بسم الله الرحمن الرحیم
آریستارخوس ساموسی(310 - 230 پيش از ميلاد)
آریستارخوس ساموسی(310 - 230 پيش از ميلاد)
بطلمیوس(90 م -168 م)
علم هیئت و نجوم
أرسطرخس الساموسي
Aristarchus of Samos
On the Sizes and Distances (Aristarchus)
آریستارخوس ساموسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
آریستارخوس ساموسی
Aristarchos von Samos (Denkmal).jpeg
متولد ۳۱۰ (پیش از میلاد)
ساموس، یونان باستان
مرگ حدود ۲۳۰ (پیش از میلاد)
ملیت یونانی
رشته فعالیت ستارهشناسی، ریاضی
دلیل شهرت وی خورشید را به جای زمین، مرکز دنیا میپنداشت
Aristarchus working.jpg
آریستارخوس (به یونانی: Ἀρίσταρχος) (حدود ۳۱۰ تا ۲۳۰ ق. م) ستارهشناس و ریاضیدان یونانی برجسته در یونان باستان بود.
وی اولین دانشمند شناخته شدهای است که به الگوی سامانه خورشیدی و گردش زمین و سیارههای دیگر به دور خورشید باور داشت. اندیشههای او در دوران باستان طرفدار چندانی نیافت و جهان علم تا مدتها از نظریهٔ مرکزیت زمین و کیهانشناسی بطلمیوسی پیروی میکرد. ۱۸۰۰ سال بعد کپرنیک ایدهٔ مرکزیت خورشید را دوباره مطرح کرد. آریستارخوس از اندیشههای فیلولائوس متأثر بود ولی سیارهها را به ترتیب درستی بر پایهٔ فاصلهٔ آنها در گرداگرد خورشید «آتش مرکزی» قرار داد. مانند آناکساگوراس او نیز باور داشت که: ستارگان هم شاید چیزهایی مانند خورشید باشند[۱].
وی از یونانیان متولد جزیره ساموس بود و از دانشمندان مجموعه علمی اسکندریه به شمار میرفت.
منابع
Draper, John William, "History of the Conflict Between Religion and Science" in Joshi, S. T., 1874 (2007). The Agnostic Reader. Prometheus. pp. 172–173. ISBN 978-1-59102-533-7.
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Aristarchus of Samos». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۴ اوت ۲۰۱۵.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ آریستارخوس ساموسی موجود است.
دادههای کتابخانهای
WorldCat Identities VIAF: 79398695 LCCN: n82068128 ISNI: 0000 0001 1798 0082 GND: 118645714 SELIBR: 301782 BNE: XX4421307
این یک مقالهٔ خرد پیرامون دربارهٔ یک اخترشناس است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
[نهفتن]
نبو
ریاضیات یونان باستان
ریاضیدانان
آناکساگوراس آنتمیوس ترالس ارخوطس Aristaeus the Elder آریستارخوس ساموسی آپولونیوس ارشمیدس اوتولوکوس پیتانی Bion بوئتیوس بروسون هراکلیایی کالیپوس Carpus Chrysippus Cleomedes Conon تسیبیوس دموکریت دیکایارخوس دیوکلس دیوفانت دینوستراتوس Dionysodorus Domninus اراتوستن اودموس رودسی اقلیدس اودوکسوس کنیدوسی Eutocius Geminus هرون اسکندرانی ابرخس هیپاسوس هیپیاس بقراط خیوسی هیپاتیا هوپسیکلس Isidore of Miletus Leon Marinus منایخموس منلائوس Metrodorus نیکوماخوس Nicomedes Nicoteles اوینوپیدس پاپوس اسکندرانی پرسئوس فیلولائوس Philon پورفیری پوسیدونیوس پروکلس لیکایوس بطلمیوس فیثاغورث Serenus سیمپلیکیوس Sosigenes Sporus تالس تئائتتوس Theano Theodorus Theodosius Theon of Alexandria تئون توماریداس گزنوکراتس زنون الئایی زینون صیدونی زنودوروس
رسالهها
المجسطی Archimedes Palimpsest Arithmetica آپولونیوس اصول اقلیدس On the Sizes and Distances (Aristarchus) On Sizes and Distances (Hipparchus) اوتولوکوس پیتانی The Sand Reckoner
مسائل
مسأله آپولونیوس تربیع دایره تضعیف مکعب تثلیث زاویه
مراکز
شحات کتابخانه اسکندریه مصر آکادمی افلاطون
Timeline of Ancient Greek mathematicians
این یک مقالهٔ خرد پیرامون یک ریاضیدان است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
ردهها:
اخترشناسان اهل یوناناخترشناسان یونان باستاندرگذشتگان ۲۳۰ (پیش از میلاد)ریاضیدانان یونان باستانریاضیدانان اهل یونانزادگان ۳۱۰ (پیش از میلاد)زادگان دهه ۳۱۰ (پیش از میلاد)نویسندگان سده ۳ (پیش از میلاد)یونانیها در سده ۳ (پیش از میلاد)
محاكمه ي عقل در دادگاه نقل
بشر هميشه در مورد آسمان و اجرامش كنجكاو بوده و سعي ميكرده شكلي از عالم رو تصور كنه..
ارسطو معتقد بود كه جهان در كمال آفريده شده و لزوماً همه اجرام به شكل دايره يا كره هستن (چون كاملترين اشكال هستن) و بر مدارهاي دايره اي حركت ميكنن، و زمين رو مركز عالم ميدونست كه همه ي اجرام بدور اون در حال گردش هستن
بعد از او هم بطلميوس نظريه زمين مركزي رو ارائه كرد .. بطلميوس معتقد بود كه افلاكي شفاف دور زمين در حال گردش هستن و اجرام آسماني در اين افلاك ميخكوب شدن و گردش افلاك باعث گردش اونها ميشه
نظريه زمين مركزي بطلميوس تا 500 سال قبل، بر انديشه ها غالب بود .. در حالي كه دانشمندي، قرنها پيش از بطلميوس با محاسباتي ساده به اين نتيجه رسيده بود كه زمين در مركز عالم نيست و اين خورشيده كه قاعدتاً بايد در مركز عالم باشه!
اين دانشمند آريستارخوس (ARISTARCHUS) بود .. حدود 250 سال قبل از ميلاد زندگي ميكرد، كسي به او اهميت چنداني نداد و به استدلالاتش اشكالات زيادي وارد كردن.. در اون زمان دانشمندان معتقد بودن كه زمين با همه اجرام ديگه فرق داره و بايد در مركز عالم باشه، ضمناً كسي قبول نميكرد كه خورشيد از زمين بزرگتره..
اما آريستارخوس چطور به اين نتيجه رسيده بود؟
آريستارخوس دو محاسبه ي جالب انجام داد، او با اين انديشه ي درست پيش رفت كه وقتي ماه دقيقاً نيمه باشه، زآويه زمين-ماه-خورشيد بايد قائمه باشه
از طرفي زآويه ديد بين ماه و خورشيد رو هم اندازه گرفت (مقدار واقعي زآويه ديد بين ماه و خورشيد 89 درجه و 50 دقيقه بود ولي آريستارخوس چون ابزار دقيقي نداشت اين مقدار رو 87 درجه محاسبه كرد) و به اين شكل رسيد:
و بعد با قوانين ساده ي هندسه به اين نتيجه رسيد كه فاصله ي خورشيد تا زمين، 19 برابر بيشتر از فاصله ي ماه تا زمينه
منطق آريستارخوس كاملاً درست بود ولي اون زمان با ابزاري كه آريستارخوس داشت نميتونست زآويه ها رو دقيقتر اندازه بگيره و خطاي بسيار بزرگ محاسباتش هم به همين دليل بود.
با اينحال آريستارخوس اينطور استدلال كرد: اگر خورشيد 19 بار از ماه دورتره، با توجه به اينكه ما هردوي اونها رو هم اندازه ميبينيم، پس قطر خورشيد 19 بار از قطر ماه بزرگتره.
تا اينجا آريستارخوس از اندازه ي زمين و نسبتش با خورشيد و ماه محاسبه اي نداره..
در مرحله ي بعدي، آريستارخوس با توجه به ماه گرفتگي محاسباتش رو ادامه داد، زماني كه سايه ي زمين روي ماه ميافته و ماه گرفتگي پيش مياد، بزرگي سايه زمين حدود دو برابر بزرگي ماه به نظر ميرسه :
با ادامه ي محاسبات به اين نتيجه رسيد كه قطر زمين سه برابر از قطر ماه بزرگتره و بنابراين قطر خورشيد هم (كه 19 برابر بزرگتر از قطر ماه بود) شش برابر از قطر زمين بزرگتره..
http://www.perseus.tufts.edu/GreekScience/Students/Kristen/eclipse.html
امروزه ما ميدونيم كه فاصله ي خورشيد با زمين، 400 بار بيشتر از فاصله ي ماه تا زمينه و همچنين قطر خورشيد 110 بار بيشتر از قطر زمينه
آريستارخوس وقتي فهميد كه خورشيد چند بار از زمين بزرگتره، با خودش فكر كرد كه چطور ممكنه خورشيد بزرگ به دور زمين كوچك گردش كنه؟! و بنابراين او با همين استدلال به اين نتيجه رسيد كه خورشيد در مركز عالمه و زمين به دور اون مي گرده:
17 قرن گذشت تا كوپرنيك و بعد هم كپلر و گاليله ظهور كنن و محاسبات دقيقتري رو ارائه كنن و نهايتاً نظريه زمين مركزي بطلميوس رو باطل كنن
اما اونچه بر اونها گذشت هم موضوع جالبيه براي مطالعه و بررسي ... تا بعد
__________________
خورشید به گل نهفت مینتوانم/ و اسرار زمانه گفت مینتوانم
از بحر تفکرم برآورد خرد/ دُری که ز بیم، سُفت مینتوانم