ طهرانی، ج۲۰، ص۲۲
افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴
الذریعة، ج۱۶، ص۴۸
رجوع کنید به طریحی، تفسیر غریب القرآن، ص۴
الذریعة، ج۱۶، ص۴۸
آل محبوبه، ماضی النجف و حاضر‌ها، ج۲، ص۴۵۶
رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴؛ بغدادی، هدیة العارفین، ج۱، ص۴۳۲؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵
آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۵، ص۷۳
سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ص۱۰۸؛ اعجاز حسین، کشف الحجب والأستار، ص۱۴۱
طریحی، جامع المقال،ص۵۱-۱۹۸
حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۴۶؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۵، ص۷۴، ج۲۵، ص۱۹۰
امین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۴۵۱
اعجاز حسین، کشف الحجب والأستار، ص۵۵۸؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲۲، ص۴۲۰
رجوع کنید به نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۹
1104، حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۵
افندی، ریاض العلماء،ج۴، ص۳۳۴
طریحی، جامع المقال، مقدمۀ محقق، ص«یب»، پانوشت ۲؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲۲، ص۴۲۰
افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴؛ موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۱؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۶، ص۱۲۷
رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۶، ص۱۲۶
حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۵
رجوع کنید به امین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۳۹۱؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۱، ص۳۲۵، ج۱۶، ص۱۲۷
رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانی، ج۱۳، ص۳۷۸،ج۲۲، ص۱۹۲
افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴؛ کشمیری، نجوم السماء، ص۱۰۷؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۵، ص۱۲۸
افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۴؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲۴، ص۳۰۵؛ برای نقل قولهایی از آن رجوع کنید به بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۹، ص۳۸۹-۳۹۱
افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۵
موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵،ص۳۵۱؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۴، ص۵۳
امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛آقابزرگ طهرانی، الذریعة،ج۲،ص۴۹۳-۴۹۴

آقا بزرگ طهرانی، الذریعة، ج۱۸، ص۳۴۹؛برای آگاهی از دیگر آثار طریحی رجوع کنید به افندی، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۳۳-۳۳۵؛ امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵؛ نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰، ص۷۲۷-۷۲۹

منابع

آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، بی‌تا.
آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، بیروت ۱۴۱۱.
اعجاز حسین، کشف الحجب و الأستار، قم ۱۴۰۹.
عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت۱۴۱۰.
هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، قم ۱۴۱۳.
یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، قم، بی‌تا.
یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، قم، بی‌تا.
اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین، اختصارات.
جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضر‌ها، بیروت ۱۴۰۶.
محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، قم ۱۳۶۳ش.
سماهیجی بحرانی، عبدالله بن صالح، الإجازة الکبیرة، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
فخر الدین طریحی، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، بیروت ۱۴۱۲.
فخرالدین طریحی، تفسیر غریب القرآن، چاپ محمد کاظم طریحی، قم، بی‌تا.
فخرالدین طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، تهران، بی‌تا.
فخرالدین طریحی، مجمع البحرین و مطلع النیرین، تهران ۱۴۰۸.
محمدعلی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم، بی‌تا.
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش.
عبدالله موسوی جزائری تستری، الإجازة‌الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، قم ۱۳۹۲.
خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
احمد نراقی، عوائد الأیام، قم ۱۴۱۷.
حسین نوری طبرسی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵.


پیوند به بیرون

منبع مقاله: دانشنامه جهان اسلام

[نمایش]

نبو

رجال‌نویسان
[نمایش]

نبو

فقیهان شیعه (قرن ۱۱ قمری)
[نمایش]

نبو

مرثیه‌سرایان عاشورا

آنچه را که دنبالش بودید را یافتید؟
بله
خیر
رده‌ها:

لغت‌شناسان شیعه قرن ۱۱ (قمری)فقیهان شیعه قرن ۱۱ (قمری)عالمان شیعه دوره صفویهرجالیان شیعه قرن ۱۱ (قمری)مرثیه‌سرایان عاشورا قرن ۱۱ (قمری)مدفونان در نجفمقتل‌نویسان قرن ۱۱ (قمری)






فخرالدین بن محمدعلی طریحی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


فخر الدین بن محمدعلی طُریحی، از علمای امامیه در سدۀ یازدهم هجری و مؤلف کتاب مَجمع البَحرَین می باشد.

فهرست مندرجات
۱ - نسب
۱.۱ - خاندان طریحی
۲ - تحصیلات
۳ - فعالیت های علمی
۴ - فوت
۵ - مجمع البحرین
۵.۱ - تأثیر از اهل لغت
۵.۲ - استناد به آیات و روایات
۵.۳ - استناد به سایر منابع دینی
۵.۴ - سایر منابع لغوی
۵.۵ - جایگاه کتاب
۶ - غریب القرآن
۶.۱ - سبک تألیف
۷ - جامع المقال
۷.۱ - محتوای کتاب
۸ - المنتخب فی جمع المراثی والخطب
۹ - الفخریة الکبری
۱۰ - آثار شرحی
۱۱ - فهرست منابع
۱۲ - پانویس
۱۳ - منبع

نسب
[ویرایش]
وی در ۹۷۹ در نجف به دنیا آمد و از این رو به نجفی شهرت یافت. [۱]
[۲]
[۳]
[۴]
[۵]
هرچند طریحی [۶]
پدر خود را محمد علی معرفی کرده، اما در برخی منابع [۷]
[۸]
[۹]
نام پدر او محمد ذکرشده است.
آقا بزرگ طهرانی [۱۰]
گزارش نام «محمد» را – که مبدع آن حر عاملی بوده است و دیگران از او تبعیت کرده اند – اشتباه دانسته و نام «محمد علی» را تأیید کرده است. [۱۱]
[۱۲]
[۱۳]
[۱۴]
[۱۵]

ظاهراً سبب این اختلاف، افزوده شدن واژۀ «بن» است که موجب شده است برخی نام پدرش را محمد بن علی گزارش کنند. به گفتۀ سماهیجی بحرانی ، [۱۶]
مادر وی ایرانی و از اهالی مشهد مقدّس بوده است.

← خاندان طریحی

خانوادۀ طریحی از خاندان های کهن و مشهور نجف بودند که بنا بر نام جدّ اعلایشان، طُریح، به طُریحی شهرت یافتند. [۱۷]
[۱۸]
[۱۹]

نسب این خاندان به حَبیب بن مُظاهر اسدی ، صحابی مشهور امام علی و امام حسین علیهما السلام، می رسد. [۲۰]
[۲۱]
ظاهراً این خاندان پس از تخریب کوفه ، و در قرن ششم به نجف اشرف رفته اند. [۲۲]
[۲۳]
به گفتۀ نجفی، [۲۴]
شیخ داود اسدی نخستین فرد از این خاندان بود که در نجف، در محله ای که امروزه بِراق خوانده می‌شود، سکنی گزید.

تحصیلات
[ویرایش]
طریحی اوان جوانی را در نجف نزد پدرش و عمویش، محمد حسین طریحی ، گذراند. [۲۵]
[۲۶]
در ۱۰۶۲ از عراق به مکه رفت و شماری از آثار خود را در اثنای این سفر نگاشت. پس از آن به ایران سفر کرد. [۲۷]
وی، بنابر زمان تألیف آثارش، در ۱۰۷۹ به مشهد رفته است. [۲۸]
[۲۹]
وی تألیف « ایضاح الحساب » را در ۱۰۸۳ در اصفهان به پایان رسانده است، [۳۰]
که نشان می‌دهد مدتی نیز در اصفهان اقامت داشته است. او پس ازسفر به چند شهر دیگر، به نجف بازگشت. [۳۱]


فعالیت های علمی
[ویرایش]
بسیاری [۳۲]
[۳۳]
[۳۴]
[۳۵]
طریحی را ستوده اند، تا آن‌جا که افندی [۳۶]
وی را از عابدترین افراد زمان خود برشمرده است.
از استادان طریحی، محمدبن جابر نجفی ، امیر شرف الدین علی شولستانی و شیخ محمود بن حسام الدین بن درویش بوده اند. [۳۷]
[۳۸]
[۳۹]
[۴۰]

صفی الدین بن فخر الدین طریحی ، محمد باقر مجلسی ، سید هاشم بحرانی و سید هاشم بن سلیمان کتکانی ، از جمله شاگردان طریحی بوده اند. [۴۱]
[۴۲]
[۴۳]
[۴۴]
آقا بزرگ طهرانی [۴۵]
طریحی را – با فرض این‌که کتکانی مستقیماً از وی روایت کرده باشد – جزء معمران برشمرده است.
نام طریحی در سند اجازه نامه های روایتی آمده [۴۶]
[۴۷]
[۴۸]
[۴۹]
[۵۰]
و خود او نیز دارای اجازۀ روایت و سماع بوده [۵۱]
[۵۲]
و به برخی از شاگردانش اجازۀ روایت داده است. [۵۳]
[۵۴]
[۵۵]


فوت
[ویرایش]
به گفتۀ برخی، [۵۶]
[۵۷]
[۵۸]
طریحی در ۱۰۸۵ در شهر رَمّاحیّه در گذشت و پس از انتقال جسدش به نجف، نزدیک مسجدش در محلۀ بِراق – که امروزه به الجامع الطریحی شناخته می‌شود – دفن گردید. اما برخی [۵۹]
[۶۰]
تاریخ وفات طریحی وی را ۱۰۸۷ گزارش کرده‌اند و بر آنند که تاریخ نخست را حر عاملی ، به اشتباه، به کار برده و دیگران از او پیروی کرده اند.

مجمع البحرین
[ویرایش]
از مهم ترین کتاب های طریحی، مَجمع البحرین و مَطلع النیرین است. این کتاب نخستین اثر شیعی است که به توضیح واژگان مشکل قرآن و حدیث ، در کنار هم، پرداخته است. [۶۱]
[۶۲]
[۶۳]
وی این کتاب را پس از تألیف دو کتاب دیگرش، غریب القرآن و غریب الحدیث ، نگاشت. [۶۴]
[۶۵]


← تأثیر از اهل لغت

ظاهراً طریحی در تألیف این کتاب، بیشترین تأثیر را از آثاری چون الصحاح جوهری (متوفی ۳۹۳)، معجم مقاییس اللغة و مجمل اللغة احمد بن فارس (متوفی ۳۹۵)، النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (متوفی ۶۰۶)، و القاموس المحیط مجد الدین فیروز آبادی (متوفی ۸۱۷) گرفته است. [۶۶]

وی در روش بیان معانیِ واژگان مشکل احادیث، بیشتر به روش ابن اثیر متمایل است. [۶۷]
[۶۸]
او واژگان را، همچون کتاب الصحاح جوهری، به روش قَوافی مرتب کرده است. [۶۹]
طریحی در مورد معنای هر واژه، ابتدا شواهد قرآنی را ذکر و وجوه معنایی یک کلمه را در کاربردهای مختلف، تبیین کرده است.

← استناد به آیات و روایات

در برخی موارد نیز برای توضیح معنای واژگان در آیات ، از احادیث تفسیری بهره گرفته است. [۷۰]
[۷۱]
[۷۲]
وی گاه، به هنگام بررسی معنای واژگان آیات، به مناسبت، برخی قواعد نحوی را نیز بیان نموده است. [۷۳]
[۷۴]

طریحی پس از بیان وجوه معنای یک واژه در آیات، به بررسی معنای واژه در احادیث نیز پرداخته است. [۷۵]
احادیث مورد استشهاد طریحی در این کتاب، بدون ذکر سند و به ندرت با ذکر نام منبع است. [۷۶]
[۷۷]
[۷۸]
[۷۹]

طریحی تحت عناوینی چون «قال بعض الشارحین» [۸۰]
[۸۱]
[۸۲]
[۸۳]
[۸۴]
و «قال بعض الأفاضل» [۸۵]
[۸۶]
[۸۷]
[۸۸]
به توضیح روایات پرداخته است.
او در مواردی که هیچ شاهد قرآنی برای واژگان نیافته، به ذکر شواهدی از احادیث بسنده کرده است. [۸۹]
[۹۰]
[۹۱]
[۹۲]
[۹۳]
[۹۴]
حتی در مواردی [۹۵]
[۹۶]
[۹۷]
[۹۸]
هیچ شاهدی از قرآن و حدیث نیافته و صرفاً به بیان معنای واژه اکتفا کرده است.
در مواردی نیز [۹۹]
[۱۰۰]
[۱۰۱]
[۱۰۲]
به دفاع از دیدگاه های شیعۀ امامی پرداخته و برای ترجیح برخی آرای لغوی، از احادیث ائمه علیهم‌السلام بهره برده است.
گفتنی است که وی در برخی موارد [۱۰۳]
[۱۰۴]
[۱۰۵]
به شرح حال برخی عالمان نیز اشاره کرده است.

← استناد به سایر منابع دینی

طریحی علاوه بر منابع لغوی، از منابع حدیثی و رجالی و اخلاقی نیز بهره برده است. مهم ترین منابعی که در متن بدان ها اشاره کرده است عبارت‌اند از:
الکافی ، [۱۰۶]
[۱۰۷]
[۱۰۸]
کتاب من لا یحضره الفقیه ، [۱۰۹]
[۱۱۰]
تهذیب الأحکام ، [۱۱۱]
[۱۱۲]
تفسیر علی بن ابراهیم قمی ، [۱۱۳]
[۱۱۴]
[۱۱۵]
[۱۱۶]
مجمع البیان طبرسی ، [۱۱۷]
[۱۱۸]
[۱۱۹]
الکشّاف زمخشری ، [۱۲۰]
[۱۲۱]
[۱۲۲]
اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی . [۱۲۳]

در میان منابع لغوی، طریحی بیشترین استفاده را از الصحاح محمد بن اسماعیل جوهری (متوفی ۳۹۳) کرده است. [۱۲۴]
[۱۲۵]
[۱۲۶]
[۱۲۷]


← سایر منابع لغوی

دیگر منابع لغوی وی عبارت بوده‌اند از:
مُعجم مَقاییس اللغة احمد بن فارس (متوفی ۳۹۵)، [۱۲۸]
[۱۲۹]
[۱۳۰]
[۱۳۱]
مُجمل اللغة احمد بن فارس، [۱۳۲]
[۱۳۳]
[۱۳۴]
النهایة فی غریب الحدیث ابن اثیر جزری (متوفی ۶۰۶)، [۱۳۵]
[۱۳۶]
[۱۳۷]
[۱۳۸]
[۱۳۹]
[۱۴۰]
المصباح المُنیر احمد بن محمد فیّومی (متوفی ۷۷۰)، [۱۴۱]
[۱۴۲]
[۱۴۳]
و القاموس المحیط مجد الدین فیروزآبادی (متوفی ۸۱۷). [۱۴۴]
[۱۴۵]
[۱۴۶]
[۱۴۷]


← جایگاه کتاب

گفته شده است که اثر طریحی در بیان معنای واژگان مشکل احادیث، جامع نیست. [۱۴۸]
[۱۴۹]
طریحی تألیف این کتاب را در اوایل اقامتش در مشهد ، در ۱۶ رجب ۱۰۷۹ به پایان رساند. [۱۵۰]
[۱۵۱]
این کتاب از همان آغاز نگارش مورد توجه و استفادۀ عالمان و فقیهان شیعه، همچون بحرانی ، [۱۵۲]
[۱۵۳]
بوده است.
طریحی خود و پسرش، شیخ صفی الدین طریحی (متوفی بعد از ۱۱۰۰)، حاشیه های فراوانی بر این کتاب نوشته اند [۱۵۴]
[۱۵۵]
[۱۵۶]
افزون بر این، شیخ صفی الدین طریحی مُستدرکی بر این کتاب نگاشته است. [۱۵۷]
تعلیقه های شیخ صفی الدین، محمدبن علی بهاء الدین طریحی و سید شبر نجفی بر نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ علی کاشف الغطاء موجود است. [۱۵۸]


غریب القرآن
[ویرایش]
اثر دیگر طریحی در بیان معنای واژگان مشکل قرآن کریم ، کتاب غریب القرآن است [۱۵۹]
که با عنوان «تفسیر غریب القرآن» چاپ شده است. به گفتۀ آقا بزرگ طهرانی [۱۶۰]
طریحی تألیف این کتاب را پیش از مَجمع البحرین ، در ۱۰۵۱ به پایان رسانده است.

← سبک تألیف

ظاهراً طریحی در این اثر، کتاب نزهة القلوب و فرحة المکروب ابوبکر محمدبن عزیز سجستانی (متوفی ۳۳۰) را، برای استفادۀ آسان تر، به ترتیب الفبایی و با افزودن برخی مطالب، تدوین کرده است. [۱۶۱]
آقا بزرگ طهرانی [۱۶۲]
به تمایز کتاب غریب القرآن با دو اثر دیگر وی، نزهة الخاطر و سُرور الناظر و کشف غوامض القرآن ، تأکید کرده، اما جعفر آل محبوبه [۱۶۳]
بر آن است که میان این آثار تفاوتی نیست و هر سه، نام های متفاوتی برای یک کتاب است.

جامع المقال
[ویرایش]
یکی از آثار مشهور طریحی در دانش رجال تألیف شده است. از این اثر با عناوین گوناگونی یاد شده است، ازجمله «جامع المقال فی تمییز المشترکة من الرجال»، [۱۶۴]
[۱۶۵]
[۱۶۶]
«جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال و تمییز المشترکات منهم»، [۱۶۷]
و «تمییز المتشابه من أسماء الرجال». [۱۶۸]
[۱۶۹]


← محتوای کتاب

طریحی این کتاب را در دوازده باب، درسال ۱۰۵۳ تألیف کرده، که ظاهراً متن اصلی کتاب است. وی دوازده فایده در شناخت مشترکات در اسم و نسب و کنیه و القاب و برخی نکات حائز اهمیت دیگر، مانند شمار احادیث کتاب های چهارگانۀ حدیثی ، تاریخ وفات برخی از مشایخ متقدم را آورده است. [۱۷۰]

شاگردش، محمد امین کاظمی صاحب کتاب هدایة المُحدّثین ، بر باب دوازدهم این کتاب شرح نوشته است. [۱۷۱]
[۱۷۲]
[۱۷۳]
به گفتۀ امین ، [۱۷۴]
شیخ عبدالحسین طریحی (نوۀ فخر الدین طریحی) جامع المقال را در ۱۲۶۲ با عنوان «مُتقن الرجال فی تلخیص جامع المقال» خلاصه کرده است.

المنتخب فی جمع المراثی والخطب
[ویرایش]
اثر دیگر طریحی المُنتخب فی جمع المَراثی و الخُطَب است، مشتمل بر مرثیه‌ها و خطبه هایی در رثای اهل بیت علیهم‌السلام . [۱۷۵]
[۱۷۶]
مجموعه ای از اشعار خود طریحی در این مجموعه نیز آمده است. [۱۷۷]
به نوشتۀ حر عاملی ، [۱۷۸]

طریحی اثر دیگری با نام المَقتل نیز داشته است، اما افندی [۱۷۹]
این دو را یک کتاب دانسته است. این کتاب که با عناوینی همچون «مجالس الطریحی» و «المجالس الفخریة» نیز از آن یاد شده است، نخستین بار در ۱۳۰۷ش در حاشیۀ مَقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی در تهران چاپ شد. جزء اول و دوم آن نیز، جداگانه، بارها به چاپ رسیده است. [۱۸۰]
[۱۸۱]


الفخریة الکبری
[ویرایش]
اثر دیگر طریحی، کتابی فقهی با عنوان الفخریة الکبری است که در آن فتواهای خود را درباب طهارت و بخشی از صلاة گرد آورده و تألیف آن را در ۱۰۸۲ به پایان رسانده است. [۱۸۲]
[۱۸۳]
[۱۸۴]
[۱۸۵]
طریحی خود این اثر را با عنوان الفخریة الصغری تلخیص کرده است. [۱۸۶]
[۱۸۷]

احتمالاً اثری که حر عاملی [۱۸۸]
با عنوان «الفخریة فی الفقه» معرفی کرده، اشاره به همین دو اثر بوده است.
صفی الدین طریحی، فرزند فخر الدین طریحی، شرحی با عنوان «الریاض الزهریة فی شرح الفخریة» [۱۸۹]
[۱۹۰]
[۱۹۱]
و برادر زادۀ فخر الدین طریحی، شیخ حسام الدین، نیز شرحی مزجی با عنوان «منهج الشریعة الغراء فی شرح فخریة الصغری» [۱۹۲]
[۱۹۳]
بر این کتاب نوشته اند.

آثار شرحی
[ویرایش]
طریحی آثاری نیز در شرح برخی کتاب ها نوشته، که از جملۀ آن هاست:
«الضیاء اللامع فی شرح مختصر الشرائع» [۱۹۴]
[۱۹۵]
[۱۹۶]
«النکت الفخریة شرح رسالة الاثنی عشریة فی الطهارة و الصلاة»، اثر شیخ حسن بن شهید ثانی [۱۹۷]
[۱۹۸]
[۱۹۹]
[۲۰۰]
«النکتُ اللطیفة فی شرح صحیفة السجادیة» [۲۰۱]
[۲۰۲]
شرح المبادئ الأصولیة علامه حلی [۲۰۳]
[۲۰۴]
[۲۰۵]
«إیضاح الحساب شرح خلاصة الحساب شیخ بهایی» [۲۰۶]
[۲۰۷]
«اللمع فی شرح الجمع» [۲۰۸]
[۲۰۹]
[۲۱۰]
[۲۱۱]


فهرست منابع
[ویرایش]
(۱) آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت.
(۲) آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، بیروت ۱۴۱۱.
(۳) اعجاز حسین، کشف الحجب و الأستار، قم ۱۴۰۹.
(۴) عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
(۵) محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت۱۴۱۰.
(۶) هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، قم ۱۴۱۳.
(۷) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، قم.
(۸) یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، قم.
(۹) اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین، اختصارات.
(۱۰) جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶.
(۱۱) محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، قم ۱۳۶۳ش.
(۱۲) عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
(۱۳) فخر الدین طریحی، المنتخب فی جمع المراثی و الخطب، بیروت ۱۴۱۲.
(۱۴) فخر الدین طریحی، تفسیر غریب القرآن، چاپ محمد کاظم طریحی، قم.
(۱۵) فخر الدین طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، تهران.
(۱۶) فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، تهران ۱۴۰۸.
(۱۷) محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم.
(۱۸) محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش.
(۱۹) عبد الله موسوی جزائری تستری، الإجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
(۲۰) محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، قم ۱۳۹۲.
(۲۱) خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
(۲۲) احمد نراقی، عوائد الأیام، قم ۱۴۱۷.
(۲۳) حسین نوری طبرسی، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵.

پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۴، قم ۱۳۶۳ش.
۲. ↑ هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۳، ص۲۹۸، قم ۱۴۱۳.
۳. ↑ هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۳، ص۳۲۵، قم ۱۴۱۳.
۴. ↑ هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۳، ص۳۲۸، قم ۱۴۱۳.
۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ج۱، ص۴۳۳، بیروت ۱۴۱۱.
۶. ↑ فخر الدین طریحی، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۴، چاپ محمد کاظم طریحی، قم.
۷. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۴، قم ۱۳۶۳ش.
۸. ↑ عبد الله موسوی جزائری تستری، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۳۷، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
۹. ↑ حسین نوری طبرسی، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۲، ص۷۵، قم ۱۴۱۵.
۱۰. ↑ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ج۱، ص۴۳۳، بیروت ۱۴۱۱.
۱۱. ↑ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ج۱، ص۴۳۳، بیروت ۱۴۱۱.
۱۲. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۱۴، بیروت.
۱۳. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۸۲، بیروت.
۱۴. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۱۷۴، بیروت.
۱۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۳۴۹ که نام پدر وی را محمد ثبت کرده است، بیروت.
۱۶. ↑ عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۰۸، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
۱۷. ↑ محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴، تهران ۱۳۶۹ش.
۱۸. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴، بیروت۱۴۱۰.
۱۹. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۳، پانوشت۲ برای وجه تسمیۀ جدّ وی به طُریح، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۰. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴، بیروت۱۴۱۰.
۲۱. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۳- ۷۲۴، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۲. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۴، بیروت۱۴۱۰.
۲۳. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۳- ۷۲۴، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۴. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۳- ۷۲۴، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۹- ۱۰، تهران ۱۴۰۸.
۲۶. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۴-۷۲۵، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۷. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۷، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۲۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۴، ص۵۸۷، تهران ۱۴۰۸.
۲۹. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۳۰. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۹۳-۴۹۴، بیروت.
۳۱. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۳۲. ↑ هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲، قم ۱۴۱۳.
۳۳. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۵، قم ۱۳۶۳ش.
۳۴. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج۶، ص۶۶، قم.
۳۵. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۶۶، قم.
۳۶. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۳۷. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۶۷-۶۸، قم.
۳۸. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۳۹. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۴۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۱۰- ۱۱ برای دیگر استادان وی، تهران ۱۴۰۸.
۴۱. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۴۲. ↑ محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴، تهران ۱۳۶۹ش.
۴۳. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۴۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، مقدمۀ محقق، ص۱۱- ۱۲ برای دیگر شاگردان وی، تهران ۱۴۰۸.
۴۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ج۱، ص۴۳۴، بیروت ۱۴۱۱.
۴۶. ↑ عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
۴۷. ↑ عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۶۰، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
۴۸. ↑ عبد الله موسوی جزائری تستری، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۳۷، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
۴۹. ↑ عبد الله موسوی جزائری تستری، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۸۸-۹۰، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
۵۰. ↑ احمد نراقی، عوائد الأیام، مقدمۀ محقق، ص۷۱، قم ۱۴۱۷.
۵۱. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۶۷-۶۸، قم.
۵۲. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۵، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۵۳. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۵۴. ↑ هاشم بحرانی، مدینة معاجز الأئمة الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج۴، ص۳۱۲، قم ۱۴۱۳.
۵۵. ↑ محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۴، تهران ۱۳۶۹ش.
۵۶. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۵۷. ↑ محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۰، قم ۱۳۹۲.
۵۸. ↑ محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۵۵، تهران ۱۳۶۹ش.
۵۹. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۶۰. ↑ جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۴۵۷، بیروت ۱۴۰۶.
۶۱. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۶۲. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۶۷، قم.
۶۳. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۶۴. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۶۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۲، بیروت.
۶۶. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۲، بیروت.
۶۷. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۶۸. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۷، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۶۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۰، تهران ۱۴۰۸.
۷۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۰، تهران ۱۴۰۸.
۷۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۹۱، تهران ۱۴۰۸.
۷۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ۱۵۲-۱۵۳، تهران ۱۴۰۸.
۷۳. ↑ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۱، تهران ۱۴۰۸.
۷۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۴۰۸.
۷۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۵-۳۶، تهران ۱۴۰۸.
۷۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۷۱، تهران ۱۴۰۸.
۷۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۷۴، تهران ۱۴۰۸.
۷۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۳۲، تهران ۱۴۰۸.
۷۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۱۲۸، تهران ۱۴۰۸.
۸۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۴۰۸.
۸۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۱۵، تهران ۱۴۰۸.
۸۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۲۰۶، تهران ۱۴۰۸.
۸۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۳۶۵، تهران ۱۴۰۸.
۸۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۵۶، تهران ۱۴۰۸.
۸۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۰۷، تهران ۱۴۰۸.
۸۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۱۹، تهران ۱۴۰۸.
۸۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۱۴۸، تهران ۱۴۰۸.
۸۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۴۲۸، تهران ۱۴۰۸.
۸۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۴، تهران ۱۴۰۸.
۹۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۵، تهران ۱۴۰۸.
۹۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۵۳، تهران ۱۴۰۸.
۹۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۸۷، تهران ۱۴۰۸.
۹۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۴، تهران ۱۴۰۸.
۹۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۲۵۹، تهران ۱۴۰۸.
۹۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۸۸، تهران ۱۴۰۸.
۹۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۴۶۴-۴۶۵، تهران ۱۴۰۸.
۹۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۶۰، تهران ۱۴۰۸.
۹۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۲۰۲، تهران ۱۴۰۸.
۹۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۴۶، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۳۴-۲۳۵، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۳۳۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۴، ص۴۷-۴۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۳۱۶، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۴۳۶، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۴، ص۱۷۱، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۱۵، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۷. ↑ الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۹۴، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۱۲۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۰۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۱۲۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۴۴۵، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۱. ↑ الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۶۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۲۱، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۷۱، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۲۷، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۸۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۸۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۲۳۶، تهران ۱۴۰۸.
۱۱۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۴، ص۴۴۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۱۵، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۴۴۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۵۶۹، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۱۰۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۶۹، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۱۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۲۳۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۳۱۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۲۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۲۰۴، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۲۳۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۱۹۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۱۷۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۳۵۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۶۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۰۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۸. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۸۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۳۹. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۶۷، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۰. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۷۳ و جاهای دیگر، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۱. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۵۸۱، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۲. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۱۶۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۳. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۴، ص۱۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۴. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۸۰، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۵. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۱، ص۱۰۳، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۶. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۲، ص۵۸۲، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۷. ↑ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین ومطلع النیرین، ج۳، ص۱۶۸، تهران ۱۴۰۸.
۱۴۸. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤة البحرین، ج۱، ص۶۷، قم.
۱۴۹. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۱۵۰. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۳، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۵۱. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۲، بیروت.
۱۵۲. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج۶، ص۶۶، قم.
۱۵۳. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج۷، ص۶۵، قم.
۱۵۴. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۵۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی،الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۲، بیروت.
۱۵۶. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۷، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۱۵۷. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۱، ص۵، بیروت.
۱۵۸. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۲۲-۲۳، بیروت.
۱۵۹. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۶۰. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۴۸، بیروت.
۱۶۱. ↑ فخر الدین طریحی، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۴، چاپ محمد کاظم طریحی، قم.
۱۶۲. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۴۸، بیروت.
۱۶۳. ↑ جعفر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۴۵۶، بیروت ۱۴۰۶.
۱۶۴. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۶۵. ↑ اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین، ج۱، ص۴۳۲، اختصارات.
۱۶۶. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۱۶۷. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۷۳، بیروت.
۱۶۸. ↑ عبد الله بن صالح سماهیجی بحرانی، الإجازة الکبیرة، ج۱، ص۱۰۸، چاپ مهدی عوازم قطیفی، قم ۱۴۱۹.
۱۶۹. ↑ اعجاز حسین، کشف الحجب و الأستار، ج۱، ص۱۴۱، قم ۱۴۰۹.
۱۷۰. ↑ فخر الدین طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، ج۱، ص۵۱-۱۹۸، تهران.
۱۷۱. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۴۶، قم ۱۳۶۳ش.
۱۷۲. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۷۴، بیروت.
۱۷۳. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۵، ص۱۹۰، بیروت.
۱۷۴. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۴۵۱، بیروت۱۴۱۰.
۱۷۵. ↑ اعجاز حسین، کشف الحجب و الأستار، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۴۰۹.
۱۷۶. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۴۲۰، بیروت.
۱۷۷. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۹، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).
۱۷۸. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۵، قم ۱۳۶۳ش.
۱۷۹. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۸۰. ↑ فخر الدین طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، مقدمۀ محقق، ص «یب»، پانوشت ۲، تهران.
۱۸۱. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۴۲۰، بیروت.
۱۸۲. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۸۳. ↑ محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۱، قم ۱۳۹۲.
۱۸۴. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۱۸۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱۲۷، بیروت.
۱۸۶. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۸۷. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱۲۶، بیروت.
۱۸۸. ↑ محمد بن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج۲، ص۲۱۵، قم ۱۳۶۳ش.
۱۸۹. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۷، ص۳۹۱، بیروت۱۴۱۰.
۱۹۰. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۱، ص۳۲۵، بیروت.
۱۹۱. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۱۲۷، بیروت.
۱۹۲. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۳، ص۳۷۸، بیروت.
۱۹۳. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۱۹۲، بیروت.
۱۹۴. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۹۵. ↑ محمد علی کشمیری، نجوم السماء فی تراجم العلماء، ج۱، ص۱۰۷، قم.
۱۹۶. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۱۲۸، بیروت.
۱۹۷. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۱۹۸. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۱۹۹. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۴، ص۳۰۵، بیروت.
۲۰۰. ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، ج۹، ص۳۸۹-۳۹۱ برای نقل قولهایی از آن، قم.
۲۰۱. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۲۰۲. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۲۰۳. ↑ محمد باقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج۵، ص۳۵۱، قم ۱۳۹۲.
۲۰۴. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۲۰۵. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۴، ص۵۳، بیروت.
۲۰۶. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۲۰۷. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲، ص۴۹۳-۴۹۴، بیروت.
۲۰۸. ↑ آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۳۴۹، بیروت.
۲۰۹. ↑ عبد الله افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۳۳۳-۳۳۵ برای آگاهی از دیگر آثار طریحی، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۳.
۲۱۰. ↑ محسن امین، اعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۵، بیروت۱۴۱۰.
۲۱۱. ↑ خبیر نجفی، الشیخ فخر الدین الطریحی، ج۱، ص۷۲۷-۷۲۹، لغة العرب، السنة ۶، الجزء ۱۰ (المسلسل ۶۶).


منبع
[ویرایش]دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «فخرالدین بن محمدعلی طریحی»، شماره۶۸۵۵.


رده‌های این صفحه : تراجم | علمای رجالی شیعه | علمای شیعه | علمای قرن یازدهم | لغت شناسان








فخرالدین طریحی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو

کلیدواژه: فخرالدین طریحی، آثار فخرالدین طریحی، مجمع البحرین

فخرالدين فرزند محمد بن علی معروف به شيخ طريحی یکی از بزرگان علمای اماميه در قرن یازدهم هجری و مولف کتاب معروف مجمع البحرین فی مناقب السبطین علیهما السلام است.[۱]
محتویات

۱ ولادت و خاندان
۲ مشایخ و استادان
۳ کرسی تدریس
۴ زهد و تقوا
۵ آثار طریحی
۶ مجمع البحرین
۷ شاگردان و راویان
۸ خزانه فخریه
۹ طریحی در شهر رماحیه
۱۰ وفات
۱۱ پانویس
۱۲ منابع

ولادت و خاندان

وی در محله «آل طریح» نجف اشرف که امروزه به «محله براق» معروف است به دنیا آمد. مادر وی از شهر مشهد مقدس رضوی و پدرش اهل نجف بود.[۲]

خانواده طریحی از خاندان های کهن و مشهور نجف بودند که بنابر نام جدّ اعلایشان، طُریح به طُریحی شهرت یافتند. نسب این خاندان به حَبیب بن مُظاهر اسدی، صحابی مشهور امام علی و امام حسین علیهماالسلام، می‌رسد. ظاهراً این خاندان پس از تخریب کوفه و در قرن ششم به نجف اشرف رفته اند.

طریحی اوان جوانی را در نجف نزد پدرش و عمویش، محمدحسین طریحی گذراند. در 1062 از عراق به مکه رفت و شماری از آثار خود را در اثنای این سفر نگاشت. پس از آن به ایران سفر کرد. وی بنابر زمان تألیف آثارش در 1079 به مشهد رفته است. وی تألیف ایضاح الحساب را در 1083 در اصفهان به پایان رسانده است که نشان می دهد مدتی نیز در اصفهان اقامت داشته است. او پس از سفر به چند شهردیگر، به نجف بازگشت.[۳]

بسیاری طریحی را ستوده‌اند، تا آنجا که افندی (ج4، ص332) وی را از عابدترین افراد زمان خود برشمرده است.[۴]
مشایخ و استادان

علامه طریحی همانند دیگر دانشوران در محضر استوانه‌های علمی‌‌ زمان خود زانوی ادب زد و با فراگیری علوم در رشته‌های مختلف، اندیشه و قلب خود را بارور ساخت. در اینجا به نام چند تن از آن‌ها اشاره می‌‌کنیم:

شیخ محمدعلی طریحی
شیخ محمدحسین طریحی
شیخ محمود بن حسام مشرفی جزائری
سید امین الدین علی بن حجه الله شولستانی
شیخ محمد بن جابر نجفی

کرسی تدریس

طریحی در کنار تحصیل بی‌وقفه بر کرسی تدریس نشست. شاگردان بسیاری از ملت‌های مختلف به دور خود جمع نموده و از خود نامداران عالی مقداری را به یادگار گذارد. درس وی در حوزه علمیه نجف یکی از درس‌های پرجمعیت بود.

درس و بحث او فقط در شهر نجف محدود نبود بلکه از شهرهای نجف و کربلا فراتر رفته، در شهرهایی همچون مشهد مقدس، اصفهان، شیراز، رماحیه نیز ادامه داشت و در آن شهرها به تدریس می‌‌پرداخت و به عده‌ای که شایسته بودند، اجازه تدریس و نقل حدیث می‌‌داد.
زهد و تقوا

«وی عابدترین و باتقواترین اهل زمان خود بود و در تقوای وی همین بس که لباسی را که با نخ ابریشم دوخته شده بود، به تن نمی‌‌کرد. بلکه لباس‌های او را با نخ پنبه‌ای می‌‌دوختند».[۵]
آثار طریحی

شیخ فخرالدین، اولین کسی است که در علم رجال در باب «تمییز مشترکات رجالی» کار کرده و همچنین در مورد واژه‌های حدیثی کتابی با عظمت نوشته است. آثار زیر در موضوعات اصول، فقه و رجال از او بر جای مانده است:

الاحتجاج فی مسائل الاحتیاج
الادله الداله علی مشروعیه العمل بالظن المستفاد من الکتاب والسنه؛ دو نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله به شماره 3028 و کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به شماره 1/383 موجود است.
الاربعون حدیثاً، چهل حدیث؛ یک نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شمار 3/2115 موجود است.
ایضاح الاحباب فی شرح خلاصه الحساب، در علم حساب
ترتیب خلاصه الاقوال علامه حلی رحمه الله علیه
ترتیب مشیخه من لایحضره الفقیه للشیخ الصدوق رحمه الله علیه
تحفه الوارد و عقال الشارد، در علم لغت
تحفه الاخوان فی تقویه الایمان؛ این کتاب خطی منسوب به وی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌‌ به شماره 557 موجود است.
تقلید المیت؛ رساله‌ای در مسائل تقلید از مجتهد مرده
التکمله والذیل والصله للصحاح جوهری، در لغت
جامع المقال فیما یتعلق باحوال الدرایه والرجال (تمییز مشترکات من الرجال)؛ این کتاب در موضوع خود، اولین نوشته می‌‌باشد که در سال 1053 ق. تألیف و در سال 1355 ش در تهران توسط انتشارات جعفری منتشر شده است.
جامع الفوائد:‌ رد بر اخباری‌گری و اندیشه‌های میرزا محمدامین استرآبادی. دو نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی رحمه الله علیه به شماره 3028 و کتابخانه دانشکده ادبیات تهران به شماره 3/383 موجود است.
جواهر المطالب فی فضائل الامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام به احتمال قوی این کتاب همان «الاربعون حدیثا» است.
المستطرفات فی شرح نهج الهداه، در شرح «نهج البلاغه»
مشارق النور، معروف به «مشارق الطریحیه» تفسیر مختصر در قرآن
مجمع البحرین فی مناقب السبطین علیهما السلام
المقتل یا المنتخب فی جمع المراثی والخطب.

مجمع البحرین

در این کتاب ابتدا آیات قرآنی و احادیث و بعد از آن‌ها مطالب مورد نیاز ـ که اشاره کردن به آن لازم بوده ـ مورد پژوهش قرار گرفته است، مانند اشاره به نام‌های انبیاء، محدثان، پادشاهان و شخصیت‌های معروف تاریخی و موارد غیرلغوی دیگری همچون تفسیر، عقائد و شرح حدیث. در حقیقت می‌‌توان این کتاب بی‌نظیر را راهی به اقیانوس بیکران علوم قرآنی و حدیثی دانست.
شاگردان و راویان

علامه طریحی در طول زندگی پربار خود علاوه بر خدمات بسیار ارزنده فرهنگی و اجتماعی به جهان اسلام، دانشمندان و محققان بسیاری را تربیت کرد که هر کدام در جایگاه خود از افتخارات عالم تشیع می‌‌باشند و نامشان در دفتر شاگردان مکتب جعفری نورافشانی می‌‌کند. ما در اینجا به نام عده‌ای از شاگردان و یا کسانی که از وی روایت کرده‌اند، اشاره می‌‌کنیم:

علامه مجلسی رحمه الله علیه
سید هاشم بن سلیمان بحرانی
شیخ صفی‌الدین
شیخ حسام‌الدین بن جمال‌الدین طریحی
شیخ حر عاملی محمد بن حسن
شیخ محمدامین بن محمدعلی کاظمی
مولی محمدطاهر بن محمدحسن نجفی
شیخ محمد بن عبدالرحمن بن حلی
شیخ عنایت‌الله بن محمدحسین مشهدی
سید نعمه‌الله بن عبدالله شوشتری جزائری
سید محمد بن اسماعیل نجفی
سید محمود بن فتح الله نجفی کاظمی
شیخ عبدالواحد بن محمد بورانی نجفی
جمال‌الدین بن محمدعلی طریحی
شیخ شمس‌الدین بن فخرالدین طریحی
شیخ محمد بحرانی.[۶]

خزانه فخریه

علامه طریحی بعد از خود کتابخانه‌ای به یادگار گذارد که به «خزانه فخریه» معروف گشت. این گنجینه کتب از قدیمی‌‌ترین مخزن‌های کتاب بعد از خزانه غرویه در نجف و دارای آثار نفیس و گرانبهایی بود که اکثر آن‌ها را علامه در زمان خود وقف طلاب علوم دینی نموده تا شیفتگان علوم آل البیت علیهم‌السلام از آن‌ها بهره‌مند شده و برای نشر آرمان‌های مقدس اسلامی‌‌ دریغ ننمایند.

اما جای بسی تأسف است که بسیاری از کتاب‌های گرانبهای بزرگان ما از دست ما خارج و در موزه‌های کشورهای مختلف نگهداری می‌‌شوند و یا در اثر بی‌توجهی از بین رفته‌اند؛ کتابخانه شیخ فخرالدین طریحی از این جمله است چرا که بعد از وفات وی کتاب‌هایش به ورثه‌اش منتقل شد؛ اما در اثر بی‌توجهی، بسیاری از آن‌ها از بین رفته و تباه شده است![۷]
طریحی در شهر رماحیه

علامه طریحی مدتی در شهر رماحیه بسر برده و به اقامه جماعت و رسیدگی به امور مردم می‌‌پرداخته است. مدت سکونت وی و تاریخ آن در منابع نیامده است. اما جای بسی افتخار است که بزرگان ما در هر زمان و مکان و در هر سن و سال که در منطقه‌ای به وجود آن‌ها نیاز شده با آغوش باز به آن دیار هجرت کرده و به خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی و دینی پرداخته‌اند.

از جمله آنان این فقیه نامدار است که در اواخر عمر شریف خود در رماحیه رحل اقامت افکند و مرجع تقلید و عالم آن شهر به حساب می‌‌آمد. خانه وی همانند بیوت دیگر بزرگان دین، پناهگاه بیچارگان و محل مراجعه جویندگان علم و ادب بود که از اطراف به آن منزل سرازیر می‌‌شدند و با دستی پر به وطن و منزل خود بازمی‌‌گشتند.[۸]
وفات

علامه طریحی در سال 1085 در رماحه وفات نمود و جنازه اش در نجف اشرف مدفون شد.[۹]
پانویس

فخرالدین طریحی، پایگاه شعائر، بازیابی: 9 اسفند 1391.
گلشن ابرار، جلد 4، صفحه 160، زندگی فخرالدین طریحی از نورالدين علي‌لو.
دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "طریحی" از قاسم درزی.
دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "طریحی" از قاسم درزی.
ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 4، ص 33؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 395.
مطلع البدرین، ص د؛ ماضی النجف و حاضرها، ج 2، ص 455؛ مقدمه مجمع البحرین، ص 10؛ مقدمه جامع المقال، ص یج؛ ریحانه الادب، ج 4، ص 55ـ53.
مقدمه تفسیر غریب القرآن؛ ماضی النجف و حاضرها، ج 1، ص 853.
مقدمه مجمع البرحین، ص 12، مقدمه تفسیر غریب القرآن، ص: کر.

فخرالدین طریحی، پایگاه شعائر، بازیابی: 9 اسفند 1391.

منابع

مجموعه گلشن ابرار، جلد 4، صفحه 160، زندگی فخرالدین طریحی از نورالدين علي‌لو.
فخرالدین طریحی، پایگاه شعائر.
دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "طریحی" از قاسم درزی.

رده‌ها:

لغت شناسانرجالیوناصولیونفقیهانعلمای قرن یازدهم






طریحی، فخرالدین بن محمد
نام طریحی، فخرالدین بن محمد
نام‌های دیگر
نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت 1085 ق
اساتید
برخی آثار المنتخب للطريحي في جمع المراثي و الخطب المشتهر بالفخري

شيخ فخرالدين بن محمد بن على بن احمد بن على بن احمد بن طريح، مشهور به «فخرالدين طريحى نجفى»، فقيه، محدث، اديب و لغوى مشهور در نجف متولد شد.
محتویات

۱ خاندان
۲ شاگردان
۳ فنون
۴ آثار
۵ وفات
۶ وابسته‌ها

خاندان

وى از خاندان‌هاى بزرگ نجف بود.
شاگردان

علامه بحرانى و علامه مجلسى هر دو از شاگردان فخرالدين طريحى بوده‌اند.
فنون

وى از لغت‌شناسان دينى است كه كتاب «مجمع البحرين» او يك فرهنگ‌نامه دينى مشتمل بر مبانى لغوى و قرآنى است. مؤلف در اين اثر كار دشوارى را انجام داده و با رجوع به قرآن كريم و مصادر حديثى و معاجم لغوى به تصحيح الفاظ و كلمات اقدام كرده و هيچ كلمه‌اى را رها نكرده مگر اينكه وجه صواب را در آن مشخص كرده است.
آثار

المنتخب للطريحي في جمع المراثي و الخطب المشتهر بالفخري؛
تفسير غريب القرآن الكريم؛
مجمع البحرين و مطلع النيرين؛
شرح مختصر النافع؛
تميز المتشابه من أسماء الرجال؛
جواهر المطالب في فضائل علي بن أبي‌طالب؛
جامع المقال في ما يتعلق بأحوال الحديث و الرجال.

وفات

وی در سال 1085ق، وفات نمود.
وابسته‌ها


مجمع البحرين

المنتخب للطريحي في جمع المراثي و الخطب المشتهر بالفخري

جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال

مجمع البحرين و مطلع النيرين

مجمع البحرين (رحلی)
جواهر المطالب في فضائل علي بن أبي‌طالب
رده:

زندگی‌نامه





فخر الدین طریحی
خانه جزئیات نظرات کاربران

12 مهر 1394, 16:26

فخرالدین طُریْحى

متوفاى 1087 هـ .ق.

عنوان مقاله: غوّاص اقیانوس دین

نویسنده: نورالدین على لو

آغاز

پیامبر گرامى اسلام فرمود:

خداوند جانشینان مرا رحمت کناد.

یاران عرض کردند، جانشینان شما کیانند؟

فرمود: کسانى هستند که سنت و روش مرا زنده نموده و آن را به بندگان خدا تعلیم مى دهند.»([1])

یکى از مصادیق بارز کلام نورانى خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله)، که نام وى براى اهل تحقیق آشناست، فرزانه نامدار، فخرالدین طریحى صاحب «مجمع البحرین» است که در این اثر برگى از هزاران برگ زندگى آن ابرمرد علم و تقوا به شیفتگان علم و معرفت تقدیم مى شود.

آل طریحى([2])

از بزرگ ترین خاندان هاى ریشه دار علمى شیعه که جمع کثیرى از فقیهان، ادیبان و شاعران از این تبار برخاسته اند، خاندان طریحى است. آنان طائفه اى از قبیله معروف بنى اسد یکى از قبائل بزرگ فرات و از ذرّیّه حبیب بن مظاهر اسدى، آن زاهد شب زنده دار و شیرمرد استوار و از شهداى پرافتخار صحراى کربلا مى باشند. حوزه علمیه نجف اشرف که در زمان شیخ طوسى (385 ـ 460 ق.) متحوّل و به اوج عظمت رسید همواره شاهد حضور جویندگان علم و تشنگان معرفت از اقصى نقاط عالم بوده است. یعقوب اسدى نیز همانند مهاجران دیگر از طایفه طریحى، در اواسط قرن ششم هجرى از حلّه واردنجف و در «محلّه براق» کنونى در کنار حرم مطهر علوى، سکنا گزید. از آن زمان این خانواده نیز همانند مهاجران دیگر به نشر فرهنگ دینى پرداختند. ستاره پرفروغ این خاندان که در قرن 11هجرى بر گنبد سبز جهان دانش و معرفت درخشید، شیخ فخرالدین طریحى است همو که این سلسله را در جهان علم و ادب پرآوازه کرد.([3])

یکى از نویسندگان بزرگ مسیحى (اب انستاس مارى کرملى) که با تاریخ و فرهنگ عرب آشناست، چنین مى نویسد:

«آل طریح از تبار علم، فضل، ادب و تقوا، در نجف، و از قدیمى ترین و مشهورترین و ریشه دارترین خانواده ها در مجد و شرف است. زمانى که رجال علم و اصلاح را بشمرند، خاندانى معروف تر از آنان در نجف نیست.»([4])

براى مزید اطلاع، نام چند تن از فرزانگان این تبار را یاد آورى مى کنیم:

1 ـ شیخ احمد بن على (متوفّاى 965 ق.) وى مراسلاتى با شیخ بهائى داشته است.

2 ـ شیخ امین الدین بن محى الدین (متوفّاى بعد از 1165 ق).

3 ـ شیخ حسام الدین بن جمال الدین (1005 ـ 1095 ق).

4 ـ شیخ مهدى نعمة (متوفّاى 1289 ق) وى از شعراى بزرگ عصر خویش بود.

5 ـ شیخ علاءالدین بن امین الدین (1165 ـ 1236 ق).

6 ـ شیخ نعمة علاءالدین (1207 ـ 1293ق) وى از شاگردان صاحب جواهر بود.

7 ـ شیخ صافى کاظم آل طریحى (متوفّاى 1260 ق).

8 ـ شیخ عبدالحسین نعمة (1235 ـ 1295ق.) از شاگردان شیخ انصارى.

9 ـ شیخ صفى الدین بن فخر الدین طریحى.

10 ـ شیخ محمدعلى بن احمد عزیزى نجفى.([5])

نیاکان

تبار شناسان، نژاد این دانشور برجسته را چنین بر شمرده اند:

شیخ فخرالدین بن محمد بن احمد بن على بن احمد بن طریحى بن خفاجى بن حیمة (حمیمة) بن خمیس بن جمعة بن سلیمان بن داوود بن جابر بن یعقوب طریحى عزیزى اسدى رماحى.

همه تیره ها به طایفه بنى اسد منسوب اند اما نسبت رماحى به خاطر انتساب وى به شهر «رماحیّه»([6]) از شهرهاى فرات در نزدیک نجف اشرف است که وى مدتى در آن شهر اقامت کرده است.([7])

ظهور ستاره

محله «آل طریح» نجف اشرف، که امروزه به «محلّه براق» معروف است در سحرگاه روز جمعه اواخر شوّال 979ق. شاهد ظهور ستاره اى از ستارگان عالم تشیّع بود. مادر وى از شهر مشهد مقدّس رضوى و پدرش اهل نجف بود. فخرالدین طریحى نشو و نماى خود را در خانه اى روحانى، آکنده از عطر معنویت و صفا آغاز کرد و در دامان پاک مادرى مهربان و پدرى دلسوز و صاحب کمال پرورش یافت.([8])

در بلنداى تحصیل

وى بیشتر تحصیلات خود را از محضر پدرش شیخ محمدعلى طریحى و دایى گرامى اش شیخ محمدحسین فراگرفت و با سعى و کوشش فراوان به فراگیرى علوم مختلف پرداخت و در زمان کوتاهى به مراتب بلندى از علم و فضل رسید. آثار و تألیفات وى نشان از جایگاه و منزلت بالاى علمى وى دارد. آفاق اطلاعات فخرالدین طریحى محدود نیست بلکه موضوعات گسترده اى را فراگرفته است.

اگر کسى به کتاب «غریب القرآن» نظر کند، او را مفسّرى مسلّط به علوم قرآنى مى یابد اگر «غریب الحدیث» را بگشاید، او را محدّثى والا مى بیند اگر «الفخریه» را مطالعه کند، او را فقیهى وارسته مى شناسد اگر «ایضاح الاحباب» را مرور کند، ریاضى دانى قوى را در برابر خود احساس مى کند اگر «جامع المقال» را ملاحظه کند، رجالى بزرگ و آشنا به تراجم و احوال راویان را خواهد دید و اگر به کتاب گرانسنگ «مجمع البحرین و مطلع النیّرین» نظاره کند، در تعجب خواهد ماند که چگونه یک نفر این میزان اطلاع وسیع از فنون و علوم متداول زمان خود را به دست آورده است!([9])

این فرزانه نامدار و گرانمایه، کلام نورانى امیرالمؤمنین على(علیه السلام) را همیشه پیش چشم خود قرار داده بود که فرمود: «الفُرصة تَمُرُّ مرّ السّحاب» لذا لحظه اى از عمر خود را بیهوده به هدر نداد. از لحظه لحظه زمان در رسیدن به هدف عالى خود، بهره گرفت. سفرهاى علمى وى دلیل روشنى بر تلاش فراوانش در راه کسب دانش و نشر علم است.

مشایخ و استادان

علاّمه طریحى همانند دیگر دانشوران در محضر استوانه هاى علمى زمان خود زانوى ادب زد و با فراگیرى علوم در رشته هاى مختلف، اندیشه و قلب خود را بارور ساخت. در این جا به نام چند تن از آنها اشاره مى کنیم:

1 ـ شیخ محمدعلى طریحى پدر بزرگوارش که اکثر تحصیلات را از وى آموخت و به افتخار دریافت اجازه روایى نائل گشت.

2 ـ شیخ محمدحسین طریحى، دایى گرامى اش که از وى نیز داراى اجازه روایى بوده است.

3 ـ شیخ محمود بن حسام مشرفى جزائرى که از شاگردان شیخ بهائى محسوب مى شود.

4 ـ سید امین الدین على بن حجة الله شولستانى، (متوفّاى 1060ق.) نویسنده کتابهاى: سرایة النجاسة، کفایة الطالبین، الفوائد الغرویّة و...

5 ـ شیخ محمد بن جابر نجفى، (متوفاى 1030ق.) نویسنده کتاب هاى ترجمه محمد بن اسماعیل، الحقیقة الشرعیة، رسالة فی الکُنى و الالقاب، منتخب الحاوى و... .([10])

کرسى تدریس

ستاره نجف در کنار تحصیل بى وقفه، بر کرسى تدریس نشست. شاگردان بسیارى از ملّیت هاى مختلف به دور خود جمع نموده و از خود نامداران عالى مقدارى را به یادگار گذارد. درس وى در حوزه علمیه نجف یکى از درس هاى پر جمعیّت بود.

درس و بحث او فقط در شهر نجف محدود نبود، بلکه از شهرهاى نجف وکربلا فراتر رفته، در شهرهایى همچون مشهد مقدّس، اصفهان، شیراز، رماحیه نیز ادامه داشت و در آن شهرها به تدریس مى پرداخت و به عده اى که شایسته بودند، اجازه تدریس و نقل حدیث مى داد. او علاقه وافرى به تدریس داشت، به طورى که در کنار مسجد جامع کوفه روزهاى اعتکاف و راز و نیاز با خدا، به تدریس خود ادامه مى داد و شاگردان زیادى را بهره مند مى کرد.([11])

زهد و تقوا

در طول تاریخ، روحانیت شیعه سرآمد زاهدان و پرهیزکاران بوده اند و طریحى از جمله آن رادمردان است. به گفته نویسندگان سیره و تاریخ، شیخ طریحى عابدترین و زاهدترین عالم زمان خود بود و اهتمام زیادى به دین و تطبیق اوامر شرعى بر خود و دیگران داشت و با دورى از زرق و برق ظاهرى دنیا، خود را به بالاترین حد کمالات معنوى و اخلاق فاضله آراسته بود.([12]) صاحب «ریاض العلماء» درباره وى مى گوید:

«وى عابدترین و با تقواترین اهل زمان خود بود. و در تقواى وى همین بس که لباسى را که با نخ ابریشم دوخته شده بود، به تن نمى کرد بلکه لباس هاى او را با نخ پنبه اى مى دوختند.»([13])

زیارت و سیاحت

طریحى براى زیارت خانه خدا و دیدار با دانشمندان و فرزانگان، دوبار عازم مکّه مکرّمه شد، که یک بار آن در سال 1062 ق. بود. او در این سفر علاوه بر انجام مراسم حج، مدت زیادى را نیز براى تحقیقات علمى در کنار خانه خدا اقامت کرد و سه بار نیز به شهر مقدّس مشهد مسافرت کرد و به زیارت حرم مطهر امام هشتم(علیه السلام)و تدریس پرداخت. او کتاب نفیس و جامع خود، یعنى «مجمع البحرین» را در کنار بارگاه ملکوتى آن امام همام نوشت و به برکت روح مطهّر آن امام بزرگوار، از کتاب هاى بى نظیر در زمینه لغات قرآن و حدیث بهره مند شد. فرزانه عالى قدر ما از شهرهاى شیراز و اصفهان نیز دیدار، و با دانشمندان و عالمان آن دیار بحث علمى داشت و به اجازه و استجازه پرداخت. او کتاب «ایضاح الاحباب» را در سال 1071 ق. در اصفهان نوشت.([14])

مسجد کوفه

علاّمه طریحى همان طور که در درس و بحث و رسیدگى به امور طلاب، فضلا و درماندگان سرآمد دیگران بود در عبادت و انجام مستحبّات نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده بود. صاحب «ریاض العلماء» از دیدار خود با علامه طریحى چنین یاد مى کند:

«من در نوجوانى و زیارت نخست خود در مسجد کوفه، سال حدود 1080ق. او (شیخ فخرالدین طریحى) را دیدم، او در ماه مبارک رمضان در آن جا معتکف شده بود.»([15])

در آفاق شعر

این فقیه عالى مقام نه تنها در ابعاد فقه، اصول، رجال و ریاضى، عالمى نامدار و یگانه روزگار بود بلکه در عرصه شعر و ادب نیز شاعرى توانا و ادیبى برجسته بود و جایگاهى بلند داشت. از وى اشعارى به یادگار مانده که اکثر آن ها را در عشق و محبّت اهل بیت(علیهم السلام) و در مدائح و مراثى ائمه طاهرین(علیهم السلام) سروده است. نمونه اى از اشعار وى را در مصیبت امام حسین(علیه السلام) اشاره مى کنیم:

فداؤک روحى یا حسین و عترتى *** و انت عفیر فى التراب جدیل

اى حسین جان! روحم و اهل بیتم فداى تو باد *** در حالى که آغشته به خاک افتاده اى

و جسمک عریان طریح على الثرى *** علیک خیول الظالمین تجول

و جسم عریان و برهنه تو بر خاک افتاده است *** ظالمان اسب سوار بر روى جسمت جولان مى دهند *** بناتک تسبى کالإماء حواسرا

و سبطک ما بین العُداة قتیل([16]) *** دخترانت اسیر، همانند کنیزکان سر برهنه اسیر شده اند *** و فرزند تو در میان دشمنان مقتول افتاده است.

میراث جاویدان

شیخ فخرالدین، اوّلین کسى است که در علم رجال، درباب «تمییز مشترکات رجالى» کار کرده و همچنین در مورد واژه هاى حدیثى کتابى با عظمت نوشته است. تلاش خستگى ناپذیر وى آثارى جاویدان در موضوعات اصول، فقه و رجال را پدید آورده است که عبارتند از:

1 ـ الاحتجاج فى مسائل الاحتیاج.

2 ـ الادلة الدالة على مشروعیة العمل بالظنّ المستفاد من الکتاب و السّنة.

دو نخسه خطّى از این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى(رحمه الله) به شماره 3028 و کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به شماره 1/383 موجود است.

3 ـ الاربعون حدیثاً، چهل حدیث.

یک نسخه خطّى از این کتاب در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران به شماره 3/2115 موجود است.

4 ـ ایضاح الاحباب فى شرح خلاصة الحساب، در علم حساب.

5 ـ ترتیب خلاصة الاقوال علامه حلى(رحمه الله).

6 ـ ترتیب مشیخة من لایحضره الفقیه للشیخ الصدوق(رحمه الله).

7 ـ تحفة الوارد و عقال الشارد، در علم لغت.

8 ـ تحفة الاخوان فى تقویة الایمان.

این کتاب خطّى منسوب به وى در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 557 موجود است.

9 ـ تقلید المیّت.

رساله اى در مسائل تقلید از مجتهد مرده.

10 ـ التکملة و الذیل و الصلة للصحاح جوهرى، در لغت.

11 ـ جامع المقال فیما یتعلّق باحوال الدرایة و الرجال (تمییز مشترکات من الرجال).

این کتاب در موضوع خود، اوّلین نوشته مى باشد که در سال 1053 ق. تألیف، و در سال 1355 ش. در تهران توسط انتشارات جعفرى منتشر شده است.

12 ـ جامعة الفوائد.

ردّ بر اخبارى گرى و اندیشه هاى میرزا محمد امین استرآبادى. دو نخسه خطّى از این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشى(رحمه الله) به شماره 3028 و کتابخانه دانشکده ادبیات تهران به شماره 3/383 موجود است.

13 ـ جواهر المطالب فى فضائل الامام علىّ بن ابى طالب(علیه السلام). به احتمال قوى این کتاب همان «الاربعون حدیثا» است.

14 ـ حاشیة المعتبر فى شرح المختصر للمحقق الحلى(رحمه الله)

15 ـ دیوان شعر.

16 ـ شرح مبادى الوصول علامه حلى(رحمه الله).

17 ـ شفاء السائل فى مستطرفات المسائل، در شناخت اوقات نماز.

18 ـ ضوابط الاسماء واللواحق. در سال 1049ق. تألیف، و در سال 1375 ق. درنجف به چاپ رسیده است.

19 ـ الضیاء اللامع فى شرح المختصر النافع، محقق حلى(رحمه الله)، در فقه.

نسخه اى خطّى از این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى(رحمه الله) به شماره 1613 موجود است.

20 ـ اللمع فى شرح الجمع.

21 ـ اللمعة الوافیة، معروف به «الاثنا عشریه» در اصول فقه تألیف به سال 1057 ق.

22 ـ عواطف الاستبصار.

23 ـ غریب احادیث الخاصة.

24 ـ تفسیر غریب القرآن، یا، نزهة الخاطر و سرور الناظر.

این کتاب در سال 1372 ق. در نجف، و 1406ق. در بیروت توسط انتشارات دارالاضواء به چاپ رسیده است.

25 ـ الفخریّة الکبرى، در فقه.

این اثر رساله عملیه طریحى است که در جواب درخواست عدّه اى از مقلّدان خود از بحث طهارت تا مبحث نماز مسافر به صورت علمى نوشته است. از چاپ هاى این کتاب به چاپ انتشارات بلاغ، بیروت، سال 1409ق. مى توان اشاره کرد.

26 ـ الفوائد الفخریّة.

27 ـ الفوائد من کتاب الضیاء اللامع.

28 ـ کشف غوامض القرآن، در فهرست آیات قرآن.

29 ـ کنز الفوائد فى تلخیص الشواهد.

30 ـ الفخرّیة الصغرى، در فقه.

31 ـ الکنز المذخور فى عمل الساعات و الایام و اللیالى و الشهور.

32 ـ مجمع الشتات فى النوادر و المتفرقات.

33 ـ المستطرفات فى شرح نهج الهداة، در شرح نهج البلاغه.

34 ـ مشارق النور، معروف به «مشارق الطریحیة» تفسیر مختصر در قرآن.

35 ـ مجمع البحرین و مطلع النیّرین توضیح بیشترى درباره این کتاب خواهد آمد.

36 ـ المقتل یا المنتخب فى جمع المراثى و الخطب» این کتاب به دفعات در تهران، نجف، بیروت و بمبئى در سال هاى مختلف به چاپ رسیده است.

37 ـ مقدمة النکت الفخریّة، در اصول فقه.

38 ـ النکت اللطیفة فى شرح الصحیفة، در شرح صحیفه سجادیه امام سجاد(علیه السلام).

39 ـ ربیع الاخوان.

دو نسخه خطّى از این کتاب در کتابخانه وزیرى یزد به شماره 2211 و در کتابخانه خصوصى مدینة العلم امام خالصى در کاظمین وجود دارد.

40 ـ ملحقات.

نسخه اى خطّى از این کتاب در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى به شماره 4970 وجود دارد.([17])

مجمع البحرین

در باب مفردات لُغوى و الفاظ غریب قرآن، کتابهاى متعدّدى به رشته تحریر در آمده اما در باب غریب حدیث به آن صورت پرداخته نشده مخصوصاً در بیان علماى شیعه کارى انجام نشده بود. لذا فرزانه نامدار، علاّمه طریحى براى پر کردن جاى غریب الحدیث شیعه، به این کار عظیم اقدام کرد. کتاب گرانسنگ «مجمع البحرین» کتابى در موضوع خود بى نظیر و داراى جایگاه ویژه اى است چرا که اکثر نویسندگان، کتابهاى خود را با اغراض و ذوق شخصى خود مى نگارند. اما علاّمه طریحى در این اثر به تدوین معانى لغات غریب قرآن و احادیث ائمه طاهرین(علیهم السلام) پرداخته و روایاتى را که از طریق شیعه امامیه روایت شده و ناشناخته مانده توضیح داده است.

در این کتاب ابتدا آیات قرآنى و احادیث و بعد از آن ها مطالب مورد نیاز ـ که اشاره کردن به آن لازم بوده ـ مورد پژوهش قرار گرفته است، مانند اشاره به نام هاى انبیا، محدثان، پادشاهان و شخصیت هاى معروف تاریخى و موارد غیر لغوى دیگرى همچون تفسیر، عقائد و شرح حدیث. در حقیقت مى توان این کتاب بى نظیر را راهى به اقیانوس بیکران علوم قرآنى و حدیثى دانست. محققان ژرف نگر باید «مجمع البحرین» را از دو بُعد مورد عنایت قرار دهند یکى از بُعد لغوى، که در میان اکثر پژوهشگران به این موضوع اشتهار دارد و دوم جنبه دائرة المعارفى بودن این کتاب.

مؤلف عالى مقام، کتاب خود را به سبک «صحاح اللغة جوهرى» مرتب کرده است با این فرق که در «مجمع البحرین» به خاطر سهل بودن، براى الف و همزه، ابوابى جداگانه اختصاص داده است و در ترتیب مواد حروف کتاب به جاى در نظر گرفتن حرف اوّل، آخر کلمات مورد توجّه قرار گرفته است. نویسنده بزرگوار، کتاب خود را به برکت زیارت حرم مطهّر امام رضا(علیه السلام)در سال 1079ق. تألیف کرده است. بعد از آن تا زمان حاضر و با تحقیقات از سوى محققان در شهرهاى مختلف به زیور چاپ آراسته شده است از جمله، چاپ هاى تهران در سال 1266 ق. نجف در سال 1386 ق. بیروت و چاپ مؤسسة البعثة سال 1414 ق. در 3 جلد را مى توان نام برد.([18])

شاگردان و راویان

علامه طریحى در طول زندگى پربار خود علاوه بر خدمات بسیار ارزنده فرهنگى و اجتماعى به جهان اسلام، دانشمندان و محقّقان بسیارى را تربیت کرد، که هر کدام در جایگاه خود از افتخارات عالم تشیّع مى باشند و نامشان در دفتر شاگردان مکتب جعفرى نور افشانى مى کند. ما در این جا به نام عده اى از شاگردان و یا کسانى که از وى روایت کرده اند، اشاره مى کنیم:

1 ـ علاّمه مجلسى(رحمه الله)، (متوفّاى 1111ق.) صاحب کتاب وزین «بحارالانوار».

2 ـ سید هاشم بن سلیمان بحرانى، (متوفّاى 1107ق.) صاحب کتاب «حجة الخصام فى تعیین الامام...».

3 ـ شیخ صفى الدین، فرزند خودش، (متوفّاى بعد از 1100ق.).

وى از پدر بزرگوارش داراى سه اجازه بود. شیخ صفى الدین همانند پدرش از چهره هاى درخشان آل طریحى است، که بعد از خود تألیفات زیادى را نیز به یادگار گذارد از جمله آن ها: 1 ـ حاشیة على مجمع البحرین. 2 ـ الرسالة الشُبهاتیّة. 3 ـ ریاض الازهریة فى شرح النکت الفخریّة. 4 ـ مستدرک مجمع البحرین. 5ـ مطارح النظر فى شرح باب الحادى عشر. 6 ـ میزان المقادیر. 7 ـ هدایة المسترشدین فى الرد على الطبیعیین. 8 ـ الینبوع المنجس.

4 ـ شیخ حسام الدین بن جمال الدین طریحى، (متوفّاى 1095 ق.) وى برادرزاده علاّمه طریحى است.

5 ـ شیخ حرّ عاملى محمد بن حسن، (1032 ـ 1104ق) صاحب کتاب «وسائل الشیعه»

6 ـ شیخ محمد امین بن محمدعلى کاظمى، (متوفّاى حدود 1085 ق.) صاحب کتاب «هدایة المحدثین».

7 ـ مولى محمد طاهر بن محمدحسن نجفى قمى (متوفّاى 1098 ق.) صاحب آثار متعدد که در شیخان قم مدفون است.

8 ـ شیخ محمد بن عبدالرحمن حلّى که در سال 1070 ق. از وى اجازه دریافت کرده است.

9 ـ شیخ عنایت الله بن محمدحسین مشهدى.

10 ـ سید نعمة الله بن عبدالله شوشترى جزائرى، (1050 ـ 1112 ق.) صاحب کتاب «الانوار النعمانیة».

11 ـ سید محمد بن اسماعیل نجفى که در سال 1059 ق. از وى اجازه دریافت کرده است.

12 ـ سید محمود بن فتح الله نجفى کاظمى، (متوفّاى حدود 1079 ق.) صاحب کتاب «اصول الدین».

13 ـ شیخ عبدالواحد بن محمد بورانى نجفى.

14 ـ جمال الدین بن محمدعلى طریحى وى برادر شیخ فخرالدین طریحى است.

15 ـ شیخ شمس الدین بن فخرالدین طریحى وى فرزند دیگر صاحب «مجمع البحرین» مى باشد.

16 ـ شیخ محمد بحرانى.([19])

خزانه فخریّه

علماى سلف در جمع آورى و حفظ کتاب هاى خطّى و نفیس، زحمات طاقت فرسایى را متحمّل شده اند تا بتوانند از سرمایه هاى معنوى امت اسلام حراست کنند و آن ها را نسل به نسل به فرزندان آینده اسلامى برسانند. اى بسا در این راه کتک خورده و یا شبانه روز براى به دست آوردن یک کتاب کارگرى کرده اند به عنوان نمونه مى توان به زندگى نامه آیت الله مرعشى نجفى مراجعه کرد.([20])

علاّمه طریحى از جمله کسانى است که بعد از خود کتابخانه اى به یادگار گذارد که به «خزانه فخریّه» معروف گشت. این گنجینه کتب از قدیمى ترین مخزن هاى کتاب بعد از خزانه غرویّه در نجف و داراى آثار نفیس و گران بهایى بود که اکثر آن ها را علامه در زمان خود وقف طلاب علوم دینى نموده تا شیفتگان علوم آل البیت(علیهم السلام) از آن ها بهره مند شده و براى نشر آرمان هاى مقدس اسلامى دریغ ننمایند. امّا جاى بسى تأسف است که بسیارى از کتاب هاى گران بهاى بزرگان ما از دست ما خارج و در موزه هاى کشورهاى مختلف نگهدارى مى شوند و یا در اثر بى توجهى از بین رفته اند! کتابخانه شیخ فخرالدین طریحى از این جمله است چرا که بعد از وفات وى کتاب هایش به ورثه اش منتقل شد اما در اثر بى توجهى، بسیارى از آنها از بین رفته و تباه شده است!([21])

در شهر رماحیه

علامه طریحى مدتى در شهر رماحیه به سر برده و به اقامه جماعت و رسیدگى به امور مردم مى پرداخته است. مدت سکونت وى و تاریخ آن در منابع نیامده است. اما جاى بسى افتخار است که بزرگان ما در هر زمان و مکان و در هر سنّ و سال که در منطقه اى به وجود آن ها نیاز شده با آغوش باز به آن دیار هجرت کرده و به خدمات علمى، فرهنگى، اجتماعى و دینى پرداخته اند. از جمله آنان این فقیه نامدار است که در اواخر عمر شریف خود در رماحیه رحل اقامت افکند، و مرجع تقلید و عالم آن شهر به حساب مى آمد. خانه وى همانند بیوت دیگر بزرگان دین، پناهگاه بیچارگان و محلّ مراجعه جویندگان علم و ادب بود که از اطراف به آن منزل سرازیر مى شدند و با دستى پر به وطن و منزل خود باز مى گشتند.([22])

نداى پرواز

علاّمه طریحى پس از یک قرن و اندى ـ که از سالخوردگان علما به شمار مى آمد ـ در سال 1087ق([23]) در شهر رماحیه به نداى (یا ایّتها النّفس المطمئنّة ارجعى الى ربّک راضیة مرضیة)لبیک گفته جان را به جان آفرین تسلیم کرد و دوستداران علم و فضیلت را در فقدان خود به مصیبت بزرگ نشاند. در نجف و رماحیه غوغا شد دوستداران مکتب تشیّع اجتماعات عظیمى بر پا کرده، به سر و سینه خود مى زدند عاشقان ولایت و امامت تشییع جنازه اى بى سابقه و تاریخى را از شهر رماحیه تا شهر علوى نجف برگزار کردند. شهرنجف سابقه همچو جمعیتى را در تشییع و نماز بر پیکر کسى کمتر دیده بود! گریه موافق و مخالف به حدى بود که قلم از تحریر آن عاجز است. پس از طواف در حرم مطهّر امیرالمؤمنین(علیه السلام)و اقامه نماز، در پشت حرم مطهر علوى ـ در «محلّه براق» در نزدیکى مسجدش که معروف و داراى قبّه اى است ـ به خاک سپرده شد. هم اکنون نیز مقبره وى در جوار مولا زیارتگاه دوستداران علم و ادب است. تاریخ وفات وى را در آیه کریمه (یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُون)یافته اند.([24])

یادش گرامى باد.

[1]. آداب تعلیم و تعلّم در اسلام، سید محمدباقر حجتى، ص 49 و 50.

[2]. «طریح» در لغت به معناى انداخته شده است. وجه تسمیه این خاندان به این نام، از این جهت بوده است که زن خفاجى از اجداد این طایفه هفت مرتبه سقط جنین کرد زمانى که حامله شد، نذر کرد اگر خدا به او فرزندى عطا کند، وى را «طریح» نام ,,,,,گذارى نماید. وقتى خداوند به وى فرزند عطا کرد، براى وفاى به نذر، نام کودک خود را طریح نهاد. لذا از آن زمان این خانواده به طریحى مشهور گشت.

(ماضى النجف و حاضرها، آل محبوبه، ج 2، ص 427 و مجله لغة العرب، ج 6، ص 723).

[3]. احسن الودیعة، اعتماد السلطنة، ج 2، ص 60 و 61 و مقدمه تفسیر غریب القرآن، فخرالدین طریحى.

[4]. مجله لغة العرب، ج 6، ص 723.

[5]. دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 195 و ماضى النجف و حاضرها، در صفحات مختلف و مطلع البدرین، آیة ,,,,,الله مرعشى نجفى.

[6]. یکى از شهرهاى نوساز در عراق بوده که نامى از آن در معاجم نیامده است. گویا سلطان سلیمان عثمانى وقتى وارد عراق شد، طائفه ,,,,,اى را اختیار کرد که در آن جا اقامت کنند. از آن زمان، آن منطقه به نام «روم ناحیه سى» نام ,,,,,گذارى گردید. بعد از مدتى در جهت کثرت استعمال به «رماحیه» مشهور گشت. این شهر در سال 1112 ق. در اثر طغیان فرات از بین رفت. (مجمع البحرین، ج 1، ص 12، المقدمه).

[7]. مقدمه مجمع البحرین، چاپ تهران، تحقیق سید احمد اشکورى، ص 7 و مطلع البدرین، ص ج.

[8]. مطلع البدرین، ص د ماضى النجف و حاضرها، ج 2، ص 454 طبقات اعلام الشیعة (الروضة النضرة)، آقا بزرگ تهرانى، ص 434 مراقدالمعارف، حرزالدین، چاپ قم، ج 1، ص 417.

[9]. مقدمه مجمع البحرین، ص 8.

[10]. اعیان الشیعه، ج 8، ص 395 ماضى النجف و حاضرها، ج 2، ص 455 مطلع البدرین، ص د طبقات اعلام الشیعة، قرن 11، ص 434 و 435 مصفى المقال، آقا بزرگ تهرانى، چاپ تهران، ص 350 و 351.

[11]. مطلع البدرین، ص و مقدمه مجمع البحرین، ص11 مقدمه تفسیر غریب القرآن، فخرالدین طریحى با تحقیق محمدکاظم طریحى، دار الاضواء، بیروت، سال 1406ق.، ص یط.

[12]. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندى، ج 4،ص 332 الکنى و الالقاب، محدث قمى، ج 2، ص 448 مقدمه مجمع البحرین، چاپ تهران، ص 8 و 9.

[13]. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 4، ص 333 اعیان الشیعة، ج 8، ص 395.

[14]. مقدمه جامع المقال، فخرالدین طریحى، تهران، با تحقیق محمدکاظم طریحى، ص یب مقدمه مجمع البحرین، ص 11 مطلع البدرین، ص و المرجعیة الدینیة و المراجع الامامیة، نورالدین شاهرودى، ص82 و 83.

[15]. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 4، ص 332.

[16]. المنتخب فى جمع المراثى و الخطب، فخرالدین طریحى، چاپ حیدریه نجف، ص 436.

[17]. اعیان الشیعة، ج 8، 395 ریحانة الادب، محمدعلى مدرس، انتشارات خیام، ج 4، ص 54 و 55 مقدمه مجمع البحرین، ص 12 و 13 و 14 مقدمه مجمع البحرین، تحقیق موسسة البعثة، قم ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج 4، ص 334 و 335 الذریعة، آقا بزرگ تهرانى، بیروت، در جلدهاى متعدد امل الآمل، حرّ عاملى، ج 2، ص 215 معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، بیروت، ج 8، ص 55.

[18]. مقدمه مجمع ,,,,,البحرین، ص 2 و 3 مقدمه مجمع البحرین مجمع البحرین، فخرالدین طریحى، در مقدمه در همه چاپ ,,,,,ها.

[19]. مطلع البدرین، ص، د ماضى النجف و حاضرها، ج 2، ص 455 مقدمه مجمع البحرین، ص 10 مقدمه جامع المقال، ص یج ریحانة الادب، ج 4، ص 55 ـ 53.

[20]. شهاب شریعت، على رفیعى (علا مرودشتى)، قم 1415 ق. ص 238 و 139.

[21]. مقدمه تفسیر غریب القرآن ماضى النجف و حاضرها، ج 1، ص853.

[22]. مقدمة مجمع البحرین، ص 12 مقدمه تفسیر غریب القرآن، ص: کر.

[23]. ریحانة الادب، ج 4، ص 55، وفات وى را 1085ق. ذکر کرده.

[24]. ماضى النجف و حاضرها، ج2، ص 457 مراقد المعارف، ج 1، ص 418 ریحانة الادب، ج 4، ص 55 نجوم السماء، محمدعلى کشمیرى، قم، ص 107 اعیان الشیعه، ج 8، ص 395 دائرةالمعارف الشیعه، اعلمى، ج 11، ص 394 مقدمه مجمع البحرین ص 14.