بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:

















************
تقریر آقای صراف:
سه‌شنبه 18/2/1397

· در الموسوعة الفقهیة الکویتیة ج3 ص75 و 76: المشرّکة، الحماریة، الحجریة، الیمّیّة به عنوان اسامی برای این مسأله ذکر شده است

· در جواهرج39 ص89 هم این مسأله آمده و از نظر ما این مسأله روشن است که در طبقه ثانیه به اخوه نمی‌رسد و فقط دو روایت است که به آنها پرداخته شده:

جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌39، ص: 88
خلافا للصدوق (رحمه الله) حيث قال: «إن خلفت زوجها و أمها و إخوة فللأم السدس و الباقي يرد عليها» و ظاهره الحجب، لكنه شاذ يمكن دعوى الإجماع على خلافه، بل لا دليل يعتد به له عدا خبرين مخالفين للمجمع عليه بين الإمامية:
أحدهما: خبر زرارة قال: «قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): امرأة تركت زوجها و أمها و إخوتها لأمها و إخوة لأبيها و أمها، فقال: لزوجها النصف، و لأمها السدس، و للاخوة من الأم الثلث و سقط الاخوة من الأم و الأب».
و ثانيهما: خبره عنه (عليه السلام) أيضا «في أم و أخوات لأب و أم و أخوات لأم أن للأم السدس، و لكلالة الأب الثلثين، و لكلالة الأم السدس»‌
و هما و إن دلا على حجب الأم عن الثلث إلا أنهما مخالفان للمجمع عليه بين الطائفة من عدم إرث الإخوة مع الأم.
و من هنا حملهما الشيخ على التقية أو على إلزام الأم لو كانت ترى رأيهم بذلك [اگر مادر سنی است]، لأنهم يلزمون بما ألزموا به أنفسهم.

· آیا خود اختلافی که نقل شده، چطور با اجماع جمع می‌شود؟

· شاید بتوان گفت که آنچه مجمع علیه است در اصل وجود مراد از فرض است. در سوره مبارکه نساء دو تا کلاله آمده و در مورد دوم کلاله ابوینی است اما اولی مجمع علیه است که کلاله امی است (فرض ثلث برای اخوه و اخوات امی). در اینجا مسأله عول و تعصیب هنوز مانده و بعد از آن جای تشکیک و اختلاف می‌شود که وقتی برای ابوینی چیزی نماند، آیا به آنها چیزی نمی‌رسد یا باید از فرض کم کنیم و تقسیم کنیم؟