بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
دوشنبه 30/7/1397

· ابوعبید و برخی اقوالی، مقابل دانی بوده که او این قول را مطرح کرده که سبعة احرف در یک قرائت، سبعة لغات نیامده است و بر اساس مبنای خودش نمی‌شود که سبعة احرف در قرآن متفرق باشد

· ادامه از النشر:

... وَلَا شَكَّ أَنَّهُ مَنْ قَرَأَ بِرِوَايَةٍ مِنَ الرِّوَايَاتِ لَا يُمْكِنُهُ أَنْ يُحَرِّكَ الْحَرْفَ وَيُسَكِّنَهُ فِي حَالَةٍ وَاحِدَةٍ، أَوْ يَرْفَعَهُ وَيَنْصِبَهُ، أَوْ يُقَدِّمَهُ وَيُؤَخِّرَهُ فَدَلَّ عَلَى صِحَّةِ مَا قَالَهُ.

· بحث هشتم و نهم از مهم‌ترین مباحث است و ابن جزری و دانی سهم مهمی در کلاسیک کردن این مباحث دارند و از مهم‌ترین جاهایی است که باید چشم باز کرد و با دقت پیش رفت و باید خوب آنها را تصور و درباره آنها تأمل کرد:

(وَأَمَّا) كَوْنُ الْمَصَاحِفِ الْعُثْمَانِيَّةِ مُشْتَمِلَةً عَلَى جَمِيعِ الْأَحْرُفِ السَّبْعَةِ، ...

· آیا این مصحفی که دست مسلمین است آیا 7 حرف در آن هست؟

· اگر بپذیریم که 7 حرف در آن هست، آیا المتواتر من القراءات در این مصحف هست؟

· عده قابل توجهی سعی دارند بگویند که همه آنها در همین مصحف عثمانی هست.

· ابن جزری می‌گوید جمهور علماء می‌گویند که همه سبعة احرف را ندارد و فقط ما یحتمله الرسم را در خود دارد و این مختار خوبی است، اما بعد از آن یک کاری می‌کند که وقتی کسی حرف او را دنبال کند، خیلی آرام می‌شود.

(وَأَمَّا) كَوْنُ الْمَصَاحِفِ الْعُثْمَانِيَّةِ مُشْتَمِلَةً عَلَى جَمِيعِ الْأَحْرُفِ السَّبْعَةِ، فَإِنَّ هَذِهِ مَسْأَلَةٌ كَبِيرَةٌ اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ فِيهَا: فَذَهَبَ جَمَاعَاتٌ مِنَ الْفُقَهَاءِ وَالْقُرَّاءِ وَالْمُتَكَلِّمِينَ [اسم از متکلمین برده، چون ریخت استدلالشان کلامی است] إِلَى أَنَّ الْمَصَاحِفَ الْعُثْمَانِيَّةَ مُشْتَمِلَةٌ عَلَى جَمِيعِ الْأَحْرُفِ السَّبْعَةِ، وَبَنَوْا ذَلِكَ عَلَى أَنَّهُ لَا يَجُوزُ عَلَى الْأُمَّةِ أَنْ تُهْمِلَ نَقْلَ شَيْءٍ مِنَ الْحُرُوفِ السَّبْعَةِ الَّتِي نَزَلَ الْقُرْآنُ بِهَا، وَقَدْ أَجْمَعَ الصَّحَابَةُ عَلَى نَقْلِ الْمَصَاحِفِ الْعُثْمَانِيَّةِ مِنَ الصُّحُفِ الَّتِي كَتَبَهَا أَبُو بَكْرٍ وَعُمَرُ وَإِرْسَالِ كُلِّ مُصْحَفٍ مِنْهَا إِلَى مِصْرٍ مِنْ أَمْصَارِ الْمُسْلِمِينَ وَأَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ مَا سِوَى ذَلِكَ، قَالَ هَؤُلَاءِ: وَلَا يَجُوزُ أَنْ يَنْهَى [صحابه مثل عثمان] عَنِ الْقِرَاءَةِ بِبَعْضِ الْأَحْرُفِ السَّبْعَةِ وَلَا أَنْ يُجْمِعُوا عَلَى تَرْكِ شَيْءٍ مِنَ الْقُرْآنِ، وَذَهَبَ جَمَاهِيرُ الْعُلَمَاءِ مِنَ السَّلَفِ وَالْخَلَفِ وَأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ إِلَى أَنَّ هَذِهِ الْمَصَاحِفَ الْعُثْمَانِيَّةَ مُشْتَمِلَةٌ عَلَى مَا يَحْتَمِلُهُ رَسْمُهَا مِنَ الْأَحْرُفِ السَّبْعَةِ فَقَطْ جَامِعَةٌ لِلْعَرْضَةِ الْأَخِيرَةِ الَّتِي عَرَضَهَا النَّبِيُّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - عَلَى جِبْرَائِيلَ - عَلَيْهِ السَّلَامُ - مُتَضَمِّنَةٌ لَهَا لَمْ تَتْرُكْ حَرْفًا مِنْهَا.

· احرف سبعه اوسع از عرضه اخیره است. از نظر او، در عرضه اخیره دو کار شده: یکی نسخ بعضی از احرف سبعه و دیگری تقریر برخی از احرف سبعه

· در کنار کلمه «فقط» دو تا تعبیر «جامعة» و «لم تترک حرفاً منها» را آورده که فضا را به سمت آرامش مخاطب نسبت به مصحف عثمان پیش می‌برد

(قُلْتُ) : وَهَذَا الْقَوْلُ هُوَ الَّذِي يَظْهَرُ صَوَابُهُ ; لِأَنَّ الْأَحَادِيثَ الصَّحِيحَةَ وَالْآثَارَ الْمَشْهُورَةَ الْمُسْتَفِيضَةَ تَدُلُّ عَلَيْهِ وَتَشْهَدُ لَهُ إِلَّا أَنَّ لَهُ تَتِمَّةً لَا بُدَّ مِنْ ذِكْرِهَا نَذْكُرُهَا آخِرَ هَذَا الْفَصْلِ، (وَقَدْ أُجِيبَ) عَمَّا اسْتَشْكَلَهُ أَصْحَابُ الْقَوْلِ الْأَوَّلِ بِأَجْوِبَةٍ

· طبری در زمان ابن مجاهد بوده و جایگاهی داشته

· طبری می‌گوید امت وقتی جائز نیست ترک کنند که خدای متعال واجب تعیینی قرار داده باشد، نه واجب تخییری

· اما طحاوی (که ظاهراً قاری نبوده) گفته که فقط یکی از احرف سبعه را خدا آورده و شش تای دیگر مرادف‌گویی مسلمین بوده که به خاطر ضرورت بوده که منقضی شده