مبنای فرهنگستان علوم اسلامی: تعریف دین بر پایه ولایت
مقاله حقیقت دین بر محور ولایت امام
دین در تعاریف متداول، به «شریعت» معنا میشود که در کاملترین وجه، شامل سه حوزه «اخلاق، اعتقادات، احکام» است، اما مبتنی بر معارف وحی، عنصر اصلی و محوری دین به نحو ثبوتی، «ولایت» است که از «ولایت خداوند متعال» آغاز شده و از طریق «ولایت ائمه اطهار:» بر دیگر مخلوقات جریان پیدا میکند. «ولایت الهی»، جریان هدایت و سرپرستی انسان است که از مسیر انتخاب ارادی انسان (تولی) موجب رشد او میشود. در مقابل، جریان ولایت طاغوت قرار دارد که جریان ضلالت انسان است. هر دو جریان ولایت حق و ولایت باطل، ذیل «الوهیت» خداوند متعال است، ازاینرو الوهیت خداوند را میتوان مصدر و خاستگاه دین بهحساب آورد، اما حقیقت دین، از «ولایت الهی» شروع میشود و در مرتبه بعد، به «شریعت» میرسد. براین مبنا، «شریعت»، مناسک تولی و جریان «ولایت» است. در این تحقیق با روش استنادی به نصوص روایی پیرامون ولایت امام و دستهبندی آنها این فرضیه اثبات میشود که دین را میبایست بر محور «ولایت» تعریف نمود و نه «الوهیت» و «شریعت».
مبنای آیت الله جوادی
نقد مبنای فرهنگستان: تفکیک دین از تدین؛ تقدم حیث ثبوتی دین بر مسئله قبول انسان و پذیرش ولایت. ولایت به عنصر عملی دین ارتباط دارد نه ماهیت دین
بیان معانی سه گانه دین
روش بحث گام به گام از واضحات اطلاق دین شروع کنیم:
١. نماز ظهر واجب است گزاره ای دینی است.
٢. اسماء و صفات خداوند گزاره ای دینی است اما متفاوت با گزاره شرعی
٣. الله خالق السماوات و الارض
۴. الله خلق الانسان من نطفة ثم من علقة
۵. خلق الانسان من نطفة ثم من علقة...
فارق بین گزاره چهارم و پنجم چیست که یکی را دینی و دیگری را غیردینی بدانیم؟
معیار اتصاف به دینی بودن چیست؟
بحث از دین در ذیل بحث از معانی امر ارشادی مطرح شده است.
در مبحث فقه، تاریخ یازده و دوازده و سیزدهم بهمن سال ١٣٩٣
تقریر جلسه سیزدهم بهمن
«در فضای بحث فقه و تدین مسئله واضح است که دین بیش از حداکثری است.
منطقه الفراغ ندارد
یعنی ما حوزه های مختلفی برای دین داریم که انسان شوونات آن را دربرمی گیرد
انسان متشکل است از ذات صفات و افعال و برای همه ی این ها شرع بیان دارد
سر سوزنی در محدوده ی افعال و صفات چیزی از شوونات فردی اجتماعی رابطه با اشیای مختلف داشته باشد و در شرع که فقه دین است و یا اخلاق و معارف که پشتوانه ی عملیات است سخن نداشته باشد
حالا بعضی جاها را شارع باز گذاشته یعنی شرع اباحه را حکم می دهد نظر داده در همین مسئله.
شوون افعال فقه و اخلاق
صفات اخلاق
ذات که معارف است.
محال است که دین برای بعدی از ابعاد انسان حرفی نداشته باشد.
نمی شود موضعی بینشی حقوقی روابط انسان با همدیگر به معنای لطیف تر حقوق
حقوق احکام تکلیفیه
حقوق احکام وضعیه معنای دوم اوسع و الطف است
حقوق یعنی حقوق وضعیه ای که پشتوانه ی هزاران تکلیف است.
سکت عن اشیاء نه ثبوتا
حکم دارد ولی لمصالحی سکت وگرنه ان تبد لکم تسوکم.
دین که می گویند حداکثری هم نیست بالاتر است از حداکثری
برای قرآن هم می گویند که حداقلی است یا حداکثری
اقل تبیان لکل شیئ یلزم لکم فی امورکم
اکثری برای همه چیز
برخی می گویند بیش از حداکثری که نقل ابن عباس است که ...
شارع در همه ی موضوعاتی که محمول دارند شارع حق را قبول دارد و حالا این که ابراز کرده یا نکرده بحث است
در کافی می فرماید ان للقرآن خبر السماء و الارض و خبر ما بعدکم و خبر ما قبلکم و ما فی الجنه و ما فی النار
نه فقط به علم تعبدی نیست
مفاد روایت این است
لو اتاکم من یخبرکم بذلک لتعجبتم
امام اگر از الحمد لله رب العالمین به دست می آید که تصادفی شده است این تعجب ندارد
تعجب جایی است که کیفیت فهم را هم شما بفهمید.
ما من سر الا و این که ابلاغ شده است به این خلق منکوس
لو کانت علی افواهکم اوعیه می گفتم همه چیز را
اهل نیستید
مصحف فاطمه هم علم حضرات به قرآن است.
فرض بگیریم موضوع مستحدثی در 500سال دیگری بین مردم می آید امروز این موضوع حکم الهی دارد یا نه»
ملاک امر دینی:
هر قضیه ای که در آن مسئله ی حق و باطل بودن مطرح باشد یک مسئله ی دینی است.
دو نحوه استدلال
گزاره های قرآنی، گزاره های دینی است
قرآن تدوین تکوین است
پس تمامی تکوینیات دینی است.
ارتکاز متشرعه از ائمه علم به جمیع تکوینیات است.
متشرعه، ائمه را مرجع در امور دینیه می دانسته اند.
بنابراین ارتکازاً دین را در معنایی اوسع از معنای شرعیات تلقی کرده بودند.