بسم الله الرحمن الرحیم

روش شناسی

فهرست علوم





































فایل قبلی که این فایل در ارتباط با آن توسط حسن خ ایجاد شده است



****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Monday - 16/9/2024 - 10:14

موضوع محوری تطبیقی

توجیه استقرایی

آشنایی با فلسفه علم، ص 51-52

بحث استقرا در مقام توجیه با بحث تآیید (confirmation) گره می خورد. سوال فیلسوفان معاصر این است که رابطه میان شواهد حامی یک قانون یا نظریه علمی با آن قانون و نظریه چگونه است. 

در پاسخ به این سوال است که بسیاری از فیلسوفان معاصر از رابطه تآیید سخن به میان می آورند: شواهد حامی یک نظریه هر کدام به اندازه خود نظریه مورد نظر را تأیید می کنند. و با افزایش این شواهد درجه تأیید نظریه بالاتر خواهد رفت فرآیند تأیید قانون یا نظریه ای کلی توسط دسته ای از مصادیق مثبت آن قانون یا نظریه توجیه استقرایی» نام دارد. در اینجا در پاسخ به این سؤال که چرا فلان قانون یا نظریه موجه است پرسش در مقام توجیه پاسخ استقراگرا این است که مجموعه ای از شواهد و مصادیق مثبت به نحوی استقرایی آن قانون یا نظریه را تأیید کرده اند. در نظر داشتن تفکیک فوق میان نقش استقرا در مقام کشف و نقش آن در مقام توجیه بسیار مهم است

 

منطق تآیید

"studies of the logic of Confirmation"-مقاله کارل همپل

ملاک نیکو: تبیین در کتاب آشنایی با فلسفه علم ص 64-67

 

رویکرد بیزگرایانه به استقرا- Bayesianism

پیوند زدن استقرا با حساب احتمالات






****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Tuesday - 17/9/2024 - 6:54

رویکرد عام

اصالت با واقعیت

تدوین، تفصیل مرتکزات و فطریات

افلاطون گرایی

رویکرد اعتدالی: نه اصالت تدوین، نه بطلان تدوین و فطری گرایی محض بلکه تدوین ارتکاز محور و ارتکاز مرجع

 






****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Sunday - 22/9/2024 - 6:49

رویکرد عام: مرجعیت ارتکاز و فطریات

در استنباط احکام به ارتکاز متشرعه هم باید رجوع کرد؛ زیرا در هر جایی دلیل لفظی و نص به‌خصوصی نداریم و نمی‌شود باشد؛ لذا در فهم اخبار بر همه لازم است که به مرتکزات هم رجوع نمایند.
یکی از بزرگان می‌فرمود: در هر حکم قبل از مراجعه به دلیل لفظی و ظنی و بحث پیرامون آن، باید به ارتکاز ذهن رجوع نمود که مسئله به‌حسب ارتکاز و مرتکز متشرعه اقتضای چه حکمی را دارد.
در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۴.


از یکی از علمای نزدیک به عصر ما نقل شده که فرموده است: «هر مسئله‏ای که به شما القا شد، قبل از مراجعه به ادله‏ ی ظنّیه، اول چیزی که در آن باید فکر کنید، به وجدانیات خود نظر کنید».
مرحوم کاشف‌الغطا نیز می‏گوید: حنفی‏ها فتوای ابوحنیفه را می‏دانند، آیا می‏شود ما فتوای امام صادق علیه‏السلام را ندانیم؟!
این فرمایش یعنی چه؟ یعنی اگر نص هم نداشته باشیم، فتوای امام صادق علیه‏السلام را از ارتکاز و سیره‏ی متشرعه می‏دانیم! با اینکه ابوحنیفه از خود کتاب مستقل و فتوا ندارد، هرچه هست نقل و حکایت از فتاوای اوست. یعنی ابویوسف و محمدبن‌حسن شیبانی دو شاگرد ابوحنیفه هستند و کتاب دارند و هرچه مردم به ابوحنیفه نسبت داده‏اند به‌واسطه‏ی این دو شاگرد است. و معنای سخن کاشف‌الغطا رحمه‏الله‏ این است که قطعیات و ضروریات و یقینیاتی در مذهب است که فقیه با توجه به آنها به فتاوای امام صادق علیه‏السلام آشنا می‏گردد و نیازی به آرا و ادله‏ی ظنّیه پیدا نمی‏کند.
در محضر بهجت، ج۳، ص۱۲۳.


گفت به اینکه آن آقا، مدرس گفته بود که هر مسئله‌ای که پیش آمد کرد برای شما، اولِ اول، قبل از مراجعه به ادله و فتاوا، وجدانیات خودتان را فکر بکنید، به دست بیاورید. این مقدم است بر همه چیز.
درس خارج فقه، کتاب الجهاد، تاریخ 16/2/1388

 

بلکه شنیده ام بعضی اساتید از اساتیدشان نقل میکردند، می گفت اول چیزی را که شما فکر میکنید اگر مسئله ای عرضه شد به شما، وجدانیات خودتان است. اول این را شما به حسب وجدان درست بکنید که این است وجدانی، بعد برو سر ادله ببین ادله مخالفت دارد یا نه . اگر مخالفت دارد ادله با وجدانیات، نوعا تنبیه هست بر جهت مخالفت. نمیشود اینجور همین طور عقل را بگذار کنار و وجدانیات را بگذار کنار، متعبد باش. اینجور نیست.
درس خارج فقه؛ کتاب الصلاه، تاریخ 16/3/1377

 

آن آقا نقل کرده بوده است [از] بعضی از بزرگان که در هر مسئله‌ای اول چیزی که شما ملاحظه می‌کنید وجدانیات خودتان است. باید نگاه بکنید بعد ببینید آیا در روایات تأکید این و تأیید این وجدانی شده است؟ یا نه؛ رد این شده، رد وجدانیات هم در روایات و فلان و اینها بدون استدلال بر مطلب، بدون ایضاح امر نیست، بلکه اینها مؤید همین وجدانیاتند.
کاشف الغطا می‌گوید ببینید که آیا حنفیه چطور فتوای ابوحنیفه را می‌دانند و حال اینکه یک کتاب ننوشته آن وقت ما فتوای جعفربن‌محمد صلوات الله علیهما را بلد نیستیم؟ نمی‌دانیم؟! چرا در روایات پیدا نکردیم روایتی در خصوص این مطلب. هر چه در وجدانیات می‌گویند- خودشان می‌گویند- مصالح مسترسله و امثال اینها،‌ اگر راست باشد پیش ما ثابت است به نحو اقوی از آن چیزی که پیش آنها ثابت است.چون آن ها خیلی از واضحات را می‌دانیم منکرند. خیلی از واضحات را حرف‌هایی می‌زنند شیخ الاسلام‌های آن ها و فلان و اینها که اطفال را اگر براشون واضح بکنید حکم می‌کنند بر اینکه عاقل نیست.
درس خارج فقه ؛ کتاب الحج، تاریخ 20/12/1383

 

این هم ظاهرا از بزرگان، مثل میرزای بزرگ شیرازی و امثال اینها، از آن ها کانه شنیده شده، اول چیزی مسئله‌ای که بر شما عرضه شد، از شما سؤال شد، اول چیزی که در نظر داشته باشید، وجدانیات خودتان است. آن را بگیر، بعد ببین که آیا در شرع، در ثابتات، در نقلیات، در سمعیات، مطابق است؟ تقیید است؟ تأکید است؟ همه این ها را از شرع استفاده [کنید]٫ الواجبات السمعیة الطاف فی الواجبات العقلیة. آیا این از کلمات آن ها، از بزرگان شنیده شده، درست هم هست. اول چیز، وجدانیات، بعد سمعیات. و لذا مرحوم آقا ضیا ازش نقل کرده اند که فرموده بود: مرحوم آخوند، آن چیزهایی که برهان اقامه می‌کند بر مطالب، می‌شود در براهینش تشکیک کرد و استدلال‌هایش را جواب داد  اما آن جایی که ادعای وجدان می‌کند، برو برگرد ندارد.
درس خارج فقه؛ کتاب الخمس،تاریخ 15/11/1382