سال بعدالفهرستسال قبل

باباطاهر عریان(380 ح- 460 هـ = 990 ح- 1067 م)

باباطاهر عریان(380 ح- 460 هـ = 990 ح- 1067 م)

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی-مدخل باباطاهر






باباطاهر
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکی‌پدیا برای ارجاع به منابع، با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بی‌منبع را می‌توان به چالش کشید و حذف کرد.
باباطاهر
Babatahr.png
نگاره‌ای از باباطاهر
نام اصلی باباطاهر عریان[۱][۲]
زمینهٔ کاری شعر، موسیقی
زادروز ۳۲۶ خورشیدی
لرستان یا همدان[۲]
مرگ ۴۱۱ خورشیدی
ملیت ایرانی
جایگاه خاکسپاری همدان[۱] یا خرم‌آباد[۳]
در زمان حکومت سلجوقیان
در زمان طغرل بیک سلجوقی
لقب باباطاهر، باباطاهر عریان
پیشه شاعر، دوبیتی سرا
سال‌های نویسندگی قرن پنجم قمری
سبک نوشتاری دوبیتی، رباعی
کتاب‌ها اشعار دوبیتی
مجموعه کلمات قصار
دلیل سرشناسی دوبیتی‌ها و اشعار

باباطاهر یا باباطاهر عریان،[۱][۲] عارف، شاعر ایرانی‌تبار و دوبیتی سرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و در دوران طغرل بیک سلجوقی بوده‌است.[۴] بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بیان کردن مسائل به صورت بی پرده و عریان بوده است.[۵] باباطاهر عریان همدانی بوده و مسلک درویشی و فروتنی او که شیوهٔ عارفان است سبب شد تا وی گوشه‌گیر گشته و گمنام زیسته و تفصیلی از زندگانی خود باقی نگذارد.[۶]
محتویات

۱ زندگی
۲ آرامگاه
۳ تبار قومی
۴ آثار باباطاهر
۵ نگارخانه
۶ جستارهای وابسته
۷ پانویس
۸ منابع
۹ پیوند به بیرون

زندگی

از خاندان، تحصیلات و زندگی باباطاهر اطلاعات صحیحی در دسترس نیست اما بنا به نوشته راوندی در راحةالصدور، باباطاهر در سال ۴۴۷ هجری با طغرل سلجوقی دیدار کرده و مورد احترام وی نیز قرار گرفته‌است. در یکی از دوبیتی‌های مشهورش[۷] سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده که پس از محاسبه توسط میرزا مهدی خان کوکب به سال ۳۲۶ هجری رسیده‌است. اما رشید یاسمی با استناد به همان دو بیتی و اشاره به اهمیت عدد ۱۰۰۰ نزد اغلب ملل برآن رفته‌است که مقصود باباطاهر از واژه الف سال ۱۰۰۰م بوده و در نتیجه مقارن سالهای ۳۹۰ و ۳۹۱ (برابر با ۱۰۰۰ میلادی) زاده شده‌است.[۸] او پس از ۸۵ سال زندگی، در همدان[۲][۴] وفات یافته‌است.
آرامگاه
آرامگاه باباطاهر عریان در همدان

آرامگاه باباطاهر در شمال شهر همدان و در میدانی به نام وی قرار دارد. این آرامگاه در سال ۱۳۴۴ ساخته شده و در سال ۱۳۸۳ بازسازی شده‌است.[۲] بنای مقبره باباطاهر در گذشته چندین بار بازسازی شده‌است. در قرن ششم هجری برجی آجری و هشت ضلعی بوده‌است. در دوران حکومت رضاشاه پهلوی نیز بنای آجری دیگری به جای آن ساخته شده بود. درجریان این بازسازی لوح کاشی فیروزه‌ای رنگی مربوط به سده هفتم هجری به دست آمد که دارای کتیبه‌ای به خط کوفی برجسته و آیاتی از قرآن است و هم‌اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود. احداث بنای جدید در سال ۱۳۴۴ خورشیدی به همت انجمن آثار ملی و شهرداری وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغی انجام شده‌است. این بنای تاریخی طی شماره ۱۷۸۰ در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیده‌است. در اطراف بنای جدید فضای سبز وسیعی احداث شده‌است.[۹]

برخی از بزرگانی که در جوار مزار باباطاهر آرمیده‌اند:

محمد ابن عبدالعزیز از ادیبان سده ۳ هجری
ابولفتح اسعد از فقیهان سده ۶
میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان سده ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران سده ۱۴

آرامگاه منسوب به باباطاهر در خرم‌آباد

آرامگاهی نیز بنام آرامگاه باباطاهر در خرم‌آباد منسوب به این شاعر است که هویت واقعی صاحب آرامگاه همچنان ناشناخته است.[۱۰][۱۱]
تبار قومی

اغلب منابع قدیمی اشعار او را به گویش یهودیان همدان و لری نزدیکتر دانسته‌اند.[۱۲][۱۳] خود او نیز در تأیید این موضوع در دوبیتی زیر که به او منسوب است، خود را از قوم لک معرفی می‌کند:[۱۴]
مه دوریشم لکم اعجاز دیرم مه دوسی چوی خُوشین دمساز دیرم
مه معشوقی وَ نام فاطمه لُر صنوبر قامت و پرناز دیرم
آثار باباطاهر

برخی معتقدند ترانه‌ها یا دو بیتی‌های باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف سروده شده‌است.[۱۵] البته اطلاق عنوان فهلویات بر این نوع دو بیتی‌ها احتمالاً نشان می‌دهد که آن‌ها در زبان پهلوی و مربوط به گویش ایران میانه آن باشد.[۴][۱۳] با این حال روبن آبراهامیان خاورشناس ارمنستانی به این نتیجه رسید که گویش بکار رفته در دوبیتی‌های باباطاهر گرایش نزدیکی با گویش مورد استفاده توسط یهودیان معاصر همدان دارد.[۴][۱۶] گویش یهودیان همدان در شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی طبقه‌بندی شده‌است.[۱۷] دو قطعه و چند غزل و مجموعه کلمات قصار به زبان عربی از آثار دیگر اوست. کتاب سرانجام شامل دو بخش عقاید عرفاً و صوفی و الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی است. تعداد دوبیتی‌های وی تا ۳۵۴ دوبیتی برشمرده‌اند. چند نمونه از دوبیتی‌های باباطاهر:[۱۸][۱۹]
مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو را از نامه خواندن ننگت آیو
مو آن رندم که نامم بی قلندر نه خون دیرم نه مون دیرم نه لنگر
چو روز آیه بگردم گرد گیتی چو شو گرده به خشتی وانهم سر
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده وینه دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد زنم بر دیده تا دل گرده آزاد
خداوندا که بوشم با که بوشم مژه پراشک خونین تا که بوشم
همم کز در برانن سو ته آیم تو کم از در برانی وا که بوشم
هزارت دل بغارت برده ویشه هزارانت جگر خون کرده ویشه
هزاران داغ ویش از ویشم اشمر هنی نشمرده از اشمرده ویشه
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی که یک سر مهربونی دردسر بی
اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت دل لیلی از او شوریده تر بی
خداوندا به فریاد دلم رس کس بی کس تویی مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره خدا یار منه چه حاجت کس
نگارخانه

آرامگاه باباطاهر در همدان، تجدید بنا شده در سال ۱۳۴۴[۲]

آرامگاه پیشین باباطاهر عریان در شهر همدان

آرامگاه پیشین باباطاهر عریان در شهر همدان

کتیبهٔ شرح بازسازی آرامگاه باباطاهر در شهر همدان توسط محمدرضا شاه پهلوی. بعد از انقلاب اسلامی ایران،اسامی محمدرضا شاه پهلوی و رضا شاه از این کتیبه پاک شده‌است.

جستارهای وابسته

بوستان باباطاهر
آرامگاه باباطاهر (همدان)
آرامگاه باباطاهر (خرم‌آباد)
استودان (دخمه) باباطاهر
فاطمه لره

پانویس

«باباطاهر». لغت‌نامه دهخدا. دریافت‌شده در ۱ نوامبر ۲۰۱۴.
«Bābā Ṭāher ʿOryān». Encyclopædia Britannica. دریافت‌شده در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴.
«مقبره باباطاهر، خرم‌آباد». وبگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان. دریافت‌شده در ۴ نوامبر ۲۰۱۴.
«BĀBĀ ṬĀHER ʿORYĀN». Encyclopædia Iranica. دریافت‌شده در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴.
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 10، مدخل باباطاهر، القاب باباطاهر
تاریخ ادبیات شفق ص 108 و 109
مو آن بحرم که در ظرف آمدستم مو آن نقطه که در حرف آمدستم
به هر اَلفی اَلِف قَدّی برآیه اَلِف قَدّم که در اَلف آمدستم
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 10، مدخل باباطاهر، سال تولد باباطاهر
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد 10، مدخل باباطاهر، آرامگاه باباطاهر
پایگاه خبری یافته- شماره ثبت مقبره باباطاهر خرم‌آباد اشتباه درج شده‌است!
«مقبره باباطاهر، خرم‌آباد». وبگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان. دریافت‌شده در ۸ فروردین ۱۳۹۰.
Most traditional sources call it loosely Lorī, while the name commonly applied from an early date to verses of this kind, fahlavīyāt, presumably implies that they were thought to be in a language related to the Middle Iranian dialect Pahlavi.
«باباطاهر». لغت‌نامه دهخدا.
دکتر نصرالله امامی. «نکاتی در مشرب عرفانی باباطاهر همدانی» (PDF).
ادیب طوسی، محمد امین، «فهلویات للی»، نشریهٔ دانشکدهٔ ادبیات تبریز، ۱۳۳۷ ه‍. ش
R. Abrahamian, Dialecte des Israélites de Hamadan et d’Ispahan et dialecte de Baba Tahir, Paris, 193
http://www.iranicaonline.org/articles/hamadan-ix
The Lament of Baba Tahir: Being the Rubaiyat of Baba Tahir, Hamadani (Uryan) By Elizabeth Curtis Brenton. Pages: 23, 33, 35, and 43

[۱]

منابع

باباطاهر در دانشنامه بزرگ اسلامی
ادیب طوسی، محمدامین، «فهلویات لری»، نشریه دانشکده ادبیات تبریز، ۱۳۳۷ش
صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۳۶ش
گبینو، ژ.آ. سفرنامه، ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، ۱۳۶۷ش
برخی محققان زبان وی را راژی یا راجی و رازی دانسته‌اند که از گویش‌های قدیمی اهالی ری هستند.
آذربیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۳۷ش
هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، تهران، ۱۳۱۶ش

پیوند به بیرون
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به باباطاهر در ویکی‌گفتاورد موجود است.
[نمایش]

نبو

ادبیات فارسی
[نمایش]

نبو

ادبیات کردی
رده‌ها:

فرهنگ و هنر کردهاجعبه‌های ناوبری ادبیاتادبیات زبان فارسیاهالی ایران در سده ۱۱ (میلادی)اهالی همداندرگذشتگان سده ۱۱ (میلادی)زادگان سده ۱۰ (میلادی)شاعران ایرانی سده ۱۱ (میلادی)شاعران فارسی‌زبانشاعران مرد اهل ایرانصوفیان اهل ایرانمردم لکنویسندگان سده ۱۱ (میلادی)نویسندگان مرد اهل ایرانبزرگان یارسان





کانال جعفریان:

باباطاهر عریان در دیدار با سلطان طغرل سلجوقی چه گفت؟
راوندی در راحة الصدور نوشته است:
در شهور سنه اربع‏ و عشرين و اربع ماية سلطنت آغاز كرد، و سير حميده ملوك پيش گرفت، و آيين جهاندارى و رسوم شهريارى ظاهر كرد... مدّت ملكش بيست و شش سال... شنيذم كه چون سلطان طغرلبك بهمذان آمذ از اوليا سه پير بوذند بابا طاهر و بابا جعفر و شيخ حمشا. كوهكي است بر در همذان آنرا خضر خوانند بر آنجا ايستاذه بوذند، نظر سلطان بريشان آمذ، كوكبه لشكر بداشت و پياذه شذ و با وزير ابو نصر الكندرى پيش ايشان آمذ و دستهاشان ببوسيذ، بابا طاهر پاره شيفته گونه بوذى، او را گفت: اى ترك! با خلق خذا چه خواهى كرد؟ سلطان گفت: آنچ تو فرمايى، بابا گفت: آن كن كه خذا مى‏فرمايذ، آية: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏، سلطان بگريست و گفت چنين كنم، بابا دستش بستذ و گفت: از من پذيرفتى؟ سلطان گفت: آرى، بابا سر ابريقى شكسته كه سالها از آن وضو كرده بوذ در انگشت داشت بيرون كرد، و در انگشت سلطان كرد، و گفت: مملكت عالم چنين در دست تو كردم، بر عدل باش، سلطان پيوست آن در ميان تعويذها داشتى، و چون مصافى پيش آمذى، آن در انگشت كردى‏، اعتقاد پاك و صفاى عقيدت او چنين بوذ، و در دين محمّدى صلعم ازو دين‏دارتر و بيذارتر نبوذ!